پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 24.10.2022, 12:45

از عبرت‌های تاریخ


علی مرادی مراغه‌ای

دیروز اول آبان مصادف بود با سقوط اصفهان و تسلیم سلطان حسین صفوی به محمود افغان و فروپاشی سلسله صفوی. عبرتهای شگفت انگیزی در این فروپاشی وجود دارد...

شاهان صفوی که با شعار تشیع و ناسیونالیزم ایرانی بقدرت رسیدند سرانجام تجملگرایی و تبعیض مذهبی در حق اهل سنت، پایانشان را رقم زد. ستم گرگين خان حاکم دست نشانده صفوی به مردم سنی قندهار بحدی رسید که نوشته اند «گرگين خان، مانند گرگ خونخوار كه بر گلّۀ گوسفند اوفتد، بر اهل آن حدود افتاده و ايشان را از هم مى‌دريد و از ظلم و بيداد وى، آه و نالۀ افاغنۀ بيچاره بر فلك آبنوسى میرسيد...»(رستم التواریخ...ص۱۱۵)

آنان به شاه شكايتها برده، التماسها کردند که ما نیز انسانیم و رعیت شماییم، چرا اینهمه ستم روا میدارید؟... اما گوش شنوایی نبود، در ۱۷۰۰م یکی از بزرگان خود را برای تظلم و شکایت به اصفهان فرستادند اما نه تنها نگذاشتند به حضور شاه رسد بلکه او را تازیانه زده و به خواری از دربار راندند! هنگامیکه کارد بر استخوان افغانان رسید بر گرگين خان شوریده، او را کشتند.(روضة الصفا، ...ص ۴۳۲).

محمود افغان با لشگر پابرهنه، شهرهای ایران را یکی یکی فتح کرده و در ۱۷۲۲م از طريق كرمان و يزد به نزديكی دهكدۀ گلون‌آباد در شرق اصفهان رسید. اینجا، دو قشون افغانی و قشون قزلباش صفوی رودرروی هم برای آخرین جنگ صف آرایی کردند، وضعیت دو قشون از هر لحاظ عبرت انگیز بود:

در یک طرف، افغانان با لباس‌های چرکین، پاره پاره و اسبان لاغر بود و در طرفی دیگر، قشون صفوی با لباس‌های فاخر و اسبان فربه و زین و لگام زرین، شكم‌هاى بزرگِ به ناز و نعمت پرورده و خروارخروار پيه آویزان از شكم‌هايشان، که طرفِ مقابل را تحقیر کرده می‌گفتند مشتى رجّاله افغان كون‌برهنه!(تاریخ منتظم ناصری..ج۲ص۱۰۶۳) و تعداد نفرات صفویان نیز دو برابر افغانیان بودند.

اما سرنوشت این جنگ از پیش مشخص بود چون افاغنه، هیچ چیز برای از دست دادن نداشتند جز زندگی نکبت‌بار و تبعیض آلود خود را. اما گروه دوم همه چیز داشتند...!

محمود افغان پیروز شده به محاصره اصفهان پرداخت، بار دیگر نامه نوشته و همچنان خود را رعیت ایران نامیده و از شاه خواست که دخترش را به او بدهد تا به افغانستان بازگردد، اما شاه کله شق و بی‌خبر، خواسته او را در آن لحظه حساس رد کرد، چون گوشش تنها بر تملقات درباریانش باز بود که مدام می‌گفتند:

«جهان‌پناها، هيچ تشويش مفرما و دغدغه به خاطر خطير مبارک راه مده. كه دولت خدادادۀ تو، مخلد مى‌باشد» (رستم التواریخ...ص ۱۲۶) و پنج هزار زنان حرمسرا به دورش حلقه زده می‌گفتند که برای دفع دشمن «هريك نذر كرده‌ايم كه شلّه ‌زردى بپزيم ... و به چهل فقير بدهيم و دشمنانت را منهزم و متفرّق بكنيم....»

و منجّمين می‌گفتند: «ستارۀ اصفاهان، مشتريست...»

و علما عرض مى‌نمودند كه: «عريضه بنويسيد به خدمت امام غايب(ع) و آن را به مشمّع نهيد و در آب روان اندازيد تا آن جناب، امداد و اعانت نماید»(رستم التواریخ...ص ۱۴۰)

و شاه غرق در عیش و نوش بود و در مقابل هر چیزی فقط می‌گفت «یخشی دور» (خوب است)! چنانكه ظریفی سروده بود:

آن ز دانش تهى ز غفلت پر / شاه سلطان حسين‏ يخشى در

اما در چند قدمی بیرون از قصرش، در اثر محاصره افغانها، مردم گرسنه به خوردن سگ و گربه و کودکان همدیگر روی آورده حتی نعش مردگان...(تاريخ ايران، ملكم...ج ۱ص ۲۰۹)

زمانی در راس این سلسله، نابغه‌ای چون شاه اسماعیل بود که در چهارده سالگی، اولین سلسله مستقل ایرانی بعد از حمله اعراب را بوجود آورده و برای دادخواهی، شبها با لباس درویشی به قهوه خانه می‌رفت تا احوال مردم را بداند(روضة الأنوار عباسي...ص۱۷۰) اما اکنون، شبگردی‌هایِ آن نابغه، جای خود را به شبروی‌های میرغضب‌ها و عسس‌ها داده بود که شریک دزدان شده و دو دانگ از مال دزدیده شده به میرِشب تعلق داشت!(تذکره الملوک...ص۴۹) و شاهی مفلوک که از چند متر آنطرف‌تر از حرمسرایش، بی‌خبر بود.

و سرانجام روز آخر و عبرت‌انگیز و صحنه تسلیم فرا رسید: با جمعى به جانب اردوى افغان حرکت کرد، نزديك چادرها که رسيد، به بهانه اينكه محمود در خواب است، به تحقیر، مدتى آنجا نگاهداشتند! چون داخل شد خطاب به محمود گفت: اراده خداوند عالم نيست كه من بيش از اين پادشاه باشم وقتش رسیده كه تو بر تخت‌نشینی. سپس با دست خود، آن طرّه شاهى را از سر برداشته و بر منديل وى نهاد.(تاريخ كامل ايران... ج‏۱، ص۴۳۲)

آنوقت، پیرمردی ۶۱ ساله و فربه، پشت سر محمود ۲۱ساله راه افتاده و او را وارد کاخ‌های رنگارنگ صفوی کزده تا کلیدهای کاخ‌ها را به او بسپارد! و تحویل ثروت عظیم و ضبط حرمسرا که بالغ بر چهارصد زن بود و محمود بین افسران قشون خود تقسیم نمود...!




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024