سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ - Tuesday 3 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 21.04.2006, 6:31

آقای بوش، شما نمی‌توانید هم مسیح باشید هم اسکندر


محمد ارسی - شیکاگو

.(JavaScript must be enabled to view this email address)
جمعه ١ ارديبهشت ١٣٨٥


آقای رییس جمهوری، از آنچه که در مطبوعات آمریکایی نوشته می‌شود، چنین برمی‌آید که شما و یارانتان، تصمیم خود را برای حمله‌ی نظامی به ایران گرفته‌اید زیرا جنگ روانی ویرانگری که همیشه مقدمه‌ی این گونه جنگ و تهاجم‌هاست، عملا آغاز شده و شرایط ذهنی برای به خاک و خون کشاندن ایران، دقیقه به دقیقه با یاری رسانه‌های گروهی آمریکایی فراهم می‌شود.

هم اکنون، فضای ضدایرانی چنان در حال گسترش است که به امثال من نیز که در جستجوی آزادی و در ادامه‌ی پیکار برای دمکراسی و کرامت انسانی به کشور شما پناه آورده‌اند، بسیاری از آمریکایی‌ها به دیده‌ی شک و تردید می‌نگرند، نگرانند مبادا عامل حکومت ایران، حامل سلاح کشتار جمعی و یا مروج افکار تروریستی و ضدآمریکایی باشند.

نتایج مترتب برچنین جنگ روانی و ترور فکری، بی‌هیچ شک و تردیدی، جز آتش‌افروزی، جز غلبه‌ی منطق جنگ بر منطق صلح چیز دیگری نخواهد بود. یعنی با نوع سیاست و تبلیغاتی که در کارزار علیه جمهوری اسلامی ایران به پیش می‌برید، جنگ تمام عیار با ایران عملا اجتناب ناپذیر گشته، اگر همینطور ادامه یابد، در آینده‌یی نه چندان دور شاهد غرش بمب افکن‌های ارتش آمریکا در آسمان شهرهای ایران خواهیم بود.

آقای رییس جمهوری، کدام حکومت است که می‌خواهد، یک کشور عضو سازمان ملل را با جنگ از نقشه دنیا حذف کند؟ آمریکاست یا فقهای حاکم بر ایران؟

آقای رییس جمهوری، تاریخ آینده را جایی ننوشته‌اند، هیچ بنی‌آدمی نیز از آینده، خبر موثقی ندارد. ولی مجموعه‌ی تجربیات کسب شده در خاورمیانه، نشان می‌دهد که با هر انگیزه و اعتقادی حمله به ایران کنونی صورت بگیرد، هیچ برنده‌ی خوشبخت و آبرومندی از آن حمله و آتش‌افروزی آتی سر بیرون نخواهد آورد.

زیرا، حمله آمریکا به ایران یا محدود به بمباران مراکز اتمی و نظامی خواهد بود یا همان سناریوی عراق را در ایران اجرا خواهید کرد.

اگر مورد اول باشد، شکی نداشته باشید که آن تهاجم نظامی چند تا مرکز تولید انرژی هسته‌یی را از بین می‌برد اما آن جنگ و درگیریِ محدود، مائده‌یی آسمانی، هدیه‌یی بهشتی برای جناح‌های افراطی حاکم بر ایران خواهد بود که با مظلوم‌نمایی و میهن دوستی قلابی، با بسیج توده‌ی مردم ایران، پایه‌های حکومت و مشروعیت گروهی خود را چنان محکم و استوار کنند که جایی برای یک لحظه نفس کشیدن آزاد دیگر باقی نماند. این حقیقتی است که افراطی‌های حاکم در جمهوری اسلامی ایران از آغاز تا امروز برای توجیهِ سرکوبگری‌ها، برای به انحصار درآوردن قدرت و ثروت جامعه، برای بیرون کردن قهرآمیر رقبای سیاسی و دینی خود از میدان رقابت و مقاومت سیاسی، در جستجوی درگیری‌های نظامی محدود با آمریکا بوده‌اند تا با شهیدنمایی و هیابانگ تبلیغاتی، علت وجودی جمع خود را به عنوان حافظان سازش ناپذیر ایران و اسلام توجیه کنند.

هم امروز نیز رجزخوانی‌ها و حماسه سرایی‌های ضداسراییلی رییس جمهوری فعلی، محمود احمدی‌نژاد در ارتباط با همین هدف است تا نظامی را که از حرکت دموکراتیک و مسالمت‌آمیز دهه‌ی اخیر مردم ایران، به شدت آسیب دیده، ترمیم و بازسازی کنند.

و اگر مورد دوم یعنی جنگی تمام عیار برای تصفیه حساب نهایی با جمهوری اسلامی ایران دربگیرد، که ظاهرا همین دومی قصد و غرض شماست، در این‌صورت، همه چیز را از دست رفته باید تلقی کرد. زیرا ابعاد فاجعه هول‌آوری را که بر هفتاد میلیون ایرانی، چنگ مرگ خواهد افکند نمی‌توان تصور کرد. خاورمیانه‌ی مجروحی را که خونین‌تر و زخمی‌تر به خود خواهد پیچید، نمی‌توان به خیال آورد.

"جنگی که طرف پیروز نخواهد داشت"

اما مسلم است که، در این حمله سراسری به ایران، طرف پیروزمندی وجود نخواهد داشت آمریکا تاریخ رفتن به ایران را خود معین می‌کند اما روز بازگشت در اختیار آمریکا نخواهد بود.

زیرا برای هر فردی با اندکی آگاهی از اوضاع ایران و آن منطقه‌ی پرآشوب جهان، پرواضح است که فرآمد تهاجم نظامی کشور شما به ایرانِ جمهوری اسلامی، نه دمکراسی و آزادی و آرامش، بل، آشوب و ترور و فتنه و فساد سراسری خواهد بود.

اگر چنان جنگی دربگیرد، یقین است که، ایرانِ استبداد و جنگ زده، در باتلاق ستیزه‌جویی‌های قومی و مذهبی، در چاه جدال‌های مافیایی- فرقه‌یی، چنان تجزیه و غرق خواهد شد که روی دست هر مهاجمِ اشغالگری باقی خواهد ماند.

آقای رییس جمهوری، احتمالا کشور باستانی ایران، ایرانی که در زایش و گسترش مدنیت و معنویت سهمی به سزا داشته در دوزخ جنگی که دارید تهیه می‌بینید، از نقشه‌ی جغرافیا نیز حذف شود، اما "برما نماند بر شما نیز نخواهد ماند" آمریکایی که نقطه‌ی امید آزادی‌خواهان عالم است از معرکه‌ی ایران مظلوم جان سالمی به در نخواهد برد...

شما چون آن فاتح مقدونی شاید به هدف‌های نظامی‌تان در ایران ویران شده دست یابید اما به اهداف مسیحایی و جهانی مورد ادعایتان چطور؟ به هدف‌های دموکراتیک و آزادی خواهانه یی که بنیانگذاران آمریکا بر آنها پای می‌فشردند چطور؟

آقای رییس جمهوری شما هم مسیح و هم الکساندر نمی‌توانید باشید. باشیوه‌ی اسکندر مقدونی راه مسیح ناصری را نمی‌توان پیمود...

آقای رییس جمهوری، همانگونه که دیکتاتوری و بی‌عدالتی و جنگ بر بی‌حقیقتی و مفاسد اخلاقی تکیه دارند، آزادی و عدالت و صلح نیز ریشه در حقیقت و مکارم اخلاقی دارند.

بن‌مایه‌ی دمکراسی و عدالت و صلح، حقیقت و اخلاق است. با دروغ و توطئه می‌توان دیکتاتوری و یا جامعه‌یی دربند و بسته ساخت اما دمکراسی و آزادی نمی‌توان بنا کرد...

آیا پیام بنیانگذاران آمریکا، جوهره‌ی انسانی قانون اساسی ایالات متحده غیر ازین است؟

خود شما خوب می‌دانید که "جرایمی" چون نقض حقوق بشر، حمایت از تروریزم بین‌الملل، ساخت سلاح‌های کشتارجمعی و در نهایتِ امر تهدید امنیت آمریکا و یا توطئه برای نابودی دولت اسراییل، که همه را به جمهوری اسلامی ایران نسبت می‌دهید، اساسا بهانه‌یی برای افروختن آتش جنگ است تا از کشوری که علیه حکومت وابسته به آمریکا انقلاب کرده، انتقام بگیرید، جمهوری اسلامی را با ضربات نظامی تضعیف و به اطاعت درآورید و اگر فرمان نبرند، ایران را درهم بکوبید تا برای دول نافرمان عالم درسی باشد، و، هژمونی بی‌چون و چرای آمریکا نیز در سطح جهانی خاصه در خاورمیانه‌ی نفتی، برقرار گردد.

به راستی اگر غیر ازین است، یعنی حقوق بشر و مسئله دیکتاتوری و یا سلاح‌های کشتارجمعی و تروریزم مشکل است، پس به پاکستان و مصر و عربستان چرا حمله نمی‌کنید؟ به برمه و ازبکستان و غیره چرا نمی‌روید؟

جالب است که پاکستانی را که بمب اتمی دارد، حکومت نظامی و دیکتاتور دارد، بدتر اینکه طالبان و گروه بن لادن را به دنیا آورده و یا میلیون‌ها بنیادگرای ضدآمریکایی و دشمن اسراییل را بیخ گوش ایران پرورده، تحت حمایت خود گرفته اید، آن وقت برای ایرانی که ١٠ سال دیگر شاید بمب اتمی درست کند خط و نشان می‌کشید، اخطار می‌دهید که آماده خوردن ضربات سنگین نظامی باشد.

گفت، به گفتارشان گوش کنید به کردارشان ایمان بیاورید.
حال کدام انسان منصفی با این همه واقعیاتی که پیشاروی است، می‌تواند شما را باور کند؟
کدام ایرانی آزادیخواه، کدام شخص دموکراتی در این فضای تهدید و جنگ و فشار، آسوده خاطر و بی اضطراب از آینده‌ی کشور خویش می‌تواند سر بربالین خواب بگذارد؟

آقای رییس جمهوری شما مهمترین شغل جهان را در اختیار دارید، هر انتخابی در ارتباط با ایران بکنید، سرنوشت دمکراسی و صلح و ترقی را در ایران و خاورمیانه، در سراسر دنیای اسلام معین کرده اید.

هر انتخابی در این مورد بکنید، سرنوشت امنیت جهانی را تعیین کرده‌اید.

نوع برخوردتان با ایران معین خواهد کرد که نام آمریکا مترادف با آزادی و کرامت انسانی باشد یا زور و تجاوزگری را تداعی کند.

تردیدی ندارم که تاریخ معاصر جهان، به پیش و پس از آن تصمیم تقسیم خواهد شد.

آقای رییس جمهوری، اگر حقیقتا عیسویِ دوباره تولد یافته “Born again” هستید، بگذارید در رگ‌های دستگاه اداری‌تان اندکی معنویت تزریق شود. بیایید کاری مسیح آسا بکنید. منطق صلح و گفتگو را برگزینید. با ایران صلح کنید. نه کوچه‌های "ایرانشهر" بل دل‌های مردم آزاده‌ی ایران را تصرف کنید.

به دمکرات‌ها و ملی‌ها، به ترقی خواهان و میهن دوستان ایرانی، به ملت بزرگ ایران صمیمانه یاری برسانید تا حقیقت و آزادی بر جهل و جنگ و دیکتاتوری چیره شود.

آقای رییس جمهوری، این خواست قلبی هر ایرانی دمکرات و استقلال‌خواهی است که به میهن خود ایران عشق می‌ورزد و از عمق وجودش به ارزش والای آمریکا آگاه است و ملت بزرگ آن را دوست و گرامی می‌دارد.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024