سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
September 08, 2018
من با رییسجمهور کار میکنم، اما صرفا همکار او هستم و سوگند خوردهام که بخشی از دستورات و بدترین انحرافات او را خنثی کنم.
ریاست رییسجمهور ترامپ در معرض آزمون قرار گرفته است، برخلاف دیگر رهبران مدرن آمریکایی. موضوع فقط این نیست که وکیل ویژه او افشاگری میکند یا بزرگنمایی؛ یا اینکه کشور برپایه رهبری ترامپ، شقهشقه شده است؛ یا حتی موضوع این نیست که بعید نیست حزب او، با سقوطش کاخ را به اپوزوسیون ببازد.
مسئلهای که او نیز چندان پی به آن نبرده، این است که بسیاری از مقامات بلندپایه در حاکمیت خود او، سرسختانه از داخل در حال خنثی کردن دستورات و بدترین انحرافات او هستند.
من این جریان را میشناسم. من یکی از آنها هستم.
واضحتر بگویم، مقاومت ما، مشابه آن «مقاومت» چپ نیست. ما میخواهیم حکومت ما پیروز باشد و معتقدیم در حال حاضر بسیاری از سیاستهایش آمریکا را امنتر و کامیابتر نموده است.
اما بر این اعتقاد هستیم که وظیفه اولیه ما، (وفاداری) به این کشور است و رییسجمهور به گونهای رفتار میکند که برای سلامتِ جمهوری ما مضر است.
به همین دلیل است که ما بسیاری از گماشتههای ترامپ، همقسم شدهایم که هر آنچه که میتوانیم برای محافظت از نهادهای دموکراتیکمان انجام دهیم؛ همزمان با اینکه اقدامات غلط آقای ترامپ را هر چه بیشتر خنثی میکنیم؛ تا اینکه دوره او تمام شود.
ریشه مشکل بیاخلاقی رییسجمهور است. هر کس که با او کار کرده باشد، میداند که او به هیچ اصول اولیهای
پایبند نیست که بر مبنای آن تصمیمگیری کند.
با اینکه رییسجمهور به عنوان یک جمهوریخواه انتخاب شده است، وفاداری بسیار کمرنگی به ایدهآلهایی نشان میدهد که مدتهای مدیدی موردحمایت محافظهکاران بود: اذهان آزاد، بازارهای آزاد و افرادی آزاد. در بهترین حالت، این ایدهآلها را به نمایش گرفته و در بدترین حالت، بیدرنگ به آنها حمله کرده است.
علاوه بر بازاریابی انبوه او از این مفهوم که رسانه «دشمن مردم است»، اقدامات ریجمهور ترامپ ضدتجارت و ضددموکراتیک است.
اشتباه برداشت نکنید. نقاط روشنی وجود دارند که اقدامات منفی تقریبا مداوم حاکمیت نمیتواند آنها را از بین ببرد: مقرراتزدایی موثر، اصلاحات مالیاتی تاریخی، ارتشی کارآمدتر و چیزهایی از این دست.
اما این موفقیتها به چیزی جدای از شیوه رهبری رییسجمهور تبدیل شدهاند و نه اینکه ناشی از آن باشند؛ شیوه رهبری تند و بیپروا، دشمنساز، کماهمیت و غیرموثر.
از کاخ سفید تا بخشهای اجرایی و نمایندگیها، تمام مقامات ارشد به صورت خصوصی به ناباوری هر روزه خود به ایدهها و کنشهای فرماندهی ارشد، اذعان دارند. تمام تلاش بیشتر آنها بر این است که عملکرد خود را از توهمات او جدا سازند.
جلسات او از موضوع خارج میشوند و او به بیهودهگوییهای تکراری میافتد و کنشهای بدون تعقل او به تصمیمات خام، مبتنی بر اطلاعات غلط و در نتیجه بیملاحظهای میرسد که به ناچار باید برگشت بخورند.
اخیرا یکی از مقامات، دلگیر از یکی از جلسات رییسجمهور در کاخ سفید، که در آن رییسجمهور تصمیمش را که یک هفته پیش گرفته بود، درباره یک سیاست کلان عوض کرد، به من گفت: «به معنای واقعی کلمه، هیچ معیار تشخیصی وجود ندارد. ممکن است او دقیقه به دقیقه نظرش را عوض کند.»
این دمدمی مزاج بودن، نگرانکنندهتر بود اگر، خرج قهرمانهای نامعلوم درون و بیرون کاخ سفید نمیشد. بعضی از دستیاران او توسط رسانه به صورت تبهکار نشان داده شدهاند. اما در عرصه خصوصی، آنها تا حد بسیار زیادی توانستهاند تصمیمات بدی را که در وِست وینگ (ساختمان دفتر اجرایی رییسجمهور) گرفته میشود، دور کنند. هر چند روشن است که همیشه هم موفق نبودهاند.
شاید در این عصر بحرانی، این دلسردکننده باشد، اما آمریکاییها باید بدانند که بزرگانی نیز در آنجا حضور دارند. ما کاملا میدانیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. و ما در تلاش برای انجام چیزی هستیم که درست است؛ حتی وقتی دونالد ترامپ تمایلی به آن ندارد.
نتیجه ریاست جمهوری دوشقه است.
سیاست خارجی را در نظر بگیرید: در عرصه عمومی و خصوصی، رییسجمهور ترامپ برای خودکامهها و دیکتاتورها برتری بیشتری قائل است؛ مثل ولادیمیر پوتینِ روسیه و رهبر کره شمالی، کیم جونگ اون و تمایل کمتری به بندهایی که ما را به ملل متحدِ همعقیده متصل میکند، نشان میدهد.
مشاهدهگرانِ دانا با این وجود، به این مسئله دقت کردهاند که بقیه حکومت در مسیر دیگری حرکت و عمل میکند. مسیری که در آن کشورهایی مانند روسیه به دلیل دخالت بیجا فراخوانده شده و مجازات شدند و مسیری که همکاری با همتایان در سراسر جهان به مانند متحدان است تا اینکه به طور مضحکی، رقیب فرض شوند.
در مورد روسیه، به عنوان مثال، رییسجمهور مخالف اخراج بسیاری از جاسوسهای آقای پوتین، به مثابه مجازات مسموم کردن جاسوس سابق روسیه در بریتانیا بود. هفتهها از کارمندان ارشد شکایت میکرد که اجازه دادند که او در تقابل بیشتری با روسیه قرار بگیرد و سرخورده شده بود از اینکه ایالات متحده کشوری را به دلیل رفتارهای رذیلانهاش تحریم میکند. اما تیم امنیت ملی او میداند که چنین رویکردهایی باید اتخاذ شوند تا مسکو را لاجرم پاسخگو کنند.
این وظیفه به اصطلاح دولت در عمق نیست. این وظیفه دولت مستقر است.
با توجه به عدم ثباتی که بسیاری شاهد آن بودهاند، زمزمههای اولیهای در کابینه وجود داشت راجع به متمم بیست و پنجم قانون اساسی، که پروسهای پیچیده را برای عزل رییسجمهور آغاز میکرد. اما هیچکس نمیخواست به یک بحران ساختاری سرعت ببخشد. بنابراین ما هر چه بتوانیم انجام خواهیم داد تا حکومت را به مسیر درست هدایت کنیم تا به این راه یا دیگری، خاتمه یابد.
مسئله بزرگ بلایی نیست که آقای ترامپ بر سر ریاست جمهوری آورده است، بلکه این است که ما به عنوان یک ملت به او اجازه دادهایم، چه بلایی سرمان بیاورد. ما با او سقوط کردهایم و اجازه دادهایم گفتمانمان از تمدن خالی شود.
سناتور جان مککین به بهترین شکل این را در نامه آخر خود بیان کرده است. همه آمریکاییها باید به گفتههای او توجه کنند و قبیلهگرایی را با هدف والای اتحاد از طریق ارزشهای مشترکمان و عشق به این ملت بزرگ، کنار گذارند.
ما دیگر هیچوقت سناتور مککین را کنارمان نخواهیم داشت. اما همیشه مثال او در ذهنمان خواهد بود –قطبنمایی برای بازیابی افتخار و احترام به زندگی عمومی و گفتگوی ملیمان-. ممکن است آقای ترامپ از چنان انسانهای شریفی بترسد، اما ما باید آنها را حرمت گذاریم.
مقاومتی خاموش در حاکمیت میان افرادی وجود دارد که میخواهند کشورشان بهترین باشد. اما تفاوت واقعی هر روز توسط شهروندان، فراتر از سیاستها ایجاد خواهد شد، از جناح فراتر خواهد رفت و برچسبها را کنار خواهد افکند، به عشق یک کلمه: آمریکاییها.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|