iran-emrooz.net | Fri, 25.05.2007, 15:58
بمباران نوار غزه / گریزگاه بحران داخلی اسرائیل؟
شهروند / جواد طالعی
فضای خاورمیانه روز به روز تیره تر می شود. آشفتگی شدید اوضاع عراق، ایالات متحده آمریکا را وادار کرده است که سرانجام با جمهوری اسلامی ایران به گفت وگو بنشیند. تعداد قربانیان ارتش آلمان در افغانستان به بیش از 20 نفر می رسد و زمزمه های مخالفت با حضور این کشور در هندوکش می رود تا به فریاد تبدیل شود. در شمال لبنان، درگیری خونین ارتش و گروه فلسطینی "فتح الاسلام" دهها قربانی برجای می گذارد.
سازمان فلسطینی الفتح، که رهبری آن را پس از درگذشت یاسر عرفات محمود عباس به عهده گرفت، یکی از قدیمی ترین سازمان های سیاسی فلسطین است که از آغاز یک تشکیلات سکولار بود و گروه های مختلف رزمندگان فلسطینی را صرفنظر از اعتقادات مذهبی و ایدئولوژیک آنان در بر می گرفت. اکنون، ظهور گروهی با نام "فتح اسلامی" حکایت از یک چرخش ناخوشایند در حیات سیاسی فلسطین دارد: آنچه غیر مذهبی است باید برود و آنچه اسلامی است باید جای آن را بگیرد.
در این اوضاع نابسامان، ارتش اسرائیل، به بمباران نوار غزه ادامه می دهد و رهبران حماس، از جمله خالد مشعل و اسماعیل هنیه را تهدید به قتل می کند. آیا بمباران نوار غزه، به راستی آنطور که رهبران اسرائیل می گویند مقابله با موشک هائی است که گروه های تندروی فلسطینی به سوی خاک اسرائیل پرتاب می کنند؟ خبرنگار بی بی سی از ملک عبدالله پادشاه اردن می پرسد: "بعضی ها معتقدند که بمباران های اسرائیل در نوار غزه دارای انگیزه های سیاسی است. شما چه فکر می کنید؟" ملک عبدالله پاسخ می دهد: "ما همیشه نگران این موضوع هستیم. هر وقت قرار است تحولی در راه صلح صورت بگیرد، تندروها دوباره دست به کار می شوند تا اوضاع را آشفته و خشونت را تشدید کنند".
زمانی که ارتش اسرائیل به صورت یک جانبه مناطق اشغالی باریکه غزه را ترک کرد، قرار شد تشکیلات خودگردان فلسطین، با پشتیبانی نیروهای انتظامی مصر، امنیت این منطقه را به عهده بگیرد، اما با پیروزی حماس در انتخابات، چنان نبرد قدرتی میان نیروهای طرفدار فتح و حماس آغاز شد که تشکیلات خودگردان هرگز نتوانست به وظیفه ای که داشت عمل کند. تحریم های بین المللی و اشکالتراشی های اسرائیل، بر این مشکل افزود و فلسطین را به دام بحرانی کشاند که در بعضی موارد تا مرز یک جنگ داخلی هم پیش رفت.
این، قابل پیش بینی بود. همان زمانی که ارتش اسرائیل از خاک غزه بیرون کشانده شد، بسیاری از ناظران بی طرف پیش بینی کردند که اسرائیل نقشه تازه ای برای رها شدن از مشکل فلسطین ریخته است. آن ها معتقد بودند که اسرائیل می کوشد رقابت های موجود میان گروه های فلسطینی را چنان دامن بزند که فلسطینی ها درگیر یک جنگ داخلی شوند و مجالی برای نبرد با اسرائیل نداشته باشند.
چنین تحلیلی بی پایه نبود. یکی از روسای سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل (موساد) که در زمان سلطنت محمد رضا شاه پهلوی به صورت محرمانه از ایران به کردستان عراق سفر کرده بود، چند سال پیش، فاش کرد: "استراتژیست های اسرائیلی تنها راه امنیت کشور خود را در تجزیه دشمنان خود می دانند. زیرا برای آن ها، کنترل دشمنان کوچک آسان تر است".
رئیس اسبق موساد، در گفت و گو با هفته نامه اشپیکل آلمان، اعتراف کرد که در چارچوب همین سیاست، به کردستان عراق رفته، با ملامصطفی بارزانی دیدار کرده، از پیشمرگه های او سان دیده و از آن پس، بارزانی های عراق را به زیر چتر حمایت اسرائیل کشانده است. به گفته این مقام، ملامصطفی بارزانی، از آن پس، هر سال یکبار زیر پوشش پیش گیری و معالجه به تل آویو سفر می کرد و ملاقات های محرمانه خود را در آنجا انجام می داد. پشتیبانی اسرائیل از جبهه میهنی کردستان عراق، که هدفی جز مقابله با قدرت منطقه ای صدام حسین نداشت، تا مرز تامین سلاح و پول و خدمات پزشکی برای پیشمرگه های این تشکیلات پیش می رفت.
بمباران نوار غزه، این بار، درست در شرایطی آغاز شد که امید می رفت طرح صلح خاورمیانه، بار دیگر، با تکیه بر پیشنهاد اتحادیه سران عرب، در دستور کار قرار گیرد. به دنبال سفرهای مکرر صدراعظم و وزیر امورخارجه آلمان، قرار بود کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا نیز به منطقه سفر کند. اما او با توجه به بحران دولت اسرائیل این سفر را لغو کرد. در جریان این سفر قرار بود از یک سو اسرائیل به تامین زمینه های تحرک بیشتر فلسطینی ها مجاب شود و از سوی دیگر، تشکیلات خودگردان برای مبارزه با قاچاق اسلحه و شلیک موشک به خاک اسرائیل تعهد بسپارد.
از دید پادشاه اردن، اکنون که تحولی در راه است، این گروه های تندروی دو طرف هستند که سنگ اندازی می کنند، اما بررسی اوضاع فعلی اسرائیل، نشان می دهد که در عین حال تنش آفرینی ها نمی تواند با بحران بزرگی که دولت اسرائیل درگیر آن است، بی ربط باشد:
اسرائیل به لحاظ سیاسی یکی از ضعیف ترین دوره های دهه های اخیر خود را سپری می کند. یک کمیسیون دولتی، در آغاز ماه جاری اهود اولمرت نخست وزیر را مسئول شکست اسرائیل در لبنان معرفی کرد. یک روز بعد، تقریبا همه روزنامه های اسرائیل نوشتند که اولمرت بازی را باخته و باید کنار برود. یک هفته بعد، بانک جهانی در یک اقدام کم سابقه، دولت اسرائیل را متهم کرد که با بستن مرزها، مانع از کاهش بحران اقتصادی فلسطین می شود. درست همزمان با این اقدام کم سابقه بانک جهانی، کاندولیزا رایس وزیرخارجه آمریکا نیز برنامه سفر خود به خاورمیانه را لغو کرد و این امر سبب شد که فشار جامعه جهانی بر تل آویو افزایش یابد.
به رغم این فشارها، اهود اولمرت و وزیر دفاع وی امیر پرتس، حاضر نشدند از مقام های خود کناره بگیرند. عجیب آن که در اوج بحران داخلی اسرائیل، فلسطین شاهد درگیری های خونین میان هواداران مسلح حماس و الفتح بود که دهها کشته بر جای نهاد. در اوج این درگیری ها، گروه های تندروی فلسطینی چند موشک به خاک اسرائیل شلیک کردند و این بهانه بمباران نوار غزه شد.
اشتباهات اولمرت در جنگ لبنان
بلافاصله پس از خاموش شدن آتش جنگ لبنان در تابستان سال گذشته، انتقاد از دولت اسرائیل در داخل این کشور آغاز شد. این جنگ را، دولت اسرائیل به آن امید آغاز کرد که بتواند توان نظامی حزب الله را در جنوب لبنان نابود کند، اما ظرف یک ماه از یک سو با مقاومت شدید حزب الله و از سوی دیگر با اعتراضات گسترده بین المللی روبرو شد.
کمیسیون دولتی که به خاطر نام رئیسش به "کمیسیون واینوگراد" معروف شده است، در گزارش خود چنین نوشت: "نخست وزیر مسئولیت اصلی تصمیمات دولت و عملیات ارتش را در جنگ تابستان لبنان به عهده داشت. تصمیمات وی شتابزده، فاقد نقشه دقیق جنگی و هدف های نظامی قابل دسترسی بود. اولمرت، با این که در زمینه روابط خارجی و مسائل ارتش تجربه ای نداشت، تصمیماتش را بدون مشورت سیستماتیک با دیگران اتخاذ کرد".
یک روز پس از انتشار نظر کمیسیون دولتی، یک نظرسنجی رادیویی نشان داد که 69 درصد مردم اسرائیل خواستار کناره گیری اولمرت هستند و 74 درصد آنان نیز استعفای وزیر دفاع وی را طلب می کنند. یک نظرسنجی دیگر نشان داد که اگر این روزها انتخابات برگزار شود، هیچکس حاضر نیست به اولمرت رای بدهد. اسرائیلی ها از ماه ها پیش انتظار انتشار نتایج بررسی های کمیسیون واینوگراد را می کشیدند. حتی دولت نیز، در انتظار انتشار این گزارش، از هر اقدام مهمی چشم پوشی می کرد.
در واقع از زمانی که هنگام حمله ارتش به لبنان گروهی از نیروهای ذخیره ارتش در خیابان های تل آویو علیه دولت دست به تظاهرات زدند، اعتماد عمومی به دولت اولمرت از میان رفت. اولمرت در ماه های اخیر ابتدا کوشید با تایید امتیازات طرح صلح اتحادیه سران عرب، خود را صلح طلب معرفی کند تا اسرائیلی های به ستوه آمده از شرایط پایدار جنگی به او امید ببندند. با انتشار نتایج بررسی های کمیسیون واینوگراد، برای او راهی باقی نمی ماند، جز آن که با تشدید بحران خارجی، افکار عمومی را از بحران داخلی فعلی گمراه کند. یکی از مهمترین دلایل بمباران نوار غزه می تواند همین باشد.
و این بمباران، همانطور که ملک عبدالله گفته است، می تواند امید به صلح را برای مدتی نامعلوم از میان ببرد.