دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ -
Monday 27 January 2025
|
ايران امروز |
مردم معترض انحلال گشت ارشاد را طلب میکردند. هنوز هم بخش مهمی از آنها تقاضایی بیش از این ندارند. همه چیز میتوانست به نحو دیگری رقم بخورد. مردم تقاضای خود را طرح کنند، متولیان امر بشنوند، رسیدگی کنند و تقاضای مردم را پاسخ دهند. اگر چنان میشد، فصلی از ارتباط تازه میان مردم با یکدیگر و میان مردم و ساختار سیاسی برقرار میشد.
چنین نشد. چرا که نظام نمیخواهد یاد هم نگرفته با مردم گفتگو کند. همیشه خیال میکند یک قدم عقب بگذارد فرومیریزد. فورا به درون یک قلعه فرار میکند. در و پنجرهها را میبندد و چشم تیز میکند تا مردم را کنترل کند. اگر کنترل نشدند به سمتشان هدفگیری میکند. معلوم نیست چرا هیچوقت با مردم حرف نمیزند.
مردم هم در تجربه چند دهه گذشته چیز دیگری یاد گرفتهاند. ابتدا برای حل یک مساله خاص به میدان میآیند. درست مثل ماجرای اخیر که مرگ جانسوز یک دختر کرد جوان آنها را به عرصه کشانید. در همان زمان که برای حل مساله خاص شعار میدادند میدانستند هیچ نتیجهای ندارد. گوش شنوایی در کار نیست. پس عصبانی میشوند یکباره به اصل و فرع نظام ناسزا میگویند. دیگر خواست مشخصی ندارند، خواستشان ویرانی تام همه سازوکارهای موجود و بنای یک وضعیت تازه است.
آنچه مردم یاد گرفتهاند با آنچه نظام یادگرفته یکدیگر را تکمیل میکنند. مردم بقاء نظام را هدف میگیرند، آنها هم با شتاب به درون قلعههای خود فرار میکنند، در و پنجرهها را میبندند و همه توان خود را در جهت سرکوب مردم به کار میبندند.
به حسب تجربیات گذشته، بالاخره ماجرا خاتمه پیدا میکند. در حالیکه قهری عمیق در میان افتاده و همه چیز به زمان دیگری موکول شده است. نظام دستگاههای اطلاعاتی امنیتی خود را برای رویدادهای بعدی تجهیز میکند و دستگاههای تبلیغاتی خود را فعال میکند. نه برای اقناع مردم، بلکه برای کسب اعتماد و اطمینان درونی خودش. از شب تا صبح تبلیغ میکند تا جایی که خودش خیال کند تمام حق از آن اوست و مردم جز به باطل اعتراض نکردهاند. مردم نیز منتظر روزی میمانند که نظام ضعیفتر شده باشد و آنها شاید نیرومندتر.
هر دو سو، یا دستکم یک سوی ماجرا باید یک بازی تازه بکند. یک بازی خارج از آنچه تاکنون آموخته است. متاسفانه امیدی به نظام نیست که یکبار هم شده با مردم گفتگو کند و از نهاد گشت ارشاد برای جلب رضایت مردم عقب بنشیند. اجازه بدهد مردم احساس پیروزی کنند. وحشت نکند از اینکه یک قدم عقب نشسته است. اگر در حوزه خصوصی این علامت ضعف باشد، در حوزه عمومی این کار به معنای نمایندگی کردن مردم است. متاسفانه به نظام مستقر امیدی نیست اما میتوان از مردم خواست تجربه تازهای بکنند.
جنبشی که اینک در میان است، در سرشت خود یک اتفاق زنانه برای انحلال گشت ارشاد بود. اما اقشار مختلف مردم به دلایل متعدد، به این جنبش پیوستهاند. کسانی مسائل دیگری دارند و در خواستشان محقاند. گسترش جنبش، احساس قدرت بیشتری در جمع تولید میکند، به نحوی که دیگر آن خواست اولیه را ناچیز میشمارند. ماجرا از یک رویداد معطوف به یک هدف خاص، به یک رویداد عمیق تبدیل میشود. یک نسل تحقیر شده برای اثبات خود خیابانها را پر میکند. لاجرم آن دور پر هزینه تکرار میشود. نظام قلعه نشین میشود و مردم سرکوب. همه چیز به سرعت به مبارزه برای بقاء تبدیل میشود.
این دور باطل خطرناک، منابع زیرزمینی خشم و کینه تولید کرده است. با هر دور تازه، بر حجم و گستره این منابع افزوده میشود. کاش مردم یک تجربه تازه را رقم بزنند. این جنبش را در همان سرشت زنانهاش حراست کنند و خواست دختران و زنان را از نظام بخواهند. اجازه دهند یک فرصت برای معامله و کسب امتیاز مدنی فراهم شود. همه چیز خواستن به معنای هیچ چیز به دست نیاوردن است. همه چیز خواستن ذخیره آتش برای یک روز خطرناک است.
زور فراوان برای کسب یک امتیاز مشخص، سیاست را دوباره حیات میبخشد. افق آینده تنها در پرتو حیات سیاسی زنده امکان پذیر است. ما در حال نزول به قلمرو پیشاسیاسی هستیم.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025
|