iran-emrooz.net | Tue, 19.04.2005, 22:19
جنگ روانی حاكمیت شروع شده است
دكتر حسين باقرزاده
سهشنبه ٣٠ فروردین ١٣٨٤ – ١٩ َآوریل ٢٠٠٥
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
جنگ روانی حاكمیت علیه تحریمكنندگان انتخابات ریاست جمهوری شروع شده است. از یك سو وزیر اطلاعات دعوت به تحریم انتخابات را «براندازی» می نامد و از سوی دیگر رییس شورای نگهبان از صدور احكام اعدام در مورد مخالفان سخن میراند. در این میان، حاكمیت لبه تیز حمله خود را متوجه دانشجویان كرده و انحلال تشكلهای مستقل دانشجویی را هدف گرفته است. حاكمیت كه علارغم بازارگرمیهای انتخاباتی خود با احتمال تحریم وسیع آن روبرو شده است از راه تخریب و تهدید وارد شده و شمشیر را از رو بسته است.
ارزیابیهای حاكمیت نشان میدهد كه با همه ترفندها سطح شركت مردم در انتخابات بسیار پایین خواهد بود. این رقم به گفته آقایحجاریان از ٤٠ در سد تجاوز نخواهد كرد. ولی ارزیابی او را باید خوشبینانه تلقی كرد. آقایحجاریان خود از داعیان به شركت در انتخابات است و سازمان سیاسی متبوع او تیم مصطفی معین و محمدرضا خاتمی را به عنوان نامزد انتخاباتی خود مطرح كرده است. آقای معین نیز در روزهای اخیر سطح برنامههای خود را بالا برده است و از اهمیت دادن به حقوق بشر در كابینه آرمانی خود سخن میگوید. سایر نامزدهای ریاست جمهوری نیز وعدههای شیرین دیگری به مردم میدهند. از جمله آقای كروبی از پرداخت ماهیانه یارانه ٥٠ هزارتومانی به هر فرد بالغ ایرانی سخن گفته است! گویی كه سال ٥٧ است و خمینی در پاریس: با وعدههای مشترك آزادی سیاسی كمونیستها از یك سو و آب و برق رایگان برای محرومان جامعه از سوی دیگر.
ولی اكنون سال ٨٤ است و ٢٦ سال تجربه حكومت جمهوری اسلامی، و كارنامه یكایك نامزدهای ریاست جمهوری در این دوران ٢٦ ساله. این است كه حتی اگر آقای رفسنجانی هم با وعدههای مشترك معین و كروبی وارد میدان مبارزه انتخاباتی شود به سختی میتوان انتظار داشت كه حد شركتكنندگان به پیشبینی خوشبینانه آقای حجاریان برسد. موج تحریم انتخابات در ایران در حال شكلگیری است و جنبش دانشجویی یك بار دیگر پرچم این حركت اعتراضی ملی را به دست گرفته است. تغییر لحن مقامات حكومتی در روزهای اخیر و حمله به تشكلهایدانشجویی مستقل حاكی از آن است كه حاكمیت از این حركت به هراس افتاده است و سیاست تهدید را جانشین سیاست تحبیب میكند.
در این سیاست جدید همان طور كه در بالا اشاره شد هر دو جناح رژیم شركت دارند. آقای یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاح طلب با اعلام این كه دعوت به تحریم انتخابات نوعی از براندازی است حربه لازم برای سركوب را در اختیار قاضیان میرغضب رژیم قرار میدهد و آقای جنتی نه فقط مخالفان را به اعدام تهدید میكند كه حتی مدعی است حكم اعدام برخی از این مخالفان صادر شده و به تایید دادگاه تجدید نظر نیز رسیده است. از سوی دیگر، هر دو جناح رژیم برای كشاندن جنبش دانشجویی به صحنه انتخابات تلاش میكنند. حاكمیت از یك طرف با ایجاد تشكلهای موازی و ایجاد اغتشاش فكری سعی دارد سازمانهای مستقل دانشجویی را از اعتبار بیندازد و از طرف دیگر فعالان دانشجویی را هدف قرار میدهد و آنان را روانه زندان میسازد.
تشكل دانشجویی تحكیم وحدت كه پس از شكست جنبش اصلاحطلبی ناف حیات خود را از حاكمیت برید و راه استقلال را در پیش گرفت اكنون بیش از هر زمان دیگر در تیررس حملات رژیم قرار گرفته است. فراخوان ملی رفراندوم با كمك چندتن از رهبران این تشكل موجودیت یافت و هم این تشكل اكنون با قاطعیت از لزوم تغییرات ساختاری در نظام حكومتی ایران سخن میگوید و انتخابات ریاست جمهوری در قالب ساختار حكومتی را بی اثر میداند. جنبش دانشجویی كه در ٢ خرداد ٧٦ موتور اصلی جنبش اصلاحطلبیشده بود اكنون با همان قاطعیت پایان آن را اعلام میدارد و نداگر طرحی دیگر است. اطلاعیههای صریح این تشكل در روزهای اخیر، یكی در تكذیب و تقبیح كوششهای تبلیغاتی حاكمیت در بهرهگیری از دانشجویان برای حمایت از انتخابات، و دیگری (به نوشته شورای تهران این تشكل) در تاكید بر لزوم تغییرات ساختاری نظام حاكم مقدم بر انتخابات ریاست جمهوری، از تصمیم این تشكل در ایستادگی د ر برابر دسیسههای حاكمیت حكایت میكند. در همین حال، گزارش میرسد كه موج دستگیری جدیدی از فعالان جنبش دانشجویی كه در مبارزه برایتحریم انتخابات سهیم بودهاند در نقاط مختلف كشور از جمله تهران و سیستان و بلوچستان و سهند تبریز شروع شده است.
همان طور كه گفته شد، این دستگیریها همراه با تهدیدهای حكومتی حكایت از آن دارد كه حاكمیت از جنبش تحریم انتخابات به هراس افتاده است. برای رژیم حاكم، در شرایطی كه فشارهای بینالمللی به دلیل سیاستهای اتمی و تروریستی آن افزایش یافته است و حتی خطر حملات نظامی آمریكا علیه آن وجود دارد، شركت هرچه بیشتر مردم در انتخابات اهمیت مرگ و زندگی پیدا كرده است. و اكنون در این مبارزه مرگ و زندگی است كه رژیم از یك سو حق دمكراتیك مردم برای عدم شركت در انتخابات را براندازی میخواند تا مجازات اعدام را به رخ فعالان آن بكشد و از سوی دیگر از صدور احكام اعدام از پیش تعیین شده خبر میدهد. این تهدیدها بیش از آن كه بر جنبش تحریم انتخابات اثر بگذارد از ضعف و استیصال حكومتی حكایت میكند كه میگوید یا در رایگیری نمایشی ما شركت كنید و یا عواقب زندان و شكنجه و مرگ را انتظار بكشید.
این كه یك مقام حكومتی در یك سخنرانی عمومی در نماز جمعه پایتخت صریحا از صدور حكم اعدام برخی از مخالفان خود سخن بگوید در جمهوری اسلامی چیز جدیدی نیست. رژیم جمهوری اسلامی بارها نشان داده است كه نه از اعدام مخالفان خود باك دارد و نه برای كشت وكشتارهای خود به حساب و كتاب و قانونی نیازمند است. سخن از كشتارهای وسیع سالهای ٦٠ نیست. سخن از قتلهایی است كه در همین دوره حكومت آقای خاتمی و به اصطلاح حكومت قانون رخ داده است: قتلهایی كه در برخی از آنها از رد پای آقای جنتی نیز به عنوان آمر نام برده شده است، قتلهایی كه علارغم وعدههای آقای خاتمی هیچگاه آمران و عاملان رده بالای آنها شناخته نشدهاند. این آمران و عاملان البته باید ناشناخته باقی میماندند تا در بزنگاه دیگری مانند حال بتوانند دو باره به میدان بیایند و فرمان مرگ سر دهند.
در هر صورت، و علارغم این كه تهدیدهای یادشده از روی هراس و استیصال صادر شده است نباید خطر را دست كم گرفت. انتخابات ریاست جمهوری آینده به احتمال زیاد سرنوشت جمهوری اسلامی را رقم خواهد زد و به این دلیل رژیم حاكم در یك مبارزه مرگ و زندگی درگیر شده است. در این مبارزه، رژیم برای بقای خود از توسل به هیچ حربهای ابا نخواهد كرد و تا آن جا كه در توان داشته باشد برای ادامه حیات خود تلاش خواهد كرد. البته در شرایط فعلی ایران و جهان به سختی میتوان تصور كرد كه رژیم بتواند به تهدیدهای خود جامه عمل بپوشاند و در عین حال حیات و آینده خود را حفظ كند. ولی رژیم امیدواراست كه عامل ترس ناشی از تهدید مؤثر بیفتد و فعالان جنبش تحریم رفراندوم را از كار بیندازد. این در واقع هدف اصلی رژیم از این تهدیدها است. فعالان دانشجویی داخل كشور نشان دادهاند كه از این تهدید نمیهراسند و این حربه در مورد آنان مؤثر نیست. آنان برای ادامه مبارزه خود و دفع تهدیدها و سركوبهای احتمالی رژیم به كمك سایر نیروهای دموكرات به خصوص در خارج كشور نیاز دارند. بر ما است كه به هوش باشیم و با اعلام خطر در سطح جهانی و به ویژه نهادهای دموكراتیك و حقوق بشر بینالمللی به دفاع از آنان برخیزیم و از فشار حكومتی بر آنان بكاهیم.
جنبش تحریم انتخابات نمایشی به سرعت شكل میگیرد. دانشجویان داخل كشور در صف مقدم این پیكار قرار گرفتهاند و ضربات مستقیم حملات علیه آن را متحمل میشوند. وظیفه ما است كه به دفاع از آنان برخیزیم و از این طریق به جنبش ملی دموكراتیك تغییر ساختاری نظام حاكم بر ایران كمك كنیم.