کنفرانس برلین ۲

الف- ف مقیم سوئد

به دعوت سبزهای سوئد اکبر گنجی به استکهلم سفر کرد. او در این سفر با خبرنگاران مصاحبه کرد،در پارلمان سوئد و عفو بین الملل سخنرانی کرد، با ایرانیان دیدار و گفت و گو کرد و روز جمعه ۴ دسامبر برای سخنرانی به جمع ایرانیان پیوست. از چند روز قبل، برخی رادیوهای محلی گروه های خاص تبلیغات به راه انداختند که، گنجی حق نداشته به سوئد بیاید،گنجی حق نداشته در پارلمان سوئد سخنرانی کند، گنجی حق ندارد برای ایرانیان سخنرانی کند، گنجی عضو سپاه پاسداران بوده است، گنجی مخالف تحریم اقتصادی و حمله ی نظامی به ایران است، گنجی مخالف سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است، گنجی جنایت کار است.
آنها از طریق برنامه ریزی گسترده و جمع آوری نیروهای خاص وارد سالن جلسه شدند و با سر دادن شعارهای مختلف(مرگ بر جمهوری اسلامی، موسوی بهانه است،هدف جمهوری اسلامیه و...)، بالا بردن پرچم هایی که نماد چند گروه شناخته شده است،مانع سخنرانی گنجی و شنیدن حاضران شدند.
آنها می توانند آزادانه در هر نقطه ای از کشورهای دموکراتیک برای خود برنامه بگذارند، اما چنین نمی کنند. چرا؟
آنها می توانند نظرات دیگران را نقد کنند، اما چنین نمی کنند. چرا؟
آنها می توانند به طور مستند هر کس را متهم کنند،اما نمی کنند. چرا؟
آنها می توانند با دیگران آرام گفت و گو کنند،اما نمی کنند. چرا؟
آنها می توانند در دادگاه ها علیه افرادی که متهم به جنایت یا شکنجه می کنند، شکایت کنند، اما نمی کنند.چرا؟
آنها تنها کاری که می کنند، بر هم زدن جلسات سخنرانی دیگران است.
آنها تنها کاری که می کنند،فحاشی و اهانت به دیگران است.
آنها به تمامی افرادی که فردی را برای سخنرانی دعوت می کنند، اهانت می کنند.
آنها به تمامی کسانی که در جلسات سخنرانی شرکت می کنند، اهانت می کنند و آنان را از حق انتخاب سخنران و شنیدن سخنان او محروم می کنند.
آنها وقتی پس از ۳۰ سال زندگی در جوامع دموکراتیک هنوز یاد نگرفته اند دموکراسی چیست؟ و در جوامع دموکراتیک مانند حزب اللهی های ایران عمل می کنند، اگر روزی رهبران و احزاب مورد تأئید شان در ایران به قدرت رسند چه خواهند کرد؟
آنها شعار می دادند:"موسوی بهانه است، هدف کل رژیمه".
هر ایرانی که طرفدار آزادی و دموکراسی است بداند: اکبر گنجی بهانه است، هدف نابودی دموکراسی و آزادی است. اگر امروز در برابر این رفتارهای فاشیستی برخی گروه ها سکوت شود، حوادث سال های اول انقلاب ۱۳۵۷ تکرار خواهد شد. امروز وقتی به ۳۰ سال پیش نگاه می کنیم، اکثر ما پشیمان هستیم که چرا آن روزها به صراحت از آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و حق مخالفان دفاع نکردیم. اگر آن روزها از حقوق هویدا و دیگر سران رژیم شاه دفاع کرده بودیم و رژیم جدید را به اعدام سریع رهبران رژیم پیشین تشویق نمی کردیم، بعدها آن اتفاقات نمی افتاد و به سرعت تمام ما را تار و مار و آواره ی غربت نمی کردند. هر گروهی که مدعی دفاع از حقوق بشر است،باید در چنین بزنگاه هایی موضع بگیرد تا مرز فاشیست ها و دموکرات ها روشن باشد.
گروه ها و احزابی که اعضا و طرفدارانشان چنین کارهایی می کنند، اگر این نوع رفتارهای فاشیستی برنامه ریزی حزب و گروه شان نیست، باید به صراحت و با شفافیت تمام آن را محکوم کنند. خیال نکنید ما نمی دانیم آنها چه کسانی هستند؟ به چه گروه هایی تعلق دارند؟ در استکهلم به چه کارهایی مشغولند؟ سخن برای اطلاع رسانی در این زمینه بسیار است. همه ی ایرانیان استکهلم اینها را می شناسند. آقایان: رضا پهلوی،مسعود رجوی،خانم ها:فرح دیبا، مریم رجوی، و آن حزب چند نفره ی خونین که به عنوان حزب اللهیان و بسیجیان خارج کشور عمل می کند،خطاب مستقیم این نوشته با شماست،اگر این روش ها را قبول ندارید، آن را محکوم کنید؟
هدف مبارزات کنونی مردم ایران در داخل و خارج از کشور حقوق بشر و دموکراسی است، نه استبداد سلطنتی یا استالینیستی. گنجی تمام وقت خود را گذارده و از این کشور به آن کشور می رود تا وکلای بین المللی برای پرونده ی جنایت علیه بشریت بیابد. او می گفت مخالفان نه تنها می توانند علیه او به هر دادگاهی در کشورهای دموکراتیک شکایت کند، بلکه پس از شروع کار می توانند به وکلای بین المللی رجوع کنند و از او به عنوان اولین فردی که در سرکوب دست داشته شکایت کند. اما چرا آنها پس از گذشت چند سال از آزادی گنجی از زندان و حضور او در خارج، از او شکایت نمی کند؟ چرا مدارک و مستندات خود را در اختیار سازمان های بین المللی حقوق بشری قرار نمی دهند تا به او جوایز حقوق بشر ندهند و او را دائماً به سخنرانی دعوت نکنند؟ چرا برای اقناع ایرانیان مدارک و شواهد خود را منتشر نمی سازند تا حداقل ایرانیان او را برای سخنرانی دعوت نکنند؟
فرد دیگری در این جلسه اعلام کرد که عمادالدین باقی و افرادی دیگر در اوائل انقلاب او را بازداشت کرده اند. باقی شانس آورده است که در داخل کشور است،اگر او هم برای سخنرانی به خارج بیاید، با او هم چنین خواهند کرد. اصلاً هر یک از افرادی که اینک در زندان ها اسیرند،اگر به خارج بیایند، این جماعت با آنها همین رفتار را خواهند کرد. آنان که با اکبر گنجی چنین می کنند، با مهدی کروبی،میرحسین موسوی، محمد خاتمی، عبدالکریم سروش،محسن کدیور،سعید حجاریان،علیرضاعلوی تبار و دیگر اصلاح طلبان چه خواهند کرد؟ آنها که در خارج از کشور خواهان ائتلاف با اصلاح طلبان هستند باید بدانند، اصلاح طلبان به رفتار شما با گنجی، سروش،کدیور و.. نگاه می کنند. وقتی آیت الله مکارم شیرازی اکبر گنجی را "مرتد" خواند، وقتی آیت الله احمد خاتمی گنجی را "ملحد" خواند،وقتی طائب مسئول اطلاعات موازی و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران گنجی "دین ستیز" خواند؛ همه ی شما سکوت کردید. امروز هم شما در برابر کنفرانس برلین ۲ سکوت کرده اید.
آری، گنجی بهانه است،هدف نابودی دموکراسی و حقوق بشر است،هدف برقراری نظام دیکتاتوری راست راست و چپ چپ است. پیراهن قهوه ای ها و پیراهن مشگی های نازیست هیتلر هم در آغاز کار خود را با توسل به این روش ها شروع کردند.
سبزها در برابر این رفتار فاشیستی ایستادند و سخنرانی اکبر گنجی و پرسش و پاسخ برگزار شد. گنجی به همه ی پرسش ها پاسخ گفت و اعلام کرد تا هر ساعت که بخواهید برای شنیدن نظرات شما و گفت و گو آماده ام. روشن است که چه کسانی با فعالیت گنجی در سازماندهی کمپین مبارزه با جنایت علیه بشریت مخالف اند. همان گروه هایی که افراد شناخته شده شان پس از اعلام این موضوع علیه گنجی به شدت موضع گیری کردند و نوشتند: آن چه جمهوری اسلامی کرده است،جنایت علیه بشریت نبوده است. اگر واقعاً مخالف جمهوری اسلامی هستیم،کمک کنیم تا پرونده ی جنایت علیه بشریت گشوده شود.