يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
دستکم از قرارداد رویتر در سال ۱۲۵۱ خورشیدی، حکومت قجر به جای پشتیبانی از کارآفرینی و بازرگانی ملی به بیگانگان امتیاز میداد و درآمدی دریافت میکرد. از همین رو، کارآفرینان و بازرگانان ناراضی و در پی حکومتی بودند که پاسدار سرمایه و نگهدار کار و کوشش باشد. انگیزههای انقلاب مشروطه تنها اقتصادی نبود، اما بازیگران اقتصادی در آن نقشی بهسزا داشتند. چالشگری کارآفرینان علیه انحصارهای دربار و اعطای امتیازهای خودسرانه از سوی دربار نقشی تعیینکننده در برآمد انقلاب و فرمان مشروطه داشت. ما در این نوشته به همان میپردازیم.
مسیو نوز و اداره گمرک ایران در دوران مظفرالدین شاه. در سال ۱۲۷۸، در دوران مظفرالدین شاه، ۳ کارشناس بلژیکی امور گمرکی خورشیدی به ایران وارد شدند. ژوزف نوز، مشهور به مسیو نوز، رئیس ایشان بود و به عنوان مدیرکل گمرکات زیر نظر صدراعظم فعالیت میکرد. یک سال بعد که مظفرالدین شاه به همراه صدراعظم به فرنگ میرفت مسیو نوز به سرپرست «وزارت کل گمرکات» شد.
نوز در تعرفههای گمرک دگرگونی پدید آورد و بر درآمد ایران افزود. اما برخی از بازاریها و بازرگانان و روحانیان سیاست تعرفهای را به زیان میدیدند، چرا که در پی آن، بازار ایران در اندک زمانی از کالاهای روسی پر شد. بازرگانان به دربار و دولت از سیاست تعرفهای بلژیكیها شکایت بردند و اما نتیجهای نگرفتند. از همین رو، در۵ اردیبهشت ۱۲۸۴، در شاه عبدالعظیم در زاویه نشستند.
جنگ روس و ژاپن و کمبود قند و شکر در ایران. مشکل تعرفههای گمرکی حل نشده، مشکل دیگری برای بازرگانان به وجود آمد. در پی جنگ روس و ژاپن، از ۱۸ بهمن ۱۲۸۲ تا ۱۴ شهریور ۱۲۸۴، صادرات قند و شکر به ایران کاهش یافت و در ماه رمضان برابر با آذر ۱۲۸۴ خورشیدی بهای آن زیاد شد. عین الدوله صدراعظم که چاره کار نمیدانست و نیز در پی انتقام از زاویه نشینی در شاه عبدالعظیم بود، علاءالدوله، حاکم زورگو تهران را به تندی واداشت. وی هفده بازرگان خوش نام را به جرم گران کردن قند و شکر در ۲۱ آذر ۱۲۸۴ خورشیدی به دارالحکومه فراخواند و دو تن از ایشان را فلک کرد.
هجرت صغری. این ستم بازرگانان را بر آشفت. از همین رو در مسجد شاه گرد آمدند و از علما همدلی خواستند. دو آیت الله بزرگ، طباطبایی و بهبهانی، برای پشتیبانی به مسجد رفتند. گردآمدگان به تاوان توهین به بازرگانان خواستار برکناری عین الدوله و علاءالدوله و تاسیس “عدالتخانه” شدند. عین الدوله با همدستی امام جمعه تهران به بهانه توهین به شاه به باشندگان مسجد حمله برد. در ۲۳ آذر ماه، دو روز پس از به چوب بستن و یک روز پس از یورش به مسجد شاه، شماری از علما و بازرگانان و پیشه وران و مردمان به زاویه حضرت عبدالعظیم روی آوردند (هجرت صغری). بازرگانان هزینه بستنشینی را به گردن گرفتند.
جنبش به تندی به مشهد، کرمان، فارس و دیگر جاها گسترش یافت. سفیر عثمانی میانجیگری کرد و سرانجام مظفرالدین شاه قول عزل عین الدوله و تشکیل عدالتخانه داد. معترضان آرام گرفتند و در ۲ بهمن ۱۲۸۴ شادمان به پایتخت بازگشتند. اما چندی گذشت و شاه به وعدهای عمل نکرد. عینالدوله هم که همچنان بر سر کار بود بر فشار افزود و به بهانه بابیگری بسیاری و به ویژه سه بازرگان را دستگیر کرد و برای رهانیدن از هر کدام ۱۵۰ تومان گرفت. علاءالدوله حاکم تهران هم به زور بازار تهران را باز نگهداشت.
هجرت کبری. مردم دوباره جنبیدند و شوریدند. و در سه شنبه ۱۸ تیر ۱۲۸۵، طلبه جوانی، سید عبدالحمید، از سربازان گلوله خورد و کشته شد. بازرگانان بازار را بستند، نخبگان و مردمان در مسجد جامع گرد آمدند و دو باره خواستار برکناری نوز و علاءالدوله و عین الدوله و برپایی عدالتخانه شدند. عینالدوله تهدید کرد که اگر بازار باز نشود به سربازان فرمان یغما میدهد.
در همان تیر ماه ۱۲۸۵ خورشیدی، علما به قم رفتند (هجرت کبری)، بازرگانان بازارها را بستند و مردمان تهران در سفارت انگلستان بست نشستند. در آن روزگار، روسیه و انگلیس در ایران نفوذ فراوان داشتند، اما دربار قاجار بیشتر با روسیه استبدادی بود که آزادی و مشروطه را بر نمیتابید. مردم تبریز و اصفهان و شیراز هم بپاخاستند. آیت الله بهبهانی پیش از خروج به سفارت انگلیس پیام فرستاد و پاسخ دلگرم کننده گرفت. وی به بازرگانان گفت که اگر معترض شما شدند به سفارت انگلیس پناهنده شوید.
از روز ۲۴ تیر ۱۲۸۵، مردم بسیاری، گویا بیش از ۱۳ هزار نفر، به ویژه پیشه ور، به سفارت انگلستان پناهنده شدند. بازرگانی چون حاج امینالضرب، حاج معین بوشهری، حاج محمداسماعیل آقامغازه، آقا میرزا محمود اصفهانی و ارباب جمشید باز هم هزینه تحصن در سفارتخانه انگلستان و نیز هجرت به قم را به گردن گرفتند. محمدتقی بنكدار و حاجحسن بنکدار سرپرست خرج و پرداخت بودند. مهاجرین در قم و بستنشینان در سفارتخانه با یکدیگر هماهنگ بودند.
بازرگانان بزرگ مانند حاجحسینآقا امینالضرب، محمداسماعیل آقا تبریزی، محمدعلی شالچی، عبدالرزاق اسكویی، محمدتقی شاهرودی، سیدمحمد صرافآقا، محمدمعین التجار بوشهری و سیدمحمدباقر کاشانی میانجی شدند و به روشنی به شاه و صدراعظم عینالدوله گفتند که متحصنین «مجلس مبعوثان ملی» میخواهند و خود ایشان نیز با بستنشینان همداستاناند. از آن پس، جنبش مشروطگی شتاب گرفت و سرانجام پیروز شد. زیر فشار، عینالدوله استعفا داد و میرزا نصرالله خان مشیرالدوله به جای وی نشست. علما به شهر برگشتند. مظفرالدین شاه، خواهی نخواهی در ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ فرمان به مشروطیت داد.
فرمان مشروطیت. مظفرالدین شاه پس از یازده سال پادشاهی فرمان به مشروطیت داد تا نمایندگان ملت در « موارد لازمه در مهام [کارهای سخت] امور دولت و مملکت و مصالح عامه»، «مشاوره و مداقه [باریک بینی]» کنند. برای انتخابات، صنیع الدوله، محتشم السلطنه، مشیرالممالک، موتمن الملک و مخبرالسلطنه هدایت نظامنامهای نوشتند و قرار شد ۶۰ تن از تهران و ۹۶ تن از ایالات از شش دسته شاهزادگان، روحانیان، توانگران، بازرگانان دارای تجارتخانه، زمین داران با دست کم هزار تومان دارایی و صنعتگران و پیشهوران مغازه دار که گفتن و خواندن و نوشتن به فارسی بدانند نماینده شوند. مظفرالدین نظامنامه را دستینه کرد.
در ۱۴ مهر ۱۲۸۵، نخستین مجلس مشروطه با نمایندگان تهران و بی نمایندگان ولایات در کاخ گلستان بر پا شد. مظفرالدین شاه سخت بیمار، بر صندلی چرخدار به مجلس آمد و سخن گفت. مجلس که به راه افتاد، نمایندگان قانون اساسی را نوشتند و مظفرالدین شاه در یکشنبه ۸ دی ماه بر آن دستینه گذاشت. در پی درخواست نمایندگان، محمد علی میرزا، ولیعهد که در پی بیماری پدر از تبریز به تهران آمده بود و نیز صدراعظم مشیرالدوله هم قانون اساسی را امضا کردند.
مظفرالدین شاه، چهار روز پس از امضای قانون اساسی، چشم از جهان فرو بست و تاج و تخت به پسرش، محمد علی میرزا، واگذاشت که پیش از آن در تبریز، پایتخت شاهزادگان قاجار، نشان داده بود دل در گرو حکومت مشروطه ندارد. در مراسم تاجگذاری خود نیز هیچ نمایندهای از مجلس را دعوت نکرد. نخستین کار وی، ۲۲ روز پس از آغاز به سلطنت، برکناری مسیو نوز بلژیکی در یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۲۸۵ بود که با لباس طلبگی در جشن بالماسکهای حساسیت مردمی را برانگیخته بود.
مجلس اول: قانون اساسی و متمم قانون اساسی. مجلس اول (۱۲۸۵ـ۱۲۸۷) پشتیبان سرمایههای ملی در برابر نفوذ بیگانگان بود. از همین رو با گرفتن وام از خارجیها مخالف و هوادار ایجاد بانک ملی از سوی تجار ایرانی بود. این طرح با پشتیبانی ملی روبرو شد، اما عملی نشد. چرا که در آن روزگار، ناآرامی اجتماعی، دستهبندی سیاسی در مجلس و چالش میان مجلس و دولت فضای اطمینان بخشی برای سرمایهگذاری فراهم نمیآورد تا توانگران سرمایه خود را به کار اندازند. ایشان حتی از آشکار شدن توانایی سرمایه گذاری مالی خود نیز میهراسیدند تا مبادا روزی روزگاری کسی در فکر مصادره داراییشان افتد. در آن روزگار، حکام و زورمندان بارها به دلخواه خود اموال و املاک مردمان را تهدید و مصادره میكردند.
قانون اساسی که مجلس اول تدوین کرد واگذاری هرگونه امتیازی و استقراضی را وابسته به پروانه مجلس میکرد. امینالضرب، کارآفرین سرشناس، در تدوین متمم قانون اساسی شرکت کرد که به روشنی پشتیبان حقوق مالکیت و امنیت اموال و املاک مردم بود و مصادره دارایی را وابسته به حکم قانون کرد.
مشروطیت در دیدگاه کارآفرینان و بازرگانان. بازرگانان با مشروطیت حکومت قانون میخواستند. ایشان در پی داد و ستد و به راه انداختن دفتر و کارگزاری در قاهره، بمبئی، کلکته و استانبول و حتی در اروپا به حقوق تجارت و تحولات و اصلاحات سرمایهداری پی برده بودند و از همین رو برای پاسداری از سرمایه و رشد و گسترش فعالیتهای تجاری و صنعتی خواهان حکومت مشروطه بودند. تجار با روشنفکران و روحانیون هم پیوند داشتند. امینالضرب گرد هفت ماه میزبان سید جمال در سفر دوم اش به ایران بود و هنگام تبعید وی از کشور هزینههایش را پرداخت.
همچنان که در آغاز این نوشته آمد، انقلاب مشروطه تنها اقتصادی نبود، اما بازیگران اقتصادی در آن نقشی بسزا داشتند. به وارانه، کارآفرینان در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ نقشی نداشتند و بلکه از آن میپرهیختند. انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ با کارآفرینی و تولید و داد و ستد در ستیز بود و بسیاری از دست آوردهای مشروطه را از میان برد. اگر کار نخستین مجلس مشروطه پشتیبانی از تولید و بازرگانی و پاسداشت سرمایه و مالکیت خصوصی بود، نخستین سیاستهای انقلاب ولایی از میان برداشتن کارآفرینی و مصادره کارخانه ملی بود. نخستین قتلهای زنجیرهای در جمهوری اسلامی از میان بردن ۵۳ بنگاه تولیدی بود که صادرات میکردند و بر روی هم نخستین کارفرمای کشور بودند.
اندیشه مشروطگی باز هم راهنمای برون شد ایران از نظام ولایی و برساخت آزادی و ثروت خواهد بود.
سالگرد انقلاب مشروطه بر ایرانیان خجسته باد!
پینوشت: برای تهیه این نوشته از دو کتاب زیر بهره فراوان بردیم:
یحیی آرین پور، «از صبا تا نیما، تاریخ ۱۵۰ سال ادب فارسی»، جلد دوم
سهیلا ترابی فارسانی (۱۳۸۴). « تجار مشروطیت و دولت مدرن. نشر تاریخ ایران.
■ جناب دکتر جمشید اسدی از خواندن نوشتار درخشان و آگاهی دهنده شما در باره انقلاب مردمی مترقی و نقش پیشهوران و صنعتگران در آن بهره فراوانی بردم. در این سالگرد انقلاب مشروطیت شما برای نگهداری آن در حافظه تاریخی مردم ایران کمک بزرگی مینمائید.
با سپاس و تشکر کامبیز باسطوت
■ با سپاس فراوان. امیدورام شایسته نوشتن در مورد مشروطه باشم. مشروطگی بیشینه پرافتخار و نیز ستاره رهنمای آینده ماست.
جمشید اسدی
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|