وحشت نظامی‌امنیتی‌ها از مذاکره با آمریکا
م رها
به باور ولی مطلقه فقیه زیاده‌خواهی “استکبار” پایان‌ناپذیر است و اگر در یک زمینه با غرب به توافق رسیم آنها بهانه تازه‌ای خواهند جست. تاکنون مهمترین موارد تنش میان جامعه جهانی و جمهوری اسلامی بر سر پرونده هسته‌ای، نقض گسترده حقوق بشر، مناقشه اسرائیل و فلسطینیان و حمایت جمهوری اسلامی از گروه‌های اسلام‌گرا بوده است. ولی مطلقه ترجیح داده است موضوع اصلی تنش جمهوری اسلامی با جهان غرب را پرونده هسته‌ای قرار دهد چرا که به باوری وی در صورت رویایی کامل میان کشورهای پرقدرت و جمهوری اسلامی، نظام می‌تواند با برانگیختن احساسات ملی‌گرایانه ایرانیان، از حمایت مردم برخوردار شود.
در یک سال گذشته در پی تحریم‌های گسترده آمریکا و جامعه اروپا علیه جمهوری اسلامی، محاسبات ولی مطلقه فقیه در رویارویی با جامعه جهانی بهم ریخته است. این تحریم‌ها در کنار بی‌کفایتی دولت کودتا و دست اندرکاران اصولگرا به کاهش پنجاه درصدی درآمد نفتی کشور، کاهش ارزش پول ملی به یک سوم ارزش آن در یک سال پیش از آن، افزایش افسارگسیخته نرخ تورم به بیش از ۲۶ درصد (بیش از دو برابر نرخ متوسط تورم در منطقه) و نرخ بیکاری ۹/ ۱۲ درصد انجامید. ولی مطلقه فقیه، برخی از سرداران سپاه و اصولگرایان کوشیدند نقش تحریم‌ها را در بحران اقتصادی کشور ناچیز و یا بدون اثر جلوه دهند و تمام تقصیرها را بگردن دولت کودتا که روزگاری با تمام وجود پشتیبانش بودند بیاندازند. اما بسیاری از مردم ایران که بیشترین زیان را از تحریم‌ها تحمل کرده‌اند، لجبازی ولی مطلقه فقیه بر ادامه فعالیت‌های ناشفاف اتمی و سیاست‌های تنش افزای منطقه‌ای را دلیل وضعیت موجود دانسته از مذاکرات و توافق با جامعه جهانی بویژه آمریکا برای کاهش تنش‌ها پشتیبانی می‌کنند. در این شرایط جناح حاکم در برابر مذاکره با آمریکا و حل معضل هسته‌ای به دو گروه تقسیم گردیده اند:
اصولگرایان مصلحت گرا
در چند ماه اخیر با شدت گرفتن بحران اقتصادی و فشار کمر شکن تورم بر اقشار مختلف مردم برخی از مقامات جمهوری اسلامی تلویحن از مذاکره با آمریکا سخن رانده‌اند. حتی رئیس دولت کودتا نیز در سفر به نیویورک ۵ بار از لزوم گفتگو با آمریکا سخن راند. پس از آن صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه و جواد لاریجانی برادر و مشاورش در این قوه، منوچهر متکی وزیر امور خارجه سابق و محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در فرصت‌های گوناگون البته با ادبیات گوناگون و گاهی با تاکتیک به نعل و میخ زدن به مذاکره و عادی سازی روابط با آمریکا اشاره کرده‌اند. در این میان جواد لاریجانی حتی گفته است : “مذاکره با آمریکا تابو نیست که ممنوع باشد؛ اگر بخواهیم برای رهایی از فشارهای اقتصادی، بحث مذاکره با آمریکا را مطرح کنیم درست نیست، اما اگر منافع نظام ایجاب کند با آمریکا، حتی در قعر جهنم نیز مذاکره می‌کنیم.” و علی لاریجانی نیزبا اشاره به اینکه در سال ۹۱، ۴۳ هزار میلیارد بودجه عمرانی در نظر گرفتیم اما تاکنون نتوانسته‌ایم بیش از ۱۵ هزار میلیارد آن را تأمین کنیم بطور غیر مستقیم تآثیر تحریم‌ها بر اقتصاد کشور را پذیرفته و گفته است که «ما با خشکسالی مالی مواجه هستیم.»
واکنش نیروهای امنیتی نظامی
در این میان سرداران سپاه و نمایندگان ولی مطلقه فقیه از هنگام مطرح شدن موضوع مذاکره با آمریکا در فرصت‌های گوناگون به تندی با این راهبرد مخالفت نشان داده و هواداران این مذاکرات را مورد حمله قرار داده‌اند. از جمله سردار جوانی مشاور عالی نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به اینکه امریکا در سه جنگ قبلی با ایران بازنده بوده افزوده است “در چهارمین جنگ سعی دارد با ایجاد اختلال در نظام اقتصادی و فشارهای اقتصادی از طریق تحریم و مطرح کردن بحث مذاکره با ایران به صورت دو‌جانبه، پیروز این میدان باشد.” وی گفته برای غلبه بر مشکلات اقتصادی “نباید عقب نشینی کنیم و تسلیم شویم”.
- جانشین سپاه نینوای استان گلستان با اشاره به فشارهای همه جانبه به ولی مطلقه فقیه برای نشستن بر میز مذاکره چنین گفته است «متاسفانه در داخل کشور برخی از آقایان چه اصولگرا، چه فتنهگر و چه اصلاحطلب میگویند پای مذاکره بنشینیم تا مشکل گرانیها حل شود من خطاب به این دسته افراد میگویم که فکر می‌کنند با کوتاه آمدن ما گرانی تمام میشود، اتفاقاً این تازه اول راه است.» مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی دریایی سپاه نیز مذاکره با آمریکا را پشت کردن به آرمان‌های انقلاب خوانده است.
- روزنامه کیهان نیز طی یادداشتی در مورد مذاکره با آمریکا و موافقان آن چنین واکنش نشان داده است «به نظر می‌رسد انقلابیون فرسوده در این برهه حساس قصد دارند تا با مهندسی هدفمند اوضاع كشور و اعمال فشار همه جانبه به رهبر معظم انقلاب، به خیال خود ایشان را به نوشیدن جام زهر عقب نشینی، دست كشیدن از مواضع انقلابی و مذاكره با آمریكا وادار سازند.” این روزنامه یادداشت خود را به نقل قولی از ولی مطلقه فقیه چنین پایان داده است» رهبر معظم انقلاب به عنوان دانش آموخته مكتب سرخ عاشورا سالها پیش تكلیف خود را به وضوح با همه انقلابیون فرسوده‌ای كه بنا دارند ایشان را به نوشیدن جام زهر فرابخوانند روشن كرده اند: «این جا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه كربلا اتفاق خواهد افتاد.»
- به گزارش خبرآنلاین علی سعیدی نماینده ولی مطلقه فقیه در سپاه، که در واقع مواضع سپاه در مورد موضوعات گوناگون را بیان می‌کند، پیشنهاد مذاکره وزیر امور خارجه آمریکا را پیشنهادی برای ایجاد تزلزل در اراده ایرانیان سنجیده و گفته است: “در مذاکره با آمریکایی‌ها، هیچ توفیقی برای ایران حاصل نمی‌شود زیرا مسائل ایران و آمریکا در مقوله راهبردی آنقدر گسترده است که به هیچ عنوان قابل مذاکره نیست.” سعیدی گفته است “دشمن در حرکت دومینوی خود بدنبال سقوط نظام ماست، این آقایانی که بحث مذاکره را مطرح می‌کنند بدانند اینگونه نیست که بر سر میز مذاکره بنشینند و در باره مباحث سطحی مذاکره شود.” سعیدی تاکید کرده است: “قطعا آنها در مذاکره از ایران می‌خواهند که دست از حمایت از حزب الله لبنان، گروه‌های مقاومت فلسطین، جنبش‌های منطقه و شیعیان جهان بردارد.”
وحشت از مذاکره ناشی از چیست؟
واقعیت این است که فرماندهان سپاه و نیروهای امنیتی به دلایل زیر از مذاکره امریکا و تنش زدایی در سیاست خارجی به وحشت افتاده‌اند:
بسیاری از سرداران سپاه به پیروی از ولی مطلقه فقیه به بلای آرمانگرایی دچارند و در رویای گسترش نفوذ جمهوری اسلامی به سراسر کشورهای اسلامی و بیرون راندن آمریکا از منطقه خاورمیانه بسر می‌برند. به باور اینان رویارویی ” استکبار” با جمهوری اسلامی قطعی است و پیشنهاد مذاکره ترفندی بیش برای وادار کردن جمهوری اسلامی بدست کشیدن از آرمان‌ها و جاه طلبی‌هایش نمی‌باشد. بی شک آرمانگرایان آماده‌اند بدون در نظر گرفتن منافع ملی کشور و مشکلات کمرشکنی که گریبان گیر مردم شده است ، به نتش افزایی ادامه داده و چه بسا کشور را در استانه جنگی خانمانسوز قرار دهند.
با آغاز تحریم‌ها در دولت نهم و خروج بسیاری از شرکت‌های بزرگ نفتی و سرمایه گذاران جهانی از کشور زمینه گسترش بی سابقه فعالیت‌های اقتصادی سپاه فراهم شد. بطوری که پس از مدتی کلیه قراردادهای نفتی کشور را در اختیارگرفت. امروزه سپاه پاسداران از راه قرارگاه خاتم ال انبیا و شرکتها و تعاونی‌های وابسته به بزرگترین پیمانکار و سرمایه گذار کشور (شاید هم طراز بنیاد مستضعفان) تبدیل شده است. فعالیت‌های اقتصادی سپاه ناشفاف است و هیچ نهاد نظارتی کشور اجازه بررسی فعالیت‌های این نهاد نظامی را ندارد. این نهاد رانت خوار از پرداخت مالیات معاف است و در فعالیت‌های غیر قانونی پول شویی و قاچاق نیز وارد شده است بطوری که حتی رئیس دولت کودتا از آنان به ” برادران قاچاقچی ” نام برد. ناظران رانت خواری و فعالیت‌های اقتصادی سپاه را با ارتش رانت خوار مصر که بین ۳۰ تا ۴۰ درصد اقتصاد ان کشور را در دست دارد مقایسه کرده‌اند.
تنش افزایی با دنیای خارج در کنار سرکوب‌های گسترده ونقض حقوق بشر در کشور به نیروهای نظامی امنیتی این امکان را داده است که با امنیتی کردن فضا تسلط خود را در تمام امور کشور به بهانه دفاع از جمهوری اسلامی گسترش دهند. امروزه سرداران، و نیروهای امنیتی بطور آشکار صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری را تأیید و یا رد می‌کنند، راه یافتگان به مجلس با دخالت آنان تعیین می‌شوند، رای دادگاه‌های زندانیان سیاسی با نظر آنان تعیین می‌گردد ، برخی از کمسیون‌های مجلس از جمله کمسیون پرقدرت امنیت ملی دراختیار آنهاست، دانشگاه‌ها به همت بسیج و سپاه به پادگان تبدیل شده‌اند و... تسلط سپاه و نیروهای امنیتی بر کلیه امور کشور از جمله از راه دشمن تراشی امکان پذیر گردیده است. بی‌سبب نیست که حجت السلام تقویان گفته است «خدا سایه آمریکا و اسرائیل را از سر ما کم نکند تا بتوانیم همه چیز را به گردن آنها بیندازیم!»
۲۶ آذر ۱۳۹۱
