سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
تجزیه و توحید ایران، در تاریخنگری و تاریخنگاری ایرانیان جای مهمی دارد. از عصر هخامنشیان که از تریپولی مغرب تا هندوستان را زیر سلطه داشتند تا دوران سلجوقیان که اجرت مزدبگیران فرارودان را به برات انطاکیه حوالت میدادند و تا زمان پادشاهی شیعی صفویه و سپس قاجاریان، که شاهد کوچکتر شدن جغرافیای پارس هستیم همیشه بیتدبیری و توهم شاهان و زیادهخواهی فرزندان و برادران آنان عامل اصلی بوده است. در بیانی دیگر، تجزیه و کوچکسازی “ایران” هیچگاه با اراده و خواست مردم ایرانی نبوده است.
▫️این را هم میدانیم که تکوین “کردستان بزرگ” از آغاز قرن بیستم دغدغه بزرگ گفتمان خاورشناسی و ایرانشناسی سیاسی (غیر علمی) بوده است. یا آرزوی بعضی از سران دول همسایه ایران، بعضا برای مردم متحد و دولتمردان ایران نگرانی ایجاد کرده و “دولتچه”های موقت در نقاطی از مرز ایران، نگرانی را افزون کرده است. اما تاریخ اخیر ایران از توسل و تمسک به این دغدغه، پس از تشکیل هر جنبش و بهانهای برای مقابله با آن از سوی حکومتهای مرکزی حکایت دارد.
در دهه اخیر که جامعه مدنی ایران تقویت و طبعا حکومت ولایت فقیه تحقیر و تضعیف (خودعامل) شده است، بحث تجزیه ایران به منزله یک غوغاسالاری فریبکارانه حکومتی، پررنگ شده و متأسفانه این موضوع بعضی از اهل فکر و قلم را در دام خود گرفته است. خصوصا بعد از اظهار نظر دو چهره فکری سلطنتطلب یعنی آقایان اردشیر زاهدی و داریوش همایون که از ترس تجزیهٔ ایران، دوام حکومت نامقبول و غیر مشروع دینی را ترجیح میدهند. اقلیتهای قومی و دینی مرز ایران لااقل در سه دهه گذشته، که خود شاهد هیچ دولت شایستهای در ان سوی مرز نبودهاند اساسا هیچ مطالبه تجزیهطلبانه نداشتهاند.
خصوصا در جنبش “زن، زندگی، آزادی”، اقوام ایرانی، میثاق “ایراندوستی” را بارها با هم امضاء کردند. وقتی در این جنبش دو شعار “نفی حکومت” و “فدای ایران” از دیگر مطالبات بالاتر است نباید نگران تجزیه کشور از سوی جنبشگران بود، نگرانی اصلی، از بمباران مناطق کردستان عراق و کشتار بی محابای اهل سنت زاهدان توسط سپاه است. یعنی اگر عاملیتی، تجزیه ایران را دغدغه ذهنی ما کند، سیاست و رفتار هسته رهبری حکومت است نه جنبش ایرانگرای کنونی. ضمنا تجزیه ایران به علت بیتدبیری و نیز توهم رهبران ایران و توسط روسیه دغلکار یادمان هست. تجریهٔ یک کشور فقط روی خاک نیست، وقتی آب دریای مرزی و منابع تحتالارضی آن تقدیم همسایه قلدر شد، همان تجزیهٔ واقعی کشور رخ نموده است.
وقتی سهم ایران از رژیم حقوقی دریای خزر ۱۳ درصد کمتر از آن چه روسها در دولت اصلاحات پذیرفته بودند شد و چند سالی است که غیر رسمی حکومت به آن تن داده است، همان تطابق دو تجزیهٔ ایرانی در عصر قاجار و دوره حکومت اسلامی مسلم شده است. و این همان چیزی است که پیشتر بدان اشاره شد: عامل تجزیه کشور حکومت است نه جامعه.
بحث از خطر تجزیه کلاسیک ایران در شرایط کنونی قوام جنبش/انقلاب مهسا اگر دلسوزانه باشد یک ترس کاذب است و اگر حکومت آن را مطرح کند، خوشبینانه، یک توهم است وگرنه یک توطئه رسانهای دولتی است برای تضعیف حرکت اصیل “زن، زندگی، آزادی” که خواسته اصلی آن تغییر حکومت اسلامی است.
در پایان، اصرار جدی دارم که همراه شدن با این “توهم-توطئه” در شرایط کنونی، تضعیف حرکت ملی زنان و جوانان ایرانی و بازی در میدان حکومت است. صد البته سخن دیگر با آن دسته از جنبشگران دلسوز ایرانی مقیم خارج از کشور است که در همراهی ایرانیان مقیم آن سوی ایران با جنبش/انقلاب ملی مهسا تلاش محمودی دارند تا در میدان مشترک “ترامپیسم-صهیونیزم” چرخ نزنند، زیرا ازدیاد تحریمها و یا منع پرواز بر آسمان ایران، مطالبه جنبشگران داخل نیست.
منبع: تلگرام کلمه
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|