يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
October 31, 2019
بنظر میرسد بیثباتیهای انباشته شدۀ تاریخی، شخصیتی خاص از ما ساخته است. این شخصیت که به نوعی در ناخودآگاهِ بسیاری، فعال است دارای چند ویژگی است:
۱. رسیدن به منابع مالی در کوتاهترین زمان ممکن؛
۲. رسیدن به شهرت و محبوبیت در کوتاهترین زمان ممکن؛
۳. رسیدن به پست و مقام و سِمت با هر روش ممکن.
شاید در شرایط عادی، دستیابی به مال، مقام و شهرت، مذموم نباشد و ریشه در طبع بشر داشته باشد ولی اساس بحث در «روش» و «بازۀ زمانی» در تحقق چنین اهدافی است. اگر فردی طی چندین دهه زحمت و نوآوری به ثروت برسد، طبعاً هیچ مشکلی ندارد، حتی اگر به پول کلان رسیدن هدف او باشد. اگر شخصی در اثر توانایی و مهارت به مقامی برسد و از این طریق ناخواسته به شهرت هم دست یابد، اشکالی نخواهد داشت. این وضعیت، زمانی پدید میآید که افراد به این تلقی برسند که ضرورتی ندارد عجله کنند و فرصت برای همه، کم و بیش وجود دارد. به عبارت دیگر افراد میان خواستههای انسانی خود از یک طرف و شرایط واقعی جامعه از طرف دیگر، چه توازنی برقرار میکنند؟
انسانها در هر جامعهای، شرایط بیرونی را رصد میکنند و همیشه در حال انطباق هستند. آن شرایط بیرونی و واقعیتهای مناسبات بیرونی است که شخصیت سالم، نیمه سالم و ناسالم را شکل میدهند. خاطرم هست در محیط دانشگاه، فردی را میشناختم که صبح سهشنبهها در جلسهای در دولت شرکت میکرد. او یکشنبه به بعد صورت خود را اصلاح نمیکرد تا آنکه سهشنبه صبح، ته ریشی داشته باشد. چهارشنبه که به دانشگاه میآمد صورت خود را اصلاح میکرد و تا یکشنبه بعد، شخصیت واقعی خود را داشت. اگر ابعاد این مورد را کلینیکی مورد ارزیابی قرار دهیم، دهها بُعد از خود، جامعه و آینده را میتوانیم استخراج کنیم.
در جامعه ما اگر فردی بخواهد دیده شود و یا افزودهای مانند مال، مقام، شهرت، مدال، جایزه، تجلیل، پاداش و امثالهم کسب کند، چارهای جز نزدیک شدن به مدارهای دولتی و قدرت ندارد. کریم عبدالجبار در بسکتبال، محمدعلی کلی در بوکس و استیو جابز در تکنولوژی به پول و شهرت و جایگاه جهانی و تاریخی رسیدند و در عین حال هیچ نیازی به تأیید دولت آمریکا، دستگاه هیأت حاکمه آمریکا و سناتورها نداشتند. در سال حدود دو میلیارد دلار از طرف افراد و مؤسسات خصوصی به دانشگاه هاروارد جهت تحقیق و توسعه برنامهها اعطا میشود. در خلال این امکانات، شخصی مانند ساموئل هانتینگتون، کتابی در مورد سیاست خارجی آمریکا مینویسد که مجموعۀ دولتی، سیاسی، حاکمیتی و امنیتی آمریکا برای چند سال تحتالشعاع این کتاب قرار میگیرد. این رابطۀ دو طرفه میان جامعه و حکومت، حداقل زمینههای نوآوری و سپس رشد را فراهم میسازد.
به درون ذهن شخصی که سهشنبهها صبح به جلسه دولت میرفت برگردیم. اگر او بخواهد نظرات خود را مطرح کند باید به اینگونه جلسات راه پیدا کند. اول باید اندرونی شود بعد شاید سخنان او مورد توجه قرار گیرد. چه بسا زندگی او و حتی ظاهر او از استدلالها و اعتبار سخنان او به مراتب با اهمیت تر باشد. اگر بخواهد پروژه تحقیقاتی بگیرد تا سخنان و یافتههای خود را منتشر کند باید سراغ مؤسسات دولتی برود چون پدیدهای به نام مؤسسات خصوصی علمی که اثرگذار باشند و مورد اعتنای دولتیها قرار بگیرند وجود ندارد. اگر بخواهد سخنرانی کند باید لابلای سخنان خود، باورهای دولتیها را هم حتی به صورت تزیینی هم شده بگنجاند تا بتواند چند نکتهای مطرح کند و ضمناً تا اندازهای مورد توجه قرار گیرد. البته این در شرایطی است که این فرد چه در جلسه، چه در متن و چه در سخنرانی حرفی برای گفتن داشته باشد. اما اگر هدف او، پول درآوردن و شهرت باشد، انطباق تدریجی با دولت مقصود خواهد بود. فکر و اندیشه و نوآوری در پروسهای به طرف خنثی شدن میروند. اتفاقی که در مجموعۀ جامعه میافتد این است که تقریباً همه از هنرمند، موسیقیدان، کارآفرین، نویسنده، دانشگاهی، مهندس، پزشک و عموم طیف اجتماعی در حال انطباق با شرایط و مقتضیات دولتی هستند به طوری که سخن و نگاه و عمل آنها حساست برانگیز نباشد.
هنگامی که بوش پسر در سال ۲۰۰۳ تصمیم گرفت به عراق حمله کند، از فرانسه، آلمان و انگلستان درخواست همکاری کرد. انگلستان پذیرفت. آلمان و فرانسه هر دو اینگونه پاسخ دادند: جریان مسلط در افکار عمومی ما ضد جنگ است و ما نمیتوانیم مشارکت کنیم. رابطۀ فکری و فلسفی میان خواستههای دولت و جامعه در جهان سوم و کشوری مانند آلمان به صورت زیر قابل ترسیم است:
در جهان سوم رابطۀ میان دولت و جامعه دوطرفه نیست؛ دو دایرۀ غیر متداخل است. هر کدام کار خودشان را میکنند. آنهایی که در جامعه به دنبال پول و مقام و شهرت هستند، حال واقعی یا مصنوعی، از فضاهای دولتی برای اهداف خود بهره برداری میکنند. میان دولت و جامعه، قرارداد اجتماعی که بهم وصل شوند و روابط متقابل و اثرگذاریهای متقابل وجود داشته باشد بسیار محدود است. فِلش از دولت به جامعه است. در مقابل در آلمان، یورگن هابرماس ظهور میکند و اندیشههای خود را در راهروهای قدرت میبرد و بر محاسبات و معادلات دولتیها اثر میگذارد چون میان هابرماس (جامعه) و آنگلا مرکل (دولت)، پدیدهای به نام آلمان، اعتبار آلمان، کارآمدی آلمان، ثروت آلمان، آیندۀ آلمان و فلسفۀ زندگی آلمانی وجود دارد. حلقۀ وصلی میان جامعه و دولت وجود دارد. در جهان سوم، دولت و جامعه یکدیگر را رها میکنند و هریک به فکر خویش است و سَرِ فرصت از هم استفاده میکنند. در نظر داشته باشیم در سال ۱۷۶۲ (۲۵۷ سال پیش) ژان ژاک روسو در رسالهای مفصل، «قرارداد اجتماعی» را نوشت تا راهروهایی بین دولت و جامعه ایجاد کند. همینطور توجه داشته باشیم که خروج انگلستان از اتحادیه اروپا با این تقسیم بندی بسیار نزدیک ۵۱.۹ درصد موافق و ۴۸.۱ درصد مخالف تحقق یافت.
آنچه باعث رنگ عوض کردن، فرصت طلبی و چندشخصیتی شدن افراد میشود، فقدان فضای مشترک فکری برای اثرگذاریهای متقابل میان جامعه و دولت برای اهداف کلان است. یا اینکه حداقل دیالوگی میان دولت و جامعه برای دستیابی به قرارداد اجتماعی وجود داشته باشد. این همان تئوری برای زندگی کردن است: تعدد راهروها میان دولت و جامعه؛ توجه دولت به خواستههای جامعه، دوطرفه کردن فِلشها میان دولت و جامعه. سینوسی بودن عملکرد نهاد دولت در تاریخ ایران به موجب همین یک طرفه بودن فِلش از دولت به جامعه است. منحنی سالم آن است که با یک شیب ملایم رو به بالا باشد و نه آنکه مرتب در فراز و نشیب و حالت سینوسی داشته باشد.
نه پول درآوردن منفی است و نه پست و مقام مذموم است. بلکه روش دستیابی به آنها اهمیت دارد. چرا رانت قاعده میشود؟ چون روشهای سالم و غیر دولتی برای ثروتمند شدن، مشهور شدن و اعتبار پیدا کردن محدود است. زمانی سالمسازی تحقق میپذیرد که دو دایرۀ دولت و جامعه در مدار و دایرهای بزرگتر به عنوان قواعد و قرارداد اجتماعی قرار گیرند و هریک وظایف خود را انجام دهند. طراحی و تنظیم، مکتوب کردن و رعایت کردن آن قواعد کار سهلی نیست. تا آن قواعد تنظیم نشوند و از تجربۀ بشری برای تنظیم آنها بهره برداری نشود، تئوری زندگی ما برمحور ناکارآمدی و اتلاف زمان و انرژی خواهد چرخید. تئوری رشد جامعه و تئوری رشد دولت در سایۀ قرارداد اجتماعی است.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|