پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ -
Thursday 21 November 2024
|
ايران امروز |
در جمهوری اسلامی عادتی است بسی ناپسند و مشکلساز؛ عادتی که به گمانم جمهوری اسلامی از همان آغاز با توسل به انواع ترفندها بر اغلب افراد تحمیل کرده است. این عادت ناپسند آن است که اگر کسی بخواهد سخنی علنی در دفاع از فردی و یا حقی بگوید، ناگزیر باید اول باید دفع شبهات مقدر کند و از جمله اول از فلان فرد و یا فلان مطلب تبرّی بجوید تا در نهایت جواز اظهارنظر پیدا کند. در این گونه موارد، گوینده اول لازم است بگوید من البته فلان شخصیت را قبول ندارم و یا کاملا قبول ندارم یا فلان حرف فلان شخص را درست نمی دانم اما . . . این مقدمات گاه طولانی، همه برای آن است که اتهام همفکری و حتی همدلی گوینده با فلان شخص و فلان نظر اول زدوده شود و از مضان اتهام خارج شود تا در پایان موفق شود فلان نظر مثبت خود را اعلام کند.
از این گونه سکته زبانی در این سالها بسیار دیدهایم از جمله آنهاست اظهارنظر برخی افراد در باره دکتر شریعتی. از باب نمونه. در مجلس اول شاهد بودهام که در چند مورد که فلان نماینده نازنین و خیلی هم شجاع! به مناسبتی (مثلا سالگرد درگذشت شریعتی – ۲۹ خرداد) تمایل داشت در نطق خود یادی هم از آن مرحوم کرده و به نظرش حقی ادا کرده باشد، اما وقتی پشت تریبون قرار میگرفت، زبان گرفتار سکته میشد و مثلا از ده دقیقه وقتش هفت دقیقهاش را صرف تبرّی جستن میکرد و در چند دقیقه آخر موفق میشد بگوید: بله! آن مرحوم البته حرفهای خوبی هم داشت، همهاش که بد و اشتباه نبود!
حال در این روزها همان داستان در ابعادی فاجعه آمیزتر تکرار میشود. نویسندهای صرفا به دلیل اظهارنظرش در یک کتاب و آن هم کتاب رمان و آن هم رمان تخیلی - جادویی (که ژانر ویژه ای است و نقد و بررسی ویژه با قواعدی خاص و متناسب میطلبد) در گوشه ای از جهان و در حالت کتابخوانی به قصد قتل مورد ضرب قرار گرفته و در بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می کند. داستان او نیز روشن تر از آفتاب است. بسیاری از مسلمانان رمان او را به هر دلیل توهین به مقدسات خود تلقی کرده و بیش از سه دهه پیش نیز یک صاحب فتوایی آن از قلمرو کاملا جدا و از فاصله های دور و بی ربط، هم فتوا به قتل داده و هم مهم تر از آن حکم قتل داده است (به تفاوت فتوا و حکم نیز توجه شود). این جنایت در سطح جهانی مورد تقبیح قرار گرفته و شماری از مسلمان ضد خشونت و مخالف حکم ترور و قتل، آن را به روشنی محکوم کرده و میکنند.
اما در این میان، برخی از افراد نواندیش مسلمان نیز وفق همان سنت مذموم یاد شده، با انتشار مقالات و یا در سخنرانی ها، به درستی عمل ترور و قتل را محکوم می کنند ولی در کنارش نیز با اما و اگر به موضوعاتی اشاره می کنند که هرچند در جای خود می تواند درست و حق باشد اما در چنین مقامی نه تنها گرهی نمی گشاید بلکه به وضوح بر ابهامات می افزاید. مثلا گفته می شود ترور و قتل فلان محکوم است اما نویسنده هم نباید به مقدسات توهین کند و موجب آزار دیگران شود و ... از آنجا که چنین روشی در عمل موجب برداشتهای مختلف و حتی سوء برداشت میشود، باید به کلی ترک شود. گزاف نیست گفته شود که این نوع اعلام محکومیت، بهتر است اصلا صورت نگیرد. به همین دلیل است که برخی از این نوع محکوم کنندگان، مجبور میشوند دهها بار توضیح دهند که والله و بالله نظرمان چنان بوده و چنین نبوده است. چرا شعری بگوییم که در قافیهسازی آن گیر کنیم!
در هرحال در موارد مشابه، حق آن است که ترور و قتل و یا جنایت، بیابهام و بی حاشیه و قاطع و بدون اما و اگر، محکوم شود و «امّا»ها (به ویژه موضوع مبهم و پرمناقشهای چون توهین به مقدسات) نیز در جایی مناسب و بی شبهه طرح و در باب آن تحلیل و اظهارنظر شود. هرچیز به جای خویش نیکوست. سخن حق در جایی نامناسب، خود انحراف اذهان و موجب خسران است.
سه شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۱
یوسفی اشکوری
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|