iran-emrooz.net | Mon, 26.02.2007, 23:14
بهترين رسانههای سال ۲۰۰۶ به انتخاب ساير رسانهها!
سيد ايمان ضيابری/هفتسنگ
بسياری از مردم تصميم میگيرند تحليل رسانههای بزرگ، قابل اعتماد و پرمخاطب را در انتخاب بهترينهای رسانهای هر سال بپذيرند و بر اساس آنها، در هر دوره زمانی، غذای فکری خود را بر اساس ليستهای سالانهای که در قالب بهترينهای رسانهای سال منتشر میشود انتخاب کنند.
يک تعريف عام و ساده از رسانه، بيان میکند که هر وسيله، نهاد ارتباطی يا محصولی که در پی تلاش گروهی يک عدهی خاص و بر اساس برنامهريزیهای مبتنی بر فناوری و تکنولوژی مخصوصی، آگاهی بدهد، خبری را برساند، اطلاعی جديد به مخاطب بدهد و طيف خاصی از مخاطب، خواه گسترده يا قليل و اندک را تحت پوشش و خطاب قرار دهد، میتواند رسانه ناميده شود.
رسانه میتواند در قالب وسيلهای مانند راديو و تلويزيون، نهادی ارتباطی همانند خبرگزاری يا روابط عمومی و محصولی مثل اينترنت، کتاب يا روزنامه در دست مخاطبی که جايگاهش در ردههايی مثل بيننده، شنونده، خواننده و يا همهی اينها به صورت همزمان در رسانهيی نوين مانند اينترنت تغيير میکند، قرار بگيرد.
با گسترش يافتن فعاليتهای رسانهای در سراسر دنيا، جذب شدن افراد جديد به حوزه فعاليت رسانهای اعم از مطبوعاتی، راديويی، تلويزيونی يا ژورناليسم اينترنتی و تعدد يافتن رسانههای گوناگون کوچک و بزرگ با زبانها، فرهنگها و رويکردهای مختلف، حجم توليداتی و امواجی که به شکل صوت، تصوير، متن و نوشته در اختيار مخاطب واحد قرار میگيرد به شکلی سرسامآور و با شدتی خاص در هر لحظه افزايش میيابد.
در نتيجه برای مثال اگر در نظر بگيريم در يک محدوده جغرافيايی خاص، ۱۰۰۰ رسانه خبری بومی شامل نشريات، راديوها، تلويزيونها، خبرگزاریها و سايتهای اينترنتی فعاليت میکنند و هر کدام از اين رسانهها در هر ساعت، يک خبر و يک تحليل منتشر میکنند، در شبانهروز ۲۴ هزار تحليل و خبر به دست مخاطب میرسد که عليرغم داشتن اشتراکاتی با يکديگر، انتخاب بهترين، سنجيدهترين و پختهترين خبر و تحليل از بين آنها عملاً طاقت فرسا و حتی غيرممکن است!
در چنين مواردی، بسياری از مردم تصميم میگيرند تحليل رسانههای بزرگ، قابل اعتماد و پرمخاطب را در انتخاب بهترينهای رسانهای هر سال بپذيرند و بر اساس آنها، در هر دوره زمانی، غذای فکری خود را بر اساس ليستهای سالانهای که در قالب بهترينهای رسانهای سال منتشر میشود انتخاب کنند.
در اين مقال سعی کرديم بهترينهای رسانهيی سال ۲۰۰۶ به انتخاب بعضی از نشريات و تحليلگران برجسته دنيا را از نظر بگذرانيم.
بهترين سايتها
هر سال ميلادی که به پايان میرسد، بازار انتخاب ترينها در سراسر دنيا داغ میشود. حتی در کشور خودمان، و شايد انتخاب اين ترينها همزمان با فرارسيدن سال نو خورشيدی اينقدر پرمايه و با تب و تاب دنبال نشوند. بهترينها، پرطرفدارترينها، پربازديدکنندهترينها و چندين و چند ترين ديگر و در اين ميان، سازمانها و نشريات و افراد پرنفوذ، بيشترين نقش را در گرم نگه داشتن تنور ترينها همزمان با بارش نخستين برفهای زمستانی ژانويه بازی میکنند.
در چند سال اخير، اما انتخاب برترينهای اينترنتی بيش از هر گوشه ديگر اين جشنواره بزرگ انتخاباتی، توجه مردم سراسر دنيا را به خود جلب کرده است. معمولاً روزنامههای گاردين، تايمز و يکی از موتورهای جستوجوی yahoo يا Lycos به طور مفصل در بخشهای خبری خود، به انتخاب برگزيدگان سال از لحاظ تعداد بازديد و همينطور ميزان جستوجوی مردم برای کليدواژههای اصلی میپردازند. Technoratiو digg نيز اخيراً همين نقش را ايفا میکنند.
هرچند در روزهای پايانی سال ۲۰۰۶، سايتهای خبری انعکاسدهنده رويدادها و آخرين اتفاقات مربوط به احکام صدام و همدستانش میرفتند تا معادلات و مناسبات اين ليستها را در هم بشکنند، اما وندی باسول، روزنامهنگار و نويسنده تايمز در يک انتخاب تقريباً منصفانه و متعادل، ۱۰ سايت برتر سال را از ديدگاه خود و ساير همکاران و مشاورانش به ترتيب زير انتخاب کرده است:
گوگل دات کام: تقريباً قابل پيشبينی بود که گوگل، صدر هر ليستی باشد. هرچند اين احتمال را خيلیها در مورد ويکیپديا میدادند اما جالب اينجاست که در فهرست ده سايت برگزيدهی تايمز، اصلاً اثری از Wikipedia، دانشنامهی آزاد نيست.
هرچند وظيفه اصلی گوگل، يک موتور جستوجوی قابل اعتماد ساختن است و همگی ما معتقديم که اين کار را به خوبی نيز انجام داده است، اما گوگل به عنوان يک پورتال بينالمللی بيش از مقاصد پاسخ به جستوجو و inquiryهای کاربران، با قابليتهای منحصر به فردش مانند Google Earth يا نرمافزار مرورکننده زنده سطح زمين، گوگلنيوز يا بخش اخبار روزانه گوگل، Gmail که در حال حاضر قویترين سرويسدهنده ايميل دنياست و Google Maps شناخته میشود.
اضافه شدن واژه گوگل به معنای جستوجو و تحقيق کردن برای نخستين بار به صورت رسمی در واژهنامه وستمينستر آکسفورد، عامل ديگری بود که تضمين میکرد اين سايت يکی از ده سايت برتر و پربازديدکننده همه دوران شکلگيری کنسرسيوم w۳c باشد.
Craigslist.com: نويسنده تايمز، خود را معتاد به استفاده از "کرايگز ليست" معرفی میکند! يک پورتال دستهبندی شده که تقريباً همه ما میشناسيم و و از آن برای بهترين نوع تجارت الکترونيک استفاده میکنيم.
اين سايت، ضمن اينکه آخرين اکازيونهای خريد خانه و آگهیهای استخدام بينالمللی را منتشر میکند، بهترين فروشگاه برای خريد اقلام فرهنگی مانند کتاب، لوازم بازی، سیدی و قطعات کامپيوتر نيز هست. بسياری از مردم، لوازم خانگی مورد نياز ناياب و کمياب خودشان را از ليستهای جامع اين سايت پيدا میکنند!
YouTube.com: با پيشرفت روزافزون "يوتيوب" و نفوذ سريع و چشمگيرش به محتوای وبلاگها و سايتهای شخصی، میشد حدس زد که ليستهای آخر سال، اين سايت را از قلم نمیاندازند.
وبلاگنويسان ايرانی که برای آپلود کردن فيلمها و فايلهای تصويری خودشان مدام از اين سايت استفاده میکردند تا نسخه پيشرفتهتری از TinyPic را يافته باشند، حتماً از اين انتخاب خرسندند.
فرستادن فايلهای مختلف به سرور سريع و قدرتمند يوتيوب، آنقدر راحت است که ديگر لازم نيست برای فرستادن يک قطعه ويدئوی پنج مگابايتی، دو ساعت صبر کنيد. هر کسی میتواند در کمترين زمان ممکن فايلهای خود را بفرستد، سطح دسترسی کاربران را تعيين نمايد و با کپی کردن يک قطعه کد HTML ساده، فيلمی که قبلاً با فرمتهای حجيم و گستردهای مثل AVI يا MPEG در دسترس داشت را به صورت فايلهای کم حجم و فشرده فلش با فرمت SWF به همراه کنترلهای تنظيم ويديو، در اختيار کاربرانش قرار دهد!
آمازون دات کام: آمازون ديگر تقريباً به سايتی برای همه فصلها تبديل شده است. هنوز کارشناسان ICT شک دارند که بين فروشگاه آنلاين Ebay با مديريت پير اميديار، ثروتمندترين ميلياردر ايرانی دنيا، و آمازون، يکی را به عنوان بزرگترين فروشگاه آنلاين معرفی کنند.
آمازون هر روز در حال افزايش دادن نوع و اقلام کالاهايی است که امکان خريد، مبادله و فروش آنها را به کاربرانش میدهد. حتی بسياری از کتابهای چاپ شده توسط نويسندگان ايرانی از جمله تشکيلدهندگان ليستهای آمازون هستند. امکان دانلود کردن رسمی و قامنونی موسيقی روز جهان به صورت رايگان در سايت آمازون بدون مبتلا شدن به مشکلات Napster، تقريباً دليل اصلی انتخابی است که تايمز انجام داده است.
Techmeme.com: شايد کاربران ايرانی با اين سايت آشنايی زيادی نداشته باشند. ولی، خبرگزاری هوشمندی که تقريباً هر دقيقه به روز میشود و بر اساس فيدهای RSS يا Atom، خبرهای وبلاگها و سايتهای خبری به چند زبان زنده دنيا در حوزه فناوری و تکنولوژی را ايندکس میکند، قاعدتاً از چشمان نويسنده تايمز دور نخواهد ماند.
در اين سايت، شما متوجه میشويد عمده بلاگرهای دنيا در هر روز يا هر مقطع زمانی، بيشترين بحث را راجع به چه موضوعی انجام میدهند.
PopURLS.com: ترجمه تحتاللفظی آدرس اين سايت میشود "سايتهای مورد علاقه". يک پورتال عظيم ديگر که يک کار تقريباً فراتر از همردههای خود انجام میدهد. سرخط اخبار را از ياهو و گوگل میگيرد، فيدهای Digg و دلشيز را چک میکند، موسيقیهای تازه را لينک میدهد، روی خروجی YouTube و آیفيلم تمرکز دارد و خلاصه همه سايتهای مورد علاقه مردم دنيا را میگردد تا خلاصهای تقريباً شسته و رفته از محتويات آنها را يکجا جمع کند.
مپکوئست داتکام: برای جهانگردان و گردشگرانی که رفتن از يک خيابان به خيابان ديگر را بدون لپتاپ و نقشه هرگز قبول نمیکنند، "مپ کوئست" تقريباً اوج آرزوهای ممکن است. پايين بودن ميزان تبليغات، آرام و بیهياهو طراحی شدن صفحات داخلی و البته سادگی و سهولت استفاده، اين سايت را حتی از گوگل مپز هم سرتر قرار داده است.
برای يافتن مسيرها و نقشهها، شما از راهنماهای متفاوتی استفاده میکنيد که گيجتان نمیکنند و در کار با آنها دچار مشکل نمیشويد.
Del.icio.us: قبل از هرچيز، آدرس اين سايت که به هم ريخته حروف کلمه دلپذير هستند جلب توجه میکند. کاربران ايرانی با اين سايت ديگر بيگانه نيستند. نويسنده تايمز در يک کلام، دلشيز را گنجينهای اينترنتی توصيف میکند و میگويد اگر قصد داريد کار کردنش را ياد بگيريد، کافی است فقط ثبت نام کنيد. آن گاه با يک نوار ابزار ساده که کار کردن با آن را در چند ثانيه میآموزيد، هر سايت يا صفحهای که ديديد و پسنديديد را برای استفاده ديگران نيز اضافه میکنيد. تقريباً مثل منوی Favorites که در صفحات اينترنت اکسپلورر به آن دسترسی داريد، با اين تفاوت که محتويات منوی مورد علاقههای مرورگر خودتان را فقط خود شما میبينيد ولی آنچه به ليست دلشيزتان اضافه میکنيد را همه میبينند.
هم میتوانيد يک بار اسکريپت مربوط به خروجی آراساس را کپی کنيد تا هر بار با اضافه کردن صفحه جديد، نتايج جديد هم در سايتتان نمايش بيابند و در RSS Readerها هم ايندکس شويد، هم میتوانيد يک اچاتیامال ساده را در قالب وبلاگتان کپی کنيد. به همين راحتی، شما يک لينکدونی ساده برای خودتان ساختهايد.
بلاگلاينز دات کام: با بيش از کمی اغراق! نويسنده تايمز اين سايت را نجاتدهنده زندگی خود فرض میکند. به راحتی، اگر شما مثلاً سر خط خروجی بيش از سيصد سايت را به صورت RSS به مرورگر اين سايت اضافه کنيد، اين امکان را خواهيد يافت که به روزشده همه مجموعه را يکجا و در کنار هم بخوانيد بدون اينکه نياز باشد هر خروجی را تفکيک کنيد و اسکريپتش را در وبلاگتان بگذاريد يا اينکه از طريق صفحات XML خروجی راچک کنيد. يک ظاهر گرافيکی تقريباً ساده ولی زيبا در کنار سرعتی که باعث میشود کمترين تاخير در نمايش آپديت شدهها روی خروجی انجام شود، بلاگ لاينز را به سايت برگزيده سال تايمز تبديل کرده است.
آخرين انتخاب: شما بگوييد! امسال برای تايمز، سال ابتکار بوده است. چهره سال تايمز، مردم بودند و حالا آخرين سايت برگزيده تايمز هم انتخاب کاربران است. اگر علاقه داريد، کمی بجنبيد و در نظرسنجی شرکت کنيد. شايد سايت خود شما هم انتخاب شود...!
نشريات برگزيده
ليست نشريات برگزيده سال، از جمله مناقشهانگيزترين ليستهاست که معمولاً ارايهدهندگان آنها بيشترين تفاوتهای فکری با يکديگر را دارند. در نتيجه شايد از بين هر پنجاه ليستی که پايان هر سال ميلادی در رابطه با نشريات برگزيده سراسر دنيا منتشر میشود، تنها يک يا دو گزينه بين همه ليستها مشترک باشند که رده آنها در رتبهبندی کلی نيز تفاوتهای خاصی دارد.
اما به اذعان کارشناسان رسانهای، يکی از ليستهای تقريباً قوی و بیطرفانه امسال را که يک تيم ۱۵ نفره شامل روزنامهنگاران معروف دنيا ارايه کردند، متعلق به نشريه شيکاگو تريبون است. پنج نشريه برگزيده اين ليست را با يکديگر مرور میکنيم.
اکونوميست: اين نشريه که تقريباً متفقالقول در بين همه اهالی رسانه به عنوان خوشنامترين و بیطرفترين مجله انگليسی زبان شناخته میشود، جزو لاينفک سبد خريد فرهنگی خانوادههای اروپايی به شمار میرود و با هر شماره جديد، ضعف کاری نشرياتی مثل تايمز يا نيويورک تايمز را به خوانندگانشان يادآوری میکند. سيستم توزيع آن در گستره بينالمللی آن بسيار قوی عمل میکند و اجازه نمیدهد تا با محافظهکاری نويسندگان و اعضای هيات تحريريه، وجهه کاریاش زير سوال برود.
افشای جنايتهای بوش و بلر در حمله به عراق از جمله کارهايی بود که اين نشريه را با ساير نشريات، متمايز کرد.
ESPN: يک نشريه ورزشی بينالمللی که شايد حضور آن در اين ليست کمی عجيب باشد ولی واقعيت دارد. نشريهای که خواننده را برای کسب آخرين اخبار ورزشی، منتظر نمیگذارد، نثر روان و طنزگونهاش باعث شده تا بتوان "ایاسپیان" را نشريهای برای همه علاقهمندان به ورزش ناميد.
گورمت: نام اين نشريه در ادبيات انگليسی، معنای خوراکشناس را میدهد! يک مجله اجتماعی که در سراسر دنيا به دليل مطالب جذاب و خواندنیاش در مورد غذاها و خوراکیهای جديد محلی و ملی، مورد علاقه خوانندگان است و خوانندگانش را به سفرهای غذايی جالب روزانه میبرد.
بعضی از غذاهای اين نشريه مانند سوخاری مراکشی را در کمتر از يک ساعت و با کمترين امکانات ممکن میتوان طبخ کرد.
Giant: مطمئناً نام اين دوماهنامه محبوب اروپايیها (به معنای غولپيکر) نبود که باعث شد در چهارمين دوره انتخاب مجلات برگزيده شيکاگوتريبون، يکی از برگزيدهها باشد.
تيم ۱۵ نفره انتخاب نشريات برتر سال، به خوانندگان خود پيشنهاد میکنند اين مجله دوماه يکبار را از سبد کالاهای فرهنگی خود حذف نکنند. به قضايای فرهنگی، اجتماعی و سياسی با ديدی جدی و خشک نمینگرد اما گزارشهای موجز و مستدل به همراه آخرين آمار در هر مورد را به شما ارايه میدهد. بيش از اين، چه انتظاری میتوان از يک نشريه فرهنگی، اجتماعی داشت؟
نيوزويک: نامآشناترين مجلهای که در ليست مجله شيکاگو میتوان يافت. نويسندگان نيوزويک، اين مجله را قديمی، قابل اعتماد و موثق خطاب میکنند. با شعاری که میگويد: نيوزويک، از قديم با ماست. در کمتر از ۱۵ دقيقه، هر آنچه که از هنر، ورزش، سياست و اجتماع نياز داريد تا بدانيد را به شما میگويد بدون اينکه کوچکترين سانسور، تحريف يا تغييری اعمال کند. حتی اگر اين خبرها در مورد آخرين دستهگلهای دولت آمريکا باشد که در عراق به آب میدهد.
انتخابکنندگان ليست معتقدند اگر بخواهيم همانند هفتهنامه نيوزويک با خوانندگانمان روراست باشيم، بايد بگوييم که اين نشريه را هيچ وقت نمیشود از صحنه خارج کرد!
نکته قابل ذکر در انتخاب برگزيدههای سال نشريهی شيکاگو تريبون که بيش از ۱۰۰ مجله و نشريه بينالمللی و محلی در شهرهای مختلف اروپا و آمريکا را تشکيل میدهد نيز معرفی مجلات تخصصی نوپايی است که به صورت خاص در زمينههايی مانند آموزش و پروش، موسيقی، خانهداری، مسافرت و ادبيات فعاليت میکنند.
کتابهای منتخب
گرينينگ پلانت (Grinning Planet)، يک نشريه منتقد دولت آمريکا محسوب میشود که توسط يک روزنامهنگار مستقل در مریلند راهاندازی شده و تمرکز اصلی آن هم در چند سال اخير به ويژه يازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، روی اشتباهات جبرانناپذير آمريکا در خاورميانه بوده است. اين مجله، در حوزه رسانهای نيز بسيار فعال ظاهر شده و همانند بسياری از روزنامهها و رسانههای بزرگ دنيا در پايان هر سال، ليستهايی تخصصی از کتابهای برگزيده با رويکرد رسانهای منتشر میکند.
در اين ليست، پنج کتاب برگزيده پلانت را بررسی میکنيم که در سايت فروش کتاب آمازون نيز از پرفروشترينها بودهاند:
۲۰۰۷ سانسور شده: کتابی نوشته پيتر فليپس، منتقد و روزنامهنگار آمريکايی در رابطه با ۲۵ خبر منتشرنشده سال گذشته که به طنز، نام ۲۰۰۷ سانسورشده را برخود گرفته است. اين کتاب، مخاطبان خود را از داستانها و ماجراهايی که زير تيغ سانسور و عدم صداقت رسانهها گير کرده بودند فاش و برملا ساخته و از نقصها و کمبودهای رسانههای مهم دنيا سخن میگويد.
از جمله داستانهايی که در اين کتاب به تفصيل در موردشان توضيح داده شده، تلاش جمعی رسانههای بزرگ دنيا برای نفوذ در کنسرسيوم وب و در اختيار گرفتن کنترل شبکه اينترنت است. در مقدمه اين کتاب آورده شده: "۲۰۰۷ سانسور شده را بخوانيد تا ببينيد رسانههای مورد علاقهی شما، چه واقعياتی را پنهان میکنند!"
محرمانههای شبکههای برقی: جف کوهن، روزنامهنگار و استاد ارتباطات، در اين کتاب که با عنوان فرعی "بلاهای ناگوار من در کار گروهی رسانهای" عرضه شده است، از سه شبکه تلويزيونی سیانان، فاکسنيوز و MSNBC و عدم موفقيتشان در انتقال و ارايه خبرهای فوری و روز دنيا موسوم به Breaking News واقعی غير از آنچه که به مردم ارايه میدهند نوشته است.
در اين کتاب که جفری کوهن برای پربارتر ساختنش از نظريات و داستانهای واقعی نقل شده توسط اهالی رسانه و بزرگان تلويزيون آمريکا استفاده کرده است، به اشتباهات و نقطه ضعفهای رسانهای اين سه شبکه معروف که اداره آنها در بسياری از موارد به افرادی غيرمتخصص سپرده شده است، اشاره و در موردشان تحقيق شده است.
همه حکومتها دروغ میگويند: آی.اف.استون، يکی از مستقلترين و قابل اعتمادترين روزنامهنگاران آمريکايی که کتابهايی همچون "ظهور هيتلر"، "اقدامات زيرزمينی سيا و افبیآی" و "وحشت ويتنام" به عنوان فاخرترين کتابهای سياسی قرن بيستم را منتشر نمود در اين کتاب مورد تحليل و بررسی شخصيتی قرار گرفته است.
ميرا مکفرسن، در اين کتاب به زندگی و آثار استون نگاهی ويژه داشته و نقش او را در فرهنگ سياسی و ادبيات مستندگرايانه امروز بررسی نموده است. مک فرسن در اين کتاب، استون را روزنامهنگاری ياغی خوانده که خود را در قيدو بندهای رايج و معمول دولتی و حکومتی محدود نمیکند.
سگ دستآموز: سگ دستآموز نوشته اريک بولرت، نخستين کتابی است که با اسناد و مدارکی مستدل و مستند، ثابت میکند رسانههای آمريکا به جای اينکه چشم سوم جامعه باشند و در واقع نقش سگ نگهبان به اصطلاح رسانهيیها را بازی کنند، وظيفهشان را کاملاً متفاوت انجام میدهند و سگ دستآموز دولت میشوند.
ايريک بولرت در اين کتاب نشان داد که چه طور به مرور و با گذشت زمان، رسانههای آمريکا در انجام وظيفه خود تساهل بيشتری به خرج میدهند و يک موضع پوشاننده در مورد اشتباهات فجيع دولت پيش میگيرند و در بسياری از مواقع، شرايط و اوضاع بحرانی و وخيم کشور را کاملاً عادی گزارش میدادند. در اين کتاب، لاپوشانیهای رسانهای در آمريکا راجع به دولت و ترسی که کم کم بر اندام نشريات و تلويزيونهای اين کشور سايه میافکند، کاملاً تشريح شده است.
وقتی خبرها دروغ میگويند: دانی شختر، نويسنده آلمانی در اين کتاب که زيرتيتر "همدستی رسانهها و جنگ عراق و امريکا" را نيز همراه دارد، شکوايهای مردمی در مورد نقش رسانههای آمريکا در گسترش و حتی حمايت جنگ دوم عليه عراق تنظيم کرده است. تحليلی راجع به اينکه چگونه و چرا رسانهها اين اشتباهات را مرتکب شدند.
شختر معتقد است تبانی رسانهها و دولت بوش، به انجام جنگ منتهی شد. او در بخشی از اين کتاب آورده است: دولت بوش ساز جنگ را نواخت در حالی که رسانههای آمريکا، رهبری ارکستر را بر عهده داشتند و هيچکدام نيز بدون ديگری ممکن نيست!
همراه با اين کتاب، چند لوح فشرده منتشرنشده در مورد اتفاقات عراق نيز به بازار آمده است.
نقلمطالب از هفتسنگ مجلهای اينترنتی