يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ - Sunday 22 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 11.01.2008, 7:43

سیاست در عراق به ورزش رزمی می‌ماند


شهروند / طالعی


عراق سال ۲۰۰۷ از زبان فرمانده کل نیروهای آمریکائی:
سیاست در عراق به ورزش رزمی می‌ماند


فرنکفورتر آلگمایته تسایتونگ
برگردان: جواد طالعی

    سال 2007 میلادی خونبارترین و پرتلفات ترین سال برای ارتش آمریکا در عراق بود. در این سال 899 تن از نظامیان آمریکا در عراق کشته شدند و مجموع قربانیان تا آخرین روز ماه دسامبر به 3902 نفر رسید. در عین حال، امید به کاهش تنش ها، نسبت به سال های پیش افزایش یافت. تعداد حملات انتحاری و تهاجمی که تا ماه ژوئن به شدت افزایش یافته بود، پس از آن به گونه ای محسوس کاهش یافت. در بسیاری از محله های بغداد، که گروه های مذهبی گوناگون در آن سکونت دارند، زندگی تقریبا حالت عادی به خود گرفت.

    ایالات متحده آمریکا از ماه فوریه سال 2007 سی هزار نفر بر تعداد سربازان خود در عراق افزود. آیا این اقدام سبب کاهش تنش ها شد؟ یا بازگشت آرامش نسبی در بعضی مناطق دلایل دیگری داشته است؟ در جست و جوی پاسخی بر این پرسش، "ماتیاس روب" خبرنگار روزنامه فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ با معمار اصلی استراتژی جدید آمریکا و فرمانده کل نیروهای این کشور در عراق " ژنرال دیوید پتروس" گفت و گوئی داشته است که به رغم دیدگاه های ساده پندارانه ژنرال، خواندنی های زیادی دارد. برگردان این گفت و گو را در اینجا می خوانید:

● چرا به نظر می رسد که درپی اشتباهات سال های گذشته، اوضاع اکنون در حال تغییر است؟

- در درجه اول به خاطر این که ما به القاعده ضربه زدیم. هرچند که شبکه ترور هنوز نابود نشده، بلکه همچنان خطرناک است و اینجا و آنجا بار دیگر سر برمی دارد. ما اجازه نداریم به آن ها امکان تنفس بدهیم. ما می دانیم که آن ها کجا پنهان می شوند و وظیفه مان چیست. ما باید دائما خودمان را با شرایط تطبیق دهیم و تجدید آرایش کنیم. اما در رمادیه، بعقوبه و یا محله دوره بغداد ، که باید با حملات تهاجمی بزرگ علیه آنان وارد عمل می شدیم، به لحاظ تاکتیکی در موقعیت بهتری هستیم. آنجا، القاعده به خوبی آماده برخورد با ما شده بود. آن ها خطوط دفاعی ایجاد کرده بودند. برای ما این جنگ بسیار خطرناک و پرتلفات بود. ما می دانیم که القاعده تا چه حد توانائی بازسازی خود را دارد.

● خیلی از سنی هائی که قبلا به روی آمریکائی ها آتش می گشودند، اکنون متحد شما شده اند. این امر چگونه ممکن شد؟

- آن ها دریافتند که القاعده خطر بزرگی برای موجودیت خودشان است. اکثریت سنی ها می خواهند که بر القاعده پیروز شوند و آن ها را از محلات و ایالات خودشان بیرون کنند، زیرا آن ها در آنجا زیان های سنگینی به بار آوردند. جامعه اهل سنت عراق، که القاعده خودش را در آن جا زده است، وجه مشترکی با بنیادگرائی شورشیان ندارد. سنی های عراق طالبان نیستند. آن ها خشونت بی حد و مرز را رد می کنند. در بهار، حملات خشونت باری انجام شد که سبب شد کاسه صبر مردم لبریز شود. القاعده به مساجد و مراسم تشییع جنازه حمله برد و مراکز پلیس را در محلات سنی نشین هدف گرفت. القاعده حتی افراد خودش را قتل عام کرد.

● پس چرا ابتدا خیلی از سنی ها از القاعده پشتیبانی کردند؟

- زیرا آن ها احساس می کردند که پس از آزادسازی عراق از سلطه صدام حسین، جدی گرفته نمی شوند. زیرا آن ها امتیازاتشان را از دست داده بودند. آن ها با تلخکامی از دولتی که شیعیان در آن اکثریت داشتند روی بر گرداندند. اما به زودی از فشار متعصبین بیشتر تنفر یافتند. گزارش هائی هست که نشان می دهد القاعده نه تنها سیگار کشیدن را برای مردم ممنوع کرده، بلکه انگشت کسانی را که سیگار می کشیده اند قطع کرده است. برای جامعه ای مثل عراق که سیگاری ها در آن اکثریت دارند، این باورکردنی نیست. این به سادگی باورکردنی نیست که متعصبین چگونه حتی ازدواج های اجباری را اعمال کردند.

● به نظر می رسد که ایران آتش مزاحمت هایش را در عراق کاهش داده باشد. این درست است؟

- ممکن است صدور خشونت از سوی ایران به عراق کاهش یافته باشد. من آگاهانه می گویم "ممکن است". ما، در هفته ها و ماه های گذشته، افرادی را دستگیر کردیم که در اکتبر و آغاز نوامبر هنوز در ایران برای حمله آموزش دیده بودند. ممکن است این آموزش ها از آن زمان متوقف شده باشد. دولت ایران در تهران به دولت عراق تعهده داده بود که آموزش، پشتیبانی مالی، تسلیح، تجهیز و هدایت شبه نظامیان شیعی را قطع کند. اما بلافاصله به این تعهد عمل نکرد.

● اصلا چرا ایران این تعهد را سپرد؟

- عراقی ها این را از ایران خواستند. سیاستمداران یکی پس از دیگری به تهران رفتند و گفتند: "کاری که شما می کنید برای عراق خیلی خطرناک است. خطر القاعده دائما در حال کاهش یافتن است. چطور است که شما هم آتش مزاحمت هایتان را خاموش کنید"؟ دخالت ایران در عمل زیانبار بود. ما ناظر آن بودیم که بعضی وزارتخانه ها از شبه نظامیان شیعی پر می شوند. بخصوص وزارت بهداری. همچنین بعضی از شرکت های دولتی به بنیادگرایان شیعی سپرده می شد. متعصبین شیعی در محلات مسکونی دست به ترور می زدند و حتی واحدهای پلیسی را در کنترل داشتند که به جان سنی ها می افتادند. آن ها ادعا می کردند که قصدشان حفاظت از محله های شیعه نشین است. اما حالا که خطر القاعده به شدت کاهش یافته است، مردم از خودشان می پرسند: "ما چه نیازی به این آدم ها در خیابان داریم که باج می گیرند؟ این ها خشونت طلبند، بی سوادند و از هیچکس جز تبهکاران محلی اطاعت نمی کنند".

● آمریکائی ها و عراقی ها از دولت بلوکه شده ناامید شده اند. این دولت می تواند در ایجاد امنیت نقش داشته باشد؟

- سیاستمداران عراقی خودشان هم از کارنامه شان راضی نیستند. اما به رغم همه انتقادها، یک چیز نباید نادیده گرفته شود: در عراق، در کنار نیروهای تمرکز طلب، نیروهای مرکزگریز هم وجود دارند. ما به دلایلی درست، اغلب خودمان را روی نیروهای مرکز گریز و تفاوت های قومی، مذهبی و حزبی متمرکز می کنیم، زیرا این ها هستند که می توانند زیانبار باشند.

● اما چه نیروهائی عراق را متحد نگه می دارند؟

- مهم تر از همه نقش دولت مرکزی در زمینه توزیع درآمد نفت است. با این که هنوز قانونی وجود ندارد، درآمدهای نفتی از طریق بودجه توزیع می شود و در واقع به صورت سهمیه بندی نسبت به جمعیت مناطق. علاوه بر این، قانون بازنشستگی هم آماده شده است. این قانون در خارج توجه زیادی را برنیانگیخته است. اما این توفیق بزرگی برای سیاست آشتی ملی است. بازنشستگی به دهها هزار عراقی پرداخت می شود که در سال های نخست پس از جنگ، دستشان خالی مانده بود. در سال جدید خواهیم دید که آیا رهبران عراق، همانطور که مردم می طلبند به یکدیگر می پیوندند؟ سیاست در عراق به ورزش رزمی می ماند.

● شما از بهبود شرایط امنیتی عراق صحبت کردید. اما این با دیوارهائی هم ارتباط دارد که میان محلات شیعی و سنی کشیده شده است.

- بله. دیوارهای خوب همسایگان خوب می سازند!

● اما این خطر وجود ندارد که بغداد به یک اورشلیم تازه تبدیل شود؟ به یک شهر تقسیم شده؟

- در عمل، در برخی محله ها نوعی جزیره بندی پیش آمده است. این روندی است که ما در آینده باید برگردانیم. در هر حال، در غزالیه، که زمانی یک محله مخلوط از شیعیان و سنی ها در غرب بغداد بود، اخیرا ساکنین یک بازی فوتبال بین غزالیه شمالی و غزالیه جنوبی ترتیب دادند. بین سنی ها و شیعیان. در محلات و مناطق، در این زمینه مشاوره می شود که چگونه باید به فراریان و رانده شدگان کمک کرد تا به خانه های خودشان بازگردند. آنچه در سطوح بالای سیاسی به علت بزرگی موانع با شکست روبرو می شود، در سطوح محلی، جائی که مسائل قابل رویت هستند، با موفقیت روبرو می شود. خیلی از عراقی ها، در تماس های مستقیم می گویند که از وجود دیوارهای جداکننده خوشحال هستند. این را من تا بالاترین سطوح دولت عراق شنیده ام. به من اطمینان داده می شود: " به آنچه در بیرون گفته می شود توجه نکنید. مهم آن چیزی است که ما در جمع خصوصی می گوئیم. بگذارید دیوارها سرجایشان بمانند!" ما امیدواریم روزی را تجربه کنیم که دیوارها بتوانند برچیده شوند. اما هنوز امنیت سست است. هنوز زخم ها التیام نیافته اند.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024