iran-emrooz.net | Sat, 24.02.2007, 1:06
گزارش اولين جلسه کارگاه آواز شجريان
علی اصغر سيدابادی/هنوز
۳ اسفندماه ۱۳۸۵
بالاخره پس از ماهها انتظار، استاد محمدرضا شجريان بعدازظهر ديروز در مجموعه فرهنگی آسمان در ميان تعداد زيادی از پذيرفتهشدگان کارگاه تخصصی آواز حضور يافت تا نخستين جلسه اين کارگاه را شروع کند.او پيش از آغاز کارگاه، در جلسهای غيررسمی که با حضور گروهی از برگزارکنندگان کارگاه و همکارانش برگزار شده بود گفت که قرار بود يک جلسه ورکشاپ داشته باشم که بعد از ديدن استقبالها به خاطر اينکه زحمات زيادی متقبل شده بودند، ديدم يک جلسه کم است و به ۴ جلسه افزايش داديم.
شجريان همچنين گفت که شيوه کار بايد در خود کارگاه پيدا شود، اما احتمالا تعدادی از افراد را انتخاب میکنم که با آنها بيشتر کار کنم. او نمیخواست که آموختههای پيشين آنان را ناديده بگيرد و آموزش را از آغاز شروع کند، بلکه معتقد بود که به آنان کمک خواهد کرد تا راه را درستتر ادامه دهند. پيش از صحبتهای شجريان، محسن گودرزی دقايقی درباره نحوه نگاه شجريان به هنر سخن گفت و هنر را از نظر شجريان وسيلهای برای نزديکی به حقيقت خواند و همچنين بر رعايت اصول اخلاقی توسط وی تاکيد کرد.
گودرزی سپس از طراحی مجموعهای در فرهنگستان گفت که در آن جلساتی ميان هنرمندان، جامعهشناسان و اهل فلسفه برگزار میشود و بحثهای جامعهشناسی موسيقی و فلسفه موسيقی را از بحثهای اين جلسات برشمرد و برگزاری کارگاه تخصصی آواز را نيز بخشی از آن مجموعه اعلام کرد.
در ادامه نامورمطلق دبير فرهنگستان هنر با اشاره به استقبال از اين کارگاه، از پيشنهادهايی برای تشکيل کارگاههای تخصصی خوشنويسی با حضور استادان اميرخانی و احصايی و کارگاه تخصصی نگارگری با حضور استادان فرشچيان و مهرگان سخن گفت.
بعد از او نوبت به حميدرضا نوربخش رسيد تا به نيابت از شفيعی، کرامتی و جهاندار اعضای گروه داوری برای انتخاب هنرجويان کارگاه درباره نحوه انتخاب کارگاهها سخن بگويد. او در ميانه ارائه گزارش خود از برگزاری کارگاهی مخصوص بانوان توسط استاد شجريان در خانه موسيقی خبر داد که اگر استاد اجازه بدهند در همين ماه برگزار خواهد شد و در اين کارگاهها استاد تجربههای خود را به هنرجويان منتقل خواهد کرد.سپس نوبت به محمدرضا شجريان رسيد تا در ميان تشويقهای ممتد هنرجويان و حاضران در جايگاه قرار بگيرد و تجربههای خود را به آنان منتقل کند.
او نخست از بانيان اين کارگاه تشکر کرد که امکان ديداری را فراهم کردهاند که سالهاست انتظارش وجود دارد و بعد به نکاتی پرداخت که به نظرش برای هنرجويان آواز مفيد است.<سالهاست که میبينيم هنرجويان و علاقهمندان به هر دری میزنند تا آواز بياموزند، اما نتيجه رضايتبخشی به دست نمیآيد و نمیتوانيم چند نفر را پيدا کنيم که پرچم آواز ايران را در دست بگيرند اما نااميد نيستم و استعدادهايی را ديدهام که نور اميد را در دلم روشن کرده است.>شجريان با گفتن اين سخنان گريزی به خاطراتش زد: <من هم مثل شما اول معلم نداشتم. در مشهد که بودم تا ۲۵سالگی حتی يک نفر نبود که از او بپرسم. من معلم آواز نداشتم. همه معلمان من ساز میزدند اما عشق و پشتکارم و علاقهای که به صدای خوب داشتم کمکم کرد.> او سپس به سالهای بعدی اشاره کرد: <تنها استادم که آواز داشت آقای دوامی بودند که من از شيوه ايشان استفاده نمیکنم، اما از شيوه ظلی، قمر و اقبال سلطان استفاده کردهام.>
شجريان در ادامه به دو مشکل عمده در ميان آوازخوانان ايران اشاره کرد و گفت: <يکی اينکه از صدايشان استفاده درست نمیتوانند بکنند و فقط میتوانند در يک محدودهای بخوانند؛ آنان از اول به تکنيک توجه نکردهاند و فقط رديف ياد گرفتهاند.>
او در همين جا تاکيد کرد که هيچ جايی خوانندگانش به اندازه ايران ضعف ندارند و از هر ۱۰ خواننده ايرانی ۹ نفر خارج میخوانند و اين برمیگردد به نبودن کلاسهای خوب آواز.نکته دوم از نظر شجريان اين بود که اغلب شعر را فدای ملودی و رديف و گوشه میکنند و اين را بیانصافی میدانست. شجريان در لابهلای بحثهای تخصصیاش گريزی به خاطرات میزد. در جايی از حرفهايش از سال ۱۳۷۱ گفت که به دعوت مرکز حفظ و اشاعه آثار موسيقی قرار شده بود دورهای عالی برای خوانندگان برگزار کند و ۱۱۵ نفر ۱۱۵ نوار کاست ارائه کرده بودند اما استاد نتوانسته بود حتی يک نفر را انتخاب کند زيرا اغلب آنان يا از نظر تکنيکی مشکل داشتند و يا فالش میخواندند. همين اتفاق باعث شده بود که او به فکر بيفتد که موضوع چيست؟ رديف را همه درس میدهند اما هيچکس به دنبال تکنيک نيست، دنبال صداسازی نبودهاند و پيگيرش نيستند و اگر هم مشکل را پيدا کردهاند راه درمان را نشان ندادهاند. شجريان اينها را میگويد تا از نبودن مربی برای آموزش اين همه استعداد بگويد. اما جالبترين بحث شجريان جايی بود که به اهميت تقليد در آموزش موسيقی پرداخت و تاکيد کرد که من اگر جايی رسيدم از تقليد رسيدم و بلافاصله اضافه کرد: تقليد نکن مال جايی است که میخواهند کار ارائه کنند، کنسرت بدهند، سیدی و نوار منتشر کنند. در مرحله يادگيری بايد تقليد کرد. در مرحله اول يادگيری چيزی جز تقليد به داد شما نمیرسد اما تقليد از کسی که صدا دارد.
او گوش دادن به صدای خود را نيز يکی از راههای يادگيری موسيقی دانست و گفت که جمله به جمله بايد تکرار کنيد! فقط تکرار، فقط خوب گوش دادن و گوش کردن به صدای خودتان به شما کمک میکند. خودتان معلم خودتان باشيد، من معلم خودم بودم. و در همين جا يادی از مرحوم برومند و مرحوم بنان کرد که از آنان آموخته است: <روانشاد بنان در راديو روی برنامههای ما نظارت میکرد، دو مورد را از ايشان ياد گرفتم، يکی طريقه شعر خواندن را گفت شجريان زياد نکش، خواندن مثل حرف زدن است. يکی ديگر اينکه گفت خواننده خوب کسی است که به صدای خودش گوش میکند. شنيدن با گوش کردن فرق میکند. همين اتفاق در اولين ديدار استاد شجريان با مرحوم برومند میافتد. او از مرحوم بهاری میخواهد که سازش را برای خواندن شجريان کوک کند و شجريان يک قطعه از درس استاد مهرتاش را میخواند که با واکنش برومند روبهرو میشود: نمیدانم چرا خوانندهها فکر میکنند که هر چه بيشتر بکشند، بهتر است. اما وقتی بعد از شام دوباره از شجريان میخواهد که بخواند، شجريان يکی از آوازهای خودش را میخواند و برومند میگويد: شجريان خيلی باهوش است، اگر او اينجا بيايد خوانندهها را توی جيبش میگذارد.
او در لابهلای سخنانش دوباره به ارزش تکرار و تقليد در آموزش پرداخت و هنگامی که گفت، بدانيد من از وسط خواندنهای شما هم بالاخره يک چيزی میدزدم و ياد میگيرم با تشويقهنرجويان روبهرو شد. شجريان بلافاصله اضافه کرد که شما هم اين کار را بکنيد اما با حفظ منشاء اوليهاش و دوباره به خاطرهای گريز زد: من در دانشسرا بودم که منوچهر سخايی يک ابوعطا خواند که من خيلی خوشم آمد و آن را ياد گرفتم و بعدها چند بار آن را خواندم و گفتم ک اين را از سخايی ياد گرفتهام.
شجريان که در لابهلای حرفهايش به تناسب آوازی میخواند، آواز خواندن را جزو سختترين کارها دانست و گفت موقعی که اوج میخوانم همان فشاری به من میآيد که آقای رضازاده وقتی وزنه را يک ضرب میزند، فشار بهش میآيد.
و سپس خوانندههای اوجخوان را آدمهايی با عمر بالای ۹۰ سال دانست و گفت: اوجخوانی خودش يک ورزش است و روی تمام سلولهای بدن تاثير میگذارد. به نظر شجريان دوره آموزش تکنيک سنين نوجوانی است پسرها از ۱۵ سالگی و دخترها از ۱۲ سالگی. تکنيک بايد قبل از ۲۵ سالگی تکميل شده باشد و بعد از آن بايد به آموزش رديف و ... پرداخت. در پايان اين جلسه، هنرجويان پرسشهای خود را با شجريان در ميان گذاشتند که يکی از جالبترين سوالها مربوط به رژيم غذايی مناسب برای آوازخوانی بود. نوربخش که در کنار شجريان نشسته بود درباره اين پرسش از افسانههايی سخن گفت که درباره رژيم غذايی شجريان راه افتاده است مثل اينکه شجريان با اينکه بستنی دوست دارد اما لب به بستنی نمیزند يا آب يخ نمیخورد. شجريان در پاسخ ضمن پرهيز دادن هرکس از غذايی که به آن حساسيت دارد، گفت که فقط تمرين است که ما را موفق میکند. در اين نشست، گروهی از هنرمندان و مديران فرهنگستان هنر نيز حضور داشتند؛ مجيد درخشانی، همايون شجريان، محمدمهدی حيدريان و ... از آن جمله بودند
http://www.hanouz.com/archives/004510.html