iran-emrooz.net | Wed, 21.09.2005, 5:02
بحران اتمی و وظیفه اپوزیسیون
دكتر حسين باقرزاده
|
سهشنبه ٢٩ شهریور١٣٨٤ – ٢٠ سپتامبر ٢٠٠٥
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
شمارش معكوس برخورد خصمانه ایران با غرب شروع شده است. آقای احمدینژاد در خطابه خود در سازمان ملل عملا به گفتگوهای دوسه ساله رژیم ایران با اتحادیه اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایان داد و راه را برای یك مواجهه خطرناك با غرب گشود. حكومت آمریكا و نومحافظهكارانی كه شكلدهی سیاست خارجی آقای بوش را در دست دارند دلایل و بهانههای لازم برای اعمال فشارهای اقتصادی و نظامی بر رژیم ایران را به دست آوردهاند. دولتهای اروپایی كه بر ادامه گفتگو با رژیم ایران اصرار میورزیدند و از این طریق راه حلی برای برونرفت از این بحران میجستند اكنون آخرین امیدهای خود را از دست دادهاند و خواهان ارجاع پرونده اتمی ایران به شورای امنیت سازمان ملل شدهاند. جمهوری اسلامی گام به گام به سوی یك درگیری تمام عیار با غرب پیش میرود، و ظاهرا از این خطر و تشدید آن باكی به خود راه نمیدهد.
سخنان احمدینژاد در سازمان ملل نقطه عطفی در جریان تبدیل روند گفتگو به مواجهه در روابط ایران با غرب بشمار میرود. از هنگام اعلام نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری اسلامی ایران، گمانهزنیهای زیادی در محافل سیاسی و مطبوعات غربی در مورد جهتگیری رژیم ایران در رابطه با فعالیتهای اتمی آن به چشم میخورد. غرب از شروع فعالیت اتمی در تاسیسات اصفهان اظهار نارضایتی میكرد و خواهان قطع آن شده بود. گفتگوها موقتا به حال تعلیق درآمد تا مقامات جدید جمهوری اسلامی موضع خود را در این باره رسما اعلام كنند. مقامات اروپایی اظهار امیدواری میكردند كه رییس جمهور جدید رژیم در فرصت مناسبی به این مسئله بپردازد و راه را برای آغاز مجدد گفتگوها باز كند. تشكیل مجمع عمومی سازمان ملل چنین فرصتی را در اختیار نماینده رژیم ایران میگذاشت. احمدینژاد با هیئتی سدنفره به نیویورك رفت تا در این باره سخن بگوید. جامعه جهانی به دقتی به مراتب بیش از آن كه نصیب نماینده یك كشور جهان سومی باشد به او گوش كرد. او میتوانست پیامآور صلح یا جنگ باشد و دنیا به حرفهای او توجه میكرد.
احمدینژاد كه ظاهرا سازمان ملل را با مسجد لرزاده عوضی گرفته بود، در عوض به وعظ و خطابه پرداخت. از مهدی موعود سخن گفت و این پدیده مورد اعتقاد حد اكثر یك شستم مردم جهان را مشكلگشای مسایل همه گیتی دانست. پنجاه و چند سال پیش رهبری خردمند، فرهیخته، دموكراتمنش، و آزاداندیش مانند مصدق در سازمان ملل از منافع مردم ایران دفاع میكرد، و امروز خرافهپرستی بیفرهنگ در همان نهاد بینالمللی منافع مردم ایران را قربانی آمال جاهطلبانه اربابان مذهبی و سیاسی خود میكند. شاید هیچ چیز بهتر از این، انحطاط وحشتناك چهره خارجی و دیپلماتیك كشور ما را در این نیم قرن به نمایش نگذارد. زبان و محتوای سخن احمدینژاد به جهانیان میگفت كه با نظامی غیر عقلانی، خودبزرگبین و خطرناك سر و كار دارند. نظامی كه به قرارهای بینالمللی وقعی نمینهد، خود را محور جهان میشناسد، و بر اساس استورههای مذهبی برای حل مشكلات جهان نسخه میپیچد.
نتیجه این برخورد مسخرهآمیز از قبل روشن بود: غرب برای ادامه گفتگو موردی نمیبیند و به اندیشه ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل میافتد. رژیم ایران به تهدید روی میآورد و همزمان با آن در جنوب عراق به تحریك دست میزند. رژیم ایران در عین حال، امیدوار است كه به كمك روسیه و چین از تحریم اقتصادی در امان بماند. علاوه بر این رژیم تهدید كرده است كه در صورت تحریم، از سلاح نفت و سلاحهای ناگفته دیگر علیه غرب كمك خواهد گرفت. به گفته احمدینژاد در مصاحبه با تلویزیون جمهوری اسلامی، «انشاءالله یك شوك عظیم بر آنها وارد میشود و بیدار میشوند و میفهمند كه این خبرها نیست.» رژیم جمهوری اسلامی حتی گردانهای «استشهادی» خود را برای ضربه زدن به غرب و «شوك عظیم» بر آنها نیز آماده كرده است.
اكنون این روند به كار افتاده است، و تهدیدهای متقابل غرب و جمهوری اسلامی تنها میتواند حركت آن را تسریع كند. سرانجام این حركت سراشیبی دیوانهوار چیزی جز زیان و جنگ و خرابی و مرگ برای مردم ایران نخواهد بود. رژیم البته سعی میكند كه مسئله فعالیتهای اتمی ایران را به یك مسئله ملی تبدیل كند و از غرور ملی برای جلب حمایت مردم از مواضع خود بهره بگیرد. علی لاریجانی، سخنگوی احمدینژاد در مسایل اتمی، با دورویی و خودبزرگبینی تمام رژیم حاكم را با حكومت مصدق مقایسه میكند و جاهطلبیهای اتمی رژیم را با ملی شدن صنعت نفت برابر میشمارد. رژیمی كه نام و میراث مصدق را به صورت نظامیافته و خشونتبار پایمال كرده است اكنون برای توجیه ماجراجوییهای جاهطلبانه خود به نام آن بزرگانسان پناه میبرد. رژیم برای مقابله با تهدیدهای سیاسی، اقتصادی و نظامی غرب به حمایت مردم نیاز دارد، و به این منظور از هر وسیلهای بهره میگیرد. جمهوری اسلامی منافع و استقلال كشور و حیثیت و جان و مال مردم ایران را در قمار بزرگی برای تحقق آرمانهای جاهطلبانه خود به بازیگرفته است و با فریبكاری سعی دارد كه حمایت مردم از این قمار بزرگ را نیز به دست آورد.
در برابر این خطر بزرگ و بالقوه بسیار وحشتناك، اپوزیسیون چه میتواند بكند؟ آیا میتوان اجازه داد كه رژیم حاكم غرور ملی مردم ایران را به نفع خود به كار بگیرد و در پناه آن به بازی مرگباری كه شروع كرده است ادامه دهد؟ و آیا میتوان اجازه داد كه جامعه جهانی، احمدینژاد را نماینده واقعی مردم ایران بشناسد و اظهارات او را مواضع اكثریت مردم ایران قلمداد كند؟ اگر چنین نیست، پس باید كاری كرد. باید به مردم ایران توضیح داد كه فریب «ملیبازی» رژیم حاكم را نخورند و خطرات بزرگی را كه سیاست حاكم رژیم به دنبال میآورد درك كنند. همچنین باید به جهانیان توضیح داد كه رژیم ایران سخنگوی مردم ایران نیست و مردم ایران هیچ سودای مقابله با جهان غرب را ندارند. اكنون وظیفه بزرگی بر دوش اپوزیسیون و همه ایرانیان خواهان آزادی و استقلال كشور سنگینی میكند، و باید پیش از آن كه دیر شده باشد برای پیشگیری از این خطر بزرگ چاره ای اندیشید.
اكنون وقت آن است كه همه این نیروها حول مواضع مشتركی در این باره بسیج شوند، و آن را به اطلاع مردم ایران و جهان برسانند. جامعه جهانی باید صدای دیگری از مردم ایران را بشنود و تنها بر اساس گفتههای نمایندگان رژیم حاكم سیاست خود را تنظیم نكند. اگر اپوزیسیون بتواند مشتركا موضع واحدی را به عنوان صدای مردم ایران عرضه كند میتوان امید داشت كه جامعه جهانی بدان توجه كند و آن را در سیاستهای خود ملحوظ دارد. ولی آیا میتوان در این باره موضع واحدی اتخاذ كرد، و آیا اپوزیسیون این توان و رشد سیاسی را دارد كه در این باره همصدا شود و آن را به گوش جهانیان برساند؟ پاسخ سئوال اول سادهتر است، و بدین منظور نگارنده متنی را به انگلیسی تهیه كرده است كه در زیر پیشنهاد میكند (همراه با ترجمه تحتاللفظی فارسیآن) - با این امید كه پاسخ مناسبی برای سئوال دوم نیز پیدا شود...
متن پیشنهادی به زبان انگلیسی و سپس ترجمه تحتاللفظی فارسیآن:
The concerns of the international community about the nuclear programs of the Islamic Republic of Iran, and the response by the Iranian regime to these concerns, have resulted in a tense and dangerous situation detrimental to the stability and peace in the Middle East and far beyond.
We as concerned Iranians of diverse political outlooks and tendencies wish to express our common positions on this vital international issue and plead for international understanding and backing of these positions.
1. We firmly believe in the inalienable right of the Iranian people to acquire and exploit nuclear technology and know-how for peaceful purposes.
2. We regard proliferation of nuclear weapons as a major threat to the world peace, and support the international Non-Proliferation Treaty and other peaceful international initiatives for controlling the spread of nuclear weapons.
3. We regard the nuclear weapons as weapons of mass destruction whose use are morally deplorable and legally indefensible, and support all international efforts for nuclear disarmament and the elimination of all nuclear weapons.
4. We condemn the clandestine nuclear activities of the Islamic Republic of Iran in the past, and call for and support full transparency of Iran’s nuclear programs.
5. We are suspicious of the true aims of the Iranian regime in its nuclear program, and share the concerns of the international community in this regard. We are of the opinion that in the absence of a democratic system in Iran, and with the stated aims and intentions of the Islamic Republic, it is incapable of securing the trust of the international community in its nuclear program.
6. We are of the opinion that a halt in the enrichment program in Iran would not harm Iran’s capability in the nuclear industry. Iran has a great pool of expertise and know-how in the nuclear industry both inside and outside Iran, and in a democratic Iran these can be called upon to work on a transparent nuclear program for peaceful purposes.
7. In the circumstances and in order to alleviate the international concerns about Iran’s nuclear program, we support the call by the European Union led by Britain, France and Germany for a complete halt to the enrichment program in Iran in exchange for the supply of all necessary materials and technology for Iran’s nuclear power program.
8. We strongly oppose any military intervention in Iran and regard such action as detrimental to democracy in Iran and peace and security in the region, and plead to the world community to channel all its resources through the Iranian democratic opposition for change in Iran rather than through the military means.
9. We firmly believe that democratic change in Iran is the best guarantor for solving the international impasse over Iran’s nuclear program. We call on the international community to support the Iranian people’s campaign for democracy and human rights as a means to solve the nuclear program issue
.
نگرانیهای جامعه جهانی در مورد برنامههای اتمی جمهوری اسلامی، و واكنش رژیم ایران به این نگرانیها، به وضعیتی تنشآور و خطرناك منجر شده است كه ثبات و صلح در خاورمیانه و جهان را تهدید میكند.
ما، به عنوان ایرانیان مسئول با گرایشها و دیدگاههای سیاسی مختلف، مایلیم مواضع مشترك خود را در باره این مسئله حیاتی بینالمللی ابراز كنیم و تفاهم بینالمللی و حمایت از این مواضع را بخواهیم.
١ - ما قاطعانه به حق انكارناپذیر مردم ایران بر دستآوری و بهرهگیری از دانش و فنآوری هستهای برای مقاصد صلحآمیز اعتقاد داریم.
٢ - ما گسترش سلاحهای هستهای را خطر بزرگی برای صلح جهانی میدانیم، و از قرارداد منع گسترش سلاحهای هستهای و سایر ابتكارات بینالمللی برای كنترل آن حمایت میكنیم.
٣ - ما سلاحهای هستهای را سلاح كشتار جمعی میشناسیم كه كاربرد آنها اخلاقا محكوم است و به لحاظ قانونی دفاعناپذیر، و از همه تلاشهای بینالمللی در جهت خلع سلاح هستهای و نابود كردن همه سلاحهای هستهای حمایت میكنیم.
٤ - ما فعالیتهای مخفیانه هستهای جمهوری اسلامی در گذشته را محكوم میكنیم و خواهان شفافیت كامل برنامههای هستهای ایران هستیم و از آن حمایت میكنیم.
٥ - ما نسبت به اهداف واقعی رژیم ایران در برنامههای هستهای آن بدگمانیم، و در نگرانیهای جامعه بینالمللی در این مورد شریكیم. ما معتقدیم كه در فقدان یك نظام دموكراتیك در ایران، و با توجه به اهداف و مقاصد اعلامشده جمهوری اسلامی، رژیم حاكم در جلب اعتماد جامعه بینالمللی در مورد برنامههای اتمیاش ناتوان است.
٦ - ما معتقدیم كه توقف برنامه غنیسازی در ایران به تواناییهای ایران در صنایع هسته ای صدمه نخواهد زد. ایران ذخایر بزرگی از تخصص و دانش در صنایع هستهای در داخل و خارج كشور دارد، و در یك ایران دموكراتیك میتوان از این ذخایر برای كار در یك برنامه شفاف هستهای برای مقاصد صلحآمیز بهره گرفت.
٧ - در این شرایط و برای تخفیف نگرانیهای بینالمللی در باره برنامههای اتمی ایران، ما از فراخوان اتحادیه اروپا به رهبری بریتانیا، فرانسه و آلمان برای توقف كامل برنامه غنیسازی در ایران به ازای تامین همه مواد و فنآوری لازم برای برنامه انرژی هسته ای حمایت میكنیم.
٨ - ما قویا با هر نوع دخالت نظامی در ایران مخالفیم و چنین عملی را تهدیدی برای دموكراسی در ایران و امنیت منطقه میدانیم، و از جامعه جهانی میخواهیم كه امكانات خود را به جای كاربرد در راهكارهای نظامی، از طریق اپوزیسیون دموكراتیك ایران برای تغییر در ایران به كار گیرند.
٩ - ما قاطعانه معتقدیم كه تغییر دموكراتیك در ایران بهترین تضمینكننده حل بنبست جهانی در مورد برنامه هستهای ایران است. ما جامعه جهانی را به حمایت از مبارزه مردم ایران برایدموكراسی و حقوق بشر، به عنوان وسیله حل مسئله برنامه هستهای، فرا میخوانیم.