iran-emrooz.net | Wed, 24.02.2010, 21:57
آقاى احمدىنژاد چه كسى به شما اين گزارشها را مىدهد؟
بيژن زنگنه/آفتاب
ضمن رد ادعاهاى احمدىنژاد صورت گرفت
زنگنه: آقاى احمدىنژاد چه كسى به شما اين گزارشها را مىدهد؟
آفتاب: به نظر نمىرسد مناظرههاى دوگانهاى كه اين روزها بين مسوولان دولت خاتمى و دولت احمدىنژاد به خصوص در حوزه نفت و صنعت آغاز شده است، به اين زودىها پايان يابد. چرا كه در تازهترين نمونه بيژن زنگنه، وزير نفت دولت سيدمحمد خاتمى نامهاى به رييسجمهور نوشته است و به اظهارات محمود احمدىنژاد در نخستين برنامه انتخاباتىاش كه از شبكه اول صدا و سيما پخش شد، پاسخ داده است. احمدىنژاد در آن برنامه انجام فعاليتهاى نفتى در دولت خود را بىسابقه خوانده بود و از جمله شروع و پايان برخى پروژههاى نفتى و گازى را منحصرا در دولت خود دانسته بود.
اما بيژن زنگنه اظهارات محمود احمدىنژاد را خلاف واقع خوانده و در نامه خود به احمدىنژاد مستنداتش را ذكر كرده است.
البته پيش از اين هم مناظره غيرمستقيم ديگرى بين زنگنه و محموداحمدىنژاد و غلامحسين نوذرى، وزير نفت در گرفته بود.
پيشتر زنگنه گفته بود كه در دولت احمدىنژاد حتى يك دلار در حوزه نفت و گاز هم سرمايهگذارى جديد انجام نشده است و اوضاع صنعت نفت به شدت نااميدكننده است.
اما وزير نفت و رييسجمهور اظهارات زنگنه را رد كردند و اعلام كردند كه در حوزه صنعت نفت و گاز دست كم ۶۶ ميليارد دلار سرمايهگذارى جديد شكل گرفته است و البته احمدىنژاد در برنامه تبليغاتىاش به اين روند- يعنى پاسخ به اظهارات نفتى زنگنه- پاسخ داد كه اينك جدلهاى نفتى با نگارش نامهاى از سوى زنگنه به احمدىنژاد ادامه يافته است. متن كامل نامه بيژن زنگنه به محمود احمدىنژاد به اين شرح است.
به گزارش گروه اقتصاد و صنعت آفتاب، متن كامل نامه بيژن زنگنه خطاب به احمدىنژاد به شرح ذيل مىباشد:
بسمه تعالى
جناب آقاى دكتر احمدىنژاد
رييس محترم جمهورى
با سلام و احترام، به استحضار مىرساند كه جنابعالى در برنامه مستند جمعه مورخ ۰۸/۰۳/۱۳۸۸ در سيماى جمهورى اسلامى در خصوص بعضى طرحهاى نفت اظهار داشتيد (پياده شده از نوار): «پالايشگاه گاز پارسيان كه بزرگترين پالايشگاه گازى كشور است در همين دولت كليد خورد، در همين دولت هم تمام شد. اصلا ما نرسيديم برويم افتتاح كنيم. بسيارى از پتروشيمىها، اينهاست، بعضى از فازهاى پارس جنوبى، فاز ۹ و ۱۰ در اين دولت شروع شد، در اين دولت هم تمام شد».
در خصوص بيانات جنابعالى، اگر از منظر منافع ملى به موضوع نگاه كنيم، به نظر اينجانب چندان فرقى ندارد كه يك طرح را چه كسى شروع كرده و چه كسى به پايان رسانده است و آنچه مهم است منافع ملى ايران و ايرانيان و اين است كه به هر حال منفعتى به مردم برسد و خدمتى براى آنان انجام شود، ليكن با توجه به اهميتى كه گزارشهاى رياستجمهورى و مقامات عاليرتبه نظام براى مردم دارد، بر خود لازم ديدم كه مطالب زير را به استحضار برسانم:
۱.در خصوص آنچه درباره طرح پارسيان اعلام كردهايد كه اين طرح در دولت نهم آغاز و به اتمام رسيده است، به استحضار مىرساند كه طرح جامع پارسيان، شامل توسعه ميدانهاى گازى «تابناك»، «شانول»، «وراوى» و «هما» و ايجاد پالايشگاه پارسيان در منطقه عمومى لامرد و مُهر در دو فاز طراحى شده و به اجرا درآمده است.
فاز اول اين طرح شامل احداث و تكميل ۱۲ حلقه چاه در ميدان تابناك و نيز احداث پالايشگاه مرحله اول پارسيان با ظرفيت نمزدايى ۲۰ميليون مترمكعب گاز طبيعى در تاريخ ۲۵ شهريور ۱۳۸۲ تكميل و در حضور جمع كثيرى از مسوولان استانهاى فارس و بوشهر توسط جناب آقاى خاتمى رييس جمهور وقت افتتاح شد و اخبار آن در همان زمان از شبكه سراسرى پخش شد و مستندات آن نيز در آرشيو سيماى جمهورى اسلامى موجود مىباشد.
با افتتاح اين طرح در سالهاى ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ جمعا بالغ بر ۲ هزارميليون متر مكعب گاز طبيعى از طريق خطIGAT ا۴ به شبكه سراسرى گاز تزريق شد.
قرارداد مربوط به فاز ۲ پالايشگاه پارسيان پس از برگزارى مناقصه و تعيين برنده آن در تاريخ ۱۱ مهر ماه ۱۳۸۲ بين شركت ملى گاز ايران و شركتهاى پايندان و مديريت طرحهاى صنعتى ايران به امضا رسيد.
همچنين اجراى بخش ديگرى از تاسيسات پالايشگاه به شركت نفت مناطق مركزى ابلاغ شد كه در مجموع پيشرفت فيزيكى كلى پالايشگاه تا پايان دولت جناب آقاى خاتمى در مرداد ۱۳۸۴ به ميزان ۳۶درصد بوده است.
ميزان پيشرفت طرحهاى توسعه ميدانهاى تابناك، شانول، وراوى و هما نيز تا پايان دولت آقاى خاتمى به ترتيب ۹۰ درصد، ۶۰ درصد، ۶۵.۹ درصد و ۴۹ درصد و پيشرفت فيزيكى كلى پالايشگاه ۳۶درصد بوده است.
جالب آن است كه مجرى توسعه اين ميدانها در دولت جناب آقاى خاتمى شركت نفت مناطق مركزى به مديريت جناب آقاى نوذرى وزير فعلى نفت بود و تقريباً مىتوان گفت كه همه دستاندركاران اين طرح اكنون نيز در عالىترين سمتهاى شركت ملى نفت ايران مشغول به كارند.
احداث خط لوله انتقال ميعانات گازى اين پالايشگاه به عسلويه نيز از جمله طرحهايى بود كه در دولت جناب آقاى خاتمى آغاز شد و به پايان رسيد.
من نمىدانم كه چه كسى به شما گزارش داده است كه طرح پارسيان در دولت شما آغاز شده و به اتمام رسيده است.
اينجانب در طول مدت تصدى وزارت نفت، با توجه به اهميت طرح پارسيان، هر ماهه و به دفعات از پيشرفت اين طرح از نزديك و در كارگاههاى مربوطه بازديد مىكردم و هر دو هفته يكبار نيز پيشرفت فيزيكى آن را در جلساتى كه برگزار مىشد پىگيرى مىكردم.
۲. در خصوص طرح فازهاى ۹ و ۱۰ پارس جنوبى نيز در صحبت خود اشاره فرموديد كه «فاز ۹ و ۱۰ در اين دولت شروع شد، در اين دولت هم تمام شد».
به استحضار مىرساند كه قرارداد اجراى فازهاى ۹ و ۱۰ فازهاى جنوبى پس از اعلام مناقصه بينالمللى، پس از طى مراحل طولانى در شهريور ماه سال ۱۳۸۱ بين شركت ملى نفت ايران با برنده مناقصه يعنى مجموعه مشاركتى متشكل از شركت مهندسى و ساختمان صنايع نفت (اويك) با نمايندگى آقاى دكتر ناصر توفيقى و شركت تأسيسات دريايى ايران با نمايندگى آقاى مسعود سلطانپور و شركت LG كره (كه بعدا به GS يا GOLDSTAR تغيير نام يافت) به امضا رسيد. پيش پرداخت به اين مشاركت در اسفند ماه ۱۳۸۱ انجام شد.
همچنين قرارداد فاينانس طرح به مبلغ ۱۷۰۰ ميليون دلار نيز با كنسرسيومى از بانكهاى اروپايى به رهبرى دويچ بانكآلمان در آذر ماه ۱۳۸۲ بين شركت ملى نفت ايران و اين بانكها به امضا رسيد.
در زمان انتقال دولت در مرداد ۱۳۸۴ پيشرفت فيزيكى پالايشگاه فازهاى ۹ و ۱۰ (بخش خشكى) معادل ۲۸درصد و پيشرفت ساخت و نصب سكوهاى دريايى ۴۵ درصد و پيشرفت فيزيكى خط لوله دريايى معادل ۴۶ درصد و پيشرفت كل پروژه معادل ۳۱درصد بوده است و مستحضريد كه هنوز نيز اين طرح به پايان نرسيده است و بخش دريايى آن تكميل نشده و به همين دليل نيز اين پالايشگاه با گاز فازهاى ۶ و ۷ و ۸ تغذيه و راهاندازى شده است.
عكسها، فيلمها، مصاحبهها و مستندات در اين خصوص به قدرى روشن است كه كوچكترين شكى در رد ادعاى حضرتعالى در خصوص شروع اين كار در دولت نهم برجاى نمى گذارد.
۳.در خصوص اين مطلب نيز كه بيان فرمودهايد كه بسيارى از پتروشيمىها در دولت نهم شروع شده و به پايان رسيده است، اگر تاكنون به جنابعالى گزارش نكردهاند، مستحضر باشيد كه عموم پتروشيمىهايى كه جنابعالى تاكنون افتتاح كردهايد در زمان دولت آقاى خاتمى آغاز شده و پيشرفت فيزيكى بعضى از آنها در زمان تحويل دولت به جنابعالى در مرداد ۱۳۸۴ به ترتيب زير بوده است:
واحد دوم پتروشيمى شهيد تندگويان ۹۱درصد
پتروشيمى فناوران (اسيد استيك) ۹۲درصد
پتروشيمى مارون (الفين هفتم) ۹۷درصد
پتروشيمى لاله (پلى اتيلن سبك) ۹۱درصد
پتروشيمى پارس (واحد استحصال اتان و گاز مايع) ۹۸درصد
پتروشيمى غدير (آمونياكو اوره چهارم) ۹۷درصد
پتروشيمى زاگرس (متانول چهارم) ۹۶درصد
پليمر آرياساسول (الفين نهم) ۸۱درصد
پتروشيمى جم (الفين دهم) ۹۱درصد
پتروشيمى نورى (برزويه سابق – آروماتيكچهارم) ۹۴ درصد
تمامى اين پتروشيمىها حداكثر بايد در سال ۱۳۸۵ به بهرهبردارى مىرسيدند كه به دليل مشكلات مديريتى در صنعت پتروشيمى با تاخير زياد به بهرهبردارى رسيدند.
در دولت جنابعالى جز پتروشيمى كاويان كه در دست ساخت است، هنوز هيچ قراردادى براى احداث واحدهاى پتروشيمى جديد منعقد و عملياتى نشده است كه به بهرهبردارى برسد.
با توجه به مطالبى كه بيان شد مشخص مىشود كه آنچه در خصوص طرحهاى پارسيان، فازهاى ۹ و ۱۰ پارس جنوبى و طرحهاى پتروشيمى بيان شد كاملا خلاف واقع بوده است.
گرچه همانطور كه در صدر اين نامه آوردم براى اينجانب مهم نيست كه اين طرحها به نام چه كسى تمام شود، چون هر افتخارى كه در اين كشور حاصل مىشود متعلق به ملت بزرگ و سرافراز ايران است، ولى مهم اين است كه يك مسوول عاليرتبه نبايد به مردم حرف خلاف بزند و ثانيا اگر گزارش خلاف به او مىدهند به دفعات نبايد بر پايه اين گزارشهاى خلاف اين مطالب را به عنوان امين مردم به ايشان منتقل كند.
بزرگترين وظيفه رييس جمهور و مسوولان نظام امانت دارى آنان است و شرط اول امانت دارى، صداقت است. جنابعالى احتمالا بر اين نكته واقفيد كه به دنبال رسوايى اخلاقى آقاى بيلكلينتون آنچه در نهايت از جانب مردم آمريكا مورد اشكال و غير قابل گذشت تلقى شد نه رابطه غيراخلاقى رييسجمهور، بلكه دروغگويى وى بود.
با احترام – بيژن زنگنه
وزير اسبق نفت