iran-emrooz.net | Wed, 04.03.2009, 18:48
تشكلهاى روستا، اساس توسعه روستايى
على اكبر اسماعيلپور/اعتماد
|
چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۸۷
آمارهاى مختلف حكايت از روند رو به رشد مهاجرت روستاييان به شهرها دارد، مهاجرت سالانه حدود ۳۰۰ هزار نفر از روستا به شهرها و خالى شدن بيش از ۶۰ هزار آبادى از سكنه در ۴ دهه اخير اخبار نگران كنندهيى است كه متوليان امور بايد با حساسيت بيشتر در آن به تعمق بپردازند. شايد اختلاف سطوح درآمد و اختلاف زياد بين امكانات رفاهى در شهرها و روستا، بىتوجهى به اشتغال جوانان روستايى، محدود ماندن و حتى كاهش زمينهاى كشاورزى در مقابل افزايش جمعيت روستايى، ناتوانى مالى فرزندان روستايى در ادامه تحصيل و... فقط بخشى از دلايل بىشمار مهاجرت روستاييان به شهرها - به خصوص كلانشهرها- باشد. اين در حالى است كه متوليان امور سالهاست شعار توسعه روستايى، توسعه كشاورزى، عمران روستايى، برجسته كردن جاذبههاى گردشگرى روستاها به منظور جذب توريست و... را سر مىدهند كه دليل شكست تمامى اين طرحها را مىتوان ديكته شدن از بالا و عدم مشاركت روستاييان و روستانشينان دانست. در اين ميان خلاء حاصل از نبود تشكلهاى دهقانى و روستايى باعث شده است وزارت جهاد كشاورزى به تنهايى بار ترويج كشاورزى و ارتقاى فرهنگ روستايى و بهبود شرايط زيست روستاها را بر دوش بكشد و به خاطر اينكه تمامى اين برنامهها از راس هرم وزارتخانه مستقر در تهران برخاسته، نتوانسته با بدنه روستاييان و كشاورزان ارتباط برقرار كرده و به شكست منجر شده است. براساس گزارشهاى موجود ۶۰ درصد فعاليتهاى روستاييان را كشاورزى تشكيل مىدهد. هرچند كشاورزى محور كارى اغلب روستاهاست اما كشت سنتى و بىبهره بودن از وسايل و تكنولوژى جديد كشاورزى، راندمان كارى در اين بخش را پايين آورده است. در اين ميان با افزايش جمعيت روستايى و پايين آمدن سطح درآمد انواع و اقسام آسيبهاى اجتماعى فرزندان روستايى را تهديد مىكند طورى كه جديدترين مواد مخدر اكنون در روستاها نيز به وفور يافت مىشود و از طرف ديگر كشاورزان قديمىتر كه حالا توان كشاورزى هم ندارند هيچ اميدى به بازنشستگى و تأمين اجتماعى ندارند و روزگار سختى را مىگذرانند. در اين ميان تلاش نخبگان روستايى كه در روستا يا شهرها ساكن هستند، مىتواند كورسوى اميدى به روستاهاى بىنشاط بدمد؛ روستاهايى كه از فرط رخوت و نااميدى حتى ديگر قادر نيستند لبنيات و سبزيجات مورد نياز خود را تأمين كنند. بر اساس گزارشى كه در سال ۸۳ منتشر شده بود؛ «سهم گوشت، لبنيات، سبزى و ميوه در سبد غذايى روستاييان كاهش و سهم قند، نشاسته و چربى افزايش يافته است.» و شايد تلخى اين اتفاقات ناخوشايند بوده كه برخى از ساكنان روستاى نوشيروانكلا از توابع بابل را بر آن داشته است انجمن روستايى خود را تشكيل دهند؛ انجمنى كه در بدو فعاليت ۱۰۰ عضو به آن ملحق شدهاند. روستاى نوشيروانكلا در ۱۳ كيلومترى جنوب بابل قرار دارد. «انجمن همياران روستا» تشكل غيردولتى است كه در روز جمعه نهم اسفندماه به طور رسمى اعلام موجوديت كرده است. داود نصرالله پور از اعضاى هيات موسس اين تشكل در خصوص دليل اتخاذ چنين تصميمى گفت؛ «به منظور بهره بردارى از ظرفيتهاى موجود و سازماندهى مشاركت كليه متولدين روستاى نوشيروانكلا كه فعلاً در داخل روستا يا شهرهاى ديگر ساكن هستند، اين انجمن تشكيل شد.» وى در رابطه با اهداف اين انجمن گفت؛ انجمن اهداف ذيل را دنبال خواهد كرد؛
۱- تقويت، توسعه و ترويج برنامههاى فرهنگى، اجتماعى و زيست محيطى
۲- كمكهاى انسان دوستانه در راستاى ادامه تحصيل دانش آموزان و دانشجويان و نيز كمك در درمان بيمارىهايى با هزينه كمرشكن و ايجاد اشتغال مولد
نصرالله پور در ادامه گفت؛ اين انجمن به دنبال رايزنىها و مذاكرات تعدادى از نخبگان محلى ساكن و غيرساكن روستاى نوشيروانكلا در سال ۸۶ و تشكيل جلسات متعدد در دهه محرم ۸۷ تشكيل شد. او درباره نحوه عضويت گفت متقاضيان عضويت حتماً بايد متولد روستاى نوشيروانكلا باشند، شروع عضويت با مبلغ ۵۰هزار ريال و ماهانه هم حداقل ۱۰هزار ريال به عنوان شرط عضويت اعلام شده است كه طبعاً مشاركت در فعاليتهاى اجرايى اين تشكل نيز جزء وظايف يك عضو است. از نكات قابل توجه در سخنان نصرالله پور ايجاد شاخه زنان اين انجمن بود كه زنان روستايى هم در اين انجمن مشاركت خواهند كرد و شايد به همين دليل است كه دكتر مه لقا ملاح مديرعامل جمعيت زنان مبارزه با آلودگى محيط زيست ضمن استقبال از تشكيل تشكلهاى روستايى اعلام آمادگى كرده است كه مدرسان اين جمعيت در ارديبهشت ۸۸ به منظور آموزشهاى زيست محيطى به زنان روستاى نوشيروانكلا به بابل بروند. در روز جمعه نهم اسفندماه اين انجمن نوپا اولين فعاليت خود را كه درختكارى در فضاهاى خالى روستاى نوشيروانكلا بود با مشاركت بيش از ۸۰ داوطلب برگزار كرد. در اين ميان حضور كودكان ۱۲ سال به بالا كه به طور خودجوش به اين مراسم پيوسته بودند و مشاركت در پاكسازى روستا از زباله چشم گير بوده و شادابى خاصى به اين حركت مردمى بخشيد. هرچند به قول يكى از دست اندركاران كاشت نهايت هزار اصله نهال در مقابل هكتارها جنگلى كه سالانه بيخ تراش مىشود، ناچيز است اما همراهى شورا و دهيار با اين تشكل مردمى مىتواند اين نويد را بدهد كه اعلام موجوديت و ثبت تشكلهاى روستايى و همراهى شوراهايى كه از دل همين روستاييان برخاستهاند در آيندهيى نزديك به شبكهيى فراگير از تشكلهاى روستايى تبديل شود كه اميد به زندگى را به روستاها بازگرداند، براى احقاق حقوق كشاورزان تلاش كرده و براى ايجاد كارگاهها و صنايع توليدى وابسته و چانه زنى با دولتمردان به منظور جذب انبوه بيكاران روستايى تلاش كنند. در مورد واردات بىرويه برنج و مركبات كه حاصل سوداندوزى رانت خواران اقتصادى است اعلام موضع كنند، در مقابل نابودى طبيعت زيباى شمال حساسيت نشان دهند و... و در اين صورت است كه مىتوان به اميد به زندگى روستاييان، كاهش مهاجرت روستاييان به شهرها و كاهش رخوت موجود در بين روستانشينان و... اميدوار بود و بر عهده تشكلهاى قديمىتر است كه از لحاظ تئوريك به كمك اين تشكلها بشتابند و استادان دانشگاه و نخبگان اجتماعى نيز براى توانمندسازى علمى آنان اقدام كنند. تشكلهاى روستايى چنانچه از سلامت كامل برخوردار بوده و در دام تشكلهاى دولت ساخته گرفتار نيايند، مىتوانند پايه و اساس توسعه روستايى قرار گيرند.