يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
گفتوگو با حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور
گزیده به نقل از: اندیشه پویا . شماره ۴۲
* با یک پوپولیسم ایرانی یا مردمفریبی به سبک ایرانی مواجهیم که یک مکتب و یک روش رأی آوردن است. فرضیۀ اصلی این مکتب این است: جامعه را حول یک شعار مردمپسند قطبی کن؛ کل مشکلات کشور را به جای اینکه به فرایندها نسبت بدهی به افراد نسبت بده؛ آن اشخاص را شیطان پلید و منفی کامل، و خودت را فرشته و میان مردم و از مردم و با مردم معرفی کن. این استراتژی کسب قدرت است.
* روحانی دنبال محبوبیت نیست بلکه دنبال تصمیمات سخت و درست و نه لزوماً محبوبیتافزاست. شما امروز با یک رئیسجمهور فوق محبوب، اسطوره، ستاره، رئیسجمهوری که سینهچاک دارد، مواجه نیستید. به تعبیر دقیقتر، دورۀ دکتر روحانی دورۀ قدسیتزدایی از مفهوم مدیران عالی اجرایی کشور است.
* رابطۀ مردم با آقای روحانی لزوماً رابطۀ عشق و عاشقی و محبت و سینهچاکی نیست. یک دورۀ خاصی است که آدمهای خاصی میتوانند بار شما را بردارند. شما لزومی ندارد جراح قلبتان را دوست داشته باشید. مهم این است که جراح قلب بتواند قلب شما را جراحی کند.
* اعتدال بعد از چهار سال خسته نیست بلکه به یک هدف مطلوب رسیده. امروز شما اصلاحطلب تند و ساختارشکن ندارید. در میان نیروهای راست اعتدالی هم میتوان شاهد این تغییر و جابهجایی بود. جایگاه آقای علی لاریجانی تغییر کرده یا تغییر نکرده؟ در واقع، آقای روحانی عملکردش این است که قطب راست اعتدالی و قطب اصلاحطلب اعتدالی را به همدیگر بسیار نزدیک کرده.
* اگر میگویید که چرا آقای روحانی اصلاحطلبان را به رسمیت نمیشناسد، من میگویم چه زمانی اصلاحطلبان این مقدار به رسمیت شناخته شدهاند؟ آقای جهانگیری در مناظرۀ اول بهصراحت میگوید که من آمدهام صدای اصلاحطلبان ایران باشم. آیا در سال ۱۳۸۸ آقای جهانگیری میتوانست این حرف را بزند؟ آیا در سال ۱۳۹۲ میتوانست این حرف را بزند؟ در سال ۱۳۹۶ است که میتواند این حرف را بزند.
* یک عدهای هستند که «کاندید حرفهای» هستند. در واقع، خودش را با شرایط تطبیق میدهد. این افراد مسئلهشان رأی آوردن است. اما با اینکه رنگ ریشش را عوض کند و مدل مو و عینکش را عوض کند، یک دفعه خلبان باشد و یک دفعه قهرمان باشد و با آتشنشانان، هرچه باشد، این گفتمان یک سقفی دارد. میلیاردها میلیارد هم اگر خرج کند، این گفتمان سقفی دارد که من آن را سقف عقلانیت مینامم.
* گفتمان پوپولیسم بوده، هست و خواهد بود. مهم این است که جامعه جوابی که به این افراد میدهد، تعیینکنندۀ سقف پروازی آنهاست. وگرنه شما هر کار هم که کرده باشید، این کاندیدا که هدفش رأی آوردن است، میدمد بر طبل سیاهنمایی و بعد سوار میشود بر طبلی که خودش زده. آیا واقعاً وضع مردم در سال ۱۳۹۶ بدتر از سال ۱۳۹۲ است؟ کی و چی به مردم القا میکند که شما بدبختید؟
* آقای دکتر قالیباف سختافزار چیزی است که آقای رئیسی نرمافزار آن است. مشکل این سختافزار و آن نرمافزار این است که هر دو باید روی یک سیستمی سوار شوند که آن سیستمعامل دیگر این دو تا را نمیخواند. مشکل این است که سیستمعامل عوض شده است. کل این تفکر تحت داس [سیستم عامل داس] است و اینکه به شما اجازه بدهند سیستمعامل ادارۀ کشور را تحت داس بکنید یا نه به تصمیم ملت برمیگردد.
* آقای روحانی گفت عدهای بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره میآید میترسند؛ سیاستمدار یعنی چنین آدمی که بتواند معامله کند در سطح بینالمللی و بتواند بیآبروییاش را هم بپذیرد. آقای هاشمی چرا بزرگ است؟ برای اینکه به امام گفت بگذارید من پایان جنگ را اعلام بکنم، بعد من را اعدام بکنید. این آدم بزرگ است. نه آدمی که ششسالونیم میرود مذاکره کند و هیچ دستاوردی ندارد و بعد میآید میگوید الحمدالله من هیچچیزی نباختم، متوجه نیست ششسالونیم باخته. این فرد «وقت ملی» را نمیفهمد.
* در ضرورت جوانگرایی، این را برای اولینبار میگویم که با اینکه آقای روحانی نباید دو سال بیشتر وزرای کهنهکارش را نگه میداشت ولی سقوط قیمت نفت باعث شد که تصمیم ایشان تغییر کند. سقوط قیمت نفت میتوانست یک فاجعه برای کشور ما باشد. مدیریت چنان شرایطی نیازمند آدمهای کهنهکار و جاافتاده بود.
* روحانی در دولت دوم، توجه بیشتری به بهسازی نهاد دولت خواهد داشت. اگر آقای روحانی اعلام کرد ما نهاد ملی حقوق بشر و شهروندی باید داشته باشیم و لایحهاش را آماده کرد، یک سیاستگذاری جدید انجام شده است.
* آقای روحانی دارد الگوسازیهایی برای بهسازی حکمرانی در قوۀ مجریه انجام میدهد که در تاریخ دولت در ایران به عنوان سنتهای حسنه میماند. این الگوسازیها ما را وارد قرن جدید شمسی میکند و تمام تلاش آقای روحانی این است که ما به قرن جدید سلام کنیم.
■ جناب آقای حسامالدین آشنا میخواستم از شما بپرسم که آقای روحانی فقط از مشاوره شما بهرهمند میشوند یا اینکه گروهی از مشاوران وجود دارند که در موارد تخصصی مملکتداری به ایشان مشاوره میدهند و چنانچه چنین گروهی وجود دارد چرا اعضای این گروه تا کنون معرفی نشدهاند و در رسانهها فقط جنابعالی بهعنوان مشاور آقای روحانی معرفی میشوید. امروزه در دنیا بدلیل پیچیدگی و در هم تنیدگی مسائل اقتصادی - اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و امنیتی در اکثر کشورهای دنیا گروهی از مشاوران با تخصصهای ویژه و از همه طیفهای فرهنگی و قومی و سیاسی روسای جمهور کشورشان را مشاوره میدهند و در امور تخصصی به او یاری میرسانند زیرا اداره مملکتی با ۱.۵ میلیون کیلومتر وسعت و بیش از ۸۰ میلیون جمعیت متشکل از اقوام مختلف بطور قطع از عهده یک فرد خارج است. بمنظور روشنی افکار عمومی در ایران در این زمینه لطفن روشنگری بفرمائید.
متشکر و سپاس
■ ممنون از «ایران امروز» برای درج این چکیده از اظهارات آقای آشنا. اگر لینک مقاله مندرج در «اندیشه پویا» را هم گذاشته بودید حتماً روی آن کلیک میکردم. چکیده بسیار خوبی بود، از اظهارات یکی از مشاوران کلیدی رئیس جمهور در شرأیطی بسیار حساس، که به جا و به موقع مطرح شده. اینکه چرا این مشاور، اتفاقاً به من نشانهٔ جدیت رئیس جمهور در تلاش جهت پاسخ به خواست رای دهندگان ایرانی را القا میکند، که بسیار مبارک است. در این چکیده، نشان داده میشود که آقای روحانی یکی از باهوشترین، و صریحترین مشاورانش را در راس این حرکت جدی و حیاتی قرار داده. اینکه چرا در این هنگام، اتفاقاً نشانهٔ تیز هوشی رئیس جمهوریست که نمیخواهد اشتباهات دولت اصلاحات را تکرار کرده و در سال ۱۳۹۹ مجبور به معذرت خواهی از ملت ایران بشود، و سرنوشت کشور را به سودجویان عوامفریبی که زخم خورده در کمین نشستهاند واگذار کند. ولیکن، با این خواست خوانندهٔ بالا کاملا همدلی دارم، که رئیس جمهور باید تیم مشاورانش را در هر زمینه معرفی کند، چون فراموش نشود که یک خواست بسیار کلیدی «سیستم عامل» (چه تشبیه هوشمندانهای) شفافسازی این لابیرنتی از اشخاص است که در مفسدهٔ جمهوری اسلامی، بدون هیچ پاسخگویی، به سو استفاده از ملت ایران مشغولند.
به امید آزادی، محسن مشفق
■ آقای آشنا جناب آقای روحانی چون بز دل سیاسی نیست افکار عمومی مردم ایران میخواهند ایشان بز دل اقتصادی هم نباشند لذا ضمن بر شمردن برشی از اوضاع اقتصادی ایران در این دهساله اخیر بگوئید مشاوران اقتصادی آقای روحانی چه کسانی هستند و چرا تا کنون (در ۴ سال گذشته) به هشدار های اقتصاد دانان ایران توجه نکردند تا اوضاع اقتصادی بدین پایه رسیده است؟ «بر اساس گزارش بانک مرکزی و به نقل از آقای فرشاد مومنی اقتصاددان ایرانی در سال ۹۴ سود بانکی معادل دستمزد ۱۱ میلیون کارگر در ایران بوده است و صاحبان سرمایه ترجیح دادهاند با انتقال پولهایشان به بانک سود کار نکردن را بگیرند. این سود معادل ۱۹ درصد حجم نقدینگی در اقتصاد ملی است. سهم سپردههای غیر دیداری بانکی از ۵۵ درصد در سال ۱۳۸۰ به ۸۵ درصد در سال ۹۳ رسیده است. سهم فعالیتهای نامرتبط با GDP در سال ۱۳۸۰ حدود ۴۴ درصد و در سال ۹۳ بالغ بر ۷۶ درصد بوده است. این نسبتها نشان از آن دارد که رانت جویان و رانتجویی ابعاد بیسابقهای در اقتصاد ایران پیدا کرده است.»
با توجه به فساد سیستمی بالا در اقتصاد ایران باید شما و دیگر مشاوران اقتصادی رئیس جمهور به افکار عمومی مردم ایران پاسخگو باشید و اگر برای این فساد چارهای نیندیشید مطمئن باشید که احمدی نژاد دیگری توپ را از پیش پای شما میرباید.
م. حقیقی
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|