iran-emrooz.net | Fri, 25.05.2007, 9:49
بسياری از موزههای ايران تعريف ندارند
ميراث فرهنگی
جمعه ۴ خرداد ۱۳۸۶
اولين قدم در راه اندازی موزه ارائه تعريف است. اما به گفته مدير اداره کل موزهها، اغلب موزههای ايران نه قبل از راه اندازی تعريف دارند نه بعد از آن برنامه درستی را دنبال می کنند.
تعريف مناسب از نقاط ضعف موزهای ماست
خبرگزاری ميراث فرهنگی ـ فرهنگ و هنرــ فرزانه ابراهيم زاده : تعريف موزه يکی از مهمترين موضوعاتی است که برای راه اندازی آن مطرح است. در اين تعريف مشخص میشود که اين موزه چه ساختاری دارد و چه اشيايی در آن ها به نمايش در میآيد.
به گزارش ميراث خبر در موزههای ايران چنين تعريفی وجود ندارد. زمانی که مثلا به موزه مردم شناسی يکی از شهرهای خراسان رضوی می رويم در آن می توان اشيای مربوط به باستان شناسی آذربايجان غربی را مشاهده کنيم. از سوی ديگر موزه ای مانند موزه موسيقی باغ هرندی کرمان راه اندازی می شود، اما بعد از مدتی به دليل نبود هدف اصلی اين موزه مخاطب خود را از دست می دهد، يا موزه تعطيل می شود.
مسعود نصرتی مدير اداره کل موزههای سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری کشور علت را در اين می داند که موزه های ايران پيش از اين که راه اندازی شوند، طرح درستی ندارند:« موزههای ايران نه تنها قبل از تجهيز و راه اندازی تعريف درستی ندارند بعد از راه اندازی برنامه درستی برای خود در نظر نمیگيرند .»
به عقيده نصرتی اولين قدم در راه اندازی موزه ارائه تعريف مشخص از آن است:« ما در اداره کل موزه ها معتقديم بدون تعريف درست از موزه يک معمار نمیتواند ساختمان را طراحی کند. شاخصه های هر منطقه، علاوه بر آن چه ما به آن طرح چيدمانی موزه گفته می شود، بايد مشخص شود تا بتواند موزه را طراحی کند. »
او با اشاره به اين که بسياری از موزه های ايران فاقد اين تعريف هستند، به ميراث خبر گفت:«سال گذشته همکاران ما در اداره کل موزهها با توجه به اين ضعف طرحی مبنی بر ارائه تعريف و نوشتن سناريوی موزهها ارائه کردند. بر اين مبنی کار به دو دسته تقسيم شد. يکی موزههای احداث شده و ديگری موزههای در حال ساخت. » نصرتی با تاکيد بر اين نکته که موزه ها بايد هويت مستقلی داشته باشند؛ افزود:«در اداره کل موزه های سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری کشور کميته ای به نام کميته محتوايی موزه ها وجود دارد. هر موزه پيش از ساخته شدن سناريوی خاص خودش را بايد داشته باشد. براساس آن سناريو ،چيدمان موزه را انجام می شود. اين کميته همچنين هر چند وقت يکبار موزه های فعال را نيز مورد بررسی قرار میدهد. »
در حال حاضر مهمترين پروژه ساخت موزه مربوط به موزه های منطقهای که ان هم از کمبود تعريف موزه رنج میبردند .
بر اساس برنامه چهارم توسعه کشور ساخت و راه اندازی ۱۲ موزه منطقه ای و ملی و گسترش موزه ملی تصويب کردند. برطبق آيين نامه انتشار يافته برای راه اندازی اين موزه ها، موزه آذربايجان شاخصه های ۳ استان آذربايجان شرقی و غربی و اردبيل، موزه فارس دو استان فارس و کهگيلويه و بويراحمد، موزه خراسان تمام منطقه خراسان بزرگ، موزه اصفهان استان های اصفهان، قم و مرکزی، استان های کويری شامل کرمان و يزد، موزه منطقه شمال، سه استان مازندران، گيلان و گلستان و موزه خوزستان، استان های چهارمحال و بختياری، خوزستان و ايلام را در بر می گيرد.
موزه هگمتانه، موزه فرش تبريز، موزه منطقه ای خوزستان، موزه منطقه ای شمال، اکوموزه عشاير، موزه کوير، موزه اصفهان، موزه فارس، موزه خليج فارس، موزه خراسان بزرگ، موزه آذربايجان بزرگ، موزه جيرفت و توسعه موزه ملی ايران ۱۳ موزه منطقهای و ملی هستند که قرار است مراحل اجرايی آنها در اين طرح قرار داشتند. اين موزه ها قرار است به آداب و رسوم، باستان شناسی و ويژگی های زيستی در يک محدوده جغرافيايی بپردازند. موزه های منطقه ای، بر اساس شاخصه های فرهنگی و بدون توجه به مرزبندی های جغرافيايی که حدفاصلی برای استان ها و شهرستان های ايران در نظر می گيرد، تعريف شده اند.اما مشکل اين بود که همه استان ها خود را صاحب اين حق می دانستند که از امکان راه اندازی موزه های منطقه ای استفاده کنند. اين موضوع زمانی به شکل جدی به خود گرفت که برخی استان ها به ساخت موزه در استان مجاور خود رضايت ندادند. اين مشکل در ميان دو استان آذربايجان غربی و شرقی نهايتا به اين موضوع منجر شد که قرار است دو موزه مجزا در دو استان راه اندازی شود.
نصرتی با بيان اين که تعريف موزه ها در مورد موزه های در حال ساخت منطقهای جايگاه ويژهای پيدا کرد:« موزههای منطقهای کشور به عنوان مهمترين پروژه موزهای کشور بود که متاسفانه تعريف نشده بود. ما برای آغاز ساخت اين موزهها بايد اين موضوع را مطرح میکرديم که منطقه چيست؟چون تعريف قبلی در حوزه مردم شناسی انجام شده بود مشکلاتی را ايجاد میکرد . اما در حوزه منطقه جغرافيای فرهنگی چيزی وجود نداشت . برای همين آمديم عنوانی را آماده کرديم و در سازمان مديريت نيز ارائه داديم که مکان يابی و مطالعه محتوايی موزه همزمان انجام شود. »
وی با اشاره به اين که علی رغم طرح اوليه بار ديگر مسئله تعريف منطقه را در الويت قرار دادهاند، افزود :« در بخش اول مناطقی را دوباره تعريف و تقسيم بندی کرديم. منطقه فارس، کرمانشاه، آذربايجان، خراسان، جنوب، شمال، خليج فارس و منطقه شرق و جنوب شرقی، کوير، ... موزههای منطقهای نيازمند بررسی بيشتر بود. به اين خاطر اين را به مطالعه گذاشتيم تا به تعريف برسيم. ما برای هر منطقه يک جغرافيای فرهنگی تعريف کرديم. برخلاف قبل که براساس مرزهای سياسی بود،مرز فرهنگی مطرح شد.»
مدير اداره کل موزهها با بيان اين که طرح مطالعاتی همه موزههای منطقهای به جز سه موزه در حال ساخت خراسان، غرب و جنوب شرقی در سال ۸۵ آغاز شده است در مورد وضعيت اين طرح به ميراث خبر گفت:« با توجه به اين که برخی اعتبارات دير رسيد ما تنها توانستيم چند موزه را قرارداد ببنديم مثل موزه خليج فارس. البته در ميان موزه منطقهای چند موزه تخصصی هم وجود داشت مثل موزه فرش تبريز و موزه خليج فارس، موزه تخصصی جيرفت که آنها هم جزو اين موزههای منطقهای به حساب میآيند. »
وی با بيان اين که براساس ضوابط سازمان مديريت بايد مشاورانی برای راه اندازی موزهها انتخاب میشد؛ گفت:«در اين حوزه ما مشکلاتی داشتيم. چون سيکل سازمان مديريت بود بايد مشاوران را انتخاب میکرديم. در صورتی که اين مشاوران عمدتا توانايی تحقيق نداشتند. نمیتوانستند، کار پژوهشی و مطالعات محتوايی داشته باشند. در نشستهای که داشتيم برنامه راهبردی موزه منطقهای تدوين کرديم. که تعريف موزه منطقهای چيست و به همه مشاوران داديم تا مسير را انتخاب کرديم. »
نصرتی در خصوص اين که در طرح اوليه قرار بود؛ مکان يابی و مطالعه موزههای منطقهای تا بهمن ماه ۸۵ به پايان برسد علت تاخير در انجام اين طرح را دير رسيدن اعتبارات دانست:« همه استان ها را مکلف کرديم که کميته علمی هم داشته باشند. اين کار زمان برد. بايد تمام مطالعات محتوايی تا بهمن ۸۵ به پايان میرسيد . اما تشکيل تيم تحقيقاتی زمان بر بود. به همين خاطر بهمن ماه اين مطالعات به دست ما نرسيد و برخی استان ها نتوانستند حتی قرارداد را تنظيم کنند. مثل استان يزد و آذربايجان مهمترين مشکل هم مشکل اعتباری بود.»