iran-emrooz.net | Thu, 27.09.2012, 23:34
واکنش خودجوش جوامع مدنی در برابر بنیادگرایان
م رها
واکنشهای خشونت بار علیه فیلم بد ساخته شده " بیگناهی مسلمانان" بار دیگر موضوع آزادی بیان و رویکردهای تحجر آمیز بنیادگرایان اسلامی را برای مدتی در سر فصل خبرهای رسانهای قرار داد. بخشی از این فیلم که از ارزش هنری کاملا خالی است و پیامبر اسلام را مردی زن باره و کودک آزار جنسی معرفی میکند، از سوی سازنده آن در یوتیوپ گذاشته شد. این ویدئو به دست آویزی برای بنیادگرایان اسلامی در آمد که بار دیگر گرایشات غرب و تجدد ستیزانه خودر را در قالب اعتراضات خشونت بار به نمایش گذارند. در لیبی سفارت آمریکا به آتش کشیده شد و چهار دیپلمات کشته شدند. در برخی از کشورهای اسلامی دیگر از جمله تونس، مصر، یمن و پاکستان نیز تظاهرات خشونت بار از سوی سلفیها و اسلام گرایان تندرو صورت گرفت که در مجموع به مرگ دهها نفر و تخریب مراکز عمومی انجامید. در پاکستان حتی کلیسایی در شهر مردان و تاتری در شهر پیشاور به آتش کشیده شد.
حد و مرز آزادی بیان
برپایه ماده ۱۹ منشور جهانشمول حقوق بشر «هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیدهای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانهای بدون ملاحظات مرزی است.» آزادی بیان، وجدان و اندیشه از سوی قانون جهانی نیز برسمیت شناخته شده است. باتوجه به این حق جهانشمول تهیه آثار هنری علیه مذاهب از جمله مسیح و مسیحیت در کشورهای لیبرال دمکرات غربی امری رایج است. بطور نمونه نمایشی که چندی پیش برپایه "کتاب مورمونها" دین مسیحیت و مسیح را مسخره میکرد و در آمریکا و کانادا بروی صحنه رفت با استقبال بیندگان روبرو شد و بعنوان برنامهای تفریحی تلقی گردید.
حدود و مرز آزادیها در کشورهای دمکراتیک در چهارچوبه منشور حقوق بشر متفاوت است. مواردی همچون نفرت پراکنی و یا انتشار و بیان افکار نژاد پرستانه در برخی از این کشورها با محدودیت روبرو شده است اما در کشورهای دیگر بخشی از آزادی بیان بشمار میآید. برای نمونه انکار هولوکاست در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله بمنظور محدود کردن فعالیت احزاب نئونازی ممنوع شده اما در آمریکا با محدودیتی روبرو نیست.
رویکرد دوگانه بنیادگرایان
بنیاد گرایان اسلامی در حالی علیه توهین به پیامبر اسلام دست به خشونت میبرند که رهبران مذهبی و حاکمان اسلامگرا نه تنها نسبت به مذاهب دیگر بدترین توهینها را روا میدارند بلکه در محدود کردن آزادیها و سرکوب اقلیتهای مذهبی از هر فرصتی بهره مند میشوند. در جمهوری اسلامی نیز این دوگانگی در میان حاکمان و رهبران مذهبی بسیار مشهود است. در حالی که روحانیون از جمله ولی مطلقه فقیه دولت آمریکا را شدیدا بخاطر فیلمی که از سوی مقامات این کشور نفرت انگیز خوانده شده است محکوم کرده اند، آیت الله وحید خراسانی با انتقاد از سکوت پاپ گفته است: «به حکم تورات و انجیلی که الان هست، عیسی بن مریم ولدالزناست...» همچنین معاون اول رئیس دولت کودتا در یک کنفرانس بین المللی در تهران و در حضور دیپلماتهای خارجی اشاعه مواد مخدر در جهان را به آموزههای کتاب مقدس یهودیان "تلمود" نسبت داده که بنا برادعای وی هدفش نابودی جهان است. وی همچنین مدعی شده که «تلمود به مومنان توصیه میکند که از همه ابزارهای قانونی و غیر قانونی برای ثروت اندوزی استفاده کنند».
یوسف القرضاوی یکی از یزدان شناسان مشهور مصری نیز در ژانویه سال ۲۰۰۹ و در جریان جنگ غزه از ادولف هیتلر بخاطر «تنبیه» یهودیان قدردانی کرد. وی شیعیان را نیز مرتد خوانده است.
نقض آزادی اقلیتهای مذهبی نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی امری روزمره است. رفتار مقامات و نیروهای نظامی امنیتی جمهوری اسلامی با سنیها، دراویش گنابادی و تخریب مراکز مذهبی شان، بهائیان و نوکیشان مسیحی همواره مورد انتقاد نهادهای حقوق بشری قرار گرفته است. در لیبی پس از سرنگونی قذافی شاهد حمله بنیادگرایان به زیارتگاه دراویش و تخریب آن بوده ایم که جمعیت بزرگی از این کشور را تشکیل میدهند. اذیت و آزار مسیحیان قبطی و تخریب کلیساهای آنان، تخریب مشروب فروشیهای مسیحی در مصر (که در یک مورد به قتل یک مسیحی انجامید) از سوی سلفیها نمونه دیگری از رفتار دوگانه بنیادگرایان ست.
واکنش خود جوش جامعه مدنی در برابر بنیادگرایان
در برخی از کشورهای اسلامی واکنشهای فردی و یا جعمی علیه بنیادگرایی رو بگسترش است:
- در لیبی پس از حمله اسلامگراهای تندرو به سفارت آمریکا جمعیت زیادی در شهر بنغازی علیه گروه مسلح "انصار الشریعه" دست به تظاهرات زدند و خواستار برچیده شدن پایگاههای آنان گردیدند. این گروه متهم است که خود سرانه برای اجرای شریعت و امر به معروف به اذیت و آزار مردم میپردازد و در پی تصرف پهنه عمومی است. در همین راستا حتی مسلمانان میانهرو را نیز که حاضر به همکاری با آنان نیستند مورد حمله قرار میدهند. یک روز پس از ان در جریان تظاهرات دیگری پایگاه این گروه در بنغازی برچیده شد.
- در چند ماه گذشته در ایالتهای شرقی افغانستان مقاومتهای خود جوشی از سوی روستاییان علیه طالبان شکل گرفته است که مردم را تهدید و مدارس و درمانگاهها را آتش میزنند. این مقاومتها پس از آن شکل گرفت که دولت مرکزی افغانستان یا از روی ناتوانی و یا بخاطر مصلحتهای سیاسی از رویارویی با طالبان در این مناطق خودداری میکند. در یک مورد مدیر یک مدرسه و ۵۰۰ دانش آموز موفق شدند با دست خالی طالبان را از منطقه خارج و از بسته شدن مدرسه جلوگیری کنند. همچنین در تظاهراتی که بتازگی علیه دادگاههای صحرایی ملاها در کابل از سوی تشکلهای مدنی از جمله مدافعان حقوق زنان سازماندهی شده بود به خود سریهای ملاهای تندرو اعتراض گردید. برپایه رای یکی از این دادگاهها دختر ۱۵ سالهای بجرم رابطه با مردی شلاق خورده بود. دولت افغانستان مجبور شد ملای مورد اتهام را دستگیر کند.
- در مصر اخوان المسلمین متهماند که در برابر فشار و تهدید سلفیها برای اجرای شریعت، سکوت میکنند. از این روی در یک رویداد، شماری از زنان مصری بطور خود جوش ناچار شدند از حقوق اجتماعی خویش دفاع کنند. در شهر بحا (Beha) گروهی از سلفیها خود سرانه و با اقتباس از دولت پلیسی و سرکوبگر عربستان "پلیس اخلاق" تشکیل دادهاند. این عده به فروشگاههای گوناگون مراجعه و با تهدید مغازه داران از آنها میخواهند از فروش محصولات "غیر اسلامی" خودداری نمایند. طبق گزارش روزنامه دیجیتالی مصری بی کیا مصر (Bikya Masr) عدهای از آنها به یک آرایشگاه زنانه رفته و با تهدید ازآرایشگران خواسته بودند از آرایش مشتریان خودداری کنند. زنان بطور دسته جمعی به آنها هجوم بردند و آنها را از آرایشگاه بیرون راندند.
- در ایران نیز که مستبدان دینی در کنار سرکوب آزادیها در هر فرصتی برای پایمال کردن حقوق فردی و اجتماعی شهروندان کوتاهی نمیکنند، با مقاومت فردی و حتی گروهی روبرو میشوند. بنا بگزارش خبرگزاری مهر ضرب و شتم روحانیون و بسیجیهایی که به امر به معروف و نهی از منکر اقدام میکنند به پدیدهای رایج در آمده است. در موارد بسیاری امر به معروفچیها در اثر مقاومت فیزیکی دختران و پسران جوان راهی بیمارستان شدهاند.
سکوت توجیه ناپذیر مسلمانان سکولار دمکرات در غرب
در کشورهای دمکراتیک غربی مسلمانان بسیاری زندگی میکنند که در سایه قوانین لیبرال دمکراسی نه تنها از آزادی مذهب بهره مند میشوند بلکه حقوق شهروندی و فردی آنان نیز رعایت میگردد. بسیاری از آنان که بخاطر سرکوب مذهبی و سیاسی در کشورهای اسلامی به غرب پناهنده شدهاند دارای گرایشهای سکولار دمکراتیک و لیبرالاند و از سازو کار آزادی بیان در این جوامع آگاهند و زیانهای گوناگون تحجر و خشونتگرایی بنیادگراها را با پوست و خون خود احساس کردهاند. اما شوربختانه بجای محکوم کردن فعالانه این رویکردها با سکوت و یا واکنشهای کم رنگ آنان روبرو هستیم. این انفعال به گرایشهای اسلامستیزانه و نژادپرستانه در کشورهای میزبان دامن میزند و بنیادگرایان را نیز در اقدامات خشونت آمیز جریتر میسازد.
۶ مهر ۱۳۹۱