iran-emrooz.net | Sat, 05.08.2006, 5:18
تراژدی لبنان
شهلا صمصمامی
شنبه ١٤ مرداد ١٣٨٥
بار دیگر تراژدی جنگ، کشتار و خرابی لبنان تکرار میشود. بیروت عروس شهرهای خاورمیانه که به تازگی چهره یک شهر واقعی را به خود گرفته بود، با خیابانهای پر از جمعیت، رستوران و کافههای زیبا، مغازهها و فروشگاههای شیک و پر از کالا، ساختمانهای نو و تازه ساز، همگی نشان دهنده استقامت، پشتکار و اراده ملتی بود که بارها از خاکستر و خرابی جنگ برخاست و لبنان و بیروت را دوباره باز سازی کرد. تابستان بهترین فصل برای توریستهای لبنانی و غیر لبنانی است. پس از پیروزی مردم در اخراج نیروهای سوریه، تابستان ٢٠٠٦ نوید روزهای گرم و بازارهای پر رونق را میداد. کرانههای نیلگون دریای مدیترانه در زیر درخشش نور آفتاب امید روزهای بهتر را در دل مردم لبنان زنده کرده بود.
در روز ١٢ جولای زمانیکه نیروهای حزبالله به آنسوی مرز خزیدند، ٨ سرباز اسرائیلی کشته و ٢ سرباز دیگر به گروگان گرفته شد هیچکس تصور نمیکرد تراژدی بزرگ دیگری در انتظار لبنان است. روز بعد بیروت و لبنان توسط بمب افکنهای اسرائیلی بمباران میشود و به این گونه خطری بزرگ برای یک جنگ طولانی و شاید گسترده لبنان، خاورمیانه و دنیا را تهدید میکند.
حزبالله ادعا میکند که ربودن دو سرباز اسرائیلی برای آزادی صدها لبنانی و فلسطینی است که در زندانهای اسرائیل به سر میبرند. حزبالله میگوید این زندانیان اکثراً به وسیله نیروهای اسرائیلی ربوده شدهاند و هدف حزبالله رد و بدل زندانیان بوده است. ولی اسرائیل با یک حمله ناگهانی و همهجانبه، با تخريب فرودگاه بیروت، جادهها، پلها، محاصره دریائی لبنان و بمباران پیاپی در بیروت میگوید ورود به خاک اسرائیل و ربودن سربازان اسرائیلی توسط حزبالله اعلان جنگ است. اکنون که حزبالله این جنگ را شروع کرده است، اسرائیل تا نابودی کامل حزبالله و از بین بردن نیروی نظامی حزبالله به جنگ ادامه خواهد داد. نیروهای اسرائیلی وارد خاک لبنان شده و جنگ جدیتر شده است. در این میان خرابی و کشتار در لبنان توسط بمبارانهای پیاپی نیروهای اسرائیلی ادامه دارد و حزبالله نیز با فرستادن موشکهای متعدد شهرها و شهروندان اسرائیلی را تهدید کرده، خرابی، زخمی شدن و کشته شدن در اسرائیل نیز ادامه دارد. در عین حال دبيركل سازمان ملل و برخی از رهبران اروپائی و بسیاری در خاورمیانه عکسالعمل اسرائیل را شدید و نامتناسب خواندند.
حزبالله لبنان
جنگ اسرائیل با لبنان بر میگردد به سال ١٩٧٨ که اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد. در سال ١٩٨٢ حزبالله که شیعیان لبنان بودند، برای مقابله با اسرائیل با کمک پیروزی انقلاب و روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ايران به وجود آمدند. حزبالله ادامه گروهی است به نام «امل» که در لبنان فعالیت میکرد. اشغال نظامی لبنان توسط اسرائیل در سال ١٩٨٢ بهانه مناسبی برای رشد گروهی مانند حزبالله شد. مقاومت مسلحانه حزبالله از جمله دلایل مهمی بود که بالاخره اسرائیل در سال ٢٠٠٠ خاک لبنان را ترک کرد. بدون شک این پیروزی بزرگی برای حزبالله بود. به این گونه قدرت حزبالله در لبنان گسترش یافت و با ایجاد خدمات اجتماعی، پزشکی، و آموزشی، حزبالله مهمترین نیروی نظامی، سیاسی و اجتماعی در لبنان شد به طوریکه در انتخابات اخیر لبنان حزبالله دو وزیر و چندین کرسی در مجلس لبنان را از آن خود کرد. حسن نصرالله، رهبر حزبالله نه تنها در لبنان بلکه در سایر کشورهای عربی و منطقه از محبوبیت زیادی برخوردار است. روابط نزدیک و دوستانه حزبالله و ایران ادامه داشته است. اگر چه حزبالله از کمکهای مالی ایران برخوردار است ولی به نظر میرسد حزبالله خلاء عدم وجود یک قدرت نظامی و سیاسی را در لبنان پر کرده و دارای یک سازمان قوی، منظم و مستقل است.
رابطه حزبالله و حماس
برای مردم و حکومتهای خاورمیانه و برای مسلمانان در غالب مناطق جهان سرنوشت فلسطین اهمیت ویژهای دارد. اگر چه حزبالله شیعه و حماس سنی بوده و رهبران مذهبی متفاوتی دارند، ولی در مقابل اسرائیل این دو به نوعی به اتحاد رسیدهاند. مانند حزبالله، حماس نیز در سرزمینهای اشغالی فلسطین با ادامه مبارزات مسلحانه و غیر مسلحانه با اسرائیل و به وجود آوردن خدمات اجتماعی رایگان برای مردم به قدرت و محبوبیت رسید.
ولی اتحاد حماس و حزبالله بیشتر بر میگردد به سال ١٩٩٢. بنابر گزارش نیوزویک، در این سال اسرائیل صدها نفر از اعضای فعال حماس را از فلسطین راند و در بخشی از بیابانهای مرزی لبنان گذاشت. حکومت بیروت از پذیرفتن این افراد خودداری کرد. در نتیجه این افراد مجبور به اقامت در تپههای خالی شدند که در حقیقت تحت اختیار حزبالله بود. حزبالله غذا و چادرهای مسکونی در اختیار این افراد گذاشت و از آن زمان دوستی این گروه بیشتر شد.
آیا ایران عامل اصلی جنگ است؟
از آغاز جنگ لبنان، اسرائیل و آمریکا ایران را عامل اصلی و تحریک کننده این جنگ نامیدند. وقتی به اخبار در رسانههای آمریکایی گوش میکنیم و یا روزنامهها و مجلهها را میخوانیم، همه ایران را مقصر میدانند. از جمله گفته میشود نصرالله بازیچه دست ایران است و حماس از ایران پیروی میکند. سوریه، ایران و حزبالله ٣ شیطان بزرگ هستند. آشوب در عراق به جهت تحریکهای ایران است. ایران عامل اصلی جنگ به حساب میآید زیرا گفته میشود که ایران میخواهد توجه دنیا را از تسليحات اتمی خود متوجه جنگ کند. لوسآنجلس تایمز به نقل قول از رهبر پیشین موساد «دنی یاتوم» نوشته بود: «موشکهای دوربرد که به شهر بندری حیفا رسیده است توسط ایرانیها فرستاده شده بود.» اگر چه منابع جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا و انگلیس این ادعا را بعید میدانند. در حال حاضر تبلیغات زیادی علیه ایران وجود دارد. دولت اسرائیل اصرار دارد که ایران قصد دارد تسلیحات اتمی بسازد و این خطر مستقیمی برای اسرائیل است. این ادعا به سادگی میتواند حمله نظامی اسرائیل یا آمریکا را به مراکز تحقیقاتی اتمی ایران توجیه کند. به این ترتیب به نظر میرسد ایران تبدیل به یک ابر قدرت نظامی و تروریستی شده است که میتواند دنیا را به سوی جنگ و نابودی سوق دهد. بدون شک سخنان تحریکآمیز احمدینژاد رئیس جمهور ایران که از ابتدا با حمله به اسرائیل و طرفداری بیپروا از حماس و حزبالله شروع شد، همچنین عدم همکاری ایران با اتحادیه اروپا که کوشیده است مسئله انرژی اتمی را به طور صلح آمیز حل کند و دخالت ایران در امور عراق میتوانند دلایل مهمی برای این ادعا باشند که حرکت تحریک آمیز اخیر حزبالله از طرف ایران تشویق شده است. در عین حال به خاطر داشته باشیم که اکثر مردم ایران با این نوع سیاستها و سخنان تحریکآمیز موافق نیستند. به یاد داشته باشیم که شعارهای انتخاباتی احمدینژاد عبارت بود از بهبود وضع اقتصادی، مبارزه با بیکاری، مبارزه با فساد دستگاه حاکمه. او با شعارهای دشمنی با اسرائیل روی کار نیامد. مردم ایران بنا به گفته نماینده خبرگزاری تایم در خاورمیانه، نه آمادگی انقلاب دارند و نه علاقهای به جنگ. به علاوه اختلاف در دستگاه حکومتی ایران نیز زیاد است. در تاریخ معاصر ایران نمیبینیم که ایران هیچگاه جنگی را با کشوری شروع کرده باشد. جنگ عراق نیز از طرف صدام حسین شروع شد. شاید احمدی نژاد و آن بخش از حکومت که سوابق خدمت در سپاه پاسداران را دارند، نقشههای دیگری داشته باشند ولی در عین حال فراموش نکنیم که دو رئیس جمهور پیشین ایران یعنی رفسنجانی و خاتمی نیز نتوانستند تغییراتی را که در نظر داشتند انجام دهند.
در مورد عراق نماینده مجلس آمریکا از سیاتل در یک مصاحبه تلویزیونی توضیح جالبی داد. او گفت: «شکی نیست که ایران در امور داخلی عراق دخالت میکند ولی جنگ و حمله نظامی را آمریکا آغاز کرد. این جنگ موجب شد که نیروهای مذهبی و افراطی قوی شوند و هم اکنون جنگ اسرائیل و حزبالله نیز به قدرت یافتن نیروهای مذهبی افراطی در همه جا منجر خواهد کرد. شاید دلیل مهم دیگر رودرویی آمریکا و اسرائیل با ایران در این باشد که در این چند دهه اخیر توازن قدرت در خاورمیانه تغییر کرده است. برای سالیان دراز کشورها و رهبران سنی و عرب وزنه قدرت در خاورمیانه بود. با روی کارآمدن جمهوری اسلامی و ایجاد حزبالله و ازدیاد جمعیت شیعیان عراق، دیگر قدرت تنها از آن عربستان سعودی و اردن نبود بلکه حکومت ایران به عنوان رهبر شیعیان و سنبل مقاومت مقابل آمریکا و اسرائیل سعی بر تثبیت قدرت خود داشت. جنگ کنونی به یک معنی جنگ با ایران است. اسرائیل و آمریکا آشکارا به این موضوع اشاره کردهاند که هدف کوتاه کردن دست ایران از منطقه است. حزبالله هم اکنون از جهت محبوبیت و قدرت سیاسی گروه القاعده را تحت الشعاع قرار داده است. عاقبت این درگیری و کشمکش به کجا بیانجامد معلوم نیست ولی بدون شک وزنه شیعیان در خاورمیانه قابل انکار نیست.»
جنگ سوم جهانی؟
در گرمای تابستان ٢٠٠٦ که دنیا شاهد خشونت و جنگ در خاورمیانه است، در اذهان بسیاری واقعه تاریخی هولناکی که در تابستان ١٩١٤ با ترور فرانسوا فردیناند و همسرش، دنیا را زیر و رو کرد زنده میشود. دو ماه پس از حادثه ترور، جنگ سراسر اروپا را فراگرفت. مرگ یک پرنس در نهایت ١٠ میلیون انسان را به هلاکت رساند. چهار امپراطوری از هم پاشیده شد و بیش از ١٠ کشور را به جنگ و خونریزی کشاند. خونریزی در لبنان برای برخی آغاز حوادث شوم دیگری است. در این تابستان هم زمان با جنگ در لبنان، عراق خونینترین روزها را از زمانی که در ٢٠٠٣ آمریکا به این کشور حمله کرد میگذراند. روزانه بیش از ١٠٠ نفر عراقی از شیعه و سنی کشته میشوند. ترورهای فردی و دسته جمعی، کشتار، شکنجه، بمب گذاری و قتل عراقی بدست عراقی شدت یافته و درگیری با نیروهای آمریکایی نیز شدیدتر شده است. در افغانستان بار دیگر طالبان به ویژه در جنوب این کشور با سوزندان مدارس و حمله به مردم بیگناه، ترس، وحشت و ناامنی زیادی به وجود آوردهاند. هر روز دفاع و نگهداری از حکومت ناپایدار کابل برای آمریکا و متحدان آن مشکلتر میشود. هند با نیروی اتمی وسیعاش مشکلات زیادی با همسایه خود پاکستان دارد. حمله اخیر تروریستی در هند گفته میشود توسط بخشی از نیروهای پاکستانی بوده است. کره شمالی با یک حکومت دیکتاتوری و ناسازگار مشغول آزمایش نیروی اتمی است و ایران بنابه نظر بسیاری در حال دست یافتن به نیروی اتمی است.
از جمله کسانیکه معتقد است جنگ سوم جهانی نزدیک است سخنگوی پیشین پارلمان آمریکا نوت گینگریج (Newt Gingrich) میباشد. گینگریج که از کاندیدهای احتمالی ریاست جمهوری از طرف جمهوریخواهان است وضع کنونی دنیا را دلیل مهم شروع جنگ سوم میداند. وب سایتهای مذهبی به ویژه «اونجلیست»های دست راستی نیز خبراز فرارسیدن آخر دنیا و جنگ سوم میدهند. شاید جنگ سومی در کار نباشد ولی دشمنی، نفرت، کینه و خشونتی که به ویژه در خاورمیانه شاهد ان هستیم، عاقبت خوشی ندارد. لاینحل ماندن مشکل سرزمینهای اشغالی فلسطین، جنگ اسرائیل با حزبالله و حماس، آشوب و جنگ داخلی در عراق به سادگی میتواند، امنیت منطقه را هر چه بیشتر به خطر اندازد.
بر اساس آخرین آمارهای سنجش افکار، شهروندان اسرائیلی از عملیات دولت اسرائیل مبنی بر حمله به لبنان و جنگ با حزبالله حمایت میکنند. شهروندان لبنانی و بقیه کشورهای عربی اکثراً از حزبالله برای ایستادگی در مقابل اسرائیل حمایت میکنند. علیرغم برخی اقدامات دیپلماتیک برای برقراری صلح، آمریکا به طور مشخص از اسرائیل در مقابله با حزبالله و حمس پشتیبانی کرده است. برای مردم عادی در خاورمیانه که خود را تنها و بدون حامی و تحت ظلم میدانند، هر کس و هر نیروئی که با قدرتهای بزرگی مانند امریکا و اسرائیل مقابله کند قهرمان است. متاسفانه در این چند سال اخیر به ویژه پس از ١١ سپتامبر و درگیری آمریکا در عراق، مسئله صلح در خاورمیانه به طور جدی دنبال نشد و جهت سیاست خارجی آمریکا به سوی حل مشکل فلسطین نبود. در نتیجه دیپلماسی و مذاکره قربانی شعارهای مبارزه با تروریسم شد. جنگ هرگز صلح نیافریده و تا زمانیکه افراد، گروهها و دولتها ترجیح میدهند به جای میز مذاکره از بمب و اسلحه استفاده کنند، دنیا به سوی جنگ و نابسامانی میرود و برقراری صلح آرزویی دور دست به نظر میآید.