يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
در ۱۰ دیماه ۱۳۹۸، به سازمان بهداشت جهانی خبر دادند که در «ووهانِ» چین موارد متعددی از عفونت ریه به دلایل نامشخصی دیده شده است. این روز مطابق با ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹ بود.
هفت روز بعد، علت این بیماری را مقامات چینی یک ویروس جدید اعلام کردند. آنها آن را، چون از خانوادهٔ ویروسهای کرونا بود، کووید۱۹ نام گذاردند.
هشت ماه بعد، در سراسر کره زمین، بیش از ۲۲ میلیون نفر به آن مبتلا شده و بالغ بر ۸۵۰ هزار نفر از این ویروس فوت کرده بودند. در ایران این ارقام به ترتیب ۳۴۸ هزار، و بیست هزار نفر بودند (۳۴۸ هزار مبتلا، ۲۰ هزار فوتی).
در این زمان (تیر ماه) بود که خانمی به نام «دبی هانی کات» (Debbie Honeycutt) به اتاق انتظار مرکز پزشکی تحقیقات بالینی در سن دیگوی کالیفرنیا رفت تا برای تست واکسن کرونا اعلام آمادگی کند. او داوطلب شماره ۴۱۰ از ۴۶۶ نفر بود که کلینیک برای آزمایش واکسن احتمالی ویروس کرونا دعوت کرده بود. پس از یک غربالگری کوتاه، یک دستیار تحقیق او را به اتاقی هدایت کرد. در آنجا یک پزشک آزمایش سواب بینی و معاینه فیزیکی را انجام داد. هانی کات، که ۶۹ ساله بود، در زمینههای آموزش و علوم فعاليت مىکرد و این ششمین بار بود که در یک آزمایش بالینی داوطلب میشد. اما اینبار قضیه فرق میکرد. چند دوست و همسایهٔ وی به کرونا دچار و فوت کرده بودند. وی همچنین میدانست این مطالعه نیازمند به افرادی بود که به بیمارهای مزمن دچارند: افرادی بالای ۶۵ سال با دیابت، فشار خون بالا، امراض قلبی، ریوی و غیره. خود او فشار خون بالا داشت. وی میگفت: “آنها به موش آزمایشگاهی محتاجند و من هم میخواهم به مردم کمک کنم.”
یک پرستار به «هانی کات» آمپول زد. نه پرستار و نه داوطلب نمیدانستند که مایع تلقیح شده دارونما(placebo) است یا واکسن آزمایشی. این واکسن توسط شرکت بیوتکنولوژی «مدرنا»(Moderna) در ماساچوست ساخته شده و حاوی زنجیره میکروسکوپی بود که کد تولیدِ پروتئینها را در مقیاس اتمی حمل میکرد. هیچ واکسنی با تکنولوژی این چنینی تاکنون مجوز استفاده تجاری کسب نکرده بود. بعد از تزریق، «هانی کات» را به مدت سی دقیقه تحت نظر داشتند تا یقین کنند واکنش شدیدِ آنافیلاکتیک در او ایجاد نمیشود. در طول این سی دقیقه، واکسن از غشای سلولهای او عبور کرده، به داخل سیتوپلاسم میشد. در سیتوپلاسم مکانیسمِ درون سلولی از آن کد، برای تولید پدافند بدن علیه کرونا سود میجست، پدافندی که به طور ویژه به قصد خنثی نمودن ِ ويروس بود. «هانی کات» امیدوار بود که واکسن واقعی، و نه دارونما، به او تلقیح شده باشد.
«هانی کات» یکی از سی هزار داوطلب در سراسر آمریکا بود که در آزمایش فاز سه «مدرنا» شرکت میکرد. هدف فاز سوم در مطالعات بالینی آن است که ایمنی و کارآیی یک دارو سنجیده شود تا از سوی سازمان غذا و داروی ایالات متحده(FDA) جواز بگیرد. طراحیِ تحقیق فاز سوم لااقل در حرف ساده است: نیمی از داوطلبان دارونما (placebo) دریافت میکنند و نیم دیگر واکسن واقعی را. هیچ کس جز اعضای «هیئت نظارت بر دادهها و ایمنی»(*) نمیداند به چه کسی چه چیزی تزریق میشود. این هیئت از کارشناسان مستقل تشکیل شده که از سوی «انستیتوی ملی بهداشت»(NIH) منصوب میشوند. اعضای هیئت به محض اینکه تعداد خاصی از داوطلبان نشانههای بیماری را بروز دهند، به بررسی دادههای اولیه میپردازد. این تعداد را تحلیلهای آماری از پیش تعیین میکنند.
صبح روز ۲۱ آبان ۱۳۹۹ (۱۱ نوامبر ۲۰۲۰)، مدرنا اعلام کرد به این آستانه رسیده است. چند روز بعد، هیئت مستقل «نظارت بر داده و ایمنی» اعلام کرد که از ۹۵ مورد تایید شده بیماری کووید، ۹۰ نفر در گروه دارونما بوده اند(در گروهی که داروی واقعی را دریافت نکرده اند). به عبارت دیگر، این واکسن تقریباً ۹۵ درصد موثر بوده است. یازده داوطلب که نشانههای بیماری شدیدی در آنان مشاهده شد، همگی در گروه دارونما بودند.
فایزر که با شرکت ایمنی درمانی بيون تک BioNTech در آلمان کار میکرد، با ۴۲ هزار داوطلب آزمایشات مشابهی را روی واکسن خود انجام میداد. یک هفته قبل، فایزر اطلاعات اولیهای را منتشر کرد که نشان میدادند واکسن آنها هم ۹۰ درصد موثر است. هر دو شرکت هنوز میبایست آزمایشات خود را به پایان برسانند، اما اخبار، نشان از کارایی واکسنها داشت. متخصصان پزشکی، از جمله پزشکان فایزر و مدرنا، پیش بینی میکردند که واکسنها ۷۰ تا ۸۰ درصد موثر باشند. آنتونی فاوچی، مدیر انستیتوی ملی آلرژی و بیماریهای عفونی، در N.I.H.، گفت: “چیزی در حدود ۹۵ درصد واقعاً بلندپردازی بود، اما، خوب، آرزوهای ما برآورده شد.”
این دو شرکت در کمتر از چهار ماه و بدون هیچ عارضه جانبی جدی به این نتایج دست یافتند. کاتلین نوزیل، مدیر شبکه فدرال طراحی و نظارت بر آزمایشات واکسن ویروس کرونا، گفت: “دشوار است که به کسانی که خارج حوزهٔ پژوهش هستند این مفهوم را رساند که این موفقیت تا چه حد خارقالعاده است. دانش و سیستم خطِ تولید موجب شدند که این واکسن در طولِ چند هفته و نه طی سالها تولید شود.”
«هانی کات» عصر روز بعد از تزریق واکسنش برای اندازه گیریِ درجه حرارت و علائم خود به «آپ» تلفن سیار رجوع کرد. بازویش درد میکرد، اما جز آن عارضهای نداشت. واکسنهای مدرنا و فایزر به دو تزریق نیاز دارند که فاصله آنها تقریباً یک ماه است. پس از ۲۸ روز، «هانی کات» برای تزریق دوم به درمانگاه بازگشت. صبح روز بعد از واکسن دوم، حوالی ساعت نه، دچار بدن درد و لرز شد. دمای بدنش ۳۷/۳ درجه بود (دمای عادی بدن ۳۷ درجه است.) روی کاناپه دراز کشید. تا ظهر دمای بدنش کمی بالاتر رفت. اما چند ساعت بعد، به حالت عادی برگشت و حالش کاملاً خوب شد. وی با شوق گفت: “احساس میکنم داروی واقعی (واکسن) را به من تلقیح کردهاند.”
تا اکنون بسیاری تصویر ِ پروتئین مشهور به «سنبله» (spike) را مشاهده کردهاند، که ویروس کرونا از آن برای اتصال به سلولهای ما استفاده میکند. واکسنهای ویروس کرونا حاوی دستورالعملهای مولکولی - mRNA - هستند. هنگامی که به بدن ما تزریق میشود، به سلولهای ما دستور میدهد تولید پروتئینهای سنبله را شروع کنند. سیستم ایمنی بدن ما این پروتئینهای سنبله جدید را به عنوان مهاجمان خارجی شناخته و آنتی بادیهایی برای خنثی سازی آنان ایجاد میکند. سپس، اگر ویروس واقعی کووید به بدن ما وارد شود، دفاع از پیش آماده است.
اما در این پروسه مشکل بزرگی هست: پروتئین سنبله هنگامی که با سلول موجود در بدن ما ترکیب میشود، فرم خود را تغییر میدهد. برای اینکه یک واکسن مؤثر باشد، باید شکل سنبله بدون تغییر باقی بماند تا سیستم ایمنی بتواند پدافند کاری داشته باشد. چندین سال پیش، دو دانشمند به نامهای بارنی گراهام (Barney Graham)، معاون تحقیقات واکسن در انستیتوی ملی آلرژی و بیماریهای عفونی و جیسون مک للان (Jason McLellan)، استاد دانشگاه تگزاس، در حال بررسی ویروس سندرم تنفسی خاورمیانه که آن هم از خانوادهٔ کروناست، بودند. کارهای اولیه بر روی ویروسها حاکی از این بود که اگر توالی ژنتیکی(Sequence) را کمی تغییر دهند، سنبله (Spike) شکل اصلی خود را حفظ میکند. آنها دو جهش را بر روی پروتئین سنبله ویروس خاورمیانه امتحان کردند، که نتیجه آن واکسن بسیار مؤثری بود. گراهام گفت: «آن زمان که فهمیدیم که این ایده قابل انتقال از ویروس به ویروس دیگر است، لحظه بسیار خطیری بود»، زیرا همان روش در مورد کووید۱۹ بکار گرفته شد.
در سال ۲۰۱۷ میلادی، N.I.H. با مدرنا همکاری کردند تا ببینند اگر یک بیماری همهگیر وجود داشته باشد، با چه سرعتی میتوانند واکسن mRNA تولید کنند. در اواسط سال ۲۰۱۹ آنها تلاششان را شتاب بخشیدند. چندی نگذشت که مجموعهای مرموز از موارد ذات الریه ویروسی در شهر ووهان چین ظاهر شد و آزمایشات آنان ناگهان صورت واقعی به خود گرفتند. در تاریخ ۲۰ دیماه ۱۳۹۸ (۱۰ ژانویه ۲۰۲۰)، محققان چینی توالی (Sequence) کوید -۱۹ را منتشر کردند. صبح روز بعد، گراهام و همکارانش با استفاده از تحقیقات پیشین خود در مورد ویروس خاورمیانه کار خود را برای تولید واکسن آغاز کردند. آنان از فناوری تثبیت پروتئین سنبله (stabilizing proteins spike technology) سود جستند.
بيون تک، مانند مدرنا، آزمایش واکسن mRNA را انجام داده بود. در اواخر ژانویه (اوایل بهمن)، هنگامی که اوغور شاهین (Ugur Shahin)، بنیانگذار بيون تک (BioNTech)، متوجه شد کووید۱۹ میتواند باعث شیوع بیماری همهگیر شود، این شرکت توسعه واکسن خود را آغاز کرد. چند هفته بعد، شاهین با کاترین یانسن، رئیس تحقیقات واکسن در فایزر تماس گرفت و پیشنهاد همکاری دو شرکت را داد.
سیزده شرکت در سراسر جهان به مرحله آخری کارآزمایی بالینی رسیدهاند. در اردیبهشت سال ۱۳۹۹، پیتر مارکس، مدیر مرکز ارزیابی و تحقیقات بیولوژیک در FDA، برای هماهنگی و سرعت بخشیدن به این تلاش برنامه ضربالاجلی پیشنهاد کرد.
منصف محمد اسلاوی(Moncef Mohamed Slaoui) رئیس سابق تولید واکسن در شرکت غول پیکر GlaxoSmithKline، سرانجام به عنوان رئیس آنچه اکنون تحت عنوان Operation Warp Speed شناخته میشود منصوب شد. این برنامه تاکنون حداقل دوازده میلیارد دلار در اختیار شرکتهای دارویی برای تحقیق، تولید و ساخت واکسن قرار داده است. همهٔ شرکتها به جز یکی، از فناوری گراهام و مک للان استفاده میکنند. به گفته گراهام، فناوری اولیه RNA توسط درو وایسمن، محقق در دانشگاه پنسیلوانیا، تهیه شده است که بودجه کار او نیز توسط N.I.H تأمین شد.
در آزمایشات روی موشها و میمونها و همچنین آزمایشات فاز اول روی انسان، فایزر و مدرنا نشان دادند که واکسنهای آنها بیخطر است و پاسخهای ایمنی قوی ایجاد میکند. در ماه مه، شرکتها و نهادهای نظارتی پیشبینی میکردند که واکسن زودتر از انتظار آماده میشود. گراهام گفت: “هنگامی که دادههای مربوط به پژوهشهای روی انسان را دیدیم، واقعاً اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردیم.”
دونالد ترامپ نیز سعی کرد از این اخبار استفاده کند. در تابستان سال ۱۳۹۹، وی احتمال آماده بودن واکسن را قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اعلام کرد، اگرچه تعداد اندکی از متخصصان در بهداشت عمومی معتقد بودند که این جدول زمانی واقعبینانه است.
این اظهارات میان مردم باعث عدم اعتماد شد زیرا تولید واکسن حال به وسیلهای در دست سیاستمداران مبدل شده بود. بیم آن میرفت که برای نیل به اهداف سیاسی اخلاق علمی زیرپا گذارده شود و نتایج هنوز نارس و زودتر از موعود ارائه شوند.
کسی گفت: “هنگامی که از FDA میشنوم که میگویند آنها روال معینی دارند، اما پس از آن کاخ سفید مى گوید میتوانند آن طول را به نصف برسانند یا آن را نایده بگیرد، این باعث بی اعتمادی بیشتری میشود. مشکوک هستم که آنها سعی میکنند آن را قبل از انتخابات از آستینشان خارج کنند”. “بسیاری از مردم اعتماد ندارند زیرا انگیزه سیاسی دارند و همه ما یک دسته خوکچه هندی هستیم.”
رئیس فایزر به فکر رفع برخی از این نگرانیها افتاد. در اوایل سپتامبر، او و شاهین، از بیونتک، با یک جتِ فایزر برای بازدید از یک مرکز تولید واکسن به اتریش رفتند. در حین پرواز، شاهین گفت آنها در مورد مسئله اعتماد عمومی و خطر “سیاسی کردن واکسنها” و نحوه واکنش در برابر آن صحبت کردند. رئیس فایزر پیشنهاد کرد که تمام نفرات عمده در مسابقه واکسن سازی نامهای سرگشاده و مشترکی را منتشر کنند و بر تعهد خود به ایمنی، سخت گیری علمی و اخلاق تأکید نمایند. شاهین بر آن صحه گذاشت.
وقتی رئیس فایزر به آمریکا بازگشت، با آنتونی فاوچی تماس گرفت و فاوچی آن نامه را به شدت تشویق کرد. رئیس فایزر، هفت شرکت دیگر را گرد هم آورد تا شفافیت در مورد “استقلال این روند از هرگونه تأثیر سیاسی” را تاکید نمایند.
در ۸سپتامبر، Pfizer، BioNTech، Moderna، AstraZeneca، GlaxoSmithKline، Sanofi، Johnson & Johnson، Merck و Novavax با تعهد مشترک “ایستادن در کنار علم”، “ایمنی و رفاه” افراد واکسینه شده خود را “اولویت اصلی”، و “رعایت استانداردهای علمی و اخلاقی بالا” تاکید کردند.
مدرنا سرانجام بیش از هفت هزار آمریکایی بالای ۶۵ سال و بیش از پنج هزار نفر با بیماریهای مزمن از جمله دیابت، چاقی و بیماریهای قلبی وارد پژوهش خود کرد. ۳۷٪ از شرکت کنندگان در این مطالعه از جوامع رنگین پوست بودند که از نظر تاریخی در تحقیقات بالینی کمتر از آنها استفاده میشده است. اما طبق نظرسنجیهایی که در اوایل ماه اکتبر انجام شد، اختلاف نژادی قابلتوجهی در اعتماد به واکسن وجود دارد. فقط ۴۳٪ درصد سیاهپوستان گفتند که با دریافت واکسن موافقاند، در مقابل ۵۹٪ سفید پوستان.
در تاریخ ۱۰ آذر (۳۰ نوامبر)، مدرنا اعلام کرد که به پایان پژوهش خود نائل آمده: ۱۹۶ مورد کرونا میان بیش از سی هزار داوطلب. ۱۸۵ نفر از افرادی که بیمار شده بودند دارونما دریافت کرده بودند که نشان دهنده میزان کارآیی واکسن ۹۴٪ است. همه سی نفری که شدت بیماریشان زیاد بود، از جمله یک نفر که درگذشت، در گروه دارونما بودند. دادهها از نظر سن، نژاد و قومیت سازگار بود. در میان داوطلبانی که به کووید۱۹ مبتلا شدند، بیست و نه نفر به عنوان از قومیت لاتینی، شش نفر سیاه پوست، چهار نفر آسیایی-آمریکایی و سه نفر چند نژادی شناخته شدند.
نتایج فایزر به طور قابل توجهی مشابه بود که در نهایت به میزان کارآیی نود و پنج درصد دست یافت. این واقعیت که دو مطالعه مستقل، هر یک با بیش از سی هزار نفر، هر دو کنترل شده با دارونما، به یک جواب رسیدهاند، به انسان اطمینان زیادی به درستی اطلاعات میدهد.
اما هنوز یک جنبش ضد واکسیناسیون جدی وجود دارد که باید با آن مبارزه کرد. دروغگوییهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود ادعا میکنند که این واکسنها ژن را خراب میکنند و بیل گیتس را به تزریق ردیاب به افراد متهم میکند. مدیر N.I.H. گفت: “واقعاً دیدن یک نظرسنجی که منعکس کننده تردید به واکسن در آمریکاییها هست، بسیار نگران کننده است.” وی “کمبود اطلاعات در مورد جزئیات واقعی ایمنی و اثر بخشی واکسن” و “سر و صدای زیادی در مورد آن و بسیاری از تئوریهای توطئه” را عوامل یاری رسانده به این بی اعتمادی خواند.
«هانی کات»، داوطلب پژوهش مدرنا، از زمان دریافت دومین واکسن در ماه سپتامبر هیچ عارضه جانبی دیگری نداشته است.
از زمان شروع تحقیق تابهحال، ۱۹۰ میلیون مورد از بیماری کرونا دیده شده و ۴٫۱ میلیون نفر دیگر جان خود را از دست دادهاند.هانی کات گفت: “ضروری است زندگی مردم به روال عادی بازگردد. این پاندمیک در بسیاری از سطوح بسیار ناراحت کننده بوده است.” اما وی ادامه داد، “من فکر میکنم این واقعیت که برخی افراد بر شتاب تاکید میکنند، برای کل این روند زیانآور است. من در علوم کار کردم. مردم در بررسی دادهها به سختگیری نیاز دارند. این روش علمی است. ”
—————-
برگرفته از مقالهٔ “شمارش معکوس برای مصونیت”، منتشر شده در نسخه چاپی شماره ۱۴ دسامبر ۲۰۲۰ مجلهٔ نیویورکر. به قلم خانم کرولین کورمان .Carolyn Kormann
*Data and Safety Monitoring Board
■ آنچه در یک تحقیق علمی از شالوده های تحقیق به شمار میآید تبحر و مهارت و دانشوری و تخصص همراه با تدوین روش علمی متقن و داشتن بصیرت علمی در مراحل تحقیق تا رسیدن به نتیجه و دسترسی به تکنولوژ ی پیشرفته و رعایت اخلاق حرفهای است. ببینیم ایران که ادعا میکند شش واکسن ساخته در مقایسه با سازمانهایی که در این مقاله ذکر نامشان آمده کدام یک از مراحل تحقیق و توسعه را پیمودهاند. هیچ. زیرا هدف برخورداری از رانت حکومتی و تبلیغ وعدههای دروغ و درنتیجه سلب اعتماد عمومی و تلفات دهشتناک مرک و بیکاری میلیونها مردم و ازدست رفتن صدها هزار شغل و بیکفایتی مدیران بهداشت عمومی مردم ایران بوده است. مدارک و اطلاعات مراحل تحقیق خود را در ارتباط با واکسن کرونا نشر و اشاعه و منتشر نمیکنند زیرا از نقد و بررسی علمی آن از طرف مجامع علمی دنیا و سازمان بهداشت جهانی واهمه و ترس دارند و میترسند مچشان باز شود. بیچاره آنان که با وعده و دروغ خوگر شدهاند و در خوابند.
کار هر بز نیست خرمن کوفتن / گاو نر میخواهد و مرد کهن
مستفا حقیقی
■ تشکر فراوان از پژوهنده ا.آ.البرز برای گردآوری و نگارش روان تاریخچه ساخته شدن واکسن کرونا. بهنظر اینجانب هرگونه نگرش و ارائه علمی مسائل و مشکلات اجتماعی، زیستی، اقتصادی، سیاسی و... یک قدم مفید برای تقویت مردم ایران در مقابله با جهل و جمود و فریب است.
احمدرضا کمرهای
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|