iran-emrooz.net | Wed, 08.02.2006, 19:39
حاشیهای بر بیانیه جمعی از فعالان فرهنگی، دانشگاهی و سیاسی
این خرد خام به میخانه بر
رامين احمدی
چهارشنبه ١٩ بهمن ١٣٨٤
بیانیهی جمعی از فعالان فرهنگی، دانشگاهی و سیاسی ایران در "اعتراض به تبلیغ اهانت آمیز علیه پیامبر اکرم (ص)" از آن رو که امضای بسیاری از روشنفکران و نامداران صحنه سیاسی کشور و فعالان جنبش دانشجویی را در پای خویش دارد و نیز از این جهت که حاوی استدلال و جهان بینی خاصی دربارهی آزادی بیان است شایسته تأملی بیشتر است.
اعلامیه میگوید که: "توهین به مقدسات پیروان ادیان و پیامبران الهی با هیچ اندیشهی آزادیخواهانهای سازگاری ندارد و خلاف اصول و مبانی حقوق بشر و آزادی بیان است... این اقدامات بیش از آنکه در راستای کمک به آزادی بیان باشد محدود کنندهی آن و خلاف اصول حقوق مصرح حقوق بشر که شامل احترام به عقاید دیگر انسانهاست، میباشد. توهین به پیامبر اسلام و هر یک از مقدسات دینی ادیان، جهان را گاهی به سوی وحشت و تاریکی نزدیک میکند و باب گفتگو را مسدود میکند... به نظر ما امضاء کنندگان این بیانیه، عملکرد نشریات اروپایی در این گونه موارد هیچ نسبتی با آزادی بیان و عقیده ندارد. بلکه توهین و افترایی است که ریشه در تحولات جدید در جهان اسلام دارد..."
آیا واقعاً چنین است و توهین به مقدسات پیروان ادیان با هیچ اندیشهی آزادیخواهانهای سازگاری ندارد؟ تاریخ خلاف این امر را به ما میآموزد. در طول تاریخ، پیروان ادیان البته مقدسات خود را تغییر داده اند اما همیشه اندیشه آزادی با مقدسات به مقابله برخاسته است. این امر که کرهی خاکی ما مسطح است و کلیسا در مرکز آن قرار دارد روزی از مقدسات پیروان دین بود و از همین رو جوردانو برونو را سوزاندند و گالیله را وادار به استغفار و قبول مقدسات کردند. حلاج مگر جز به خاطر توهین به مقدسات به دار کشیده شد؟ ناصر خسرو را مگر جز به جرم توهین به مقدسات تکفیر و آواره کردند؟ چیزی که با اندیشه و آزادیخواهی سازگاری ندارد مقدسات است. اگر امروز در اروپا کسی را به جرم گالیله شکنجه نمیکنند در ایران هنوز گناه کسروی با گلوله مجازات میشود. جوهر و بن مایه دموکراسی تحمل توهین به مقدسات است، چرا که جامعه آزاد و با فرهنگ جامعهای کثیف و آلوده است. در زبان انگلیسی کلمه فرهنگ و واژهای که برای محیط پرورش میکرب در آزمایشگاه به کار میگیرند هر دو یکی است: "کالچر" و چه به جا که در جامعه آزاد درتوهین به مقدسات، امکان رشد موجودات و ارگانیسمهای مختلف پایه فرهنگ است. بیخود نیست که اندیشههای توتالیتر اغلب درپی پالایش وپاکیزگی جامعه هستند.
روشنفکران ما مدعی هستند که توهین به مقدسات خلاف اصول و مبانی حقوق بشر و آزادی بیان است. این ادعا را نیز به آسانی نمیتوان اثبات کرد. منبع اشتباه روشنفکران ما آن بخش از حقوق بین الملل است که تشخیص میدهد حمایت از بسیاری از حقوق مطلق نیست و ممکن است در شرایطی اضطراری مانند جنگ بطور موقت محدود یا متوقف شود و یا حتی در شرایط عادی به شرط آنکه ملاحظات اولویت دار دیگری چون حفظ امنیت ملی، بهداشت و نظم اجتماعی و حفظ حقوق و آزادیهای دیگران در کار باشد. اما همهی این محدودیتها باز باید در چهارچوب خود قانون اتخاذ شود. حقوق بین الملل تلاش میکند بین نیاز به حمایت از حقوق بشر و نیازهای دیگری که ممکن است با آن در تضاد قرار داشته باشند، موازنهای ایجاد کند و همیشه بر این درک سیاسی متکی است که اگر محدودیتها کوچک و موقتی نباشد حقوق بشر و آزادیهای فردی به سرعت معنا و مفهوم خود را از دست میدهند. گذشته از این بخشی از حقوق بشر مطلق در نظر گرفته شده است و هیچ محدودیتی را بر آنها نمیتوان توجیه کرد که از این جمله اند: حق آزادی، برابری در مقابل قانون، برخورداری از حیثیت بشری، حمایت قانونی، برخورداری از محاکمه عادلانه، حق ازدواج و طلاق، حق آزادی اندیشه و مذهب، و آزادی برای تغییر مذهب، حق کار و یا انتخاب محل کار. علاوه بر این میثاقهای الحاقی سعی در روشن کردن این حقوق و دامنهی محدودیتها داشته اند. بعنوان مثال در مورد آزادی بیان "محدودیتهای قانونی فقط برای احترام به حقوق دیگران و یا برای امنیت ملی و نظم عمومی و یا بهداشت و سلامت اجتماعی" میتوانند شکل بگیرند. مثلاً کسی نمیتواند در سالن تاریک سینما ناگهان برخیزد و فریاد بزند که آتش سوزی شده و جمع را به آشوب و خسارت در خروج اضطراری بی دلیل از سالن بکشاند و بعد ادعا کند از حق آزادی بیان استفاده کرده است.
اما اسلام گرایان ما از دیدگاهی دیگر به محدود کردن آزادی و حقوق بشر میپردازند. محدودیتهای اعمال شده به حقوق بشر در این منظر در چهارچوب اسلام و بخاطر احترام به اسلام توجیه میشود. در حقوق بین الملل هیچگونه تئوری برای حمایت از این نظر که آزادیهای اساسی و حقوق بشر بخاطر الزامات یک مذهب خاصی محدود و یا حتی موقتاً تعطیل شوند وجود ندارد. در حقوق بین الملل حتی حقوق مسلمانان را نیز نمیتوان بر پایه استانداردهای اسلامی از آنان سلب کرد و قوانین مذهبی، قوانین شریعت و یا دیگر مذاهب پایهی قابل قبولی برای اعمال این محدودیت نیست.
بنابر قوانین موجود حقوق بشر، چاپ کاریکاتور در یک نشریه چه توهین به پیامبر اسلام و یا هزار و صد پیامبر دیگر باشد و یا نباشد، خلاف اصول و مبانی حقوق بشر نیست. اما روشنفکران ما مدعی هستند که چاپ آزادانه مطالب یک روزنامه محدود کنندهی آزادی بیان هم هست. به عبارت دیگر سانسور این مطلب و مجازات کاریکاتوریست قرار است که عین آزادی بیان باشد. وقتی درک روشنفکران مخالف حکومت استبدادی از آزادی بیان چنین واژگونه است بیخود نیست که در ایران و کشورهای اسلامی دیگر این گونه استبدادهای سیاسی حکمفرما هستند. روشنفکران ما میگویند: "توهین به پیامبر اسلام و هر یک از مقدسات ادیان، جهان را گامی به سوی وحشت و تاریکی نزدیک میکند و باب گفتگو را مسدود میکند" اما راست آن است که "توهین" هرگز از پیش شناخته شده نیست. آیا شوخی با پیامبر اسلام همیشه توهین محسوب میشود؟ آیا شباهت یک شخصیت رمان خیالی و فانتزی با پیامبر اسلام توهینی در خور فتوای قتل است؟ شناسایی "توهین" همیشه بعد از آغاز گفتگو صورت میگیرد. اگر شما آنقدر از مخاطب خود بترسید و نگران باشید که هر شوخی و رمان و نکته و کنایه ای، فتوای قتل و خانه سوزی و ویرانی بدنبال داشته باشد، آن وقت است که باب گفتگو مسدود میشود. ومگر نه اینکه پیروان ادیان اغلب مخالفت با قوانین ما قبل مدرن و ضد حقوق بشری خود را توهین محسوب میکنند. به اعتقاد امضاء کنندگان اعلامیه، برای نزدیک نشدن به وحشت و تاریکی، مبارزان حقوق بشر ظاهراً نه تنها باید به پیامبر اسلام که به "مقدسات ادیان جهان" احترام بگذارند. و این حکم یعنی احترام به پیروان ادیانی که سوختن عروس جوان را مقدس میدارند. این دعوت به احترام به پیروان ادیانی است که دوختن مهبل زن را مقدس میدارند. در چنین شرایطی کسانی ما را به وحشت و تاریکی نزدیک میکنند که به احترام به سنگسار زنان و اعدام کودکان و بریدن زبان مشغولند.
دوستان روشنفکر ما امروز بیخود نگران برخورد فرهنگ ما و دنیای غرب هستند. نگاهی به زندگی و اطراف خود بکنید. اگر از اسلام و پیامبرش تقدس زدایی شده بود، وضع زندگی امروز شما چنین بدبخت و اسیر در پنجه استبداد مذهبی نبود. تقدس رهبر و نظام از مقدسات دیگر ناشی میشود و وقتی چیزی مقدس شد، گردش خطوط قرمز میکشند. چون و چرا و اندیشه و سئوال و شک و تردید مجازات میشود و هر گونه انتقاد و پرسش به نام توهین سرکوب شدید میگردد. اگر امکان دفاع از حقوق کاریکاتوریستها و آزادی بیان را ندارید لااقل با آنها که به سرکوب آزادیهای فردی مشغولند و نظام شبان رمگی را به زور سرنیزه تحمیل میکنند همراه و هم صدا نشوید. بگذارید نشریات اروپایی و امریکایی، بگذارید جهان آزاد از حقوق خود و شما با هم دفاع کند. اگر آزاده نیستید، لااقل مقدس مأب هم نباشید.
رامین احمدی
فوریه ٢٠٠٦