يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ - Sunday 22 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 29.03.2022, 14:25

چرا به الیگارشی‌های روسی بسنده کنیم؟


یانیس واروفاکیس/ ترجمه غنی مجیدی

(یانیس واروفاکیس، اقتصاددان، و سیاستمدار چپگرای یونان است)
۲۱ مارس ۲۰۲۲

    در زمانی که بمب‌های روسیه شهرهای اوکراین را ویران می‌کنند، دلیل خوبی وجود دارد که الیگارش‌های حامی کرملین زیر ذره بین توجه قرار گیرند. اما آیا میلیاردرهای بزرگ آمریکایی و شاهزادگان سعودی از نفوذ سیاسی کمتری برخوردارند و آیا پول کمتری در خارج از کشور سپرده‌گذاری نموده‌اند و از نفوذ سیاسی خود بهتر استفاده می‌کنند؟

به محض اینکه رومن آبراموویچ، که به تازگی هدف تحریم‌های بریتانیا علیه الیگارش‌های روسی قرار گرفته بود، اعلام کرد که باشگاه فوتبال چلسی را می‌فروشد، جنون برای تصرف باشگاه آغاز گردید. ورزشکار دو و میدانی، بزرگان و گردن کلفتان شهر لندن، و نیز یک ستون‌نویس معتبر روزنامه تایمز، که هر کدام نماینده میلیاردرهای بزرگ آمریکایی بودند، برای خرید باشگاه چلسی در لندن از همدیگر سبقت گرفتند. در همین حال، فرآیند تسویه برای فروش مجموعه‌ای از املاک لندن که متعلق به الیگارش‌های روسی هستند به‌طور دیرهنگام آغاز گردید. سئوال این است که چرا این فرآیند اینقدر دیر انجام شد؟ در پاسخ باید صراحتاً بگویم: مبانی قانونی در غرب مانع این امر بوده و هست.

رهبران غربی مشوق جریان ورود سرمایه الیگارش‌ها به غرب بودند. دیوید کامرون، نخست‌وزیر وقت بریتانیا، در سال ۲۰۱۱ از مخاطبان و حاضران سخنرانی خود در مسکو درخواست کرد تا در بریتانیا سرمایه‌گذاری کنند. گرچه متقاعد کردن الیگارش‌ها برای سرازیر کردن سرمایه‌های‌شان به لندن کار سختی نبود. زیرا که قوانین کشورهای غربی نه تنها دولت‌ها و مردم را از ثروت بادآورده ذخیره شده در حوزه قضایی‌شان بی‌اطلاع نگه می‌دارد، بلکه مانع آگاهی و اطلاع مردم را از میزان سرمایه‌های بادآورده و نیز سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف می‌گردد. به همین علت، شرکت‌های بی‌شماری در ایالت دلاویر (delaware) ایالات متحده با استفاده از آدرس صندوق پستی که ناشناس بودن صاحبان آنها را تضمین می‌کند، ثبت نام می‌نمایند.

در واقع، دموکراسی‌های غربی از ثروت‌های خارجی در برابر نظارت قانونی محافظت می‌کنند. در گزارشی در سال ۲۰۲۱ با عنوان “مشکل دزدسالاری بریتانیا”، اندیشکده چتم هاوس مستقر در لندن فاش کرد که ویزای طلایی برای فروش به الیگارش‌ها از سراسر جهان پس از بررسی شرایط الیگارش‌ها ... که تنها مسئولیت آن بر عهده شرکت‌های حقوقی و شرکت‌های مالی که نماینده الیگارش‌ها هستند، اعطا گردید. در کشور من، یونان، پس از ورشکستگی دولت در سال ۲۰۱۰، یک الیگارش می‌توانست بدون بررسی درباره وی ویزای طلایی خریداری نماید. ویزای طلائی در برگیرنده ویزای شینگن (فرصت زندگی و سفر به هر نقطه از اتحادیه اروپا) هم بود. با مبلغ ۲۵۰ هزار یورو یا (۲۷۶ هزار دلار) ویزاهای مشابهی توسط دیگر کشورهای منطقه یورو که دچار مشکلات مالی هستند فروخته می‌شود و به رقابتی که الیگارش‌های جهان بسیار از آن استقبال می‌کنند دامن می‌زند.

در حالی که دلایل خوبی برای تمرکز بر پول روسیه وجود دارد، اکنون که بمب‌های روسیه شهرهای اوکراین را ویران می‌کنند، گیج‌کننده است که فقط میلیاردرهای روسی را الیگارش می‌نامند. چرا الیگارشی، که به معنای حکومت (آرچه) توسط عده معدودی (الیگوی) است، تنها منحصرا یک پدیده روسی شناخته می‌شود؟ آیا شاهزادگان سعودی یا اماراتی الیگارش نیستند؟ آیا میلیاردرهای آمریکایی، مانند آنهایی که اکنون برای خرید باشگاه چلسی هجوم آورده‌اند، پول کمتری نسبت به همتایان روسی خود از کشورشان خارج می‌کنند، یا نفوذ سیاسی کمتری دارند؟ آیا آنها بهتر از روس‌ها از چنین قدرت اقتصادی استفاده می‌کنند؟

جمعیت یک درصدی روس‌های ثروتمند تقریباً نیمی از ثروت خود را که حدود ۲۰۰ میلیارد دلار است از روسیه خارج کرده و در بریتانیا و سایر پناهگاه‌های امن پنهان کرده‌اند. هم‌زمان، جمعیت یک درصدی آمریکایی‌های ثروتمند حدود ۱.۲ تریلیون دلار را از ایالات متحده خارج کرده و این کار اساساً جهت اجتناب از پرداخت مالیات انجام داده‌اند. بنابراین، هر دلاری که پلتوکرات‌های (توانگر سالاران) روسی از کشور خود خارج می‌کنند، معادل ۱۰ دلار خارج شده پلوتوکرات‌های (توانگر سالاران) آمریکایی است.

در مورد نفوذ سیاسی نسبی میلیاردرهای روسی و آمریکایی، اصلاً مشخص نیست چه کسی بیشتر نفوذ سیاسی دارد. در حالی که شکی وجود ندارد که ولادیمیر پوتین گوش شنوایی به تعدادی از الیگارش‌های روسیه دارد، ولی او بر میلیاردرهای روسی کنترل بیشتری از کنترل دولت آمریکا بر میلیاردهای خود دارد. از زمان تصمیم دادگاه عالی ایالات متحده در سال ۲۰۱۰ که به شرکت‌ها اجازه کمک مالی به سیاستمداران را تصویب نمود، جمعیت یک درصدی ثروتمند آمریکایی، ۴۰ درصد از کل کمک‌های تبلیغاتی به سیاستمداران را تشکیل می‌دهند. بنابراین این سرمایه‌گذاری امری برای مصون نگه داشتن ثروت است.

بنابراین تصادفی نیست که در سال‌های پس از نظارت‌زدایی از تأمین مالی کمپین‌های انتخاباتی، میلیاردرهای آمریکایی کمترین نرخ مالیات را در طی یک نسل و کمترین نرخ مالیات را در میان همه کشورهای ثروتمند را داشته‌اند. آیا این تصادفی است که تامین درآمد داخلی ایالات متحده از منابع محروم است؟ بر اساس یک مطالعه تجربی معتبر از سوابق قانونگذاری ایالات متحده، هیچ یک از اینها تصادفی نیست: همبستگی بین آنچه کنگره تصویب می‌کند و آنچه اکثر آمریکایی‌ها ترجیح می‌دهند به طور قابل توجهی بیشتر از صفر نیست.

بنابراین، اگر میلیاردرهای غیرروس نیز الیگارش هستند، آیا تأکید غرب منحصرا بر الیگارش‌های روس به این معناست که الیگارش‌های ما در غرب و دیگر الیگارش‌های متحدان ما در کشور‌های غیردموکراتیک، بهتر و پاک‌تر هستند؟ باید گفت اگر ما چنین برداشتی در مورد بهتر بودن الیگارش‌های خودی داشته باشیم عملا دچار انحطاط اخلاقی گشته‌ایم. استدلال این که میلیاردرهای سعودی که یک دهه در ویرانی یمن نقش داشته‌اند، از آبراموویچ الیگارش روس بهترند، خود چیزی جز به سخره گرفتن انسان نیست. اگر ما جرئت نموده و ادعا کنیم که صاحبان شرکت‌های نفتی آمریکایی که از تهاجم غیرقانونی آمریکا-بریتانیا به عراق درآمدهای بادآورده‌ای به دست آوردند، از نظر اخلاقی برتر از صاحبان شرکت‌های روس‌نفت و گازپروم هستند، این امر سبب خواهد شد که پوتین احساس حقانیت نماید.

مطمئنا، الیگارش‌های پوتین هر زمان که یک روزنامه‌نگار شجاع در روسیه سرکوب می‌شود، چشم خود را می‌بندند. اما، در همین حال، جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکی‌لیکس، به دلیل افشای جنایات جنگی کشورهای غربی پس از تهاجم غیرقانونی آنها به عراق، در زندانی با امنیت بالا در بریتانیا، تحت شرایطی که مرز شکنجه است، فرسوده می‌شود. و زمانی که شرکای تجاری سعودی غربی‌ها جمال خاشقجی، ستون‌نویس واشنگتن پست را تکه تکه کردند، الیگارش‌های غربی و نیز دولت‌های غربی چه واکنشی نشان دادند؟

پس از اشغال اوکراین توسط پوتین، دولت بریتانیا اعلام کرد که مصمم است از پنهان‌کاری سپرده‌هایی که برای فرار از نظارت مجریان قانون و نیز مالیات‌گریزی در بریتانیا هستند، دست برداشته و شفافیت‌سازی نماید. اینکه آیا وعده اجرایی شدن افشاگری درباره سپرده‌های الیگارش‌ها واقعیت دارد و یا اینکه تنها در سطح حرف و لفاظی است، باید اندکی صبر کرد و دید. در حال حاضر، نشانه‌هایی از تضاد بین جاه‌طلبی برای تصاحب پول الیگارش‌ها و ضرورت باز نگه داشتن اقتصاد بریتانیا برای تجارت و روابط مالی وجود دارد.

شاید تنها آستر نقره‌ای فاجعه اوکراین این باشد که فرصتی را برای بررسی دقیق ثروت و سپرده‌های الیگارش‌ها نه تنها با گذرنامه‌های روسی، بلکه همتایان آمریکایی، سعودی، اماراتی، چینی، هندی، نیجریه‌ای، یونانی‌شان ایجاد کرده است. این خود می‌تواند آغازی خوب برای رسیدگی، به وضع املاکی در لندن باشد که سازمان شفافیت بین‌المللی گزارشی در مورد خالی از سکنه بودن این املاک را ارائه نموده است. باید گفت که آیا بهتر نیست که این املاک به پناهندگان اوکراینی و یمنی اختصاص داده شوند؟ و حال که موضوع فروش باشگاه چلسی مطرح است، بهتر آن نیست که باشگاه چلسی را به هوادارانش واگذار کنیم؟



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024