يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ - Sunday 22 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 14.10.2018, 6:31

پدرخوانده، جمال خاشقچی و واکنش‌ها به قتل او


کریم پورحمزاوی

جمال خاشقچی شاید در بین معترضین سعودی به عمد کم اثرترین آنها بود. مواضع او درباره برخورد با ایران و حمایت از گروه‌های جنگجو در سوریه و جنگ در یمن حتی تند تر از مواضع رسمی عربستان بود. او در رابطه با ریخت و پاش‌های بین المللی عربستان که سنخیت چندانی با نیازهای بومی این کشور ندارد هم نظر مخالفی نداشت.

خاشقچی از دایره نخبه‌های سیاسی و اقتصادی در عربستان می‌آمد و خود را حتی «معترض» هم نمی‌نامید. او در روزنامه آمریکایی واشنگتن پست مطلب می‌نوشت و در آن کشور اقامت داشت و شاید تنها اهمیت او این بود که زمانی در دستگاه امنیتی عربستان به عنوان یک مشاور بلند پایه مشغول به خدمت بود. اما چرا باید شخصی با این درجه اندکی از اهمیت به آن شکل به قتل برسد؟

خاشقچی مانند آن پرتقال فروشی بود که در صحنه‌ای از فیلم پدرخوانده توسط مافیای ایتالیایی نیویورک و در ملاء عام کتک خورد. ناوم چاومسکی از این پدیده به عنوان «تاثیر پدرخوانده» یاد کرده و معتقد است مستلزمات دستگاه سرکوب در برهه‌ای ایجاب می‌کند که شخصی به اهمیت یک پرتقال فروش را با هزینه‌ای بالا سرکوب کند. در اقتصاد سیاسی این پدیده اوراق معمولی ثبت ازدواج پرتقال فروش در کنسولگری عربستان در آمریکا ثبت نشده و از او می‌خواهند که برای ثبت این اوراق به کنسولگری عربستان در استانبول مراجعه کند.

ساعاتی قبل از ورود خاشقچی به کنسولگری دو هواپیمای کرایه شده از شرکتی خصوصی یک تیم قتل پانزده نفره به همراه یک پزشک قانونی را به استانبول منتقل می‌کند. این تیم در دو هتل نزدیک به کنسولگری عربستان اقامت گزیده و قبل از رسیدن خاشقچی در کنسولگری مستقر می‌شود. اتفاقا جمال خاشقچی با رد شدن از روبروی ماشین پارک شده قاتلان خود وارد کنسولگری شده و تنها فیلمی که لحظه ورود او را به آنجا نشان می‌دهد حاوی همین مساله است.

کشور میزبان، یعنی ترکیه، فیلم و تصاویر تیم پانزده نفره را از لحظه ورود تا خروج منتشر کرده و اضافه بر آن مدعی می‌شود که فایل صوتی دال بر شکنجه و قتل جمال خاشقچی را نیز در اختیار دارد. اما در این زمینه نه تنها موضعی رسمی اتخاذ نکرده بلکه در یک امر غیر متعارف دیگر پذیرای یک تیم «تحقیقاتی» عربستانی به ریاست یکی از امرای این کشور می‌شود.

واکنشها به قتل جمال خاشقچی
لیست کشورهایی که به «ناپدید شدن» آقای خاشقچی در کنسولگری عربستان واکنش رسانه‌ای و سیاسی نشان داد لیستی قابل تامل است. در صدر این لیست آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان به چشم می‌خورند. نقطه مشترک این لیست این است که این کشورها به ترتیب بزرگترین صادر کنندگان اسلحه به عربستان نیز هستند.

آقای ترامپ در اولین واکنش خود به اعتراض برخی از رسانه‌ها و سناتورهای آمریکایی گفت که آقای خاشقچی شهروند آمریکا نبوده و منافع اقتصادی ما با عربستان بیش از آن است که آن را برای مفقود شدن غیر متعارف یک شهروند عربستانی به خطر بیاندازیم.

رئیس جمهور آمریکا در این زمینه منحصر به فرد نیست. انگلستان پیشتر از آمریکا منافع خود را برای «مساله پیش پا افتاده ای» مانند حقوق بشر با کشوری مانند عراق و حاکم آن صدام حسین به خطر نیانداخت. انگلستان در سال ۹۰ میلادی به بهانه اینکه ژورنالیست ایرانی فرزاد بازفت شهروند این کشور نیست از فشار بر علیه حاکمیت وقت عراق امتناع کرده و چشم خود را به اعدام فرزاد، با اتهام ساختگی «تجسس»، بست. اما آقای ترامپ یک روز بعد از بی‌توجهی نسبت به قتل جمال خاشقچی در شبکه سی بی اس اعلام کرد که اگر قتل خاشقچی به اثبات برسد عربستان با «مجازات سختی» روبرو خواهد شد.

چرایی این موضع ناگهانی و نسبتا تند ترامپ را نیز نمی‌بایست در اراده آمریکا برای اعمال فشار بر علیه عربستان بلکه در طبیعت سیاست خارجی عربستان جستجو کرد.

خریدن اسلحه، بدون اینکه حتی این خریدها طبق نیازهای بومی این کشور باشد، یکی از راهکارهای تاریخی عربستان برای گسیل دادن سرمایه از این کشور به کشورهای غربی و به خصوص آمریکا بوده است. ایران در دهه ۷۰ میلادی نیز همین نقش را در کنار عربستان ایفا کرد. در آن دهه کشورهای خاورمیانه‌ای اوپک به توافقی برای توقف صادرات نفتی برای کنترل قیمت‌های این تنها منبع اقتصادی خود رسیدند. آمریکا ضمن عدم مخالفت با افزایش قیمت‌های نفت برای دور زدن کشورهای تحریم کننده اوپک با همپیمانان منطقه‌ای خود یعنی ایران و عربستان وارد عمل شده و صادرات نفت از این دو کشور به قوت خود باقی ماند. در نتیجه این توافق بخش هنگفتی از درآمد حاصل از فروش نفت به بانکهای آمریکا برگشت.

ایران با خرید اسلحه این سرمایه‌ها را بازگرداند و عربستان سعودی در آن برهه تاکتیک سپرده گذاری در بانکهای آمریکا را پیشه می‌کرد. در دو دهه اخیر عربستان گسیل دادن سرمایه به آمریکا و چند کشور اروپایی دیگر را از طریق خرید اسلحه افزایش داده است. آنچه که عربستان در مقابل دریافت می‌کند حمایت و همپیمانی این کشورهای قدرتمند جهانی است.

هیچکدام از کشورهای یاد شده در لیست فوق‌الذکر تا به حال عربستان را برای مسائل مرتبط با حقوق بشر تحت فشار نگذاشته و در چشم‌انداز نزدیکی نیز منافع خود را به خاطر نقض حقوق بشر با این کشور به خطر نخواهند انداخت. بالعکس، عربستان با اتکا بر افزایش صادرات اسلحه از سوی این کشورها در حال پایان دادن به سومین سال ارتکاب فاجعه انسانی در فقیرترین کشور خاورمیانه و همسایه خود یعنی یمن است.

کشوری مانند انگلستان تنها در برهه جنگ عربستان بر علیه یمن صادرات اسلحه خود به این کشور را پنج برابر افزایش داده است. فاجعه انسانی در یمن سرتیتر خبری هیچکدام از رسانه‌های این کشورها نیست و گزارشهای مرتبط با این فاجعه به ندرت از بخش یونیسکوی سازمان ملل راه خود را به لایه‌های بالاتر این سازمان باز می‌کنند.

حال این کشورها به یکباره، و بدون بازگو کردن آنچه که واقعا در این رابطه می‌دانند، در ملاء عربستان را محکوم و احتمالا در خفا با آن در حال رایزنی هستند. سازمان ملل نیز در این زمینه خواهان «تحقیق» در امر ناپدید شدن خاشقچی شده و حتی گزارشهایی از فاجعه «گرسنگی» مردم یمن در تیترهای خبری رسانه‌های مرتبط با این کشورها ظهور پیدا کرد.

سخاوت عربستان با هم‌پیمانان قدرتمند خود همواره و هم‌زمان طمع آنها را نیز تشویق کرده است. سیاست خارجه مبتنی بر «نوشتن چک»، آنچنان که ترکی بن فیصل از آن یاد کرده است، رفاقت کشورهای قدرتمند غربی را می‌خرد. اما هرجا پتانسیلی برای زیاده خواهی وجود داشته باشد، عربستان می‌بایست خود را برای پرداخت لیست زیاده خواهی‌ها آماده کند. این دقیقا همان نتیجه‌ای است که قتل جمال خاشقچی برای عربستان به دنبال داشته است.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024