سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
یکی از معنادارترین جلوههای فروپاشی و گندیدگی درونی نظام جمهوری اسلامی شکاف پرنشدنی میان مقامات گوناگون حکومتی و دینی با فرزندانشان است. روزی نیست که تصاویر و کلیپهای شوک آوری در باره زندگی تجملی، ریختوپاشها، مدلهای اتوموبیل و آرایش، طرز لباس و مو و خوشگذرانیهای افسانهای فرزندان مقامات حکومتی از اصلاحطلب تا محافظهکار، از فرزندان آیتاللهها تا فرماندارها و منصبداران حکومتی در شبکههای اجتماعی پخش نشود. در این کلیپها پسران در داخل و خارج از کشور، فخرفروشی و نیز دهنکجی در برابر ارزشهای اسلامی پدران نوکیسه و یکشبه کاخ نشین شدهشان را بیپرده به رخ میکشند.
این «ژنهای خوب» از یک سو بر خشم خاموش نسل جوان ایران امروز نفت میپاشند و از سوی دیگر بیزاری از بوی گندیدگی، ریاکاری، فساد نهادینه شده و هرج و مرج درونی نظام اسلامی را هر روزه در افکار عمومی باز تولید میکنند.
اما این تصاویر را اگر در کنار آمار هفت برابر شدن مهاجرت تحصیلکردگان به خارج و نتایج قبولشدگان کنکور سراسری امسال که ۹۶ درصد آنها متعلق به دانش آموزان مدارس خصوصی و انتفاعیاند، بگذاریم، به درنگهای مهمی میرسیم:
نظام سیاسی ۴۰ سالهای که شالودهاش بر ارزش تبعیضگرایانه «خودی» و «غیرخودی» استوار بود، چهره واقعی خود را در شکلگیری کامل یک گروه کوچک «الف» و یک اکثریت زخمحورده «ب» در سراسر حیات کشور به تماشا گذاشته است. این شکاف ژرف که سراسر زندگی آموزشی، اجتماعی، طبقاتی کشور را فراگرفته است، هر روز در نزد افکار عمومی رژه میرود و همه ارکان نظام سیاسی حاکم را بیاعتبار میکند. این به معنای گامگذاری پرشتاب و بیبازگشت رژیم اسلامی به سراشیب پرشتاب فروپاشی نه فقط سیاسی بلکه معنوی و اخلاقی است.
فرزندان مقامات حکومتی که بیش از هرکس بر ریاکاری، بیباوری و طبل توخالی شعارهای پدرانشان آگاهی یافتهاند، به بیباورترین نسل تاریخ ایران به حکومت اسلامی تبدیل شدهاند. شکاف پدران و فرزندان در نظام اسلامی، نمادی از شکاف پر نشدنی میان اکثریت خاموش اما عمیقا معترض و بیاعتماد جامعه و یک اقلیت فاسد و زورگوی حکومتی است.
نتیجهگیری مهمتر دیگر اینکه ارزشهای ایدئولوژیک حکومت اسلامی و چهرههای اصلی دینی و حکومتی در میان فرزندانشان و نیز در افکار عمومی کشور به یک به ضدارزش و مضحکه توخالی و پوک تبدیل شدهاند.
و سرانجام اینکه وقتی چهره «دزد» اصلی نمایش در نظر تماشاگران خاموش از پرده بیرون افتاده است، دیگر هیچ شگردی کارساز نیست. صحنه را دیگر نمیتوان با بازی انتخابات و عوامفریبی و رایهای ۲۰ میلیونی چهار باره و بینتیجه، به عقب کشید. همگان تنها منتظر لحظهی «حقیقت» یعنی پایان داستان و مجازات دزدان و ریاکاران از پرده بیرون افتادهاند.
به عبارت دیگر همه «پدران» در تنهایی درون خود میدانند که هر گشایش و عقبنشینی با سرعتی مهیب چنان دهانی میگشاید که آنها را به کام خود خواهد کشید. این نظام موریانهخورده راه چندانی برای نقشه راه و استراتژی سیاسی اصلاح از درون باز نگذاشته است. بیت رهبری با رفتار و اندیشههای واپسگرایانه و کنترلناشدنی از درون خود را پوسانده و بدتر از آن دیگر شریانهای دولتی و اندام وابسته به خود را نیز عفونی کرده است.
اما پرسشی که ذهن تماشاگران را در سکوت تسخیر کرده است، لحظه و نحوه مجازات و فروپاشی آن است. این پرسشی است که تماشاگران را به چند پارهگی میکشاند. شاید همه باریکبینی و فکر و گفتار تماشاگران باید به لحظه پایان کار سید علی خامنهای که چندان دور نیست، تمرکز یابد. لحظهی «حقیقت» در آنجاست. اما فقط نباید گذاشت که صحنه پایانی نمایش یا لحظهی «حقیقت» در برابر گزند آشوب، انتقام و هرج و مرج رها شود.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|