iran-emrooz.net | Sun, 02.04.2006, 10:46
حق مسلم: حق حیات یا انرژی هستهای
دكتر سید کمالالدین نبوی
يكشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۸۵
پرونده هسته ای ابعاد مختلفی دارد که مختصرا به دو مورد آن اشاره میشود. دستیابی به فن آوری هستهای و تکنولوژی پیشرفته جزو حقوق مسلم کشورهای عضو پیمان عدم گسترش می باشد. بر اساس این پیمان کشورهایی که تکنولوژی پیشرفته هسته ای و نیز سلاح اتمی در اختیار دارند (اعضای دائمی شورای امنیت) موظفند به سایر کشورهای عضو، در دستیابی به فن آوری هستهای غیرنظامی کمک بنمایند. در قبال این کمک، کشورهای مورد نظر نیز متعهد میشوند از هرگونه تلاشی در جهت دستیابی به سلاح اتمی صرفنظر کنند. بر این اساس، از لحاظ حقوقی، در اینکه دستیابی به فنآوری هسته ای حق مسلم کشور ایران است تردیدی وجود ندارد. خاصه آنکه سندی دال بر اینکه ایران در پی تولید سلاح اتمی میباشد، از طرف مقامات ذیصلاح (آژانس بینالملی انرژی اتمی) تا بحال ارائه داده نشده است. نتیجه آنکه، ادعای رژیم حاکم بر ایران، صرفنظر از اینکه مخالف یا موافق آن باشیم، دارای استناد قانونی است. این امر که ملت ایران دارای حقوق مسلم دیگری نیز میباشد که از طرف دستگاه حاکم بر کشور مراعات نمیشوند، در اینکه فن آوری هستهای جزو حقوق ایران است، خدشهای وارد نمیکند.
بنابراین دستیابی به تکنولوژی صلح آمیز هستهای حق مسلم ایران است، صرفنظر از آنکه ما موافق دستگاه حاکمه یا مخالف آن باشیم. احدی نمیتواند فرد یا دولتی را مجبور به انصراف از حقوق مسلم خویش بنماید. بنابراین، موضع اپوزیسیون ملی نمیتواند بر روی این محور بچرخد که آیا فن آوری هستهای حق ایران است یا خیر. پاسخ به این سوال کاملا روشن است: آری حق ملت ایران است. موضع اپوزیسیون ملی باید بر این محور بچرخد که آیا اعمال این حق از اولویت برخوردار است یا خیر؟ این که یک فرد یا یک دولت دارای حقی باشند، امری است، و این که آن فرد یا آن دولت آن حق را اعمال نمایند امر دیگری است. حتی اگر بپذیریم که ایران در پی اعمال حق خویش باشد، این امر به معنای تائید اولویت آن نیست.
دستگاه حاکم بر ایران معتقد است (اعتقادی که نه تنها در حرف بلکه در عمل نیز پایبند آنست) که حق برخورداری از صنعت صلح آمیز هستهای در اولویت درجه یک سیاست کشور قرار دارد. اپوزیسیون ملی نمیتواند به چنین امری معتقد باشد. بکارگیری تمامی انرژی سیاست خارجی و به تبع آن تعلیق امور داخلی کشور در جهت به کرسی نشاندن اولویت برنامه هستهای سترون و نازاست، از جمله به دلایل زیرین.
اولا به این دلیل که حل معضل هستهای بدون کرنش در برابر ایالات متحده امکان پذیر نیست. آقای خامنهای که تا چند ماه پیش موافقین گفتگو با ایالات متحده را بیغیرت و ترسو و ... لقب میداد، خود با چرخشی صد و هشتاد درجه ای و یکباره، از سر «ترس» یا «بیغیرتی»، مدافع گفتگو با ایالات متحده از آب درآمد! در حالیکه بر خلاف گذشته، ایران در شرایط تفوق سیاسی قرار ندارد.
دوما به این دلیل که معضلات روزمره کشور چنان عمیق و نگران کننده میباشند که سیاست اولویت دادن به فنآوری هستهای به عنوان سیاستی کاملا دو لوکس و اشرافی جلوهگری میکند. اگر بخواهیم به حوادث همین دو سه روز اخیر استناد بکنیم، این سوال مطرح میشود که در کشوری که زلزله پنج ریشتری هزاران کشته و زخمی در شهرها و روستاها بجا میگذارد، اصرا ر مقامات بر اولویت فنآوری هستهای نشاندهنده گرایش شدیدا اشرافی سیاستگزاران هست یا خیر؟ در لرستان، کمک رسانی به بازماندگان زلزله به دلیل عدم وجود آمبولانس امکان ندارد! در چنین کشوری به دنبال برنامه اتمی، به هر قیمتی رفتن، امری دولوکس نیست؟ مردم زلزلهزده و حتی مقامات محلی دعا دعا میکنند که باران نیاید چون امکان کمک به بازماندگان بازهم کمتر میشود و شرایط «زندگی» سختتر، در چنین کشوری تمامی امکانات داخلی و خارجی سرگرم انرژی هستهای است! برای آسیب دیدگان زلزله، انرژی هستهای آب آشامیدنی میشود یا پتو یا چادر؟ کشوری که در صورت کمترین سانحه طبیعی ناتوان از کمک رسانی به شهروندان است، چرا فنآوری هسته ای را در بالاترین اولویت قرار میدهد؟
یکی از وظایف اولیه و ابتدائی هر دولتی تضمین امنیت شهروندانش میباشد. دستگاه حاکم بر کشور نه تنها خود مکررا امنیت جانی و مالی مردم کشور را به خطر انداخته و میاندازد، بلکه حتی قادر به تامین امنیت مردم کشور در برابر گروههای مسلح ظاهرا غیر دولتی نیز نمی باشد. سرکوب مردم کشور و اقلیتهای ملی و مذهبی از طرف دستگاه حاکمه و نیز بمب گذاریهای خوزستان و جنگ جندالله با حزب الله در سیستان و بلوچستان و سایر ناامنیها حکایت از آن دارد که نظام حاکم بر ایران از عهده ابتدائی ترین وظایف خویش نیز بر نمیآید. حال این دستگاه، دستیابی به انرژی هسته ای را در بالاترین اولویت خود قرار داده است!
گیریم که باج دهیهای نظام ولائی به «استکبار جهانی» به نتایج دلخواه رهبران نظام منجر نیز بشوند و میلیاردها دلاری که خرج این فنآوری اشرافی شده و میشود با اقدامات خصمانه دود هوا نشود، در آنصورت چه دردی از دردهای روزمره مردم ایران درمان خواهد شد؟ بیکاری جوانان، اعتیاد معتادان، مفاسد اجتماعی، فقر بینوایان، ظلم به اقلیتها، زور قلدران و قداره بندان، اختناق ملی، بیحرمتی به زنان، امتیازات ویژه صاحبان قدرت، عقب ماندگی اقتصادی، تورم و گرانی و آلودگی ... کدامین یک از این آفتهای خانمان برانداز ریشه کن خواهد شد؟
سیزدهم فروردین یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج
سید کمال الدین نبوی