iran-emrooz.net | Wed, 23.05.2007, 11:13
بزرگداشت خيام، مرگانديشترين فيلسوف ايرانی
همشهری آنلین
ميراثايران - گروه ادب و هنر:
مراسم بزرگداشت «عمربن ابراهيم خيامی» مشهور به خيام، پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت صبح و عصر، يک روز پيش از روز ملی خيام در نيشابور برگزار شد.
اين مراسم در ادامه آيينهای بزرگداشت بزرگان فرهنگ و ادب ايران است که امسال با عطار نيشابوری در ۲۵ فروردين آغاز شد و حالا، پس از حدود يک ماه، يکبار ديگر به نيشابور رسيده است.
پس از عطار، اول ارديبهشت مراسم بزرگداشت سعدی شيرازی برگزار شد و پس از آن و تنها ۲ روز بعد، در سوم ارديبهشت، مقام بلند خالق کشکول را گرامی داشتيم، «بهاءالدين محمدعاملی» معروف به شيخ بهايی که حالا زادگاهش، بعلبک لبنان، دور از دستان ادبدوستان هموطنش است و برای ديدارش تنها به آرامگاه شيخ بزرگ در حرم مطهر حضرت رضا(ع) بسنده میکنند.
همچون مولانا که در قونيه ترکيه آرام گرفته است و نظامی که غريب گنجه جمهوری آذربايجان است.
پس از شيخ، خراسانيان، ثروتمندترين ايرانيان در آسمان ادب، ۲۵ اردیبهشت آرامگاه بزرگترين حماسهسرای جهان را گلباران کردند و حالا، دوباره تنها ۳ روز بعد، روز ملی مرگانديشترين شاعر – فيلسوف ايران، سبب شد محمدحسن صفار هرندی، برای پنجمينبار در طول تنها يک ماه، پيام بزرگداشت بنويسد: «خيام حکيم الهی و شاعری سحرآفرين است که درد فلسفی وی در رباعيات پرارجش از آبشخور وحدانيتی محض سيراب گرديده و راه به فراخنای سبز و روش دانايی و يقين برده است.»
خيام در سالهای ۴۳۰ تا ۴۴۰ هجری قمری، يعنی حدود هزار سال پيش در نيشابور، چشمهايش را برای نخستينبار باز کرد و ۸۰ تا ۹۰ سال بعد، همانجا، برای آخرين بار بست.
در اين ۸۰ – ۹۰ سال، ۱۲۵ رباعی سرود، اما هيچکدام در آن ايام منتشر نشد. مردم آن روزگار، نگاه ويژه او را به مرگ و حيات، چندان خوش نمیداشتند و برای درک دنيای بزرگ انديشه متفاوت او، قرنها زمان لازم بود.
«امروزه معرفت و شناخت جامع شخصيتی چون حکيم عمر خيام نيشابوری میتواند الگويی شايسته، فراروی تمام پژوهندگان علم و دانش و ادب، بهويژه نسل جوان کشورهای اسلامی قرار دهد تا با تکيه بر پيشينه غنی و پرافتخار خويش، آوازه بزرگی و عظمت اين مرز و بوم مقدس را به گوش جهانيان برسانند.»
اما خيام که در تمام عمر، دست از تفکر برنداشت و حتی هرگز ازدواج هم نکرده همانطور که وزير ارشاد میگويد، الگوی عالمان نيز میتواند باشد. حتی بيش از اديبان. او اثر بزرگ خود را در جبر وقتی نوشت که هنوز حتی ۳۰ سال هم نداشت.
کتابی درباره معادلههای درجه سوم به زبان عربی که هنوز اثری قابل استناد است. پس از آن رسالهای در شرح مشکلات کتاب مصادرات اقليدس که يکی از مهمترين متون رياضی کهن است و همارز با نظريه اقليدس قرار میگيرد، نوشت.
تدوين تقويم جلالی، تحليل مسائل بنيادين موسيقی و بسياری ديگر از رسالهها و يافتههای ديگر علمی، ازجمله ديگر دستاوردهای خيام است. ولی شهرتش در بين عامه مردم غرب نيز بسيار تحت تأثير ترجمه رباعياتش توسط فيتز جرالد انگليسی است.
از نکات جالب زندگی خيام، هم مکتب بودن با حسن صباح و خواجه نظامالملک است. هرچند زندگی خيام، همچون بسياری ديگر از بزرگان آن روزگار ايران، آميخته با افسانه است، اما میگويند اين سه يار دبستانی در زمان کودکی، به يک مکتب میرفتند و با يکديگر عهد کردند که هرکدام به جايگاهی رسيد، آن ۲ را ياری دهد.
هنگامی که سالها بعد، نظام الملک به وزيری سلجوقيان رسيد، به خيام فرمانروايی نيشابور و حومه را پيشنهاد داد، ولی خيام نپذيرفت. نظامالملک هم در عوض برای او ۱۰ هزار دينار مقرری تعيين کرد تا در نيشابور به او پرداخت کنند.
(محمدعلی فروغی در مقدمه تصحيحش از رباعيات خيام میگويد اين داستان سند معتبری ندارد و برای اينکه راست باشد لازم است حسن صباح و خيام بيش از ۱۲۰ سال عمر کرده باشند...)
حالا تنديس خيام در بخارست، پايتخت رومانی است و هتلی بهنام او در تونس ساختهاند، اما او در کهکشانها، جايگاه والاتری دارد. يکی از حفرههای کره ماه، به افتخار اخترشناس بزرگ ايران، «عمر خيام» نامگذاری شده است و يک سياره کوچک نيز در سال ۱۹۸۰ بهنام او ناميده شد. يکی از موضوعات مورد بحث دو تن از شخصيتهای رمان معروف «گرگ دريايی» نوشته جک لندن، خيام است.
مارتين لوترکينگ در سخنرانی تاريخیاش از خيام شاهد مثال آورد و انجمن ادبی عمر خيام در لندن در سال ۱۹۸۳ دو بوته گل سرخ بر مزار فيتز جرالد کاشت و لوحی را نصب کرد که بر آن نوشته است: «اين بوتههای گل سرخ که در باغ کيو پرورده شده و تخم آنرا سيمپسن از سر مقبره عمر خيامی در نيشابور آورده است، به دست چندين تن از هواخواهان ادوارد فيتز جرالد از جانب انجمن عمر خيام، غرس شد.»