پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 03.01.2023, 12:47

انقلاب اجتماعی و نخبگان ابدی!


آرمان امیری

سوزان نیمن، در بخشی از کتاب «درس گرفتن از آلمانی‌ها (https://t.me/borjbooks/514)»، به دنبال این پاسخ می‌گردد که آیا حق داریم کمونیست‌ها را با فاشیست‌ها یکسان بگیریم؟ در کارنامه‌ی عملی که اختلاف معناداری نداشتند؛ در وجه نظری هم، امثال «ارنست نولته» تاکید دارند که مبانی این دو جریان یکی هستند. نیمن اما با یک خوش‌بینی نیک‌نفسانه نسبت به چپ‌ها نتیجه می‌گیرد: باید بین اندیشه‌ای که یک آرمان انسانی داشته اما به جهنم ختم شده و مکتبی که از اساس روی ایده‌های ضدانسانی بنا شده تمایز قائل شویم. من همواره سعی می‌کنم همین خوش‌بینی را در مورد دوستان چپ‌گرا حفظ کنم، البته اگر خودشان اجازه بدهند!

ادعای علاقه به انسان‌ها در ادبیات چپ‌گرایان با واژگانی چون «خلق و توده» تکرار می‌شود؛ اما نه تنها موضع‌گیری‌هایشان در بزنگاه‌های سیاسی، بلکه حتی سرفصل پژوهش‌های نظری‌شان غالبا بر مواضع و موضوعاتی تکیه دارد که برآمده از یک نگرش تماما سلسله‌مراتبی، همراه با احساس توأمان «تحقیر و نفرت» نسبت به توده‌هاست.

انبوه نظریه‌پردازی‌ها در باب «صنعت فرهنگ»، یا موضوع بسیار مورد علاقه‌شان: «رسانه» از یک پیش‌فرض مشترک آغاز می‌شود: سلیقه‌ی توده‌ها مبتذل، انتخاب‌هایش ناآگاهانه، عقل و فهم‌ش همچون کودکان در معرض فریب، و تصمیمات و انتخاب‌هایش غیرقابل اعتماد است و باید بر آن نظارت شود! مواضع مشترک فاشیست‌ها و کمونیست‌ها در تحقیر هنرهای پاپیولار (عامه‌پسند؟!) صرفا یک تجلی از نگرش نخبه‌گرایانه‌شان بود که عینا به خلف بر حق‌شان، «جمهوری اسلامی» هم به میراث رسید.

نگرش دوگانه به «عوام و خواص»، خیلی زود به تعبیر ضروری و آشنای «تخصص‌گرایی» منجر می‌شود. سنگ‌بنای اندیشه‌ی پوزیتیویستی، که توجیه‌گر جنایات فاشیستی شد. هرچند مشاهده‌ی کوره‌های آدم‌سوزی، یک شکست غیرقابل جبران در کارنامه‌ی پوزیتیویسم (دست‌کم در حوزه‌ی جامعه و سیاست) به حساب آمد، اما سبب نشد که همان نگاه، حتی با همان کلیدواژه‌ها در ادبیات چپ‌گرایان تداوم نیابد.

در نسخه‌های وطنی، تاکید بر «بی‌سوادی»، محبوب‌ترین و کلیدواژه در ادبیات نقد چپ ایرانی است. تقریبا غیرممکن است یک چپ‌گرا در نقد یک شخص دیگر (به ویژه از هم‌مسلکان خودش) قلم به دست بگیرد و اشاره‌ای به «بی‌سوادی» او نکند. اگر از رواج روحیه‌ی پرخاش‌جویی بین رفقا چشم‌پوشی کنیم، واقعیت نهفته در پس این نگاه اندیشه‌ای پوزیتیویستی است: «حقیقت کاملا مطلق است؛ اگر دیگری با من اختلاف دارد حتما هنوز کشف‌ش نکرده!»

تسری اندیشه‌ی تخصص‌گرایی به حوزه‌ی مدیریت جامعه، فاشیست‌ها را به نظریه‌هایی چون «داروینیسم اجتماعی» و وسوسه‌ی «مهندسی جامعه» رساند. سیاستی که چپ‌گرایانِ ضدفاشیست خودشان را بزرگترین منتقدان آن معرفی می‌کنند و در عین حال به صورت مداوم تکرارش می‌کنند! عجیب نیست که شاه‌بیت حملات اخیرشان به خبر ائتلاف چهره‌های اپوزوسیون تاکید بر «بی‌سوادی» اعضای ائتلاف و گلایه از فقدان «تخصص‌گرایی» در سیاست است؛ اغلب این رفقا پیشتر با «دلقک» خواندن رییس جمهور منتخب «خلق اوکراین»، ترکیب «نگاه سلسله‌مراتبی» با «نفرت از سلیقه‌ی توده‌ها» را به خوبی نشان داده بودند.

در مواجهه با این لشکرکشی، هر منتقدی در خطر سقوط به زمین بازی «باسوادی» قرار دارد. یعنی ممکن است بنده هم هوس کنم به مجموعه‌ای از علما و فضلا که کشف کرده‌اند لفظ «ائتلاف» مختص احزاب سیاسی است یادآوری کنم که بزرگترین ائتلاف‌های تاریخ سیاسی این کشور، از صدر مشروطه، تا جنبش ملی شدن صنعت نفت و حتی تشکیل جبهه‌ی ملی، اتفاقا ائتلاف تک‌چهره‌های منفردی بوده که صرفا به دلیل نفوذ و محبوبیت اجتماعی که داشته‌اند بر سر یک هدف مشترک توافق عملی می‌کردند؛ اما این دست پاسخ‌ها، برای آنچه من مورد انتقاد قرار می‌دهم نوعی نقض غرض به حساب می‌آید.

حتی اگر چماق واقع‌بینی، ما را وادارد که پوزیتیویسم را در علوم تجربی تحمل کنیم، سیاست و جامعه، آخرین سنگرهایی هستند که باید از آن‌ها در برابر نگاه سلسله‌مراتبی پاسداری کنیم. آن‌هایی که نمی‌توانند نیشخندهای پرکینه‌ی خود به تعبیر «سلبریتی» را پنهان کنند، صرفا نفرت و انزجارشان از سلیقه و انتخاب «توده‌ها» را به نمایش می‌گذارند. دوختن دهان دیگران با چماق «بی‌سوادی» هم، هراسی است از هجمه‌ی «عوام‌الناس بی‌ارزش» به حریم امن و انحصاری شأنیت‌هایِ اجتماعیِ نخبگان ابدی، که اغلب هم در وضعیتی رانتی و غیردموکراتیک حاصل شده‌.

چنین تقلاهایی، نه دغدغه‌های دموکراتیک برای دفاع از وجوه «رادیکال» جنبش اخیر، بلکه آشکارا واکنشی به سیل بنیان‌کن یک تحول انقلابی در جامعه‌ای است که تلاش می‌کند موضوع اصلی سیاست را از انحصار صلاح‌دیدهای فراانسانی خواص خودخوانده بیرون کشیده و به ساده‌ترین انتخاب‌های شهروندان عادی بازگرداند.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024