iran-emrooz.net | Tue, 25.04.2006, 21:23
هوادارن صلح چه میگويند و چه میخواهند بكنند
مزدك ليماكشی
سهشنبه ٥ ارديبهشت ١٣٨٥
در اين نوشتار به "علل جنگ و جنگ آفرينان"، "چگونگی نگاه به سازمان ملل متحد، "هواداران صلح و رابطه صلح ، حقوق بشر و دمكراسی" ، "انرژی هستهای ، سلاحهای هستهای و مواضع هواداران صلح"، "دخالت نظامی خارجی و موضع هواداران صلح" ، "رابطه ايران و آمريكا"، "هواداران صلح و مشكل تروريسم"، "نقش منفی رژيم جمهوری اسلامی در امر صلح در ايران و منطقه" ........ و "سازمان يابی و سازمان دهی برای امر صلح" پرداخته خواهد شد. "سايت صلح" از همه فعالين صلح در خواست میكند كه با طرح نظرات خود راه را برای همكاری بيشتر هوداران ايرانی صلح هموار سازند.
نوشته حاضر حاصل تجربه پنج سال كار هفتگی منظم راديويی(برنامه راديويی صلح ) در زمينه صلح و بيش از دو سال نيم كار روزمره با سايت اينترنتی صلح (http://www.solh.nu) و همچنينن نتيجه مطالعات برای تدريس در امر صلح و حل اختلافات میباشد. هدف من در اين نوشته اين است كه در شرايط خطير كنونی كشورمان نيروهای هوادار صلح بتوانند با يك پلاتفرم مستقل پا به ميدان گذاشته و با ايجاد سازمانهای مستقل هواداران صلح در جلوگيری از جنگ و ساختن جامعهای كه بتواند صلحی پايدار را برای مردم ميهن مان فراهم سازد بكوشند. لازم میدانم كه بگويم كه اولين نوشته در اين زمينه در٢٠-١١-٢٠٠٢ به قلم راقم اين سطور در روزنامه اينترنتی "ايران امروز" آمده بود.
علل جنگ ، جنگ آفرينان
اين يك امر طبيعی است كه شركتهای بزرگ اسلحه سازی به خاطر كسب منافع بيشتر و هم چنين قدرتهای بزرگ توسعه طلب در دامن زدن به جنگ در مناطق مختلف جهان ذينفعاند. اما منشاء ديگر اغلب جنگها فقر، بی عدالتی و ديكتاتوری است. جهان ما واقعا نا عادلانه است برخی كشورها پيشرفته و غنی و برخی ديگر فقير و ديكتاتور زدهاند. همچنين منبع ديگری برای جنگها پس زمينههای استعماری، تاريخی، فرهنگی، ايدئولژيك، ناسيوناليستی و مذهبی است. بطور مثال اينكه فقط، يك هدف برای ملت، برای مذهب و تمام بشريت وجود دارد چه بسا مصائب بزرگ و جبران ناپذيری را برای بشريت فراهم آورده است ‹جنگ صليبی، جنايات آلمان هيتلری، اعمال ضد انسانی استالين، ادامه جنگ خانمانسوز ايران و عراق با توجيه صدور اسلام، اشغال و كشتار فلسطينيان، جنگ ويتنام و جنگ هند و باكستان و آخرين نمونه آن جنگ اشغالگرانه عراق از آن جملهاند. در رابطه با پس زمينههای استعماری «جك استرا» وزيرخارجه بريتانيا در گفت و گويی با مجله بريتانيايی نيواستيتسمن میگويد كه بسياری از مسائلی كه جهان امروز با آن دست به گريبان است همچون نزاع اعراب و اسرائيل و بحران كشمير پيامد استعمارگری بريتانيا در گذشته است.
در جهان تك قطبی كنونی و پس از ١١ سپتامبر ٢٠٠١ ايالات متحده آمريكا با رهبری دستگاه اداری بوش با در پيش گرفتن سياست جنگهای پيش گيرانه نوع جديدی از سياست توسعه طلبانه و غلدرمنشانه را در پيش گرفته كه با طرح تهديد هستهای ديگر كشورها ابعاد خطرناكی به خود گرفته است. با اين سياست كه قوانين بين المللی را به راحتی زير پا میگذارد و جهان را با هرج ومرج مواجه میسازد بايد مقابله نمود. سازمان ملل تنها نهاد بين المللی دارای حق استفاده از زور در صورت نياز میباشد و نه هيچ قدرت ديگری در جهان.
هواداران صلح و سازمان ملل متحد
بامسائل و مشكلات جهان بايد با يك ديد جهانی و منطبق با قوانين و حقوق شناخته شده بين المللی بر خورد كرد. سازمان ملل حاصل و دست آورد بشری است كه بس از جنگ جهانی دوم تشكيل شد وظيفه اين سازمان فراهم آوردن صلح در جهان بوده و میباشد.هر چند بنج كشور جهان دارای حق وتو كه ٨٥% فروش سلاح در جهان را در انحصار خود دارند مشكلی برای اين سازمان شده اند، با اين حال، بود اين سازمان بهتر از نبود آن است. رفرم در اين سازمان راه نجات آن نيز هست، ما ضمن حمايت از سازمان ملل متحد بايد از آن انتقاد نيز بكنيم زيرا دستگاه ادرای بوش و ديگر اعضای دارای حق وتو میكوشند كه سازمان ملل در خدمت منافع ملی آنها قرار گيرد. آنها با بر خورد متناقص خود بطور مثال مسئله فلسطين و عراق عملا سازمان ملل را تضعيف میكنند. ما بايد تلاش كنيم كه سازمان ملل هم قوی تر و هم كمتر تحت تاثير قدرتهای بزرگ باشد. ما بايد تلاش كنيم كه سازمان ملل واقعا سازمان ملل باشد نه سازمان دول و آن هم تعدادی محدودی از دولتها.
سازمان ملل در مسئله فلسطين بدليل حمايت همه جانبه آمريكا از اسرائيل عملا به يك ناظر بی طرف تبديل شده است اين امر هم به اعتبار اين سازمان و هم به مردم فلسطين لطمه زده و میزند.گروهايی با توسل به اين مسئله عملا سازمان ملل را نفی و ان را در خدمت امبرياليستها میدانند.
از تضعيف سازمان ملل فقط كشورهای بزرگ بطور موقت سود میبرند اما آنها نيز در دراز مدت بازنده خواهند بود. كشورهای كوچك، سازمانها و انجمنهای ملی و فرامليتی با وجود سازمان ملل جائی دارند كه از آن طريق بتوانند خود را به جامعه جهانی معرفی نموده و از منافع ملی و مردمی خود دفاع نمايند.
هواداران صلح در بر خورد به مسايل ، قوانين بين المللی را مدح نظر خود قرار میدهند و صد البته انتقاد از برخی قوانين مصوب سازمان ملل و عمل كردهای آن را برای خود محفوظ داشته وبرای اصلاح آن میكوشند. سازمان ملل در نوع تحريمها بر عليه عراق دچار اشتباه شد اما در مخالفت خود با آغاز جنگ بر عليه عراق كار درستی كرد، هر چند به دليل ضعفهای ساختاری سازمان ملل نتوانست جلوی اين جنگ اشغال گرانه را بگيرد. يكی از ضعفهای سازمان ملل شايد اين باشد كه از خود قوای نظامی مستقلی ندارد تا بتواند در موقع لزوم دست به عمل بزند.
هواداران صلح و رابطه صلح ، حقوق بشر و دمكراسی
گاها اين تلقی از نيروهای صلح جو ارايه میشود كه گويا منظور ما صلح با رژيم جمهوری اسلامی است. اين مساله بيشتر پايه در عدم شناخت از جنبش صلح و يا به طور عام بدليل عدم وجود تشكلهای مستقل صلح در ايران دارد. بايد توضيحا گفت كه "رژيمهای ديكتاتوری و استبدادی يكی از مشكلات بخش بزرگی از مردم جهان بويژه مردم خاور ميانه هستند. متاسفانه در غرب و آمريكا اينگونه به مردم تفهيم كردهاند كه دو نوع متفاوت رژيمهای ديكتاتوری وجود دارند آنها كه با ما هستند و آنها كه با ما نيستند. آنها كه با ما هسند اگر پارلمان ندارند اگر زنان را سنگسار میكنند اگر گوشها و دستهای مردم بريده و چشمانشان از حدقه در آورده میشود بايد از ان چشم پوشيد ”چون عربستان“ اما اگر همين كارها توسط رژيم جمهوری اسلامی ايران انجام شد بايد آن را مذموم شمرده و محكوم نمود. اين سياست يك بام ودو هوا ساليانی است كه جريان دارد و ديكتاتورها از اين بازی كثيف كاملا آگاهی دارند و معاملات سود آور پشت برده توانسته فقط به طرفين معامله و به ضرر مردم خاورميانه تمام شود."
بزرگترين مشكل مردم در خاورميانه نه اقتصاد بلكه دمكراسی است. رژيمهای ديكتاتوری مخالف غرب تحت عنوان مبارزه با امپرياليسم و خطر خارجی با پول فروش نفت ارزان به همان باصطلاح امپرياليستها و خريد اسلحه قاچاق از آنها مردم را سركوب میكنند. رژيمهای ديكتاتوری هوادار غرب نيز با حمايت كامل از منافع غرب از جمله حمايت سياسی در عرصه سياستهای منطقهای و بين المللی به سركوب ملت خودی میبردازند.
اما از دهه ٩٠ به اين سو سازمان ملل نقش بيشتری در مسئله حقوق بشر ايفا مینمايد ما بايستی با تشكيل و تقويت انجمنهای مدافع حقوق بشر به اين پروسه بيشتر دامن بزنيم. سازمان ملل و كلا مردم جهان بايستی مدافع نيروهای دمكراتيك در كشورهای ديكتاتوری باشند زيرا قدرتهای بزرگ به خاطر منافعی كه دارند از رژمهای استبدادی حمايت میكنند.
اعلاميه جهانی حقوق بشر كه مصوبه سازمان ملل است و همه كشورها بای آن امضاء گذاشتهاند اكنون با آغاز كار دادگاه جنائی بين المللی ICC ضمانت اجرايی میيابد و به همين دليل هم هست كه حتی كشورهائی چون آمريكا كه فرياد دمكراسی خواهی شان گوش جهانيان را كر كرده خواهان به عقب افتادن كار عملی اين دادگاه شدهاند.
هواداران صلح و دمكراسی بايستی تلاش شان را برای تقويت اين دادگاه كه هم اكنون اغاز به كار كرده به كار گيرند. به طور مثال میتوان در رابطه با قتلهای زنجيرهای، كشتار زندانيان سيا سيی ايران توسط سران رژيم جمهوری اسلامی به اين دادگاه مراجع كرد.
همچنين بايستی از طريق مراجعه به افكار عمومی جهانيان از همه كشورها خواست كه بای قرارداد روم امضا گذاشته و از اين دادگاه در انجام وظايفش حمايت به عمل آورند. حتما بايد تاكيد كرد كه حقوق بشر حتی در رژيمهای دمكراسی نيز نقص میشود. همچنين لازم است كه ما به رژيم جمهوری اسلامی فشار آورده تا قرارداد رم را امضاء نموده و به اين دادگاه بپيوندد.
پی گيری مسائل مربوط به امور حقوق بشر در ايران
هواداران صلح در امور مربوط به حقوق بشر و استقرار دمكراسی فعال هستند زيرا بدون تامين حقوق بشر و بدون وجود دمكراسی صلح اجتمائی به خطر افتاده و جامعه میتواند دچار جنگهای داخلی يا خارجی گردد. در اين زمينه همكاری با جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران به رياست اقای لاهيجی، كانون دفاع از حقوق بشر در ايران به رياست خانم شيرين عبادی و ديگر انجمنها كه كار تخصصی شان دفاع از حقوق بشر است میتواند بهترين گزينه برای هواداران صلح باشد. هواداران صلح حامی تحولات دمكراتيك در ايران بوده و خواهان يك رژيم دمكراسی در ايران هستند. اما تفاوت انجمنهايی به مانند انجمن صلح و انجمن حقوق بشر با احزاب و سازمانهای سياسی در اين است كه اين انجمنها برای كسب قدرت سياسی مبارزه نمینمايند.
انرژی هستهای ، سلاحهای هستهای و مواضع هواداران صلح
بر اساس بند اول ماده چهار قرارداد NPT هيچ چيز دراين معاهده نبايد به نحوی تفسير شود كه بر حق جدايی ناپذير همه اعضای اين پيمان به توسعه تحقيقات توليدات و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلح آميز بدون تبعيض مطابق ساير مواد اين پيمان تاثير بگذارد و بر اساس بند دوم ماده ٤ همه اعضای اين پيمان متعهد میشوند يعنی( آمريكا انگليس فرانسه همه آنهايی كه اين تكنولژی را دارند) كه به كامل ترين وجه حق شركت در مبادله ابزار، مواد، اطلاعات علمی و فنی برای استفاده صلح آميز از انرژی هستهای بر خوردار باشند و چنين مبادلهای را تسهيل كنند.قرارداد الحاقی هم اين حق را به رسميت میشناسد(پروفسور سعيد محمودی استاد حقوق بين الملل از مقاله منتشره در سايت صلح)
مشكل ايران اين است كه رژيمی بر آن حاكم است كه يك سياست خارجی ايران بر باد ده را نزديك به سه دهه پيش برده كه هم منافع ملی مردم ايران و هم مصالح صلح را به خطر انداخته است. غرب ستيزی ، ضديت كور با ايالات متحده آمريكا و اسراييل سران رژيم از يك طرف و مواضع غير قانونی غرب مبنی بر بی حقوقی كشورهای جهان سوم در استفاده از انرژی هستهای از طرف ديگر ما ايرانيان را در اتخاذ يك موضع گيری اصولی دچار دشواریهای بزرگی كرده است.
ايرانيان در بر خورد به اين مساله به دو گروه بزرگ ويك خرده گروه تقسيم میشوند.
١ـ جناحهايی از حكومت گران در ايران هم خواهان انرژی هستهای وهم بمب اتمی هستند و ازتحريم های شورای امنيت ابايی ندارند و میگويند كه شورای امنيت بام دنيا نيست.آنها بی توجه به اوضاع سياسی حاكم بر روابط بين المللی كه در آن يك بالانس ترس حاكم است و هر كشوری برای حفظ چهار چوبه اصلی يا مرزهای جغرافيايی خود و حفظ صلح برای مردم خود ناچار به همكاری با گروهی از كشورها است و میبايست ملاحظات سياست بين المللی را در نظر داشته باشد به مانند كبك سر زير برف برده وبرای دنيا دم میتكانند و برای مردم ميهن مان ايران خطر جنگی خانمانسوز.
٢ـ گروههايی كه مخالف ايران هستهای هستند و معتقدند كه ايران به اندازه كافی مشكلات دارد وبا رفتن پرونده ايران به شورای امنيت دست آمريكا برای حمله به ايران به مانند عراق باز میشود.ا اين گروههامعتقدند كه ايران برای اينكه بتواند از انرژی هستهای صلح آميز بر حوردار شود ابتدا بايد غنی سازی را لغو كند و بايد مناسبات خود را با غرب و آمريكا بهبود بخشد و در پی آن برای رسيدن به حق قانونی خود دراين زمينه تلاش نمايد.
٣ـ يك خرده گروه سومی هم هست كه همه تلاشش بر اين است كه شورای امنيت را وادار نمايد كه با اتخاذ موضعی در جهت تحريم ايران و در نهايت به جنگ با ايران بكشاند.
هواداران صلح و مشكل سلاحهای هستهای در جهان
طرح " پاكسازی تدريجی جهان از سلاحهای اتمی و كشتار جمعی در چهارچوب آژانس انرژی اتمی و كنوانسيونهای جهانی با جديت و سرعت بيشتری اجرا گردد .در اين راستا شايسته است تا با اجتناب از هر گونه تبعيض و يكجانبه گرايی نخست كشورهايی كه از سطح كمی و كيفی بالاتری در تسليحات اتمی برخوردار هستند ، خلع سلاح شوند. اينكه كشورهای بيشتری تلاش میورزند در خفا به سلاحهای اتمی تجهيز گردند نشان از آن دارد كه جهانيان بايد با توان بيشتری برای بر چپدن سلاحهای هستهای از كره خاكی ما پا به ميدان بگذارند و قبل از همه خاورميانه بايد به منطقه عاری از سلاحهای اتمی تبديل گردد.
دخالت نظامی خارجی و موضع هواداران صلح
در شرايطی كه بحران داخلی عراق هر روز شديدتر شده و قوای اشغال گر آمريكايی و انگليسی هر روز درمانده تر از روز پيش در امر صلح سازی هستند و در افغانستان با اندك تفاوتهايی وضع بحرانی ادامه دارد. امر صلح در كشور ما اهميت صد چندان پيدا میكند. اما عدم وجود جنگ بين كشور ما و ديگر كشورها به معنی وجود صلح برای مردم ما نيست. حكومت با سركوب مداوم آزادیها و نقص حقوق بشر صلح اجتماعی را به خطر انداخته وگروههای متفاوت اجتماعی را به مقابله جويی با يكديگر كشانده و گروههای افراطی ناسيوناليستی را تفويت نموده و ادامه اين روند نيروهای طرفدار راه حل نطامی برای حل مسايل كشوررا تقويت میكند.
اگر اوضاع وخيم تر شود بازنده آن نيروهای دمكراتيك كشور هستند. نيروهای هوادار دمكراسی در يك شرايط صلح آميز با توسعه امر حقوق بشر است كه امكان میيابند كه قدرت را بدست گيرند. صلح و حقوق بشر تفكيك ناپذيرند.
با توجه به شناخت ما از جهان معاصر و نقش و سياست قدرتهای بزرگ جهانی میتوانيم اين نتيجه گيری را نيز ارايه دهيم كه از موضع گيریهای مقامهای آمريكايی و اروپايی چنين استنباط میشود، كه قدرتهای غربی برآنند تا به هر بهايی كه شده مسئله ايران را رودرروی جامعه بينالملل قرار دهند و از تحقق برنامه پژوهش در دانش و تكنولوژی هستهای ايران جلوگيری كنند. در اين راستا، همه تمهيدات لازم را برای بردن پرونده ايران به شورای امنيت واحتمالاً به اجرا گذاشتن تحريمهای سنگين اقتصادی و حتی حمله نظامی واشغال بخشهايی از كشور برنامهريزی كردهاند. به روشنی میتوان دريافت كه حاصل استراتژی بحران آفرينی حاكمان جمهوری اسلامی، بويژه گروه قدرتطلب و تندروی تازه به قدرت رسيده، فقط نابودی سرمايههای ملی و كشاندن شدن كشور به آتش خواهد بود. در اين شرايط بايد هواداران صلح كار فكری و عملی گستردهای را سازمان دهند.
بزرگ ترين وظيفه نيروهای دمكراتيك در لحظه حاضر امر صلح و حقوق بشر است و بر ديگر استتراتژیها ارجحيت دارد.بايد بر محور اين دو خواسته متحد شد و با تمام قوا بايد رژيم را به عقب نشينی وادار كرد.
نيروهای هوادار صلح بايد نسبت به مواضع برخی گروهها كه در جلساتی كه توسط افراطی ترين و جنگ طلب ترين جناحهای حزب جمهوری خواه آمريكا كه پرچمدار فاجعه عراق بودهاند شركت میجويند بر خورد جدی انتقادی داشته باشند. تجربه عراق نشان میدهد كه جريان سازیها و ايجاد گروه بندیهای اين چنينی برای منافع خاص كشوری خاص و ايجاد جنگ میباشد. نمیتوان هم خود را هوادار صلح ، حقوق بشر و دمكراسی ناميد و هم با جنگ طلب ترين جريانات جهانی نزديك ترين و دوستانه ترين رابطهها را داشت. اين گروهها از اين طريق دست سران رژيم سركوب گر جمهوری اسلامی را برای سركوب آزادی خواهان با توجيه وابستگی به آمريكا باز گذاشته و بيشترين خدمت را به رژيم مینمايند. همكاری اين گروهها با جريانات جنگ طلب در آمريكا به امر اتحاد مردم ايران برای استقرار دمكراسی ضربه میزند.
بايد اذعان نمود كه يكی از دلايلی كه موجب تشويق حمله آمريكا به عراق بود و فاجعه كنونی عراق را آفريد گروههای سياسی نظامی عراقی بودند كه از سر نفرت به يك ديكتاتور به دستگاه اداری جنگ طلب بوش متوصل شدند. هر چند تعداد گروههای هوادار مداخله نظامی آمريكا بيشتر باشد، بوش و نو محافظه كاران جنگ طلب پيرامونش در تصميم شان برای آغاز يك جنگ جديد جری تر خواهند شد.
هواداران صلح هم حاكميت جنگ طلب و هم اپوزسيون طرفدار مداخله نظامی خارجی را به نقد میكشند. هواداران صلح با ادله كسانی كه میگويند برای مقابله با حمله نظامی خارجی بايد در كنار رژم ايستاد را غير قابل قبول میدانند.
برای جلوگيری از جنگ بايد فشارهای سياسی و حقوق بشری بر رژيم را افزايش داد و آن را به عقب نشينی وا داشت. امكانات ما برای تاثير گذاری بر رژيمی كه در حلقه محاصره جهانی است بيشتر از تاثير گذاری بر محافظه كاران آمريكايی است.
اپوزيسيون و مداخله نظامی
هواداران صلح میبايستی موضع همه گروهها اعم از جريانات حكومتی و اپوزيسيون را زير نظر بگيرند.در بر رسی مواضع گروهای اپوزسيون رژيم جمهوری اسلامی نسبت به امرجنگ و صلح در مجموع میتوان آنها را به سه كاتگوری تقسيم كرد
١ـ گروههايی كه خواهان حل و فصل مساله اتمی از طريق مذاكره ، گفتگو و كلاً راههای صلح آميز هستند و هم از رژيم و هم جامعه جهانی میخواهند كه درايت نشان دهند. اين گروهها خواهان بهبود روابط ايران با غرب و آمريكا هستند اما مخالف مداخله نظامی خارجی در امور ايران هستند. اين گروهها مساله حل بحران هستهای را به سرنگونی رژيم گره نمیزنند و معتقدند مساله هستهای بايد به گونهای صلح آميز حل شود و برای استقرار دمكراسی در كشور بايد نيروهای دمكراتيك جامع با در پيش گرفتن راه مسالمت آميز به قدرت برسند.
٢ـ گروهايی كه از اروپا و آمريكا میخواهند كه به مذاكرات خود با رژيم پايان دهند اين گروهها در باره مداخلات نظامی خارجی سكوت میكنند و از آمريكا میخواهند كه از آنها در مقابله با رژيم اسلامی حمايت به عمل آورد.
٣ـ گروهايی كه هيچ راه حلی پيشنهادی ندارند و هم خواهان مبارزه با امپرياليسم آمريكا و هم خواهان سر نگونی جمهوری اسلامی هستند.
تهديدات هستهای بوش
درپی بالا گرفتن بحران اتمی جمهوری اسلامی در مقياس بين المللی و انتشار گزارشهايی در برخی نشريات آمريكايی مبنی بر احتمال حمله نظامی آمريكا به مراكز حساس هستهای ايران با استفاده از اسلحه اتمی، سيزده تن از سرشناس ترين فيزيكدانان آمريكايی دست به نوشتن نامهای خطاب به جرج بوش رئيس جمهوری ايالات متحده زدند. طی نامه مذكور اين دانشمندان نسبت به زمزمههای اخير در اين مورد شديدا هشدار دادهاند.
اين چهرههای علمی سرشناس دربرگيرنده ٥ برنده جايزه نوبل، يك برنده مدال ملی علوم آمريكا و ٣ تن از روسای پيشين جامعه فيزيكدانان ايالات متحده هستند. افراد مذكور با، به گفته خود «بی مسئولانه خواندن گمانه زنیها در خصوص استفاده از اسلحه اتمی عليه ايران اين اقدام احتمالی را به بار آور عواقب فاجعه بار برای امنيت ايالات متحده و تمامی دنيا» دانستند.
پروفسور هرش میگويد: «ما اعضا و نمايندگان همان جامعه حرفهای هستيم كه اسلحه اتمی را پديد آورده است و از همين رو اين را قویأ در حيطه وظايف حرفهای خود میبينيم كه تمامی تلاش خود را برای جلوگيری از سوء استفاده از اين سلاح بكار گيريم.»
نامه اخير فيزيكدانان آمريكايی تاكيد دارد كه سلاح هسته ای، جنگ افزاری متفاوت با ساير سلاحهای موجود است و قدرت اسلحه اتمی امروزی ٢٠٠ هزار بار قوی تر از بمب اتمی است كه در جريان جنگ دوم جهانی در هيروشيمای ژاپن منفجر شد. اين درحاليست كه بمباران اتمی هيروشيما به خودی خود به مرگ بيش از ١٠٠ هزار نفر منجر شده بود.
با تاكيد بر اينكه اين تهديدات مخالف با قوانين جاری بين المللی سازمان ملل میباشد. من صد در صد بر اين باورم كه صد در صد ايرانيان مخالف چنين حمله وحشيانه و ضد بشری هستند ولذا ضرورت دارد كه حتی آن گروههايی كه خود را متحد آقای بوش میدانند در اين باره موضع خود را اعلام بدارند تا متهم به موافقت با چنين امر ضد بشری نشوند.
رابطه ايران و آمريكا
عدم رابطه ايران و آمريكا يكی از بزركترين مشكلات سياست خارجی كشور ما از زمان روی كار آمدن رژيم جمهوری اسلامی بوده است. اگر رژيم شاه كت بسته سياست خارجی اش در خدمت آمريكا و غرب بوده و حتی بدستورآمريكا سربازان ايرانی را برای جنگ به عمان میفرستاده، رژيم جمهوری اسلامی ساز مبارزه با شيطان بزرگ را كوك كرد. اگر رژيم شاه بزرگترين متحد اسراييل در منطقه خاورميانه بود، رژيم جمهوری اسلامی خواهان نابودی اسراييل است. افراط و تفريت میتواند كشور ما را از امكانات ملی برا ی دفاع از خود بكاهد. اگر رژيم شاه با اشتباهاتش سرنكون شد رژيم جمهوری اسلامی با تباهی داخلی ودشمن تراشی خارجی كشور را با خطر تجزيه و نابودی مواجه ساخته است.
مذاكرات با آمريكا میتواند به نفع صلح برای مردم ما باشد اما به هيچ وجه به مصلحت منافع ملی ما نيست كه مذاكرات به طور مخفی و غير علنی انجام شود. مذاكرات با آمريكا و بر قراری روابط ايران با اين كشور ضروری و در راستای منافع ملی مردم ايران بايد ارزيابی گردد.
هواداران صلح و مشكل تروريسم
تروريزم پديدهای مذموم است كه همه به آن اذعان دارند اما در تعريف و چگونگی بر خورد با اين پديده است كه اختلاف نظر وجود دارد. به نظر من تروريزم از هر نوع آن اعم از دولتی و گروههای خود سر امری مذموم است و بايستی با آن بر خورد كرد اين گونه اعمال جز زيان هيچ نفعی برای مردم ندارد.
اما مبارزه با تروريسم بدون حل ريشهها وعلل آن نا ممكن است. بطور مثال حقوق مردم فلسطين را بر طبق قطعنامههای مصوب سازمان ملل و قرداد صلح اسلو تامين كنيد تا امكان برای ريشه كنی تروريسم در آن منطقه فراهم شود در غير اين صورت كارتان آب برهاون كوبيدن و درد و رنج برای مردم فراهم آوردن است. بايد از خود برسيد چرا نروژیها، كانادائیها، سوئسيیها و.... تروريست نمیشوند.
فدريكو مايور رئيس سابق يونسكو میگويد ما بايد بدانيم در دنيايی كه نا برابریها در آن فرياد میزند بروز وقايعی نظير ١١ سپتامبر نبايد ما را به تعجب وا دارد. من به شما دو رقم میدهم روز ١١ سپتامبر ٢٠٠١ در گزارش سازمان كشاورزی و خواروبار ملل متحد ديديم كه روزانه ٣٠ هزار نفر از گرسنگی جان میسپارند، رقم ديگر اينكه طبق گزارشهای موسسات تحقيقاتی ١٧% از ساكنين كره ارض از ٨٧% منابع طبيعی و دست آوردهای علمی و فنی بشر بهره مند هستند. اينها مسائل اصلی انسان در زمان حاضر است كه راه حل اين مسائل جز از طريق سازمانهای بين المللی عملی نيست، به همين جهت امروز هم در مقابل خطراتی كه به قول آقای بوش دنيا را تهديد میكند اكثريت جامعه بشری میگويند، هرگونه رسيدگی به اين خطر و مقابله با آن فقط از طريق سازمان ملل قابل قبول جهانيان است ”به نقل از فدريكو مايوربر گرفته از روزنت گويا“.
با ترورهايی كه در ماههای اخير در جنوب و شمال شرقی ايران صورت میگيرد بايد با دقت و وسواس زيادی بر خورد كرد. گروههای تروريستی مزبور با امكاناتی كه از خارج دريافت میدارند دست به چنين عملياتی میزنند و مردم وسربازان را به قتل میرسانند.اين اعمال تروريستی را بايد محكوم نمود. چنين گروههايی در گذشته در زمان حضور نظاميان شوروی از طريق افغانستان در اذای دريافت پول در ايران بمب گذاری میكردند. اين دسته جات هيچ هدف سياسی و عقيدتی نداشتند.
نقش منفی رژيم جمهوری اسلامی در امر صلح در ايران و منطقه
جنگ ايران و عراق میتوانست همان فردای فتح خرم شهر بايان گيرد اما بی خردی سران رژيم باعث شد كه اين جنگ ايران بر باد ده هشت سال ادامه يابد. رژيم جمهوری اسلامی كه با شعار فتح قدس پس از فتح بغداد تمام دنيا را بر عليه ايران بسيج كرده بود، پس از شكست در اين جنگ و نوشيدن جام زهر درسهای لازم را از اين شكست نگرفت. اين بار برای توجيه بی بايه بودن سياستهايش تلاش نمود با حمايت از انواع گروههای افراطی و تروريستی در عرصع جهانی موقعيت خود را بعنوان قدرت برتر اسلامی در جهان حفظ كند، همچنان كه در عرصه داخلی با ترور حاكميت خود را حفظ میكرد. اكنون نيز رژيم با دامن زدن به بحران هستهای جهان را بر عليه ايران بسيج كرده است. اروپا و آمريكا را كه بر سر عراق عملا به دو جبهه تبديل شده بودند دو باره متحد كرد. سران افراطی رژيم به جای اينكه صلح و آرامش را برای مردم فراهم نمايند زمينه را برای مداخله خارجی فراهم میسازند. برای زيستن در صلح بايستی سياست خارجی رژيم جمهوری اسلامی بطور كل دگرگون گردد و به حمايت از دسته جات افراطی اسلامی در سراسر جهان بايان داده شود ومناسبات با غرب و خصوصا آمريكا بهبود يابد.
نقش نيروهای مردمی و سياسی در امر صلح
نيروهای سياسی و مردمی ايران در برنامههای خود میتوانند به امر صلح توجه بيشتری نموده و در عرصه مبارزه سياسی و اجتمائی راه حلهای سياسی و مسالمت آميز را بر راههای مسلحانه ترجيح داده و در رابطه با گروههای سياسی رقيب راه ديالوگ و گفتگو را بر برخوردهای تخريبی ترجيح دهند.همچنين نيروهای سياسی میبايستی اعمال رژيم و دسته جاتی را كه موجب به خطر افتادن صلح در منطه ما و جهان میشود زير نظر داشته و همواره با آن بر خورد نمايند.در رابطه با مسائل ملی و قومی در ايران بايد مراقب بود كه گروههای افراطی به در گيریهای قومی دامن نزنند. همچنين همه ما وظيفه داريم كه با تلاش بيگير خود مانع از آن شويم كه درگيریهای عراق به ايران كشيده شود.
عراق
اشغال عراق همچنان كه از طرف هواداران صلح و طرفداران واقعی دمكراسی پيش بينی میشد به نفع نيروهای افراطی اسلامی در خاورميانه وتمامی جهان و به ضرر نيروهای هوادار دمكراسی در همه كشورهای اسلامی تبديل شد.در حال حاضر اگر انتخابات آزاد در هر كشور خاورميانه به جز ايران صورت گيرد اين نيروها ی اسلامی هستند كه به احتمال زياد برنده خواهند بود. نمونه فلسطين شايد بهترين مثال در اين زمينه باشد. ما بايد خواهان پايان دادن به اشغال عراق و خروج زمان بندی شده نيروهای اشغالگر از عراق باشيم. سازمان ملل بايد نقش اصلی را در تحولات صلح آميز عراق ايفا نمايد و به گمان من با پايان گرفتن اشغال اين امكان فراهم میشود كه از شدت حملات تروريستی كا سته شود.
اسرائيل، فلسطين
معضل فلسطيين اسرائيل يك مسئله صرفا منطقهای نيست، جامعه جهانی و بويژه مردم فلسطين و ديگر ملل در منطقه خاور ميانه ذينفع در بر قراری يك صلح بايدار هستند.
هوادران صلح در اين رابطه تاكيد بر همه آن قطعنامههائی ” ٢٤٢ ، ٣٣٨ ، ١٩٤ ، ١٣٩٧ ، ١٤٠٢ ، ١٤٠٣ “دارند كه در ادوار مختلف در شورای امنيت به تصويب رسيده است اما بدليل لجاجت اسرائيلیها و حق وتوی آمريكائیها بی نتيجه مانده است. هواداران صلح همان خواستهائی را بی میگيرند كه هوادران اسرائيلی و فلسطينی صلح در اسرائيل مدح نظر دارند. سازمان صلح اكنون سازمان اصلی هواداران صلح در اسرائيل طرح صلحی ارائه داده است كه در آن، از ايجاد يك دولت مستقل فلسطين در كرانه غربی رود اردن كه بخش شرقی بيت المقدس پايتخت آن باشد حمايت به عمل آمده است آنها همچننين ضمن تاكيد بر قطعنامههای سازمان ملل خواهان بر چيده شدن شهركهای يهودی نشين از اراضی فلسطينی میباشند.
تلاش رژيم برای سو استفاده از مشكل فلسطين و موضع احمدی نژاد مبنی بر نابودی اسراييل با قوانين سازمان ملل مغايرت دارد و هم تشنج آفرين است. رژيم موظف است كه در چهارچوب مصوبات سازمان ملل به حل مساله فلسطين كمك نمايد.
سازمان يابی و سازمان دهی برای امر صلح
اكنون هزاران انجمن و تشكل در زمينه حقوق بشر، محيط زيست ، دفاع از حقوق زنان، اقليتهای ملی و مذهبی، ورزشی، فرهنگی ، هنری و......... وجود دارد كه همگی خود را هوادار صلح و حقوق بشر میدانند و همچنينن هزاران سايت و وب لاگهای ايترنتی وجود دارند كه برای صلح و حقوق بشر و ديگر آرزوهای انسانی تلاش میورزند. اما در عوض تعداد انجمنها و سايتهايی كه صرفا به امر صلح بپردازند حتی به عدد٢ هم نمیرسد. پس چه بايد كرد.
پيشنهاد اول
يك پيشنهاد اين میتواند اين باشد كه دفتری زير نظر و مسوليت چند تن از شخصيتهای شناخته شده در سطح ملی ايجاد شود و همه تشكلها موجود خود را همبسته با اين دفتر كنند و كارزاری بين المللی را برای نه گفتن به جنگ وصلح سازمان دهند. اين افراد در ايران میتوانند از جمله كسانی چون خانم شيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل ، آقای امير انتطام ، آقای ناصر زرافشان ، آقای اكبر گنجی و آقای منتظری باشند و ..... باشند. نكته قوت اين پيشنهاد در اين است كه اين شخصيتها هم در عرصه ملی و هم در عرصه بين المللی شناخته شدهاند و اغلب طيفهای فكری جامعه را در بر میگيرند و اما نقطه ضعف پيشنهاد در آن است كه اين افراد حاضر به جمع شدن برای ايجاد چنين دفتری نباشند.
پيشنهاد دوم
پيشنهاد دوم میتواند اين باشد كه شبكههايی از طريق همكاری انجمنهای موجود در هر شهری با نام "به جنگ نه میگوييم "ايجاد شود. و اين شبكهها از طريق اينترنت با هم در تماس قرار گيرند و در سطح ايران و جهان دست به فعاليتهای مشترك برای سازمان دهی اعتراضات بر عليه آغاز هر نوع جنگی بزنند.
پيشنهاد سوم
تعدادی از روزنامهها و روزنتها میتوانند پيش قدم شده و با همكاری يكديگر برای جلوگيری از جنگ دست به عمل بزنند.
مهمترين مساله در امر سازمان دهی صلح ، مستقل بودن جنبش صلح از حكومت و احزاب سياسی میباشد. گروههای سياسی میتوانند با جنبش صلح اعلام همبستگی كنند اما وابستگی جنش صلح به احزاب و حكومت آن را از وسيع شدن، مردمی شدن و طرح شعارهای مستقل و واقعی برای امر صلح باز میدارد.
همه مقالات و گفتگوهای نام برده شده در اين نوشته از سايت صلح بر گرفته شده است.
مزدك ليماكشی
٢٥٠٢٢٠٠٦
٠٥٠٢١٣٨٥