iran-emrooz.net | Sat, 06.09.2008, 6:31
تنها قانون ميماند
اعتماد / آسیه امینی
خانم فاطمه آليا روز چهارشنبه از تريبون خانه ملت با ايراد سخنان توهينآميز به زنان شهروندي كه براي سخن گفتن با نمايندگان، ديدار ايشان در خانه ملت را بهترين راه و شيوه تعامل ديده بودند، رفتارشان (كه گفتوگو با نمايندگان از جمله آن بود) را لجنپراكني دانست.
خانم فاطمه آليا كه با راي عدهاي از همين شهروندان به خانه ملت راه يافته است گويا فراموش كرده كه توهين به شهروندان، توهين به نمايندگان ايشان در خانه ملت نيز هست و نيكتر آنكه ايشان از همان مسند از مردم به خاطر اين توهين پوزش بخواهد. نكته ديگري كه در سخنان ايشان نهفته بود، پرخاش كردن نسبت به اين بود كه چرا اراده مجلس، تحتتاثير حرفهاي مشتي لائيك قرار گرفته است.
اولا بايد از ايشان پرسيد كه دين و ايدئولوژي بيش از 50 زن حاضر در مجلس را ايشان چگونه تشخيص دادند؟ و ذكر كنند كه منظورشان از زنان لائيك كداميك از زنان حاضر در مجلس در روز يكشنبه گذشته بوده است؟ آيا معيار دينشناسي افراد تشخيص ايشان از دينداري است؟
اين پرسش ارزيابي ميزان باور يا بيباوري افراد جامعه نسبت به دين نيست، بلكه پرسش از يك نماينده است كه آيا نميداند كه وضع قانون در يك كشور، ناظر به همه افراد كشور است. وقتي يك زن ايراني قصد طلاق دارد، كسي از ايشان نميپرسد شما ديندار هستيد يا بيدين؟ و چقدر؟ بلكه آنچه در شناسنامه فرد نوشته شده با قانون منطبق ميشود.
بنابراين به نماينده مجلس ربطي ندارد كه كسي كه با او گفتوگو ميكند يا حتي كسي كه به او اعتراض ميكند، از چه دين و ايمان و آييني برخوردار است. او تحت اين قانون قرار دارد و همين براي داشتن يك گفتوگوي سالم كافي است.
جدا از اين مساله كلي، در بين شهروندان زني كه روز يكشنبه به مجلس رفته بودند، عدهاي جزو هياتهاي مذهبي بودند آيا خانم آليا كه احتمالا اين روزها خود را ميهمان ماه رمضان ميداند، تريبون مجلس را براي ايراد الفاظ توهينآميز به شهروندان به خدمت ميگيرد؟
اين روزها رسانهها از جمله تلويزيون عزم خود را در حمايت از لايحهاي كه بنيان خانواده را تهديد ميكند، جزم كردهاند. زناني كه نگران تصويب چنين لايحهاي بودند، در واپسين لحظهها گمان بردند كساني كه با راي مردم راهي خانه ملت شدهاند، براي شنيدن سخن ايشان مستحقتر از ديگرانند. كسي از اين زنان گمان نميبرد كه برخورد انساني و مدني ايشان با ناسزا و تهمت آن هم از تريبون مجلس پاسخ داده شود.
گيريم كه شما با نظر اين زنان مخالف بوديد و حتي تكتكشان را از نظر ديني و ارزشي ارزيابي كرده و ميزان ايمانشان، از حد توقع شما كمتر بود، آيا اينها همه ربطي به اقدام شما مبني بر كمر بستن به تصويب لايحه دارد؟ چرا محتواي اعتراض ايشان را نميشنويد؟ چرا سخنشان را ارزيابي نميكنيد؟
اگر مصاحبه كردن با رسانه غيرايراني را گفتوگو با بيگانه تشخيص ميدهيد، چرا از صدا و سيماي جمهوري اسلامي كه خود را رسانه ملي مينامد، نميخواهيد تا در اين رسانه را بهروي همه بگشايد و با همين زناني كه آنها را با ناسزا خطاب قرار ميدهيد مناظره كنيد؟
چرا در بخش مصاحبههاي ويژه شبكه دو همه موافقان لايحه دعوت ميشوند تا هرچه يكي ميگويد، ديگري با سر و زبان تاييد و تصديق كند؟ چرا در كنار خانم طبيبزاده، از منتقدان دعوت نميكنيد تا نقدهاي خود را از طريق رسانه ملي مطرح كنند؟ آيا سخن ما نابجاست؟ يا دين و ايمانمان براي شنيده شدن سخنمان كم است؟ آيا حرفمان بيجا است، يا چون فلان روزنامه غيرايراني آن را نوشته است، نبايد شنيده شود؟ صداي ما از همين كشور و از تكروزنههايي كه در رسانههاي واقعي و مجازي منتشر ميكنيم نيز قابل شنيدن است، نه؟
پس بخواهيد كه تريبونهاي رسمي در اختيارمان قرار دهند. بخواهيد كه رخشان بنياعتماد به عنوان هنرمندي كه با محرومترين زنان جامعه در فيلمهايش عجين شده، با زبان تصوير با شما سخن بگويد. يا اصلا نه، بگوييد چگونه بايد با شما سخن گفت اما هدف توهين و افترا قرار نگرفت؟
نمايندگان مجلس از نظر دور ندارند كه زمان از ياد همه خواهد برد كه چه كسي در اين روزها چه سخني را در كدام رسانه بيان كرده است. قانون فردا خودي و ناخودي نميشناسد. كسي در نسل آينده نميپرسد كه چرا جنجال شد و چرا فلان رسانه مطلبي نوشت و آن يكي ننوشت و چرا فلان فعال اجتماعي و سياسي سخنش شنيده شد يا نشد.
آنچه از اين روزها و از عمر در حال گذر مجلس هشتم ميماند نه اين حرفها و سخنان، بلكه فقط و فقط قانوني است كه به ميراث ميماند. قانون، پرونده عمل شما در اين 4 سال است. تنها اين ميراث است كه ميماند و بارها و بارها ديده و شنيده و خوانده خواهد شد. بنابراين گوش خود را به حرفها بجا و نابجا نبنديد و حق را دريابيد.