iran-emrooz.net | Fri, 07.03.2008, 8:42
جبهه ملی اروپا از شاپور بختیار اعاده حیثیت کرد
شهروند / جواد طالعی
جبهه ملی اروپا در تحلیلی به مناسبت بیست و نهمین سالگرد انقلاب بهمن ۵۷ ضمن بررسی نقش پیچیده جبهه ملی ایران، نوشت که دکتر شاپور بختیار در میان رهبران آن زمان این تشکیلات، خطر استبداد مذهبی را بیش از دیگران احساس می کرد و به همین دلیل نه تنها حاضر به همراهی با جریان مذهبی نشد، بلکه پیشنهاد سمت نخست وزیری را از شاه پذیرفت.
به این ترتیب، برای نخستین بار، یک شاخه جبهه ملی، به صراحت از شادروان شاپور بختیار اعاده حیثیت می کند. واکنش جبهه ملی داخل کشور و سایر شاخه های آن در خارج از کشور، در برابر این تحلیل، هنوز روشن نیست. اما این واکنش هرچه باشد، در حقیقتی که در بیانیه شاخه اروپا نهفته است، تغییری ایجاد نمی کند.
دکتر شاپور بختیار، یک شب پیش از اعلام رسمی مقام نخست وزیری، در خانه خود، با اعضای هیئت مدیره سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات به گفت و گو نشست. در آن زمان، مرحوم محمدعلی سفری، محمد خوانساری، مرحوم جلیل خوشخو، هرمز مالکی و جواد طالعی اعضای اصلی هیئت مدیره سندیکا را تشکیل می دادند و در این نشست حضور داشتند. این هیئت، اعتصاب بزرگ مطبوعات کشور را رهبری می کرد که تا آن شب ۶۳ روز را پشت سر نهاده بود.
دکتر بختیار، برای پذیرش پست نخست وزیری شاهی که مجبور به ترک کشور شده بود، سه شرط تعیین کرده بود: آزادی کامل مطبوعات، آزادی همه زندانیان سیاسی و انحلال ساواک. او، در مذاکره با اعضای هیئت مدیره سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات، اعلام کرد که قصد دارد صبح روز بعد مسئولیت نخست وزیری کشور بحران زده را رسما به عهده بگیرد. اما شرطش آن است که در همین روز مطبوعات نیز به اعتصاب خود پایان بدهند و کار خود را از سر گیرند. شادروان بختیار، خطاب به اعضای هیئت مدیره سندیکا گفت: "در مقام نخست وزیر کشور به شما می گویم: هر مقام لشگری و کشوری که برخلاف خواست جامعه مطبوعات پا به حریم روزنامه ها گذاشت، او را، بی درنگ و با مسئولیت من بیرون بیاندازید. من، از فردا نخست وزیر این کشورم. هرچه دلتان می خواهد و با هرزبانی که صلاح می دانید، از من انتقاد کنید. من، در سراسر زندگی ام، نه تنها در ایران، که حتی در فرانسه، به خاطر استقرار آزادی مبارزه کرده ام و در این سال های دراز هیچ پستی را در دستگاه استبداد سلطنتی ایران نپذیرفتم. امروز، اما سکان این کشتی توفان زده را به دست می گیرم، زیرا عمیقا می دانم که نعلین ملاها حتی از چکمه نظامیان خطرناک تر است. آن ها می روند که تمامی سرنوشت کشور را به دست بگیرند و من به شما اطمینان می دهم که نخستین قربانیان استبداد مذهبی خود شما هستید که ماه ها است از منافع شخصی و صنفی خود گذشته اید و برای استقرار آزادی مبارزه کرده اید. همه ما باید تلاش کنیم که کشورمان از استبداد سلطنتی به دام استبداد مذهبی نیفتد که از آن هم پایدارتر و خطرناک تر خواهد بود".
پیش بینی بختیار، ظرف شش ماه پس از انتقال قدرت سیاسی به آیت الله خمینی و طرفدارانش تحقق یافت: اکثریت نویسندگان و خبرنگاران کیهان اخراج شدند، روزنامه های آیندگان و پیغام امروز در کنار دهها نشریه دیگر توقیف شدند و با این که تحریریه اطلاعات زیر نظارت حجت الاسلام دعائی و به سردبیری شمس آل احمد می کوشید همراه با روحانیت پیش برود، در این موسسه نیز گروهی تصفیه شدند.
ظرف بیست و نه سال گذشته، هیچیک از اعضای هیئت مدیره وقت سندیکای نویسندگان و خبرنگاران که در ایران زندکی می کنند، خاطره خود را از این دیدار منتشر نکردند. حتی محمد علی سفری، در کتاب دوجلدی خود "قلم و سیاست" به اظهارات هوشیارانه دکتر بختیار اشاره نکرد. محمد علی سفری، وکیل دادگستری و روزنامه نگار سرشناس، چند سال پیش، در کهنسالی، یک روز پس از تحمل بازجوئی های توام با توهین و تهدیدها اداره اماکن، سکته کرد و جان باخت.
جبهه ملی اروپا، در بیانیه خود، نقش جبهه ملی را در تحولات دوران انقلاب چنین تحلیل کرده است: "بخشی از این تشکل، که همیشه از طریق بازار پای در اعماق اجتماع داشت، نجات ایران را از استبداد، در انقلاب اسلامی می دید و بی پروا از آن حمایت می کرد. دو بخش دیگر، به رهبری روحانیت در انقلاب، به دیده تردید می نگریست و با آن مخالفت می کرد. دکتر کریم سنجابی و اکثریت رهبری جبهه ملی، تمایلی به ماندگاری رژیم پهلوی نشان نمی دادند و می کوشیدند حرکت توده ای را به سمتی هدایت کنند که حاکمیت ملت برقرار شده و شعار استراتژیک و دیرینه جبهه ملی ایران، یعنی "آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی" متحقق گردد.
دکتر شاپور بختیار اما خطر استبداد مذهبی را بیش از دیگران احساس می کرد ... به رغم اصلاحات چشمگیری که وی در دوران کوتاه نخست وزیری اش انجام داد، با کارشکنی های فراوانی مواجه گردید. از جبهه ملی اخراج شد و ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده، کوشش های مهندس بازرگان را برای مصالحه وی با آیت الله خمینی و گذار آرام به حکومت مردمی نقش بر آب کردند...."
جبهه ملی اروپا، در پایان بیانیه خود، ضمن تاکید بر ضرورت کنار زدن استبداد مذهبی حاکم، که کشور را به بحرانی ترین شرایط داخلی و خارجی کشانده است، "آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی، جدائی دین از حکومت و انتخابات آزاد" را شعاری می داند که باید راهنمای مبارزات امروزین و آینده مردم ایران باشد.
جبهه ملی اروپا، نخستین همایش خود را، حدود شش ماه پیش، در شهر کلن برگزار کرد. حدود 60 تن از هواداران مقیم اروپا و آمریکای جبهه ملی در این همایش شرکت کردند و هیئت دبیران تازه ای را برگزیدند که بخش قابل توجهی از آنان را نیروهای جوان تشکیل می دادند. این نشست، پیشاپیش با مخالفت چندتن از چهره های کهنسال جبهه ملی روبرو شد که معتقد بودند در شرایط فعلی درها نباید به روی نیروهای کم تجربه و جوان گشوده شود. اما تشکیلات داخل کشور جبهه ملی، با ارسال پیام هائی، از این نشست پشتیبانی کرد. در همان نشست اعلام شد که تشکیلات داخل کشور نیز، به زودی انتخابات خود را برگزار می کند و قصد دارد کارها را به نیروهای جوانتر بسپارد. احتمالا، تحلیل فعلی جبهه ملی اروپا به بحث های تازه ای در میان هواداران راه دکتر مصدق دامن خواهد زد، زیرا برخی از آنان، هنوز هم پذیرش حکم نخست وزیری شاه را از سوی بختیار، در آن شرایط تاریخی نادرست می دانند.