جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
قطعنامه پارلمان اروپا درباره سرکوب سیستماتیک حقوق بشر در ایران،
بهویژه در پروندههای پخشان عزیزی و وریشه مرادی و گروگانگیری شهروندان اتحادیه اروپا
(۲۰۲۵/۲۵۱۱(RSP))
پارلمان اروپا،
- با در نظر گرفتن قطعنامههای پیشین خود درباره ایران،
- با توجه به مواد ۱۵۰(۵) و ۱۳۶(۴) از آئیننامه داخلی خود،
الف. نظر به اینکه وضعیت حقوق بشر در ایران بهطور چشمگیری بدتر شده است، همراه با افزایش شدید اعدامها که تنها در سال ۲۰۲۴ بیش از ۹۰۰ نفر شامل زنان، مخالفان سیاسی و افرادی مرتبط با اعتراضات ناشی از قتل ژینا مهسا امینی را دربرگرفت؛
ب. نظر به اینکه فعالان کرد، از جمله مددکار اجتماعی پخشان عزیزی و مدافع حقوق زنان وریشه مرادی، که علیه داعش در کردستان جنگیدند، به اتهام «شورش مسلحانه علیه دولت» به اعدام محکوم شدند؛ و اینکه این افراد از محاکمه عادلانه محروم و به شکنجه و حبس انفرادی دچار شدند؛
پ. نظر به اینکه دیوان عالی ایران در ژانویه ۲۰۲۵ حکم اعدام پخشان عزیزی و دیگران را تأیید کرد؛
ت. نظر به اینکه دهها شهروند بیگناه اتحادیه اروپا بهصورت خودسرانه در ایران بازداشت شدهاند، بدون دسترسی به محاکمه عادلانه، و این بخشی از استراتژی گستردهتر دیپلماسی گروگانگیری ایران است؛
۱. رژیم ایران را به دلیل سرکوب بیحدوحصر حقوق بشر، بهویژه هدف قرار دادن فعالان زن، محکوم میکند؛ حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی را به شدت محکوم میکند؛ و از ایران میخواهد که فوراً و بدون قیدوشرط تمامی مدافعان حقوق بشر و زندانیان سیاسی زندانی بهناحق، از جمله پخشانه عزیزی، وریشه مرادی و دستکم ۵۶ زندانی سیاسی دیگر که در صف اعدام قرار دارند را آزاد کند؛
۲. مخالفت قاطع خود را با مجازات اعدام تکرار میکند و از دولت ایران میخواهد که فوراً اجرای آن را متوقف و آن را لغو کند؛
۳. از اتحادیه اروپا و کشورهای عضو میخواهد حمایت خود از مدافعان حقوق بشر ایرانی را افزایش دهند و حمایت و همبستگی کامل خود را با ایرانیانی که در جنبش «زن، زندگی، آزادی» متحد شدهاند، اعلام میکند؛
۴. از مقامات ایرانی میخواهد که فوراً شهروندان اتحادیه اروپا، از جمله اولیویه گروندو، سیسیل کوهلر، ژاک پاریس و احمدرضا جلالی را آزاد و بهطور ایمن بازگردانند و تمامی اتهامات علیه آنان را لغو کنند؛ گروگانگیری ایران را به شدت محکوم میکند؛ و از اتحادیه اروپا و کشورهای عضو میخواهد تلاشهای دیپلماتیک مشترک انجام داده و برای آزادی آنان بهصورت جمعی همکاری کنند؛
۵. سرکوب سیستماتیک حرکتهای حقوق بشری و آزار اقلیتها، از جمله کردها، بلوچها، مسیحیانی که پس از تغییر دین تحت آزار قرار گرفتهاند، و بهائیانی که با تبعیضهای قومی و مذهبی، بازداشت و نقض حقوق بنیادین برای ساکت کردن مخالفان مواجه هستند، را محکوم میکند؛
۶. بار دیگر از شورای اروپا میخواهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک سازمان تروریستی تعیین کند و تحریمهای اتحادیه اروپا را به تمامی افرادی که مسئول نقض حقوق بشر هستند، از جمله رهبر عالی علی خامنهای، رئیسجمهور مسعود پزشکیان، رئیس قوه قضائیه غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل محمد موحدی آزاد و قاضی ایمان افشاری گسترش دهد؛
۷. خواستار افزایش حمایت مالی از جامعه مدنی ایران است؛
۸. به رئیس خود مأموریت میدهد این قطعنامه را به شورای اروپا، کمیسیون اروپا، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجی و سیاست امنیتی، مجلس شورای اسلامی و رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران ارسال کند.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
خبرگزاری رویترز / سیاتل
یک قاضی فدرال در سیاتل، روز پنجشنبه، دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، را از اجرای یک فرمان اجرایی که حق شهروندی خودکار مبتنی بر تولد در این کشور را محدود میکرد، منع کرد و این فرمان را “آشکارا خلاف قانون اساسی” خواند.
جان کوگنور، قاضی منطقهای ایالات متحده، به درخواست چهار ایالت تحت رهبری دموکراتها، حکمی موقت صادر کرد که مانع اجرای این فرمان شد. این فرمان که دونالد ترامپ در نخستین روز ریاستجمهوری خود امضا کرده بود، در نظر داشت تابعیت کودکانی را که در ایالات متحده متولد میشوند، در صورتی که والدین آنها شهروند یا مقیم دائم قانونی نباشند، به رسمیت نشناسد.
قاضی کوگنور به برت شومات، وکیل مدافع وزارت دادگستری ایالات متحده که از این فرمان دفاع میکرد، گفت: «من در درک اینکه چگونه یک وکیل میتواند بهطور صریح اعلام کند که این فرمان قانون اساسی است، مشکل دارم. این مسئله ذهنم را کاملاً درگیر کرده است.»
ایالتهای واشنگتن، آریزونا، ایلینوی و اورگان استدلال کردند که این فرمان حق تصریحشده در بند شهروندی اصلاحیه چهاردهم قانون اساسی ایالات متحده را نقض میکند. این بند تصریح میکند که هر کسی که در ایالات متحده متولد شود، شهروند این کشور است. قاضی گفت: «این فرمان [دونالد ترامپ] آشکارا خلاف قانون اساسی است.»
پیش از اینکه برت شومات، وکیل وزارت دادگستری، صحبتهای خود را کامل کند، قاضی کوگنور اعلام کرد که حکمی موقت را که دادستانهای کل ایالتهای دموکرات درخواست کرده بودند، امضا کرده است.
لین پولوزولا، دستیار دادستان کل ایالت واشنگتن، در جلسهای که مملو از حاضران بود، گفت: «طبق این فرمان، نوزادانی که امروز متولد میشوند، دیگر شهروند ایالات متحده محسوب نخواهند شد.»
قاضی کوگنور، که توسط رونالد ریگان، رئیسجمهور پیشین جمهوریخواه، منصوب شده بود، حکمی موقت صادر کرد که به مدت ۱۴ روز مانع اجرای این فرمان در سراسر کشور میشود. این مدت به قاضی اجازه میدهد تا درباره صدور حکمی مقدماتی تصمیمگیری کند.
بر اساس فرمان ترامپ، کودکانی که پس از ۱۹ فوریه متولد میشوند و والدین آنها شهروند یا مقیم دائم قانونی نیستند، در معرض خطر اخراج قرار خواهند گرفت و از دریافت شماره تأمین اجتماعی، مزایای دولتی، و امکان اشتغال قانونی در آینده محروم خواهند شد.
ایالتهای دموکرات استدلال کردند که اجرای این فرمان موجب میشود سالانه بیش از ۱۵۰ هزار نوزاد تازهمتولدشده از حق شهروندی محروم شوند.
علاوه بر این پرونده، چندین شکایت دیگر نیز از سوی گروههای حقوق مدنی و دادستانهای کل ایالتهای دموکرات از ۲۲ ایالت در جریان است که این فرمان را نقض آشکار قانون اساسی میدانند.
دادستانهای کل ایالتهای دموکرات یادآور شدند که تفسیر بند شهروندی قانون اساسی، ۱۲۷ سال پیش زمانی تقویت شد که دیوان عالی ایالات متحده حکم داد کودکانی که از والدین غیرشهروند در ایالات متحده متولد میشوند نیز حق دریافت شهروندی دارند.
اصلاحیه چهاردهم در سال ۱۸۶۸، پس از جنگ داخلی، تصویب شد و تصمیم جنجالی دیوان عالی در پرونده “درد اسکات” را که اعلام کرده بود حمایتهای قانون اساسی شامل سیاهپوستان برده نمیشود، لغو کرد.
وزارت دادگستری ایالات متحده، در گزارشی که اواخر چهارشنبه منتشر شد، این فرمان را “بخشی جداییناپذیر” از تلاشهای رئیسجمهور برای اصلاح سیستم مهاجرتی این کشور و رسیدگی به “بحران جاری در مرزهای جنوبی” خواند.
برت شومات در جلسه روز پنجشنبه استدلال کرد که این فرمان با قانون اساسی همخوانی دارد و هر حکمی که مانع از اجرای آن شود، “قطعاً نامناسب” خواهد بود.
در همین حال، ۳۶ نفر از نمایندگان جمهوریخواه کنگره، روز سهشنبه بهصورت جداگانه لایحهای را پیشنهاد کردند که تابعیت خودکار را تنها به کودکانی که والدینشان شهروند یا مقیم دائم قانونی هستند، محدود میکند.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
* فرستاده ویژه خاورمیانه قرار است رهبری رسیدگی به نگرانیهای آمریکا درباره برنامه هستهای تهران را بر عهده گیرد
دونالد ترامپ قصد دارد «استیو ویتکوف»، فرستاده ویژه خود در امور خاورمیانه، را مسئول رسیدگی به نگرانیهای واشنگتن درباره ایران کند. به گفته افرادی که از این موضوع اطلاع دارند، این اقدام نشان میدهد که رئیسجمهور ایالات متحده پیش از افزایش فشار بر تهران مایل است دیپلماسی را آزمایش کند.
ویتکوف، که یک سرمایهگذار در حوزه املاک است و نقش کلیدی در برقراری آتشبس غزه داشت، انتظار میرود تلاشها برای رسیدگی به برنامه هستهای ایران را در قالب مأموریت گستردهتر ترامپ برای «پایان دادن به جنگها» در منطقه رهبری کند.
ترامپ در سال ۲۰۱۸ ایالات متحده را از توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی خارج کرد و سپس تحریمهای شدیدی اعمال کرد و هشدار داد که اگر تهران با واشنگتن وارد رویارویی شده و به دنبال تسلیحات هستهای برود، «پایان رسمی ایران» خواهد بود.
در دوران انتقال قدرت، تیم ترامپ اقدامات احتمالی را برای بازگرداندن کمپین «فشار حداکثری» بر ایران طراحی کرد، از جمله اعمال تحریمهای جدید یا سختگیری بیشتر در اجرای تحریمهای موجود.
اما ترامپ و مشاورانش در دیدارهای اولیه اعلام کردهاند که میخواهند مسیر جلوگیری از رویارویی گستردهتر با ایران را باز نگه دارند. برخی از مقامات ترامپ به دیپلماتهای خارجی و همکاران خود گفتهاند که انتظار دارند ویتکوف رهبری تلاشها برای بررسی امکان دستیابی به یک توافق دیپلماتیک را بر عهده بگیرد.
یک مقام پیشین اسرائیلی گفت: «من تصور نمیکنم که دولت [ترامپ] در آغاز دوره خود، پیش از آنکه تمام راههای دیگر را امتحان کند، از زور استفاده کند. این با رویکردی که [ترامپ] اعلام کرده، یعنی جنگهایی که با [دولت بایدن] شروع شدند، او میخواهد آنها را پایان دهد، همخوانی ندارد.»
رؤسایجمهور مختلف آمریکا پس از آنکه جورج دبلیو بوش تلاشهای دیپلماتیک درباره برنامه هستهای ایران را آغاز کرد، مقامهای ارشدی را برای مذاکره با ایران منصوب کردند. با این حال، این غیرمعمول است که یک فرستاده ویژه مسئولیت هر دو موضوع، یعنی مناقشه اسرائیل-فلسطین و روابط واشنگتن با ایران را بر عهده گیرد.
تمرکز اصلی ویتکوف همچنان بر اجرای آتشبس غزه باقی خواهد ماند. ترامپ همچنین «مورگان اورتگاس»، سخنگوی وزارت خارجه در دوره نخست ریاستجمهوری خود که تجربه فعالیت در خاورمیانه را دارد، برای معاونت ویتکوف منصوب کرده است.
مقامات آمریکایی میگویند جزئیات کامل رویکرد ترامپ در قبال تهران و مأموریت ویتکوف همچنان در حال شکلگیری است. اما برخی از انتصابات اخیر رئیسجمهور آمریکا نشاندهنده وجود جناحی در دولت است که احتمال مذاکره با ایران را بررسی میکند و نسبت به حمله به برنامه هستهای این کشور که از سوی مخالفان سرسخت ایران در دولتهای آمریکا و اسرائیل مطرح شده، تردید دارند.
مایکل دیمینو، مقام ارشد جدید ترامپ در امور خاورمیانه در پنتاگون، پیشتر یکی از مقامات سیا بود که در یک اندیشکده تأمین مالیشده توسط بنیاد کوک از رویکرد خویشتندارانه در برخورد با تهران حمایت کرده بود. البریج کلبی، نامزد ترامپ برای سمت معاون وزارت دفاع در امور سیاستگذاری، نیز نسبت به هرگونه اقدام نظامی علیه ایران هشدار داده است.
سایر اعضای تیم سیاست خارجی ترامپ رویکردی سختگیرانهتر اتخاذ کردهاند، از جمله مشاور امنیت ملی، مایک والتز، و وزیر امور خارجه، مارکو روبیو. روبیو در جلسه تأییدیه خود گفت که از «هر ترتیبی که به ما امنیت و ثبات در منطقه بدهد اما با دیدگاهی واقعبینانه باشد» حمایت میکند.
در پاسخ به پرسشی درباره نقش ویتکوف و رویکرد دولت نسبت به ایران، برایان هیوز، سخنگوی شورای امنیت ملی ترامپ، گفت: «در حال حاضر چیزی برای اعلام نداریم.»
مقامات غربی معتقدند که ایران پس از جنگ چند جبههای اسرائیل در خاورمیانه، که حماس و حزبالله را بهطور قابلتوجهی تضعیف کرد، در ضعیفترین نقطه خود طی دهههای اخیر قرار دارد. اسرائیل و ایالات متحده ادعا میکنند که حمله تلافیجویانه به ایران در سال گذشته بخش عمدهای از سامانههای دفاع هوایی این کشور را نابود کرد، هرچند تهران این ادعا را رد کرده است.
جمهوری اسلامی ایران نیز نشان داده که برای گفتگوها آمادگی دارد، هرچند تحلیلگران میگویند رسیدن به شرایطی که بتواند توافقی ممکن را رقم بزند، برای ترامپ و ایران چالش بزرگی خواهد بود. سازمان ملل در ماه دسامبر هشدار داد که ایران اقداماتی برای افزایش «چشمگیر» ذخایر اورانیوم غنیشده نزدیک به سطح تسلیحاتی انجام داده است.
ترامپ در سال ۲۰۱۸ ایالات متحده را از توافق هستهای میان شش قدرت جهانی و ایران خارج کرد. بریتانیا، فرانسه و آلمان تمایل دارند که با ایالات متحده به یک رویکرد هماهنگ در خصوص اقداماتی که باید پس از پایان عملی این توافق در ماه اکتبر انجام شود، دست یابند، به گفته دیپلماتها.
محمدجواد ظریف، معاون رئیسجمهور ایران در امور راهبردی، این هفته در داووس گفت که امیدوار است ترامپ در تعاملات خود با ایران «جدیتر، متمرکزتر و واقعبینانهتر» باشد.
او گفت خروج ایالات متحده از توافق هستهای نتوانسته ایران را «منصرف» کند، اما هزینههای سنگینی بر مردم و دولت ایران تحمیل کرده است. در پاسخ به این پرسش که آیا ایران توافقی را که متوقف کردن حمایت ایران از گروههای نیابتی منطقهای را الزامآور کند، در نظر میگیرد، او گفت: «ما هرگز نیروی نیابتی نداشتیم.»
امکان تصدی ویتکوف در مسائل ایران، برخی از مخالفان سرسخت ایران در کنگره و دیگر نقاط واشنگتن را نگران کرده است؛ آنها بیم دارند که او در تلاش برای رسیدن به یک توافق احتمالی، فشار بر ایران را خیلی زود کاهش دهد.
یکی از مقامهای ارشد جمهوریخواه در کنگره گفت: «او همین حالا دارد فشار بر حماس، حزبالله و ایران را کاهش میدهد و در این روند، گروگانهای آمریکایی را رها کرده و امنیت اسرائیل را به خطر میاندازد.» او افزود: «او مرتباً میگوید میداند ترامپ چه میخواهد، اما درک نمیکند که ترامپ به چه باور دارد.»
فایننشال تایمز / فیلیشیا شوارتز، واشنگتن / پنجشنبه ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵
***
استیو ویتکاف کیست؟
گزارشها حکایت از آن دارند که استیو ویتکاف، فرستاده دونالد ترامپ به خاورمیانه، با اتخاذ روشی متمایز از دیپلماتها بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را مجبور کرده است تا توافق آتشبس میان حماس و تلآویو در غزه را تا قبل از ۲۰ ژانویه بپذیرد.
پیش از آن انتظار میرفت ضربالاجل برای برقراری آتشبس میان حماس و اسرائیل تا قبل از ۲۰ ژانویه که خواسته ترامپ بود پایان یابد اما ویتکاف با انجام یک اقدام قاطعانه، دیپلماسی را بر «شبات»، روز تعطیلی هفتگی یهودیان الویت داد.
به گزارش روزنامه هاآرتص، فرستاده ویژه ترامپ به خاورمیانه، از قطر با دفتر بنیامین نتانیاهو تماس گرفت تا اطلاع دهد که روز بعد به اسرائیل میآید.
دستیاران نخستوزیر اسرائیل به او توضیح دادند که این دیدار در میانه روز «شبات» است و هیچ دیداری تا غروب شنبه امکانپذیر نخواهد بود. این آیین از غروب جمعه آغاز میشود و در غروب شنبه به پایان میرسد.
اما ویتکاف اصرار داشت که این دیدار بدون توجه به زمان شبات انجام شود. سرانجام نتانیاهو تحت فشار او تسلیم شد و موافقت کرد که بعدازظهر شنبه با فرستاده دونالد ترامپ به خاورمیانه دیدار کند.
او مانند یک دیپلمات صحبت نمیکند
هاآرتص در گزارشی به نقل از یک دیپلمات ارشد اسرائیلی نوشت «ویتکاف یک دیپلمات نیست. او مانند یک دیپلمات صحبت نمیکند و علاقهای به رعایت آداب و پروتکلهای دیپلماتیک ندارد.»
بنا به گفته این دیپلمات اسرائیلی، فرستاده ویژه ترامپ به خاورمیانه یک «تاجری» است که میخواهد به سرعت به توافق برسد و به شیوهای غیرعادی تهاجمی جلو میرود.
روزنامه تایمزاسرائیل در گزارشی به نقل از مقامهای کشورهای عربی نوشت ویتکاف در یک جلسه بیش از بایدن در ۱۵ ماه گذشته بر نتانیاهو تأثیر گذاشته است.
فرستاده جدید آمریکا به خاورمیانه که برای عموم مردم کمتر شناخته شده است، یک بازرگان املاک و مستغلات در نیویورک است.
ویتکاف که کار خود را در دهه ۱۹۸۰ با خرید ساختمانهای فرسوده در هارلم و برانکس آغاز کرده بود، با لارنس گلاک، شرکتی به نام «استلار» تاسیس کردند که ترکیبی از نامهای «استیو» و «لری» بود. با گذر زمان، ویتکاف وارد بازار ساختمانهای اداری منهتن شد و پس از رکود بازار املاک در اواخر دهه ۱۹۸۰، ساختمانها را با قیمتهای پایین خریداری کرد.
مدافع سرسخت اسرائیل
ویتکاف که از مدافعان سرسخت اسرائیل است، اگرچه هیچ تجربه رسمی در دیپلماسی ندارد، اما تجربههای تجاری او در خاورمیانه، از جمله فروش هتل پارک لین به صندوق سرمایهگذاری قطر، نشاندهنده روابط گسترده او در این منطقه است.
او از جمله افرادی بود که به هنگام سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا در ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۴ حضور داشت. در آن زمان، بسیاری از نمایندگان دموکرات ترجیح دادند که سخنرانی نخستوزیر اسرائیل را تحریم کنند.
رابطه ویتکاف و ترامپ به سال ۱۹۸۶ بازمیگردد، زمانی که ویتکاف بهعنوان وکیل املاک برای شرکت حقوقی «Dreyer & Traub» کار میکرد و ترامپ یکی از مشتریان این شرکت بود. رابطه ویتکاف و ترامپ طی دههها عمیقتر شد.
همراه ترامپ در زمین گلف
در سپتامبر گذشته، ترامپ و ویتکاف در مارالاگو مشغول بازی گلف بودند که ترامپ برای بار دوم مورد سوءقصد از سوی یک فرد مسلح قرار گرفت.
بر اساس تحقیقات مؤسسه آمریکایی پروپابلیکا، ویتکاف با داشتن ثروتی معادل ۵۰۰ میلیون دلار، بیش از دو میلیون دلار به ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ کمک کرده است.
همبازی قدیمی ترامپ در زمینهای گلف همچنین در لحظات دشوار سیاسی ترامپ، مانند دادگاههای اخیرش، در کنار او ایستاد. ویتکاف فردی بود که در دادگاه کلاهبرداری مدنی ترامپ بهعنوان شاهد متخصص در زمینه توسعه املاک شهادت داد.
منابع: فایننشال تایمز، یورونیوز فارسی
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
هنوز چند روزی از نخستین فرمانهای اجرایی دونالد ترامپ، چهل و هفتمین رئیسجمهور آمریکا نگذشته که سیل واکنشها به آنها آغاز شده است. خروج دوباره آمریکا از پیمان آبوهوایی پاریس یکی از این فرمانهای اجرایی واکنشبرانگیز است.
مایکل بلومبرگ، میلیاردر آمریکایی و صاحب شبکه تلویزیونی بلومبرگ میگوید، همراه با بنیاد خود آماده جبران کسری بودجهای است که بر اثر تصمیم ترامپ برای این پیمان پدید خواهد آمد.
این کارآفرین و شهردار سابق نیویورک از حزب دموکرات که اکنون فرستاده ویژه سازمان ملل متحد برای حفاظت از آب و هواست اعلام کرد، همچون دوره پیشین ریاست جمهوری ترامپ حاضر است در پر کردن خلاء مالی ناشی از این تصمیم برای این پیمان که نزدیک به ۱۰ سال پیش تحت نظارت سازمان ملل متحد منعقد شد نقش ایفا کند.
هدف از پیمان پاریس که تقریبا همه کشورهای جهان را شامل میشود محدود کردن گرمایش زمین از طریق کاهش انتشار گازهای گلخانهای است.
بلومبرگ با اشاره به این که این تصمیم در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ نیز اتخاذ شد گفت: «در فاصله بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ ـ در دوره انفعال در سطح فدرال ـ شهرها، ایالتها، شرکتها و عموم مردم تعهدات ایالات متحده را بر عهده گرفتند و اکنون ما آمادهایم که این کار را باز هم انجام دهیم.»
ایالات متحده به طور معمول ۲۲درصد بودجه دبیرخانه آب و هوایی سازمان ملل را تأمین میکند. هزینههای عملیاتی این امر برای سالهای ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۵، ۸۸ میلیون و ۴۰۰ هزار یورو برآورد شده است.
نخستین بار که ترامپ در دوره قبلی ریاست جمهوریاش از پیمان پاریس خارج شد بلومبرگ متعهد شد که تا ۱۵ میلیون دلار در حمایت از کنوانسیون آب و هوایی سازمان ملل متحد (UNFCC) پرداخت کند.
سایمون استیل، دبیر اجرایی این کنوانسیون میگوید، مشارکت کشورها در این پیمان برای حفظ توانایی سازمان ملل در حمایت از کشورها برای عمل به تعهدات پاریس و تضمین آیندهای با چشمانداز کاهش گازهای زیانآور “تعیینکننده” است.
تصمیم ترامپ برای خروج آمریکا از پیمان پاریس در شرایطی اتخاذ شده که روزبهروز پیامدهای شدید آب و هوایی ناشی از گرمایش زمین، نظیر طوفان و جنگلسوزی بیشتر نمایان میشود. با این حال او میگوید، در بنیان علمی این که تغییرات اقلیمی منشاء انسانی دارد شک دارد.
پیمان پاریس در سال ۲۰۱۵ در سطح بینالمللی منعقد شد و هدف از آن محدود کردن گرمایش زمین به زیر دو درجه یا در صورت امکان یکونیم درجه سانتیگراد نسبت به دوران پیشاصنعتی است.
غیر از آمریکا که دومین تولیدکننده گازهای گلخانهای در سراسر جهان است تا کنون هیچ کشور دیگری از مجموع ۲۰۰ کشور امضاکننده از این پیمان خارج نشدهاند. تا زمانی که خروج آمریکا از پیمان حالت اجرایی به خود بگیرد یک سال مهلت وجود دارد.
دویچه وله فارسی
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
عبدالحکیم حقانی و هبتالله آخوندزاده
دادستان دیوان کیفری بینالمللی در لاهه هلند روز پنجشنبه ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵، اعلام کرد که درخواست صدور دستورات بازداشت برای دو رهبر طالبان در افغانستان، از جمله هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، را ارائه کرده است و آنها را به اتهام جنایات علیه بشریت به دلیل تبعیض گسترده علیه زنان و دختران متهم کرده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، در بیانیهای که توسط دفتر کریم خان، دادستان کل صادر شد، آمده است که شواهد جمعآوریشده در جریان تحقیقات، دلایل معقولی را برای باور به این موضوع فراهم میکند که آخوندزاده و عبدالحکیم حقانی، که از سال ۲۰۲۱ به عنوان رئیس قوه قضاییه خدمت کرده است، “مسئولیت کیفری جنایت علیه بشریت بر اساس جنسیت را بر عهده دارند.”
در این بیانیه آمده است که آنها “مسئولیت کیفری آزار و اذیت دختران و زنان افغان و همچنین افرادی که طالبان آنها را مطابق با انتظارات ایدئولوژیک خود از هویت یا بیان جنسیتی نمیپنداشتند و افرادی که طالبان آنها را متحدان دختران و زنان میدانستند” را بر عهده دارند.
دادستان دیوان لاهه گفت که این آزار و اذیت از حداقل ۱۵ اوت ۲۰۲۱ تا به امروز در سراسر قلمرو افغانستان رخ داده است و ادامه دارد.
رهبران طالبان بلافاصله به بیانیه دادستان دیوان کیفری لاهه واکنشی نشان ندادند.
اکنون این هیئت سه نفره قضایی در دیوان کیفری بینالمللی است که باید در مورد درخواست دادستانی که مهلت مشخصی ندارد، تصمیمگیری کند. چنین رویههایی به طور متوسط سه ماه طول میکشد.
در ماه اوت سال گذشته، طالبان مجموعه طولانی از قوانین حاکم بر «اخلاق» را مطابق با قوانین اسلامی شریعت تدوین کرد. این قوانین توسط وزارت اخلاق اجرا میشود که میگوید هزاران نفر را به دلیل نقض قوانین بازداشت کرده است.
دادستان دیوان کیفری بینالمللی میگوید که دفتر او در حال نشان دادن تعهد خود برای پیگیری مسئولیتپذیری برای جرایم مبتنی بر جنسیت است و تفسیر طالبان از شریعت نمیتواند توجیهی برای نقض حقوق بشر یا جنایات باشد.
دادستان گفت: «زنان و دختران افغان و همچنین جامعه LGBTQI+ با آزار و اذیت بیسابقه، غیرقابل قبول و مداوم طالبان روبرو هستند. اقدام ما نشان میدهد که وضعیت موجود برای زنان و دختران در افغانستان قابل قبول نیست.»
از زمان بازگشت طالبان اسلامگرای افغانستان به قدرت در سال ۲۰۲۱، این گروه حقوق زنان را محدود کرده است، از جمله محدودیتهای تحصیل، کار و استقلال عمومی در زندگی روزمره.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
امروز پنجشنبه (۴ بهمن ۱۴۰۳) ساعت ۸:۳۰ صبح به وقت اروپای مرکزی، نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح و فعال حقوق بشر، در نشستی مجازی با هیئت حقوق زنان در سنای فرانسه و مجلس ملی سخنرانی کرد.
نرگس محمدی از تهران، خواستار اقدامی قاطع در سطح بینالمللی برای جرمانگاری آپارتاید جنسیتی شد و این مبارزه را یک وظیفه تاریخی، جهانی و فمینیستی توصیف کرد.
او خطاب به نمایندگان سنا و مجلس ملی فرانسه گفت: «از شما به عنوان دغدغهمندان حقوق زنان تقاضا دارم برای جرمانگاری آپارتاید جنسیتی جسورانه و پیشتازانه بهپاخیزید و اقدام کنید. این رسالتی تاریخی، جهانی و فمینیستی است. مبارزه با آپارتاید جنسیتی نه فقط اقدامی برای رهایی زنان از انقیاد و فرودستی است بلکه هموار کردن راه دموکراسی، صلح و آزادی است. نمیتوان نیمی از جامعه را تحت سلطه و انقیاد، نادیده گرفت و از دموکراسی و آزادی و برابری سخن گفت.»
محمدی که تاکنون به بیش از ۳۶ سال زندان، ۱۴۵ ضربه شلاق محوم شده و تجربه ۱۳۵ روز حبس در سلول انفرادی را دارد، هماکنون در اقدامی از نافرمانی مدنی خارج از زندان به سر میبرد. او که در ۱۳ آذر ۱۴۰۳ بهطور موقت و به دلایل پزشکی به مدت ۲۱ روز از زندان اوین به مرخصی درمانی اعزام شده بود، طبق حکم رسمی باید چهارم دی به زندان بازمیگشت. اما در اقدامی اعتراضی، از تسلیم شدن به مقامات زندان سر باز زد.
در هفت دی، وکیل او، مصطفی نیلی، با استناد به گزارشهای پزشکی مستقل، درخواست تمدید مرخصی پزشکی او را به دادستانی ارائه کرد. در ۱۰ دی، سازمان پزشکی قانونی ایران لزوم ادامه روند درمانی او را تایید کرد. اما تصمیم نهایی همچنان در اختیار دادستانی است.
متن کامل سخنرانی نرگس محمدی:
رئیس محترم مجلس سنا
رئیس محترم پارلمان فرانسه
نمایندگان محترم
بسیار خرسندم که امروز در میان شما هستم و از شما سپاسگزارم که در این جلسه حضور دارید. حضور شما در این نشست نشاندهندهی علاقه شما به حقوق بشر و حقوق زنان است. از این فرصت استفاده میکنم تا پیام واضح و مستقیمی را به شما و علاقمندان به دموکراسی، آزادی و برابری در جهان برسانم.
ابتدا تصریح میکنم من یک فعال مدنی هستم که برای تحقق جامعهی مدنی قدرتمند در ایران تلاش میکنم. یک فعال حقوق بشر و حقوق زنان هستم که علیه نقض آن و برای تحقق آن مبارزه میکنم. باور دارم که اساساً دموکراسی بدون تحقق حقوق زنان بیمعناست. در جامعهای که مردم، نهاد مدنی قدرتمند مستقل نداشته باشند، آزادی بیان و عقیده وجود نداشته باشد، زنان از حقوق انسانی و برابر محروم باشند و حقوق بشر تضمین نشده باشد، حتی انتخابات امری مغالطهگر به شمار میآید و نمیتواند نشاندهندهی دموکراسی واقعی باشد. جمهوری اسلامی نهادهای مدنی ما را سرکوب میکند، زنان را از حقوق انسانی محروم میکند، از اعدام برای ایجاد رعب و وحشت استفاده میکند و ناقض فاحش حقوق بشر است.
نکتهی مهم دیگر، به دلیل اینکه جمهوری اسلامی یک رژیم استبدادی دینی است که اساساً ظرفیت دموکراسی، حقوق بشر و حقوق زنان را ندارد و طی دهههای گذشته آشکارا نشان دادهاست که امکان اصلاحپذیری را هم ندارد، لذا بر پایان دادن به استبداد دینی و گذار از جمهوری اسلامی باور داشته و تلاش میکنم.
نمایندگان محترم
زنان ایران طی چهل و شش سال گذشته مبارزه علیه تبعیض، ستم و سلطه بر زنان را ادامه دادهاند. از ۱۷ اسفند سال ۱۳۵۷ که خیابانهای شهر شاهد حضور زنان معترض جامعه بود تا روزهای جنبش مهسا ـ ژینا امینی؛ جنبش باشکوه ‟زن، زندگی، آزادی‟ زنان دست از مبارزه نکشیدهاند. ما سکوت نکردهایم، جنگیدهایم، بازداشت و روانهی سلولهای انفرادی بندهای هولناک امنیتی شدهایم، محاکمه و به زندانهای طولانی محکوم و زندانی شدهایم. شغلهایمان، حتی فرزندانمان و زندگیهایمان را از دست دادهایم. زنان بیشماری، بینام و بینشان، تحت ستم و تبعیض سیستماتیک یک رژیم دینی از پستوی خانهها تا خیابانها و پای چوبههای دار زندانها، جان خود را از دست دادهاند.
من اعلام میکنم آنچه رژیم تحت عنوان قانون، مذهب، فرهنگ، تبلیغات، رسانههای حکومتی، آموزش و پرورش حکومتی بر سر زنان این سرزمین آوار کردهاست، مصداق بارز آپارتاید جنسیتی است.
نمایندگان محترم
از شما به عنوان دغدغهمندان حقوق زنان تقاضا دارم برای جرمانگاری آپارتاید جنسیتی جسورانه و پیشتازانه به پاخیزید و اقدام کنید. این رسالتی تاریخی، جهانی و فمنیستی است. مبارزه با آپارتاید جنسیتی نه فقط اقدامی برای رهایی زنان از انقیاد و فرودستی است بلکه هموار کردن راه دموکراسی، صلح و آزادی است. نمیتوان نیمی از جامعه را تحت سلطه و انقیاد، نادیده گرفت و از دموکراسی و آزادی و برابری سخن گفت.
نمایندگان محترم
اکنون که با شما صحبت میکنم چوبههای دار در زندانهای سراسر سرزمینم به دست جلادان برافراشته شدهاست. هر روز در این سرزمین سرهای جوانان بر طنابهای دار مینشیند و جامعه روز به روز خشمگینتر میشود.
جمهوری اسلامی پس از پانزده سال دوباره به اعدام زنان روی آورده است. آنها تلاش دارند انتقام جنبش زن، زندگی، آزادی را از زنان بگیرند. طناب دار پخشان عزیزی و وریشه مرادی را که در بند زنان زندان اوین محبوسند بر بالای سر زنان تاب میدهند تا زنان شجاع و آگاه ایران را وادار به عقبنشینی کنند. از شما میخواهم در پاره کردن طناب دار از گردن آنها دستهایتان را به دست ما بدهید.
تقاضا دارم صدای اعتراض مردم ایران و حامی مطالبات آنان باشید. ما برای گذار از رژیم دینی استبدادی اراده کردهایم. در کنار مردم ایران بایستید.
برای توقف اعدام که هر روز افزایش مییابد، برای تحقق حقوق بشر و حقوق زنان، رژیم جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارید. به جای عادیسازی رژیمی که مرتکب جنایت علیه بشریت است، مکانیزمهای بینالمللی مانند صلاحیت قضایی جهانی را برای پاسخگو کردن مقامات این رژیم در اولویت قرار دهید.
امروز از دولت فرانسه از طریق پارلمان و مجلس سنا این کشور میخواهم حقوق بشر را پیششرط و محور اصلی هر نوع مذاکرهای با رژیم جمهوری اسلامی قرار دهند. تأکید میکنم هر مذاکرهای با جمهوری اسلامی بدون اعتنا به حقوق اساسی مردم ایران، حقوق بشر، حقوق زنان و جامعهی مدنی، تقویت استبداد دینی و تضعیف مبارزهی مردم ایران برای رسیدن به دموکراسی، آزادی و برابری خواهد بود.
امید و یقین دارم مبارزات مردم ایران برای رهایی از استبداد و گذار مسالمتآمیز به دموکراسی محقق خواهد شد و شما شاهد پیروزی ما خواهید بود.
زن ـ زندگی ـ آزادی
نرگس محمدی
۴ بهمن ۱۴۰۳
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
دونالد ترامپ روز دوشنبه ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، به عنوان ۴۷مین رئیسجمهور ایالات متحده مجددا در کاخ سفید مستقر شد. به گزارش بلومبرگ اولین برنامه اعمال تحریمهای سختگیرانه ترامپ بر اقتصاد ایران ممکن است یک ماه دیگر اجرایی شود. بنا به همین خبرگزاری “این بسته تحریمی بزرگ خسارت ۳۰ میلیارد دلاری در فروش نفت ایران خواهد داشت؛ عددی معادل ۷۵٪ درآمد سالانه فروش نفت ایران است”. سیاستهای سختگیرانه میتواند تحریمهای فعلی را تشدید، تعمیق یا گسترش دهد و اقتصاد ایران را در سطوح گوناگون: کلان، میانه و خُرد در نوردد.
البته رژیم ولایی نیز دست بسته نیست و با تکیه بر تجربه گذشته و ابزارهایی که در اختیار دارد میتواند راهکارهایی را برای مقابله با سیاستهای سختگیرانه ترامپ اتخاذ نماید. بنابراین این فرایند نوعی “بازی” از سوی طرفین است که انتظار میرود در عرصه سیاسی، حقوقی، حقیقی، اقتصادی، نهادی جریان یابد. تحریمها و محدودیتهای جدید، اثرات چندجانبه و بلندمدتی بر اقتصاد، جامعه و سیاست ایران خواهند داشت. با این حال، میزان این پیامدها به توانایی حاکمیت ولایی در مدیریت منابع داخلی و استفاده از فرصتهای خارجی بستگی دارد. البته سیاستهای تحریمهای سختگیرانه کاخ سفید تنها در عرصه اقتصادی باقی نمیماند و بعید نیست به عرصههای سیاسی، اجتماعی و سپس امنیتی سرریز شود.
تحریمهای گسترده و سختگیرانه جدید که از سوی کاخ سفید در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ اعمال میشوند، در شرایطی خاصی به منصه ظهور میرسند. نخست اینکه حاکمیت ولایی “عمق استراتژیک” و “محور مقاومت هلال شیعی ” را از دست داده است. دوم اینکه این اروپای امروز به دلیلاش اشغال خاک اوکراین از سوی روسیه پوتین و همکاری رژیم ولایی در این اقدام، امادگی بیشتری برای هماهنگی با کاخ سفید در جهت اجرای سیاستهای تحریمهای سختگیرانه را دارد. افزون بر این رژیم ولایی هنوز در لیست سیاه FATF و انزوای بانکی قرار دارد و پیامدهای 8 سال تحریم مداوم را بر اقتصاد ایران سنگینی میکند. با توجه به شرایطی که ذکر آن آمد به نظر میرسد، اجرای سیاستهای تحریمهای سختگیرانه پیامدهای زیر را- که به فشردگی بررسی شده و در جدول خلاصه شده است. به دنبال داشته باشد.
کاهش صادرات نفت و معیانات گازی و مشتقات نفتی:
با تشدید تحریمها، صادرات نفت ایران که هماکنون در سطح پایینی قرار دارد، احتمالاً کاهش بیشتری را تجربه خواهد نمود. مشتریان اصلی ایران – که عمدتا دلالان و بنگاههای صوری و چینی هستند-تحت فشار آمریکا خرید نفت را کاهش یا متوقف خواهند کرد. در صورت فروش نفت، ایران مجبور به ارائه تخفیفهای سنگین یا استفاده از مسیرهای غیررسمی خواهد بود. این رویکرد درآمد نهایی ناشی از صدور نفت و مشتقات آنرا کاهش خواهد داد و افزایش کسری بودجه دولت را رقم خواهد زد.
کاهش سهم صادرات غیرنفتی:
تحریمهای جدید صادرات محصولات غیرنفتی شامل معیانات گازی و مشتقات نفتی (پتروشیمی، فلزات و ...) است وآن را نیز محدود خواهند کرد و بدین ترتیب سهم صادرات غیرنفتی در کل صادرات نیز کاهش خواهد یافت.
تراز تجاری:
با کاهش صادرات نفت و غیرنفتی، و کاهش رشد اقتصادی در نظام اقتصادی ایران انتظار میرود تراز تجاری منفیتر خواهد شد. بنابراین واردات کالاهای ضروری نیز به دلیل محدودیتهای ارزی و تحریمها کاهش خواهد یافت. تراز منفی به معنای فشار بیشتر بر بازار ارز ایران بوده و در نتیجه افزایش قیمت دلار اجتناب ناپذیر خواهد بود.
کسری بودجه دولت:
کاهش درآمدهای نفتی و غیرنفتی باعث افزایش کسری بودجه دولت خواهد شد. در نتیجه، دولت حسب المعمول به چاپ پول یا افزایش مالیاتها متوسل میشود که اثرات منفی بیشتری بر اقتصاد دارد. اقتصاد ایران تحت سیطره بودجه و کسری آن قرار دارد، بنابراین هر تنشی در بودجه و پیامدهای آن بر کسر بودجه مستقیما بر سایر متغیرهای کلان اقتصادی نظیر تولید ناخالص داخلی، تورم و اشتغال موثر خواهد بود.
عرضه پول:
پیامد کسری بودجه دولت بنا به تجربه گذشته و محدودیتهای مالی حاکمیت، چاپ پول برای جبران کسری بودجه موجب افزایش نقدینگی و تورم افسارگسیخته میشود که ارزش ریال را بیشتر تضعیف میکند.
تولید ناخالص داخلی (GDP) و رشد اقتصادی:
تحریمهای جدید طبیعتا به کاهش تولیدات صنعتی و صادرات نفتی منجر میشود و فشار بیشتری بر رشد اقتصادی وارد کنند. با کاهش درآمدهای نفتی و غیرنفتی، GDP کاهش بیشتری خواهد یافت. بدین ترتیب انتظار میرود اقتصاد ایران کوچکتر شود. میانگین رشد اقتصادی که در سالهای اخیر غالبا در محدوده منفی بوده است، تحت تأثیر تحریمهای جدید عمیقتر خواهد شد. کاهش سرمایهگذاری خارجی، محدودیت در واردات فناوری و مواد اولیه، و کاهش صادرات نفتی رشد اقتصادی را منفیتر خواهد کرد.
تورم:
تحریمها علاوه بر تکانههای روانی بر اقتصاد ایران، موجب افزایش هزینههای واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه خواهند شد که تورم را تشدید میکند. کاهش ارزش ریال نیز فشار تورمی بیشتری ایجاد خواهد کرد. این امر به افزایش فشار اقتصادی بر خانوارها و کاهش قدرت خرید منجر میشود.
نرخ ارز:
با کاهش درآمدهای ارزی و محدودیت در دسترسی به ذخایر ارزی، ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی بیشازپیش کاهش خواهد یافت. بازار ارز تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت.
نرخ بیکاری:
محدودیت در صادرات و تولید بنگاهها و موسسات به دلیل تحریمها، کاهش دسترسی به ارز، به تعطیلی واحدهای تولیدی و افزایش نرخ بیکاری میانجامد.
واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای:
محدودیتهای تجاری موجب کاهش واردات کالاهای واسطهای و سرمایه ایی خواهد شد که برای تولیدات داخلی حیاتی هستند، مثل قطعات یدکی و فناوریهای پیشرفته که این به نوبه خود بر تولید کالا و خدمات تاثیر گذاشته پیامدهای منفی بر نرخ اقتصادی خواهد داشت.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI):
تحریمها جذابیت ایران برای سرمایهگذاری خارجی را کاهش میدهند. لیست سیاه FATF نیز ریسک سرمایهگذاری در ایران را به شدت افزایش میدهد. بنابراین سرمایه خارجی محیط امنی را برای فعالیت اقتصادی نیافته و از ایران میگریزد.
فرار سرمایه داخلی:
فرار سرمایه معمولاً در شرایطی رخ میدهد که سرمایهگذاران داخلی نسبت به آینده اقتصادی کشور اطمینان ندارند. این بیاعتمادی میتواند ناشی از نوسانات شدید ارزی، تورم بالا، یا عدم پیشبینیپذیری سیاستهای اقتصادی باشد. از نشانههای فرار سرمایه در ایران خرید خانه از سوی ایرانیان در ترکیه است. به گزارش رسانهها، در سال ۲۰۲۴ ایرانیها درمیان خریداران خارجی خانه در ترکیه در ردیف دوم قرار گرفتند. سرمایهگذاران خارجی با مشاهده فرار سرمایه از ایران، کشور را به عنوان یک مقصد پرریسک برای سرمایهگذاری در نظر میگیرند.
فرار سرمایه از ایران یکی از عوامل مهمی است که به طور جدی حتی سرمایهگذاران خارجی را از سرمایهگذاری در کشور منصرف میکند. پدیده فرار سرمایه میتواند تأثیرات منفی گستردهای بر تصمیمگیریهای سرمایهگذاران خارجی داشته باشد. فرار سرمایه معمولاً باعث کاهش سرمایهگذاریهای بلندمدت در کشور میشود، چرا که سرمایهگذاران داخلی و خارجی به جای سرمایهگذاری در پروژههای بلندمدت، تمایل دارند سرمایه خود را به مکانهای امنتری منتقل کنند. این امر بر نرخ رشد اقتصادی تاثیر منفی خواهد داشت.
بحران انرژی:
ابربحران انرژی در شرایط فعلی هم اقتصاد ایران را میآزارد و موجب تعطیلی گاه و بیگاه شماری از بنگاهها و موسسات تولیدی و خدماتی و کسب و کارها شده است. هر چند دولت متعهد شده که این ابر بحران را مدیریت نماید اما کاهش درآمدهای نفتی به تأمین مالی پروژههای تولید انرژی آسیب میرساند. محدودیتها در توسعه میادین گازی و نفتی نیاز داخلی را تهدید میکند و بر رشد اقتصادی اثر منفی خواهد داشت.
نرخ بهره:
برای کنترل فشار اقتصادی، دولت ممکن است نرخ بهره را افزایش دهد تا از فرار سرمایه و تورم بیشتر جلوگیری کند. بااینحال، این اقدام میتواند سپرده گذاری در بانکها داخلی را کاهش دهد. البته با توجه به نرخ تورم افسار گسیخته بالا اگر حاکمیت نرخ بهره را افزایش ندهد، انتظار میرود تقاضا برای ارز و طلا و حتی فرار سرمایه از ایران افزایش یابد و سپردههای بانکی کاهش یابد. بدین ترتیب انتظار میرود بانکها به لحظه انفجاری ورشکستی نزدیک شوند.
بورس سهام:
کاهش اعتماد سرمایهگذاران به دلیل تحریمها ارزش سهام را کاهش میدهد. افت بورس نشانهای از بحران اقتصادی و کاهش سرمایهگذاری است.
بخش مالی و بانکی:
محدودیت در انتقالات مالی و فعالیتهای بانکی موجب افزایش هزینههای تجارت و ناکارآمدی بیشتر نظام مالی و بانکی میشود.
ریسکپذیری و پذیرش سرمایهگذاری:
تحریمها و بیثباتی اقتصادی، سرمایهگذاران را به سمت مکانهای امنتر سوق میدهند و جذب سرمایهگذاری جدید دشوار میشود.
روابط تجاری با کشورها:
تحریمها روابط تجاری ایران را محدود میکنند. ایران مجبور به تعامل با کشورهای پرریسک و با شرایط تجاری نامناسب میشود.
ذخایر ارزی:
کاهش درآمدهای صادراتی و مسدود شدن داراییهای خارجی ذخایر ارزی کشور را کاهش داده و واردات کالاهای اساسی را تهدید میکند.
پسانداز ملی:
کاهش درآمد خانوارها و دولت باعث کاهش پسانداز ملی میشود و این مسئله بر سرمایهگذاری و رشد اقتصادی تأثیر منفی میگذارد.
نرخ مشارکت اقتصادی:
افزایش بیکاری و کاهش فرصتهای شغلی نرخ مشارکت اقتصادی را کاهش میدهد و به رکود اقتصادی دامن میزند. چه با کاهش قدرت خرید شهروندان به دلیل تورم و همزمان کاهش فرصتهای شغلی، تقاضا برای کالا و خدمات کاهش یافته و این امر دور باطل بیکاری-رکود و رکود-بیکاری را رقم خواهد زد.
نرخ فقر:
کاهش قدرت خرید شهروندان و افزایش تورم موجب میشود تا سطح و عمق فقر افزایش یابد. به عبارت دیگر تعداد بیشتری از جمعیت به زیر خط فقر سقوط کنند و همچنین فقیران فقیر تر خواهند شد.
شاخص توسعه انسانی(HDI):
کاهش درآمد، افزایش بیکاری، و محدودیت در خدمات بهداشتی و آموزشی موجب افت شدید شاخص توسعه انسانی میشود. در همین راستا، توانایی فیزیکی و آموزشی نیروی کار ایران برای مشارکت در بازار کار و تولید آسیب خواهد دید.
نتیجهگیری:
تشدید تحریمهای آتی کاخ سفید اثرات گستردهای بر اقتصاد ایران دارد. کاهش صادرات نفت و غیرنفتی درآمدهای ارزی را کاهش داده و تراز تجاری را منفیتر میکند. این امر به افزایش نرخ ارز، تورم و کاهش قدرت خرید منجر میشود. کسری بودجه دولت با کاهش درآمدهای نفتی و مالیاتی تشدید شده و چاپ پول یا افزایش مالیاتها، رکود اقتصادی و بیاعتمادی را عمیقتر میسازد. تولید داخلی به دلیل محدودیت واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای آسیب میبیند و نرخ بیکاری افزایش مییابد.
کاهش سرمایهگذاری خارجی و فرار سرمایه داخلی، ذخایر ارزی و توسعه اقتصادی را محدود میکند. همچنین، کاهش کیفیت خدمات عمومی، محدودیت در واردات کالاهای اساسی، و افت ارزش بورس از دیگر پیامدهای اقتصادی تحریمهاست. این شرایط موجب کاهش رشد اقتصادی، بیثباتی مالی، و افزایش نرخ فقر شده و در نهایت شاخص توسعه انسانی را کاهش میدهد.
شماره | آیتم تحریم | پیامدهای اقتصادی نخستین | پیامدهای اقتصادی ثانویه | پیامدهای سیاسی و اجتماعی |
۱ | کاهش صادرات نفت و معیانات گازی | کاهش درآمد ارزی، کاهش تولید نفت | افزایش کسری بودجه، کاهش ذخایر ارزی، کاهش سرمایهگذاری خارجی | افزایش فشار بر اقشار ضعیف، کاهش اعتبار بینالمللی، تضعیف موقعیت دیپلماتیک |
۲ | کاهش سهم صادرات غیرنفتی | کاهش درآمدهای صادراتی، کاهش دسترسی به بازارهای خارجی | کاهش تولید داخلی، بیکاری، افزایش وابستگی به درآمدهای داخلی | تضعیف روابط اقتصادی با سایر کشورها، کاهش توان رقابتی بنگاههای داخلی |
۳ | تراز تجاری | کاهش صادرات و واردات، محدودیت در واردات کالاهای اساسی | افزایش نرخ ارز، تورم، کاهش قدرت خرید | نارضایتی عمومی، گسترش فقر، افزایش شکاف طبقاتی |
۴ | کسری بودجه دولت | کاهش درآمدهای نفتی و غیرنفتی | چاپ پول، افزایش مالیاتها، کاهش بودجههای عمرانی | افزایش نارضایتی مردمی، تضعیف اعتماد عمومی به دولت |
۵ | تولید ناخالص داخلی (GDP) و رشد اقتصادی | کاهش تولید صنعتی، کاهش صادرات | کاهش سرمایهگذاری، کوچکتر شدن اقتصاد، افزایش نرخ بیکاری | افزایش مهاجرت نیروی کار، تضعیف امید به آینده |
۶ | تورم | افزایش هزینههای واردات، کاهش ارزش ریال | کاهش قدرت خرید، کاهش رفاه عمومی | افزایش فقر، افزایش شکاف طبقاتی |
۷ | نرخ ارز | کاهش درآمدهای ارزی، کاهش ذخایر ارزی | کاهش ارزش ریال، افزایش هزینه کالاهای وارداتی | افزایش تورم، نارضایتی عمومی |
۸ | نرخ بیکاری | تعطیلی بنگاههای اقتصادی، کاهش تولید | مهاجرت نیروی کار، کاهش سطح رفاه اجتماعی | گسترش نارضایتی، افزایش جرائم |
۹ | واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای | محدودیت در دسترسی به کالاها و تجهیزات تولید | کاهش تولید داخلی، کاهش بهرهوری، افزایش وابستگی به کالاهای واسطهای وارداتی | کاهش رقابتپذیری اقتصادی، افزایش نارضایتی تولیدکنندگان |
۱۰ | سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) | خروج سرمایهگذاران خارجی، کاهش جذب سرمایهگذاری | کاهش رشد اقتصادی، تضعیف زیرساختهای اقتصادی | کاهش همکاریهای بینالمللی، افزایش انزوای اقتصادی |
۱۱ | فرار سرمایه داخلی به خارج کشور | خروج سرمایههای داخلی، کاهش اعتماد سرمایهگذاران داخلی | کاهش سرمایهگذاری داخلی، کاهش نرخ رشد اقتصادی | کاهش اشتغال، افزایش نابرابری اقتصادی |
۱۲ | تولید انرژی | کاهش تأمین مالی پروژههای انرژی، کاهش تولید نفت و گاز | افزایش وابستگی به واردات انرژی، کاهش ظرفیت تولید داخلی | کاهش توان رقابتی در بازار انرژی، تضعیف موقعیت استراتژیک |
۱۳ | نرخ بهره | افزایش نرخ بهره برای کنترل تورم و فرار سرمایه | کاهش سرمایهگذاری داخلی، افزایش هزینههای تولید | کاهش تولید ناخالص داخلی، افزایش نارضایتی عمومی |
۱۴ | شاخص بورس سهام | کاهش اعتماد سرمایهگذاران، کاهش ارزش سهام | کاهش جذب سرمایه، خروج سرمایهگذاران | افزایش نارضایتی عمومی، تضعیف بازار سرمایه |
۱۵ | بخش مالی و بانکی | محدودیت در انتقالات مالی، بلوکه شدن داراییها | کاهش نقدینگی، کاهش اعتماد به نظام بانکی | افزایش بحران اقتصادی، کاهش توانایی بانکها در ارائه خدمات مالی |
۱۶ | ریسکپذیری و پذیرش سرمایهگذاری | افزایش عدم اطمینان، کاهش تمایل به سرمایهگذاری | کاهش رشد اقتصادی، کاهش توسعه زیرساختها | افزایش فقر، کاهش کیفیت زندگی |
۱۷ | روابط تجاری با کشورها | کاهش تجارت با کشورهای غربی، افزایش وابستگی به کشورهای با ریسک بالا | کاهش تنوع تجاری، افزایش هزینه واردات و صادرات | تضعیف روابط دیپلماتیک، افزایش فشارهای بینالمللی |
۱۸ | ذخایر ارزی | کاهش درآمدهای صادراتی، محدودیت در دسترسی به منابع ارزی | کاهش توانایی واردات کالاهای اساسی، افزایش نرخ ارز | افزایش تورم، گسترش نارضایتی عمومی |
۱۹ | پسانداز ملی | کاهش درآمد خانوارها و دولت، افت نرخ پسانداز | کاهش سرمایهگذاری داخلی، افزایش وابستگی به منابع خارجی | کاهش کیفیت زندگی، افزایش فقر |
۲۰ | عرضه پول | چاپ پول برای جبران کسری بودجه | افزایش نقدینگی، تشدید تورم | افزایش فشار اقتصادی بر خانوارها، کاهش اعتماد عمومی به دولت |
۲۱ | نرخ مشارکت اقتصادی | کاهش فرصتهای شغلی، افزایش بیکاری | کاهش تولید، کاهش درآمد خانوارها | افزایش نارضایتی عمومی، افزایش نرخ مهاجرت |
۲۲ | نرخ فقر | افزایش هزینههای زندگی، کاهش درآمد خانوارها | افزایش نیاز به کمکهای دولتی، کاهش رفاه اجتماعی | گسترش نارضایتی عمومی، افزایش جرائم |
۲۳ | شاخص توسعه انسانی (HDI) | کاهش دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی | کاهش کیفیت زندگی، افزایش شکاف طبقاتی | افزایش نابرابری، کاهش امید به آینده |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
از زمان سقوط حکومت بشار اسد، صدها نفر در درگیریهای فزاینده بین ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه و نیروهای دموکراتیک سوریه تحت رهبری کردها در شمال سوریه کشته شدهاند.
سقوط حکومت بشار اسد در سوریه، در اوایل دسامبر ۲۰۲۴ امیدهایی را برای پایان جنگ داخلی طولانیمدت این کشور ایجاد کرد. با این حال، درگیریها همچنان در شمال سوریه بین گروههای شبهنظامی تحت پوشش ارتش ملی سوریه که از ترکیه حمایت میشود و نیروهای دموکراتیک سوریه که از ایالات متحده حمایت میشود، ادامه دارد. فعلا نشانهای از کاهش این درگیریها وجود ندارد.
وقتی نیروهای مخالف سوریه، تحت رهبری گروه تحریر الشام در اواخر نوامبر شهر حلب را تصرف کردند، ارتش ملی سوریه نیز یک حمله همزمان علیه کردها در این استان انجام داد که باعث آواره شدن دهها هزار نفر از غیرنظامیان شد.
درگیریها با نیروهای دموکراتیک سوریه ادامه یافت و این گروه مناطقی را در غرب رودخانه فرات از جمله تل رفعت و منبج از دست داد.
ارتش ملی سوریه بر روی پل استراتژیک قره قوزاق و سد تشرین بر روی رودخانه فرات و شهر مرزی کردنشین کوبانی در ساحل شرقی رودخانه تمرکز کرده است. این شهر برای کردها اهمیت ویژهای دارد چرا که در آنجا، نیروهای YPG که ستون فقرات اصل نیروهای دموکراتیک سوریه امروزی را تشکیل میدهند، محاصره شدید داعش را در سالهای ۲۰۱۴-۲۰۱۵ تحمل کرده و با حمایت حملات هوایی ایالات متحده آن را دفع کردند.
آرون لوند، پژوهشگر مرکز بینالمللی سنچری و تحلیلگر خاورمیانه در آژانس تحقیقات دفاعی سوئد، به نشریه نیو عرب گفت: «پل قره قوزاق ذاتا یک دارایی زیرساختی مهم نیست. ارزش استراتژیک آن تنها به این دلیل است که از طریق آن میتوان از منطقه حلب به کوبانی یا عین عیسی رسید».
لوند گفت: «اگر رهبران ترکیه واقعاً بخواهند حملهای انجام دهند، نیازی به پل ندارند. آنها میتوانند اجازه دهند که ارتش ملی سوریه از آن سوی مرز حمله کند یا نیروهای خودشان را بفرستند».
در اوایل ژانویه، یک کاروان از نیروهای آمریکایی در حال حرکت به سمت کوبانی مشاهده شد. ایالات متحده پس از آن شایعاتی را که در مورد ایجاد یک پایگاه نظامی در آنجا مطرح شد، رد کرد.
جاشوا لاندیس، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهما، به نیوعرب گفت: «ارتش ملی سوریه تا زمانی که ایالات متحده موضع خود را روشن کند، همچنان علیه نیروهای دموکراتیک سوریه فشار خواهد آورد. ترکیه از درگیری مستقیم با ایالات متحده اجتناب خواهد کرد اما مشتاق است تا میزان تعهد آمریکا نسبت به کردها را امتحان کند.»
لاندیس افزود: «محموله نظامی اخیر ایالات متحده در اطراف کوبانی و اعلامیهای که از افزایش تعداد نیروها به ۲۰۰۰ نفر خبر داد، نشانههایی است که ایالات متحده در حال حاضر نسبت به محافظت از کردها و نیروهای دموکراتیک سوریه متعهد است.»
پس از آن که ارتش ملی سوریه حملهای در جنوبشرق منبج آغاز کرد، درگیریها در روزهای ۱۲ و ۱۳ ژانویه ادامه یافت. نیروهای دموکراتیک سوریه اعلام کرد که ۲۳ نفر از شبهنظامیان ارتش ملی را کشته و هفت نفر دیگر زخمی شدهاند. این گروه همچنین گزارش داد که حملات هوایی و پهپادی از سوی ترکیه در حمایت از نیروی نیابتی خود در سوریه انجام شده است.
مرکز نظارت بر حقوق بشر سوریه که در بریتانیا مستقر است، برآورد کرده که از ۱۲ دسامبر تاکنون حداقل ۴۲۳ نفر در این درگیری بین کشته شدهاند که ۴۱ نفر از آنها غیرنظامی، ۳۰۸ نفر از ارتش ملی و ۷۴ نفر از نیروهای سوریه دموکراتیک بودهاند.
کردهای سوریه بارها هشدار دادهاند که حملات ارتش ملی سوریه به سد تشرین میتواند به فروپاشی آن منجر شود. این سد یک منبع حیاتی برای آب و برق بسیاری از مردم در منطقه است. در تاریخ ۸ ژانویه، یک پهپاد ترکیهای یک کاروان غیرنظامی را که به سمت سد در حال حرکت بود تا علیه حملات ترکیه و ارتش ملی اعتراض کند، هدف قرار داد. طبق گزارشهای محلی، این حمله باعث کشته و زخمی شدن چند نفر شد.
ترکیه در روزهای پنجشنبه، جمعه و شنبه گذشته نیز به طور مداوم حملات پهپادی به سد تشرین انجام داد. حملات شنبه چهار غیرنظامی را کشت و ۱۵ نفر دیگر را که در حال اعتراض علیه حملات به این منطقه بودند، زخمی کرد. علاوه بر این، این حملات جدید باعث آسیبهای جدی شد.
آرون لوند گفت: «سد تشرین بسیار مهم است، هم از نظر تنظیم آب رودخانه فرات و به دلیل خطر سیلاب در صورت شکستن آن، و هم به خاطر اهمیت آن در تولید برق سوریه.» وی افزود: «هیچکدام از طرفین نمیخواهند این سد تخریب شود.»
ترکیه همچنان مصمم است تا از خلع سلاح نیروهای دموکراتیک سوریه و از بین بردن هر نوع خودگردانی کردها در سوریه اطمینان حاصل کند. یاشار گولر، وزیر دفاع ترکیه، بلافاصله پس از سقوط اسد، دوباره موضع آنکارا را که «باید نیروهای دموکراتیک سوریه زود یا دیر منحل شود» تکرار کرد. وی گفت: «هم دولت جدید در سوریه و هم ما این را میخواهیم.»
لوند گفت: «ترکیه مرتباً هشدار میدهد که مداخله خواهد کرد اما هیچ نشانهای در مورد زمان، مکان یا چگونگی آن وجود ندارد و شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد آنها در حال آمادهسازی خود برای انجام حمله عمدهای هستند. فکر میکنم در نهایت حمله توسط ترکیه یا تحت هدایت این کشور اجتنابناپذیر است».
ترکیه هیچگاه این قدر در موقعیت قویتری در سوریه نبوده است. این در حالی است برعکس، نیروهای دموکراتیک سوریه ضعیفتر از همیشه است. از سوی دیگر، دونالد ترامپ رئیسجمهور جدید آمریکا قصد خود را برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه اعلام کرده است.
لوند گفت: «در حال حاضر، به نظر میرسد که وضعیت به آرامی در حال تغییر است زیرا آنکارا با واشنگتن در حال مذاکره است. اردوغان (رئیسجمهور ترکیه) ممکن است منتظر بماند تا ترامپ به طور کامل در کاخ سفید مستقر شود اما احتمالاً میخواهد پیش از آنکه ترامپ بتواند اوضاع را تحت کنترل خود درآورد، محیط سیاسی و نظامی منطقه مورد اشاره را شکل دهد.»
جاشوا لاندیس معتقد است که اکثر عربهای سوریه با «تمایل ترکیه» برای منحل کردن نیروهای دموکراتیک سوریه و اداره خودگردان کردها در شمال شرق سوریه همراهی می کنند.
وی گفت: «اما بیشتر سوریها نمیخواهند که در این فرآیند خشونت بیشتری ببینند. آنها امیدوارند که از طریق مذاکرات به این هدف دست یابند.»
لاندیس بر این باور است که برای موفقیت هرگونه مذاکره، ایالات متحده باید «جدیت خود را» در مورد خروج تمامی نیروهای خود از سوریه نشان دهد. حضور اندک آمریکاییها که در سال ۲۰۱۵ برای کمک به نیروهای دموکراتیک سوریه در شکست داعش برقرار شد، برای مقاومت این نیروها در برابر ارتش ملی و حامی قدرتمند آن یعنی ترکیه حیاتی است.
لاندیس معتقد است که ادامه حضور آمریکا این انتقال صلحآمیز را دشوارتر خواهد کرد. او همچنین پیشبینی میکند که هرگونه ادغام نیروهای دموکراتیک سوریه در ارتش جدید سوریه چالشبرانگیز خواهد بود. مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای دموکراتی سوریه، اخیراً آمادگی گروه خود را برای پیوستن به ارتش ملی جدید سوریه اعلام کرده است. عبدی همچنین از ترامپ خواسته است تا حضور نیروهای آمریکایی را برای جلوگیری از بازگشت داعش حفظ کند.
لاندیس گفت: «مذاکرات فعلی به نظر نمیرسد که ثمری داشته باشد، همانطور که مذاکرات بین اسد و نیروهای دموکراتیک سوریه نیز ثمری نداشت.» او به مذاکرات گسسته کردها با حکومت سابق که از سال ۲۰۱۸ آغاز شد اما در نهایت بیثمر بود، اشاره کرد.
لوند معتقد است که گروههای مختلف ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه میتوانند در ارتش جدید سوریه که توسط هیئت تحریرالشام تشکیل میشود، ادغام شوند، اگرچه «شکل و دامنه این پروژه» هنوز مشخص نیست.
او گفت: «ظرفیت تحریرالشام برای تشکیل حکومت و کنترل بر رویدادها هنوز نامشخص است و گروههای شورشی وابسته به ترکیه نیز بینظم و غیرقابل کنترل هستند. اما از نظر سیاسی و پشتیبانی، آنها عملاً در یک راستا قرار دارند»
این وضعیت برای نیروهای دموکراتیک سوریه متفاوت است.
لوند گفت: «رهبران نیروهای دموکراتیک سوریه میگویند که آمادهاند به نیروهای مسلح جدید دولت سوریه بپیوندند اما انها شرط مهم دارند: آنها میخواهند به عنوان یک ساختار واحد در داخل ارتش باقی بمانند.»
او افزود: اما هیئت تحریرالشام این را نمیخواهد و ترکیه هم این ایده را تحمل نمیکند زیرا این به معنی بقا و استمرار سازمان نیروهای دموکراتیک سوریه خواهد بود.»
منبع: نیوعرب / کردپس
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
رئیسجمهور ولادیمیر پوتین بهطور فزایندهای از مشکلات موجود در اقتصاد دوران جنگ روسیه نگران شده است، آنهم درست زمانی که دونالد ترامپ برای پایان دادن به درگیری اوکراین تلاش میکند. این موضوع را پنج منبع آگاه به رویترز اعلام کردهاند.
اقتصاد روسیه که بر صادرات نفت، گاز و مواد معدنی متکی است، طی دو سال گذشته علیرغم چندین دور تحریمهای غربی که پس از حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ اعمال شد، رشد قابل توجهی داشته است.
اما فعالیتهای داخلی در ماههای اخیر به دلیل کمبود نیروی کار و نرخ بهره بالایی که برای مهار تورم، دچار مشکل شده است. تورم در این کشور تحت تأثیر هزینههای نظامی بیسابقه شتاب گرفته است.
این موضوع باعث شده بخشی از نخبگان روسیه این دیدگاه را پیدا کنند که توافقی مذاکرهشده برای پایان جنگ مطلوب است. دو منبع آگاه از تفکرات کرملین این موضوع را تأیید کردهاند.
ترامپ، که روز بیتشم ژانویه دوباره بر مسند قدرت بازگشت، قول داده است که بهسرعت درگیری اوکراین – بزرگترین درگیری اروپا از زمان جنگ جهانی دوم – را حل کند. او این هفته اعلام کرده است که تحریمها و تعرفههای بیشتری علیه روسیه اعمال خواهد شد مگر اینکه پوتین مذاکره کند.
ترامپ همچنین هشدار داده که اقتصاد روسیه در آستانه “مشکلات بزرگ” قرار دارد. یک دستیار ارشد کرملین روز سهشنبه گفت که تاکنون روسیه هیچ پیشنهاد مشخصی برای مذاکره دریافت نکرده است.
ولگ ویوگین، معاون سابق رئیس بانک مرکزی روسیه، در مصاحبهای گفت “روسیه، البته، از نظر اقتصادی به دنبال پایان دیپلماتیک این درگیری است”. او به خطرات افزایش مشکلات اقتصادی ناشی از افزایش هزینههای نظامی و دفاعی اشاره کرد.
ویوگین یکی از پنج منبعی که بهطور ناشناس با رویترز صحبت کردهاند، نیست. میزان نگرانیهای پوتین درباره اقتصاد، که توسط منابع رویترز توصیف شده است، و تأثیر این نگرانیها بر دیدگاههای کرملین درباره جنگ، برای اولین بار در این گزارش مستند شده است.
رویترز پیشتر گزارش داده بود که پوتین آماده است گزینههای آتشبس را با ترامپ بررسی کند، اما اصرار دارد که دستاوردهای سرزمینی روسیه در اوکراین پذیرفته شود و اوکراین از تلاش برای پیوستن به ناتو – ائتلاف نظامی تحت رهبری ایالات متحده – دست بردارد.
کرملین بلافاصله به درخواستها برای اظهار نظر درباره دیدگاه پوتین نسبت به اقتصاد و مذاکرات با اوکراین پاسخ نداد.
سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، برایان هیوز، در پاسخ به سوالات رویترز گفت: ترامپ “بر پایان دادن به این جنگ وحشیانه تمرکز دارد” و با طیف گستردهای از ذینفعان تعامل خواهد کرد.
در هفتههای اخیر، مشاوران ترامپ از ادعای او مبنی بر اینکه جنگ سهساله اوکراین میتواند در یک روز حل شود، عقبنشینی کردهاند.
فقط چند روز پیش از مراسم تحلیف ترامپ، دولت جو بایدن رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، گستردهترین بسته تحریمها را برای هدف قرار دادن درآمدهای نفت و گاز روسیه اعمال کرد. این اقدام، به گفته جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن، به ترامپ اهرمی برای مذاکرات احتمالی خواهد داد، چراکه فشار اقتصادی بر روسیه وارد میکرد.
پوتین اعلام کرده که روسیه میتواند تا هر زمان که لازم باشد به جنگ ادامه دهد و مسکو هرگز بر سر منافع ملی کلیدی خود در برابر قدرتی دیگر تسلیم نخواهد شد.
اقتصاد ۲.۲ تریلیون دلاری روسیه تا همین اواخر مقاومت قابلتوجهی در طول جنگ از خود نشان داده است و پوتین بارها از مقامات ارشد اقتصادی و فعالان تجاری بهخاطر دور زدن سختترین تحریمهای غربی که تاکنون علیه یک اقتصاد بزرگ اعمال شده است، تمجید کرده است.
تولید ناخالص داخلی روسیه در سال ۲۰۲۲، سال حمله به اوکراین کوچک شد اما در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ سریعتر از اتحادیه اروپا و ایالات متحده رشد کرد. با این حال، بانک مرکزی و صندوق بینالمللی پول امسال رشد زیر ۱.۵ درصد را پیشبینی کردهاند، هرچند دولت پیشبینی خوشبینانهتری ارائه داده است.
تورم در آستانه دو رقمی شدن است، علیرغم اینکه بانک مرکزی در ماه اکتبر نرخ بهره معیار را به ۲۱ درصد افزایش داد. پوتین در کنفرانس خبری سالانه خود در ۱۹ دسامبر گفت: “اینجا برخی مشکلات وجود دارد، یعنی تورم و نوعی داغ شدن بیش از حد اقتصاد.” او اضافه کرد: “دولت و بانک مرکزی موظف شدهاند سرعت را کاهش دهند.”
اهداف جنگ محقق شدهاند
سال گذشته، روسیه بزرگترین دستاوردهای ارضی خود را از روزهای ابتدایی جنگ تاکنون به دست آورد و اکنون نزدیک به یک پنجم اوکراین را تحت کنترل دارد.
یکی از منابع آگاه از تفکرات کرملین گفت که پوتین معتقد است اهداف کلیدی جنگ، از جمله کنترل سرزمینی که روسیه اصلی را به کریمه متصل میکند و تضعیف ارتش اوکراین، محقق شدهاند.
این منبع افزود که رئیسجمهور روسیه همچنین از فشارهای اقتصادی ناشی از جنگ آگاه است، بهویژه “مشکلات بسیار بزرگی” مانند تأثیر نرخ بهره بالا بر کسبوکارها و صنایع غیرنظامی.
الویرا نابیولینا
روسیه امسال هزینههای دفاعی خود را به بالاترین سطح پس از فروپاشی شوروی، یعنی ۶.۳ درصد از تولید ناخالص داخلی افزایش داده است که یکسوم از کل هزینههای بودجه را شامل میشود. این هزینهها تورمی بودهاند. بهعلاوه، کمبود نیروی کار در دوران جنگ باعث افزایش دستمزدها شده است.
علاوه بر این، دولت تلاش کرده است با افزایش درآمدهای مالیاتی، کسری بودجه را کاهش دهد.
ویوگین، معاون سابق رئیس بانک مرکزی، گفت که نرخهای بالا بهطور مداوم، فشار زیادی بر ترازنامههای بانکها و کسبوکارها وارد خواهد کرد.
شرکت تولیدکننده زغالسنگ و فولاد روسی “مچل” (MTLR.MM) که متعلق به ایگور زوزین و خانواده او است، روز سهشنبه اعلام کرد که تحت فشار قیمت پایین زغالسنگ و نرخ بهره بالا، بدهیهای خود را بازسازی کرده است.
نگرانیهای پوتین
ناامیدی پوتین در دیداری با رهبران کسبوکار در کرملین در شامگاه ۱۶ دسامبر آشکار بود. در این دیدار، او مقامات ارشد اقتصادی را مورد انتقاد قرار داد. این موضوع را دو منبع آگاه از بحثهای اقتصادی در کرملین و دولت به رویترز گفتند.
یکی از این منابع که پس از جلسه در جریان جزئیات قرار گرفته بود، اظهار داشت که پوتین پس از شنیدن کاهش سرمایهگذاری خصوصی به دلیل هزینه بالای اعتبارات، به وضوح ناراضی به نظر میرسید.
کرملین سخنان مقدماتی پوتین را که در آن از کسبوکارها تمجید کرده بود منتشر کرد، اما هیچکدام از شرکتکنندگان این جلسه که عمدتاً پشت درهای بسته برگزار شد، معرفی نشدند. رویترز تأیید کرد که الویرا نابیولینا، رئیس بانک مرکزی، در این جلسه حضور نداشته است.
پوتین روز چهارشنبه در اظهارات تلویزیونی خطاب به وزرا گفت که او اخیراً با رهبران کسبوکار درباره خطرات کاهش فعالیت اعتباری برای رشد بلندمدت صحبت کرده است؛ این اظهارات بهظاهر اشارهای به جلسه دسامبر داشت.
برخی از قدرتمندترین بازرگانان روسیه، از جمله ایگور سچین، مدیرعامل روسنفت، سرگئی چمزوف، مدیرعامل روستک، اولگ دریپاسکا، سرمایهدار حوزه آلومینیوم، و الکسی مورداشوف، سهامدار اصلی کارخانه فولاد Severstal، بهطور علنی از نرخهای بهره بالا انتقاد کردهاند.
نابیولینا تحت فشار قرار گرفته است که نرخها را بیشتر افزایش ندهد. این فشار از سوی دو نفر از بانکدارهای قدرتمند روسیه – رئیس اسبربانک، هرمان گرف، و رئیس ویتیبی، آندری کوستین – اعمال شده است. یکی از منابع آگاه به بحثهای اقتصادی گفت که این افراد نگران بودند که روسیه به سمت رکود تورمی حرکت میکند.
پوتین در اظهارات ۱۹ دسامبر خود خواستار یک “تصمیم متعادل در مورد نرخها” شد. روز بعد، در آخرین جلسه سیاست پولی سال، بانک مرکزی نرخ بهره را در سطح ۲۱ درصد نگه داشت، علیرغم انتظارات بازار مبنی بر افزایش ۲۰۰ واحدی.
نابیولینا پس از این تصمیم، در سخنرانیای تأکید کرد که تسلیم فشارها نشده است. او گفت که انتقادات از سیاست بانک مرکزی زمانی که نرخها بالا است افزایش مییابد.
نابیولینا، گِرِف و کوستین بلافاصله به درخواستها برای اظهار نظر درباره این گزارش پاسخ ندادند.
الویرا نابیولینا
نابیولینا، که پیشتر بهعنوان دستیار اقتصادی پوتین فعالیت میکرده و وزیر اقتصاد او نیز بوده است، یکی از قدرتمندترین زنان روسیه به شمار میآید. او از ژوئن ۲۰۱۳ ریاست بانک مرکزی را بر عهده داشته و سه منبع تأکید کردند که پوتین به او اعتماد دارد.
تنها چند هفته پس از اعزام نیروهای روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، پوتین پیشنهاد کرد که نابیولینا سومین دوره ریاست بانک مرکزی را عهدهدار شود. دوره او در سال ۲۰۲۷ به پایان میرسد.
حامیان نابیولینا میگویند منتقدان دلیل اصلی تورم، هزینههای گسترده جنگ را نادیده میگیرند و معتقدند که بدون او، ثبات اقتصادی به خطر میافتاد.
برخی از قانونگذاران خواستار جایگزینی او شدهاند، اما به گفته دو منبع، این امر بعید به نظر میرسد.
یکی از منابع آگاه از بحثهای اقتصادی گفت: “هیچکس در چنین شرایطی رئیس بانک مرکزی را تغییر نخواهد داد.” او افزود: “اعتبار نابیولینا غیرقابل تردید است؛ رئیسجمهور به او اعتماد دارد.”
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
دونالد ترامپ هشدار داده است که اگر ولادیمیر پوتین به جنگ اوکراین پایان ندهد، به زودی تعرفههای سنگین و تحریمهای بیشتری را بر روسیه اعمال خواهد کرد.
او در شبکه اجتماعی خود، تروت سوشال، نوشت که تلاشش برای حل و فصل این جنگ «خدمت خیلی بزرگی» به روسیه و رئیس جمهور آن است.
ترامپ قبلا گفته بود که برای رسیدن به راه حلی برای پایان جنگی که با حمله فوریه ۲۰۲۲ روسیه به اوکراین شروع شد وارد مذاکره خواهد شد.
روسیه هنوز به اظهارات تازه او واکنش نشان نداده است، اما مقامهای ارشد در روزهای اخیر گفتهاند که پنجره فرصت کوچکی برای مسکو وجود دارد تا با دولت تازه آمریکا وارد معامله شود.
پوتین مکررا گفته حاضر است برای پایان جنگ وارد مذاکره شود، اما اوکراین باید تصرفات ارضی روسیه را که هم اکنون حدود ۲۰ درصد خاک این کشور را در برمیگیرد، به عنوان یک واقعیت بپذیرد. او همچنین میگوید به اوکراین اجازه نخواهد داد به ناتو ملحق شود.
کییف نمیخواهد خاک خود را واگذار کند، هرچند ولودیمیر زلنسکی اذعان کرده که این کشور ممکن است بخشی از خاکش که تحت اشغال است را موقتا واگذار کند.
دونالد ترامپ روز سهشنبه در کنفرانسی خبری گفت که «به زودی زود» با پوتین گفتگو خواهد کرد و «محتمل به نظر میرسد» که اگر رهبر روسیه به میز مذاکره نیاید، تحریمهای بیشتری اعمال خواهد کرد.
اما او در پست خود در «تروت سوشال» از این پیشتر رفت: «میخواهم به روسیه که اقتصادش درحال از کار افتادن است و همچنین رئیس جمهور پوتین خدمت خیلی بزرگی بکنم.»
«موضوع را همین حالا حل و فصل کنید، و این جنگ مضحک را متوقف کنید! فقط بدتر میشود. اگر زود به «توافق» نرسیم، چارهای نخواهم داشت جز اینکه حجم بالایی مالیات، تعرفه و تحریم بر همه چیزهایی که روسیه به آمریکا و کشورهای متعدد دیگری میفروشد اعمال کنم.»
او اضافه کرد: «بیایید این جنگ، که اگر من رئیس جمهور بودم هرگز شروع نمیشد، را تمام کنیم! میتوانیم از مسیر آسان به این هدف برسیم یا از مسیر سخت - مسیر آسان بهتر است. وقت آن است که ‘به توافقی برسیم’.»
دمیتری پولیانسکی، معاون سفیر روسیه در سازمان ملل متحد، پیشتر به خبرگزاری رویترز گفت که کرملین پیش از آنکه قدمی بردارد، ابتدا باید بداند ترامپ از یک توافق برای پایان جنگ چه میخواهد.
همزمان ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین روز سهشنبه به «مجمع جهانی اقتصاد» در داووس سوئیس گفت که اجرای هر توافقی به حداقل ۲۰۰ هزار صلحبان نیاز خواهد داشت.
به علاوه او به شبکه خبری بلومبرگ گفت که هرگونه نیروی حافظ صلح برای کشورش باید شامل سربازان آمریکایی باشد تا قابلیت بازدارندگی واقعی در برابر روسیه داشته باشد.
هرچند ممکن است رهبران اوکراین از موضعگیری سختتر ترامپ استقبال کنند، اما واکنش اولیه کییف به اظهارات رئیس جمهور آمریکا این است که آنها منتظر عمل هستند نه حرف.
ترامپ نگفت که مجازاتهای اقتصادی بیشتر شامل چه تدابیری خواهد بود. واردات آمریکا از روسیه از سال ۲۰۲۲ به شدت افت کرد و محدودیتهای شدیدی بر محصولات این کشور اعمال شده است.
درحال حاضر صادرات اصلی روسیه به آمریکا کودهای ساخته شده از فسفات و پلاتین است.
واکنش اوکراینیها در شبکههای اجتماعی عموما گزنده بود. بسیاری گفتند که تحریم بیشتر پاسخی کمجان به تجاوز روسیه است. اما بزرگترین سوال برای بیشتر مردم این است که آیا پوتین واقعا آماده مذاکره با اوکراین برای رسیدن به صلح هست.
همزمان در مسکو، برخی شاهد نشانههایی هستند که کرملین شاید درحال آماده کردن مردم این کشور برای پذیرش چیزی کمتر از یک «پیروزی» - مثل پیشروی تانکها تا بندر جنوبی اودسا در اوکراین - که زمانی قول آن داده میشد باشد.
مارگاریتا سیمونیان، سردبیر تلویزیونی، که به شدت طرفدار پوتین است، شروع به صحبت از شرایط «واقعبینانه» برای پایان جنگ کرده است، که به گفته او میتواند شامل توقف جنگ در خط مقدم فعلی باشد.
این بدان معناست که چهار منطقه اوکراین مثل زاپوریژیا، که پوتین بیش از دو سال پیش آنها را بهطور غیرقانونی بخشی از قلمرو روسیه اعلام کرد، تا حدی تحت کنترل کییف باقی خواهند ماند.
تندروهای روسیه، به اصطلاح وبلاگنویسان «زی»، از این نوع «شکستگرایی» خشمگین هستند.
ترامپ در پست امروز خود عباراتش درباره تعرفهها و تحریمها را با بیان «دوستی» نسبت به مردم روسیه و ادای احترام به کشتههای اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم - موضوعی تقریبا مقدس برای پوتین - در هم آمیخت.
با این حال به نظر میرسد مردی که قبلا گفته بود میتواند نگرانیهای روسیه در مورد پیوستن اوکراین به ناتو را «درک» کند لحن خود را تغییر داده باشد.
موضع ترامپ مهم است. اما اوکراینیها بعد از ۱۱ سال جنگ با روسیه - از سال ۲۰۱۴ که شرق این کشور محل شورش هواداران روسیه بود - و یک رشته قراردادهای سست برای صلح، نمیخواهند خیلی امیدوار باشند.
بیبیسی فارسی
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
اسعد الشیبانی، وزیر امور خارجه سوریه روز چهارشنبه (۲۲ ژانویه ۲۰۲۵) در گفتگو با تونی بلر، نخست وزیر سابق بریتانیا در مجمع جهانی اقتصاد در داووس، گفت: حذف تحریمهای اقتصادی “کلیدی” برای بازگرداندن ثبات در این کشور جنگ زده است
او گفت، تحریمها در زمان اسد به نفع مردم سوریه اعمال شده است، اما اکنون “علیه مردم سوریه” است.
شیبانی با اشاره به فرار اسد به پایتخت روسیه گفت: دلیل این تحریمها اکنون در مسکو است.
وی افزود که مردم سوریه نباید با اقداماتی که علیه حاکم سرنگون سوریه وضع شده است مجازات شوند.
شیبانی با بیان اینکه اقتصاد در آینده باز خواهد بود، گفت: ما یک کشور فروپاشیده را از رژیم اسد به ارث بردهایم، هیچ سیستم اقتصادی وجود ندارد.
او گفت که مقامات جدید بر پنج بخش تمرکز خواهند کرد: انرژی، مخابرات، جادهها و فرودگاهها، آموزش و بهداشت.
وی افزود: «اگر در این پنج بخش موفق شویم، خدمات اساسی برای مردم سوریه ما ارائه خواهد شد».
مهمترین اظهارات اسعد شیبانی در داووس:
● ما یک کشور فروپاشیده را به ارث بردیم و فرصتهای سرمایهگذاری بزرگی داریم، علاوه بر موقعیت جغرافیایی، اقتصاد ما بین صنعت، گردشگری و کشاورزی متنوع است.
● اقتصاد در سوریه آزاد و لیبرال خواهد بود، ما برای جذب سرمایهگذاری خارجی تلاش خواهیم کرد و میخواهیم با کشورهای سراسر جهان مشارکت داشته باشیم.
● ما اولویتهای زیادی داریم که مهمترین آنها ارتباطات، جادهها، بنادر، آموزش، دانشگاه، بهداشت و انرژی است. ما باید در بخش آموزش سرمایه گذاری کنیم زیرا برای منافع آینده سوریه مهم است.
● ما نمیخواهیم به کمکهای بشردوستانه تکیه کنیم، بلکه میخواهیم سوریه را با دستان خود بسازیم و برای تقویت بخش انرژی، بهویژه برق، با کشورهای حاشیه خلیجفارس مشارکت کردهایم.
● چالشها را به فرصت تبدیل خواهیم کرد، ما پناهندگانی در سراسر جهان داریم که تجربیات متفاوتی دارند و ما خواهان این ارزش افزوده برای ساختن سوریه هستیم.
● تحریمها، چالش اصلی سوریه است ما در بند تحریم هستیم و مردم سوریه نباید مجازات شوند.
● مردم سوریه منتظر مداخله جامعه جهانی برای آزادسازی آنها بودند، اما بالاخره خودمان به آن دست یافتیم و امروز مردم سوریه احساس امیدواری می کنند.
● موفقیتی که ما به آن افتخار میکنیم این است که همه انتظار داشتند وارد یک جنگ فرقهای شویم اما آنچه در سوریه اتفاق افتاد یک الگوی موفقیتآمیز برای جهان است.
● عدالت انتقالی و پاسخگویی وظیفه دولت است، نه مردم، در سوریه حاکمیت قانون، نه با یک ایدئولوژی خاص ، تضمین کننده حقوق گروهها است.
● سوریه هیچ تهدیدی برای جهان خارج نخواهد داشت و سوریه اکنون صفحه جدیدی را با جهان باز کرده است.
● ما برای آینده سوریه از الگوهای بسیاری مانند سنگاپور و چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان الهام میگیریم و کشورمان را بر اساس این نمونههای الهام بخش با خلاقیت، نوآوری و توسعه خواهیم ساخت.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
سناتور تد کروز میگوید وزیر خارجۀ جدید آمریکا از اجرای سازوکار ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران حمایت کرده است.
به گفتۀ سناتور کروز، مارکو روبیو در پاسخ به پرسش کمیتۀ روابط خارجی سنا نوشته که اعتقاد دارد اجرای سازوکار ماشه از سوی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران در راستای «منافع ملی» آمریکا است.
در همین حال الیزا استفانیک گزینۀ دونالد ترامپ برای نمایندگی آمریکا در سازمان ملل هم تأکید کرد که یکی از اهداف او در سازمان ملل احیای دوباره سازوکار ماشه علیه ایران است.
خانم استفانیک، جمهوری اسلامی را حامی حزبالله و گروه افراطی حماس و مرتبط با حمله این گروهها به اسرائیل معرفی کرد و گفت که مقابله با سیاستهای تهران یکی از اولویتهای در دستور کار او در سازمان ملل خواهد بود.
«مکانیسم ماشه» اشاره به بازگشت فوری و خودکار تمامی تحریمهای سازمان ملل علیه ایران دارد. مکانیسم ماشه (در روندی مشخص) فرایندی است که در برجام پیشبینی شده و تا زمان انقضای توافق هستهای قدرتهای جهانی با ایران، یعنی شهریور سال آینده اعتبار دارد.
طبق قطعنامهٔ ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که در تیرماه سال ۱۳۹۴ پس از دستیابی ایران و شش قدرت جهانی به توافق هستهای موسوم به «برجام» صادر شد، این کشورها تا اوایل پاییز سال آینده از فرصت اِعمال دوبارهٔ سازوکار موسوم به «مکانیسم ماشه» برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران برخوردارند.
بازگشت احتمالی تحریمهای بینالملللی علیه ایران، جمهوری اسلامی را ملزم خواهد کرد که تمامی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی اورانیوم و بازفرآوری هستهای، از جمله تحقیق و توسعه را تعلیق کند، و ارسال هر وسیله و مادهای که بتواند به این فعالیتها کمک کند هم به ایران ممنوع خواهد شد.
همزمان مکانیسم ماشه یا «اسنپبک» به مفهوم بازگشت تحریمهای تسلیحاتی متعارف است و از همه کشورها خواهد خواست هر نوع محمولۀ ارسالی به ایران و از ایران را بازرسی کرده و هر محمولۀ ممنوعهای را توقیف کنند.
اگرچه آمریکا در دورۀ اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ از برجام خارج شد، اما قدرتهای اروپایی همچنان برای احیای سازوکار ماشه تا مهر سال آینده فرصت دارند.
از میان سه کشور اروپایی برجام، تنها بریتانیا و فرانسه عضو دائم شورای امنیت هستند و بازگشت سازوکار ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران، به تصمیمات لندن و پاریس بستگی دارد.
آلمان، فرانسه و بریتانیا حدود شش هفته پیش، پس از آنکه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش داد که ایران غنیسازی اورانیوم در سطح ۶۰ درصدی را سرعت داده، در نامهای به شورای امنیت نوشتند در صورت لزوم، آماده بازگرداندن فوری همه تحریمهای بینالمللی علیه تهران هستند.
طرفهای اروپاییِ توافق هستهای، باتوجه به حمایت نظامی جمهوری اسلامی ایران از جنگ روسیه علیه اوکراین، موضع خود را علیه تهران سختتر کردهاند.
بریتانیا، فرانسه و آلمان در آستانۀ بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید مذاکراتی را با نمایندگان جمهوری اسلامی در وین انجام دادند.
اما حامیان عمدۀ دونالد ترامپ در آمریکا مذاکره با تهران را اتلاف وقت دانسته و خواهان آن شدهاند که واشینگتن از اعتماد به تهران خودداری کند. گروه «ائتلاف علیه ایران هستهای» در پیشنهادی جامع به دونالد ترامپ تشدید فشار بر ایران در کنار حمایت از اقدامات نظامی، مانند حملات اسرائیل به ایران، بدون درگیر شدن در یک جنگ کامل، را پیشنهاد کرده است.
سناتور تد کروز این هفته دولت جو بایدن را متهم کرد که با «کوتاه آمدن» مقابل تهران، عملاً زمینهساز پیشرفت محسوس برنامه هستهای ایران شد.
جو ویلسون، نماینده جمهوریخواه در کنگره هم روز دوم بهمن گفت: «رژیم ایران دروغ میگوید، جز هرج و مرج هدف دیگری برای منطقه ندارد، فشار حداکثری بر ایران به زودی اعمال خواهد شد و دونالد ترامپ وضعیت را درست خواهد کرد».
مارکو روبیو که از روز دوم بهمن رسماً کار خود در وزارت خارجه آمریکا را آغاز کرد، هفته گذشته به کمیته روابط خارجی مجلس سنا گفته بود تهران از امتیاز و فرصت، برای گسترش برنامه هستهای و ایجاد تنش در خاورمیانه استفاده خواهد کرد.
از سوی دیگر عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی گفته است تهران برای بازگشت واشینگتن به برجام مذاکره نمیکند و از موضع دولت جدید آمریکا نسبت به برجام بیاطلاع است.
رادیو فردا
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
مجله فارین افرز
۲۲ ژانویه ۲۰۲۵
برخی ناظران با دیدی مثبت ادعا کردهاند که دولت دوم ترامپ نوید احیای رئالیسم در سیاست خارجی آمریکا را میدهد. رابرت اوبراین، که در دولت اول ترامپ مشاور امنیت ملی بود، در مقالهای در نشریه «فارین افرز» با اشتیاق وعده «بازگشت رئالیسم با طعمی جکسونی» را داد.
این دیدگاه به شدت اشتباه است. رئالیستها اغلب در مورد بهترین مسیر اقدام اختلافنظر دارند، گاهی حتی به شدت، بنابراین نمیتوان به آسانی تعریف کرد که یک «سیاست خارجی رئالیستی» دقیقاً چیست. اما میتوان به آسانی گفت که چه چیزی نیست – و «اول آمریکا»ی دونالد ترامپ قطعاً رئالیستی نیست.
رئالیسم با این فرض آغاز میشود که در سیاست جهانی، هرجومرج حاکم است: هیچ مرجع نهاییای وجود ندارد که بتواند منازعات را حل کند یا محدودیتهایی را تضمین نماید. در این زمینه، لازم است نسبت به تواناییهای دیگران و تهدیدات بالقوهای که ممکن است ایجاد کنند، هوشیار بود. رئالیستها همچنین با مجموعهای مشترک از فرضیات درباره قدرت و درگیری شناخته میشوند. آنها منازعات بین دولتها را معمولاً نه سوءتفاهم، یا اختلافاتی که به سادگی قابلحل باشند، بلکه تجلی جاهطلبیهای متضاد میدانند.
رئالیسم فرض میکند که در سیاست جهانی، هیچچیز هرگز به طور کامل حلوفصل نمیشود؛ کشورها به طور بیوقفه برای موقعیت و مزیت رقابت میکنند. پس از پایان یک سری از منازعات سیاسی، چالشهای جدیدی ظهور میکنند: برای مثال، پس از جنگ جهانی دوم، جنگ سرد آغاز شد. این دیدگاه باعث میشود که رئالیستها به غریزهای برای احتیاط تمایل پیدا کنند، زیرا اگرچه نمیتوان فراتر از افق را دید، تقریباً قطعی است که حتی پس از قاطعترین پیروزیها، منازعات سیاسی جدید و اغلب غیرمنتظره در فاصلهای نهچندان دور به وجود خواهند آمد.
به همین دلیل، رئالیستها به مسأله جنگ تنها با این پرسش که «آیا پیروز خواهیم شد؟» نمیپردازند (یعنی آیا اهداف سیاسی که برای آن وارد جنگ شدیم محقق شدهاند یا خیر)، بلکه حتی در صورت موفقیت نیز میپرسند: «روز بعد از آن چه اتفاقی میافتد؟»
این رویکرد به رهبران اجازه میدهد تصمیمات سختگیرانه و گاه حتی دردآوری بگیرند، به نحوی که منافع خاص رهبران فردی یا گروههای مورد علاقه را کنار بگذارند و در خدمت منافع ملی باشند: محافظت در برابر تسخیر نظامی خارجی، حفظ خودمختاری سیاست داخلی، و پرورش یک محیط بینالمللی که فرصتها را ایجاد کرده و خطرات را کاهش دهد.
دستورکار «اول آمریکا»ی ترامپ بر اساس این اصول و فرضیات اساسی رئالیستی شکل نگرفته است. به همین دلیل، رویکردهای احتمالی او به مهمترین مسائل پیش روی واشنگتن – رقابت با چین، جنگ روسیه در اوکراین، ثبات اقتصادی جهانی، و درگیریهای خاورمیانه – احتمالاً هیچ شباهتی به یک سیاست خارجی رئالیستی نخواهند داشت.
واقعگرا باشید
اگرچه هرگز سیاست خارجی واحدی بهعنوان «سیاست خارجی رئالیستی» وجود نخواهد داشت، اما گرایشهای مشخصی از رئالیسم قابل شناسایی است. رئالیستها عموماً نسبت به توان بازدارندگی حقوق بینالملل بدبین هستند، در اغلب موارد (البته نه در همه موارد) از قضاوت قاطع در مورد ادعاهای اخلاقی طرفهای متخاصم در منازعات بینالمللی پرهیز میکنند و معمولاً نسبت به طرحهای بلندپروازانه برای حل منازعات دوردست از طریق استفاده از زور محتاط هستند. از این گرایشها مجموعهای از اصول اساسی استخراج میشود. این اصول میتوانند دامنهای از انتخابهای سیاسی را پیشنهاد دهند. اما آنچه قابل توجه است، میزان بیاعتنایی ترامپ به این اصول است.
رئالیسم ممکن است خونسردانه و سختدلانه عمل کند، اما نه بهطور غریزی خشونتآمیز است و نه نسبت به پیامدهای اخلاقی انتخابهای سیاسی بیتفاوت. بازیگران سیاست جهانی که از زور بهطور بیرحمانهای استفاده میکنند، گاهی بهعنوان رئالیست شناخته میشوند (و گاه مورد تحسین قرار میگیرند). اما همانطور که کلاوزویتس آموزش داده است، استفاده از زور تنها زمانی موفقیتآمیز تلقی میشود که اهداف سیاسی برای آن تعریفشده را با هزینهای قابلقبول محقق کند. او میگوید: «هیچکس جنگی را آغاز نمیکند – یا بهتر است بگوییم، هیچکس در عقل سلیم خود نباید این کار را بکند – بدون اینکه ابتدا کاملاً روشن کند که قصد دارد از آن جنگ چه چیزی به دست آورد. هدف، هدف سیاسی است.»
سیاست خارجی یعنی دستیابی به خواستههای خود در عرصه جهانی. برداشتی سطحی از ماکیاولی ممکن است به این نصیحت گزینشی منجر شود که «برای یک شاهزاده بهتر است که مورد ترس باشد تا مورد محبت»، اما در سیاست جهانی، تنها یک احمق میخواهد مورد نفرت باشد. توانایی بهکارگیری نفوذ سیاسی و استفاده خردمندانه از آن، عامل کلیدی موفقیت یا شکست در دستیابی به اهداف در عرصه بینالمللی است. اما «اول آمریکا»ی ترامپ در سیاست بینالملل عملکرد چندان خوبی ندارد.
به رقابت ایالات متحده با چین توجه کنید. در دوران جنگ سرد، آخرین رقابت بزرگ میان قدرتها که واشنگتن با آن مواجه شد، دیپلمات جورج کنان چالشی که ایالات متحده با آن مواجه بود و اهداف آن را سیاسی توصیف کرد، نه نظامی. تهدید اصلی این نبود که اتحاد جماهیر شوروی بلافاصله اروپای غربی را از طریق فتح به امپراتوری خود اضافه کند، بلکه این بود که به مرور زمان کل قاره به حوزه نفوذ شوروی تبدیل شود. و صرفنظر از اینکه آیا روابط ایالات متحده و چین امروز یک جنگ سرد جدید محسوب میشود یا خیر، ارزیابی کنان همچنان معتبر است.
تهدید اصلی این نیست که چین با بیپروایی و حماقت وارد تلاشهای خودویرانگر برای هژمونی منطقهای از طریق حملات پیدرپی به همسایگان خود شود؛ بلکه خطر این است که چین ممکن است به سلطه سیاسی بر شرق آسیا دست یابد.
از دیدگاه رئالیستی، اگرچه آمادگی نظامی ایالات متحده مهم است، سنگ بنای یک پاسخ هوشمندانه به چالش چین، ایجاد شراکتهای سیاسی نزدیک (و اتحادهای متعهدانه) با بازیگران کلیدی در منطقه است. با این حال، ترامپ نسبت به اتحادها نگرشی عجیب نشان میدهد و آنها را نه بهعنوان سازوکاری برای تقویت احساسات مشترک، بلکه عمدتاً بهعنوان طرحهایی برای ضرر مالی و پر از همپیمانانی ناسپاس میبیند که از سخاوت آمریکا بهرهبرداری میکنند. اکنون آن کشورها باید ارزیابی کنند که آیا واشنگتن شریک سیاسی قابل اعتمادی خواهد بود یا خیر. اگر ایالات متحده غیرقابل پیشبینی یا غیرقابل اعتماد به نظر برسد، چین ممکن است منطقه را تحت سلطه خود درآورد – نه از طریق فتح نظامی، بلکه به دلیل محاسباتی که نشان دهد هیچ جایگزین عملی دیگری جز تسلیم به خواستههای آن وجود ندارد.
بیزاری ترامپ از اتحادها احتمالاً بر تصمیمات او درباره جنگ اوکراین نیز تأثیر خواهد گذاشت. از دیدگاه رئالیستی، به نفع منافع ملی ایالات متحده است که در جهانی زندگی کند که در آن جنگهای تهاجمی توسط قدرتهای اقتدارگرای جاهطلب شکست بخورند، نه اینکه موفق شوند. حتی بهتر است اگر بتوان آن شکست را با هزینهای نسبتاً پایین تسریع کرد و در عین حال اتحادها را محکمتر کرد. دقیقاً همین امر پس از تهاجم اولیه روسیه در سال ۲۰۲۲ رخ داد – و به همین دلیل است که تمایل ظاهری ترامپ به پایان دادن به جنگ بر اساس شروط روسیه بهعنوان یک عمل رئالیستی خویشتندارانه تعبیر نمیشود، بلکه صرفاً یک حماقت محض است.
از دیدگاه رئالیستی، زمان آن فرارسیده است که ضمانتهای امنیتی ایالات متحده در خلیج فارس، که ممکن است نیم قرن پیش منطقی بوده باشد، بازنگری شوند، زیرا اکنون آشکارا منسوخ شدهاند. همچنین دشوار است تصور کرد که ارائه چک سفید به اسرائیل برای سیاستهای توسعهطلبانهاش در کرانه باختری چگونه میتواند به نفع منافع ملی ایالات متحده باشد. با این حال، در ارزیابی دوستان و متحدان دیرینه واشنگتن، ترامپ به نظر میرسد به ادامه آغوش باز واشنگتن نسبت به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، رضایت دارد.
ترامپ همچنین نسبت به تعهدات نظامی ایالات متحده در خلیج فارس بیتفاوت به نظر میرسد و لحن تندی در مواجهه با دشمن اصلی واشنگتن در منطقه، یعنی ایران، اتخاذ کرده است. اما ایالات متحده اکنون بزرگترین صادرکننده انرژی در جهان است و با تهدیدهای فزایندهای در سایر مناطق روبهرو است. یک رئالیست واقعی پیشنهاد میداد که واشنگتن به شکلی ظریف خود را از وعدههای دفاع از خلیج فارس خارج کند و هشدار میداد که تلاش ایالات متحده (یا یک اقدام تحت حمایت ایالات متحده) برای نابودی برنامه هستهای ایران با زور، اشتباهی فاجعهبار خواهد بود.
دهان گشاد
رئالیسم در تصور عمومی اغلب با سختگیری و قاطعیت همراه است. و اگرچه گاهی ضروری است که این قاطعیت بهویژه در خلوت به دشمنان منتقل شود، رئالیستها وقت خود را برای رجزخوانی تلف نمیکنند و بهندرت خودنمایی میکنند.
در تضاد آشکار با این رویکرد، ترامپ در هفتههای اخیر بسیار پر سر و صدا بوده است. علاوه بر تهدیدهای مکرر برای تصاحب کانال پاناما، او در یک پیام کریسمس، نخستوزیر کانادا را تحقیر کرد و اظهار داشت که کاناداییها اگر کشورشان به ایالت پنجاه و یکم آمریکا تبدیل شود، شرایط بهتری خواهند داشت. اما رئالیستها تمایلی ندارند یکی از بزرگترین مزیتهایی را که ایالات متحده مدتها از آن بهعنوان یک قدرت جهانی بهره برده است – روابط بهطور غیرمعمول گرم با نزدیکترین همسایگانش – تضعیف کنند.
ترامپ همچنین بهطور آشکار درباره استفاده از تاکتیکهای اجباری علیه یک متحد برای جذب گرینلند صحبت کرده و ادعا کرده است که این منطقه «برای امنیت ملی ایالات متحده ضروری است.» اگرچه رئالیستها معمولاً اهمیتی به لفاظیها نمیدهند، اما چنین صحبتهایی میتواند تأثیر منفی داشته باشد – با شکلدهی به انتظارات بینالمللی درباره نیات آمریکا به شکلی که به ضرر منافع ایالات متحده تمام شود. تصور کنید اگر رهبر تازه منصوب یک قدرت بزرگ دیگر اظهارات مشابهی را مطرح کند. گفتار ممکن است ارزان باشد، اما اغلب میتواند نتیجه معکوس دهد.
این امر بهویژه در لفاظیهای ترامپ درباره نقش بینالمللی دلار آمریکا مشهود است. او در جریان کارزار انتخاباتی ۲۰۲۴ مدعی شد، «بسیاری از کشورها در حال کنار گذاشتن دلار هستند.» و با افتخار گفت، «آنها با من دلار را کنار نخواهند گذاشت.» او افزود: «من میگویم، اگر دلار را کنار بگذارید، دیگر نمیتوانید با ایالات متحده تجارت کنید، زیرا ما بر کالاهای شما ۱۰۰ درصد تعرفه اعمال خواهیم کرد.»
اما در نهایت، آینده دلار بهعنوان یک ارز بینالمللی عمدتاً توسط انتخابهای جمعی بازیگران خصوصی غیرهماهنگ تعیین خواهد شد، که شناسایی بسیاری از آنها غیرممکن خواهد بود. پول بینالمللی بر اساس اعتماد عمل میکند: مردم از آن استفاده میکنند زیرا میخواهند از آن استفاده کنند (و اغلب از گزینههای دیگر، از جمله پول رایج محلی خود، فرار میکنند). تلاش برای اجبار دیگران به استفاده از دلار در واقع باعث میشود آنها کمتر بخواهند از آن استفاده کنند و اعتبارش را تضعیف میکند.
با توجه به اولویتی که کشورها برای حفظ استقلال سیاسی و پیشبرد منافع خود قائل هستند، رئالیستها معتقدند که دولتها ترجیح میدهند تحت فشار قرار نگیرند و هرگاه بتوانند در برابر قلدری ایستادگی خواهند کرد. تکبر و اعمال زور غیرضروری رئالیسم نیست. فیلسوف ریمون آرون به ماهیت خودتخریبگر چنین رفتارهایی اشاره کرد که ناگزیر «ترس و حسادت دیگر دولتها را برمیانگیزد»، در نتیجه، جایگاه ملی را تضعیف کرده و موجب «تغییر متحدان به بیطرفی یا بیطرفها به اردوگاه دشمن» میشود.
توسیدید نیز پدیده مشابهی را در آغاز جنگ پلوپونز مشاهده کرد و از «خشم گسترده علیه آتن» گزارش داد. او نوشت که به دلیل سالها تکبر آتنیها، «احساسات مردم بسیار بیشتر به سوی اسپارتیها متمایل بود.» آتن شکست خورد.
یکی از اصول برجسته ایده «اول آمریکا»ی ترامپ، به این پویایی توجه نمیکند: تحمیل حمایتگرایی اقتصادی، چه به خودی خود و چه بهعنوان یک تاکتیک مذاکره برای مجبور کردن دیگران به تبعیت از خواستههای آمریکا. حمایتگرایی ایالات متحده باعث اقدام تلافیجویانه میشود که بهشدت به اقتصادی که سالانه حدود ۳ تریلیون دلار کالا و خدمات صادر میکند و حتی برای تولید داخلی خود به محصولات واسطهای وارداتی وابسته است، آسیب میرساند. همچنین باعث افزایش شدید قیمت کالاهای قابل تجارت در داخل کشور میشود.
در ماه دسامبر، اتحادیه اروپا با چهار کشور آمریکای جنوبی یک توافق تجاری امضا کرد و یکی از بزرگترین مناطق تجاری جهان را تشکیل داد. چین نیز به همین ترتیب در حال ایجاد نفوذ اقتصادی مهمی در نیمکره غربی است. سیاستهای تجاری تهاجمی ترامپ، حتی اگر بتواند امتیازات اکراهآمیزی از دیگران بگیرد، اهداف گستردهتر سیاست خارجی ایالات متحده (مانند محدود کردن نفوذ سیاسی چین) را تضعیف میکند، به بحران اقتصادی جهانی دامن میزند و دیگر کشورها را نسبت به تلاش بعدی واشنگتن برای زورگویی محتاط و در حالت دفاعی قرار میدهد.
یک رویکرد شکستخورده
در اندیشیدن به سیاست خارجی، اغلب رئالیستها با دیپلمات و دانشمند آرنولد وولفرز همنظر هستند، کسی که اصطلاح «اهداف محیطی» (milieu goals) را ابداع کرد. وولفرز نوشت که اگرچه دولتها باید بقای خود را در اولویت قرار دهند، اما آنها «فقط در موارد نادری با مسئله بقا مواجه میشوند.» همچنان که همیشه بوده است، رئالیستها در مورد تاکتیکهای خاصی که بهترین نتیجه را برای دستیابی به اهداف محیطی فراهم میکند، اختلافنظر دارند، اما آنها بهخوبی درک میکنند که همبستگی با دوستان به همان اندازه برای امنیت ملی ضروری است که قاطعیت مدبرانه با دشمنان.
در اینجا نیز، «اول آمریکا» تأکید رئالیستها بر دوراندیشی را رد میکند: این رویکردی کوتهبینانه، معاملهمحور و بهشدت خودمحور است. ترامپ هر تعامل با دیگر کشورها – چه دوستان و چه دشمنان – را بهعنوان یک تقابل با حاصلجمع صفر میبیند که در آن هدف، کسب بیشترین سهم ممکن از سودهای قابل مشاهده است.
واشنگتن پیشتر این رویکرد را در سالهای میان دو جنگ جهانی امتحان کرده بود. درخواستهای کوتهبینانهاش برای بازپرداخت بدهیهای جنگی، به شکنندگی مالیای دامن زد که به بحران مالی جهانی ویرانگر سال ۱۹۳۱ منجر شد. حمایتگرایی اقتصادیاش (که در پی آن صادراتش حتی بیش از وارداتش کاهش یافت) فروپاشی تجارت جهانی را بهطور کلی تشدید کرد. هر دو سیاست به رکود جهانی دامن زدند و آن را عمیقتر کردند – رکودی که عامل مهمی در به قدرت رسیدن فاشیستها در آلمان و ژاپن بود.
نسخه اصلی «اول آمریکا» در آن زمان شاید در ظاهر هوشمندانه به نظر میرسید، اما در واقع از نظر استراتژیک بسیار اشتباه و پرهزینه بود، و قطعاً بر مبنای رئالیسم شکل نگرفته بود. نسخه ترامپ نیز چنین است – و نتایج آن بار دیگر میتواند فاجعهبار باشد.
■ مقاله سعی دارد ثابت کند که رویکرد “اول آمریکا” به ضرر منافع آمریکاست، که صحیح است و تا حدود زیادی نیز به یک درک عمومی در میان اقشار تحصیلکرده تبدیل شده. بی دلیل نیست که طرفداران پروپاقرص ترامپ:
۱- اگر آمریکایی باشند، عمدتا از اقشار به حاشیه رانده شده هستند که احساسات و هویتشان خدشه دار شده.
۲- اگر غیر آمریکایی باشند، دارای احساسات ضد غربی ضد آمریکایی، ضد لیبرالی هستند و از ضربه خوردن آمریکا باکی ندارند.
خود آقای ترامپ اگر چه یک رهبر پوپولیست نمونه است ولی سواد چندانی برای درک منافع استراتژیک ندارد و نمیدانم این خط سیاست خارجی را چگونه کشف کرده ؟ اما میدانم آقای پوتین بسیار از رویکرد ایشان راضی و ممنون است. لحظه ای که ترامپ “سلطان” گونه اسم خلیج مکزیک را تغییر داد هیلاری کلینگتون به جای ۱۳۰ میلیون مکزیکی پوزخند زد.
بطور خلاصه: آمریکا کشوری است با بیشترین حجم نقدینگی و اوراق قرضه در کل تاریخ بشری. پس نیاز حیاتی دارد به رابطه حسنه با تمام دنیا و حوزه های نفوذ بسیار، در غیر این صورت در درون خودش غرق میشود. سوال مهم اینجاست که چه میزان ضربه به دیگر ملل و جهان آزاد میزند.
روز خوش، پیروز
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
ترامپ رسما کار خود را به عنوان ۴۷ امین رئیس جمهور آمریکا آغاز کرد. انتخاب دوباره ترامپ محصول عناد و ارادهٔ تسلیمناپذیری او در مقابل مخالفانش بود.
پس از نشستن ترامپ بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا همه به نوعی منتظرند تا ببینند که چه سیاستی در قبال ایران اتخاذ خواهد کرد. سخنرانی او در مراسم تحلیف بیشتر بر اولویتهای داخلی استوار بود و اشاره خاصی به خاورمیانه - نه اسرائیل، نه ایران، نه عادیسازی روابط در منطقه میان تلآویو و کشورهای دیگر- نکرد. البته بر خلاف برخی تحلیلها عدم اشاره به این پروندهها به معنای از اولویت خارج شدن آنها نیست.
او در سخنرانی تحلیف در سال ۲۰۱۷ هم اشاره خاصی به آنها نکرده بود، اما هم از برجام خارج شد و هم پیمان ابراهیم را کلید زد و قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و جولان را هم به او بخشید.
فعلا ترامپ سیاست خود در قبال ایران را اعلام نکرده است؛ ولی میتوان گفت که او به دنبال جنگ نیست و در مراسم تحلیف هم بار دیگر بر این نکته تاکید کرد؛ اما در عین حال صلح را هم با معیارهای خود و از موضع قدرت میخواهد.
ممکن هم هست که تا لب پرتگاه جنگ پیش برود و تهدید نظامی هم بکند، اما بعید است که جنگی را شروع کند؛ مگر این که قبل از آن مطمئن باشد که یک طرفه خواهد بود و زیانی کلان بر آن مترتب نیست. او عملا با کمک به پایان دو جنگ لبنان و غزه این موضع را نشان داده است و به احتمال زیاد به جنگ اوکراین هم پایان خواهد داد. پایان این جنگ هم بعید است با ماراتن مذاکرات همراه باشد و چه بسا هم با اعلام توافقی غافلگیرکننده همراه شود.
در واقع ترامپ چه بسا تنها رئیس جمهور آمریکا باشد که بدون تهدید به جنگ و گزینه نظامی تصویری رعبآور از خود ساخته است. او بینالمللگرا نیست و ضد ساختارها و نهادهای بینالمللی است و باوری به کار جمعی با متحدان سنتی آمریکا ندارد و به نوعی «تک خور» است و همه چیز را برای آمریکا میخواهد.
ترامپ خاورمیانه آرامی میخواهد که در بستر آن سیاستهای خود (پیشبرد پیمان ابراهیم و....) در این منطقه و تنش تجاری با اروپا و چین و نیز اولویتهای داخلی را پیش ببرد. تا اینجای کار ترامپ بر خلاف انتظارات نتانیاهو ظاهر شده است و نمونه آن فشار او برای توقف جنگ غزه و حتی تهدید ضمنی بیبی بود. خود همین رفتار او و همچنین بازنشر اظهارات جفری ساکس اقتصاددان آمریکایی در انتقاد شدید از نتانیاهو و تکاپوی او برای وارد کردن آمریکا به جنگ با ایران میتواند حامل پالسهای مثبتی به تهران باشد.
موارد دیگری از این پالسها را نیز میتوان برشمرد؛ از جمله صدور دستور لغو حفاظت فیزیکی از جان بولتون و انتقادش از نقش او در جنگ عراق و متهم کردن او به انفجار اوضاع در خاورمیانه و نشانه دیگر هم اخراج برایان هوک که از ارکان سیاست فشار حداکثری علیه ایران بود و بر ضرورت ازسرگیری آن تاکید داشت.
همچنین انتخاب مایکل دیمینو به عنوان چهرهای مخالف جنگ و تنش نظامی با ایران به ریاست سیاستگذاری پنتاگون در خاورمیانه نیز میتواند در این راستا باشد.
این که طرف ایرانی چه مواجههای با این پیامهای ضمنی ترامپ داشته باشد چگونه آنها را تفسیر کند، مساله دیگری است؛ اما نباید صرفا هیاهوی رسانهای در مخالفت با مذاکره و … را ملاک تحلیل قرار داد.
در همین حال نیز، اقتضای شخصیت خودشیفته ترامپ ثبت اتفاقات و توافقهای تاریخی بنام خودش است و میخواهد کارهایی را انجام دهد که اسلاف او از انجام آن عاجز بودهاند.
مفروض تاکید مداوم ترامپ بر پرهیز از جنگ آن هم در خاورمیانه این است که به دنبال دیپلماسی و توافق با ایران است؛ اما چه توافقی؟ قبلا نیز گفته شد که توافقی فراتر از برجام با تمرکز بر مساله هستهای که در آن امتیازاتی بگیرد که اوباما و بایدن نتوانستند و اگر پیام پسغامها روندی جدی را کلید نزند، احتمالا بخواهد این هدف را از ابتدا با تشدید فشار حداکثری و تلاش برای قطع کامل صادرات نفت ایران دنبال کند. در کل به احتمال زیاد مذاکرات مستقیم-محرمانه یا آشکار- دیر یا زود شروع شود. در دنیای سیاست هیچ بعید نیست که در نهایت شاهد دود سفید غیرمنتظره و غافلگیرکننده در این مذاکرات باشیم.
برخلاف دیدگاههای آخرالزمانی به سیاست خاورمیانهای ترامپ بر این باورم که نه او به دنبال برهم زدن موازنههای کنونی در منطقه به شکل بنیادین است و نه فعلا ارادهای بینالمللی برای آن وجود دارد. ترامپ همه چیز را از دریچه پول و اقتصاد میبیند و صف صاحبان غولهای اقتصادی و فناوری -امثال ایلان ماسک، جف بزوس، مارک زاکر برگ، لارن سانچز و ساندار پیچای- در مراسم تحلیف او خود و تعلیق 90 روزه همه کمکهای خارجی حتی به اسرائیل انعکاسی از این واقعیت است.
تلگرام نویسنده
@Sgolanbari
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
بیانیه اعتراضی ۲۳۰ نفر از فعالان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی در #نه_به_اعدام
خشونت زدایی از قوانین و محاکم قضایی ضرورت امروز ایران است
بهنام هستیبخش
موج اعدام در ایران چنان است که تقریباً همه روزه نامی در صف است تا جانی بهتلخی ستانده شود. هر روز دلهایی آشفته از این فاجعه میلرزند و خانوادههایی در اندوه عزیزانشان مینشینند. بنا بر اعلام کمیسر حقوق بشر و معاون دبیر کل سازمان ملل، با کمال تاسّف در سال ۲۰۲۴ میلادی دستکم ۹۰۱ نفر در ایران اعدام شدهاند.
اعدامهای مداوم چه از نوع سیاسی و امنیتی و چه از نوع اجتماعی، جدا از دوری از انصاف و بیعدالتی، موجهای دیگری از کینه و نفرت و آسیبهای اجتماعی عدیدهای را نیز به همراه خواهدداشت و در صورت تداوم، احتمالاً موّاجتر نیز میگردد. آنچه در صدور بیرویّهی احکام اعدام مفقود است، خویشتنداری و انعطاف و گذشت قضایی است چنانکه گویا محاکم ما فراموش کردهاند سخنپیامبر اکرم را که فرمود: “کادَ الْحَلیمُ أَنْ يَکونَ نَبيّا؛ انسان بردبار به پیامبرى نزدیک است” و امام علی نیز گفت: اَلْحِلْمُ نورٌ جَوهَرُهُ الْعَقْلُ بردبارى نورى است که جوهره آن عقل است”. حِلم و بردباری چنانچه فراتر از یک خصیصهی اخلاقی، در ساختارها و بنیانهای حقوقی دستگاه قضایی ایران تعریف شود، بهطور قطع شاهد خشونتزدایی از دادگاهها و احکام محاکم قضایی خواهیم بود.
نقد و اعتراض به اعدامهای بیرویه، بارها و بارها در قلمها و سخنها بهطور مبسوط بیان شده، امّا بدون اندک توجّهی از سوی حاکمان، باز هم احکام تلخ مجازاتِ مرگ یکی پس از دیگری اعلام میشود. از جمله خیل این احکام، صدور حکم مجازات اعدام برای پخشان عزیزی مددکار اجتماعی و فعال مدنی کرد و وریشه مرادی است که وکلای آنها اتهامات وارده را کاملاً رد کردهاند.
ما امضا کنندگان زیر ضمن ناروا دانستن این احکام ناعادلانه، مصراً خواستار توقف کلیّه احکامِ با مجازات اعدام هستیم و برای تحقق شعار کلیدیِ “نه - به اعدام” بر این مطالبهی بشردوستانه هم چنان پای میفشاریم.
اسامی:
مسعود آقایی، رضا آقاخانی، زهرا آقاخانی، ابوطالب آدینهوند، محمّد آزادی، حمید آصفی، محمدرضا آهنی، عبدالکریم حکیمی، هادی احتظاضی، محمدصادق احمدآخوند، شهروز احمدی، محمدرضا احمدی، پیمان احمدی، محمد اسحققمی، آزیتا اسکندریون، زهرا اسکویی، شمس افرازیزاده، مرتضی افشار، مهدی اقبال، عباس اقبال، اعطم اکبرزاده، زهره امانی، الهه امیرانتظام، هوشیار انصاریفر، مصطفی بادکوبهایهزاوهای، هاشم باروتی، محمود باقری، مجتبی بدیعی، افسانه برزویی، امیر بهمنی، بهنام بیات، فاطمه بیگدلیآذری، مطهره پارسی، شهریار پاکنیا، مسعود پدرام، مهدی پناهی، عباس پوراظهری، پارسـا پـورغفارمغفرتی، حبیبالله پیمان، علی تک فلاح، مجید تولّایی، درخشنده تیموریان، حسین ثاقب، حسین جزایری، محمد جمادی، فرشته جمشیدی، جعفر جودکی امین چالاکی، حسین حدادنژاد، علی حدیثی، طیبه حسنلو، محمدعلی حسننژاد، حبیب حسننژاد، سیدعلی حسینی، خلیل حسینیعطار، تقی حق بین، بهزاد حقپناه، مسعود حکمت، هادی حکیمشفایی، منصوره حمصیان، سوشیانت خاشعیپور، خشایار خاشعیپور، علیرضا خاشعیپور، حوری خانپوری، شبنم خانمصدق، نگار خدادادی، امیر خرم، شیرین خسروشاهی، محمدحسین خوربک، ابراهیم خوشسیرت، اکبر دانشسرارودی، ناصر دانشفر، رضا دبیر، امیرخسرو دلیرثانی، معصومه دهقان، نظام الدین قهاری، عباس راستیبروجنی، محمدصادق ربانیاملشی، علیرضا رجایی، حسین رجایی، سهیلا رجایی، محمّدجواد رجاییان، مهدی رجبی، علیرضا رجبیان، محترم رحمانی، محسن رحمانی، جواد رحیمپور، زهرا رحیمی، احسان رزاقی، مجتبی رستمفردطهرانی، جلال رستمکلایی، یونس رستمی، محمدرضا تحویلداری، امیر رضایی، محمّد رضایی، حسین رفیعی، محمّدصادق رهبری، جواد روشنزاده، تورج ریحانی، حمیده زارع، رقیه زارعپورحیدری، اکرم زینالی، رضا ژند، علیرضا ساریخانی، نرجس سالاری، نشاط سحابی، عیسی سحرخیز، حسین سربندی، میثم سعادت، پروانه سلحشوری، بهار سلیلی، لاله شاکری، حمیدرضا شاهمحمدی، مهدی شریعتی، احسان شریعتی، علی شریعتی، احسان شریف ثانوی،هرمز شریفیان، مهدی شعبانیخلج، پرویز شهپر، سعید شهرتاش، شادیه شهیدی، فیروزه صابر، سعید صاحبمحمدی، سیدعلیرضا صالحی، سرور صحرانورد، مانی صفار، نیما صفار، کیوان صمیمی، طاهره طالقانی، سیدمحمد طباطبایینیا، معصومه طوفان پور، حمیدرضا عابدیان، سیما عبدلی، بهزاد عربگل، سهراب عسگری، آتوسا عطایی، روئین عطوفت، اسماعیل علوی، محمود عمرانی، ابوالفضل غسّالی، ابوالفضل غسّالی، نسرین غلامحسینزاده، منیژه فتحی، امید فراغت، کیومرث فرشاد، مسعود فصیحی، حسین فلاح، شهیندخت قاسمی، ابوالفضل قدیانی، فرخنده قربانی، محمد قربانی، رحیم قمیشی، اجلال قوامی، محمد کارخانهچین، رحمان کارگشا، حسین کربلایی، جواد کرمی، محمدحسین کروبی، ملیحه کریمالدینی، جمیله کریمی، روحالله کلانتری، صدیقه کنعانی، مهدی کوچکی، بهناز کیانی، رضا کیانی، بیژن گلافرا، پریسا گنجی، فاطمه گوارایی، اسکندر(سوران) لطفی، لیلا لیاقت، مسعود مانیان، حسین مجاهد، فخرالسّادات محتشمیپور، زهره محققی، حمید محمدنژاد، محمد محمدی، محمّد محمّدیاردهالی، مهدی محمودیان، سعید مدنی، بیتا مدنی، النا مرادبخش، عبدالله مرادیان، فرید مرجایى، علی مردای، بدرالسادات مفیدی، اکرم مصباح، حسین مظفری، کاظم معتمد، احمد معصومی، احمد ملکزاده، اصغر ممبینی، سعیده منتظری، رامین مهرداد، محیا موحدمنش، عبدالله مومنی، عقیل مومنی، جهان میرپیشبین، لیلا میرغفاری، الهام ناسوتی، سیدمحمد ناظمزاده، محمد نانکلی، سیدحسین نجومی، ناهید نصراللهی، علی نظری، محمود نکوروح، مرتضی نورمحمدی، محمّدامین هادوی، سیدعبدالمجید الهامی، سیدحنظله هدایتی، مهرگان وثوق، مریم یوسفی، فرشته یوسفی، حسن یوسفیاشکوری.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
رادیو فردا مطلع شده اجرای حکم اعدام پخشان عزیزی که پس از تأیید در دیوان عالی کشور به شعبهٔ اجرای احکام ارجاع شده بود، با ثبت درخواست اعادۀ دادرسی در نهاد، متوقف شده است.
یک منبع آگاه چهارشنبه سوم بهمنماه به رادیو فردا گفت وکلای پخشان عزیزی، تقاضای اعادهٔ دادرسی در پروندهٔ او را در دیوان عالی کشور ثبت کردهاند و بر این اساس، حکم اعدام این زندانی سیاسی متوقف شده است.
براساس ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی کیفری، «در صورتی که مجازات مندرج در حکم، از نوع مجازات سالب حیات یا سایر مجازاتهای بدنی یا قلع و قمع بنا باشد، شعبه دیوان عالی کشور با وصول تقاضای اعاده دادرسی قبل از اتخاذ تصمیم درباره تقاضا، دستور توقف اجرای حکم را میدهد».
پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی و فعال مدنی، اوایل مرداد امسال در دادگاه انقلاب تهران به ریاست ایمان افشاری به اتهام «بغی» از طریق «عضویت در گروههایی که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کردهاند» به اعدام محکوم شد.
خانم عزیزی پیش از این مدتی به عنوان مددکار به کردستان سوریه رفته بود و به زنان ایزدی که از دست داعش گریخته بودند، امدادرسانی میکرد.
وکیل این زندانی سیاسی چهارشنبه ۱۹ دیماه اعلام کرد حکم اعدام صادره از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، بهرغم ایرادات شکلی و ماهوی متعدد، در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تأیید شده است.
در همین حال این منبع آگاه در گفتوگو با رادیو فردا، گفته که شب سهشنبه دوم بهمن در همین زمینه جلسهای در استانداری کردستان با حضور نماینده وزارت اطلاعات و شورای تأمین استان کردستان و مسئولان اصناف این استان برگزار شده است.
در این جلسه از مسئولان اصناف خواسته شد اعتصاب روز چهارشنبه در کردستان در اعتراض به احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی را متوقف کنند.
نمایندهٔ وزارت اطلاعات در این جلسه اعلام کرد: «ما جلوی اجرای حکم پخشان عزیزی را میگیریم، شما جلوی اعتصاب را بگیرید.»
در همین زمینه بازاریان در شهرهای مختلف کردستان در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعتصاب کردهاند.
تصاویر و ویدئوهای متعددی از این اعتصاب از جمله در شهرهای سقز، سنندج، مریوان و دیواندره منتشر شده است.
خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران، صبح چهارشنبه به نقل از یک منبع آگاه از شورای امنیت کشور نوشته بود که اجرای حکم خانم عزیزی به تعویق افتاده است.
با این حال ساعاتی پس از آن خبرگزاری ایسنا با «سوءبرداشت» خواندن این روایت خبرگزاری تسنیم، نوشت در حکم اعدام این زندانی سیاسی «تغییری پیش نیامده است و وکیل او در حال پیگیری جهت تجدید نظر حکم صادره است».
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
مغازهداران و بازاریان چندین شهر کردنشین ایران، چهارشنبه سوم بهمن در پی فراخوان احزاب کرد برای اعتراض به صدور احکام اعدام وریشه مرادی و پخشان عزیزی، اعتصاب کردند و کسبه، مغازههای خود را بسته نگه داشتند.
تصاویر منتشر شده در رسانههای اجتمای نشان میدهند کسبه بازارهای شهرهای کُردنشین سنندج، سقز، دیواندره و مریوان در استان کردستان، مهاباد و بوکان در استان آذربایجانغربی و کرمانشاه در استان کرمانشاه، روز چهارشنبه از باز کردن مغازههای خود امتناع کردند.
بر اساس گزارشها، در برخی از شهرها خطوط اینترنت دچار اختلال شدهاند.
تصاویر رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهند ماموران روی کرکره شماری از مغازههایی که به اعتصاب پیوستهاند، با رنگ قرمز کلمه «پلمب» را نوشتهاند.
آژانس خبری کُردپا نیز از فضای امنیتی حاکم بر شهر سقز در روز چهارشنبه خبر داد و نوشت که «دهها مغازه از سوی نیروهای امنیتی پلمب شدهاند».
شش حزب کردستان ایران در بیانیهای مشترک از مردم سراسر کردستان خواستند با هدف جلوگیری از اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی، سوم بهمن در یک اعتصاب سراسری پیشگیرانه، بازارها و مراکز کار و تحصیل را تعطیل کنند.
جمعی از دانشجویان و ائتلافی از زنان کرد نیز در بیانیههایی جداگانه، احکام صادر شده علیه پخشان عزیزی و وریشه مرادی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین را محکوم و از فراخوان اعتصاب حمایت کردند.
شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح در اینستاگرام خود نوشت: «از تمام جریانهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و صنفی میخواهم با این اعتصاب همراه شوند.»
وریشه مرادی ۲۰ آبان با حکم ابوالقاسم صلواتی و پخشان عزیزی دوم مرداد با حکم ایمان افشاری در دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شدند.
پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی، ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ در تهران بازداشت و پس از تحمل نزدیک به پنج ماه حبس انفرادی و شکنجه، اواخر آذر همان سال به بند زنان اوین منتقل شد.
عزیزی دوم مرداد سال جاری با حکم افشاری، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
حکم اعدام این زندانی سیاسی کُرد ۱۹ دی در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تایید شد و به گفته برادرش، برای اجرا به دایره اجرای احکام فرستاده شده است.
تایید حکم اعدام عزیزی و صدور حکم اعدام مرادی در هفتهها و ماههای گذشته با اعترضات گسترده داخلی و بینالمللی همراه شده است.
عزیزی یکی از دهها زندانی سیاسی محکوم به اعدام در ایران است که حکم اعدامش بدون در نظر گرفتن اسناد نشاندهنده بیگناهی او، تایید شده است.
سایت حقوق بشری هرانا ۱۷ دی ماه در گزارشی با استناد به بررسیهای اخیر خود نوشت در حال حاضر دستکم ۵۴ زندانی در زندانهای سراسر کشور با اتهامات سیاسی یا امنیتی زیر حکم اعدام هستند.
ایران اینترنشنال
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، روز سهشنبه تهدید کرد که اتحادیه اروپا را با اعمال تعرفههایی هدف قرار خواهد داد و گفت دولتش در حال بررسی اعمال تعرفه ۱۰ درصدی بر واردات چین است. دلیل این اقدام ارسال ماده مخدر فنتانیل از چین به ایالات متحده از طریق مکزیک و کانادا عنوان شده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، ترامپ این تهدیدات تازه را در گفتگو با خبرنگاران در کاخ سفید مطرح کرد، یک روز پس از آغاز به کار مجدد بدون اعمال فوری تعرفههایی که در طول کمپین انتخاباتی خود وعده داده بود.
بازارهای مالی و گروههای تجاری روز سهشنبه به طور موقت نفس راحتی کشیدند، اما اظهارات اخیر ترامپ بار دیگر تأکید بر تمایل دیرینه او برای اعمال تعرفههای گستردهتر داشت. همچنین مهلت جدیدی برای اعمال تعرفههای ۲۵ درصدی بر کانادا و مکزیک تا تاریخ ۱ فوریه تعیین شد. این تعرفهها شامل چین و اتحادیه اروپا نیز خواهد بود.
ترامپ گفت که اتحادیه اروپا و دیگر کشورها نیز مازاد تجاری نگرانکنندهای با ایالات متحده دارند.
او گفت: «اتحادیه اروپا برای ما بسیار، بسیار بد عمل میکند.» و ادامه داد: «بنابراین آنها باید منتظر تعرفهها باشند. این تنها راهی است که میتوان به عدالت دست یافت.»
ترامپ روز دوشنبه اعلام کرده بود که در نظر دارد تعرفههایی بر کانادا و مکزیک اعمال کند، مگر اینکه این دو کشور در برابر قاچاق مهاجران غیرقانونی و فنتانیل، از جمله مواد اولیه آن که از چین وارد میشود، در مرزهایشان با ایالات متحده اقدامات جدیتری انجام دهند.
پیشتر ترامپ تهدید کرده بود که تعرفه ۱۰ درصدی بر واردات چین به دلیل این تجارت اعمال میکند، اما این اقدام را با مهلت جدید ۱ فوریه تنظیم کرد.
چین اعلام کرد که آماده حفظ ارتباطات با ایالات متحده برای «مدیریت مناسب اختلافات و گسترش همکاریهای دوجانبه سودمند» است. وزارت خارجه چین اظهار داشت که هدف آن ترویج روابط پایدار و قابلاتکا با ایالات متحده است.
سخنگوی وزارت خارجه چین، مائو نینگ، روز چهارشنبه در یک نشست خبری منظم به خبرنگاران گفت: «ما همیشه معتقدیم که در جنگ تجاری یا جنگ تعرفهای برندهای وجود ندارد. چین همواره به طور قاطع از منافع ملی خود دفاع خواهد کرد.»
مشاور تجاری کاخ سفید، پیتر ناوارو، صبح سهشنبه به شبکه CNBC گفت که تهدید ترامپ برای اعمال تعرفه بر کانادا و مکزیک به منظور تحت فشار قرار دادن این دو کشور برای جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی و مواد مخدر به ایالات متحده است.
او گفت: «دلیل اینکه او در حال بررسی تعرفههای ۲۵، ۲۵ و ۱۰ درصدی، یا هر میزانی، بر کانادا، مکزیک و چین است، این است که روزانه ۳۰۰ آمریکایی به دلیل مصرف بیش از حد فنتانیل جان خود را از دست میدهند.»
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
این روزها به این نتیجه رسیدهام که حاکمیت در چند کار خود بسیار موفق هم بوده است.
۱- ترس برخی از مردم از اقدامی قانونی.
۲- نگرانی از اینکه حتما دستگیر میشویم!
۳- باور این نکته به مردم؛ هر گروهی در یک کنش اجتماعی پیشتاز شد، حتماً قصد خیانت و خنجر زدن از پشت دارد.
۴- هیچ امیدی به آینده نیست!
۵- حضور شخصیتها در هر اقدامی مهم است!!
شک ندارم حاکمیت و سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی با ترفندهای پیچیدهای تلاش میکنند باورهای غلط بالا را در جامعه گسترش دهند.
مردمی که احساس کنند همۀ تلفنهایشان شنود میشود، همۀ دوربینها، آنها را تحت نظر دارند، حاکمیت بینهایت مأمور برای برخورد دارد، میشود هزاران هزار نفر را دستگیر کرد، مردم حتی حق ندارند برای معیشت خود، برای حقوق مهم خود صدایشان را بلند کنند، جز به خودمان هرگز به کسی نباید اعتماد کنیم، مردم حرف میزنند و موقع عمل عقب میکشند...
اینها همه دستاوردهای مهم یک سیستم امنیتی است، که متاسفانه در کشور ما بسیار خوب طراحی و اجرا شده! اگر چه نتوانسته همه مردم را تحت تاثیر قرار دهد.
تصمیم گرفتهایم از حاکمیت تقاضایی قانونی برای یک اقدام محدود اجتماعی بکنیم، حال برخی نگرانند اگر فلانی و فلانی دستگیر شوند چه!؟
ما حداقل صد ایثارگر را قول گرفتهایم به محض اینکه اجل سراغ ما آمد، اتفاقی افتاد یا حاکمیت اقدامی غیرعقلانی انجام داد، فوراً جای ما را پر کنند.
هیچکس در این کنش اجتماعی رهبر نیست، ما فقط نقش سخنگویی و هماهنگی را بر عهده گرفتهایم، آنهم بسیار محدود.
نظام برای برخورد با افرادی که قانونی حضور پیدا میکنند، بخصوص وقتی بسیاری از آنها، از ایثارگران و خانوادههای شهدا هستند، وقتی همهشان مصمم هستند برای رسیدن به هدف، وقتی مردم دوستشان دارند، هیچ اقدام مهمی نمیتواند بکند. جز دمیدن در شیپور تفرقه، ترس، ناامیدی و القای آنها.
اگر برخی احزاب نگرانند مجوزشان باطل شود، نگرانند کاندیداهایشان در دور بعد تایید نشوند، آنها حزب نیستند، پوستهای درست کردهاند برای بدنام کردن معنای حزب، اما مردم هیچ ترسی ندارند. یعنی چیزی برای از دست دادن ندارند.
مردم وقتی ببینند همه مراحل مسالمتآمیز بودن طرحی رعایت شده، خواستهای محدود و حداقلی مطرح شده، درخواست مطابق حقوق بشر و قوانین کشور است، چرا باید بترسند؟
ما فعلآ در راستای حرکتی کاملآ قانونی حرکت میکنیم، موافقت نکردند در محلی امن تنها خواهیم گفت؛ مردم برای بیان اعتراض کجا باید بروند، مثلاً اعتراض به حبس و حصرهای غیرقانونی، دستگیر هم بکنند (که نمیکنند) مردم پرسش سومی خواهند افزود؛ به چه حقی رحیم و ناصر را دستگیر کردید!؟ و این جریان ذرهای متوقف نخواهد شد.
ما وقتی باختهایم که القائات نادرست سیستمهای امنیتی را باور کنیم، و به هم بگوییم؛
هیچ چیز تغییر نخواهد کرد!
آنها به هیچوجه نخواهند گذاشت!
اینها از خودشان هستند...
تردیدی وجود ندارد جامعه ایران طی سالهای طولانی تغییرات مهمی کرده.
آنها به حقوق خود آشنا شدهاند.
از پذیرش ظلم خجالت زدهاند.
نگاهشان به افراد خاصی نیست.
جهان را دریافتهاند
متوجه شدهاند فریب شعار و وعدههای توخالی را نباید بخورند
ایمان دارند خداوند تنهایشان نمیگذارد.
از بازیهای سیاسی خسته شدهاند.
دردهای اصلی را یافتهاند.
به همین دلیل شک ندارم
در هر اقدام قانونی
در هر اقدام مسالمتجویانه
در هر اقدام حقطلبانه
برای سرافرازی ایران
برای ساختن ایران
هیچ ترسی به خود راه نمیدهند!
آنها که باور ندارند، بزودی متوجه خواهند شد، چقدر اشتباه کردهاند.
تلگرام نویسنده
@ghomeishi3
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
مدتی بود به نظر اینجانب میرسید که مفهوم هوش و هوشیاری و رفتار هوشمندانه در دنیای قدیم و جدید دستخوش تغییر شده است. دو نوع هوش را در پایین دسته بندی کردهام. آنچه افراد باهوش و زیرک در مورد خود در جوامع قدیمی تلقی میکرده اند بر حسب نمایانه های فرهنگی و رایج، این را در گروه یک آوردهام. از دو نرمافزار هوش مصنوعی هم ویژگی انسان باهوش در دنیای مدرن را پرسیدهام که خلاصه پاسخ را در گروه دو آوردهام:
گروه یکم، در جامعه سنتی و قدیمی منظور از هوش چه بوده است؟ اگر ادبیات قدیم را بخوانیم نمونه یک موجود با هوش روباه است. توان بالای فریب دادن، توان بالای جلب توجه دیگران به جای دیگر خلاف حرکت خود، توان بالای پنهان کاری و حرکت در تاریکی، توان بالای متواری شدن، توان بالای خسارت زدن به دیگران برای منافع معمولی خود.
این در واقع برداشت نمادین فرهنگ ما از هوش است و گرنه روباه یک حیوان ضعیف، زیبا و دوست داشتنی است و در تلاش بقا. به این ویژگیها در جامعه انسانی می توان تجلیهای دیگری را هم نسبت داد. مانند سرکار گذاشتن و اقدام سرکاری، نشان دادن ظاهر زاهد و پرهیزکار برای جلب اطمینان عموم و استفاده در زمان مناسب. سعی در ایجاد شبکه ذی نفعان و همفکران زیر زمینی و پشت پرده و هماهنگ شدن با آنان و ایجاد تقسیم بندی ما و آنها، آدم فروشی زیر زمینی، بی قیدی در قبال منافع عمومی و فقط حفظ ظاهر، دو دوزه بازی و تفاوت قول و عمل یا تفاوت در ظاهر و اقدامات پشت پرده. جارو زدن مسائل به زیر فرش و انکار وجود مشکلات، عدم قبول مسئولیت و عدم قبول اشتباه و انداختن تقصیر خطاهای خود به عهده دیگران، انکار و برخورد خشونت آمیز وقتی ترفندها رو میشود، به دام انداختن آنکه مخالف تلقی میشود، از پشت خنجر زدن، عدم وجود حس همدردی و بی تفاوت بودن به درد و رنج دیگران، به خود نسبت دادن خدمات و دست آوردهای دیگران، کلک زدن و فریب دادن…
گروه دوم، از یک نرم افزار هوش مصنوعی پرسیدم که ویژگیهای هوش و افراد باهوش در جامعه مدرن چیست. این فهرست بخشی از پاسخ است؛
• کنجکاوی و یادگیری مادامالعمر، افراد باهوش تمایل عمیقی به یادگیری و کشف دارند و دائماً به دنبال دانش و درک جدید در موضوعات مختلف هستند.
• تفکر انتقادی، آنها اطلاعات را با دقت تجزیه و تحلیل میکنند، فرضیات را زیر سؤال میبرند و با منطق و بیطرفی به مشکلات میپردازند. هم ذهن نقاد دارند هم نقد دیگران از خود را با علاقه و احترام می پذیرند و بررسی می کنند.
• انعطافپذیری، آنها به راحتی خود را با محیطها، فناوریها و چالشهای جدید وفق میدهند و در مواجهه با تغییرات، تابآوری وتحمل نشان میدهند.
• مهارتهای حل مسئله، آنها در پیدا کردن راهحلهای خلاقانه و عملی برای مسائل پیچیده مهارت دارند و اغلب خارج از چارچوب فکر میکنند. معمولاً یک مسئله را تا یافتن راه حل و دست آورد پیگیری می نمایند.
• ذهن باز، آنها آماده پذیرش ایدهها، دیدگاهها و باورهای جدید هستند، حتی زمانی که اینها باورهای خودشان را به چالش میکشند. حل خلاقانه مسائل و تفکر خارج از چارچوب، تولید راهحلهای نوآورانه و سازگاری با چالشهای جدید را در نظر دارند.
• هوش احساسی، آنها احساسات خود را درک و مدیریت میکنند و با دیگران همدلی مینمایند و روابط سالم و ارتباطات مؤثر ایجاد میکنند. تشخیص و درک و بهحساب آوردن احساسات دیگران و تنظیم احساسات خود، مدیریت مؤثر احساسات، پاسخ مناسب به موقعیتهای چالشبرانگیز از ویژگیهای ایشان است.
• خودآگاهی، آنها از نقاط قوت و ضعف خود آگاهند و دائماً روی رشد شخصی کار میکنند.
• آگاهی و حساسیت فرهنگی، آنها تفاوتهای فرهنگی را درک و احترام میگذارند و در محیطهای متنوع، همکاری و شمولگرایی با دیگران را تقویت میکنند.
• تواضع فکری، آنها محدودیتهای دانش خود را میپذیرند و آمادهاند زمانی که اشتباه میکنند آن را قبول کنند.
نتیجه، در جوامع سنتی قدیمی کوچک افرادی که از گروه یکم از ویژهگیها که برشمرده شد برخوردار بودند میفهمیدند که آن شیوهها کار کرد داشته و ممکن بود برای فرد موفقیت کسب کند. شهرتهای نامناسب ناشی از کاربرد آن ویژگیها در دامنه اجتماعی محدودی میماند و به سرعت در اندک مدتی فراموش میشد و فرد زیرک میتوانست مکرر استفاده ببرد. در جامعه مدرن چنین نیست. انسان با هوش از نوع یکم را جامعه محلی، کلان و بینالمللی سریع میشناسد، ترفندها را خنثی میکند و در روابط و مراودهها به چنین شخصی اطمینان نمیکند. در نتیجه او فری خواهد بود که با شکستهای زنجیرهای مواجه میشود.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
ایالتهای تحت رهبری دموکراتها و گروههای مدافع حقوق مدنی علیه تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، برای لغو قانون شهروندی آمریکا در صورت تولد در خاک این کشور، شکایتهای متعددی را در دادگاه ثبت کردند.
این شکایتها که روز سهشنبه دوم بهمن صورت گرفتند، نخستین تلاش حقوقی مخالفان دونالد ترامپ برای ممانعت از اجرای تصمیم او محسوب میشود.
آقای ترامپ روز دوشنبه پس از مراسم تحلیف خود به نهادهای ایالات متحده دستور داد که از اعطای تابعیت خودکار به کودکانی که خاک ایالات متحده به دنیا میآیند خودداری کنند، مگر آنکه پدر یا مادر آنها شهروند ایالات متحده باشند و یا اجازه اقامت دائم در این کشور را داشته باشند.
بیست و دو ایالت تحت رهبری دموکراتها به همراه منطقه کلمبیا (پایتخت ایالات متحده) و شهر سانفرانسیسکو دو پرونده حقوقی را در دادگاههای فدرال بوستون و سیاتل به ثبت رساندند و ادعا کردند که ترامپ با این فرمان قانون اساسی ایالات متحده را نقض کرده است.
اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا، سازمانهای مهاجرین و یک زن باردار نیز تنها ساعاتی پس از آنکه ترامپ این فرمان اجرایی را امضا کرد با گشودن پروندهای مشابه، اولین نبرد حقوقی بزرگ دوران ریاستجمهوری او را آغاز کردند.
این دادخواستها یکی از سیاستهای محوری دونالد ترامپ در رابطه با مهاجرت را هدف قرار میدهند. دفتر آندریا جوی کمپبل، دادستان کل ماساچوست، اعلام کرده که در صورت تایید دستور ترامپ، برای اولین بار بیش از ۱۵۰ هزار کودک که سالانه در ایالات متحده متولد میشوند، از حق شهروندی محروم خواهند شد.
وی در بیانیهای تاکید کرد: «رئیسجمهور ترامپ حق لغو قوانین مصرح در قانون اساسی را ندارد.»
ایالتهای مخالف این تصمیم میگویند که از دست دادن حق شهروندی مانع دسترسی این کودکان به برنامههای حمایتی فدرال، مانند بیمه سلامت رایگان میشود و وقتی هم که آنها بزرگتر شوند از امکان کار کردن قانونی یا رای دادن محروم خواهند شد.
ماتئو پلاتکین، دادستان کل نیوجرسی، در بیانیهای گفت: «دادخواست فوری امروز پیام روشنی برای دولت ترامپ دارد، اینکه ما از ساکنان خود و حقوق مصرح آنها در قانون اساسی دفاع خواهیم کرد.»
به گزارش رویترز، سه مورد از این چهار دادخواست در ایالتهای ماساچوست و نیوهمپشایر ثبت شدهاند. هر حکمی که قضات این دو ایالات صادر کنند در دادگاه تجدید نظر بوستون بررسی خواهد شد که تنها دادگاه تجدید نظر فدرال محسوب میشود که قضات آن همگی از منصوبین دموکراتها هستند.
چهار ایالت نیز پروندهای جداگانه در ایالت واشینگتن به ثبت رساندند که در حیطه صلاحیت دادگاه تجدید نظر نهم ایالات متحده در سانفرانسیسکو قرار دارد. این دادگاه در اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ، بارها رای بهمتوقف برنامههای او داد، اما از همان زمان به دلیل انتصابات قضائی که خود ترامپ انجام داد، ترکیب ایدئولوژیک آن به راستگراها نزدیک شده است.
استدلال مطرحشده در دادخواستها این است که دستور ترامپ ناقض حق مندرج در بند شهروندی متمم چهاردهم قانون اساسی ایالات متحده است که بر اساس آن هر کسی که در ایالات متحده متولد شود به عنوان شهروند در نظر گرفته میشود.
این دادخواستها به حکم دیوان عالی ایالات متحده در سال ۱۸۹۸ استناد میکنند که تاکید میکرد کودکان متولد شده در ایالات متحده از والدین غیرآمریکایی حق دریافت شهروندی این کشور را دارند.
یکی از شاکیان این دستور زنی از ایالت ماساچوست است که تجت قوانین حفاظت موقت در ایالت متحده حضور دارد و قرار است در ماه مارس زایمان کند.
وضعیت حفاظت موقت برای افرادی تعریف شده که کشورهای آنها دچار بلایای طبیعی، درگیریهای مسلحانه یا رویدادهای فوقالعاده دیگر هستند. در حال حاضر بیش از ۱ میلیون نفر از ۱۷ کشور که در ایالت متحده زندگی میکنند تحت این وضعیت قرار دارند.
رادیو فردا
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
علاوه بر چالشهای بزرگ پیشروی طرفداران حزبالله درباره بازیابی توان آن و نحوه بازسازی شهرکهای ویران شده در جنوب لبنان، با نزدیک شدن به پایان مهلت تعیین شده در بیستوهتفم ماه جاری برای عقبنشینی ارتش اسرائیل، اکنون بحثها در این کشور و به ویژه در میان حامیان این گروه شبهنظامی پیرامون آینده حضور نظامی حزبالله در منطقه جنوب رود لیطانی همچنان جریان و شدت گرفته است.
در چنین شرایطی چالش اصلی پیش روی هواداران حزبالله این است که چگونه میتوان مناطق و روستاهای ویرانشده را بازسازی کرد.
از سویی بحث اکنون میان هواداران حزبالله بر بررسی تجربه نظامی آن نیز تمرکز دارد، بهویژه که این گروه با ادعای پشتیبانی آن از جنگ «حماس»، در بیش از یک سال گذشته متحمل خسارتهای سنگینی شده و هزاران تن از اعضای آن کشته و زخمی شدهاند.
براساس اطلاعات دریافتی از منابع نزدیک به حزبالله که به «العربيه.نت» ارائه شده است، یکی از فرماندهان یگان «الرضوان»، شامل نیروهای نخبه حزبالله، از تدارک این یگان نظامی از سال ۲۰۰۶ برای مقابله با اسرائیل و ایجاد صدها تأسیسات و تونل در لبنان پرده برداشت.
این فرمانده حزبالله توضیح داد که شوکزدگی برای اعضای حزبالله در این بوده که اسرائیل چگونه توانسته است نقاط ضعف این ساختارها را شناسایی کند.
بنا به اذعان این فرمانده یگان الرضوان حزبالله اسرائیل موفق شده است بخش عمدهای از این تأسیسات را با استفاده از پهپادها، ابزارهای تکنولوژیکی پیشرفته و همچنین نفوذ عوامل انسانی و جذب جاسوس در میان نیروهای حزبالله، که دیگر از لحاظ امنیتی مانند گذشته مقاوم نیست، تخریب کند.
«بزرگترین ضربه»
این فرمانده حزبالله همچنین اذعان داشت که «بزرگترین ضربهای» که به حزبالله وارد شد و ساختار نظامی و لجستیکی آن را هدف قرار داد، عملیات «پیجر» بود. به گفته او این عملیات ستون فقرات نظامی حزب را فلج کرد، زیرا باعث شد حدود ۳ هزار نفر از کادرهای حزب دچار آسیبهای جدی شوند و به چهرهها، چشمها و دستهایشان آسیب وارد شود.
این فرمانده حزبالله همچنین فاش کرد که پیامی به اطلاعات اسرائیل رسید، زمانی که صدای یکی از فرماندهان حزبالله شنود شد که با استفاده از دستگاه پیجر به فرماندهی خود اطلاع میداد که باتری دستگاه دیگر مانند قبل کار نمیکند و دستگاه بیش از حد داغ شده است.
به گفته وی پیش از آنکه مقامات حزبالله علت این اختلال را کشف کنند، اطلاعات اسرائیل تصمیم گرفت همه دستگاههای پیجر متعلق به حزبالله را منفجر کند.
این فرمانده نیروی رضوان حزبالله نیز تأیید کرد که واحدهای مختلف نظامی حزبالله در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ فارغ از زمان عملیات «حماس» خود را برای یک جنگ طولانی با اسرائیل آماده میکردند. با این حال، اسرائیل از سال ۲۰۰۶ آماده شلیک اولین گلوله بود و با دادههای دقیقی درباره تمام پایگاهها و تأسیسات نظامی حزبالله در جنوب، بقاع، ضاحیه جنوبی، و حتی محل تجمعها و انبارهای موشکی حزب در سوریه، همه این مکانها را به عنوان بانک اهداف خود آماده کرده بود.
تخریب صدها تونل
این فرمانده همچنین اشاره کرد که جنگندهها و پهپادهای اسرائیلی موفق شدند بخش عمدهای از این پایگاهها و صدها تونل را در چندین شهرک مرزی در جنوب لبنان تخریب کنند. برخی از این تونلهای نزدیک به مرز در مجاورت با چندین شهرک اسرائیلی بودند.
این عضو ارشد نظامی حزبالله در پاسخ به این سؤال که آیا حزبالله میتواند توان نظامی خود را دوباره بازسازی کند، بهویژه پس از منع حضور آن در جنوب رودخانه لیطانی طبق مفاد قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل و عدم توانایی آن در دریافت سلاح از طریق سوریه پس از سقوط رژیم اسد، به دشوار شدن چنین امری اذعان کرد.
این فرمانده یگان الرضوان در ادامه اذعان کرد: «شرایط برای ما دشوار شده است؛ بله، ما در ارزیابی خود از توان [نظامی] اسرائیل دچار خطای محاسباتی شدیم.»
با این وجود این فرمانده یگان الرضوان، تأکید کرد که حزبالله مجددا در شمال لیطانی و مناطقی دیگر مانند ضاحیه جنوبی و البقاع فعالیت خواهد کرد و اظهار داشت: «این حزب به سادگی سلاح خود را به هیچ گروهی، حتی ارتش لبنان، تسلیم نخواهد کرد.»
شایان ذکر است که توافق آتشبس در لبنان که با میانجیگری آمریکا و فرانسه حاصل شد و از ۲۷ نوامبر سال گذشته (۲۰۲۴) اجرایی شد، شامل خلع سلاح و خروج حزبالله از جنوب لبنان میشود.
این در حالی است که بر اساس این توافق، خروج تدریجی ارتش اسرائیل از جنوب لبنان طی ۶۰ روز پیشبینی شد.
این توافق همچنین بر انحصار حمل سلاح توسط ارتش و نیروهای امنیتی لبنان و انحلال زیرساختها و پایگاههای نظامی حزبالله یا سایر گروههای مسلح در جنوب لبنان تأکید دارد.
توافق آتشبس در لبنان پس از آن حاصل شد که حزبالله در نوامبر ۲۰۲۳ خسارات سنگینی متحمل شد.
العربیه فارسی
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
حمله ماموران امنیتی به خانه ژیلا بنییعقوب/ احضار او به دادسرای اوین
ژیلا بنییعقوب، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان، در صفحهی ایکس (توییتر سابق) خود از حملهی ماموران امنیتی به خانهشان و بردن وسایلشان خبر داده و نوشته است که باید خودش را به یکی از شعب بازپرسی دادسرای اوین معرفی کند.
متن کامل رشتهتوییت او به شرح زیر است:
بیشتر از دوازده مأمور امنیتی به خانه ما ریختند، گفته بودند که از پست نامه داریم، بهمن (احمدی امویی) که در را باز کرد، متوجه موضوع شده و گفته بود: «ژیلا خوابه! بذارید بیدارش کنم لباس مناسب بپوشه» همانطور که انتظار میرود، توجهی نکردند.
صدای بهمن: «ژیلاجان! پاشو! ماموران اطلاعات اومدند!» از خواب پریدم و نشسته در تخت، گیج و مبهوت مردانی را میدیدم که یکی پس از دیگری وارد خانه میشدند. یک مأمور زن هم بود که در اتاق کنارم ایستاد تا لباس مناسب بپوشم.
بعدش، یک مامور گفت: «معلومه استرس داری! اگه آدم کاری نکرده باشه که استرس نمیگیره.» گفتم والا خیلی استرس ندارم! اما اول صبحی وقتی خواب بودم، دوازده سیزده نفر ریختید اینجا، به نظرتون نباید استرس بگیرم؟
سعی میکردند با ادب باشند هرچند آخرش از کوره در رفتند. به نوع برخوردها اعتراض کردم. یکیشان پرسید: فیلم میبینی؟ تعجب کردم! منظورش چیه از این سوال
گفتم: بله! فکر کردم سوال بعدی این است: چه فیلمی میبینی
گفت: پس حتما در فیلمها دیدید که پلیسهای غربی چقدر وحشیانه با مجرمان برخورد میکنند.
گفتم: شما قرار بود الگوی آنها باشید نه آنها الگوی شما! شما قرار بود ام القرای عالم اسلام باشید نه آنها. من فقط متهم هستم نه حتی مجرم.
حتی نمیگویید اتهامم چیست و در این برگه هم که به دستم دادید چیزی در این باره ننوشته.
خانه را تفتیش کردند لپتاپها و گوشیها و ...را بردند؛ بهمن هرچقدر اعتراض کرد که در حکم شما فقط نام ژیلا آمده و حق ندارید لپتاپ و گوشی من را با خودتان ببرید و ابزار کارم است فایدهای نکرد.
یکیشان هم گفت: شما چرا اینقدر به لپتاپ وابسته هستی؟ مگر راننده اسنپ هستی! که میگی لوازم کارم است!
ساعت نزدیک یازده صبح بود که یکی از مأموران از پایین آمد بالا و در گوش چندنفر چیزی گفت، بعد که رفتند و خبرها را شنیدم، با خودم گفت شاید خبر ترورها را به همکارانش داده! البته شاید!
در پایان اینکه، باید خودم را به یکی از شعب بازپرسی دادسرای اوین معرفی کنم، احتمالا آن موقع دیگر بگویند اتهامم چیست!
کانون زنان ایرانی
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
شمار قربانیان آتشسوزی در هتلی در پیست اسکی کارتالکایا در استان بولو در شمالغرب ترکیه به ۷۶ تن و تعداد مصدومین نیز به ۵۱ نفر افزایش یافت. این هتل ۱۲ طبقه دارد و گفته میشود آتشسوزی در آشپزخانه هتل شروع شده و به سرعت به همه طبقات آن سرایت پیدا کرده است.
علی یرلیکایا، وزیر کشور ترکیه که برای بررسی ابعاد حادثه و روند امداد و نجات به منطقه سفر کرده، به خبرنگاران گفت: این هتل صبح امروز دچار آتشسوزی شد و متاسفانه طی این آتشسوزی ۶۶ نفر جان خود را از دست داده و ۵۱ تن نیز مصدوم شدند. حادثه بسیار تاسف باری رخ داده است.
وزیر کشور ترکیه با اشاره به اینکه هنگام وقوع آتشسوزی، این هتل ۱۲ طبقه میزبان ۲۳۸ مسافر بوده است، توضیح داد: اولین تماس با آتشنشانی درباره وقوع آتشسوزی در ساعت ۳:۲۷ دقیقه بامداد برقرار شده و تیمهای مذکور بلافاصله به منطقه اعزام شدهاند.
او افزود: تیمهای امداد و نجات سازمان حوادث غیرمترقبه، ژاندارمری و سازمان اورژانس نیز ساعت ۴:۱۵ دقیقه با حضور در محل حادثه فعالیت امداد و نجات را آغاز کردهاند. در کل ۴۲۸ پرسنل اطفاء حریق، امداد و نجات و پزشکی با ۱۵۶ دستگاه انواع خودرو عملیات اطفاء حریق و کمک به مصدومان را انجام دادند.
وزیر کشور ترکیه همچنین توضیح داد: دو بازرس از وزارت کشور مامور بررسی ابعاد حادثه شدهاند. همچنین دادستان ارشد استان بولو به همراه ۵ دادستان دیگر در محل حضور دارند و روند بررسی این حادثه را پیگیری خواهند کرد.
باریش سالگور، یکی از مهمانان هتل، به شبکه تلویزیونی NTV ترکیه گفت که مردم برای فرار از پنجرهها پریدند، از جمله دو زن در طبقه آخر که از کسانی که روی زمین بودند میخواستند بالشهای آماده داشته باشند. او گفت: “وقتی آتش نزدیک شد، بلافاصله پریدند.”
یکی دیگر از مهمانان به خبرنگاران گفت که او و خانوادهاش از آتش بیدار شدند اما زنگ خطر را نشنیدند، سپس وارد راهروهای پر از دود شدند و در نهایت از پنجره طبقه پایینتر روی برف پایین پریدند.
یکی از شاهدان عینی به سیانان ترک گفت: همه از ترس مرگ از پنجرهها بیرون میپریدند و بسیار شرمآور بود که هیچ کپسول آتشنشانی در اطراف وجود نداشت.
این شاهد عینی افزود: ما نتوانستیم آب را به مردم برسانیم. آمبولانسها و ماشینهای آتش نشانی واقعا دیر آمدند و مردم نمیدانستند چه کنند.
عبدالعزیز آیدین، استاندار استان بولو به خبرگزاری دولتی آنادولو گفت که حدود ۲۳۶ مهمان در این هتل اقامت داشتند. آیدین گفت که دو تن از قربانیان پس از پریدن از ساختمان جان باختند.
این هتل ۱۲ طبقه بر روی صخرهای ساخته شده بود که تلاش برای خاموش کردن شعلههای آتش را پیچیده کرد. شاهدان عینی بوی سوختگی را به یاد آوردند و فریادهای کمک مسافران طبقات بالایی، هتل را پر کرده بود.
به گفته وزیر کشور ترکیه “آتش سوزی در حال حاضر خاموش شده است. تلاشهای خنککننده ادامه دارد. از آنجایی که پشت هتل در شیب قرار دارد، تلاشهای اطفای حریق فقط از نمای جلو و جانبی امکانپذیر است.”
تحقیقات در مورد علت آتشسوزی در جریان است. وزیر کشور کشور از بازداشت ۹ نفر از جمله مدیر هتل خبر دادهاند. گفته میشود آتشسوزی از آشپزخانه هتل آغاز شد و به سرعت به طبقات دیگر سرایت پیدا کرد.
این استراحتگاه یک مقصد محبوب برای تعطیلات زمستانی است، به ویژه در تعطیلات مدرسه، که از اواسط ژانویه تا هفته اول فوریه ادامه دارد، مردم از استانبول و آنکارا برای اسکی به کوههای بولو میروند.
مرگ ۱۴ عضو یک خانواده
در بین ۲۳۸ مهمانی که در روز آتشسوزی در هتل گراند کارتال اقامت داشتند، زهرا سنا گلتکین، کارمند خطوط هوایی ترکیش ایرلاینز و خانوادهاش بودند. سنا گلتکین به دلیل تعطیلی مدارس به همراه همسر، ۳ فرزند و ۹ عضو دیگر خانواده به کارتالکایا سفر کرد.
به گزارش رسانههای ترکیه، هر ۱۴ نفر در این آتش سوزی جان خود را از دست دادند.
خبرگزاری آنادولو، سیانان، رویترز
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
رئیسجمهور آمریکا نه تنها ادعاهای نادرست خود درباره انتخابات ۲۰۲۰ این کشور را تکرار کرد، بلکه اتهامات بیاساس دیگری را هم علیه مهاجرت مطرح نمود.
دونالد ترامپ در اولین سخنرانی خود پس از ادای سوگند برای دومین دوره ریاستجمهوری، چندین ادعای نادرست و گمراهکننده مطرح کرد که برخی از آنها به دوران نخست ریاستجمهوری او بازمیگردد.
این ادعاها شامل موضوعاتی درباره مهاجرت، اقتصاد، خودروهای برقی و کانال پاناما بود و پس از آن نیز در کنگره آمریکا، اظهارات نادرست دیگری به آنها اضافه شد، از جمله ادعاهای گمراهکننده درباره عفوهایی که جو بایدن هنگام ترک ریاستجمهوری انجام داده بود.
در اینجا خلاصهای از برخی ادعاهای دروغ و اظهارات نادرست او ارائه شده است:
نه، بایدن ۳۳ قاتل را عفو نکرده است
در سخنرانی خود در کنگره، ترامپ گفت که بایدن «۳۳ قاتل، قاتلان مطلق، بدترین قاتلان» را که در انتظار اعدام بودند، عفو کرده است. این ادعا درست نیست؛ رئیسجمهور وقت در تاریخ ۲۳ دسامبر اعلام کرد که احکام ۳۷ نفر از ۴۰ نفری را که در صف اعدام فدرال بودند، تخفیف میدهد و مجازات آنها را به حبس ابد تبدیل میکند.
تخفیف حکم با عفو برابر نیست. در تخفیف حکم، فرد همچنان محکوم است، اما مجازات او کاهش مییابد. بایدن در آن زمان گفته بود «این تخفیفها با توقفی که دولت من در مورد اعدامهای فدرال، بهجز در موارد تروریسم و قتلهای جمعی ناشی از نفرت، اعمال کرده، سازگار هستند.»
این اقدام جان افرادی را که به خاطر قتل، از جمله قتل مأموران پلیس و نظامی و کسانی که در سرقتهای مرگبار از بانک یا معاملات مواد مخدر دخیل بودند، محکوم شده بودند، نجات داد.
سه زندانی فدرالی که اکنون در انتظار اعدام هستند عبارتند از: دیلن روف، که در سال ۲۰۱۵ به خاطر قتل نژادپرستانه ۹ عضو سیاهپوست کلیسایی در کارولینای جنوبی محکوم شناخته شد؛ جوهر تسارنایف، بمبگذار ماراتن بوستون در سال ۲۰۱۳ و رابرت باورز، که در سال ۲۰۱۸ که یازده عبادتکننده را در کنیسهای در پیتسبرگ به قتل رساند.
نه، انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ تقلبی نبود
ترامپ بار دیگر در سخنرانی خود در کنگره ادعا کرد که انتخابات ۲۰۲۰، که در آن این نامزد انتخاباتی، رقابت را به جو بایدن باخت، «کاملاً تقلبی» بود.
هیچگاه هیچ مدرکی برای تأیید این ادعا وجود نداشته است. مقاماتی که انتخابات را بررسی کردند از جمله دادستان کل منصوب ترامپ نتیجه گرفتند که انتخابات منصفانه بوده است.
بایدن با ۳۰۶ رأی در کالج انتخاباتی در برابر ۲۳۲ رأی ترامپ پیروز شد و در رأی مردمی نیز با بیش از ۷ میلیون رأی برنده شد. بازشماری آرا در ایالتهای کلیدی پیروزی بایدن را تأیید کرد و شکایات حقوقی که نتایج را به چالش کشیدند، بینتیجه ماندند.
تکرار ادعای بیاساس درباره مهاجران توسط ترامپ
رئیسجمهور جمهوریخواه در سخنرانی افتتاحیه خود گفت که دولت دموکرات قبلی «از شهروندان باشکوه و قانونمدار آمریکایی ما محافظت نمیکند، اما پناهگاه و حمایت برای جنایتکاران خطرناک فراهم میکند، بسیاری از آنها از زندانها و مراکز روانی هستند که بهطور غیرقانونی از سراسر جهان وارد کشور ما شدهاند.»
اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد کشورهای دیگر عمداً جنایتکاران یا بیماران روانی خود را به مرزهای آمریکا میفرستند.
ترامپ در جریان آخرین کارزار انتخاباتی خود نیز بهطور مکرر این ادعا را مطرح کرده بود.
چین کانال پاناما را اداره نمیکند
ترامپ در بخش دیگری از سخنرانی خود با اشاره به تمایلش برای بازپسگیری کانال پاناما توسط آمریکا گفت: «کشتیهای آمریکایی بهشدت هزینه بیشتری میپردازند و به هیچوجه عادلانه با آنها رفتار نمیشود، از جمله کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده. و مهمتر از همه اینکه چین کانال پاناما را اداره میکند.»
مقامات پاناما ادعای ترامپ مبنی بر اینکه چین کانال را اداره میکند و آمریکا اضافههزینه میپردازد را رد کردهاند. ریکارت واسکز، مدیر کانال پاناما، در مصاحبهای با آسوشیتدپرس در این خصوص میگوید: «هیچگونه تبعیضی در هزینهها وجود ندارد. قوانین قیمتگذاری برای همه کشورها، شرکتها و کشتیهایی که از کانال عبور میکنند یکسان و بهوضوح تعریف شده است.»
واسکز همچنین گفت که چین کانال پاناما را اداره نمیکند، بلکه شرکتهای چینی که در بندرهای دو طرف کانال فعالیت میکنند، بخشی از یک کنسرسیوم هنگکنگی هستند که در سال ۱۹۹۷ طی یک فرآیند مزایده برنده شدند. او افزود که شرکتهای آمریکایی و تایوانی نیز در سایر بنادر در امتداد کانال فعالیت میکنند و تأکید کرد که کانال نمیتواند به کشتیهای با پرچم آمریکا بهخاطر معاهده بیطرفی مزایای ویژهای بدهد.
واسکز توضیح داد که درخواستها برای استثنا قائل شدن بهطور منظم رد میشوند زیرا فرآیندها شفاف هستند و نباید تغییرات دلخواه وجود داشته باشد. تنها استثنای موجود در معاهده بیطرفی مربوط به ناوهای جنگی آمریکا است که از امتیاز عبور سریعتر برخوردار میشوند.
ترامپ که از افزایش هزینههای عبور کشتیها از کانال شکایت کرده، استفاده از نیروی نظامی برای تصرف کانال را رد نکرده است.
آمریکا این کانال را در اوایل قرن بیستم ساخت تا انتقال کشتیهای تجاری و نظامی بین دو ساحل خود را تسهیل کند. واشنگتن در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹ کنترل این آبراه را طبق معاهدهای که در سال ۱۹۷۷ توسط رئیسجمهور جیمی کارتر، از حزب دموکرات، امضا شده بود، به پاناما واگذار کرد.
آمریکا اولین کشوری نبود که اتم را شکافت
ترامپ ادعا کرد که آمریکاییها «اتم را شکافتند» و در کنار آن ادعاهای دیگری نظیر«عبور از بیابانها، صعود از کوهها، پرتاب بشر به آسمانها و قرار دادن دانش بشری در کف دست انسان» مطرح کرد.
با این حال، ارنست رادرفورد، فیزیکدان نیوزیلندی برنده جایزه نوبل و مشهور به «پدر فیزیک هستهای»، بهعنوان اولین کسی که بهطور آگاهانه اتم را با القای مصنوعی شکافت شناخته میشود. کسی که در سال ۱۹۱۷ و در هنگام کار در دانشگاه منچستر توانست به این موفقیت دست یابد.
این دستاورد همچنین به دو دانشمند انگلیسی و ایرلندی، جان داگلاس کاکرفت و ارنست والتون، که در سال ۱۹۳۲ در یک آزمایشگاه بریتانیایی تحت نظر رادرفورد فعالیت میکردند، نسبت داده میشود. در نتیجه در هیچ بخشی از این فرآیند آمریکاییها حضور نداشتهاند.
یک وبسایت وابسته به دفتر تاریخ و منابع میراث وزارت انرژی ایالات متحده دستاورد شکافتن اتم را به کاکرفت و والتون نسبت میدهد، هرچند دستاوردهای پیشین رادرفورد در نقشهبرداری از ساختار اتم، فرضیهپردازی درباره هسته مرکزی و شناسایی پروتون را نیز قابل توجه توصیف کرده است.
نیک اسمیت، سیاستمدار نیوزیلندی و شهردار نلسون، شهری که رادرفورد در آن متولد و تحصیل کرده است، گفت که از این ادعا کمی شگفتزده شده است.
اسمیت در فیسبوک خود نوشت: «تحقیقات پیشگامانه رادرفورد درباره ارتباطات رادیویی، رادیواکتیویته، ساختار اتم و فناوری اولتراسوند در دانشگاههای کمبریج و منچستر در بریتانیا و دانشگاه مکگیل در مونترال کانادا انجام شده است.»
او افزود که سفیر بعدی ایالات متحده در نیوزیلند را برای بازدید از یادبود محل تولد رادرفورد دعوت خواهد کرد «تا بتوانیم سوابق تاریخی درباره اینکه چه کسی اولین بار اتم را شکافت، دقیق نگه داریم.»
یورونیوز فارسی
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
مقاومت حقوقی در برابر رئیسجمهور دونالد ترامپ از همین ابتدا آغاز شده است.
تنها چند دقیقه پس از ادای سوگند ترامپ، دستکم سه شکایت در دادگاه فدرال واشنگتن ثبت شد که هدف آنها متوقف کردن «وزارت بهرهوری دولت» ایلان ماسک، تا زمان رعایت قوانین شفافیت مربوط به نهادهای مشورتی دولتی است.
این شکایتها ادعا میکنند پروژهای که ترامپ برای مقابله با اتلاف منابع دولتی اعلام کرده، قانون کمیتههای مشورتی فدرال (FACA) را نقض میکند. این قانون مشارکت افراد خصوصی در فرآیند تصمیمگیری دولتی را بدون دسترسی عمومی ممنوع میکند.
چند روز پس از انتخاب ترامپ در ماه نوامبر، او وعده داد که وزارت بهرهوری دولت (DOGE) را با هدایت ایلان ماسک و کارآفرین ویوک راماسوامی ایجاد کند. ترامپ در سخنرانی تحلیف خود به این بهاصطلاح وزارتخانه اشاره کرد و دستیارانش اعلام کردند که او قصد دارد روز دوشنبه با صدور یک فرمان اجرایی، این نهاد را رسمی کند.
راماسوامی اخیراً از این پروژه کنارهگیری کرده تا برای فرمانداری اوهایو نامزد شود، اما او و ماسک پیشتر ایدههایی نظیر «اخراج گسترده کارکنان دولتی» از طریق انتخاب تصادفی از فهرست کارکنان را مطرح کرده بودند.
رئیسجمهور آمریکا نمیتواند بدون تصویب قانون توسط کنگره، وزارتخانه رسمی دولتی ایجاد کند، اما ترامپ ظاهراً مصمم است که این پروژه ضدبروکراسی را یک وزارتخانه بنامد.
اولین شکایتی که ثبت شد، توسط گروههای «سیتیزن پابلیک»، «صندوق مدافعان دموکراسی ایالتی» و «فدراسیون آمریکایی کارکنان دولت (AFGE)» ارائه شده است. این شکایت ادعا میکند که DOGE قوانین FACA را نقض کرده است؛ قوانینی که به گفته شاکیان، برای جلوگیری از تبدیل چنین تلاشهایی به ابزارهایی برای پیشبرد منافع خصوصی در فرآیند تصمیمگیری فدرال طراحی شده است.
نورم ایزن، یکی از بنیانگذاران گروه اقدام مدافعان دموکراسی ایالتی، گفت: «نبرد برای دفاع از دموکراسی تنها در دادگاههای حقوقی نخواهد بود، بلکه در افکار عمومی نیز جریان خواهد داشت. ما و همکارانمان در گروه سیتیزن پابلیک و AFGE خواستیم نشان دهیم که نه تنها یک شکایت قوی داریم ... که بر اساس حذف حزبی اعضا است، بلکه از اقدام علیه حرکات خودکامه رئیسجمهور جدید نیز هراسی نداریم.»
دو شکایت دیگر توسط گروههای «مشاوران امنیت ملی»، «دموکراسی فوروارد» و «شهروندان برای مسئولیتپذیری و اخلاق در واشنگتن» ارائه شدهاند.
چهارمین شکایت که روز دوشنبه توسط مرکز تنوع زیستی ثبت شد، درخواست تمامی سوابق مربوط به DOGE از دفتر مدیریت و بودجه (OMB) را دارد.
نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد دولت جدید ترامپ انتظار چالشهای قانونی در برابر این تلاش برای صرفهجویی مالی را داشته است. در ماه دسامبر، ترامپ اعلام کرد که وکیل انتخاباتی واشنگتن، «ویلیام مکگینلی»، به عنوان مشاور عمومی این پروژه خدمت خواهد کرد.
ترامپ پیشتر مکگینلی را برای سمت مشاور حقوقی کاخ سفید انتخاب کرده بود، اما بعداً تصمیم گرفت این سمت را به «دیوید وارینگتون»، وکیلی که در پروندههای مدنی مرتبط با خشونتهای کنگره در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ از او دفاع کرده بود، واگذار کند.
منبع: نشریه پولیتیکو
بیشتر بخوانید: همه فرمانهای اجرایی رئیسجمهور!
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
فراخوان: استقبال از یکسالگی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ایران
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» که بهمنماه ۱۴۰۲ از زندانهای ایران شروع شد، بهزودی یک ساله میشود. سازمان حقوق بشر ایران از مردم و کنشگران مدنی و سیاسی، کارشناسان، اشخاص و نهادهای مدافع حقوق بشر ایرانی و بینالمللی درخواست میکند تا روز سهشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۳ در هر جایی که هستند و از هر طریقی که میتوانند با گرامیداشت این کنش جمعی زندانیان سیاسی در ایران، بازتاب صدای آنان باشند.
محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، در این باره گفت: «کارزار سهشنبههای نه به اعدام یک نقطه عطف در جنبش لغو اعدام در ایران است. برای نخستین بار، یک کارزار متشکل از زندانیانی با پیشینهها و دیدگاههای سیاسی مختلف بهطور مستمر هر هفته علیه تمامی اعدامها، نه فقط اعدام زندانیان سیاسی، اعتصاب میکند.»
امیریمقدم افزود: «این حرکت میتواند آغاز یک جنبش اجتماعی گسترده علیه مجازات مرگ در ایران باشد. ما از تشکلهای صنفی، دانشجویی و عموم مردم دعوت میکنیم تا به این کارزار بپیوندند و در هر کجا که هستند، به هر شکلی که میتوانند، هر سهشنبه اعتراض خود را علیه اعدامها ابراز کنند».
همچنین سازمان حقوق بشر ایران جزئیات برنامههای خود را بهزودی در شبکههای اجتماعی اعلام خواهد کرد.
گروهی از زندانیان سیاسی شجاع در زندان قزلحصار پس از مشاهده اعدامهای گروهی هفتگی در کرج و اعدام چندین زندانی سیاسی، اعتراضی را آغاز کردند که به شدت سرکوب شد. این زندانیان که پیشینه و باورهای مختلفی دارند، اعتصاب غذای هفتگی خود را در ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ آغاز کردند که به «سهشنبههای سیاه»، «سهشنبههای نه به اعدام» و «سهشنبههای بدون اعدام» معروف شده است. این زندانیان سهشنبهها را انتخاب کردند زیرا معمولاً محکومان به اعدام در زندان قزلحصار روزهای سهشنبه برای اعدام با چوبهدار به سلولهای انفرادی منتقل میشدند.
در شهریورماه سال جاری ۶۸ سازمان و نهاد مدافع حقوق بشر بینالمللی و ایرانی با امضای بیانیهای ضمن اعلام همبستگی با جنبش «سهشنبههای نه به اعدام» در زندانهای ایران، خواستار حمایت جامعه بینالملل از این جنبش شدند.
همچنین روز ۱۷ مهر ۲۰۲۴ در آستانه «روز جهانی علیه مجازات مرگ» و همزمان با سیوهفتمین هفته اعتصاب غذای زندانیان در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، طیف گستردهای از کنشگران ایرانی و بینالمللی مدافع حقوقبشر از سراسر جهان بهدعوت سازمان حقوق بشر ایران و کارزار جهانی نه به اعدام در ایران در یک برنامه زنده ۲۴ساعته ضمن اعلام حمایت از کارزار زندانیان داخل ایران، بر ضرورت همبستگی و تلاش جمعی برای پایاندادن به اعدامها و لغو این مجازات غیرانسانی در ایران تاکید کردند. این برنامه روز سهشنبه ۱۷ مهر از ۱۲ ظهر بهوقت اروپای مرکزی (۱۳:۳۰ بهوقت ایران) آغاز شد و تا ظهر چهارشنبه بیوقفه ادامه داشت.
در آستانه یک سالگی کارزار و تا لحظه تنظیم این گزارش، اعتصابیون دستکم ۳۴ زندان به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» پیوستهاند. طبق بیانیه کارزار، روز سهشنبه دوم بهمن ماه ۱۴۰۳ در پنجاه و دومین هفته، اعتصابیون در زندانهای زیر دست به اعتصاب غذا زدند:
«زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان نظام شیراز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان حویق تالش، زندان عادلآباد شیراز (بند مردان و زنان)، زندان جوین خراسان رضوی و زندان برازجان بوشهر.»
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
مراقبت از موها بهویژه با تغییر فصل و سردی و خشک شدن هوا میتواند پیچیده به نظر برسد، اما با استفاده از چند توصیه میتوانید موهایی درخشان و سالم داشته باشید.
برخلاف تصور عموم، شستن روزانه موها برای زیبایی آنها ضروری نیست. شستن بیش از حد موها میتواند به پوست سر آسیب برساند و باعث تحریک آن شود. در نتیجه، پوست سر چربی بیشتری تولید میکند و موها سریعتر چرب میشوند. برای جلوگیری از این مشکل، بهتر است فاصله شستشوهای مو را تا حد امکان افزایش دهید.
علاوه بر این، شستشوی روزانه میتواند باعث خشکی انتها و ساق موها شود. تمام کارشناسان مو بر این نکته توافق دارند که بهتر است موها را هر روز نشویید.
چند بار در هفته باید موهای خود را بشویید؟
کاملاً واضح است که نباید موهای خود را هر روز بشویید. برای داشتن موهایی سالم، توصیه میشود تعداد دفعات شستشو را کاهش دهید. اما چند بار در هفته کافی است؟ ایدهآل این است که تعداد شستشوهای مو در هفته از دو بار بیشتر نشود.
برای رسیدن به این هدف، بهتدریج پیش بروید: ابتدا موهای خود را هر دو روز یکبار بشویید، سپس هر سه روز یکبار تا زمانی که به تعداد ایدهآل برسید. نگران ظاهر موهای خود نباشید؛ زیرا پوست سر بهطور طبیعی تولید چربی خود را تنظیم خواهد کرد.
بعد از چند هفته، خواهید دید که موهایتان تا سه یا چهار روز تمیز میمانند. اگر در ابتدا موهایتان سریع چرب میشوند، میتوانید از شامپوی خشک بهعنوان یک راهحل موقت استفاده کنید.
نکاتی برای شستشوی بهینه مو
شستن مو ممکن است کار سادهای به نظر برسد، اما با چند ترفند میتوانید آن را مؤثرتر کنید. بهعنوان مثال، توصیه میشود قبل از شامپو زدن از محصولات مراقبتی و نرم کننده استفاده کنید. مثلا کسانی که موهای بلندی دارند میتوانند پیش از شامپو زدن، ساقه موهای خود را اغشته به نرم کننده کنند. این کار باعث میشود بقایای شامپو بهطور کامل هنگام شستشو از بین برود، کما اینکه ساقه موها به شستشوی کمتری به نسبت ریشهها نیاز دارد.
در واقع باید از شتشوی زیاد ساقه موها خودداری کنید تا از آسیب و خشکی آنها جلوگیری شود. تمرکز خود را روی پوست سر و ریشه موها قرار دهید و این مناطق را بهآرامی ماساژ دهید.
آبکشی نیز بسیار مهم است. زمان کافی برای شستن کامل موها اختصاص دهید تا هیچ اثری از شامپو باقی نماند. در نهایت، شستشوی موها را با آب سرد یا کمی سرکه سیب به پایان برسانید. این روش کمک میکند تا فلسهای مو بسته شوند و موهایتان درخشانتر به نظر برسند.
روتین مراقبت از مو در فصل های سرد و خشک
با فرارسیدن فصل سرد و خشکتر شدن هوا، باد میتواند موهایتان را شکننده کند. روتین خود را با استفاده از شامپوهای مرطوبکننده و نرمکنندههای مغذی تطبیق دهید. برای محافظت از موها در برابر آسیبهای خارجی نیز از کلاه یا روغنهای مراقبتی مو استفاده کنید.
با رعایت این نکات، موهایتان زیبایی طبیعی خود را حفظ خواهند کرد. این عادتهای خوب را بهکار بگیرید و از نتیجه آن روی موهایتان لذت ببرید!
یورونیوز فارسی
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
دونالد ترامپ روز دوشنبه،ساعاتی پس از آغاز رسمی دوره دوم ریاست جمهوری خود، با صدور موجی از دستورات اجرایی، قدرت خود را به نمایش گذاشت.
تقریباً قطعی است که برخی از فرمانهای آقای ترامپ در دادگاهها به چالش کشیده خواهند شد و برخی دیگر تا حد زیادی جنبه نمادین دارند. اما در مجموع، این فرمانها نشاندهنده قصد او برای رویگردانی شدید از جهتگیری دولت بایدن و عمل به وعدههای انتخاباتی خود برای شکستن آنچیزی است که او و دستیارانش به عنوان تلاش “دولت پنهان” برای خنثی کردن دستور کار خود میخوانند.
در اینجا به برخی از فرمانهایی که آقای ترامپ در اولین روز کاری خود امضا کرده است، اشاره میشود:
نیروی کار فدرال
● توقف استخدام در دولت فدرال، بهجز برای اعضای ارتش یا «موقعیتهای مرتبط با اجرای قوانین مهاجرت، امنیت ملی، یا ایمنی عمومی.» - بازگرداندن دستهای از کارکنان فدرال به نام «دسته F» که از حفاظتهای شغلی مشابه کارکنان رسمی دولتی برخوردار نیستند.
● متوقف کردن قوانین جدید فدرال قبل از اجرایی شدن، تا زمانی که منصوبان دولت ترامپ آنها را بررسی کنند.
● بازنگری در اقدامات تحقیقاتی دولت بایدن «برای اصلاح سوءرفتارهای گذشته دولت فدرال در زمینه استفاده سیاسی از نیروی انتظامی و جامعه اطلاعاتی.»
● اعطای مجوزهای امنیتی فوق سری به کارکنان کاخ سفید بدون طی کردن فرایندهای معمول بررسی.
● پایان دادن به سیاستهای دورکاری و بازگشت کامل کارکنان فدرال به دفاتر.
مهاجرت و مرزها
● منع پناهندگی برای افرادی که بهتازگی به مرز جنوبی رسیدهاند.
● تلاش برای لغو شهروندی بهواسطه تولد برای فرزندان مهاجران غیرقانونی، که بر اساس متمم چهاردهم قانون اساسی تضمین شده است. (رئیسجمهور نمیتواند به تنهایی قانون اساسی را تغییر دهد و مشخص نیست آقای ترامپ چگونه قصد دارد از اعطای مزایای شهروندی به این گروه جلوگیری کند. هرگونه اقدام در این زمینه احتمالاً با چالشهای حقوقی مواجه خواهد شد.)
● تعلیق برنامه پذیرش پناهندگان «تا زمانی که ورود بیشتر پناهجویان با منافع ایالات متحده همسو باشد.»
● اعلام وضعیت اضطراری ملی برای عبور مهاجران در مرز آمریکا و مکزیک، که به آقای ترامپ اجازه میدهد بدون تأیید کنگره، منابع مالی فدرال را برای ساخت دیوار مرزی و اجرای سختگیرانهتر قوانین اختصاص دهد.
● بازگرداندن سیاستی که افراد متقاضی پناهندگی را ملزم میکند در مکزیک منتظر بمانند تا قاضی مهاجرت پرونده آنها را بررسی کند.
● بررسی امکان اعلام کارتلهای مواد مخدر به عنوان «سازمانهای تروریستی خارجی.»
جنسیت، تنوع و برابری
● لغو برنامههای مربوط به تنوع، برابری و شمول (D.E.I) در سراسر دولت فدرال.
● به رسمیت شناختن دو جنسیت: زن و مرد.
● حذف حمایتها از افراد تراجنسیتی در زندانهای فدرال.
تعرفهها و تجارت
● دستور به نهادهای فدرال برای آغاز تحقیق در مورد شیوههای تجاری، از جمله کسریهای تجاری مداوم و شیوههای ناعادلانه ارزی، و همچنین بررسی جریانهای مهاجران و مواد مخدر از کانادا، چین و مکزیک به ایالات متحده.
● ارزیابی پایبندی چین به توافق تجاری که ترامپ در سال ۲۰۲۰ امضا کرد، و همچنین توافقنامه ایالات متحده-مکزیک-کانادا که جایگزین توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) شد.
● دستور به دولت برای بررسی امکان ایجاد یک «خدمات درآمد خارجی» برای جمعآوری تعرفهها و حقوق گمرکی.
● انجام بازنگری کامل در پایه صنعتی و تولیدی ایالات متحده برای ارزیابی نیاز به تعرفههای بیشتر مرتبط با امنیت ملی.
انرژی و محیطزیست
● خروج ایالات متحده از توافقنامه پاریس، پیمانی که تقریباً همه کشورها برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی امضا کردهاند.
● اعلام وضعیت اضطراری ملی در حوزه انرژی، که میتواند به تعلیق برخی از قوانین زیستمحیطی یا تسریع در صدور مجوزهای پروژههای معدنی خاص منجر شود.
● تلاش برای لغو ممنوعیت حفاری در ۶۲۵ میلیون هکتار از آبهای فدرال که توسط بایدن وضع شده بود.
● آغاز روند لغو مقررات مربوط به آلودگی اگزوز خودروها و کامیونهای سبک که تولیدکنندگان را به ساخت خودروهای برقی تشویق کرده بود.
● بازگرداندن مقررات مربوط به صرفهجویی انرژی در ماشین ظرفشویی، سر دوشها و اجاقهای گازی.
● باز کردن بیابانهای آلاسکا برای حفاریهای بیشتر نفت و گاز.
● ازسرگیری بررسی پایانههای صادراتی جدید برای گاز طبیعی مایع (LNG) که دولت بایدن متوقف کرده بود.
● توقف اجاره آبهای فدرال برای مزارع بادی فراساحلی.
● حذف برنامههای عدالت زیستمحیطی که با هدف محافظت از جوامع فقیر در برابر آلودگیهای اضافی طراحی شدهاند.
● بازنگری در تمامی مقررات فدرال که «بار غیرضروری» بر توسعه یا استفاده از منابع انرژی مختلف، بهویژه زغالسنگ، نفت، گاز طبیعی، انرژی هستهای، برقآبی و سوختهای زیستی، وارد میکنند.
ممنوعیت تیکتاک
● مشورت با نهادهای فدرال در مورد هرگونه خطر امنیت ملی ناشی از این پلتفرم، سپس «پیگیری راهحلی که امنیت ملی را تضمین کند در حالی که این پلتفرم برای ۱۷۰ میلیون آمریکایی حفظ شود.» ترامپ به دادستان کل دستور داد که اجرای قانونی که این سایت را به مدت ۷۵ روز ممنوع میکند، متوقف کند تا دولت فرصت بررسی مسیر مناسب را داشته باشد.
سایر موارد
● خروج از سازمان جهانی بهداشت.
● تغییر نام کوه دنالی و خلیج مکزیک.
● اطمینان از اینکه ایالتهایی که مجازات اعدام را اجرا میکنند، «مقدار کافی» از داروهای تزریق مرگبار در اختیار دارند.
● برافراشتن پرچم آمریکا به صورت کامل در روز دوشنبه و در مراسم تحلیفهای آینده.
● اجرای ابتکار کاهش هزینههای دولتی به رهبری ایلان ماسک.
● لغو مجوزهای امنیتی برای ۵۱ امضاکننده نامهای که محتوای لپتاپ هانتر بایدن را به عنوان اطلاعات نادرست روسیه معرفی کرده بودند.
نیویورک تایمز
۲۰ ژانویه ۲۰۲۵
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
بحران انرژی ریشه در ساختار نظام حکمرانی دارد - شهرام اتفاق - دیماه ۱۴۰۳
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
مارکو روبیو در نخستین روز دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ تأیید سنای آمریکا را به دست آورد. پیش از آن تمامی ۲۲ عضو کمیته روابط خارجی سنا نیز به این انتصاب رأی اعتماد داده بودند. او مواضع تندی علیه حکومت ایران دارد.
مجلس سنای آمریکا در نخستین روز دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ به اتفاق آرا مارکو روبیو را به عنوان وزیر خارجه جدید این کشور تأیید کرد.
به این ترتیب مارکو روبیو، سناتور جمهوریخواه فلوریدا اولین عضو کابینه پیشنهادی ترامپ است که در روز دوشنبه ۲۰ ژانویه توانست تأیید سنا را به دست بیاورد.
چاک گراسلی، سناتور جمهوریخواه از ایالت آیووا در شروع این نشست روبیو را “مرد باهوشی” نامید که “درک قابل توجهی از سیاست خارجی آمریکا دارد.”
ساعتی پیش از جلسه اصلی کمیته روابط خارجی سنا نیز با ۲۲ رأی موافق در برابر هیچ رأی مخالف به او به عنوان وزیر خارجه جدید رأی اعتماد داده بود.
روبیو به داشتن مواضع سرسختانه علیه جمهوری اسلامی شهره است و از حامیان اسرائیل محسوب میشود. او همچنین از منتقدان سرسخت چین به حساب میآید.
جلسه سنا برای تأیید وزرای کابینه مطابق معمول بلافاصله بعد از مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید تشکیل شد.
نکاتی درباره پیشینه سیاسی مارکو روبیو
سناتور مارکو روبیو متولد میامی، مرکز فلوریدا، از یک خانواده مهاجر کوبایی است و در صورت تأیید، نخستین لاتینتباری خواهد بود که به عنوان دیپلمات ارشد آمریکا خدمت خواهد کرد.
در کمپین انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ مارکو روبیو و دونالد ترامپ رقیب هم بودند و به شدت از یکدیگر انتقاد میکردند، در جریان کارزار دوم انتخاباتی آقای ترامپ در سال گذشته میلادی تبدیل به متحدانی نزدیک شدند.
مارکو روبیو نخستینبار در سال ۲۰۱۰ میلادی به عنوان بخشی از جنبش «تی پارتی» يا به اصطلاح حزب چای، که شبکهای غيرمنسجم مرکب از جمهوريخواهان و افراد مستقل بود، قدم به عرصه سیاست واشنگتن گذاشت و در زمانی هم از تسهیل روند شهروندی برای مهاجران غیرقانونی حمایت میکرد.
اما مانند دیگر جمهوری خواهان، دیدگاه آقای روبیو نیز در مورد مهاجرت به سمت موضع دونالد ترامپ که متعهد شده بود تا بلافاصله پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، اخراج مهاجران غیرقانونی را به شدت دنبال کند، تغییر پیدا کرده است.
مارکو روبیو نه تنها مورد تأیید جمهوریخواهان است، بلکه از سوی دموکراتهایی که او را به عنوان فردی «مسئول» برای نمایندگی آمریکا در عرصه سیاست خارجی تأیید میکنند، مورد حمایت قرار گیرد.
پیشینه آقای روبیو در سیاست خارجی به سالها خدمت در کمیته روابط خارجی و کمیته اطلاعات سنای آمریکا برمیگردد.
او در سخنرانیهای خود هشدارهای شدیدی در رابطه با تهدیدات نظامی و اقتصادی فزاینده علیه ایالات متحده، بهویژه از سوی چین داده است.
سناتور روبیو، ۳ سال پس از آغاز ریاستجمهوری باراک اوباما، به نمایندگی کنگره آمریکا برگزیده شد و خیلی زود مواضعش را نسبت به جمهوری اسلامی ایران مشخص کرد.
مارکو روبیو هنگامی که دولت باراک اوباما اعلام کرد توافق برجام نهایی شده است، یکی از سناتورهایی بود که تلاش کرد با تصویب یک قانون، دولت آمریکا را مجبور کند تا بدون نظر مجلس سنا، آن را رسمیت نبخشد.
برخی اظهارات ربیو درباره ایران و جمهوری اسلامی
مارکو روبیو، سناتور جمهوریخواه از ایالت فلوریدا و گزینه دونالد ترامپ برای هدایت وزارت اموز خارجه آمریکا روز چهارشنبه ۲۶ دی در جلسه استماع برای بررسی صلاحیتشُ بر این موضوع تأکید کرد که قدرت آقای ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوریاش، «بازدارنده» بود.
مارکو روبیو، سناتور جمهوریخواه از ایالت فلوریدا در نشست کمیته روابط خارجی مجلس سنا که برای بررسی صلاحیت او تشکیل شده بود دیدگاههای خود را درباره برخی مسائل جهان، از جمله درباره ایران بیان داشت.
او گفت:
● «قدرت آمریکا [در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ] یک عامل بازدارنده برای دشمنان ما بود و به ما اهرمی قوی در دیپلماسی داد. جنگ جدیدی رخ نداد، داعش از بین رفت، سلیمانی کشته شد، پیمان تاریخی ابراهیم متولد شد و در نتیجه، آمریکاییها امنتر شدند.»
● «من میان میان مردم و حکومت ایران تفاوت قائل هستم. اجازه دهید به روشنی بگویم وقتی از ایران صحبت میکنم، منظورم ملاهاست؛ نه مردم ایران که از فرهنگی کهن و غنی برخوردار است.»
● «حکومت ایران در ضعیفترین حالت ممکن است، آنها ناچار شدند از سوریه بیرون روند، اقتصادشان متلاشی شده است و روزها بیبرقی دارند. باید بدانیم هر امتیازی به جمهوری اسلامی بدهیم، در راستای گسترش برنامه هستهای و ایجاد تنش در خاورمیانه استفاده خواهد کرد.»
● «تحت هیچ شرایطی نباید بگذاریم جمهوری اسلامی ایران به بی ثبات کردن منطقه و پیگیری برنامه اتمی ادامه دهد و افزود: تا اکتبر آینده، سه قدرت آلمان، بریتانیا و فرانسه باید تصمیم بگیرند که مکانسیم ماشه را فعال کنند یا خیر.»
● «نباید تحت هیچ شرایطی، ایران هستهای داشته باشیم و نباید اجازه دهیم که جمهوری اسلامی برای تهدید همسایگان و اجرای اهداف بلندمدت خود قدرت نظامی داشته باشد.»
● «هرگونه امتیازی به رژیم ایران بدهیم، به تداوم حمایت آنها از گروههای نیابتی و تبدیل شدنشان به قدرتی سلطهگر در منطقه کمک خواهیم کرد.
● «دو نوع طرز فکر در رژیم ایران وجود دارد؛ یکی اینکه شرایط خراب است و باید زمان خرید، و دیگر اینکه باید بر قدرت هستهای تکیه کرد و با غنیسازی اورانیوم از ۶۰ درصد به ۹۰ درصد، از هر اقدام خارجی مصونیت یافت.»
● «هیچ حکومتی جز جمهوری اسلامی وجود ندارد که به مدت چند سال در پی ترور رئیس جمهور و وزیر خارجه یک کشور دیگر باشد.»
● «جمهوری اسلامی تلاش کرد تا دونالد ترامپ، رئیسجمهوری منتخب و مقامات او را ترور کند. این چیزی است که با آن روبرو هستیم ولی همواره باید میان مردم ایران و رهبران این کشور تمایز قائل شویم.»
● «دولت آینده آمریکا، با قرار دادن منافع این کشور در اولویت، رویکرد جدیدی را دنبال خواهد کرد. با ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا در اولویت خواهد بود و هر یک دلار که هزینه میشود، باید به پرسشهای متعدد در مورد اینکه امنیت و منافع آمریکا را برآورده میکند یا نه، پاسخ دهد.»
● «ثروت و قدرت آمریکا نامحدود نیست و عقل سلیم حکم میکند که سیاست خارجی بر اساس ارزشهای آمریکایی شکل بگیرد و تاکید کرد که این، معیاری استاندارد در دنیا است.»
دویچه وله فارسی، صدای آمریکا
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
پژوهشگر حقوق بین الملل کودک گفت: طبق برآوردها، تعداد کودکان کار در ایران بین ۱٫۶ تا ۲ میلیون نفر است. این آمار نشاندهنده افزایش چشمگیری نسبت به سالهای گذشته است که ناشی از تشدید مشکلات اقتصادی، افزایش تورم و فقر خانوارهاست.
«محمد مهدی سید ناصری» پژوهشگر حقوق بین الملل کودک و مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره ظهور نسل جدیدی از کودکان کار در کشور گفت: پس از گذشت ۲۰ سال از پیوستن ایران به کنوانسیون حقوق کودک ملل متحد، نسل جدیدی از کودکان کار در حال بروز هستند؛ کودکانی که خشمگینتر و طلبکارتر از گذشته شدهاند و این شروع همان راهی است که به سمت خشونت، بزهکاری و گنگهای خلافکاری و… میانجامد که اگر راهکاری بلندمدت با بسترسازی مناسب در نظر گرفته نشود، باید شاهد افزایش روزافزون خشونت و دزدی باشیم.
وی افزود: اگر بخواهیم در مورد مسئلهی کار کودک دستهبندی متصور باشیم، باید اشاره کنم؛ دستهی اول نظام هنجاری، یعنی قوانین و مقررات و آییننامههاست. دستهی دوم، ساختاری است، یعنی نهادهایی که برای اجرای این هنجارها باید تعبیه شود و دستهی سوم، عملکرد و رویه است. یک مرحله هم پیش از اینهاست که حوزهی سیاستپردازی یعنی برنامه کلان حاکمیت است. ما در هر چهار مرحله ایراد داریم. برنامهی کلانی برای مدیریت حوزهی حقوق کودک نداریم، نمیدانیم کجا هستیم، چه مسیری طی میکنیم و به کجا میخواهیم برسیم.
وی ادامه داد: در حوزهی هنجاری نیز قوانین ما هم خلاء دارد و هم نقص! در حوزهی ساختاری هم مشکلات بسیار است. در حوزهی عملکرد و رویه هم برنامهی راهبردی کلانمان نامشخص است. در نتیجه خروجیِ ما در مورد کار کودک و کودک کار چیزی است که الان میبینیم.
وی تاکید کرد: پس اگر بناست در حوزهی کار کودک اتفاقی بیفتد، اول به برنامه کلان نیاز داریم، باید بدانیم وضع موجود ما چیست و به کجا و چگونه میخواهیم برسیم؟ بعد نظام حقوقی و هنجاری را باتوجه به این دورنما طراحی کنیم و ساختار مناسب برای اجرایی کردن آن ایجاد کنیم. در چنین وضعیتی سازمان بهزیستی اگر صد هزار برابر بودجه فعلی را هم بگیرد نمیتواند به نتیجه برسد.
۲۲ نهاد متولی در حوزه کودک کار در کشور وجود دارد
این مدرس دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: ۲۲ نهاد متولی در حوزه کودک کار در کشور وجود دارد، اما همانطور که اشاره شد به خاطر ضعف ساختاری و سیاستورزی هر اقدامی در این حوزه انجام میدهیم، حاصل جمع عملکرد صفر میشود. ما نیاز به وحدت فرماندهی در حوزهی حقوق کودک داریم؛ در واقع وحدت فرماندهی در حوزه های هنجاری، ساختاری و رویهای. اساسا قانون جامع حمایت از اطفال و نوجوانان نداریم. نهاد متولی هم مشخص نیست و نظارت بر عملکرد و خروجی عملکرد هم مشخص نیست. یکسری تعهدات سلبی و یکسری تعهدات ایجابی داریم. در مورد تعهدات سلبی، دولت اساسا مجاز به مداخله نیست. دولت نمیتواند کودک را وادار به انجام کار معین کند.
سید ناصری با بیان اینکه در حوزهی تعهد ایجابی اما دولت میبایست برای حمایت از کودک مداخله داشته باشد، گفت: دولت باید در مقابل بهرهکشی و استثمار از کار کودک، استثمار، بردگی، بندگی، هرزه نگاری و… بایستد و از طرفی در حوزه تعهدات ایجابی، تهیه بستر لازم برای مقابله با کار کودک از وظایف دولت است. در این حوزه دچار آسیب هستیم و برای رفع این آسیبها باید ریشهها را بشناسیم.
وی خاطرنشان کرد: باید به فکر حمایت و تحقق حقوق کودکان به خصوص کودکان کار در کشورمان باشیم و آینده کودکان کشور عزیزمان ایران، برایمان مهم باشد و این را هم فراموش نکنیم که نقش رییس جمهور و تصمیماتش در اینده کودکان سرزمینمان ایران بسیار تاثیرگذار است.
این پژوهشگر حقوق کودک درباره آمار کودکان کار در سال ۱۴۰۳ در ایران و میزان افزایش آن اظهار داشت: آمار دقیقی از تعداد کودکان کار در سال ۱۴۰۳ منتشر نشده است، اما طبق برآوردها، تعداد این کودکان در ایران بین ۱٫۶ تا ۲ میلیون نفر است. این آمار نشاندهنده افزایش چشمگیری نسبت به سالهای گذشته است که ناشی از تشدید مشکلات اقتصادی، افزایش تورم، و فقر خانوارهاست.
این حقوقدان با تاکید بر افزایش کودکان کار دختر در ایران و جهان خاطرنشان کرد: در جهان، بر اساس گزارش سازمان جهانی کار (ILO)، حدود ۱۵۲ میلیون کودک کار وجود دارند که ۴۲ درصد آنها را دختران تشکیل میدهند. در ایران، آمار رسمی تفکیکی از کودکان کار دختر در دسترس نیست، اما بررسیهای میدانی نشان میدهد که تعداد این گروه بهویژه در مشاغل غیررسمی و خیابانی روند افزایشی داشته است. دختران کار بهطور ویژه در معرض آسیبهای جسمی و روانی بیشتری نسبت به پسران قرار دارند.
حدود ۷۰ درصد از کودکان کار در تهران مهاجر هستند
سید ناصری با بیان اینکه مطابق با آمار منتشر شده، حدود ۷۰ درصد از کودکان کار در تهران مهاجر هستند، گفت: بیشتر آنها را کودکان افغانستانی تشکیل میدهند. در سایر شهرهای بزرگ نیز درصد بالایی از کودکان کار غیرایرانیاند که به دلیل نبود مدارک هویتی و حقوق قانونی کافی، آسیبپذیرترند. باز آمار دقیقی وجود ندارد و سخت است بهطور دقیق گفت.
وی درباره اقدامات دولت در ساماندهی کودکان کار نیز گفت:دولت ایران تلاشهایی برای ساماندهی کودکان کار انجام داده است، از جمله راهاندازی مراکز حمایتی مانند «خانههای کودک» برای ارائه آموزش و خدمات بهداشتی، اجرای طرحهای جمعآوری کودکان کار از خیابانها که با نقدهایی درباره کارآمدی آنها مواجه بوده است و ارائه خدمات آموزشی محدود در برخی مراکز حمایتی.با این حال، کمبود بودجه و نبود هماهنگی میان نهادهای مسئول، اثربخشی این اقدامات را کاهش داده است.
تهران دارای حدود ۷۰ هزار کودک کار است
این پژوهشگر در پاسخ به این پرسش که کدام شهرهای ایران بیشترین آمار کودکان کار را دارند، گفت: تهران دارای حدود ۷۰ هزار کودک کار است.همچنین شهرهای مشهد و شیراز به دلیل مهاجرت بالا، آمار بالایی دارند. از سوی دیگر استانهای مرزی به دلیل فقر اقتصادی و مهاجرت نیز شمار زیادی از کودکان کار را در خود جای داده است.
سید ناصری با بیان اینکه کودکان کار عمدتا از خانوادههای فقیر و کمدرآمد هستند، گفت:در خانوادههای دارای والدین معتاد، معمولا کودکان برای تأمین هزینه اعتیاد والدین به کار واداشته میشوند.همچنین کودکان مهاجر و بیمدرک به دلیل عدم دسترسی به حمایتهای دولتی در خیابان ها مشغول بکار می شوند.
این محقق حقوق کودک تصریح کرد: کودکان کار، بهویژه دختران، در معرض سوءاستفاده های جسمی و جنسی قرار دارند.همچنین این کودکان از سوءتغذیه و بیماریهای ناشی از کار در محیطهای آلوده رنج می برند.کودکان کار دچار اختلالات روانی همچون اضطراب و افسردگی هستند.از سوی دیگر کودکان کار در معرض ترک تحصیل و بیسوادی نیز قرار دارند.
انتقال کودکان از مناطق دورافتاده به شهرها توسط باندهای سازمان یافته
سید ناصری درباره اینکه کودکان توسط باندهایی سازماندهی می شوند، گفت: برخی کودکان کار تحت کنترل باندهای سازمانیافته هستند که از آنها برای تکدیگری، فروش مواد مخدر یا کالاهای غیرقانونی سوءاستفاده میکنند. این باندها معمولاً آنها را از مناطق دورافتاده به شهرهای بزرگ منتقل میکنند.
وی همچنین در خصوص اقدامات دولت برای شناسایی و متلاشی کردن باندهای سوءاستفادهگر نیز گفت: دولت اقداماتی نظیر افزایش نظارت پلیس و ایجاد واحدهای ویژه برای شناسایی باندهای سوءاستفادهگر انجام داده است. با این حال، به دلیل فعالیت زیرزمینی این باندها، شناسایی و متلاشی کردن آنها دشوار است.
این مدرس دانشگاه درباره وضعیت کودکان کار در سایر کشورها خاطرنشان کرد: در کشورهای آفریقایی و جنوب آسیا بیشترین تعداد کودکان کار وجود دارد.کشورهایی همچون هند، بنگلادش و نیجریه در رتبههای اول قرار دارند و اقدامات جهانی نظیر معاهدات سازمان جهانی کار توانسته تا حدی این پدیده را کنترل کند.
سید ناصری در ادامه عنوان داشت: نبود قوانین مشخص برای الزام خانوادهها به تحصیل کودکان و همچنین ضعف نظارت بر کارفرمایانی که از کودکان استفاده میکنند و عدم تعریف و تدوین راهکارهای حمایتی جامع خلا های قانونی در حمایت از کودکان را شکل می دهد.
وی همچنین بیان داشت: طبق برآوردها، حدود ۴۰ درصد کودکان کار در ایران یا به مدرسه نمیروند یا بهدلیل کار، ترک تحصیل کردهاند.همچنین کودکان کار بهدلیل شرایط سخت زندگی، بیشتر دچار افسردگی، اضطراب و مشکلات خلقی میشوند. آنها اغلب اعتمادبهنفس پایینتر و حس ناامنی بیشتری نسبت به همسالان خود دارند.
توضیح درباره سرنوشت کودکان کار پس از ورود به بزرگسالی
ناصری در پاسخ به این سوال که آیا مطالعه یا تحقیقی درباره سرنوشت کودکان کار پس از ورود به بزرگسالی انجام شده است؟ گفت: تحقیقات نشان دادهاند کودکانی که در سنین پایین وارد بازار کار میشوند، معمولاً از فرصتهای آموزشی و مهارتآموزی مناسب محروم میمانند. این محرومیت باعث میشود که در بزرگسالی به مشاغل کمدرآمد، غیررسمی و ناامن محدود شوند. مطالعهای در مجله بینالمللی توسعه و عدالت اجتماعی (۲۰۲۳) نشان میدهد که بیش از ۷۰ درصد از کودکانی که در دوران کودکی مجبور به کار بودهاند، در بزرگسالی به مشاغل یدی و غیرماهرانه گرایش پیدا میکنند.
وی افزود: نبود تحصیلات و مهارت کافی یکی از دلایل اصلی این موضوع است. از سوی دیگر، برخی از این کودکان به دلیل تجربه کار در محیطهای استثماری یا خشونتآمیز، دیدگاهی منفی نسبت به ساختارهای رسمی جامعه پیدا میکنند که میتواند آنها را از ورود به فعالیتهای اقتصادی رسمی بازدارد. این موضوع در کشورهای در حال توسعه، جایی که کودکان کار معمولاً در شرایط بهرهکشانه کار میکنند، بیشتر مشهود است.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: کودکان کار معمولاً در معرض انواع استرسهای محیطی، خشونت، و سوءاستفاده قرار دارند. این شرایط میتواند تأثیرات بلندمدتی بر سلامت روانی آنها داشته باشد. نتایج یک پژوهش در ایران (۲۰۲۲) که توسط دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده، نشان میدهد که ۶۰ درصد از کودکان کار در بزرگسالی با مشکلاتی نظیر افسردگی، اضطراب و اختلالات رفتاری مواجه میشوند. این مسائل روانی میتوانند مانعی جدی بر سر راه موفقیت شغلی و اجتماعی آنها باشند. علاوه بر این، محرومیت از شبکههای حمایتی مانند خانواده و مدرسه باعث میشود که این افراد در بزرگسالی نیز از دسترسی به فرصتهای اجتماعی و اقتصادی مناسب محروم شوند. این وضعیت احتمال ورود آنها به فعالیتهای غیرقانونی یا بزهکاری را افزایش میدهد.
ناصری در ادامه گفت: یکی از مهمترین پرسشها درباره آینده کودکان کار، احتمال گرایش آنها به بزهکاری در بزرگسالی است. تحقیقات نشان میدهد که کار کودکان به دلیل ایجاد حس بیاعتمادی نسبت به جامعه و تجربه محرومیتهای گسترده، زمینهساز رفتارهای پرخطر میشود. بهعنوان نمونه، مطالعهای در مجله عدالت کیفری و سیاست جنایی ایران (۲۰۲۱) نشان داد که احتمال ورود کودکان کار به چرخه بزهکاری در بزرگسالی حدود ۲.۵ برابر بیشتر از همسالان غیرشاغل آنهاست. این پژوهش تأکید میکند که عواملی نظیر فقر، نداشتن مهارتهای شغلی و سابقه خشونت در دوران کودکی، افراد را به سوی فعالیتهای غیرقانونی مانند سرقت یا قاچاق سوق میدهد. همچنین، فقدان حمایت اجتماعی و برنامههای بازتوانی، این روند را تشدید میکند.
وی با بیان اینکه باوجود تمام مشکلات، برخی از کودکانی که در کودکی مجبور به کار بودهاند، توانستهاند در بزرگسالی به مسیرهای موفقیتآمیز دست یابند.اظهار داشت: تحقیقات نشان میدهد که عوامل کلیدی در این زمینه شامل این موارد است؛ حمایتهای اجتماعی که شامل دسترسی به برنامههای حمایتی نظیر آموزش رایگان و کمکهای مالی است.توانمندسازی روانی که می توان به ارائه خدمات مشاورهای و روانشناختی برای کاهش تأثیرات منفی دوران کودکی اشاره کرد. همچنین مهارتآموزی و آموزش حرفهای از جمله ارائه برنامههای آموزشی که مهارتهای شغلی مورد نیاز بازار کار را به این افراد آموزش دهد، شامل می شود.
این مدرس دانشگاه افزود: برای مثال، برنامهای در کشور هند که توسط سازمان ملل متحد و دولت محلی اجرا شد، نشان داد که 40 درصد از کودکانی که در سنین پایین کار میکردند و در این برنامه شرکت داشتند، توانستند در بزرگسالی به مشاغل رسمی و با ثبات دست یابند. کار کودکان تأثیرات مخربی بر زندگی اجتماعی، روانی و اقتصادی آنها در بزرگسالی دارد و میتواند آنها را در چرخه فقر، بزهکاری و انزوا نگه دارد. با این حال، با اتخاذ سیاستهای حمایتی و پیشگیرانه میتوان این چرخه را شکست.
آلودگی هوا، تهدیدی برای کودکان کار
سید ناصری با بیان اینکه کودکان کار یکی از آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی هستند که علاوهبر تحمیل کارهای سخت و بیپایان، از حقوق اولیه خود از جمله حق بر سلامت محروم هستند، خاطرنشان کرد: این یادداشت کوتاه به تحلیل و بررسی ابعاد مختلف حق بر سلامت کودکان کار در کشورهای در حال توسعه، بهویژه در ایران، پرداخته و چالشهای موجود در راستای تأمین این حق را شناسایی میکند. همچنین با ارزیابی قوانین موجود و راهکارهای اجرایی، سعی دارد تا پیشنهادهایی برای بهبود شرایط بهداشتی و درمانی کودکان کار ارائه دهد.
وی درباره حقوق اولیه کودکان کار نیز تاکید کرد: کودکان کار بهعنوان گروهی آسیبپذیر، در معرض مشکلات متعددی از جمله محرومیت از آموزش، سوء استفاده اقتصادی و اجتماعی و همچنین آسیبهای جسمی و روانی قرار دارند. یکی از مهمترین حقوق آنها که به شدت تهدید میشود، “حق بر سلامت” است.
این پژوهشگر حقوق کودک با اشاره بر اینکه “حق بر سلامت” به معنای دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی مناسب، محیط سالم و پیشگیری از بیماریها است. این حق نه تنها شامل مراقبتهای پزشکی بلکه به شرایط زندگی و کار مناسب نیز ارتباط دارد. در زمینه کودکان کار، حق بر سلامت بهطور خاص شامل پیشگیری از آسیبهای جسمی ناشی از کارهای طاقتفرسا و ایجاد محیطی امن و سالم برای رشد روانی و جسمانی آنان میشود. مطابق با کنوانسیون حقوق کودک (۱۹۸۹)، دولتها موظفند به بهبود شرایط زندگی و کاری کودکان، از جمله دسترسی آنان به خدمات بهداشتی و درمانی، اهتمام ورزند. اما در عمل، شرایط اجتماعی و اقتصادی در بسیاری از کشورها، به ویژه در جوامع در حال توسعه، موانع فراوانی در این زمینه ایجاد کرده است.
سید ناصری درباره پیامدهای پدیده ” کودکان کار” برای هر جامعه تصریح کرد: کودکان کار و آلودگی هوا، دو پدیدهای هستند که بهطور جدی سلامت و آینده نسلهای جوان را تهدید میکنند و در جوامع صنعتی و نیمهصنعتی، کودکان کار معمولاً در معرض شرایط سختتری قرار دارند، که یکی از این شرایط، آلودگی شدید هواست. کودکان کار معمولاً از خانوادههای فقیر و کمدرآمد هستند که به دلایل مختلف از جمله فقر، عدم دسترسی به آموزش و حمایتهای اجتماعی، مجبور به ورود به بازار کار میشوند. این کودکان به علت فقر و شرایط کاری، بیشتر در معرض خطرات بهداشتی قرار دارند. مطابق با پژوهشهای جدید در خلال سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ میلادی، بسیاری از این کودکان در مناطق با آلودگی هوای بالا زندگی و کار میکنند که بهطور مستقیم بر سلامت آنان تاثیر میگذارد.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
دونالد ترامپ حدود ۱۵۰۰ نفر از حامیان خود را که چهار سال پیش به کنگره ایالات متحده حمله کرده بودند، عفو کرد. این اقدام ساعاتی پس از بازپسگیری ریاستجمهوری و بهمنظور اعمال سریع نفوذش بر دولت آمریکا صورت گرفت.
پس از مراسم رسمی آغاز ریاست جمهوری، ترامپ مجموعهای از اقدامات اجرایی را امضا کرد تا مهاجرت را محدود کند، مقررات زیستمحیطی را لغو کند و طرحهای متنوعسازی نژادی و جنسیتی را کنار بگذارد. او در اقدامی فوری به وعده انتخاباتی خود درباره افزایش تعرفهها عمل نکرد اما اعلام کرد که ممکن است از اول فوریه تعرفههای ۲۵ درصدی بر واردات از کانادا و مکزیک اعمال کند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، این خبر باعث شد ارزش پزوی مکزیک یک درصد در برابر دلار کاهش یابد و دلار کانادا به پایینترین سطح خود در پنج سال اخیر، یعنی ۱.۴۵۱۵ دلار کانادا، سقوط کند.
همچنین این اخبار بهسرعت باعث معکوس شدن روند صعودی بازارهای سهام جهانی شد و ارزش دلار آمریکا در معاملات پرنوسان بهشدت افزایش یافت.
تصمیم ترامپ برای عفو حامیانی که در حمله به کنگره در تاریخ ۶ ژانویه ۲۰۲۱ شرکت کرده بودند، بهطور حتم پلیس، قانونگذاران و سایر افرادی که جانشان در این رویداد بیسابقه در تاریخ مدرن آمریکا در خطر بود را خشمگین خواهد کرد.
در جریان این حمله، حدود ۱۴۰ افسر پلیس مورد حمله قرار گرفتند؛ برخی با مواد شیمیایی تحریککننده هدف قرار گرفتند و برخی دیگر با لولهها، میلهها و سایر سلاحها مورد اصابت قرار گرفتند. در این آشوب چهار نفر کشته شدند که یکی از آنها، حامی ترامپ، به ضرب گلوله پلیس جان باخت.
ترامپ دستور آزادی ۱۴ رهبر گروههای شبهنظامی راست افراطی «اُوث کیپرز» و «پراد بویز» را که در حال گذراندن حکمهای طولانی زندان بودند، صادر کرد، اما محکومیت آنها را لغو نکرد.
خدا مرا نجات داد تا آمریکا را دوباره عظمت ببخشم!
اوایل همان روز، ترامپ ۷۸ ساله در مراسم تحلیف در تالار روتوندای کنگره سوگند ریاستجمهوری یاد کرد؛ جایی که در تاریخ ۶ ژانویه حامیانش بهطور بیرحمانهای تلاش کردند تا شکست او در انتخابات ۲۰۲۰ در برابر جو بایدن را معکوس کنند.
در این مراسم، ترامپ خود را بهعنوان منجیای که از سوی خدا برای نجات یک ملت در حال افول برگزیده شده است، معرفی کرد. این مراسم تحلیف بازگشتی پیروزمندانه برای یک سیاستمدار جنجالی بود که از دو سوءقصد جان سالم به در برد، با وجود یک محکومیت کیفری و پروندهای مربوط به تلاشهایش برای تغییر نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ توانست در انتخابات پیروز شود.
او گفت: «خدا مرا نجات داد تا آمریکا را دوباره عظمت ببخشم.»
ترامپ اولین رئیسجمهوری در بیش از یک قرن است که پس از شکست در انتخابات ریاستجمهوری دوباره به کاخ سفید بازمیگردد و اولین مجرمی است که این مقام را اشغال میکند. او، که مسنترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا هنگام سوگند خوردن است، از حمایت اکثریت جمهوریخواه در هر دو مجلس کنگره برخوردار است.
ترامپ بهسرعت برای سرکوب مهاجرت غیرقانونی که از زمان ورودش به عرصه سیاست در سال ۲۰۱۵ به مسئلهای محوری تبدیل شده بود، اقدام کرد.
کمی پس از ادای سوگند، مقامات مرزی آمریکا برنامهای را که به صدها هزار مهاجر امکان ورود قانونی به ایالات متحده را از طریق گرفتن وقت ملاقات با گوشیهای هوشمند میداد، متوقف کردند. تمامی وقتهای ملاقات قبلی نیز لغو شدند.
نزدیک به ۱۶۶۰ افغان که از سوی دولت آمریکا برای اسکان مجدد در این کشور تأیید شده بودند، از جمله اعضای خانوادههای پرسنل نظامی فعال آمریکا، پروازهایشان لغو شدند. این موضوع را یک مقام آمریکایی و یکی از مدافعان برجسته اسکان پناهندگان روز دوشنبه اعلام کردند.
اعلام وضعیت اضطراری در مرز و لغو توافق اقلیمی
ترامپ در کاخ سفید دستوری را امضا کرد که وضعیت اضطراری ملی در مرز ایالات متحده و مکزیک اعلام میکرد. این وضعیت بودجه لازم را تأمین کرده و به او اجازه اعزام نیرو به مرز را میدهد.
او همچنین دستوری را امضا کرد که به سیاست اعطای تابعیت به افراد متولد در ایالات متحده پایان میدهد، که بهطور قطع به چالشهای حقوقی طولانیمدت منجر خواهد شد.
دستور اجرایی دیگری نیز کارتلهای مواد مخدر مکزیکی را بهعنوان سازمانهای تروریستی معرفی کرد.
ترامپ بار دیگر ایالات متحده را از توافق اقلیمی پاریس خارج کرد و برای دومین بار در یک دهه اخیر، بزرگترین تولیدکننده تاریخی گازهای گلخانهای جهان را از تلاشهای جهانی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی کنار گذاشت.
ترامپ هنگام امضای انبوهی از دستورات اجرایی در دفتر بیضی شکل گفت: «ما تمام این سرطانها را که توسط دولت بایدن ایجاد شده است، از بین میبریم.»
دستورات دیگر ترامپ سیاستهای دولت بایدن در حوزه هوش مصنوعی و خودروهای الکتریکی را لغو کردند. او همچنین استخدام در دولت فدرال را متوقف کرد و کارمندان دولتی را ملزم کرد که بهجای دورکاری، به دفاتر کاری بازگردند.
ترامپ همچنین اسنادی را برای ایجاد «وزارت کارآمدی دولت» امضا کرد، نهادی مشورتی خارج از دولت که به ریاست میلیاردر ایلان ماسک برای کاهش گسترده هزینههای دولتی طراحی شده است.
در وزارت امور خارجه، بیش از دوازده دیپلمات ارشد غیرحزبی خواسته شد تا بهعنوان بخشی از برنامه گستردهتر برای جایگزینی کارمندان غیرحزبی با وفاداران ترامپ استعفا دهند.
ترامپ در شبکههای اجتماعی اعلام کرد که تیمش در حال برکناری بیش از هزار نفر از منصوبان دولت بایدن است.
او همچنین اعلام کرد که دستوراتی برای لغو برنامههای تنوع فدرال صادر خواهد کرد و دولت را ملزم خواهد کرد تنها جنسیتهای ثبتشده در زمان تولد را به رسمیت بشناسد.
برخی از مهمترین فرمانهای ترامپ در روز نخست:
• مهاجرت غیرقانونی و اعلام وضعیت اضطراری ملی در مرز مشترک با مکزیک
• بازگرداندن دوباره کوبا به فهرست دولت آمریکا از حامیان حکومتی تروریسم
• توقف روند استخدامی در دولت فدرال و پایان دورکاری کارمندان دولت فدرال
• تشکیل «سازمان بهرهوری دولت» برای کاهش اندازه و افزایش کارایی دولت
• اعلام وضعیت اضطراری ملی در حوزه انرژی، تکمیل ذخایر استراتژیک نفتی
• ازسرگیری بررسی تقاضاهای مرتبط با پروژههای صادرات گاز مایع در وزارت انرژی
• عفو حدود ۱۵۰۰ نفر در پرونده یورش ۶ ژانویه ۲۰۲۱ به کنگره آمریکا
• خروج ایالات متحده از توافق اقلیمی پاریس
• خروج ایالات متحده از سازمان بهداشت جهانی
• تعلیق ارائه کمکهای توسعه خارجی به مدت ۹۰ روز برای مرور سیاستها
• فرمان به وزارت دادگستری درباره استفاده از مجازات مرگ برای جرائم فجیع
• فرمان لغو ۷۸ فرمان اجرایی دوران جو بایدن
در حالی که ترامپ در سخنرانی نیمساعته خود تلاش کرد خود را بهعنوان صلحطلب و متحدکننده معرفی کند، لحن او اغلب بهشدت جناحی بود. او ادعاهای نادرست کمپین انتخاباتی خود را مبنی بر اینکه کشورهای دیگر زندانهای خود را تخلیه کرده و به آمریکا میفرستند، تکرار کرد و از پیگردهای کیفری خود شکایت کرد.
ترامپ با حضور بایدن در نزدیکیاش، انتقاد شدیدی از سیاستهای دولت قبلی از مهاجرت گرفته تا روابط خارجی مطرح کرد.
ترامپ گفت: «ما دولتی داریم که بودجه نامحدودی را برای دفاع از مرزهای خارجی اختصاص داده، اما از دفاع از مرزهای آمریکا و مهمتر از آن، مردم خودش امتناع میکند.»
تعدادی از مدیران برجسته فناوری که به دنبال جلب رضایت دولت جدید بودند – از جمله سه مرد ثروتمند جهان، ایلان ماسک مدیرعامل تسلا و اسپیسایکس، جف بزوس بنیانگذار آمازون، و مارک زاکربرگ مدیرعامل متا – صندلیهای برجستهای روی صحنه داشتند و در کنار نامزدهای کابینه و اعضای خانواده ترامپ نشسته بودند.
ترامپ گفت که فضانوردان را به مریخ خواهد فرستاد. این وعده موجب شد ماسک – که مدتها درباره استعمار این سیاره صحبت کرده بود – مشتهایش را بالا ببرد.
ترامپ همچنین وعده داد که نام «خلیج مکزیک» را به «خلیج آمریکا» تغییر دهد و قصد خود را برای بازپسگیری کنترل کانال پاناما تکرار کرد؛ اظهاراتی در حوزه سیاست خارجی که باعث نگرانی در میان متحدان ایالات متحده شده است.
بازگشت به قدرت
ترامپ سوگند ریاستجمهوری را برای «حفظ، حمایت و دفاع» از قانون اساسی ایالات متحده در ساعت ۱۲:۰۱ بعدازظهر به وقت شرقی (۱۷:۰۱ به وقت گرینویچ) به جا آورد. این سوگند توسط رئیس دیوان عالی، جان رابرتز، انجام شد. معاون رئیسجمهور، جیدی ونس، اندکی پیش از او سوگند یاد کرد.
معاون رئیسجمهور پیشین، کامالا هریس، که در ماه نوامبر از ترامپ شکست خورده بود، در کنار بایدن در بخشی که شامل رؤسای جمهور پیشین باراک اوباما، جورج دبلیو. بوش و بیل کلینتون بود، نشسته بود. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق که در سال ۲۰۱۶ از ترامپ شکست خورده بود، در کنار همسرش بیل نشسته بود. میشل اوباما، همسر اوباما، تصمیم گرفت در این مراسم شرکت نکند.
این مراسم به دلیل سرمای شدید که بخش زیادی از کشور را در برگرفته بود، به داخل ساختمان منتقل شد.
ترامپ مراسم تحلیف بایدن را نادیده گرفت و همچنان به دروغ ادعا میکند که انتخابات ۲۰۲۰ که در آن به بایدن باخت، دستکاری شده بود.
بایدن، در یکی از آخرین اقدامات رسمی خود، تعدادی از افرادی را که ترامپ تهدید به انتقام از آنها کرده بود، عفو کرد. از جمله این افراد، ژنرال مارک میلی، رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش بود که ترامپ پیشنهاد کرده بود به دلیل برقراری مذاکرات مخفیانه با چین اعدام شود. پرتره میلی اندکی پس از مراسم تحلیف ترامپ از پنتاگون برداشته شد.
بایدن همچنین پنج نفر از اعضای خانواده خود را دقایقی پیش از ترک کاخ سفید عفو کرد و دلیل این اقدام را نگرانی از هدف قرار گرفتن آنها توسط ترامپ اعلام کرد.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
تجمعات بازنشستگان آن هم در شرایطی که دو ماه بیشتر تا نوروز سال ۱۴۰۴ نمانده را باید از مهمترین چالشهای دولت چهاردهم در آغاز ششمین ماه فعالیتش دانست؛ دولتی که در پی انتخاباتی زودهنگام پس از سقوط بالگرد سید ابراهیم رئیسی بر اریکه قدرت کشور سوار شد حالا با اعتراضات مداوم و زنجیرهای بازنشستگان بخشهای مختلف کشور مواجه شده که در ابعاد متفاوتی به وضعیت بازنشستگان اعتراض دارند.
به گزارش اقتصاد24؛ این البته در حالی است که در سال ۱۴۰۲ نیز بیش از ۸۰ تجمع اعتراضی توسط بازنشستگان در کشور برگزار شد. در سال ۱۴۰۳ نیز تنها تا دی ماه سال جاری بیش از ۸۰ تجمع اعتراضی توسط بازنشستگان در برابر مجلس و نهادهای و سازمانهای مربوط به مشکلات معیشت و حقوق و دستمزد آنان در کل کشور برگزار شده است. این بدان معناست که مشکل نه تنها حل نشده است بلکه احتمالا دو ماه آینده برای بازنشستگان و دولت روزهای سخت تری در پیش خواهد بود.
رقم ناچیز همسان سازی بازنشستگان و بحران در اجرای همین رقم و البته که گلایههای بازنشستگان به افزایش ناچیز مبلغ همسان سازی در شبکههای مجازی چنان افزایش یافته که شائبه برکناری حجت میرزایی را که دومین مدیری است که در دولت چهاردهم به ریاست صندوق بازنشستگی کشوری درآمده را نیز مطرح کرده است و این در حالی است که اساسا گرههای صندوقهای بازنشستگی چنان پیچیده و در هم تنیده شده است که شاید حتی اقتصاددانی، چون میرزایی نیز دیگر توان حل آن بدون همراهی کامل ارکان دولت و حکومت را نیز نداشته باشد.
در همین حال بسیاری از بازنشستگان در شبکههای اجتماعی نسبت به واریز مبلغ همسان سازی اعتراض کرده و مدعی شدهاند که بعد از واریز مبلغ همسانسازی بازنشستگان نیروهای مسلح متوجه شدیم که بالاترین افزایش حدود ۷۰۰ هزار تومان است. این در شرایطی است که برخی از بازنشستگان درباره همسان سازی حقوق بازنشستگان میگویند که در فیش حقوقی آذر ماه آنان تنها رقم ۲۰۰ هزار تومان اضافه شده و مشخص نیست افزوده شدن این ۲۰۰ هزار تومان به حقوق ۱۲ میلیون تومانی واقعا چه اهمیتی در محاسبات معیشتی این دسته از بازنشستگان خواهد داشت!
دو مدیر برای صندوقهای بازنشستگی در ۶ ماه
در همین حال برخی از منتقدان شرایط ماههای اخیر و البته همسان سازیهای رخ داده در حقوق بازنشستگان، مشکل را مرتبط با تغییر مدیران میدانند. کما این که پس از عزل مهدی مسکنی از صندوق بازنشستگی، ابتدا «وحید محمودی» به عنوان سرپرست صندوق بازنشستگی کشوری جایگزین مسکنی شد، اما حکم سرپرستی محمودی به مدیرعاملی وی ختم نشد و خیلی زود از گردونه رقابت حذف شد.
پس از محمودی، این بار و با تعلل بسیار زیاد احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی حجت میرزایی که پیش از این رییس مرکز پژوهشهای اتاق ایران بود را به ریاست یکی از مهمترین صندوقهای بازنشستگی و بیمهای ایران منصوب کرد. در این بین باید توجه کرد که ثبات در ارکان صندوقهای بازنشستگی بیش از هر چیزی نیاز است و زمزمههای تغییر دوباره در مدیریت کارساز نخواهد بود.
در این بین مساله اینجاست که مبلغ همسان سازی در حقوق بازنشستگان بسیار کمتر از نرخ تورم بوده و همین نیز باعث اعتراضات بیشتر آنان شده است چرا که حتی با فرض افزایش سقف تا رقم ۷۰۰ هزار تومان نیز این رقم در نهایت برای خرید یک کیلو گوشت مناسب است در حالی که بازنشستگان انتظار داشتند همراه با متناسب سازی که در ماده ۹۶ و ۱۱۱ قانون تأمین اجتماعی آمده است دیگر نباید حداقل دریافتی مستمری بگیران از حداقل حقوق مصوب همان سال کارگران کمتر باشد.
کما اینکه ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی نیز تصریح دارد که: سازمان مکلف است میزان کلیه مستمریهای بازنشستگی، ازکارافتادگی کلی و مجموع مستمری بازماندگان را در فواصل زمانی که حداکثر از سالی یک بار کمتر نباشد با توجه به افزایش هزینه زندگی با تصویب هیئت وزیران به همان نسبت افزایش دهد.
هم چنین ماده ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی نیز تصریح دارد که: مستمری از کار افتادگی کلی و مستمری بازنشستگی و مجموع مستمری بازماندگان در هر حال نباید از حداقل مزد کارگر عادی کمتر باشد.با توجه به این دو ماده قانونی، انتظار بازنشستگان برای رسیدگی به روند افزایش مستمری آنان دیگر چندان عجیب نخواهد بود.
مساله تعیین خط فقر
بازنشستگان کارگری نیز در سالهای اخیر بارها گفتهاند که به مستمریهای بسیار کمتر از خط فقر، هزینههای سنگین دارو و درمان و متناسبسازی ناعادلانه اعتراض دارند درخواست آنان یکی همین بود که حقوقها به اندازه خط فقر افزایش یابد.این البته در حالی است که حمید حاج اسماعیلی فعال کارگری نیز اخیرا به مساله خط فقر و عدم تعیین آن اشاره کرده و گفته بود که: «برای واقعی کردن حداقل افزایش حقوق و دستمزد، چند شاخص باید تعریف شود؛ نخست دولت به خود بقبولاند و این جز تکالیف او است اینکه خط فقر را تعریف کند. بیش از ۱۵ سال است که درخواست میشود خط فقر باید تعریف شود تا بتوان در ادامه درباره افزایش دستمزد و سایر موارد برنامهریزی کلان داشت.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بانک مرکزی و مرکز آمار ایران هیچکدام حاضر نیستند خط فقر را در ایران به طور شفاف تعریف کنند. این موضوع یک شاخص مهم است. ما باید دستمزدی تعریف کنیم که از خط فقر پایینتر نباشد. دوم اینکه ماده ۴۱، باید جدی و قانونی رعایت شود یعنی نرخ تورم در دستمزد لحاظ شود و سبد معیشتی که در آنجا تعریف شده است برای خانوادههای متوسط معمولی تعریف شود که چقدر است.»
در واقع هر چند آمارهای متفاوت و بسیاری درباره خط فقر در کشور شنیده میشود، اما در نهایت، اما اکنون بیش از یک دهه است که آمار رسمی که معیار افزایش حقوق بازنشستگان و متناسب سازی باشد در کشور ارائه نشده است.نکته دیگر این جاست که در زمستان سال ۱۴۰۲ و در زمان تعیین حداقل دستمزد کارگران دولت ابتدا نرخ سبد معیشت را به ۱۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان کاهش داد و این در شرایطی بود که محاسبات اتحادیه و انجمنهای کارگری این عدد را ۱۵ میلیون تومان اعلام کرده بودند.پس از آن دوباره دولت رقم ۱۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان را به ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان تقلیل داد و حتی حاضر نشد همان مبلغ تعیین شده خود را پرداخت کند.
با این تغییرات و عدم شفاف سازی در مورد خط فقر و سبد معیشت دیگر عجیب نیست که ارقام همسان سازی حقوق بازنشستگان به مسالهای بحث برانگیز تبدیل شود.این در حالی است که کارشناسی، چون حاج اسماعیلی نیز تاکید دارد که: «حداقل دستمزد بر اساس خط فقر البته منظور خط فقر مطلق نیست که مختص به ارزاقی است که فقط برای مرگومیر تعریف میشود، اما در خط فقر نسبی حداقل دستمزد برای کلان شهرها باید ۲۵ میلیون تومان و برای شهرستانها نباید کمتر از ۲۰ میلیون تومان باشد.»
سرکوب مداوم حقوق بازنشستگان
البته این شرایط اکنون نیز در حالی رخ میدهد که حقوق و مستمری بازنشستگان به طور مکرر مشمول سرکوب میشود.نخست این که تمام مزایای شغلی در زمان بازنشستگی حذف میشود و در حقوق بازنشستگی لحاظ نمیشود. این در حالی رخ میدهد که در سیستم روابط کار ایران، مزد پایه معمولاً پایینتر است و با مزایای جانبی آن را پوشش میدهند که این بهنوعی کلاه گذاشتن است. یعنی مزد واقعی را به حق مسکن، حق اولاد و ... تقسیم میکنند و هر کارفرما میتواند آن را به سلیقه خودش کموزیاد کند یا اصلاً پرداخت نکند. در زمان بازنشستگی فقط حقوق پایه لحاظ میشود، این حقوق را بر اساس ماده ۷۷ از همان ابتدا کم میکنند. یک فرد وقتی بازنشسته میشود حقوق بازنشستگی او بهصورت چشمگیری کاهش پیدا میکند.
مساله دیگر جا ماندن مکرر مزد از تورم در کشور است که این مساله در مورد بازنشستگان حتی شدیدتر دیده میشود.اگر میزان افزایش مزد اسمی کارگران را در چند دهه گذشته با نرخ تورم همان سال مقایسه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که بجز چند استثنا همواره از تورم کمتر بوده است. برای بازنشستگان میزان این افزایش از کارگران هم کمتر بوده است. یعنی اگر برای یک فرد شاغل ۲۲ درصد مزد ترمیم میشود برای بازنشسته این میزان به ۱۸ درصد میرسد؛ بنابراین فاصله دریافتی یک کارگر بازنشسته با شاغلی که قبلاً با یکدیگر هم ردیف بودهاند و مزد مساوی دریافت میکردهاند، هر سال بیشتر میشود.
بهطوریکه پس از مثلا ۱۰ سال فاصله حقوق ماهانه فرد بازنشسته با دریافتی همردههای شغلی سابق خود به حد قابل ملاحظهای کاهش مییابد؛ بدیهی است این امر باعث فشار بر بازنشسته میشود. از طرفی با افزایش سن هزینههای بازنشستگان افزایش مییابد. خانواده بزرگتر میشود، بیماریها بیشتر میشود و ...، اما متناسب با افزایش هزینه خانواده، دریافتی آن خانواده افزایش نمییابد. این فشار به جایی میرسد که از آستانه تحمل بازنشستگان گذر میکند.
سونامی متولدین دهه شصت بر سر صندوقهای بازنشستگی
در این شرایط و با این روشهای سرکوب دستمزدها که در مورد بازنشستگان شدیدتر نیز اعمال میشود آن چه در ادامه نگران کننده است رسیدن به سن بازنشستگی متولدین دهه ۶۰ در کشور است. نباید از یاد برد که موج افزایش بالای جمعیت زمانی با میزان بالای تولد در دهه ۶۰ رقم خورد و در یک دهه آتی نیز بخش بزرگی از این جمعیت وارد پروسه بازنشستگی میشوند.
متولدین این دهه تقریبا بدون هیچ افزایش زیرساختی در مدارس سه شیفته درس خواندند و سد کنکور در برابر آنان جهنمی ساخت و بعدتر نیز بحران اشتغال داشتند و حتی در مورد مسکن نیز بحران بزرگی را تجربه کردند.حال به نظر میرسد با این روند فعلی در صندوقهای بازنشستگی باید منتظر بحران اصلی در یک دهه آتی بود، زمانی که جمعیتی که برای هیچ بخش از زندگی آنان فکری نشده بود به سن بازنشستگی برسند و در مقابل از جمعیت بیمه پرداز نیز مکرر کم میشود.
با این شرایط شاید بعد از مرحله تثبیت و ثبات در مدیران صندوقهای بازنشستگی باید به فوریت برای بهره وری و سودآوری این صندوقها چارهای اندیشیده شود چرا که اگر روند ویرانگر فعلی ادامه یابد، صندوقهای بازنشستگی کشور با ابرچالش متولدین دهه ۶۰ مواجه میشوند و البته که وقتی مساله همسان سازی و افزایش مستمری بازنشستگان هنوز بعد از یک دهه به نتیجه مناسب نرسیده، شاید اکنون دلیل نگرانی درباره آینده صندوقهای بازنشستگی، خدمات تامین اجتماعی و وضعیت بازنشستگان دهه شصتی را بتوان بیشتر از همیشه دریافت.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، روز دوشنبه در نخستین سخنرانی خود پس از مراسم تحلیف گفت عصر طلایی آمریکا از هم اکنون آغاز میشود.
رئیس جمهوری آمریکا تصریح کرد اولویت اصلی دولت او ایجاد کشوری شکوفا و آزاد خواهد بود که به خود افتخار خواهد کرد.
ترامپ گفت: آمریکا به زودی بزرگتر، قویتر و استثناییتر از هر زمان دیگر خواهد بود.
چهل و هفتمین رئیس جمهوری آمریکا با اشاره به رویدادهای ماههای اخیر از جمله اقدام برای ترور او گفت کسانی سعی کردند آزادی و زندگی را از او بگیرند، و سپس گفت خدا او را نجات داد که آمریکا را به عظمت بازگرداند.
ترامپ افزود پیروزی او در انتخابات اخیر نشان داد کشور یکپارچه شده است.
آقای ترامپ گفت با حضور در دفتر کار خود چند فرمان اجرایی از جمله در مورد مرزهای جنوبی آمریکا صادر خواهد کرد و ورود مهاجران غیرقانونی را متوقف خواهد کرد.
رئیس جمهوری آمریکا تصریح کرد دولت او همچنین درصدد اصلاحات اقتصادی برخواهد آمد و بخش انرژی را احیا میکند.
دونالد ترامپ روز دوشنبه اول بهمن با حضور مقامات سرشناس فعلی و سابق آمریکا، از جمله چهار رئیس جمهوری پیشین و اعضای دیوان عالی، سوگند ریاست جمهوری یاد کرد و بار دیگر برای یک دوره چهارساله به کاخ سفید بازگشت.
جی دی ونس، معاون آقای ترامپ، نیز پیش از او سوگند یاد کرد.
او نخستین رئیس جمهوری آمریکا از دهه ۱۹۸۰ میلادی تاکنون است که دو دوره ناپیوسته به ریاست جمهوری آمریکا رسیده است.
مراسم تحلیف دونالد ترامپ به دلیل سرمای هوا در داخل ساختمان کنگره و با حضور حدود ششصد نفر برگزار شد. با اینحال حدود ۲۵۰ هزار نفر با خرید بلیط در بیرون ساختمان کنگره شاهد این مراسم بودند.
دونالد ترامپ دوره دوم ریاست جمهوری خود را در حالی آغاز میکند که پیش از این وعده داده سیاستی سرسختانه در برابر جمهوری اسلامی اتخاذ خواهد کرد.
او در دوره پیشین ریاست جمهوری با انجام رشته اقداماتی بیسابقه حکومت ایران را در شرایطی دشوار قرار داده بود.
شاید مهمترین اقدام او، کشتن قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه و یکی از نزدیکترین یاران علی خامنهای باشد.
تصویر گریه و شیون رهبر جمهوری اسلامی در مراسم نماز بر سر جسد سلیمانی بارها میان کاربران ایرانی دست به دست شده است.
دونالد ترامپ روز یکشنبه ۳۰ دی با سخنرانی در میان طرفدارانش در یک سالن ورزشی در شهر واشنگتن، پایتخت آمریکا، از دستاوردهای تیم خود پیش از آغاز رسمی ریاست جمهوریاش خبر داد و اعلام کرد که در چهار سال آینده دستاورهای بیشتری خواهد داشت.
او به پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر گذشته، بازگشت فعالیت تیک تاک، آتشبس در غزه و آزادی گروگانهای اسیر حماس و تلاشهای تیمش برای حصول توافق نیز اشاره کرد.
او بار دیگر خاطرنشان کرد که در دوره اول ریاست جمهوری او حکومت ایران «کاملا ورشکسته شده بود، پولی برای حماس و حزبالله در اختیار نداشت و قادر نبود هیچ اقدامی انجام دهد.»
دونالد ترامپ خطاب به مردم آمریکا وعده داد که « با سرعت و قدرت تاریخی» اقدام خواهد کرد و یکایک بحرانهای آمریکا را برطرف خواهد کرد.
او در پایان سخنانش گفت ما ملت بزرگی هستیم و دوباره پیروزیهای بزرگی بهدست خواهیم آورد و آمریکا را دوباره باعظمت خواهیم گرداند.
به گفته استیون میلر، مشاور ارشد ترامپ، دونالد ترامپ روز دوشنبه، در نخستین روز عهدهدار شدن مقام ریاست جمهوری آمریکا با صدور یک فرمان اجرایی «به تهاجم مرزی پایان میدهد، مهاجران غیرقانونی را به خانههایشان بازمیگرداند و آمریکا را پس میگیرد.»
در هفتههای اخیر، دونالد ترامپ متحدان خارجی را با اظهاراتی درباره تصاحب گرینلند و کانال پاناما و تبدیل کانادا به یکی از ایالتهای آمریکا شگفتزده کرده است.
به گفته مایک والتز، مشاور امنیت ملی دولت جدید ترامپ، نخستین اقدامات اجرایی او پس از ورود به کاخ سفید بر موضوعات مربوط به مهاجرت، انرژی و سیاستهای مرتبط با ترویج تنوع، برابری و دربرگیری، متمرکز خواهد بود.
ترویج تنوع، برابری و دربرگیری، از جمله مواردی است که دموکراتها به ویژه روی آن تمرکز داشتند، اما نتوانست در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، نتیجه را به نفع خود رقم بزند.
روزنامه والاستریت ژورنال پیشتر گزارش داد درحالیکه جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۴ میلادی با بحران شدید اقتصادی در داخل و شکستهایی در خاورمیانه روبهرو شد و در موقعیتی بسیار ضعیف قرار دارد، سال جدید میلادی نیز سال سختی برای آن خواهد بود، چرا که با دولت جدید ترامپ مواجه میشود.
طبق گزارش این روزنامه معتبر آمریکایی، که ۱۶ دی منتشر شد، تیم ترامپ، پیش از آغاز دور دوم ریاست جمهوری او در اول بهمن (بیستم ژانویه) همچنین در حال بررسی گزینههایی، از جمله گزینه حملات هوایی، است تا مانع از ساخت سلاح هستهای از سوی جمهوری اسلامی ایران شود.
صدای آمریکا
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
«آندریاس میخائیلیس» سفیر آلمان در واشنگتن، هفته گذشته، گزارش محرمانهای درباره رویکردهای عمومی دولت دوم دونالد ترامپ به وزارت خارجه و دفتر صدراعظم آلمان فرستاده که در آن ادعا شده ترامپ به طور گستردهای نظام کنترل و توازن دموکراتیک در ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد.
سفیر آلمان در گزارش خود هشدار داده است که دولت جدید ترامپ استقلال نهادهای اجرایی و رسانهها در آمریکا را سلب کرده و به شرکتهای بزرگ فناوری قدرت همحکمرانی خواهد داد. این اظهارات در سندی محرمانه که توسط رویترز مشاهده شده است، مطرح شدهاند.
این سند که تاریخ آن ۱۴ ژانویه است و به امضای سفیر آلمان، آندریاس میشائیلیس، رسیده، برنامه ترامپ برای دومین دوره ریاست جمهوریاش را به عنوان برنامهای برای “اختلال حداکثری” توصیف میکند که به “بازتعریف نظم قانون اساسی - تمرکز حداکثری قدرت در دست رئیسجمهور به قیمت کاهش اختیارات کنگره و ایالتها” منجر خواهد شد.
در این سند آمده است: “اصول اساسی دموکراتیک و نظام کنترل و تعادل تا حد زیادی تضعیف خواهند شد، قوه مقننه، نهادهای اجرایی و رسانهها از استقلال خود محروم شده و به ابزارهای سیاسی تبدیل میشوند، و شرکتهای بزرگ فناوری قدرت همحکمرانی خواهند یافت.”
تیم انتقال قدرت ترامپ هنوز واکنشی به این ارزیابی سفیر نشان نداده است.
روز یکشنبه، وزیر امور خارجه آلمان، آنالنا بئربوک، اعلام کرد برلین “به همکاری نزدیک با ایالات متحده ادامه خواهد داد، اما طبیعتاً میخواهیم همچنان از منافع خود دفاع کنیم.”
در پاسخ به پرسشی درباره موضع سفیر آلمان نسبت به ترامپ در شبکه تلویزیونی دولتی آلمان (ZDF)، بئربوک گفت میشائیلیس تنها وظایف خود را انجام میدهد و افزود ترامپ بسیاری از اهداف خود را بهطور علنی اعلام کرده است.
دولت اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، پس از انتخابات عمدتاً از انتقاد علنی مستقیم از ترامپ خودداری کرده است، اما ارزیابی محرمانه سفیر آلمان دیدگاه صریح یکی از مقامات ارشد آلمانی را ارائه میدهد.
سفرا معمولاً با تشکیل دولت جدید تغییر نمیکنند، مگر اینکه تغییر به دلایل دیپلماتیک یا دیگر ضروری باشد.
این سند سیستم قضائی، به ویژه دیوان عالی ایالات متحده را، به عنوان عامل کلیدی در تلاشهای ترامپ برای پیشبرد برنامههایش معرفی میکند، اما میگوید با وجود تصمیم اخیر این دیوان برای گسترش اختیارات رئیسجمهور، “حتی بزرگترین منتقدان معتقدند که این دیوان از وقوع بدترین سناریوها جلوگیری خواهد کرد.”
میشائیلیس کنترل وزارت دادگستری و افبیآی (FBI) را عاملی کلیدی برای تحقق اهداف سیاسی و شخصی ترامپ، از جمله اخراجهای گسترده، انتقامگیری از دشمنان فرضی و مصونیت قانونی میداند.
وی میگوید ترامپ گزینههای قانونی گستردهای برای تحمیل برنامههای خود به ایالتها در اختیار دارد و افزود: “حتی استفاده از ارتش در داخل کشور برای فعالیتهای پلیسی در صورت اعلام وضعیت ‘شورش’ یا ‘تهاجم’ ممکن است.”
قانون Posse Comitatus Act مصوب ۱۸۷۸ استفاده از نیروهای نظامی فدرال در امور اجرایی داخلی را، با برخی استثنائات، ممنوع میکند.
میشائیلیس همچنین پیشبینی کرده است که “بازتعریف متمم اول قانون اساسی” در دستور کار قرار دارد و گفته ترامپ و مالک شرکت X (ایلان ماسک) از هماکنون اقدامات خود را علیه منتقدان و رسانههای غیرهمسو آغاز کردهاند.
وی در سند نوشته است: “یکی از طریق شکایتهای قضایی، تهدید به پیگرد کیفری و لغو مجوز فعالیت اقدام میکند و دیگری با دستکاری الگوریتمها و مسدود کردن حسابها.”
حمایت مکرر ماسک از حزب راستگرای آلترناتیو برای آلمان (AfD) در آستانه انتخابات ملی ۲۳ فوریه انتقاداتی را در برلین برانگیخته است، اما دولت آلمان هنوز بهطور یکپارچه تصمیم به ترک پلتفرم او نگرفته است.
در دوران نخست ریاست جمهوری ترامپ، روابط برلین با ایالات متحده بسیار دشوار بود و آلمان با تعرفههای پرهزینه و انتقاد از عدم تحقق هدف ناتو در زمینه هزینههای دفاعی مواجه شد.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری منتخب آمریکا تاکید کرده است که قصد دارد جزیره گرینلند را خریداری کرده و جنگ در اوکراین را پایان داده و روابط میان ایالات متحده و «ناتو» را طی دوران دوم ریاست جمهوری خود مورد اصلاحات بنیادین قرار دهد.
ترامپ طی هفتههای اخیر، این تهدید را مطرح کرد که در صورت عدم اعمال محدودیتها از سوی کانادا و مکزیک بر سرازیرشدن مواد مخدر و مهاجران به آمریکا، کنترل آمریکا را بر کانال پاناما بازگردانده و ۲۵ درصد تعرفه بر واردات کالا از این دو کشور را اعمال کند.
«ناتو»، اوکراین و همپیمانان اورپایی
ترامپ تاکید کرده است که در دوران ریاست جمهوری او، ایالات متحده، ماموریت و هدف از تاسیس پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» را مورد بازبینی قرار دهد.
او با عدم ابراز هیچگونه قصدی برای دادن کمکهای بیشتر به اوکراین، متعهد شد که از پرداخت غرامت از سوی اروپا به آمریکا را به دلیل مهمات ارسال شده به کییف به ارزش «نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار»، مطالبه کند.
ترامپ در ماههای پایانی دوره اول ریاستجمهوری خود، سهم آمریکا در بودجه دفاعی «ناتو» را کاهش داد و بارها از این که ایالات متحده بیش از سهم خود پرداخت میکند، شکایت کرد. او در چند هفته گذشته گفته است که کشورهای عضو «ناتو» باید معادل ۵ درصد از تولید ناخالص ملی را برای دفاع هزینه کنند که بسیار بیشتر از مبلغ کنونی است که بالغ بر ۲ درصد است.
در مورد جنگ اوکراین، ترامپ سال گذشته در جریان مبارزات انتخاباتی خود گفته بود که حتی قبل از مراسم تحلیف خود به این جنگ پایان خواهد داد. او در عین حال از زمان پیروزی خود، این تعهد را تکرار نکرد و مشاوران ترامپ در حال حاضر اذعان دارند که دستیابی به توافق صلح، ممکن است چندین ماه زمان ببرد.
طق گفته ترامپ، کییف ممکن است مجبور شود برای دستیابی به یک توافق صلح، از بخشی از خاک خود چشمپوشی کند و مشاوران اصلی ترامپ نیز از این موضع حمایت میکنند.
ترامپ طرح روشنی برای توقف جنگ در اوکراین ندارد ولی اغلب دستیاران او طرفدار عدم حمایت از اقدامات اوکراین برای پیوستن به «ناتو» دست کم در آینده نزدیک، در هرگونه توافق صلح هستند و از متوقف کردن خطوط درگیری در وضعیت کنونی آن حمایت میکنند.
ترامپ در اوایل آوریل گذشته خاطرنشان کرده بود که با ارسال کمکهای بیشتر به اوکراین در شکل وام موافقت خواهد کرد اما هیچ اظهار نظری در این خصوص همزمان با مذاکرات پیچیده متعاقب با کنگره در مورد بسته کمکی ۶۱ میلیارد دلاری نکرد.
الحاق اراضی جدید
ترامپ در اواسط دسامبر گفته بود که قصد دارد جزیره گرینلند را بخرد، ایدهای که او برای مدت کوتاهی در اولین دوره ریاست جمهوری خود از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ مطرح کرد. دانمارک در واکنش به این اظهارات ترامپ اعلام کرد که اراضی دانمارک در بیرون از کشور، برای فروش نیست.
با این حال ترامپ از طرح خود برای تصاجب بزرگترین جزیره جهان دست برنداشت و در کنفرانسی مطبوعاتی در ژانویه جاری، تهاجم به گرینلند را نامحتمل دانست و تاکید کرد که این جزیره از اهمیت زیاد برای امنیت ملی آمریکا برخوردار است.
ترامپ طی هفتههای اخیر ضمن تاکید بر احیای کنترل آمریکا بر کانال پاناما، این کشور را به عنوان مسئول «تعرفههای بالای گمرکی بر کشتیهای در حال تردد در این آبراه اصلی جهانی» معرفی کرد.
ترامپ همچنین در مورد تبدیل کانادا به یک ایالت آمریکایی صحبت کرد، اما مشاوران او در مناسبتهای غیررسمی، این گونه اظهارات در خصوص کانادا را غیر جدی توصیف کردند که بیانگر زیادهخواهیهای واقعی ژئوپلیتیک نیست.
چین و تایوان
از سویی ترامپ بارها تهدید کرده که تعرفهها یا محدودیتهای تجاری قابل توجهی را بر چین و همچنین چندین متحد نزدیک، اعمال خواهد کرد.
قانون تجارت پیشنهادی ترامپ، دست او را برای افزایش تعرفهها در پاسخ به کشورهایی که مشخص شده موانع تجاری معینی را ایجاد کردهاند، باز میگذارد.
رئیس جمهوری منتخب همچنین پیشنهاد کرده است که تعرفه گمرکی جهانی معادل ۱۰ درصد اعمال شود که میتواند تجارت بینالمللی را مختل سازد. این در حالی است که عوارض گمرکی دست کم ۶۰ درصدی نیز برای چین در نظر گرفته شده است.
ترامپ خواستار پایان دادن به وضعیت «مطلوب ترین کشور» در تجارت خارجی در خصوص چین شد، که معمولا با هدف رفع موانع تجاری بین کشورها انجام میشود. او متعهد شد که «محدودیتهای شدید جدیدی را در مورد مالکیت چین بر زیرساختهای حیاتی در ایالات متحده اعمال کند.»
وبگاه رسمی حزب جمهوریخواه خواستار ممنوعیت مالکیت چینی بر املاک و مستغلات در ایالات متحده است.
ترامپ در ارتباط با تایوان، اعلام کرد که این کشور باید هزینه برخورداری از چتر حمایتی آمریکا را بپردازد، زیرا تایوان چیزی به ایالات متحده نمیدهد در حالی که «تقریباً ۱۰۰ درصد صنعت تراشههای ما» را در دست دارد. ترامپ بارها تاکید کرده که پکن در دوران ریاست جمهوری او هرگز جرات نخواهد کرد به تایوان حمله کند.
مکزیک و کانادا و مواد مخدر
ترامپ تاکید کرده اگر مکزیک و کانادا از ورود مواد مخدر و مهاجران به ایالات متحده جلوگیری نکنند، تعرفههایی معادل ۲۵ درصد در مورد این دو کشور وضع خواهد کرد.
رهبران مکزیک و کانادا در راستای اثبات جدیت خود در مقابله با مهاجرت غیرقانونی و تجارت مواد مخدر اقدام کردهاند اما طرحهای عملی ترامپ در خصوص بستن تعرفههای گمرکی بر دو کشور، هنوز مشخص نیست.
ترامپ تاکید کرده که باندهای مواد مخدر در مکزیک را به عنوان سازمانهای تروریستی خارجی طبقهبندی خواهد کرد و به وزارت دفاع ایالات متحده دستور خواهد داد تا از نیروهای ویژه برای حمله به رهبری این باندها و زیرساختهای آن استفاده کند، اقدامی که موافقت با آن از سوی دولت مکزیک نامحتمل است.
منازعه خاورمیانه
استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ به خاورمیانه برای دستیابی به توافق آتشبس که پیشتر در اوایل ژانویه میان اسرائیل و حماس اعلام شد، با مقامات دولت جو بایدن، همکاری نزدیکی داشت.
طبق گفته منابع نزدیک به این مذاکرات، ویتکوف فشار زیادی را بر دو طرف توافق آتشبس، اعمال کرده است.
ترامپ متعاقبا و پس از انتقاد از رهبری اسرائیل در روزهای پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، گفته بود که حماس باید «درهم شکسته شود.»
ترامپ پیشتر گفته بود که اگر اسرائیل و حماس به توافق آتشبسی نرسند که به بازگرداندن گروگانهای در دست حماس قبل از روی کار آمدن او بیانجامد ، «درهای جهنم در خاورمیانه باز خواهد شد.»
فشار حداکثری بر ایران
طبق گفته مشاوران ترامپ، دولت او به سیاست فشار حداکثری که او در دوره اول ریاست جمهوری خود دنبال کرد، بازخواهد گشت.
این سیاست به دنبال استفاده از تحریمهای قوی برای خفه کردن اقتصاد ایران و مجبور کردن تهران به مذاکره بر سر توافقی بود که برنامههای تسلیحات هستهای و بالستیک آن را محدود میکرد.
البته بایدن کاهش چندانی در تحریمهای اعمال شده از سوی ترامپ نداد ولی اثربخشی تحریمها درعرصه عمل زیر سوال است.
سیاستهای مربوط به تغییرات اقلیمی
ترامپ بارها متعهد شده است که از توافق بینالمللی پاریس، با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانهای خارج میشود که در دوران اول ریاست جمهوری خود عملا از آن بیرون آمد ولی آمریکا در سال ۲۰۲۱ در دوران بایدن به این توافق بازگشت.
دفاع موشکی
رئیس جمهوری منتخب مریکا بدون پرداختن به جزئیات، متعهد شده است که یک دیوار دفاع موشکی پیشرفته دور ایالات متحده بسازد ولی تاکید کرد نیروی فضایی، بخش نظامی که در دوران قبلی ریاست جمهوری او احداث شد، نقش پیشتاز در این روند را ایفا خواهد کرد.
این پروژه در وبسایت حزب جمهوریخواه با نام «گنبد آهنین» نامیده می شود که همان نامی است که یکی از سامانههای پدافند موشکی اسرائیل دارد.
العربیه فارسی
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
گردشگری ایران فراز و نشیبهای بسیار به خود دیده است. مدیران وزارت میراثفرهنگی آمارهایی را اعلام میکنند مبنی بر اینکه در ده ماه گذشته ۶ میلیون گردشگر ورودی به کشور داشتهایم. اما به نظر میرسد این آمار صحت ندارد و علت آن نیز به اختلاف در تعریف گردشگر بازمیگردد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آمارهای دولتی بر افزایش سفر گردشگران خارجی به ایران تاکید دارد و مقامات دولتی از رشد ورود گردشگر به کشور خبر میدهند در حالی که بخش خصوصی گردشگری که از نزدیک با چالشهای این صنعت مواجه است همچنان تاکید دارد که آمارهای بخش دولتی صحت ندارد و گردشگر واقعی که حضورش منجر به تامین زنجیره ارزش گردشگری کشور شود به ایران نیامده است.
آمارهای دولتی گردشگری درست نیست
اکبر غمخوار، فعال گردشگری کشور یکی از منتقدین جدی آمارهای ارایه شده از سوی بخش دولتی درخصوص افزایش روند ورود گردشگران خارجی به کشور است. وی با اشاره به چالشهای موجود و برطرف نشده صنعت گردشگری ایران به ایلنا گفت: درحال حاضر مشکل بزرگی به نام چالش آمار در گردشگری داریم. مدیران وزارت میراثفرهنگی آمارهایی را اعلام میکنند مبنی بر اینکه در ده ماه گذشته ۶ میلیون گردشگر ورودی به کشور داشتهایم. اما به نظر میرسد این آمار صحت ندارد و علت آن نیز به اختلاف در تعریف گردشگر بازمیگردد.
او افزود: سازمان جهانی جهانگردی میگوید هر کس که از محل اقامت خود حداقل به مدت ۲۴ ساعت به یک کشور دیگر به منظور درمان، تفریح یا دیدار فامیل و شرکت در کنفرانسها برود گردشگر نام دارد. علیرغم آنکه سازمان جهانی جهانگردی تعریف دیگری دارد که یک بخش ثابت و یک بخش آماری دارای ساختار دارد و در آن تاکید میکند جهانگرد به چه کسی گفته میشود؟ اما در ایران به تعریف واقعی گردشگر توجه نشده و نمیشود.
غمخوار افزود: به دلیل همین برداشت نادرست از تعریف سازمان جهانگردی ملل متحد در ایران، کسانی که از مرز شلمچه، بصره و جنوب عراق وارد ایران میشوند و برای خرید به آبادان میروند و عصر هم به کشورشان بازمی گردند گردشگر حساب میکنند. یا فردی که از مرز آستارا وارد ایران میشود و در بازارچه مرزی ما خرید میکند و به کشورش برمی گردد هم در آمار گردشگری کشور گنجانده میشود.
او گفت: به دلیل همین محاسبه اشتباه است که مسئولین وزارت میراث فرهنگی و معاونت گردشگری آمارهای متورم نشان میدهند. در حالی که این تلقی که از ورود گردشگر به کشور کاملا غلط است. فردی که برای خرید از مرز وارد و چند ساعت بعد خارج میشود که گردشگر نیست. حداقل باید یک شب در ایران اقامت داشته باشد تا در فهرست گردشگران ورودی ثبت شود.
معنای ۶ میلیون گردشگر ورودی یعنی پر شدن تمام هتلهای ایران
این عضو انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران با اشاره به آمار ۶ میلیونی گردشگران ورودی به کشور براساس ادعای وزارت میراث فرهنگی گفت: دولت میگوید ۶ میلیون گردشگر وارد ایران شده است. خب اگر اینها براساس تعریف سازمان جهانگردی ملل متحد یک شب اقامت در کشور داشتند باید ۶ میلیون شب اقامت هم ثبت شده باشد که عدد بسیار بزرگی است و باید تمام هتلهای ایران پر میشد و تمام مراکز فروش صنایعدستی و سایتهای گردشگری مملو از گردشگران ورودی میبودند. اما وقتی از هتلها آمار بگیرید آنها میگویند درصد اشغال هتلهایشان در پایینترین سطح اشغال است. در سایتهای گردشگری هم گردشگران خارجی دیده نمیشوند. البته در سایتهای زیارتی گردشگران حضور دارند که آنها هم به صورت سنتی به ایران سفر دارند.
وی تاکید کرد: براساس برآوردهای ما در آمار دولتی، هر کسی که از مرز ایران وارد و خارج میشود گردشگر محسوب شده است. در حالی که این تعریف گردشگر از نظر سازمان جهانی ملل متحد نیست.
این فعال گردشگری با اشاره به هدفگذاری دولت برای جذب ۱۵ میلیون گردشگر خارجی براساس برنامه هفتم توسعه اعلام کرد: در برنامه توسعه هفتم گفتهاند باید ۱۵ میلیون گردشگر به کشور وارد شود و البته در طول اجرای برنامه هم میگویند به این هدف دست پیدا کرده اند، اما واقعیت این است که گردشگر واقعی که بیاید در ایران پول خرج کند وجود ندارد و آمارها بیشتر شامل ورود و خروج مرزی است.
نخجوانیهای عبوری به مقصد باکو هم گردشگر محاسبه شدهاند
غمخوار با اشاره به عبور اتباع نخجوان از ایران برای سفر به باکو و بازگشت مجدد به نخجوان از مسیر ایران و دو بار محاسبه آمار آنها در فهرست گردشگران ورودی به کشور اعلام کرد: مشکل ما چالش در آمارهای گردشگری است و من حاضرم با تمام مسئولان صنعت گردشگری در این باره مناظره کنم تا بدانند این شیوه آمارسازی در گردشگری برخلاف واقعیت است. آنها باید متوجه شوند که مبنای آماری آنها از پایه غلط است. همین حالا به اصفهان و شیراز و یزد بروید ببنید اصلا اثری از گردشگر خارجی وجود دارد؟ گردشگر خارجی وجود ندارد.
عضو انجمن صنفی دفاتر مسافرتی ایران مشکل دوم صنعت گردشگری ایران را ممنوع کردن سفر اتباع خارجی برای سفر به ایران از سوی برخی دولتهای خارجی اعلام کرد و گفت: بسیاری از کشورها سفر اتباع خود به ایران را ممنوع کرده و به گردشگران خود گفتهاند به ایران سفر نکنید. آنها هشدار سفر به ایران صادر کردهاند و معنای آن این است که اگر گردشگرانشان با توجه به هشدار سفر صادر شده به ایران سفر کنند در صورت رخ دادن هر اتفاقی برای آنها بیمهها پوشش نمیدهند. آنها هم مقررات را قبول میکنند. حتی چین که ایران معاهده همکاری ۲۵ساله با آن کشور دارد، به گردشگران خود اعلام کرده است به ایران نروید. آنها البته میگویند هشدار سفر را کنسل کرده اند. اما آژانسهای مسافرتی چین از فرستادن گردشگر به ایران خودداری میکنند و میگویند هنوز به آنها اعلام نشده که هشدار سفر به ایران لغو شده است. متاسفانه وزارت گردشگری و وزارت خارجه هم هیچ تلاشی برای برداشتن اخطار سفر به ایران از سوی چین انجام نداده اند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که با توجه به سفر رئیس جمهور و اعضای دولت به کشورهایی نظیر تاجیکستان، ارمنستان و روسیه با توجه به امضای قرارداد همکاری ۲۵ساله تهران – مسکو آیا فضا را برای ورود گردشگر به ایران فراهم میشود؟ گفت: بیش از ۵۰ تفاهمنامه گردشگری در دوره وزارت آقای ضرغامی و قبل از آن در دوره وزارت آقای مونسان امضا شد. مردم تاجیکستان که پول سفر ندارند. لااقل باید با کشورهایی وارد مذاکره شویم که توان سفر به ایران داشته باشند. تاکنون که گردشگران تاجیکستان به ندرت و انگشت شمار به ایران سفر میکردند و گردشگر انبوه از آن کشور نداشتیم. بنابراین نمیتوانیم به ورود گردشگر از تاجیکستان امیدوار باشیم و هدف این تفاهمنامه بیشتر فراهم کردن شرایط سفر ایرانیها به تاجیکستان است. تنها امید ما به کشور افغانستان است که اگر بخواهیم گردشگر از آن کشور بیاوریم ۵ میلیون توریست حاضرند از افغانستان به ایران بیایند. اما هدف آنها که گردشگری نیست. آنها میخواهند اینجا کار کنند و رسوب شوند که باز هم گردشگر محسوب نمیشوند.
عضو انجمن صنفی دفاتر مسافرتی ایران وضعیت گردشگری را بسیار بد توصیف کرد و گفت: ایرلاینهای ایرانی غیر از ایرلاین که قرار است برای پرواز به پاریس فعال شود، به اروپا پرواز ندارند. نرخ پروازها نیز اقتصادی نیست و برای سفر گردشگر ورودی و خروجی صرفه اقتصادی ندارد.
راه حل عبور از بحران گردشگری چیست؟
غمخوار در پاسخ به پرسش که راه حل خروج از این وضیت چیست؟ گفت: راه برون رفت از این وضعیت اهمیت دادن صدر تا ذیل مقامات کشور به صنعت گردشگری است. یک روز کشور تصمیم گرفته بود مسئله نفت را حل کند. به همین خاطر تمام قوانین و مقررات و ضوابط به نفع آن صنعت تغییر کرد. امروز اگر بخواهند به گردشگری اهمیت بدهند باید از بالاترین مقامات در حوزه دیپلماسی سیاسی و عمومی بپذیرند که گردشگری به عنوان یک صنعت پیشران میتواند به کشور کمک کند و باعث عدالت اجتماعی شود.
او تاکید کرد: اگر دنبال اشتغال هستیم باید قوانین را به نفع گردشگری تسهیل کنیم. اگر به دنبال توسعه گردشگری هستیم باید برای مقابله با ایران هراسی هزینه کنیم. هر شبکه تلویزیونی را تماشا میکنیم علیه ایران صحبت میکند. ما چقدر خرج مقابله با ایران هراسی کردیم؟ مدام دروغ میگویند که ایران خطرناک است و امن نیست. درحالی که ۹۹ درصد کسانی که به ایران آمدهاند اعلام کردهاند آن چه در ایران دیدهاند با آنچه که در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطرح میشود مغایرت دارد. پس باید تبلیغ گسترده داشته باشیم و تسهیلات فراهم کنیم. باید پرواز مستقیم ایجاد کنیم و شخصیتهای مرجع جهان را به ایران دعوت کنیم. در تمام سالیانی که در گردشگری ایران فعالیت داشتم از تمام گردشگران شنیدم که مولفه مهمان نوازی مهمترین مولفه گردشگری ایران است. خب چقدر برای تبلیغ این مولفه در جهان هزینه کرده ایم؟
این فعال گردشگری تاکید کرد: وظیفه دولت و وزارت میراثفرهنگی و گردشگری این است که ایران را در دنیا به عنوان یک مقصد گردشگری امن معرفی کند. وزارت میراث فرهنگی بگوید در این سالها برای این مهم چه کار کرده است؟ وزیر گردشگری تا امروز بیش از ۳۷ بار گفته ایران یکی از بهترین کشورها در تاریخ و تمدن و این صحبتها است. در حالی که حرفهای خودمانی فایده ندارد. در فضای بین المللی چه کار کردهایم که دنیا این ویژگیها را بداند و بشناسد؟
غمخوار با اشاره به وضعیت بد گردشگری داخلی نیز افزود: گردشگری داخلی به اقتصاد خانوار مرتبط است. مردم درآمد خود را اول برای اجاره خانه، موادغذایی و معیشت هزینه میکنند و اگر چیزی در سبد خانوار باقی ماند برای سفر هزینه میشود. الان چون توان اقتصادی خانوارها به مسائل اصلی نظیر مسکن، آموزش، دارو و حتی غذا نمیرسد، پس سفر خود به خود از سبد خانوار حذف شده است. ببینید که یک سفر کیش از سفر دوبی و ترکیه گرانتر تمام میشود. دولت باید امکانات و تسهیلات در اختیار مردم، بازنشستهها، کارمندان و کارگرها قرار دهد تا آنها بتوانند لااقل یک سفر ارزان را تجربه کنند. در این رابطه هم تاکنون هیچ اقدام موثری توسط دولت انجام نشده است.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
معمار، شهرساز و استاد دانشگاه در کالیفرنیا
گمان میکنم کمتر کسی باشد که راجع به آتش سوزیهای مهیبی که بخشهای عمدهای از غرب لس آنجلس را فرا گرفتند و خسارتهای عظیمی به بار آوردند نشنیده باشد. این آتشها که صبح روز هفتم ژانویه ۲۰۲۵ اغاز شدند، نه تنها به سرعت رشد کردند بلکه ظرف دو روز در ۹ نقطه و محله مختلف حضور یافتند و از غرب تا شرق این شهر بزرگ را به تار و مار کشاندند.
در تاریخی که این نوشته به زیر تحریر میرود – نزدیک به دو هفته پس از شروع – آتش در چندین منطقه پس از خرابیهای بسیار خاموش شده است اما هنوز در محلههایی بخصوص آنجا که آتشسوزی شروع شد کمتر از نیمی از آتشها تا به حال مهار شدهاند.
هزینه خسارتهای آتشسوزیهای کالیفرنیا چندین صد میلیارد دلار خواهد بود؛ و زمانی زیاد طول خواهد کشید که خرابیها و خسارات جبران شوند. این نوشته نگاهی دارد به میزان خرابیها و اینکه انتظار میرود چه منابعی و چه کسانی هزینهها را پرداخت کنند.
شمای کلی
در آتشسوزیهای هفته گذشته لسآنجلس تا تاریخ این نوشته – ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵ – بیش از ۱۲۳۰۰ ساختمان سوخته است، ۱۷۰ هزار نفر از ساکنین چند محله (منجمله نویسنده این مقاله) از خانههای خود رانده و چندین محله کلا یا عمدتا تخریب شدهاند. بیش از ۱۵۰ کیلومتر مربع از درخت و زمین و خانهها ذغال شدهاند.
ارزشهای بالای املاک در مناطقی مانند پاسیفیک پالیسیدز(۱) در غرب لس آنجلس که محلهای به نسبت اعیان نشین است به افزایش هزینهها کمک کرده است. این محله که به شدت تحت حمله آتشها قرار گرفته، محل زندگی چندین چهره مشهور سینمایی و سیاسی بوده است؛ متوسط قیمت خانهها در آن ۳.۵ میلیون دلار است.
برآوردهای خسارت و هزینههای اقتصادی ناشی از آتشسوزیهای هزینه بازسازی فقط در مورد خانههای آتش گرفته در لسآنجلس به صدها میلیارد دلار میرسد. و طبیعی است همانطور که میزان خسارت افزایش مییابد، قیمت بازسازی نیز بالا میرود. این هزینه بین دولتهای محلی و ایالتی و فدرال، بیمهگران و ساکنان تقسیم خواهد شد. بیشتر از دولتها، بیمهگران و ساکنان با بارهای مالی طولانیمدت ناشی از این فاجعه روبرو خواهند شد.
تا امروز مقامات لسآنجلس گزارش دادهاند که ۲۷ نفر جان باختهاند و دستکم ۱۲ نفر مفقود الاثر هستند. در همین حال، بادهای شدید پیشبینیشده در هفته آینده باعث شده است که آتشنشانها تلاش کنند تا حد ممکن آتشها را زودتر از معمول مهار کنند تا امکان پرداختن نوبت به خسارات بسیار محتمل آتشهای جدید وجود داشته باشد.
تصاویرزیر نشان میدهند که چگونه محلههای لسآنجلس به خاکستر تبدیل شدهاند در حالی که آتشسوزیهای مرگبار همچنان در حال سوختن هستند.
هزینهها
برآورد اولیه که هزینه کلی این آتش سوزی را بین ۲۵۰ تا ۲۷۵ میلیارد دلار تخمین میزد پس از دو هفته تداوم آتشها اکنون چند برابر شده است. تقریبا همه دست اندرکاران، خسارتها را “فاجعهبار” توصیف میکنند. باید توجه کرد هزینه کامل آتشسوزیها تا مدتها پس از پاک شدن دود و ارزیابی دقیق مشخص نخواهد شد و تلاشهای پرهزینه برای بازسازی ممکن است سالها طول بکشد. هزینه آتشسوزیها معمولا از طریق خسارتهای مستقیم و غیرمستقیم محاسبه میشوند.
از سال ۱۹۸۰ تا پایان سال ۲۰۲۴، بیش از ۴۰۰ رویداد آب و هوایی و اقلیمی در ایالات متحده خسارتهایی بیش از یک میلیارد دلار به بار آورده است. با این وجود، و با توجه به نرخ تورم، طبق اطلاعات مراکز ملی امریکا، آتشسوزیهای لسآنجلس میتوانند یکی از پرهزینهترین آتشسوزیهای محیط زیست در تاریخ این کشور باشند.
هزینه کلی یک فاجعه از مجموع خسارتهای مستقیم و غیرمستقیم محاسبه میشود. هزینههای مستقیم شامل مواردی مانند بازسازی، جابجایی، هزینههای پاکسازی و هزینههای پناهگاه اضطراری است. موارد زیر هزینههای غیرمستقیم را در بر میگیرند: هزینههای درمانی برای افرادی که آسیب دیدهاند یا در معرض دود آتشسوزی قرار گرفتهاند، دستمزدهای از دسترفته کارکنان، آوارگی مسکن، و همچنین آسیبها به بازار کار محلی، صنعت کسبوکار و گردشگری.
در از دست دادن شرایط اجتماعی و اقتصادی قبلی، هزینههایی وجود دارد که مواردی نادر یا غیرقابل سنجش هستند. هم اکنون بسیاری از ساکنان لسآنجلس با هزینههای جابجایی کوتاهمدت یا بلندمدت و همچنین آسیبهای روانی یا جسمی روبرو هستند. هنوز بسیار زود است هزینههای نادر و یکبارهای مشخص شوند.
در کشور آمریکا پس یک از فاجعه طبیعی، دولتهای محلی و فدرال بخشی از هزینهها را بر عهده میگیرند. بطور مثال آژانس فدرال مدیریت اضطراری(۲) انواع مختلفی از کمکها را ارائه میدهد، مانند تأمین اقدامات کاهش خطر، پاکسازی آوار، و تأمین پناهگاههای اضطراری. همچنین ارائه حمایت مالی به برخی از ساکنان آواره شده از محل سکونت خود. دولت فدرال معمولاً بر روی اعطای کمکهای بدون عوض (۳) – پولی که از دولت فدرال به دولتهای محلی برای هدف خاصی مانند کمکهای فاجعهای هدایت میشود – تاکید دارد؛ اما ممکن است ماهها یا سالها طول بکشد تا این پول به دست اهالی محلی برسد.
در عین حال، بیشتر برنامههای پاسخدهی دولت به منظور ارائه کمکهای بلندمدت طراحی نشدهاند. عمدتا بخاطر اینکه شهر و محله را دوباره به حالت اولیه برگرداند طراحی نشده است. همچنین این برنامهها برای پرداخت کامل هزینه بازسازی یک خانه جدید طراحی نشده است.
در مورد ویژه لسآنجلس، ادارات و سازمانهای ایالتی و شهرستان لسآنجلس، اداره کسبوکارهای کوچک(۴) و گروههای خیریه نیز احتمالاً بخشی از هزینههای بازسازی خانهها و کسبوکارها را بر عهده خواهند گرفت.
کمکهای منابع مختلف
جو بایدن رئیسجمهور امریکا همین دو روز پیش اعلام کرد که دولت فدرال پرداخت ۱۰۰ درصد هزینههای مربوط به آتشسوزی را به عهده خواهد گرفت. او تعهد کرد که یک چک به مبلغ ۷۷۰ دلار برای تمام کسانی که مورد آسیب آتشهای اخیر قرار گرفتهاند ارسال خواهد شد. او همچنین اشاره کرد کمکهای اضطراری دیگر نیز در نظر گرفته شدهاند اما با کنگره امریکا هنوز به توافقی در مورد بسته کمکهای اضطراری نرسیده است؛ و مشخص نیست که طرح رئیسجمهور بعدی دونالد ترامپ برای کمکهای این فاجعه در کالیفرنیا چه خواهد بود.
از سوی دیگر شرکتهای بیمه خصوصی و ایالتی مسئول پوشش بخش بزرگی – اما نه همه – از خسارتهای اموال مشتریان خود خواهند بود. اما یک واقعیت مهم این است که همه صاحبان خانه، بهخصوص در کالیفرنیا، بیمه ندارند. در یکسال گذشته چندین شرکت بزرگ بیمه پوشش خود را در مناطقی که به دلیل خطرات بالای حوادث طبیعی در حال افزایش – بخصوص آتش سوزی – “غیرقابل بیمه” تشخیص داده میشوند، کاهش داده یا محدود کردهاند. این تصمیم باعث شده است هزاران خانوار در منطقه لسآنجلس بیمه نداشته باشند یا مجبور شوند به طرح بیمه آتشسوزی ایالتی که پوشش کمتری میدهد و در ضمن گران هم هست، روی کنند.
من، نویسنده این مقاله، در میان ۷۲۰۰۰ خانواری بودم که تنها یکی از این شرکتهای بیمه از تجدید بیمه منزل آنها در سال ۲۰۲۴ خودداری کرد. بیمه خانه من درست چهار ماه پیش تجدید نشد و من مجبور شدم بیش از چهار برابر هزینه سال پیش برای گرفتن بیمهای که پوشش کمتری داشت پرداخت کنم.
از آنجا که بیمه دولتی ایالت کالیفرنیا آخرین راه چاره است، برخی از ساکنان شهر لسآنجلس، مانند من، باید انتظار داشته باشند که پس از آتشسوزی هزینههای زیادی را هم از سوی خود برای تعمیر یا بازسازی خانههایشان بپردازند. خوشبختانه خانه من از سرایت حریق اخیر در امان ماند. ولی بیش از دوازده هزار خانواده دیگر این بخت را نداشتند.
ساکنان لسآنجلس تاثیرات آتشسوزی را در دیگر بخشهای اقتصاد نیز احساس خواهند کرد: بهطور مثال هزینههای ساختوساز افزایش خواهد یافت زیرا بسیاری از ساکنان و کسبوکارهای محلی به دنبال بازسازی هستند، یا چارهای جز آن ندارند. پیشبینی میشود که قیمت استخدام پیمانکاران، لولهکشها، برقکاران و سایر متخصصان با تقاضای زیاد افزایش شدید یابد. تخمین میزان این تاثیرات تا زمانی بسیار سخت خواهد بود.
——————————
1- Pacific Palisade.
2- FEMA: Federal Emergency Management Services
3- Block Grant
4- Smal Business Administration
5- California Fair Plan
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
«در یک بازی گرفتار شدم»
پس از انتخاب رئیسجمهوری میانهرو در ایران در سال گذشته، چچلیا سالا، خبرنگار ایتالیایی، امیدوار بود که شاید تغییری در این کشور که از راه دور خبرهای آن را پوشش میداد، رخ داده باشد.
دو سال بود که ایران درخواست ویزای خبرنگاری او را رد میکرد، اما پس از انتخابات، به او ویزا داد. همکاران و دوستانش گفتند که دولت جدید ایران به نظر میرسد برای بهبود روابط با اروپا، رویکرد بازتری نسبت به خبرنگاران خارجی دارد.
سالا، ۲۹ ساله، از سال ۲۰۲۱ که قبل از خیزش زنان و دختران برای پایان دادن به حکومت روحانیان بود، به ایران سفر نکرده بود. بنابراین به تهران، پایتخت ایران، پرواز کرد.
او اخیرا در مصاحبهای در رم گفت: «میخواستم با چشم خودم ببینم چه چیزی تغییر کرده است.»
اما به جای اینکه تغییرات را ببیند، تجربهای مستقیم از چیزهایی که تغییر نکرده بود، پیدا کرد.
بازداشت در هتل و انتقال به اوین
در ۱۹ دسامبر، زمانی که او در حال آماده کردن یک قسمت از پادکست روزانهاش برای ایتالیا بود، دو مأمور از واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اتاق هتلش در تهران آمدند. او گفت که وقتی سعی کرد تلفنش را بردارد، یکی از مأموران آن را به طرف دیگر اتاق پرتاب کرد.
به گفته سالا، آنها چشمبند به او زدند و او را به زندان بدنام اوین، جایی که اکثر زندانیان سیاسی ایران نگهداری میشوند و برخی شکنجه میشوند، منتقل کردند.
در مقطعی، وقتی او پرسید که به چه چیزی متهم شده است، به او گفته شد که او «کارهای غیرقانونی زیادی در مکانهای مختلف انجام داده است.»
دیپلماسی گروگانگیری ایران
ایران از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، بازداشت اتباع خارجی و دو تابعیتی را به عنوان یکی از اصول سیاست خارجی خود استفاده کرده است. این بازداشتشدگان – اعم از خبرنگاران، بازرگانان، امدادگران، دیپلماتها و گردشگران – بهنوعی گروگانهایی هستند که تهران از آنها برای تبادل زندانیان و آزادسازی داراییهای مسدودشده استفاده میکند.
سالا از همان ابتدا نگران بود که برای تبادل گروگان بازداشت شده است.
او گفت که خوانده بود سه روز قبل، ایتالیا یک مهندس ایرانی به نام «محمد عابدینی نجفآبادی» را به درخواست ایالات متحده دستگیر کرده است. آقای عابدینی به دلیل نقش احتمالی در فراهم کردن فناوری پهپاد برای ایران که در حملهای منجر به کشته شدن سه سرباز آمریکایی در اردن شده بود، تحت تعقیب بود.
او گفت: «من در یک بازی گرفتار شدم که خیلی بزرگتر از من بود.»
روزهای سخت در اوین
سالا نگران بود که اگر ایالات متحده بر استرداد عابدینی اصرار کند، ممکن است سالها در زندان بماند و آزادی او به تصمیم رئیسجمهوری جدید آمریکا، دونالد ترامپ، بستگی داشته باشد.
او گفت که در اوین، مأموران به او یونیفورم زندان دادند – یک گرمکن طوسی، یک پیراهن و شلوار آبی، یک روسری آبی و یک چادر بلند. آنها عینکش را هم گرفتند که بدون آن تقریباً نابینا بود.
سلول او تنها دو پتو داشت و هیچ تشک یا بالشی نبود. نور دائماً روشن بود و او نمیتوانست بخوابد.
او گفت که تنها پس از چند روز، زمانی که دیوارهای زرد کمرنگ سلول را با دقت بررسی کرد، لکهای از خون، علامتهایی موازی که شاید نشان روزهای یک زندانی قبلی بود، و کلمه «آزادی» به فارسی را دید.
بازجویی و تهدید
سالا گفت که ساعتهای طولانی در بازجوییهایی که تقریباً روزانه انجام میشد، چشمبند زده و رو به دیوار نشسته بود.
بازجوی او به زبان انگلیسی روان صحبت میکرد و با پرسیدن اینکه ترجیح میدهد پیتزای رومی بخورد یا ناپلی، نشان داد که ایتالیا را خوب میشناسد.
سالا گفت که گاهی اجازه داشت با والدین و دوستپسرش در ایتالیا صحبت کند. وقتی مادرش به خبرنگاران شرایط دخترش در زندان را گفت، بازجو به سالا گفته بود که به دلیل این اظهارات، ایران او را مدت طولانیتری بازداشت خواهد کرد.
او گفت: «بازی آنها این است که به شما امید بدهند و سپس از امیدتان برای شکستن شما استفاده کنند.»
آزادی و بازگشت به ایتالیا
در ۸ ژانویه، سالا در هواپیمایی به سمت خانه بود و کمی بعد ایتالیا آقای عابدینی را آزاد کرد. به گفته دو مقام ایرانی، آزادی سالا تا حدی با کمک ایلان ماسک انجام شد. ماسک در پلتفرم ایکس نوشت: «نقش کوچکی داشتم.»
سالا گفت که مشتاق بازگشت به کارش است. او افزود: «عجله دارم تا دوباره خبرنگار باشم. تا داستان کسی دیگر را تعریف کنم.»
تجربه او بهطور گستردهای بازتاب داشته است، بهویژه برای خبرنگارانی که قصد سفر به ایران دارند.
او گفت: «البته که دیگر به ایران نمیروم. حداقل تا وقتی که جمهوری اسلامی وجود داشته باشد.»
گزارش از اما بوبولا، از رم
نیویورکتایمز، ۱۸ ژانویه ۲۰۲۵
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
در پاییز امسال تعداد بیکاران به حدود یک میلیون و ۹۵۰ هزار نفر رسیده که حدود ۸۴۰ هزار نفر از آنها فارغالتحصیل آموزش عالی بودند. سهم بیکاران تحصیلکرده از کل بیکاران در فصل گذشته به حدود ۴۳ درصد افزایش یافته است. به عبارت دیگر، از هر ۱۰۰ نفر بیکار حدود ۴۳ نفر فارغالتحصیل دانشگاه بودند. این در حالیست که سهم زنان از این شاخص بیش از دو برابر مردان بوده است.
به گزارش اکوایران، در واقع، در پاییز امسال از هر ۱۰ زن بیکار حدود ۷ نفر دانشگاهرفته بودند. این امر نشان میدهد وضعیت بازار کار زنان بیکار دانشگاهرفته در مقایسه با زنان بیکار عادی تعریفی ندارد.
پس از همهگیری کرونا، تعداد بیکاران تحصیلکرده بهطورکلی کاهش یافته ولی تعداد زنان بیکار تحصیلکرده تقریبا ثابت مانده است. از همین رو سهم زنان بیکار تحصیلکرده از کل بیکاران تحصیلکرده افزایش یافته است.
مدرک دانشگاهی نان میشود؟
جمعیت فعال مجموع افراد شاغل و بیکار است و از نسبت آن به جمعیت حاضر در سن کار نرخ مشارکت اقتصادی به دست میآید. آن دسته از جمعیت فعال که به دنبال کار هستند، ولی موفق به یافتن آن نمیشوند «بیکار» نامیده میشوند. از نسبت افراد بیکار به جمعیت فعال نیز نرخ بیکاری به دست میآید.
از نظر بسیاری از متخصصین بازار کار، سالهای ۹۷ و ۹۸ دوره رونق بازار کار میدانند. بیشترین تعداد بیکار در دوره مورد بررسی، در پاییز سال ۹۷ با بیش از ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر ثبت شده است. این رقم نشان از ورود تعداد زیادی نیروی کار به بازار میدهد که در جستجوی کار هستند. از آنجایی که پیش از این دوره توافقنامه برجام امضا شد، چشمانداز مردم از اقتصاد مثبت شد و تعداد زیادی از افراد اشتیاق ورود به بازار کار را پیدا کردند. ولی بازار کار ایران ظرفیت جذب این حجم از نیروی کار مشتاق را نداشت و افراد تحصیلکرده نیز از این قائده مستثنی نبودند. بهطوریکه، در پاییز ۹۷ حدود ۴۱ درصد از بیکاران افراد تحصیلکرده بودند.
در دوره مورد بررسی، سهم زنان و مردان بیکار فارغالتحصیل از کل بیکاران در پاییز ۹۷ از همه کمتر بوده است. البته شکاف جنسیتی این شاخص نیز قابل ملاحظه است. بهطوریکه، سهم زنان تحصیلکرده از بیکاران ۶۸.۳ درصد و سهم مردان ۲۸.۵ درصد بوده است.دلیل اصلی این شکاف میتواند به فرهنگ سنتی حاکم بر کشور نیز برگردد. مردان بهدلیل نقشی که در خانوار دارند، مجبور هستند تا به هر قیمتی وارد بازار کار شوند. حتی ممکن است مشاغلی نامتناسب با مهارتهای خود – اشتغال ناقص – را نیز قبول کنند و به همین سبب سهم کمتری از بیکاران دارند.
کرونا بلای جان بازار کار
در پاییز ۹۸، تعداد بیکاران کل و فارغالتحصیل از آموزش عالی کاهش یافته و این موضوع باعث شده تا سهم تحصیلکردهها از بیکاران کل افزایش یافته و به ۴۳.۳ درصد برسد. با آغاز همهگیری کرونا در سال ۹۹، سهم زنان تحصیلکرده از بیکاران افزایش یافته است. از آنجایی که زنان نسبت به مردان انعطاف بیشتری دارند، شدت خروج زنان از بازار کار در این دوره بیشتر بوده است.پس از این سال، تعداد کل بیکاران و تحصیلکردگان بیکار بهطور کلی کاهش یافته و در پاییز امسال به کمترین حد خود رسیده است. در مقابل، سهم بیکاران فارغالتحصیل از کل بیکاران سیری صعودی داشته که میتواند به دو دلیل اتفاق افتاده باشد.
اول، بعد از قرنطینه تعداد زیادی از افراد وارد بازار کار شدهاند یا به طور کلی بازار کار بهبود یافته است. ولی به دلیل روند نرخ مشارکت، این دلیل رد میشود. دوم، حتی در دوران پسا کرونا افراد قابل توجهی همچنان غیرفعال هستند که ممکن است به دلیل ادامه تحصیل (خروج موقتی) باشد یا به طور دائمی از جمعیت فعال و دایره تعریف «بیکار» خارج شدهاند.
نظام آموزشی ناکارآمد
در سال ۱۴۰۱، سهم زنان تحصیلکرده بیکار از کل بیکاران افزایش قابل توجهی داشته و به ۷۶.۲ درصد رسیده است. به عبارت دیگر، از هر ۱۰۰ زن بیکار حدود ۷۶ نفر فارغالتحصیل آموزش عالی بودهاند. این در حالیست که سهم مردان تحصیلکرده زیر ۳۰ درصد بوده است. این اتفاق ممکن است به دلیل اتمام همهگیری کرونا و بازگشت زنان به جمعیت فعال اتفاق افتاده باشد. البته تعداد زنان بیکار در مقایسه با دوران پیش از کرونا کاهش چشمگیری داشته است که نشانگر غیرفعال شدن تعداد قابل توجهی از زنان، با وجود بهبود از دوران کرونا است.
با توجه به اینکه در نظام آموزشی ایران برابری جنسیتی وجود دارد و بیش از ۵۰ درصد بیکاران تحصیلکرده زن هستند و سهم آنها از کل بیکاران بیش از ۷۰ درصد است، نشان میدهد بازار نیروی کار ایران برای استفاده از نیروی کار برخوردار از دانش، ظرفیت کافی ندارد و مشاغل با دانشی که در دانشگاهها آموزش داده میشود، متناسب نیستند. در واقع، شاهد عدم تطابق آموزش و بازار کار هستیم.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
مهراوه خوارزمی / روزنامه ایران
سیاسیکاری «سایهنشینان» یک بار دیگر به ایران خسارت زد؛ این بار این ساختمان شرکت ملی نفت ایران در «روتردام» هلند بود که در ازای بخشی از غرامت ۱۸ میلیارد دلاری ادعا شده از سوی شرکت اماراتی کرسنت (الهلال) به توقیف درآمد.
دو سال پیش دادگاه هلند با توقیف موقت این ساختمان و به حراج گذاشتن آن برای پرداخت بخشی از غرامت کرسنت موافقت کرده بود. حالا اخبار منتشر شده حکایت از آن دارد که دادگاه منطقهای روتردام در ۳۰ اکتبر ۲۰۲۴ (۹ آبان ۱۴۰۳) اعتراض ایران به حکم خود را رد کرد و رأی به مصادره نهایی این ساختمان داده است. ۹ ماه پیش هم دادگاهی در انگلیس حکم توقیف ساختمانی متعلق به شرکت ملی نفت ایران به ۱۲۵ میلیون دلار را در ازای بخشی از خسارتی که کرسنت با حکم دادگاه بینالمللی مطالبه میکند، صادر کرد.
شنیدن خبر توقیف و مصادره این ساختمانها که در حقیقت بخشی از دارایی متعلق به همه مردم ایران به شمار میروند، ناگوار است؛ اما اینها فقط بخشی از خسارتهایی است که طی دو دهه سیاسیکاری و تبدیل قرارداد کرسنت به موضوع تسویهحساب جناحی به کشور وارد شده است. علاوه بر حکم ۱۸ میلیارد دلاری غرامتی که کرسنت با پیگیری پرونده قرارداد گازی لغو شدهاش با ایران در دادگاه بینالمللی به دست آورد، همه آنچه از قبال لغو آن قرارداد در میدان نفتی سلمان برای ایران مانده است، مشعلی سوزان در قلب خلیج فارس است.
به گفته کارشناسان، ارزش انرژی که در این مشعل به هدر میرود تاکنون نزدیک به ۲۵ میلیارد دلار تخمین زده شده است. همچنان که از قبل از تبدیل قرارداد گازی کرسنت، به وجهالمرافعه یک طیف سیاسی رادیکال علیه جریان رقیبش، ایران نهتنها سالهاست از برداشت سهم خود از یک میدان گازی مشترک با امارات محروم مانده است، بلکه ابزار کارآمدش برای ایجاد یک موازنه امنیت منطقهای بویژه از ناحیه نقشآفرینی در بازار و شراکت گازیاش با امارات را هم از دست داده است.
روایت دو دهه کارشکنی
دومین حکم توقیف برای ساختمانهای متعلق به شرکت ملی نفت در کشورهای اروپایی، یک بار دیگر درد این استخوان لای زخم ۲۰ ساله را تازه کرد. ماجرای قرارداد گازی که طی سالها در سایه تبلیغات یک جریان سیاسی- رسانهای و به دلیل بازداشت برخی چهرههای مرتبط با مذاکرات آن، سعی شده بود به عنوان فساد و خیانت به جامعه معرفی و ادعا شود دلیل لغو یکطرفه قرارداد در دولت نهم، ضرر ناشی از فروش ارزان گاز بوده است. اما مطرح شدن دوباره این اتهامزنیها در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم از سوی چهرهای که خود را رقیب اصلی مسعود پزشکیان میدانست، فرصتی شد تا افشای حقایق و پشتپردهها تصویر مبهم ماجرای قرارداد کرسنت را آشکار کند. لحظهای که مصطفی پورمحمدی در مناظره زنده تلویزیونی سعید جلیلی را خطاب داد که چرا سه سال است به درخواست مناظره بیژن زنگنه درباره قرارداد کرسنت پاسخ مثبت نمیدهد؟
پورمحمدی در این لحظه اظهار کرد که به دلیل خسارت میلیارد دلاری ناشی از تصمیم به لغو یکطرفه قرارداد، بالاخره یکی از دو طرف خیانتکار است؛ یا کسی که قرارداد را منعقد کرده یا کسی که جلوی اجرای آن را گرفته است. در آن لحظه کسی گمان نمیکرد بیژن زنگنه وزیر نفت دولت اول خاتمی و دو دولت روحانی، خود را در جایگاه دفاع دادگاهی مدنی قرار دهد که هیأت منصفهاش جمعی از نخبگان و مهندسان بودند.
زنگنه در آن جلسه که فایل صوتی کاملش سه روز پس از انتخابات مرحله دوم منتشر شد، نشان داد که تا چه حد ادعای ارزانفروشی در قرارداد کرسنت بدون در نظر گرفتن اثر کیفیت و محل تحویل در قیمت هر فوت مکعب گاز، یعنی مقایسه قیمت گاز ترشی که باید با احداث ۹۰ کیلومتر خط لوله داخل دریا از سوی شرکت کرسنت به امارات تحویل داده میشد، با LNG قطر که در محل به خریدار تحویل داده میشود، ادعایی گزافه بوده است.
زنگنه در آن سخنان با اشاره به تهدید مطرح شده از سوی شرکت المبادله (امپراطور گازی امارات) و نقش پنهان سرویس امنیتی امارات برای جلوگیری از اجرایی شدن قرارداد کرسنت که پای ایران را به بازار گاز منطقه باز میکرد، اشاره کرد. قراردادی که مذاکراتش از سال ۱۳۸۱ آغاز شده بود و تقاضای ایران در اسفند ۱۳۸۳ برای تجدید نظر در قیمت و شرایط قرارداد، سرنوشت آن را به مذاکراتی در بهمن ۱۳۸۴ و تصمیمات دولت محمود احمدینژاد گره زده بود.
بر اساس اظهارات زنگنه، دستیابی به تفاهم با کرسنت در زمان قائممقامی علی کردان در وزارت نفت با «تشر روزنامه کیهان» و ارسال نامه جلیلی به رئیسجمهوری وقت و ابراز این نظر که «شایسته نیست این قرارداد فسادآلود در دولت شما انجام شود» و «ضرری که از محل لغو قرارداد میکنیم به یک میلیارد هم نمیرسد» به سرانجام نمیرسد. این جملات وزیر نفت دولت روحانی است که در آن جلسه گفت: «بارها نامه نوشتم و راهحل دادم، اما آنها را اجرا نکردند. انگار بدشان نمیآمد محکوم شویم و بگویند اینها خیانت کردند.»
زنگنه خطاب به این جریان اضافه کرد که «شما در ۲۰ سال نتوانستید قرارداد جدیدی با قیمت بهتر ببندید، معلوم است حرفتان سند ندارد و فقط شعار میدهید.» قاعدتاً این اظهارات زنگنه باید سعید جلیلی را به حضور در مناظره ترغیب میکرد، اما او که در دوره پرتلاطم اختلافات درباره کرسنت دبیری شورای امنیت ملی را بر عهده داشت، این دعوت را بیجواب گذاشت.
حال آنکه چنان گفتوگوی رودررویی میتوانست عیار ادعاهای دو سوی این مرافعه را در ترازوی قضاوت واقعی مردم قرار دهد.
مدعیان خیانت یا مسببان خسارت
قرارداد کرسنت که با ادعای «پرداخت رشوه در جریان عقد قرارداد» و «فروش زیرقیمت گاز» و با مخالفت یک طیف مشخص سیاسی لغو شد؛ با شکایت شرکت اماراتی به دادگاه بینالمللی در سال ۱۳۸۸ همراه شد. این سیاسیکاری بهرغم روند طولانی رسیدگی پرونده و بارها در خواست اعاده دادرسی از سوی دولت ایران، در کمترین محاسبه، خسارت ۱۸ میلیارد دلاری را برای کشور به همراه داشته است. حالا هر از گاهی با انتشار اخبار توقیف املاک و داراییهای ایران در کشورهای دیگر، کام مردم تلخ میشود.
با این حال خسارات اینچنینی ناشی از بیتدبیری و شعارزدگی یک جریان سیاسی که اغلب دیگران را به فساد و خیانت متهم کرده است، در این ماجرا خلاصه نمیشود. سال ۱۳۸۷ بود که دادگاه فدرال امریکا به توقیف ۲ میلیارد دلار از داراییهای ایران و پرداخت آن به خانوادههای امریکاییان کشته شده در حملات سال ۱۹۸۳ حکم داد. مدتی بعد برخی دیپلماتها افشا کردند که قرار دادن این ۲ میلیارد دلار در مخاطره توقیف و مصادره، به واسطه سیاستهای دستوری رئیسجمهوری وقت و بیتدبیری و عدم مخالفت وزیر اقتصاد و رئیسکل وقت بانک مرکزی با خرید اوراق قرضه از امریکا صورت گرفته است. بعدها حسن روحانی رئیسجمهوری وقت اعلام کرد، دولت دهم برای خارج کردن این اموال و جلوگیری از توقیفشان ۱۰ ماه وقت داشته اما کاری نکرده است.
مهرماه ۱۳۹۳ هم نمایندگان مجلس ماجرای گم شدن دکل نفتی را افشا کردند که در سال ۱۳۹۰ به قیمت ۸۷ میلیون دلار به ایران فروخته شد، اما هرگز تحویل داده نشد. همچنان که در دولت دهم ۸ فروند نفتکش غولپیکر ایران به همراه محموله نفتیشان بدون امضای قرارداد حقوقی در اختیار یک تبعه یونانی قرار گرفت و خروج آن از دسترس ایران، خسارت ۱۰۰ میلیون دلاری بر جای گذاشت.
صدور حکم مصادره و فروش اموال بنیاد علوی در امریکا نیز در سال ۱۳۹۰ با ادعای واهی نقشآفرینی در حملات ۱۱ سپتامبر در حالی انجام شد که تا حدود زیادی رویکرد سیاست خارجی مبتنی بر انکار ضرورت تنشزدایی در دولت وقت در روند آن مؤثر بود. رویدادهای خسارتباری که بر خلاف کرسنت کسی به دنبال متهم کردن مسببانشان نبوده است.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جاناتان اسپایسر، تووان گومروکچو و مایا گبیلی
استانبول/دمشق، ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵
خلاصه:
- مذاکرات پیچیده درباره سرنوشت نیروهای تحت رهبری کردها در جریان است.
- طرفین، طبق گفته منابع، صبر و انعطاف بیشتری از خود نشان میدهند.
- توافق احتمالی میتواند به خروج برخی نیروها از سوریه و ادغام برخی دیگر در وزارت دفاع منجر شود.
- مسائل دشوار بسیاری همچنان باقی مانده است.
مذاکرهکنندگان در تلاشاند تا درباره یکی از حساسترین مسائل آینده سوریه، یعنی سرنوشت نیروهای کرد که آمریکا آنها را متحدان کلیدی در مبارزه با داعش میداند اما ترکیه آنها را تهدیدی برای امنیت ملی خود میشمارد، به توافقی دست یابند.
دوازده منبع مطلع، از جمله پنج منبع مستقیما دخیل در این گفتوگوهای فشرده در هفتههای اخیر، به رویترز گفتهاند که مذاکرهکنندگان دیپلماتیک و نظامی از ایالات متحده، ترکیه، سوریه و «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF) بیش از آنچه در اظهارات علنی آنها نمایان است، صبر و انعطاف نشان دادهاند.
این تلاشها ممکن است زمینهساز توافقی در ماههای آینده شود که بر اساس آن، برخی نیروهای کرد مناطق ناآرام شمال شرق سوریه را ترک کرده و برخی دیگر تحت نظر وزارت دفاع جدید سوریه قرار گیرند. این مطلب را شش منبع به رویترز اعلام کردهاند.
با این حال، بسیاری از مسائل دشوار همچنان حلنشده باقی ماندهاند، از جمله چگونگی ادغام نیروهای مسلح و آموزشدیده «نیروهای دموکراتیک سوریه» در ساختار امنیتی سوریه و مدیریت مناطق تحت کنترل آنها که شامل میادین کلیدی نفت و گندم است.
مظلوم عبدی، فرمانده «نیروهای دموکراتیک سوریه»، در مصاحبهای با شبکه سعودی الشرق نیوز در روز سهشنبه گفت: «خواسته اصلی ما اداره غیرمتمرکز است»؛ موضوعی که ممکن است چالشی برای رهبری جدید سوریه باشد که پس از برکناری بشار اسد در ماه گذشته خواستار بازگرداندن تمام کشور تحت حاکمیت دولت مرکزی است.
عبدی تأکید کرد که «نیروهای دموکراتیک سوریه» قصد انحلال ندارد و افزود که این نیروها مایل به پیوستن به وزارت دفاع و عمل کردن بر اساس قوانین آن هستند، اما بهعنوان «یک بلوک نظامی».
مرهف ابوقصره، وزیر دفاع جدید سوریه، روز یکشنبه در مصاحبه با رویترز این رویکرد را رد کرد و گفت: «اینکه نیروهای دموکراتیک سوریه بهعنوان یک بلوک باقی بماند، درست نیست.»
شورشیان سابق که اکنون در دمشق قدرت را در دست دارند، گفتهاند که خواستار ادغام تمام گروههای مسلح در نیروهای رسمی سوریه تحت فرماندهی واحد هستند. «نیروهای دموکراتیک سوریه» در پاسخ به درخواست رویترز برای اظهارنظر، به مصاحبه فرمانده خود ارجاع داد.
اینکه کردها چه میزان خودمختاری حفظ خواهند کرد، به گفته دیپلماتها و مقامات درگیر، احتمالاً به سیاستهای دولت جدید آمریکا تحت ریاستجمهوری دونالد ترامپ بستگی دارد، که هنوز موضعگیری عمومی درباره حمایت از متحدان کرد خود نکرده است.
ترامپ درباره برنامههای خود، از جمله برنامه برای حدود ۲۰۰۰ نیروی آمریکایی مستقر در سوریه، اظهارنظری نکرده است و نمایندهای از طرف او نیز به درخواست برای توضیح پاسخی نداده است.
هر توافقی همچنین به این بستگی دارد که آیا رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، از تهدید خود برای عملیات نظامی علیه «یگانهای مدافع خلق»(YPG) که هسته اصلی ائتلاف «نیروهای دموکراتیک سوریه» هستند، صرفنظر میکند یا خیر.
آنکارا YPG را بهعنوان شاخهای از حزب کارگران کردستان (PKK) میداند که از سال ۱۹۸۴ علیه دولت ترکیه شورش کرده و از سوی ترکیه و آمریکا بهعنوان یک گروه تروریستی شناخته شده است.
هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، این ماه گفت که «باید به مقامات جدید سوریه فرصت داده شود تا به اشغال و ترور YPG پایان دهند»، اما مشخص نکرد که آنکارا تا چه مدت منتظر خلع سلاح YPG خواهد ماند پیش از آنکه عملیات نظامی خود را آغاز کند.
یک منبع وزارت خارجه ترکیه اعلام کرد که خلع سلاح گروههای مسلح و خروج «جنگجویان تروریست خارجی» برای ثبات و تمامیت ارضی سوریه ضروری است و هرچه این امر زودتر انجام شود، بهتر است.
این منبع گفت: «ما این انتظار خود را با شدیدترین لحن ممکن در تماسهای خود با ایالات متحده و دولت جدید در دمشق بیان میکنیم.»
مذاکرات فشرده
یک دیپلمات ارشد آمریکایی به رویترز گفت که مقامات ایالات متحده و ترکیه از زمانی که شورشیان تحت رهبری هیئت تحریر الشام (HTS)، یکی از گروههای پیشین وابسته به القاعده، در ۸ دسامبر با حملهای برقآسا از مقر خود در شمال غربی قدرت بشار اسد را سرنگون کردند، در حال انجام مذاکراتی «بسیار فشرده» هستند.
این دیپلمات افزود که دو کشور دیدگاه مشترکی درباره نتیجه نهایی دارند، از جمله این باور که تمامی جنگجویان خارجی باید از خاک سوریه خارج شوند و مذاکرهکنندگان ترکیه «احساس فوریت بسیار بالایی» برای حلوفصل مسائل دارند.
با این حال، این دیپلمات که مانند برخی دیگر از منابع به دلیل حساسیت مذاکرات خواستار ناشناس ماندن بود، اظهار داشت که این مذاکرات «بسیار پیچیده» هستند و زمانبر خواهند بود.
به گفته مقامات طرفین، مذاکرات موازی نیز میان ایالات متحده با «نیروهای دموکراتیک سوریه» و هیئت تحریر الشام، ترکیه با هیئت تحریر الشام، و «نیروهای دموکراتیک سوریه» با هیئت تحریر الشام در حال انجام است.
کردها که بخشی از یک گروه قومی بدون دولت هستند و در عراق، ایران، ترکیه، ارمنستان و سوریه پراکندهاند، از معدود برندگان درگیریهای سوریه تا پیش از سقوط اسد بودند. آنها کنترل مناطق عمدتاً عربنشین را به دست آوردند زیرا ایالات متحده در کازار خود علیه داعش با آنها همکاری کرد. اکنون آنها نزدیک به یکچهارم خاک سوریه را در اختیار دارند.
اما سقوط اسد، جناحهای کرد سوری را در وضعیت دشواری قرار داده است، چراکه گروههای مسلح تحت حمایت ترکیه در شمال شرق پیشروی کرده و حاکمان جدید سوریه در دمشق نیز روابط دوستانهای با آنکارا دارند.
ترکیه که بهصورت مستقیم از برخی گروههای شورشی علیه اسد حمایت میکرد، به یکی از تأثیرگذارترین بازیگران در سوریه پس از سقوط اسد تبدیل شده است. اگرچه ایالات متحده و ترکیه، HTS را به دلیل سابقه ارتباط با القاعده یک گروه تروریستی میدانند، اما باور بر این است که آنکارا نفوذ قابلتوجهی بر این گروه دارد.
مقامهای تمام طرفها نگراناند که عدم دستیابی به آتشبس و توافق سیاسی بلندمدت در شمال شرق، میتواند سوریه را در شرایطی که به دنبال بازیابی خود از جنگ داخلی ۱۳ ساله است، بیثبات کند. این جنگ صدها هزار کشته، میلیونها آواره برجای گذاشته و کشورهای مختلفی از جمله روسیه، ایران و اسرائیل را درگیر کرده است.
دهها نفر از ماه دسامبر تاکنون در شمال سوریه در درگیریهای میان نیروهای «نیروهای دموکراتیک سوریه» تحت رهبری کردها و متحدان ترکیه، و همچنین در حملات هوایی ترکیه به مناطق مرزی کشته شدهاند.
عدم حل مسئله سرنوشت جناحهای کرد در سوریه همچنین میتواند تلاشهای اولیه برای پایان دادن به شورش PKK در ترکیه را تضعیف کند.
سازمان ملل هشدار داده است که در صورت عدم یافتن یک راهحل سیاسی برای شمال شرق سوریه، «پیامدهای فاجعهباری» برای سوریه و منطقه به دنبال خواهد داشت.
مبادلات احتمالی
حمایت ایالات متحده از نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) همواره منبع تنش میان این کشور و متحد ناتویی آن، ترکیه، بوده است.
واشنگتن، «نیروهای دموکراتیک سوریه» را شریک کلیدی در مقابله با داعش میداند. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، هشدار داده است که داعش ممکن است از این دوره برای بازسازی تواناییهای خود در سوریه استفاده کند. «نیروهای دموکراتیک سوریه» همچنان مسئول نگهداری دهها هزار بازداشتی مرتبط با این گروه است.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، روز چهارشنبه اعلام کرد که ترکیه قدرت «درهم کوبیدن» تمام تروریستها در سوریه، از جمله داعش و شبهنظامیان کرد، را دارد.
ترکیه خواستار انتقال مدیریت اردوگاهها و زندانهایی است که بازداشتیهای داعش در آن نگهداری میشوند به دولت جدید سوریه و پیشنهاد داده است که در این زمینه کمک کند. همچنین از «نیروهای دموکراتیک سوریه» خواسته است که تمامی جنگجویان خارجی و اعضای ارشد پ.ک.ک را از مناطق تحت کنترل خود اخراج کند و باقیمانده نیروها را به شکلی که ترکیه بتواند نظارت کند، خلع سلاح کند.
مظلوم عبدی، فرمانده «نیروهای دموکراتیک سوریه»، در مصاحبهای با رویترز در ماه گذشته نشان داد که در برابر برخی خواستههای ترکیه انعطاف نشان میدهد و گفت که اگر ترکیه با آتشبس موافقت کند جنگجویان خارجی، از جمله اعضای پ.ک.ک، سوریه را ترک خواهند کرد.
پ.ک.ک در بیانیهای به رویترز در روز پنجشنبه اعلام کرد که در صورت حفظ کنترل «نیروهای دموکراتیک سوریه» بر شمال شرق سوریه یا نقش قابلتوجه آن در رهبری مشترک، حاضر به ترک این منطقه است.
عمر اونهن، آخرین سفیر ترکیه در دمشق، به رویترز گفت که چنین اطمینانهایی احتمالاً برای آنکارا کافی نخواهد بود، بهویژه در زمانی که «نیروهای دموکراتیک سوریه» برای بقا و حفظ خودمختاری در سوریه تلاش میکند.
روز چهارشنبه در آنکارا، اسعد حسن الشیبانی، وزیر خارجه سوریه، گفت که حضور گسترده «نیروهای دموکراتیک سوریه» با حمایت ایالات متحده دیگر توجیهی ندارد و دولت جدید اجازه نخواهد داد که خاک سوریه منبعی برای تهدید ترکیه باشد. در کنار او، هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، اعلام کرد که زمان آن رسیده است که وعدههای ضدتروریسم عملی شوند.
مظلوم عبدی به الشرق نیوز گفت که با احمد الشرع رهبر عملی سوریه، ملاقات داشته و دو طرف توافق کردهاند کمیتهای نظامی مشترک برای تصمیمگیری در مورد چگونگی ادغام «نیروهای دموکراتیک سوریه» با وزارت دفاع تشکیل دهند. وی این دیدار با الشرع، که ریاست هیئت تحریر الشام (HTS) را بر عهده دارد، مثبت ارزیابی کرد.
مرهف ابوقصره، وزیر دفاع سوریه، روز یکشنبه رهبران «نیروهای دموکراتیک سوریه» را به «تعلل» در این مسئله متهم کرد و گفت: «تثبیت تمام مناطق تحت حاکمیت دولت جدید ... حق دولت سوریه است.»
یک مقام وزارت دفاع گفت که رهبری جدید معتقد است ادامه فعالیت «نیروهای دموکراتیک سوریه» بهعنوان یک بلوک مستقل میتواند خطراتی همچون بیثباتی و حتی کودتا را به همراه داشته باشد.
ساختار سیاسی غیرمتمرکز و مسائل مرتبط
مظلوم عبدی استدلال کرد که یک ساختار غیرمتمرکز، وحدت سوریه را تهدید نخواهد کرد و تأکید کرد که «نیروهای دموکراتیک سوریه» خواهان نوع فدرالیسمی که در عراق برقرار شده نیست؛ جایی که کردها دولت منطقهای خود را دارند.
برخی مقامات سوری و دیپلماتها بر این باورند که «نیروهای دموکراتیک سوریه» احتمالاً باید کنترل بخش قابلتوجهی از اراضی و درآمدهای نفتی که در طول جنگ به دست آورده را به عنوان بخشی از هرگونه توافق سیاسی واگذار کند.
در مقابل، جناحهای کرد ممکن است در یک ساختار سیاسی غیرمتمرکز، تضمینهایی برای حفظ زبان و فرهنگ خود دریافت کنند. بسام القوطلی، رئیس حزب کوچن لیبرال سوریه که از حقوق اقلیتها حمایت میکند اما در این مذاکرات دخیل نیست، چنین نظری را مطرح کرده است.
یک منبع ارشد کرد سوری اذعان کرد که احتمالاً نیاز به انجام برخی مصالحهها وجود دارد، اما جزئیات بیشتری ارائه نداد.
عبدی به الشرق نیوز گفت که «نیروهای دموکراتیک سوریه» آماده است مسئولیت منابع نفتی را به دولت جدید واگذار کند، به شرطی که ثروت بهطور عادلانه بین تمام استانها توزیع شود.
ایالات متحده خواستار «گذار مدیریتشده» نقش «نیروهای دموکراتیک سوریه» شده است.
آینده نیروهای آمریکایی و نقش ترامپ
یک دیپلمات آمریکایی گفت که برکناری اسد درها را برای واشنگتن باز میکند تا در نهایت خروج نیروهای خود از سوریه را در نظر بگیرد، هرچند این مسئله به ادامه مشارکت متحدان کرد آمریکا در تلاشها برای مقابله با هرگونه احیای داعش بستگی دارد.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید در روز دوشنبه امیدهایی را در ترکیه برای دستیابی به یک توافق مطلوبتر افزایش داده است، با توجه به روابط نزدیکی که او در دوره اول ریاستجمهوری خود با اردوغان برقرار کرد.
ترامپ از نقش اردوغان در سوریه تمجید کرده و او را «یک فرد بسیار باهوش» خوانده و گفته است که ترکیه «کلید آنچه در آنجا اتفاق میافتد» را در دست دارد.
اونهن، سفیر سابق ترکیه، گفت: «آمریکاییها «نیروهای دموکراتیک سوریه» را رها نخواهند کرد، اما آمدن شخصی غیرقابل پیشبینی مانند ترامپ نیز آنها را تا حدی نگران میکند.»
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
پلتفرم تیکتاک شامگاه یک شنبه ۱۹ ژانویه در اطلاعیهای به کاربران خود اعلام کرد: «به لطف تلاشهای رئیسجمهور ترامپ، تیکتاک دوباره در آمریکا فعال است.»
در بیانیه تیکتاک همچنین گفته شده «در توافق با ارائهدهندگان خدمات ما، تیکتاک در حال بازگرداندن خدمات خود است.»
این بیانیه همچنین از ترامپ بابت «ایجاد شفافیت و اطمینان لازم برای ارائهدهندگان خدمات ما که با ارائه تیکتاک به بیش از ۱۷۰ میلیون آمریکایی و حمایت از بیش از ۷ میلیون کسبوکار کوچک، جریمهای نخواهند شد» تشکر کرد.
خدمات تیکتاک برای کاربران آمریکایی اواخر روز شنبه و پیش از اجرای قانونی که به دلایل امنیت ملی این اپلیکیشن را ممنوع میکرد، متوقف شده بود. مقامات آمریکایی هشدار داده بودند که با مالکیت شرکت چینی بایتدنس(ByteDance)، خطر سوءاستفاده از دادههای کاربران آمریکایی وجود دارد.
ترامپ گفت: «من دوره زمانی پیش از اجرایی شدن ممنوعیت را تمدید خواهم کرد تا بتوانیم توافقی برای حفاظت از امنیت ملیمان انجام دهیم.»
او در پلتفرم خود، “تروث سوشال”، نوشت: «مایلم ایالات متحده ۵۰ درصد سهام یک سرمایهگذاری مشترک را در اختیار داشته باشد.» ترامپ اعلام کرد که دستور اجرایی او مشخص میکند هیچ شرکتی که به جلوگیری از خاموشی تیکتاک کمک کند، مسئولیتی نخواهد داشت.
ترامپ پیشتر اعلام کرده بود که احتمالاً ۹۰ روز دیگر به تیکتاک مهلت میدهد تا از ممنوعیت جلوگیری کند، وعدهای که تیکتاک در اطلاعیهای به کاربران خود اعلام کرد.
تیکتاک در پیام خود به کاربرانش گفته «قانونی برای ممنوعیت تیکتاک در آمریکا تصویب شده است. متأسفانه، این بدان معناست که فعلاً نمیتوانید از تیکتاک استفاده کنید. ما خوششانسیم که رئیسجمهور ترامپ اعلام کرده است که برای یافتن راهحلی جهت بازگرداندن تیکتاک پس از آغاز دوره ریاستجمهوریاش با ما همکاری خواهد کرد. لطفاً منتظر بمانید.»
اواخر شنبه شب اپلیکیشن تیکتاک از فروشگاههای اپل و گوگل حذف شد. این حذف حتی اگر موقتی باشد، این توقف بیسابقه، تأثیری گسترده بر روابط آمریکا و چین، سیاست داخلی آمریکا، بازار شبکههای اجتماعی و میلیونها آمریکایی که از این اپلیکیشن از نظر اقتصادی و فرهنگی وابستهاند، خواهد داشت.
نجات تیکتاک توسط ترامپ تغییری در موضع او نسبت به دوره اول ریاستجمهوریاش به شمار میرود. در سال ۲۰۲۰، او قصد داشت این اپلیکیشن را به دلیل نگرانی از اشتراک اطلاعات شخصی کاربران آمریکایی با دولت چین ممنوع کند. اخیراً ترامپ گفته است که «احساس خوبی نسبت به تیکتاک دارد» و به این اپلیکیشن بهعنوان یکی از عوامل پیروزی خود در میان رأیدهندگان جوان در انتخابات ۲۰۲۴ اشاره کرده است.
در اوت ۲۰۲۰، ترامپ دستوری اجرایی برای فروش تیکتاک توسط بایتدنس ظرف ۹۰ روز صادر کرد، اما در نهایت با ساختاری مبتنی بر همکاری، به جای فروش کامل، موافقت کرد که قرار بود شرکت اوراکل (ORCL.N) نیز در آن مشارکت داشته باشد.
تخمین زده میشود که پلتفرم تیکتاک تا ۵۰ میلیارد دلار ارزش دارد و برخی نیز مانند فرانک مککورت، مالک سابق «لسآنجلس داجرز» برای خرید آن ابراز علاقه کردهاند. طبق گزارشهای رسانهها، پکن همچنین مذاکراتی درباره فروش فعالیتهای تیکتاک در ایالات متحده به میلیاردر و متحد ترامپ، ایلان ماسک، انجام داده است، اگرچه این شرکت این موضوع را رد کرده است.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرد که حکم نهایی امیرحسین مقصودلو، ملقب به تتلو، هنوز صادر نشده است. او طی چند روز گذشته مشمول ارفاقات قانونی شده است و صدور حکم اعدام برای تتلو تکذیب شد.
براساس اعلام قوه قضاییه تاسیسات ارفاقی یا ارفاقهای قانونی، امکانی است که در قوانین کیفری برای کمک به محکومان در راستای رویکرد عدالت ترمیمی، پیشبینی شده است.
برخی رسانههای ساعتی پیش اعلام کردند که قضات دادگاه کیفری در بررسی مجدد پرونده امیرحسین مقصودلو ملقب به تتلو برای وی به اتهام سب النبی حکم اعدام در نظر گرفتهاند.
البته در خبر رسانهها آمده بود که این حکم قطعی نیست و تتلو میتواند به آن اعتراض کند.
امیرحسین مقصودلو، ۱۵ آذرماه سال گذشته توسط پلیس ترکیه دستگیر و از طریق مرز زمینی به مراجع قضایی در ایران تحویل شد.
تتلو در دفاعیاتش در دادگاه اظهار داشت: «قطعا اشتباهاتی داشتم و خیلی از رفتارهای من اشتباه بوده است. بهدلیل اشتباهاتی که داشتم معذرتخواهی میکنم.»
اتهام سبالنبی تتلو در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد و قضات به تتلو پنج سال حبس دادند و عملش را سبالنبی تشخیص ندادند. با اعتراض دادستانی به این حکم پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و حکم نقض و پرونده به شعبه همعرض ارسال شد.
شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران دوباره به این پرونده رسیدگی کرده که طاهرا هنوز حکم قطعی صادر نشده است.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
نهایتاً قرار است چه طرفی نوار غره را اداره کند؟
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
ارتش اسرائیل میگوید سه گروگان اهل این کشور پس از آن که گروه افراطی حماس آنها را به صلیب سرخ بینالمللی تحویل داد، با همراهی نیروهای نظامی و امنیتی به اسرائیل بازگشتهاند.
صلیب سرخ روز یکشنبه ۳۰ دی اسرائیل را مطلع کرد که این سه گروگان زن شامل «رومی گونن»، «امیلی داماری» و «دورون اشتاینبراخر» را تحویل گرفته است. دقایقی بعد ارتش اسرائیل خبر داد صلیب سرخ این سه نفر را به ارتش اسرائیل تحویل داد.
یک مقام ارشد گروه حماس نیز به خبرگزاری فرانسه گفت که این گروه روز یکشنبه سه زن اسرائیلی را طبق توافق آتشبس به صلیب سرخ تحویل داد. حماس از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا گروه تروریستی شناخته میشود.
یک مقام اسرائیلی به خبرگزاری رویترز گفته است وضعیت جسمانی این سه گروگان «خوب» است.
روز ۱۵ مهر سال گذشته و در جریان حمله ناگهانی حماس به اسرائیل، «رومی گونن» ۲۴ ساله از جشنواره موسیقی نووا ربوده شده بود و «امیلی داماری» ۲۸ ساله و «دورون اشتاینبراخر» ۳۱ ساله از کیبوتص کفار عزه، در جنوب اسرائیل ربوده و به گروگان گرفته شده بودند.
واکنش بایدن و نتانیاهو
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، ساعتی پس از اعلام خبر آزادی سه گروگان اسرائیلی توسط حماس با استقبال از آتشبس گفت که منطقه «به طور اساسی تغییر کرده» و تاکید کرد که هیچ نگرانیای درباره تجدید سازماندهی حماس وجود ندارد.
او گفت که توافق آتشبس بر اساس طرح دولت او در ماه مه به اجرا درآمده و حالا اجرای توافق در غزه برعهده دونالد ترامپ است. آقای بایدن افزود: «موفقیت آتشبس نیازمند پافشاری، حمایت از متحدان و دیپلماسی است.»
به گفته جو بایدن، مذاکرات مرحله دوم آتشبس از روز شانزدهم آتشبس آغاز خواهد شد و شامل »آزادی سربازان اسرائیلی و پایان دائمی جنگ، بدون اینکه حماس در قدرت باشد یا تهدیدی برای اسرائیل ایجاد کند» خواهد بود.
رئیسجمهور آمریکا تاکید کرد که مذاکرات آتشبس «یکی از سختترین مذاکرههایی بوده است که در طول دههها فعالیت در سیاست خارجی، در آن شرکت کرده است» که با فشار اسرائیل بر حماس به دست آمد و از سوی آمریکا نیز حمایت شد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، نیز گفت که سه گروگان آزاد شده از غزه در روز یکشنبه در چارچوب توافق آتشبس، دوران سخت و وحشتناکی را تجربه کردهاند و «از جهنم برگشتهاند».
به گزارش خبرگزاری فرانسه، آقای نتانیاهو در جریان یک تماس تلفنی با یک مقام اسرائیلی که او را در جریان آزادسازی سه گروگان زن قرار میداد، گفت: «من میدانم، ما همه میدانیم که آنها از جهنم گذشتهاند. آنها از تاریکی به سوی نور، از اسارت به سوی آزادی میآیند».
اسرائیل روز یکشنبه اعلام کرد آتشبس با حماس در غزه از ساعت ۱۱:۱۵ به وقت محلی آغاز شده است. توافق شکلگرفته شامل آتشبس ششهفتهای با خروج تدریجی نیروهای اسرائیلی از مرکز غزه و بازگشت آوارگان به شمال غزه است.
بر اساس این توافق، روزانه ۶۰۰ کامیون کمکهای بشردوستانه به غزه ارسال میشود و حماس ۳۳ گروگان اسرائیلی را در مقابل آزادی صدها زندانی فلسطینی توسط اسرائیل آزاد خواهد کرد. این تبادلات با نظارت کمیته بینالمللی صلیب سرخ انجام میشود.
نشریه اسرائیلی هاآرتص نیز گزارش داده که امروز و در پی آزادی سه گروگان اسرائیلی، ۹۰ زندانی فلسطینی شامل ۶۲ زن آزاد میشوند. از این تعداد ۹ نفر نوجوان هستند.
بر اساس این گزارش، زندانیان فلسطینی پس از آزادی از زندان عوفر در اورشلیم به کرانه باختری منتقل خواهند شد.
اسوشیتدپرس نیز با اشاره به آزادی ۹۰ زندانی فلسطینی اعلام کرده بر اساس فهرستی که رویت کرده، از این تعداد ۶۹ نفر زن هستند.
رسانههای اسرائیلی نوشتهاند تعدادی از طرفداران جریان راست افراطی این کشور سعی کردند با بستن مسیر مانع از ورود اتوبوسهای صلیب سرخ به زندان عوفر شوند که نیروهای امنیتی با این افراد برخورد کردند.
در همین حال، مایک والتز، مشاور امنیت ملی دولت آینده دونالد ترامپ، روز یکشنبه اعلام کرد اگر حماس از توافق آتشبس در قبال آزادی گروگانها عقبنشینی کند، ایالات متحده برای انجام اقدامات متقابل از اسرائیل حمایت خواهد کرد.
او در گفتوگویی با شبکه آمریکایی سیبیاس گفت: «حماس هرگز بر غزه حکومت نخواهد کرد. این کاملاً غیرقابل قبول است».
آقای والتز تأکید کرد که دونالد ترامپ و تیم او این موضوع را به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اعلام کردهاند و افزود: «میخواهم مردم اسرائیل حرف من را واضح و شفاف بشنوند، اگر حماس از این توافق عقبنشینی کند، شرایط را تغییر دهد یا از اجرای آن سر باز زند، ما از اسرائیل برای انجام اقدامات لازم حمایت میکنیم».
دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، پیشتر تأکید کرده بود که توافق آتشبس و آزادی گروگانهای اسرائیلی باید ادامه یابد. او در مصاحبهای تلفنی با شبکه انبیسی گفت که به بنیامین نتانیاهو توصیه کرده این موضوع را به پایان برساند.
رادیو فردا
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
نیویورکر - ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵
صبح پنجشنبه، بهطور اتفاقی دوباره مقاله کلاسیک «آشغال، هنر و سینما» نوشته پولین کیل در سال ۱۹۶۹ را میخواندم. چند ساعت بعد، با خبر درگذشت دیوید لینچ مواجه شدم و جملهای از آن مقاله بلافاصله به ذهنم خطور کرد: «دنیا آنطور که در کتابهای درسی گفته شده کار نمیکند و ما با آنچه والدین و معلمانمان از ما انتظار داشتند، متفاوت هستیم.» در این جمله، روحیه انتقادی لینچ را احساس کردم. لینچ بیش از هر فیلمساز همعصر خود، با دروغهای ماهرانه و حسابشده مقابله کرد و با بار هویتهای بیگانه کنار آمد. بسیاری از فیلمها را آشکارکننده و خیالپرداز میدانند، اما فیلمهای لینچ بهگونهای ساخته شدهاند که مصداق واقعی این واژهها باشند. او آنچه را که پنهان نگه داشته شده میبیند و آنچه را که بهدقت پنهان شده، آشکار میکند. دیدگاههای او نقاب احترامگرایی را میشکند و واقعیتهای تحملناپذیر را در قالب خیال به تصویر میکشد.
با فیلم «مخمل آبی» در سال ۱۹۸۶، لینچ بلافاصله به فیلمساز برجسته دوران ریگان تبدیل شد و با روشهایی فراتر از گزارشهای مشاهداتی، ریاکاری و قداستگرایی این دوران را افشا کرد. در داستانی درباره دنیای جنایتکارانه یک شهر کوچک، او توطئههای شومی را نشان میدهد که مقامات دورو در آن نقش دارند. این دسیسهها بیشتر شبیه بازتابهای مرموز رویاها هستند تا توطئههایی منسجم – رویاهایی خشن و شکارگرانه که گویی سویه تاریک افسانههای پاکدامنی است که آمریکاییها مشتاقانه از رئیسجمهور هالیوودیشان پذیرفته بودند. با وجود دقت تیزبینانه فیلم، «مخمل آبی» احساسی از فوریت هنری و تشخیصی دارد، گویی در گرمای لحظه به پرده پرتاب شده است. آثار لینچ با نوآوری جسورانه و تحقق خیرهکننده جزئیات نمادین و قلمروهای وهمآلود، یادآور سینمای سوررئالیستی لوییس بونوئل است. اما با نگاه خاص آمریکایی و بومی خود، تداعیگر بازآفرینی سینمایی اثر «واینزبورگ، اوهایو» نوشته شروود اندرسون نیز هست.
جاهطلبی لینچ در اثری عظیم برای تلویزیون شبکهای به اوج رسید – رسانهای که بهندرت پذیرای آثار بزرگ و جاهطلبانه است: «توئین پیکس» که دو فصل آن در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ پخش شد. با وجود تصاویر طغیانگر و عمقهای توهمآمیزش، این مجموعه نیز همچون «واینزبورگ»، پرترهای از یک شهر و روابط پیچیده و درهمتنیده میان جمعیت انبوهی از شخصیتها بود. و همانند «مخمل آبی»، داستانی از جنایت و مصونیت، خشونت جنسی و تلاش پیچیده برای پنهان کردن آن بود. لینچ بینشهای تاریک «مخمل آبی» را گسترش داد تا دنیای مشهود را وارونه کند – سطوح آشفته و خیالپردازیهای نگرانکننده یک شهر کوچک و غرابت ناآشنای زندگی روزمره آن که همه در وحشتی واحد، قتل دختری نوجوان به نام لورا پالمر، به هم میپیوندند.
اگرچه این سریال نوآورانه بود، اما بهطور کامل به وعدههایش عمل نکرد (فرمت تلویزیون همچنان غالب بود) و پس از لغو آن، مشخص شد که لینچ هنوز با این داستان خداحافظی نکرده است. او که تنها شش قسمت از سی قسمت سریال را کارگردانی کرده بود، آن را با فیلم سینمایی «توئین پیکس: با من در آتش راه برو» در سال ۱۹۹۲ ادامه داد؛ پیشدرآمدی که به او اجازه داد بهنوعی خود را بازبینی کرده و ذهنیت تصویری سریال را عمیقتر کند.
لینچ که در سال ۱۹۴۶ متولد شد، اولین فیلم بلند خود «کلهپاککن» را در سال ۱۹۷۷ به پایان رساند. این فیلم با بودجهای فوقالعاده پایین ساخته شد و از همان آغاز مبتکرانه تا پایان کارنامهاش، لینچ با پارادوکسی از سوررئالیسم مواجه بود – تلاش برای تبدیل مفهومی اساساً ادبی به تصویر. لینچ فعالیت خود را بهعنوان یک نقاش آغاز کرد، اما بعدها نویسنده، شاعر، خاطرهنویس و فیلمنامهنویس شد (و حتی موسیقیدان نیز بود). سوررئالیسم نقاشانهای مانند آثار دالی یا ماگریت با طنزی همراه است، زیرا دستکاری ظاهر واقعیت با قلممو آسان است. اما در ادبیات، توقف معنا دشوار است و حتی سختتر از آن، ایجاد معنا از دل بیمعنایی است. خطر سینمای سوررئالیستی در این است که نوآوریهای اصلی آن مفهومی باقی میماند – خلق شگفتی روی کاغذ و صرفاً اجرای آن روی پرده. «کلهپاککن» اثباتی حداقلی اما باشکوه برای فیلمهایی است که با تصاویری خیالی و رویاگونه زنده میشوند، حتی اگر به فیلمنامههایی سنگین و بیاهمیت وابسته باشند. بااینحال، مل بروکس با درک قدرت ایدههای لینچ، او را برای کارگردانی فیلم «مرد فیلنما» در سال ۱۹۸۰ استخدام کرد که خود او تهیهکننده آن بود. با نگاهی به گذشته، این فیلم یکی از آثار کمتر لینچی لینچ بهنظر میرسد، اما حساسیت همدلانه او و غریزهاش برای تصاویر پرشور و ملموس، شاهکاری از بازسازی تاریخی خلق کرد.
لینچ پس از آن به سراغ اقتباس «تلماسه» در سال ۱۹۸۴ رفت؛ پروژهای که با دخالت استودیو محکوم به شکست بود اما همچنان نشانههایی از توانایی او در بازآفرینی رادیکال ژانرهای آشنا را ارائه میداد. او خود را در شرایطی مشابه بونوئل یافت که نخستین فیلمهایش کولاژها و هجوهایی بودند و بعدها با هدایت نمادگرایی گزندهاش به قالبهای روایی آشنا وارد صنعت سینما شد. لینچ نیز همین کار را کرد، اما قالبها و استودیوهایی که با آنها روبهرو بود، بیرحمتر بودند و او برای یافتن راهحلی مدرن و خاص، مسیر دشواری را پیمود.
پس از «توئین پیکس» و «با من در آتش راه برو»، لینچ به قلمرویی عجیب و نو قدم گذاشت: به درون خود. فیلم «بزرگراه گمشده» محصول ۱۹۹۷، تنوعی پیچیده بر مضامین نوآر است؛ گرچه در مسیرهای پرآشوب خود گم میشود، اما همین مسیرها زمینهساز جلوههای سبکی خلاقانهای میشوند که نوعی روانکاوی درونگرایانه از ژانرها و کلیشههای هالیوودی را تداعی میکند. این فیلم گامی بزرگ در مسیر پرپیچوخم و طولانی او برای بازآفرینی سینمایی خودش بود. لینچ با فیلم «جاده مالهالند» محصول ۲۰۰۱ همچنان در هالیوود باقی ماند؛ فیلمی که ابتدا بهعنوان یک پایلوت تلویزیونی آغاز شد و همین موضوع در روایت آن محسوس است و داستان آن سنگین و خفهکننده به نظر میرسد. اما در انتهای فیلم، با یک بازتاب و جابهجایی هویت که بههوشمندی طراحی شده و ساده فیلمبرداری شده، جانی تازه میگیرد. بااینحال، پژواکهای روانشناختی فیلم هرچند عمیق هستند، اما مبهماند و لمسهای نمادین آن در مقایسه با پیچیدگیهای «مخمل آبی» و «توئین پیکس» کمرنگ و ساده است. «جاده مالهالند» معمایی است که همچنان معما باقی میماند؛ پازلی که گویی برای ایجاد بحث و گفتوگو طراحی شده است و از همین رو به شیئی مورد احترام عاشقان سینما تبدیل شده است.
«جاده مالهالند» موفقیت تجاری نداشت و با توجه به اینکه استودیوها روزبهروز نسبت به ایدههای آزاد کارگردانها بستهتر میشدند، مسیر حرفهای لینچ متوقف شد. بااینحال، او به کاوشهایش در دنیای درون سینما ادامه داد و فیلم «امپراتوری درون» (۲۰۰۶) را ساخت که آن را با دوربین ویدیویی خانگی و با فیلمبرداری خودش تولید کرد. این فیلم بهصورت تجربی شکل گرفت: لینچ بدون فیلمنامه آغاز کرد و روزبهروز در طول فیلمبرداری آن را مینوشت. نتیجه کار، با وجود لحظات شگفتی و فوریت حاصل از کار با دوربین و جلوههای ویژه ممکنشده با تولید ویدیویی، همچنان متنی و وابسته به فیلمنامه بود. این لحظات شور و شعف خلاقانه زینتهایی پراکنده در دل روندی خستهکننده و مبهم بودند.
درحالیکه لینچ دوربینش را به عمق دنیای فیلمسازی خود معطوف کرده بود، یک نقطه مهم وجود داشت که به آن توجه نکرده بود: خود او. این روند قرار بود تغییر کند و به یکی از باشکوهترین نمایشهای بازآفرینی هنری در سینمای معاصر منجر شد. پروژه بزرگ بعدی او، «توئین پیکس: بازگشت» که در سال ۲۰۱۷ از شبکه شوتایم پخش شد، در هجده قسمت (که همگی را لینچ کارگردانی کرد) تقریباً به اندازه تمام آثار سینمایی او زمان پخش داشت. «بازگشت» دامنه هرجومرج توطئهآمیز پیرامون قتل لورا پالمر را به ابعاد کیهانی گسترش داد؛ این سریال را میتوانستند بهراحتی با عنوان «آخرالزمان حالا» معرفی کنند و از نظر مفهومی، حتی بیش از فیلم فرانسیس فورد کوپولا به این عنوان معنا بخشید. این اثر همچنین تحققبخش کاوشهای مادامالعمر لینچ در ناخودآگاه خود و خیالپردازیهای آنی و پرشکوهش بود.
در طول دوران کاری لینچ، زمانی که دایره تصاویرش نامتصل به نظر میرسید – مانند «امپراتوری درون» – تأثیر آن مانند شنیدن روایت رؤیاهای او بود؛ تجربههایی که فقط خودش داشته و تا حدی غیرقابل انتقال باقی مانده بودند. اما زمانی که تصاویرش بهشدت مهار شده بودند – همچون «توئین پیکس» – این تأثیر بیشتر برنامهریزیشده بهنظر میرسید تا واقعاً تجلی جریان آزاد ناخودآگاه. اما در «بازگشت»، لینچ اغلب فراتر از مرزهای فیلمنامه پیش رفت؛ در صحنههایی از اجرا و حتی طنز که آنقدر شگفتانگیز بودند که گویی پرده سینما را میشکافتند. مهمترین استفاده از این حس تازه از لحن و اجرا، و مهمترین شیوهای که او قدرت اختراع آنی خود را به سریال افزود، این بود که خودش را – شخصاً و فیزیکی – در مرکز نمایش قرار داد. در «بازگشت»، لینچ دوباره نقش معاون مدیر افبیآی، گوردون کول، را از دو فصل اول و فیلم سینمایی تکرار کرد، اما اینبار این شخصیت را هم از نظر دراماتیک و هم بصری برجستهتر نشان داد و کول را با اجرایی خلاقانه و پرشور جان بخشید. لینچ کول را بهعنوان یک پیامبر سکولار به تصویر کشید – حضوری بزرگ و باشکوه که با شدت و حدتی پیشگویانه و درعینحال خودانتقادگرانه، خرد و داوری را ارائه میدهد.
اجرای لینچ نهتنها یکی از بهترین اجراهای یک فیلمساز در اثر خودش است، بلکه نمادی از یک دوره سینمایی به شمار میآید. لینچ بهتدریج و هفتهبههفته همان کاری را انجام داد که همتایانش در سینمای جهان، همچون آنیس واردا («جمعآورندگان و من»، «ساحلهای آنیس») و جعفر پناهی («این یک فیلم نیست»، «تاکسی») در مواجهه با محدودیتهای صنعتی یا سیاسی انجام دادند: آنها خود را وارد قاب کردند و شخصیت خود را برجسته ساختند. لینچ با تبدیل خود به چهره و صدای متمایزترین پروژه کارگردانیاش، نماد هنر خودش شد و درواقع، نماد برجستهای برای سینمای دوران خویش.
اما این تجسم، تجسمی ناآرام است و بار وحشتها – چه جسمانی، چه اجتماعی و چه اخلاقی – را که لینچ در طول دوران کاری خود به پرده آورده، با خود حمل میکند. او در وهله نخست یک تصویرگر بصری است، اما نه فقط بصری: در آثارش بیشتر داستایفسکی وجود دارد تا در «شبهای سفید» ویسکونتی یا «یک زن ملایم» برسون؛ بیشتر کافکا دارد تا «محاکمه» اورسن ولز؛ و بیشتر فروید دارد تا «فروید» جان هیوستون یا «روش خطرناک» دیوید کراننبرگ.
وحشتناک است تصور اینکه پشت ظاهر آرام و پرصلابت لینچ، جیغها و برشها، آژیرهای وحشت و لرزشهای اضطراب، و دنیای پیچیده شرارتهای سطحی و عمیقتر همانهایی هستند که او در فیلمهایش به تصویر کشیده است. نشانههای این آشوب درونی را میتوان در فیلمی مانند «داستان ساده» محصول ۱۹۹۹ دید؛ دیدگاهی ملایم از سفری طولانی مردی سالخورده با ماشین چمنزنی برای دیدار با برادر جداافتادهاش. این فیلم شبیه رویایی زنده است – چشماندازی سکولار از عشق و همبستگی. لینچ در «بازگشت»، تجسم این دیدگاه شد؛ بازماندهای از دانستهها و پیشآگاهیهایی که نیمی قرن بیپرده ارائه داد و با اصولی استوار و انسانیتی پایدار تا پایان راه ماند.
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
در علم حقوق شاخصی داریم زیر عنوان «نرخ تبرئه » در برابر «نرخ محکومیت.» به زبان ساده هر متهمی در نظام قضایی یک کشور یا تبرئه میشود یا محکوم. چند سال قبل از یک پژوهشگری که به زحمت توانسته بود در این زمینه تحقیق کند شنیدم که نرخ تبرئه در نظام قضایی ایران بسیار پایین است به ویژه در قیاس با نظام قضایی قبل از انقلاب. به عبارت دیگر، فرد متهم در نظام قضایی جمهوری اسلامی (منظورم متهم معمولی است نه متهم پارتیدار) شانس چندانی برای گرفتن حکم تبرئه ندارد.
تا جایی که میدانم این شاخص(نرخ تبرئه) ارتباط مستقیمی دارد با میزان دموکراتیک بودن یک حکومت. هر کشوری که دموکراتیکتر باشد نرخ تبرئه در نظام قضاییاش نیز بالاتر است. اگر اشتباه نکنم در کشورهای غربی این عدد بین هفت تا ده درصد است. هر کشوری که مستبدتر باشد نرخ تبرئهاش هم پایینتر است(برای مثال در روسیه زیر دو درصد است).
پژوهشگری که من با او چند سال پیش صحبت کردم گمانهزنی میکرد که نرخ تبرئه در نظام قضایی ایران کسر کوچکی از یک درصد باشد. این گمانه زنی به نظرم صحیح است. نظام قضایی ایران با این ذهنیت شکل گرفته که قاضی هر چقدر قاطعتر و محکمتر حکم بدهد متهمین بالقوه و بالفعل ماستها را کیسه خواهند کرد و جامعه از شر آنها خلاص خواهد شد.
یادم هست اوایل دهه هفتاد که کار روزنامهنگاری میکردم برای مصاحبه رفته بودم منزل دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه اسبق.ایشان در بخشی از صحبتهایش که به اصطلاح افتر رکورد بود درباره خلخالی به من گفت «من در همان ابتدای شکلگیری دادگاههای فلهای خلخالی از حضرت...... پرسیدم چرا این فرد خشن را به این سمت مهم منصوب فرمودید که ایشان در حالی که دستانشان را پشت کمرشان حلقه کرده بودند و طول و عرض اتاق را طی میکردند به من گفتند: ابراهیم، هر انقلابی به یک شمر نیاز دارد.»
این را نقل کردم که بگویم این ذهنیت همچنان بر نظام قضایی ما حاکم است. قاضی «خوب» در این نظام قاضیای است که همه از او بترسند. قضات هم از همان ابتدا یاد گرفتهاند که هر چه احکام شدیدتری علیه متهمان صادر کنند راه پیشرفتشان در مناصب اداری هموارتر میشود.
در کشورهای دموکراتیک قاضی هرگز به متهم فحش و ناسزا نمیگوید و او را با حرفهایش نمیترساند و قیافه میرغضب به خودش نمیگیرد. به متهم اجازه داده میشود که با بهترین ظاهر خودش(کت و شلوار کراوات) در دادگاه حضور بیابد تا از حیث ظاهر بهترین تاثیر را بر هیئت منصفه بگذارد. دادگاه علنی است و متهم وکیل دارد و قاضی مرد یا زن محترم و تحصیلکردهای است که صرفا بر اساس تحصیلات حقوقی خودش و اصول حرفهای حکم میدهد و غیره.
تلگرام نویسنده
@bijan_ashtari
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
دفتر نخستوزیری اسرائیل طی بیانیهای اعلام کرد که آتشبس در نوار غزه راس ساعت ۱۱:۱۵ (به وقت اسرائیل) آغاز شده است.
قبل از اینکه آتشبس اجرایی شود، شمار زیادی شهروند اسرائیلی به مرز نوار غزه رفته و حملات هوایی اسرائيل به این منطقه را تماشا کردند.
در ابتدا قرار بود این آتشبس در ساعت ۶:۳۰ به وقت گرینویچ آغاز شود. تاخیر حماس در ارائه اسامی گروگانهایی که امروز باید آزاد میشدند اجرای این توافق را به حالت تعلیق کشانده بود.
ساعتی پیش، نشریه تایمز اسرائیل به نقل از رسانههای فلسطینی گزارش داد که یکی از مقامات ارشد حماس گفته است که این گروه که از سوی تعداد زیادی از کشورها یک سازمان تروریستی شناخته میشود، لیست مورد نیاز گروگانهایی را که قرار است امروز آزاد شود به اسرائیل ارسال کرده است. یک مقام اسرائیلی نیز به شبکه عمومی «کان» گفته بود که حماس اسامی سه زن را به میانجیگران داده است.
به گزارش خبرگزاریها حماس در بیانیهای اعلام کرد که «رومی گونن»، «امیلی داماری» و «دورون اشتاینبرچر» سه گروگانی هستند که امروز آزاد میشوند.
این تاخیر چند ساعته حماس در ارائه لیست مورد نظر باعث شد تا در اجرای آتشبس تاخیر بهوجود بیاید و در پی این تاخیر و دستور نخست وزیر اسرائیل، ارتش اسرائیل نیز اعلام کرده بود که حماس به توافق آتشبس و معامله گروگانها پایبند نیست و عملیات نظامی در غزه ادامه دارد.
صبح امروز و پیش از انتشار خبر ارسال لیست توسط حماس، ارتش اسرائیل اعلام کرد که اندکی پیش گلولهباران توپخانهای و چندین حمله پهپادی علیه اهداف حماس در شمال و مرکز غزه انجام داده است، زیرا آتشبس هنوز به اجرا درنیامده است.
در بیانیهای آمده است: «نیروهای دفاعی اسرائیل همچنان به عملیات و حمله به اهداف تروریستی در نوار غزه ادامه میدهند.»
دقایقی پس از انتشار این گزارشها خبرگزاری فرانسه خبر داد که یک مقام حماس روز یکشنبه ۳۰ دی، اعلام کرده که فهرست گروگانهایی که طبق توافق آتشبس با اسرائیل قرار است آزاد شوند، «هر لحظه» امکان دارد ارائه شود، اما «پیچیدگیهای» موجود در غزه و بمبارانهای اسرائیل باعث تأخیر شده است.
این اظهارات توسط مقامی که در مذاکرات آتشبس شرکت داشته و در دوحه مستقر است، گفته شده بود.
اسرائیل اعلام کرده بود که این تأخیر به دلیل عدم ارائه فهرست از سوی حماس رخ داده است.
تایمز اسرائیل مینویسد که اجرای آتشبس با تاخیر روبهرو شد، زیرا حماس شرایط توافق را رعایت نکرده و فهرست اسامی سه گروگان زن که قرار بود امروز آزاد شوند را ارائه نکرده است.
در عین حال در گزارشی دیگر اعلام شد که جسد اورون شائول، سربازی که در سال ۲۰۱۴ کشته شده بود، از غزه بازیابی شده است.
قرار بود آتشبس از ساعت ۸:۳۰ صبح اجرایی شود، اما بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، صبح امروز اعلام کرد که این توافق اجرایی نخواهد شد، مگر اینکه گروه تروریستی حماس به شرایط توافق پایبند باشد و اسامی سه زن گروگان را ارائه دهد.
طبق شرایط این توافق، حماس باید دستکم ۲۴ ساعت قبل از آزادی گروگانها، اسامی آنها را اعلام میکرد.
انتظار میرود این سه زن امروز حوالی ساعت ۴:۳۰ عصر آزاد شوند، اما حماس هنوز تأیید نکرده بود که کدام سه نفر از ۹۷ گروگان قرار است آزاد شوند و این تأخیر را به «دلایل فنی» نسبت داده است.
صدای آمریکا
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
دونالد ترامپ که از ساعت ۱۲ ظهر روز ۲۰ ژانویه (اول بهمن) به وقت شرق آمریکا دومین دورهٔ ریاستجمهوری خود را آغاز میکند، در کارزار انتخاباتی دو سالهاش از دهها وعدهای که «از روز اول ریاستجمهوری» عملی خواهد کرد، سخن گفت.
رسانههای آمریکا گزارش دادهاند که تیم انتقالی دونالد ترامپ یکصد فرمان اجرایی را آماده کرده است تا او در روز نخست کارش آنها را امضا کند.
طبق سنت، رئیسجمهور منتخب پس از ادای سوگند در ظهر روز مراسم تحلیف، به اتاق بیضی شکل کاخ سفید که دفتر کارش است، میرود و پیش از حضور در رژه در خیابانهای نزدیک به کاخ سفید، نخستین فرمانهای اجرایی را امضا خواهد کرد.
برای ایرانیان فرمانهای اجرایی احتمالی در مورد بازگشت تحریمها اهمیت زیادی دارد اما هنوز جزئیات مشخصی در این زمینه منتشر نشده است. در اروپا، روسیه و اوکراین قول آقای ترامپ برای پایان دادن به جنگ خونین روسیه در اوکراین اهمیت بسیاری دارد.
به نوشتهٔ رسانههای آمریکا، با نزدیک شدن به روز بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید مردم آمریکا باید در انتظار فهرستی بلندبالا از دستورات اجرایی جدید او باشند؛ از تغییرات در امنیت مرزها، قوانین مهاجرت و اخراج مهاجران غیرقانونی گرفته تا تغییر سیاستهای جنسیتی در مدارس و اعمال تعرفههای بازرگانی با کشورها.
آقای ترامپ در روز نخست کارش در دوره قبلی تنها یک فرمان اجرایی امضا کرد که لغو برنامه بهداشتی باراک اوباما موسوم به «اوباما کِر» بود.
در زیر نگاهی داریم بهشماری از فرمانهای مهمی که به نوشته رسانههای آمریکایی دونالد ترامپ در روز نخست کارش امضا خواهد کرد.
۱. بستن مرزها
آقای ترامپ وعده داده که مرزهای جنوبی آمریکا را ببندد، ممنوعیت سفر به آمریکا برای شهروندان برخی از کشورها را برگرداند، مهاجران غیرقانونی را اخراج کند و از آمریکا در برابر امواج بزرگ پناهجویانی که وارد کشور میشوند، مراقبت کند.
او در تابستان گفت بستن مرزها در صدر فهرست کارهای روز نخستش در بازگشت به قدرت خواهد بود، و اظهار داشت: «ممنوعیت سفر را دوباره اعمال میکنم، پذیرش پناهندگان را تعلیق کرده، اسکان مجدد آنها را متوقف کرده و تروریستها را از کشورمان دور میکنم».
آقای ترامپ به شبکه انبیسی گفت: «این کار سخت است اما قانون قانون است؛ آنها غیرقانونی وارد شدهاند».
۲. اخراج دستهجمعی
آقای ترامپ یک هفته پیش از انتخابات در نیویورک که مقامات اصلی و اکثریت رأیدهندگان آن دموکرات هستند، گفت در روز اول، «بزرگترین برنامه اخراج در تاریخ آمریکا را برای بیرون کردن جنایتکاران اجرا خواهم کرد».
بر اساس گزارش دولت فدرال، شمار مهاجرین غیرقانونی ساکن آمریکا تا سال ۲۰۲۲ حدود ۱۱ میلیون نفر بود. ارزیابی این است که این شمار در دو سال اخیر به میزان زیادی افزایش یافته است.
اداره مهاجرت و گمرک تا دو سال پیش در گزارشی به کنگره حدود نیم میلیون نفر از مهاجرین غیرقانونی را دارای سابقه کیفری توصیف کرده بود.
دولت جو بایدن از سال ۲۰۲۳ اجرای یک قانون تصویبشده در آغاز همهگیری کووید-۱۹ که به دولت فدرال امکان اخراج سریع افراد را میداد، متوقف کرد.
آقای ترامپ تأیید کرده که حضور «مهاجرین خطرناک غیرقانونی» آمریکا را در وضعیت «اضطراری» قرار داده و از توان ارتش برای اخراج نیز استفاده خواهد کرد.
۳. زاده شدن در آمریکا حق شهروندی ایجاد نمیکند
رئیسجمهور منتخب گفته است قصد دارد به گرفتن تابعیت خودکار برای کودکانی که در آمریکا به دنیا آمدهاند، پایان دهد. او بر لزوم توجه به تابعیت والدین کودک تأکید کرده است.
آقای ترامپ ماه گذشته در مصاحبه با انبیسی نیوز گفت هنوز «کاملاً» به وعدهٔ پایان دادن به تابعیت بر اساس تولد پایبند است.
ارزیابی شده که این فرمان موجب به راه افتادن نبردهای قانونی زیادی در دادگاههای آمریکا شود.
۴. عفو محکومین شورش ششم ژانویه در کنگره
در پی انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ که دونالد ترامپ از جو بایدن شکست خورد، بخشی از حامیان او در روز ششم ژانویه ۲۰۲۱، دو هفته پیش از آغاز به کار آقای بایدن، به کنگره یورش بردند. شماری از آنها بازداشت، محاکمه و محکوم شدند.
بیش از یک هزار و ۵۸۰ تن در آن رویداد متهم و بیش از یک هزار و ۲۷۰ تن آنها محکوم شدند. بیش از ۷۰۰ متهم احکامی گرفتهاند که شامل حبس نیست یا محکومیتشان به پایان رسیده است. تنها تعداد انگشتشماری از متهمان اصلی به دستور یک قاضی فدرال در بازداشتِ بدون محاکمه باقی ماندهاند.
دونالد ترامپ گفته است «در ۲۴ تا ۴۸ ساعت اول، شاید هم در ۹ دقیقه اول ریاستجمهوریاش»، مجازات محکومین را اگر «غیرخشونتآمیز» رفتار کردهاند، لغو کرده و آنها را مشمول بخشش کند زیرا «پیشاپیش مجازات شدهاند».
او از «عفوهای بزرگ» که در این زمینه در راه است، در گفتوگو با مجله تایم، در کنفرانس خبری اوایل این ماه و در مصاحبه با انبیسی نیوز سخن گفت.
۵. اخراج تراجنسیتیها از ارتش و ورزش
دونالد ترامپ گفته است با یک ضربه قلم (امضای فرمان) موضوع «جنون ترنس» (مرتبط با تراجنسیتیها) را متوقف خواهد کرد. او زنان تراجنسیتی را مردان نامیده و گفته که این افراد نباید در رشتههای ورزشی به عنوان زن شرکت کنند.
او گفته که دستورات اجراییاش شامل خارج کردن تراجنسیتیها از ارتش خواهد شد؛ باراک اوباما در سال ۲۰۱۶ حضور تراجنسیتیها را قانونی دانسته بود.
او همچنین حضور افراد تراجنسیتی در ارتش را برای انجام کارهای نظامی، «مخل» و موجب «هزینههای پزشکی سنگین» میداند. بسیاری از مردم محافظهکار آمریکا حامی این دیدگاه آقای ترامپ هستند.
او همچنین بر عدم حمایت الزامی مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستانها از تراجنسیتیها تأکید کرده و گفته که فرمانهای لازم در این زمینه را امضا خواهد کرد.
۶. مدارس، «تئوری نژادی»، هورمون درمانی
آقای ترامپ همچنین وعده داده که بودجهٔ فدرال برای مدارسی که «تئوری نژادی» را تدریس کنند، کاهش میدهد. او در کارزارش گفت که «بودجه هر مدرسهای که تئوری نژادی انتقادی، جنون تراجنسیتیها و سایر محتواهای نامناسب نژادی، جنسی یا سیاسی را به کودکان زیبای ما آموزش دهند، کاهش خواهد داد».
دونالد ترامپ آموزشهای مرتبط با نژادپرستی را به عنوان «خودکشی ملی» که موجب نفرت و کینهتوزی از آمریکا شده، نکوهش کرده و آن را «تعصبات مضحک چپگرایان» میداند.
او فرمان اجرایی جو بایدن که دولت فدرال را موظف میکرد برای «ارتقای برابری نژادی و حمایت از جوامع محروم» فعالیت کرده و بودجه اختصاص دهد، لغو خواهد کرد.
آقای ترامپ شیوههای مراقبتی درمانی مانند هورموندرمانی را که ممکن است به تعیین جنسیت جنین کمک کند، متوقف خواهد کرد. او سیاست جو بایدن در مورد «مراقبتهای تأییدکننده جنسیتی» را «ظالمانه» خوانده است.
۷. تعرفه در روابط بازرگانی با کشورها
دونالد ترامپ وعده داده که در روز اول کارش «تمامی اسناد لازم» را برای وضع تعرفهٔ ۲۵ درصدی در مورد واردات از مکزیک و کانادا امضا کند؛ دو کشوری که از شرکای بازرگانی بزرگ آمریکا هستند و آقای ترامپ مخصوصاً در مورد کانادا تأکید دارد که چرا آمریکا باید متحمل ۲۵۰ میلیارد دلار زیان سالانه در ناترازی تجاری به سود کانادا شود و مجبور هم باشد که از امنیت این کشور دفاع کند.
تأکیدهای آقای ترامپ پیش از ورود به کاخ سفید، صحنهٔ سیاست کانادا را ملتهب و موجب کنارهگیری جاستین ترودو از رهبری حزب لیبرال شد.
دونالد ترامپ «تعرفه» را «زیباترین کلمه در کل فرهنگ لغات» خوانده و درنظر دارد نهادی جدید در دولت برای کسب درآمد از تعرفه از کشورهای دیگر ایجاد کند.
تعرفهٔ مورد نظر او برای چین ۱۰ درصد است. گزارش رسانههای آمریکا حاکی است مردم آمریکا در آستانهٔ وضع تعرفهها، در دو ماه اخیر مشغول خرید گسترده از محصولات مورد نیاز خود از کشورهای خارجی بودهاند و از جمله پنلهای خورشیدی زیادی خریدهاند.
۸. لغو قانون اجباری خودروی برقی
جو بایدن در سال ۲۰۲۱ دستوری را امضا کرد که بر اساس آن تا سال ۲۰۳۰ نیمی از خودروها در آمریکا باید برقی شوند تا آلایندهها کاهش یابند. کالیفرنیای دموکرات قانونی گذراند که تا سال ۲۰۳۵ تمامی فروش باید فقط شامل خودروهای بدون آلاینده باشد.
ترامپ گفته است این اجباری کردن «جو [بایدن] ناکارآمد» را لغو خواهد کرد زیرا مردم باید مختار باشند هر خودرویی را که خواستند بخرند.
۹. شکوفایی صنعت خودرو آمریکا
آقای ترامپ گفته که ما به خودروی لومبر کانادا چه نیازی داریم؟ چرا باید از چین و دیگر کشورها خودرو وارد کنیم؟
شرکتهای بزرگ خودروسازی آمریکا در سالهای گذشته هزاران کارگر خود را اخراج کردند. با این حال، جنرال موتورز و فورد در روزهای گذشته در آستانهٔ بازگشت دونالد ترامپ به قدرت از بالاترین میزان فروش در شش سال گذشته خبر دادند.
ترامپ وعده داده که دوران طلایی صنعت خودرو آمریکایی را احیا خواهد کرد و اولین روز حضورش در کاخ سفید اسناد لازم در این زمینه را امضا میکند.
۱۰. «حفاری کن عزیزم، حفاری»
این یک گفته سارا پیلین از چهرههای مشهور جناح «تی پارتی» در حزب جمهوریخواه در انتخابات سال ۲۰۰۸ بود که آقای ترامپ آن را به عنوان یکی از شعارهای محبوبش در کارزار اخیر بارها تکرار کرد.
دونالد ترامپ تأکید دارد که افزایش تولید نفت در خود آمریکا هزینههای انرژی را به شدت کاهش میدهد. بر اساس این باور، او در سخنرانیهایش بر افزایش حفاری نفت تأکید دارد.
کارولین لویت، سخنگوی آقای ترامپ در دولت پیش رو، گفته است که رئیسجمهور منتخب «در چند ثانیه اول بازگشت به کاخ سفید» مجوزهای حفاری و فرکینگ (حفاری در اعماق زمین برای استخراج گاز و نفت شیل) را در سراسر آمریکا امضا میکند تا هزینه زندگی سریعاً کاهش یابد.
رادیو فردا
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ -
Friday 24 January 2025
|
ايران امروز |
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025
|