سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
رفتار و مواضع سیاسی آیتالله خامنهای که با حمایت آشکار از رد صلاحیت گسترده نامزدهای اصلاحطلب در آستانه انتخابات با تندروترین افراد شورا نگهبان و افراطیترین نیروی تاریکاندیش همسو شده بود، پس از شکست کامل سناریو این نیروها، در دوران پس از انتخابات بطور محسوسی عصبیتر، توطئه محورتر و اعتدال ستیزتر شده است. گفتارهای او درباره «نفودیهای درون حکومت»، انتقاد آشکار از توافق هستهای، تاسف ناشکیبانه از شکست محمد یزدی و مصباح در انتخابات خبرگان و حملات آشکار علیه دولت روحانی و خائن و ناآگاه نامیدن هاشمی رفسنجانی، همگی با فوریتی نامتعارف به وقوع پیوسته است. رفتار و زبان سیاسی آقای خامنهای پس از انتخابات به سطح سخنگوی راست افراطی در حد حسین شریعتمداری فروکاسته شده است. این رفتار نشانگر روح زخم خورده، تلخ کام و عصبی رهبر جمهوری اسلامی است. زخمهایی که با یادآوری شکستهای پی در پی ایدههای از تاریخ مصرف گذشته، زنده میشوند و مجددا درد و سوزش، زخمها را از اعماق بیرون میکشند.
زبان گزنده آقای خامنهای، ابزاری در جبران ناکامیهای پی در پی او از زمان اعلان همفکریاش با احمدینژاد تا کنون در همه پهنههای سیاست داخلی و خارجی است. به گونهای که با نتایج شگفتانگیز انتخابات هفتم اسفندماه آخرین میخ بر تابوت سناریوهای مطلوب او در گزینش رهبر جانشین و نیز عواقب برجام یک و دو و سه، کوبیده شد. از اینرو زبان سخت و آشتیناپذیر و هجومی او، حتی تا مرزِ ویرانگری دوست و رقیب پیش میرود. کاربرد این زبان عصبی نه تنها با قانونیت و جمهوریت بلکه با نقش یک رهبر خویشتندار اسلامی و دارای قدرت مانور سیاسی میان جناحها نیز در ستیز است، این رفتار عصبی و کارشکنانه رهبر نه از روی حس قدرت و حفظ اعتبار بلکه ناشی از ناتوانی و عجز است. زیرا:
۱ـ «نه» پر معنا، یک صدا و گسترده مردم به گزینههای مطلوب آقای خامنهای در انتخابات که به بازنشسته شدن سیاسی محمد یزدی و مصباح در انتخابات منجر شد و تمام ۳۰ کرسی تهران در مجلس و ۱۵ کرسی اول از ۱۶ کرسی خبرگان را نصیب اصلاحطلبان و میانه روان کرد، علیرغم همه تدارکات و تقلاها، شانسی برای استمرار نهاد ولایت فقیه در شکل و عملکرد کنونیاش باقی نگذاشته است. آقای خامنهای با این شوک باورنکردنی روبرو شد که با تجزیه دو گروه اصلی محافظه کاران جمهوری اسلامی یعنی تندروها و محافظه کاران سنتی، در انتخابات دیگر هیج شخصیت با نفوذی برای استمرار ولایت فقیه وجود ندارد. به همین دلیل ناگزیر خود کسوت سخنگوی راست افراطی را بر تن کرده است تا شاید خلا قدرت در بلوک راست را بازسازی کند. اما زمان بهسود او نیست. زیرا خلا قدرت مستبد مذهبی با رویکرد هوشمندانه رفسنجانی و روحانی که ماهرانه با تکیه بر افکار عمومی و ضرورتهای اقتصادی کشور، سیاست اعتدالی را در عرصه داخلی و خارجی پیش میبرند، عملا راست افراطی با یا بدون اقای خامنهای بسوی سراشیب انزوا رانده شده است. آرایش سیاسی کشور به گونهای تغییر کرده که مانورهای سیاسی صادق لاریجانی برای خیز برداشتن بهسوی مقام رهبری، و هذیانگوییهای «ضدانگلیسیاش» برای هموار کردن مسیر رهبری، بیشتر به یک شوخی بیمزه شباهت دارد، تا ایجاد یک کاریزمای سیاسی در میان محافظه کاران جمهوری اسلامی.
۲ـ انزوای ولایت فقیه که اینک مخاطبان خود را محدود به عدهای مداح و نیروهای نظامی و بسیحی کرده است، از این ناتوانی و عجز ریشه میگیرد که نیروهای راست حکومتی هیچ دستاورد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قابل دفاعی در افکار عمومی نداشتهاند. نتیجه مهمترین پروژه آقای خامنهای که نمونهسازی فرهنگی بوده است، شکلگیری جامعهای است که بیتردید در زمینه افکار عمومی و سبک زندگی، سکولارترین کشور تمام خاورمیانه است.
۳ـ تحقق برجام با همه سنگاندازهای آقای خامنهای، به گونهای پیش رفته که راهی برای بازگشت سیاست خارجی و اقتصاد کشور به دوران انزوا و اقتصاد مقاومتی زیرزمینی مطلوب آقای خامنهای باقی نگذاشته است. خواست آقای خامنهای توقف این روند و بویژه ترمز ژرفش آن در عرصه داخلی است. اما پیدایش یک فهم مشترک در عناصر کلیدی آن یعنی افکار عمومی و بازیگران اقتصادی ایران از یکسو و نیز دولتهای غربی از سوی دیگر، در تفکیک نقش رهبر دینی و دولت روحانی از یکدیگر، راه جر زنی آقای خامنهای را بسته است. موضع گیری خصمانه خامنهای در باره برجام گرچه میتواند، روند آن را کند کند، اما زیانهای اقتصادی آن در عمل به انزوای باز هم بیشتر خامنهای در افکار عمومی و آسیبپذیرتر شدن زندگی معیشتی میلیونی مردم منجر میشود.
بنابراین رفتار و مواضع سیاسی آیتالله خامنهای ناشی از تلخ کامی و حس طعم شکست و ناتوانی در سیاست داخلی و خارجی کشور است. وی با جزمیت خاص آدمهای خود آموخته که نه توان تغییر دارند و نه میگذارند که تغییرشان دهند، با هر موضعگیری عصبی و کارشکنانه علیه دولت و اصلاحطلبان از قد و قواره خود میکاهد. به گونهای که زمان از او در گذشته است.
بدترین حالت آن، این است که زمان، هم به معنی لفظی و هم به معنی استعاری از او بگذرد. این به معنای مرگ و زوال سیاسی یک رهبر است. به گونهای که حتی همچون یک مستبد هوشمند قادر به درک نیاز زمان و شکیبابی و حسابگری و مانور سیاسی هم در سمت استمرار جایگزین خود نیست. گرچه رفتار سیاسی آقای خامنهای در کوتاه مدت توسعه سیاسی و اقتصادی کشور را متوقف میکند، اما در حقیقت زوال ولایت فقیه همچون یک نهاد فاقد توان استمرار را تسریع میکند. این به معنای فرارسیدن زمان شمارش معکوس زوال ولایت فقیه است.
امااین زوال نه به معنای ناکامی اصلاحطلبان بلکه درست بر عکس نتیجه پیروزی اصلاح طلبی است. زیرا این روند حاصل همهگیر شدن اندیشه تغییر در کشور و پیکار هوشمندانه رفسنجانی و روحانی در تجزیه کامل محافظهکاران است. اینک برای نخستین بار در تاریخ ایران در زیر پوست جامعه با زوال یک مستبد بحرانزده، جامعه تازهای شکل گرفته است که در آن همه عناصر لازم از رهبران محصور، مدیران شایسته و کارآمد در سایه و ذهنیت و افکار عمومی مدرن حضور واقعی و گسترده دارند.
■ جناب آقای حیدریان
با سپاس از نوشته بسیار کوتاه و گویای شما، که با نگاهی روانشناسانه رفتار کسی را که به پایان کار خویش رسیده به خوبی وانمودهاید. رفتاری که شاید به کارهایی خشن و تند نیز دست بزند که گرچه زیان دیگران را در پی دارد، اما خود او را به جای نخست باز نمیگرداند. هر واکنش تند چنین کسی، بیش از هرچیز گواه بر آنست که او به راستی به پایان کار خویش رسیده است. همین سخن را با چگالی بیشتر برای سپاه و فرماندهان آن نیز میتوان گفت. ناچیز شمردن برجام از سوی آقای محمدعلی جعفری، شلیک تظاهرآمیز موشک که شاید بتوان گفت این روش حقی را به ناحقی و یا فرصتی را به تهدیدی تبدیل میکند، بازتاب همین وضعیت است. خشم سپاه و فرماندهان آن از اینست که چنانچه میانهروان به راستی قدرت بیشتری بگیرند، شاید “روزنه دخل خراسان” را برای سپاهیان گل بگیرند. اگر اینان خود را با خواست همگانی ملت و نخبگان همسو میساختند، هم آرامش را به جامعه باز میگرداندند، و شاید هم به زندگی سیاسی خویش ادامه میداند. من با این نوشته واقع بینانه ، شما همسویم و آن را پاس میدارم بی آنکه دچار خوشبینی شوم.
پیروز باشیم / بهرام خراسانی
۱۷ فروردین ۱۳۹۵
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|