سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
کنسانسوس (Consensus) یا اجماع و آئین وفاق دسته جمعی، بنابر تعریف علمی آن، یکی از قدیمی ترین رفتارهای انسانی است که اقشار و گروههای مختلف یک جامعه نسبت به مسائل درگیر با آن همواره در پیش گرفتهاند. این اجماع یا آئین وفاق جمعی، میتواند توسط گروههای گوناگون عقیدتی، مالی، اجتماعی یا سیاسی بکار آید.
وفاق و اجماع جمعی در یک امر، بههیچوجه به معنای درست یا غلط بودن آن نیست. گاهی به نتایج خوبی میرسد و گاه نیز، نتایج فاجعه باری را به همراه دارد.
انسانها در بسیاری مواقع و در موارد بسیار، میتوانند به سوی جاذبه کاذبی که یک اجماع مسلط اما غلط یا زیانآور در جامعه، کشیده شوند و به فضای جاری در آن گردن نهند. در مقابل نیز، هستند کسانی که نادرستی یک اجماع را میبینند، اما جرأت مقاومت در برابر آن را ندارند. این تعداد که معمولا زیاد هم نیستند، توان پرداخت هزینهای که رفتار ناشی از تصمیم فردی آنها برایشان بهبار خواهد آورد را در خود نمیبینند.
نگاه ما در اینجا، به اجماع و وفاق از نوع سیاسی آن متمرکز خواهد بود و ابتدا تمرکز خود را بر آن ”کنسانسوس” ویرانگری خواهیم گذاشت که در سالهای نزدیک به انقلاب ۵۷ در فضای سیاسی ایران شکل گرفت و از آن به خطر اجماع دیگری خواهیم رسید که در فضای اپوزیسیون امروز ایران در جریان شکلگیری است. اجماع خطرناکی که باید تا دیر نشده، به مقابله جدی با آن پرداخت و اثرات مخرب آن را خنثی ساخت.
چنانکه بر همگان روشن است، اجماع حاکم بر اپوزیسیون ایران سالهای نزدیک به انقلاب را، در رئوس کلی خود، مخالفت آشتیناپذیر با رژیم شاه و هواداری از امر انقلاب به عنوان یک ضرورت مطلق در ایجاد تغییرات بنیادین تشکیل میداد. در چنین فضایی، معدود کسانی را میشد یافت که قدرت پی گرفتن سیاستی عقلانی و یا حتی دفاع از چنین سیاستی را داشته باشند. اصولا هر گونه رفتار و حرکت عقلانی در برابر آن اجماع فراگیر، رنگ میباخت. مقابله با بختیار، در چارچوب همین ”کنسانسوس” یا اجماع سیاسی قرار داشت. سالها تبلیغات نیروهای اپوزیسیون و بهویژه ”چپ” با افکار و ایدههای وارداتی، چنان فضای روشنفکری جامعه را مسموم کرده بود که عملا هر حرف عاقلانهای که در چارچوب قبول نظام پهلوی به زبان کسی میآمد، به شدت محکوم میگردید. بهطوریکه تقریبا کسی در میان اپوزیسیون نبود که اندیشه مستقل خود را بکار گیرد و اگر هم میگرفت، شهامت حرکت بر خلاف موج خانمانبرانداز آن اجماع را نداشت و سرانجام شد آنچه که نباید میشد.
اکنون نیز، دهها سال است که نیروهایی ضد ملی، به تبلیغ انواع و اقسام تئوریهای ”استقلال طلبانه” در رابطه با اقوام کشورمان مشغولند. تبلیغاتی که اگر هشیار نباشیم، راه را تنها و تنها برای تجزیه ایران آینده هموار خواهد ساخت. تبلیغاتی که در تمام این سالها، با ظاهر دفاع از قومیت کرد یا آذری یا بلوچ یا عرب و زبان محلی متعلق به هر یک، هدف تجزیه و جداسازی بخشهایی از کشور را در خود پنهان داشتهاند و ما شوربختانه و در کمال تأسف شاهد آن بودهایم که حتی در سخنان اخیر شاهزاده رضا پهلوی نیز نفوذ و نمود پیدا کرده است. آنجا که ایشان در سخنان اخیر خود در نوار صوتی منتشر شده از او، بدون توجه به عواقب آن، به ”افراد مسلح قومی که حافظ مرزهای کشور هستند”، اشارهای مثبت و گذرا میکنند و ما در عین بهت و حیرت، متوجه این حقیقت میشویم که خطر تا به کجا نفوذ کرده و موذیانه در کمین است.
در چنین روزهایی است که ما دوستداران واقعی میهن باید با درس آموزی از ”اجماع بیخردانه” سالهای انقلاب، ”خردمندی و هشیاری تام و تمام” خود را در قبال این اجماع ویرانگری که در بخشهایی از اپوزیسیون در جریان است و نابودی تمامیت ارضی ایران را هدف قرار داده است، بکار گیریم.
اقوام ایرانی، بنا به استناد تاریخ، در طول هزاران سال، با هم و در کنار هم، اعضای پیکر ”ملت بزرگ ایران” را تشکیل دادهاند. اعضایی که بقای هر یک، بسته به بقای دیگریست و پیکری که بقای آن، با بقای تمامیت ارضی کشور درهم تنیده است. بنابر همین اصل ساده، نباید گذاشت که این فضای اجماع گونه، تمامیت ارضی کشور را به بازی بگیرد و جان ”ملت بزرگ ایران” را به خطر اندازد. ایران ما، پیگیری قاطعانه ما را در انجام وظیفه ملیمان میطلبد. وظیفه ملی ما حکم میکند که بیدار باشیم و هشیار و فریب هیاهوی سیاستپیشهگان و کاسبان جا خوش کرده در اپوزیسیون را نخوریم. ضرورت حفظ یکپارچگی ایران ایجاب میکند که ما راه را بر نفوذ هر دست و قلمی که با ظاهر دفاع از حقوق اقوام، در کار نابودی این یکپارچگی است، سد نماییم. قدم اول را در قبال این اجماع خطرناک و برای نجات ایران فردا، دست یازیدن به یک ”وفاق جمعی برای ایرانی یکپارچه” در بر میگیرد. اجماعی جمعی، زیر چتر یک جبهه ملی-میهنی متشکل از تمامی وطنپرستان ایرانی، اعم از هواداران پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهان!
پاسداری از ایران واحد و تمامیت ارضی کشور و پیمان بر آن، دست جهموریخواهان تقلبی را برملا خواهد ساخت و یکبار برای همیشه، میزان حساسیت و وفاداری چهرههای مطرح در اپوزیسیون را به امر ”ایرانی یکپارچه”، روشن خواهد نمود.
با احترام / بهروز فتحعلی
■ با درود به اقای فتحعلی
هشدار شما به جاست. باید یکپارچگی ایران، با توجه به سیاستهای خانمان برانداز حکومت اسلامی در ۴۲ سال گذشته و بویژه دشمن تراشی با همسایگان، در تشکیل هر انجمن و اتحاد بزرگی پایه باشد. ولی یک نکته را دوست داشتم بدهم. چرا این قدر به خود برای پیدا کردن یک همارز فارسی برای -کن زن زوس- زحمت دادید. این واژه از لاتین است. کن=هم، و زنتیره=حس. از اینرو پیشنهاد اقای حیدری ملایری بسیار پسندیده است: هم رایان.
ای کاش واژگان پیشنهادی او بکار برده میشدند. به مانند بهجای واژه نادرست روشنفکر گفته میشد اندیشکار، اندیشه کار (شاید جامعه ما زودتر صاحب اندیشکار راستین میشد و برای یک مشت مذهبی کت شلواری نیز این اجازه را به خود نمیدادیم بگویم اندیشکار )، و یا به جای رایانه گفته میشد رایانگر و فراوان دگر واژهها.
شاد باشید، فریدون
■ تاریخ و ایدئولوژی (دینی یا دنیوی) مراجعی برای استحصال ایدههایی چون خلافت اسلامی، دیکتاتوری پرولتاریا، آلمان بزرگ و امثالهم است. معیارهای زندگی انسان مدرن، از حقوق استخراج میشود و نه ایدئولوژی یا تاریخ. حقوق (حقوق فردی، حقوق بشر، حقوق جمعی اقلیتها و حقوق بینالملل) برخلاف ایدئولوژی و تاریخ، یک روایت مشترک جهانی دارد که هم جهانشمول است و هم شامل همه آحاد بشر به یکسان.
تاریخ و ایدئولوژی، هیچکدام جهانشمول و همه شمول نیستند و نسخ متفاوت آنها، با یکدیگر در رابطه ناسخ و منسوخ بوده و درگیر جنگ دائمی با یکدیگر هستند و بالنتجه، پیروان خود را درگیر ستیز ابدی میکنند. رژیمهای کمونیستی و رژیمهای اسلامی ایرانی، طالبانی، القاعدهای و داعشی، محصول ایدئولوژی بودند و هستند و رژیمهای هیتلر و موسولینی، مدعی کسب مشروعیت از تاریخ بودند.ایدئولوژی و تاریخ، عزیمتگاه همه جنگها و رژیمهای استبدادی و توتالیتر در قرن بیستم بوده اند. تنها بر حقوق است که میتوان صلح در کشور و صلح در منطقه و جهان را بنا کرد.
علیرضا
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|