سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
چشمها را باید شست...جور دیگر باید دید
چکیده
مسئله حقوق آب از زایندهرود به مشکلی جدی بین فعالین اجتماعی؛ مدیران و نمایندگان پنج استان اصفهان، یزد، مرکزی، خوزستان و چهار محال و بختیاری تبدیل شده و همزمان نگرانیهای بنیادی زیست محیطی را موجب شده است. مقسم اصلی آب اما رشتهکوههای زاگرس مرکزی و ظرفیت آبی دشتهای پائیندست و شرایط طبیعی منطقه است که کمتر و یا میتوان گفت اصلا به آن توجه نشده حال آنکه برآمد رشتهکوههای زاگرس دو اقلیم شرق و غرب خود را از هم جدا کرده و ظرفیتهای طبیعی متفاوتی را ایجاد نموده است.
در سالهای ۱۳۳۰ که هنوز بشر با عواقب زیانبار تخریب محیط زیست با افزایش توان تکنولوژیکی مواجه نشده بود؛ شرکت مهندسین مشاور الکساندر گیبس و شرکا احداث تونل اول کوهرنگ در حوزه زاینده رود را به بهره برداری رساند. در همین مطالعات احداث سد مخزنی زاینده رود و تونلهای دوم و سوم کوهرنگ هم پیشبینی شد که بعد شرکت فرانسوی سوگرا هم در طراحی و اجرا نقش داشت. اما تقریبا همزمان با انقلاب ما، مصیبتهای زیست محیطی ناشی از اجرای سازههای آبی بدون توجه به اثرات اکولوژیکی آنها در سطح جهان عمیقا بر مطالعات مهندسی آب اثر گذاشت، لیکن کشور ما درگیر تحولاتی بود که از این مهم غافل ماند.
اکنون که مصیبت خشکی دریاچه ارومیه و مشکل امروز زاینده رود چشمها را گشوده باید جور دیگر دید.
این مقاله نگاه خود به بهرهبرداری از آب در محدوده اثر زاینده رود را معطوف به توسعه پایدار در چارچوب حفظ طبیعت و جلوگیری از مصیبتهای زیست محیطی فردا کرده است. از این منظرمیبایست از مطالعه و شروع اجرای پروژههای انتقال حوزه به حوزه از جمله بهشتآباد احتراز نمود و نیز از انتقال بیش از سطح موجود آب زاینده رود نیز به سایر نواحی بر حذر بود. آنچه اکنون مورد بهرهبرداری در آب مشروب استان یزد و یا کاشان است را دقیقا متناسب با جمعیت امروز تامین و در همین حد حفظ نمود و همزمان تغییر دوفوریتی سیستمهای آبیاری کشاورزی در دشت اصفهان باید به اجرا گذاشته و اجباری شود.
بیشک متخصصین بسیار ورزیده در ایران قادرند مطالعات توجیهی و میدانی را به بهترین وجه پیش ببرند. من نیز میتوانم از دوستان متخصص خود در زمینه توسعه منابع آب، جمعیتشناس، جامعهشناس و بخصوص متخصصین محیط زیست برای ترسیم دقیقتر خطوط کلی این نگرش بدون چشمداشت مالی دعوت به همکاری نمایم. بیشک مهندسین با تجربه در ایران هم در ترسیم این خطوط همکاری خواهند نمود.
مقدمه
به عنوان کارشناسی که از چهل سال پیش در طرحهای توسعه منابع آب و خاک و کشاورزی فعال بوده و کارشناسی و مدیریت پروژهها از جمله همکاری در امکانات توسعه منابع آب چهار محال و بختیاری از سرشاخههای زرینهرود و نیز دفتر فنی طرح توسعه نیشکر از رودخانه کارون را در شناسنامه کاری خود دارم، وظیفه خود میدانم مجددا به اشتباهی اشاره کنم که جامعه مهندسی آب در گذشته در سطح جهانی نمود و آن بیتوجهی کامل به اثرات طرحهای توسعه منابع آب در زیست بوم منطقه طرح است.
پس از موارد متعدد تخریب چشمگیر محیط زیست در کشورهای توسعه یافته، تلخی بسیار پرهزینه این بیتوجهی مشخص شد و از آن پس متخصصین زیستمحیطی در تیمهای مطالعاتی و دفاتر فنی کارفرما حضور یافتند. این تحول اما در کشور ما و در فضای انقلاب کمرنگ شد و اکنون مصیبتهایی چون خشکی دریاچه ارومیه و مشکل تقسیم آب زایندهرود و خشکی مردآب گاوخونی و موارد دیگر رخ نمودهاند. مسئله حقآبه و تقسیم آب که در گذشته موجب کشمکش بین روستائیان بود امروز به سطح استانداران، نمایندگان مجلس و مدیران آب رسیده است. امید که این سمینار در برون رفت از این مشکل امروز و مصیبت احتمالی فردا کمکی موثر را موجب شود.
تاریخچه
کوهستانی بودن بخش عمده استان چهارمحال و بختیاری، دشتهای بسیار کوچک و عبور سرشاخههای زاینده رود از درههای سنگی عمیق، امکانات بهره برداری از آن را در این استان محدود کرده و دشت اصفهان تقریبا تنها حقابه بر از رودخانه زاینده رود بوده است. اما دشت و طبعا شهر اصفهان بر روی یک لایه بسیار کم نفوذ در عمق کم قرار دارد که مانع نفوذ آب به لایه دوم سفره آب زیرزمینی میشود. این پدیده در زیر بستر رودخانه با بافت سبک سطحی؛ موجب فرو رفتن و باز پیدایی آب در مسیر رودخانه شده و از اینرو زایندهرود نام گرفته است.
از طرفی همین عمق کم موجب مشکل جدی در حفر چاههای فاضلاب خانگی میشده است. با طرح و اجرای سد و تونل اول کوهرنگ کشت آبی تا شرق اصفهان گسترش یافت لیکن به موازات آن مشکل فاضلاب شهر اصفهان نیز افزایش یافت که تا احداث سیستم اگو برطرف نشد. با احداث سد مخزنی زاینده رود و نیز سد تنظیمی پائین دست آن، خطراتی که ابنیه و بخصوص پلهای تاریخی شهرستان اصفهان را تهدید مینمود رفع شده و به کنترل سفره اول آب زیرزمینی هم کمک کرد.
احداث سد مخزنی اشتهای انتقال را که در مطالعات اولیه ظرفیت مخزن پیشبینی شده بود افزایش داد و با احداث سد و تونل دوم کوهرنگ بخش دیگری از آب حوزه کارون در خوزستان به زایندهرود منتقل گردید. سپس سد و تونل ماربران به این مجموعه انتقال آب افزوده شد. کلیه این پروژهها قبل از انقلآب پیشبینی و تونل دوم و ماربران پس از انقلآب و زمانی که جهان مهندسی به اثرات مخرب انتقال آب پی برد تکمیل و به بهره برداری رسیدند.
سپس نوبت استفاده از آب منتقل شده از سرشاخههای کارون به زایندهرود برای تامین آب مشروب مناطق مسکونی یزد و کاشان رسید. طرح انتقال آب بهشتآباد با وعده تامین کمبود آب شرق اصفهان و نیز تامین آب خط دوم یزد و انتقال آب به رفسنجان، کرمان و طبس نیز به این مجموعه اضافه شده است.
بررسی مشکل
عمده طرین طرحهای توسعه منابع آب که با ابعاد گوناگون مشکلزا شده عبارتند از:
- سد و تونل اول کوهرنگ: آغاز بهره برداری سال ۱۳۳۳ هدف: انتقال ۲۵۵ میلیون متر مکعب از حوزه کارون به حوزه راینده رود.
- سد مخزنی زایندهرود: آغاز بهره برداری سال ۱۳۴۹ هدف:کنترل سیلاب، توسعه کشاورزی و تولید برق آبی
- سد تنظیمی زاینده رود: هدف: کنترل و توزیع آب رها شده از نیروگاه سد زایندهرود.
- سد و تونل دوم کوهرنگ: آغاز بهره برداری ۱۳۶۴ هدف: انتقال ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب در سال از حوزه کارون به حوزه زاینده رود.
- سد و تونل ماربران: آغاز بهره برداری ۱۳۶۶ هدف: انتقال ۱۱۵ میلیون متر مکعب در سال از حوزه کارون به تونل اول کوهرنگ.
- خط اول انتقال آب از زایندهرود به اردکان و یزد: آغاز بهرهبرداری: ۱۳۷۱ هدف: انتقال ۳ مترمکعب در ثانیه (معادل ۹۲ ملیون مترمکعب در سال) جهت تامین کمبود آب مشروب اردکان، یزد و مناطق مسکونی مسیر.
- خط انتقال آب از زایندهرود به کاشان: آغاز بهره برداری ۱۳۸۴ هدف: انتقال ۷ متر مکعب در ثانیه (معادل ۲۲۰ ملیون متر مکعب در سال) از محل سد تنظیمی زاینده رود برای تامین کمبود آب مشروب کاشان و مراکز جمعیتی مسیر.
- طرح انتقال آب بهشتآباد: این طرح به علت اعتراضات گسترده به اجرا نرفته است. هدف: انتقال ۱۱۰۰ ملیون متر مکعب آب از حوزه کارون به حوزه زاینده رود، هدف: تامین کمبود آب کشاورزی شرق اصفهان و نیز تامین کمبود آب یزد، رفسنجان، کرمان و طبس.
- طرح خط دوم انتقال آب از زایندهرود به یزد با امید به آب بهشتآباد برای تامین مصارف صنعت و مشروب مناطق مسکونی مسیر از جمله رفسنجان، یزد، کرمان و اخیرا طبس.
تصویر کلی این طرحها بیانگر این است که هدف، برداشت آب از حوزه آبخیز کارون در غرب زاگرس مرکزی و استفاده از آن در حوزه آبخیز زاینده رود در شرق زاگرس بوده و به تدریج آب انتقال یافته برای استفاده در خارج از هر دو حوزه آبخیز (کاشان و یزد) نیز مورد استفاده قرار گرفته و اکنون گفتگو بر سر انتقال ۱۱۰۰ ملیون متر مکعب در سال از حوزه کارون برای مصرف در اصفهان، یزد، کرمان و خراسان جنوبی (طبس) مطرح شده. یعنی آبی که بطور ثقلی و بدون نیاز به سازههای پرهزینه و بزرگ آبی و بدون تغییر طبیعت به جنوب غربی ایران میرسد قرار است به شرق و شمال شرقی ایران منتقل شود.
همانگونه که در مقدمه اشاره شد سالها طول کشید که مهندسین آب ضرورت توجه به اثرات زیست محیطی کنترل آب را لمس کنند. از طرفی چون انسان مهمترین عامل تغییر طبیعت متناسب با نیاز توسعه خود است، متخصصین زیست محیطی اغلب با هرگونه دخالت بشر در طبیعت مخالف بودند. سالها طول کشید که این دو نگاه افراطی بهم نزدیک شده و توسعه جوامع انسانی با کمترین خسارت ممکن مورد قبول متخصصین قرار گیرد.
معضل اصلی اکنون اختلاف برداشت متخصصین آب یا سیویل با برخی متخصصین محیط زیست نیست. اینگونه اختلافات در محیط علمی قابل تحلیل و توافق است. مشکل متاسفانه دخالت مستقیم مسئولین و مقامات غیر حرفهای در امری بینهایت تخصصی و حساس است. با کمال تاسف برخی از مدیران کارفرمایی نیز در جو اجتماعی - سیاسی محیط خود قادر به هماهنگی تخصصی نبوده و متناسب با منطقه تحت مسئولیت خود مدافع یا مخالف انتقال آب هستند و این بدترین فشار را به متخصصینی تحمیل میکند که نمیخواهند برای گرفتن طرحهای غیر فنی کسب درآمد کنند. این تاسف همچنین شامل متخصصین و اساتید فعال در استانهای ذینفع یا ذیضرر هم شده و آنان نیز گاه یک تنه به قاضی میروند و انجام یا حذف پروژهها را مطلق میکنند.
روشن است که انتقال آب از یک حوزه آبخیز (در اینجا حوزه کارون) به حوزه آبخیز دیگر (در این مورد زایندهرود) نیازمند دقت بسیار بالاتر از کنترل آب از طریق احداث سدهای مخزنی در یک حوزه آبخیز است. باید توجه نمود که در انتقال آب از یک حوزه به حوزه دیگر، دو منطقه کاملا متفاوت اقلیمی تحت تاثیر قرار میگیرند و بدون مطالعات دقیق اجتماعی، جمعیت شناسی و مطالعات مهندسی محیط زیست در حوزههای مبدا و مقصد، انتقال آب و مطالعات مهندسی و توجیه اقتصادی طرحها ناقص بوده و مشکلات آتی بسیارپرهزینه تر از آن است که امروز رخ مینماید.
اکنون که مسائلی چون تامین آب مشروب نقاط دیگر چون کاشان و مناطق مسکونی مسیر آن، یزد و مناطق مسکونی مسیر و یا اخیرا کرمان و طبس مطرح است و بخشی از آب بدان مناطق منتقل شده است ضرورت تام دارد که مسئله رشد جمعیت (که میتواند منفی باشد) متناسب با امکانات طبیعی منطقه به دقت مورد مطالعه قرار گیرد. باید توجه نمود که منابع طبیعی هر وادی امکانات توسعه آن را تعریف میکند و تزریق مصنوعی منابع حیاتی مانند آب جز اتلاف هزینه و خسارات دراز مدت هیچ حاصلی ندارد.
نتیجه و پیشنهاد
تا سالهای ۱۳۵۰ در سطح جهان در انجام مطالعات طرحهای جامع به طبعات مثبت یا منفی زیست محیطی بی توجهی میشده که ناشی از نااگاهی مهندسین مدیریت توسعه منابع آب از اثرات زیست محیطی پروژهها بود. اما پس از آن نیز در ایران توجه کافی به آن نشده است؛ از اینرو پیشنهادهای زیر رئوس کلی اقدامات لازم را بطور کاملا مقدماتی ترسیم میکند.
- باز بینی مطالعات طرح جامع توسعه منابع آب وخاک با حضور فعال متخصصین اکولوژی در حوزههای کارون، دز و زاینده رود توسط سازمان برنامه وبودجه و با مشارکت وزارت نیرو و معاونت رئیس جمهور درامور محیط زیست.
- توقف پروژههای دیگر انتقال آب از جمله بهشتآباد تا تکمیل بازبینی طرح جامع
- توقف توسعه صنایع آب برو انجام مطالعات طرح جامع توسعه صنعت توسط سازمان برنامه وبودجه
- عدم توسعه شهرکسازی تا تخصیص جدید آب مشروب از حوزه زاینده رود
- توقف صدور مجوز حفر چاه در دشت اصفهان تا روشن شدن بیلان سفرههای آب منطقه
- عدم توسعه اراضی ابی تا پایان بازبینی مطالعات طرح جامع
- حفظ حقابههای موجودکشاورزان دشت اصفهان به منظور جلوگیری از تبدیل کشت گیاهان کم آب به پر مصرف تا پایان مطالعات.
- انجام فوری تبدیل سیستمهای آبیاری موجود به آبیاری تحت فشار و دارای راندمان بالا از طریق تسهیل و تامین وسایل مربوط توسط کمیتهای متشکل از سازمان کشاورزی اصفهان، سازمان آب اصفهان و نمایندگان کشاورزان مناطق کشت آبی و سپس کاهش میزان آب تخصیصی به هر منطقه با افزایش بهره وری از آب.
با توجه به وجود کارخانجات تولید وسایل آبیاری نشتی، بارانی و… در ایران و نیز مهارت کشاورزان منطقه، این بخش از کار در یک محدوده کمتر از سه سال قابل اجراست و احتمالا کل هزینه این پروژه از طریق افزایش ضریب هزینه آب مصرفی کارخانجات منطقه اصفهان قابل تامین است.
بازبینی مطالعات جامعهشناسی و جمعیت شناسی با تاکید بر رشد جمعیت متناسب با ظرفیتهای طبیعی هر منطقه شهری یا روستایی (این رشد در مواردی قطعا منفی خواهد بود) و توجه به روند مهاجرت متناسب با تحلیلهای جامعه شناختی وروانشناسی اجتماعی . این مطالعات در چارچوب طرح جامع یا پیش از ان میبایست انجام شود.
———————-
منابع:
- تارنمای شرکت آب منطقهای اصفهان
- تارنمای شرکت آب منطقهای یزد
- تارنمای انگلیسی شرکت مهندسین مشاور مهآب قدس
- دکتر بروجنی: روزنامه دنیای اقتصاد شماره ۲۹۵۱
- دکتر حلبیان و دکتر شبانکاری - چهارمین کنگره بین المللی جغرافیدانان جهان اسلام
- اسفندیار امینی - سی تیر ۱۳۹۲ آخرین نیوز
- یزد فردا، ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ پیگیری پروژه خط دوم انتقال آب به استان در دیدار نمایندگان و استاندار یزد با وزیر نیرو
- شرکت عمران ومنابع -طرح عمران خوزستان
اعتراض به خشکیدن زایندهرود در روز پنجشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۳
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|