iran-emrooz.net | Sat, 29.04.2006, 14:34
آقای جورج بوش
دوست واقعی آمریکا ایرانيان استقلالخواه و دمکراتند
محمد ارسی - شیکاگو
|
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
شنبه ٩ ارديبهشت ١٣٨٥
آقای جورج بوش،
این ایرانی استقلالخواه و دمکرات است که دوست واقعی آمریکاست
نه کس دیگر!
آقای رییس جمهور، در این جنگ روانی- سیاسیِ بی وفقهیی که به بهانه جلوگیری از مسلح شدن جمهوری اسلامی ایران به سلاح اتمی راه افتاده، در میان ایرانیان مقیم آمریکا، افراد و گروههایی وجود دارند که با نمایاندن خود به عنوانِ دوست و خیرخواه دولت آمریکا، با هزار و یک لطائفالحیل، با ترکیب راست و دروغ، با هر امکانی که در اختیار دارند، میکوشند تا آمریکا را به جنگی تمام عیار با ایران بکشانند، و به این طریق، به خواستهای فردی و جمعی خود دست یابند.
آقای رییس جمهوری، آن ایرانیانی که آمریکا را به جنگ با ایران تشویق میکنند، نه اعتقادی به دمکراسی و آزادی دارند، و نه به امنیت و اعتبار آمریکا اهمیتی میدهند و نه از اخلاق و میهن دوستی بویی بردهاند.
آن سلطنتطلبی که زمان قدرتمداری، با بیاعتنایی به اصول دمکراسی و حقوق انسانی، صدای هر مخالف و دگراندیشی را با زندان و شکنجه در گلو خفه میکرد، چگونه امروز ادعای دمکراسی خواهی میتواند بکند؟ چگونه برای تاسیس دمکراسی و آزادی، خواهانِ حملهی نظامی، به ایران میتواند باشد؟
مجاهدِ خلقی که ار رهبر سازمانش خدا، و از جمع خود، تشکیلاتی پولپوتی ساخته، با چه رویی ادعای دمکراسی خواهی میتواند بکند؟
تجزیهطلبانی که با ترورِ فکری و جعل اسناد تاریخی برای خود حقانیت میخواهند، چه جایی در حرکت دمکراسی خواهی میتوانند داشته باشند؟
سلطنتطلبانی که آمریکا را مسئول اصلی سقوط رژیم سلطنتی پهلوی، و شخص رییس جمهوری سابق آمریکا، کارتر را عاملِ اصلی انقلاب اسلامی و حامی آیتالله خمینی تلقی میکنند، چگونه میتوانند دوستدار ملت و دولت آمریکا و یا طرفدار ارزشهای والای جامعهی آمریکایی باشند؟
مجاهدِ خلقی که افتخارش به ترورِ مشاوران نظامی آمریکا در ایران بود، یا آزادی دیپلماتهای گروگان گرفته شده را خیانت به انقلاب و ایران تلقی میکرد، چگونه میتواند دوست دارِ ملت آمریکا یا نگرانِ امنیت مردم آن باشد؟
از سلطنت طلبهای تندرو گرفته تا مجاهدین و تجزیه طلبهایی که امروزه خود را دوست ملت آمریکا مینمایانند، ولی در این ٢٥ سال اخیر، برای تشدید خصومت میان ایران و آمریکا با هر امکانی کوشیدهاند، چگونه میتوان انتظار راهنمایی درست داشت؟
آیا میدانید که این دستههای مخالف رابطه ایران و آمریکا، آگاهانه آب به آسیاب جناح افراطیِ ضدآمریکایی در حکومت اسلامی ریخته اند؟
آقای رییس جمهوری، واقعیتهای این ٢٧ سال تاریخ ایران را اگر از زبان آگاهان به امور ایران بشنوید، به شما خواهند گفت که: در نبود رابطه با امریکا، و در فضای خصومت آمیزی که میان تهران و واشنگتن بوده، افراطیهای حکومت اسلامی، توانسته اند، پایههای نظام غیردمکراتیک را محکم سازند، احزاب و مطبوعات، کانونهای دمکراتیک و آزادیهای فردی و جمعی را در سراسر کشور خفه کنند، و هر مشکل داخلی و علت کمبودی را به دشمنی آمریکا با ایران نسبت دهند.
این حقیقتی است که جناحهای افراطی نظام اسلامی، بر فضای پرنفرت میان ایران و آمریکا، به عنوان نیاز حیاتی، و فضای تنفسی خود مینگرند.
از اینروست که از مذاکره و ارتباطِ مستقیم و جدی با آمریکا سخت گریزانند.
در واقع، تمامی هیاهوی ضد آمریکایی یا ضد اسراییلی حکومت اسلامی، مصرف داخلی برای بیرون کردن و سرکوب رقبای سیاسی داشته تا حکومت انحصاری فقهای افراطی برقرار بماند.
شعار مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسراییل که به سرود روزانهی عواملِ حکومت اسلامی تبدیل شده، چیزی جز مرگ بر سکولارها و دمکراتها، مرک بر آزادی خواهان و ترقی خواهان ایرانی، چیز دیگری نبوده و نیست.
آقای رییس جمهوری، آن ایرانیانی که تشدید دشمنی میان آمریکا و ایران را به سیاست اصلی خود تبدیل کرده اند، نه دوستدار ملت ایران اند، و نه یار دولت آمریکا. این حقیقتی است که در میان آنها یک فرد دمکرات و میهن دوست نمیتوان یافت.
آنکه یار ارتش صدام در حمله به ایران بوده، آنکه خاین به سرزمین مادریش بوده چگونه میتواند خادم آمریکا باشد؟ چگونه میتواند دمکرات باشد؟
آقای رییس جمهوری، دوستداران صادق آمریکا آن ایرانیانِ دمکرات و آزادی خواهیاند که به ایران عشق میورزند، و سعادت و سربلندی ملت آن را آرزوی بزرگ خود میدانند.
آنها به جایگاه بلند ملت آمریکا در گسترش آزادی در جهان واقفاند. میدانند که دمکراسی در دوستی با آمریکا و دیکتاتوری ایدئولوژیکی در خصومت با آمریکا برقرار میشود.
آقای رییس جمهوری، طرفداران صادق آمریکا میان ایرانیان، افراد و احزاب و آن محافلی هستند که در این ٢٥ سال اخیر خواهان تجدید رابطه و پایان یافتن خصومت جمهوری اسلامی با آمریکا بودهاند...
بسیاری از میهن دوستان و دمکراتهای ایرانی در نهضت آزادی و جبههی ملی، در میان جمهوری خواهان و روشنفکران، در محافل مدافع حقوق بشر خاصه در جنبش عظیم اصلاح طلبی به طور مستقیم و غیرمستقیم در جهت این دوستی و پایان یافتن دشمنیها کوشیدهاند...
امروز همین ایران- دوستها و دمکراتهایی که استقلال خواه و د ر عین حال دوست صمیمی ملت آمریکا محسوب میشوند، از شما میخواهند که برای تأسیس دمکراسی و آزادی در ایران، به قهر موجود در میان دو کشور پایان دهید، هرگونه تهدید نظامی را به کناری بگذارید و منطق صلح را انتخاب کنید.
آقای رییس جمهوری، دوستدار آمریکا، آن ایرانی استقلال خواهی است که نمیخواهد مرگ جوانان معصوم آمریکایی را در بیابانهای داغ و خشک ایران ببیند...
آقای رییس جمهوری، تشخیص دوستان واقعی از دوستان ریایی ملتِ آمریکا، شرط اساسی در اتخاذ یک سیاست درست، بهنگام و انسانی در مقابل ایران است. سیاستی که بتواند اعتبار عظیم ملت بزرگ آمریکا را در ایران و سراسر جهان اسلام بازسازی کند.