يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
میرزا محمدحسین نائینی (۱۲۳۹ – ۱۳۱۵ه. ش.) کسی که پس از آیات ثلاث نجف و مراجع ثلاثه مشروطهخواه دارای مرجعیت عام شیعه بود و با آرا خود به تثبیت نظری مشروطیت بسیار همت گمارد در کتاب خود «تنبیه لامه و تنزیه المله»(منتشرشده در ۱۲۸۸ ه.ش.) میگوید: استبداد دینی، حکومتی خودکامه است که صفت مشترک حکومتهای استبدادی است اما از سوی کسانی است که در لباس دین هستند و بهعنوان روحانی در جامعه شناخته میشوند و بهنام سخنگوی دین در جامعه اظهارنظر میکنند و ملّت بیاطلاع و جاهل به دین، به نام پیروی از دین از این افراد اطاعت میکنند.
اهمیت این نظریات آنگاه دو چندان میشود وقتی که بدانیم نائینی برعکس همدوره خود آخوند ملامحمدکاظم خراسانی(۱۲۱۸ - ۱۲۹۰ ه. ش.) که مطلقاً منکر ولایت فقیه است به ولایت فقیه قائل است.
میرزای نائینی تفاوت استبداد سیاسی با استبداد دینی را در دو موضوع میدانست:
۱) استبداد دینی زاییده تفسیری از دین است اما سایر استبدادها اینگونه نیست،
۲) در سایر استبدادها فقط از زور و شمشیر و نظامیگری استفاده میشود، اما در استبداد دینی از «خدعه و تدلیس» هم استفاده میشود.
از دیدگاه نائینی حاملان استبداد دینی با استفاده از قدرت تزویر و فریب عقل و هوش را از مردم میربایند و واقعیتها را در چشم آنان وارونه جلوه میدهند.
کسانی که پس از انقلاب رهاییبخش مردم ایران بر علیه نظام خودکامۀ شاهنشاهی شکلگیری حکومت روحانیت و استبداد دینی برآمده از نظریۀ ولایت مطلقه فقیه را نتیجۀ «خدعه و تدلیس» نمیدانند کافیست نخستین مصاحبه آیتالله خمینی به تاریخ ۱۶ مه ۱۹۷۸ با لوسین ژرژ خبرنگار لوموند را بخوانند.
ابراهیم یزدی در جلد سوم خاطرات خود در این باره مینویسد: “به این ترتیب صادق قطبزاده و لوسین ژرژ ... به عراق و نجف میروند و مصاحبه را انجام میدهند، صادق قطبزاده پرسشهای لوسین ژرژ را مینویسد و آقای خمینی بعد از مشورت با قطبزاده پاسخ را مینویسند. به این ترتیب اوّلین مصاحبه رهبر فقید انقلاب با معروفترین روزنامۀ اروپایی انجام میشود و شاید اولین باری بود که از زبان رهبر انقلاب مواضع انقلاب و خواستهای ملّت ایران به صورت مصاحبه در مطبوعات معتبر غربی با تیراژ وسیع به چاپ رسید. این مصاحبه خواه و ناخواه جلب توجه بسیاری نمود. ترجمۀ انگلیسی این مصاحبه ابتدا در نشریه گاردین لندن و سپس در لسآنجلس تایمز آمریکا چاپ شد. لسآنجلس تایمز با دریافت ۱۱هزار دلار این مصاحبه را به صورت آگهی چاپ کرد. روزنامۀ نیویورك تایمز حاضر به چاپ آن نشد.”
در این مصاحبه آیتالله خمینی از همه چیز میگوید جز حکومت روحانیت و ولایت مطلقۀ فقیه. او شاه را “مجری سیاست امپریالیستها میداند کسی که کوشش دارد ایران را در وضع عقبماندگی و واپسگرایی نگاه دارد. رژیم شاه رژیمی دیکتاتوری است. در این رژیم، آزادیهای فردی پایمال و انتخابات واقعی و مطبوعات و احزاب از میان برده شدهاند. نمایندگان را شاه با نقض قانون اساسی تحمیل میکند”.
آیتالله خمینی همچنین اضافه میکند، “نمایندگان را شاه با نقض قانون اساسی تحمیل میکند. انعقاد مجامع سیاسی- مذهبی ممنوع است. استقلال قضایی و آزادی فرهنگی بههیچوجه وجود ندارد. شاه قوای سه گانه را غصب کرده است”.
او همچنین در ادامه میافزاید، “در جامعهای که ما به فکر استقرار آن هستیم، مارکسیستها در بیان مطالب خود آزاد خواهند بود؛ زیرا ما اطمینان داریم که اسلام دربردارندۀ پاسخ به نیازهای مردم است. ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژی آنها مقابله کند. در فلسفه اسلامی از همان ابتدا مسأله کسانی مطرح شده است که وجود خدا را انکار میکردهاند. ما هیچگاه آزادی آنها را سلب نکرده و به آنها لطمه وارد نیاوردهایم. هر کس آزاد است که اظهار عقیده کند و برای توطئه کردن آزاد نیست”.
آیتالله خمینی در رابطه با مسأله زنان در جامعه میگوید، “در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنان نبوده است، برعکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شیء مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند؛ اما رژیم شاه است که با غرق کردن آنها در امور خلاف اخلاق، میکوشد تا مانع آن شود که زنان آزاد باشند. اسلام شدیداً معترض به این امر است. رژیمْ آزادی زن را البته نظیر آزادی مرد از میان برده و پایمال ساخته است. زنان مانند مردان زندانهای ایران را پر کردهاند. در اینجاست که آزادی آنها در معرض تهدید و در خطر قرار گرفته است. ما میخواهیم که زنان را از فساد، که آنان را تهدید میکند، آزاد سازیم.”
آیتالله خمینی در پایان این اولین مصاحنه پس از ۱۴ سال سکوت حتی عنوان میدارد که قانون اساسی مشروطه و متمم آن به شرط آنکه مورد اصلاح قرار گیرد، میتواند مبنای دولت و حکومتی باشد که ما توصیه میکنیم.
- آیا فکر میکنید با زبانی به غیر زبان بکارگرفته شده در این مصاحبه شکلگیری گفتمان مدرن انقلاب ایران و در نهایت پیروزی آن ممکن میگردید؟
- آیا فکر میکنید که آیتالله خمینی واقعاً به زبان و ادبیات بکارگرفته شده در این مصاحبه باور داشت و یا فقط برای مرحلۀ گذار تا استقرار ولایت فقیه از این گفتمان. و مبتکرین آن تنها با خدعه و نیرنگ قصد استفاده ابزاری داشته است؟
- آیا این قصد و عزم به تدلیس از همان ابتدا در نهان رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی وجود داشته است یا اینکه پس از آن به مرور به خاطر حفظ کیان کشور و انقلاب لاجرم خلق و زائیده و به نوعی به او تحمیل شده است؟
- آیا نظامی که اینچنین با خدعه و نیرنگ خلق گردیده است اساساً میتواند خود را الهی و مقدس بداند؟
- آیا به لحاظ قانونی وحتی فقهی مقاومت در مقابل نظامی که با خدعه و نیرنگ شکل گرفته است میتواند نامشروع و خلاف قانون باشد و مستوجب عقوبتهای سبعانه دنیوی، همانگونه که پیکارگران سیاسی و مدنی هر روزه روز در زندانها و ندامتگاههای ایران اسلامی با آنها مواجه هستند؟ قرار گیرد. در حالی که آیتالله خمینی خود در تاریخ ۱۸/۰۹/۱۳۵۷ در نوفللوشاتو، در اجتماع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج عنوان کرد که “قیام علیه سلطان جائر تکلیف شرعی الهی است” و
- در نهایت اگر این شرایط به آیتالله خمینی و روحانیت برخلاف میل آنها تحمیل گردیده است آیا آنها حاضرند امکانات و شرایطی را تعریف و معرفی کنند که تحت آن حاضر باشند قدرت حکومتی را به مردم یعنی به صاحبان اضلی آن بازپس دهند و به وظیفۀ و نقش ارشادی خود در امور دینی بازگردند؟ همان نقشی که آیتالله خمینی در بیش از ۲۸۶ مصاحبه خود در پاریس در برابر دیدگان جهانیان برآن تأکید کرده بود.
به اعتقاد شیعه در عصر حضور، «عصمت» از شرایط امامت و رهبرى است لذا حاکم غیرمعصوم با هر عملکردى جائر تلقى شده و دخالتش در مسایل حکومتى ناروا و غصب است و در عصر غیبت نیز حاکمى که از سوى «امام اصل» ماذون نباشد جائر و غیرمشروع است. بر این اساس دستگاه حاکمه غیرمشروع حق فرمانروایى نداشته و شهروندان در دو مرحله «انکار و امتناع» از قبول فرمانروایى او و «مبارزه و قیام» حق تمرد خواهند داشت.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|