iran-emrooz.net | Tue, 29.11.2005, 21:24
امالقراء شیعه یا دارالمجانین؟
سید کمالالدین نبوی
چهارشنبه ٨ آذر ١٣٨٤
اول: آقای رئیس حکومت اسلامی ایران مدعی شده که در جریان سفرش به نیویورک درهالهای نورانی قرار گرفته است. بیانات ایشان در دیدار با آقای جوادی آملی، برای همه آنانی که دارای اندک عقل سلیمی میباشند بسیار عجیب و غریب است. آیا ایشان واقعا دچار چنین توهماتی شدهاند یا خواستهاند آقای آملی را دست بیاندازند؟ آیا رئیس حکومت اسلامی واقعا غلو نمیکند وقتی میگوید که در سازمان ملل، هنگام سخنرانی بیست و هفت هشت دقیقهایاش، در هالهای نورانی (فره ایزدی) قرار گرفته است!؟ او مدعی شده که مستمعین وی آنچنان مبهوت ایشان بودهاند، که در طول سخنرانی شان «مژه نزدهاند» . خوبست آقای رئیس جمهور علاوه بر معاینه روحی روانی به یک چشم پزشک نیز مراجعه بفرمایند تا مشخص شود که ایشان چگونه از تریبون مجمع عمومی توانسته است حرکت مژههای مستمعین را که اولین ردیف آن در فاصله بیش از ده متری شان بوده است مشاهده بنماید، خاصه آنکه در تمام مدت سخنرانی، ایشان روخوانی میکردند!
آقای رئیس حکومت اسلامی اضافه کردهاند که «وقتی که در خیابانها راه میرفتیم، به هر ساختمانی میرفتیم همه توجهات به سمت هیات ایرانی بود».ای کاش آقای رئیس حکومت اسلامی متذکر میشد که هیات ایرانی با قریب به دویست عضو نمیتوانست جلب توجه نکند. کسی نیست از این آقا بپرسد چرا دولتی که خود را عدالتخواه معرفی میکند، با آنهمه عضو و بطرز کاملا غیر متعارفی به نیویورک سفر کرده بود؟ آنهمه دبدبه و کبکبه برای چه بود؟ راستی هزینه مالی (چند میلیونی به دلار) این سفر را بالاخره اعلام خواهند کرد یا خیر؟ طبیعتا یک هیاتی با آن همه آدم با صلاحیت و بیصلاحیت، که با پول مفت ملت زحمتکش، مجانی به امریکا سفر کرده بودند، باعث جلب توجه هر کسی میشود. این هیات تقریبا دویست نفری که آقای احمدینژاد با خود به نیویورک برده بود البته باعث تعجب عام و خاص بود.
شاید آقای احمدینژاد میخواسته است با عنوان چنین مطالبی در محضر آقای جوادی آملی، که برخلاف بسیاری از فقهای حکومتی، هم سواد فقهی دارد و هم قدری انصاف، ایشان را بیاعتبار نماید. شایسته بود آقای رئیس حکومت اسلامی توهمات خویش را برای رهبر فکری خویش آقای مصباح یزدی نقل میکرد تا او هم به پاس پولهای نفتی که بجای رفتن برسر سفره مردم به جیب گشاد ایشان و سایر هیئتهای مذهبی زیر نظرشان رفته و خواهد رفت، درگوشی جوابش را میداد و قال قضیه را میکند و این افتضاح علنی نمیشد.
دوم: آقای مشکینی رئیس مجلس خبرگان، کسی که خودش به خودش لقب معلم اخلاق داده، بدون هیچ ابائی اعلام میدارد که نمایندگان مجلس هفتم مورد تائید امام زمان میباشند. ایشان برای اثبات ادعای بی سند خود یک دلیل و سند عقلانی را ارائه بفرمایند تا تردید ما نسبت به داشتن اخلاق در جنابشان برطرف گردد. این آقا که به اصطلاح خودش معلم اخلاق است، چرا به صراحت نمیگوید که آیا ایشان رابط و یا سخنگوی امام زمان هستند؟ اگر جواب مثبت است چرا آنرا علنی نمیگویند تا ما از آیتالله العظمی منتظری در قم و آیتالله العطمی سیستانی در نجف و سایر مراجع شیعه همچون آیات الله طاهری، صانعی، بهجت، موسوی اردبیلی، مومن، بیات و سایرین سوال کنیم تا تکلیف مان در مورد صحت و سقم چنین ادعائی و کذاب بودن یا کذاب نبودن این آقا روشن شود. اگر جواب منفی است و قصد القای وجود چنین رابطهای وجود ندارد، پس چه اصراری دارند که هر از چند گاهی چنین ادعاهائی را مطرح کنند و از کیسه اسلام وشیعه و امام زمان (ع) مفت و مجانی و بدون پاسخگوئی این چنین گشاده گشاده هزینه کنند؟ نکند دستخط امام زمان که در روزنامهها چاپ شده بود کار همین آقا باشد. آقای معلم، ذرهای اخلاق!
سوم: آقای احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و امام جمعه تهران در خطبه نماز جمعه صراحتا اعلام میدارد که انسان غیر مسلمان همچون حیوان بر روی زمین است و غیر فساد کاری ندارد. ما کاری به سایر انسانهای وارسته دنیا نداریم، اما میگوئیم که آیا این آقا از هموطنان غیر مسلمان خویش شرم نمیکند که آنها را مفسد مینامد؟ پس تمام دستآوردهای بشری، آنهائی که از مسلمانان ناشی نشده است و انصافا بیشمارند، همه از فساد ناشی شده است؟ مرتبه انسان و بشر را تا حد فساد حیوانی پائین آوردن یک مسئله عقیدتی نمیتواند باشد. همانگونه که قلیلی از مراجع علنا بیان نمودند، این ادعا هیچ قرابتی با اسلام و شیعه ندارد، پس این سوال مطرح است که آیا بیان چنین جملهای آنهم در جایگاه نماز جمعه ناشی از اختلالات دماغی گوینده نیست؟
چهارم: در خبرها آمده بود که وزیر محترم ارشاد اسلامی که بجای پرداختن به امور فرهنگی و هنری علاقه خاصی به اشاعه خرافات و گسترش جمکران دارد، برای برقراری ارتباط با امام زمان عریضه در چاه جمکران انداخته است. اما اگر رئیس مجلس خبرگان و معلم اخلاق و رئیس حکومت اسلامی و دبیر شورای نگهبان آنهائی باشند که در بالا گفتیم، چه حرجی است بر وزیرارشاد اسلامی؟ اگر مسئولین حکومتی از این بازیهای خطرناکی که اساس دین را هدف قرار داده است، دست برندارند، افزایش روز افزون امام زمانها در آینده اجتناب ناپذیر خواهد بود.
پنجم: از هماکنون در خبرها آورده شده که هر روز در گوشه و کنار کشور تعدادی کلاهبردار خود را به عنوان نماینده امام زمان جا میزنند و از مردم به اشکال مختلف سوء استفاده و یا اخاذی میکنند. ما از رئیس قوه قضائی میپرسیم چرا این افراد دستگیر و زندانی میشوند ولی آقایان مشکینی و جنتی و خزعلی که هر از چند گاهی خود را به عنوان نواب امام زمان جا میزنند مصونیت قضائی دارند؟
آخر آنکه: راستی نظر آقای خامنهای نسبت به این مطالب چیست؟ آیا سکوت ایشان در مورد اشاعه چنین توهماتی، شبهه بر انگیز نیست؟ مایلم از ایشان استفسار نمایم تا نظر خویش را در باره ادعاهائی این چنینی به روشنی بیان نمایند. آیا اگر پیچیدهترین و «چند لایه»ترین توطئهها بر علیه اسلام و مذهب اثنی عشری را دشمنان دین برنامه ریزی میکردند میتوانستند بهتر از این آقایان موفق به وهن اسلام و مذهب شیعه بشوند؟
آیا در امالقرای شیعه هنوز روحانیونی که در قید دین باشند وجود دارند؟ همه در قید و بند حکومت؟ «کانه هیچ کسی نیست»!
هشتم آذر ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و چهار
سید کمال الدین نبوی