iran-emrooz.net | Mon, 12.09.2005, 11:39
سید حسین میرکریمی
http://www.jonbesh-e-no.blogfa.com
دوشنبه ۲۱ شهريور ۱۳۸۴
طرح افزایش امنیت اجتماعی به مدت دو هفته توسط نیروی انتظامی اجرا می شود. همه شهروندان ایرانی خاطراتی از یورش های خیابانی نیروهای حزب اللهی در سر دارند. زمانی در سال های اول دهه شصت تیم هایی بودند که اقدام به دستگیری افرادی می نمودند که مظنون به همکاری با گروه های مخالف رژیم بودند. دستگیری هایی که بیشتر جنبه آدمربایی داشت و تا امروز نیز این شیوه ها در برخورد با شهروندان کم و بیش ادامه دارد. در همان سال های دهه شصت بود که با کوچکترین مظاهر بیحجابی خشنترین برخوردها شد، از چند تار موی رنگ کرده برای زنان تا آستین کوتاه و تی شرت های نقش دار برای مردان. این محدودیت ها حتی چنان تسری یافت که در فضاهای آموزشی نیز رعایت می شد. از همان سال ها تا این سال های اخیر که با فرو نشستن تب انقلاب اسلامی فضای اجتماعی گشایشی یافته است همواره مانورهای مقطعی با عنوان مبازه با فساد اجتماعی یا به قولی نابهنجاری های اجتماعی انجام شده که تنها نتیجه ای که ما از آن به چشم دیدهایم تجاوز به حریم خصوصی شهروندان بوده است. دیده ایم چگونه نیروهای رسمی و غیررسمی جوانان را به این بهانه که شئونات اسلامی را رعایت نکرده اند دسته دسته مثل گوسفند داخل ماشین های مخصوص انداخته اند، به بازداشتگاه هایی بسیار نامناسب و آلوده به انواع خلاف ها برده اند و با آنها زننده ترین برخوردها را کرده اند و حتما انتظار هم داشته اند که پس از این جوانان با طیب خاطر شئونات مذکور را رعایت کنند.
این بار نیز با توجه به افاضاتی که این اواخر از منابر مختلف _که الحق درد دین دارند و از شمر و خولی ملعون تر است کسی که در تقوایشان شک کند _ صادر شده به نظر نمی آید که این طرح نیز فرجامی جز عملیات های گذشته داشته باشد. چه اینکه این بار هم سیلی از افراد مسئول و غیرمسئول به سطح خیابان ها می ریزند که تنها وجه مشخصه شان صورت های پرمو، چفیه هایی بر گردن و لحن زشت و زننده شان است. تصور کنید کشوری را که غیر از پلیس هزاران نفر حافظ نظم مسلح دارد و هر کدام شان نیز خود را در مرتبه اجتهاد و حکم صادر کردن برای خلایق می دانند _ کاری ندارم که مسئولان قوه قضاییه برای ژست خودشان می گویند ضابط حق برخورد ندارد، من آنچه به عینه دیده ام می نویسم _. مشخص است که نتیجه چیست، کافی ست چشم این غیرتمندان بافرهنگ به چند تار مو، مانتویی کوتاه و یا دختر و پسری مشکوک بیافتد، آن زمان است که مسلمان نشنود کافر نبیند. ما آدم هایی که سال ها در این مملکت زندگی کردهایم متاسفانه دیگر به این چیزها عادت داریم، اما نکته ای را برای هزارمین بار گوشزد می کنم. نه امنیت یک بعد دارد نه فساد. کاری نداریم که چگونه می توان در دو هفته فساد را از بیخ و بن خشکاند اما در کشوری که فساد اقتصادی در بالاترین سطوح حکومتی بیداد می کند، قاچاق روزافزون مواد مخدر ادامه دارد، بیکاری همچنان خیل عظیمی از جوانان را رنج می دهد، حقوق زنان به راحتی پایمال می شود، کارگران به سختی روزگار می گذرانند، دختران حاشیه نشین از سر فقر و نداری توسط مافیایی با پشتوانه های آنچنانی به آغوش شیوخ عرب فرستاده می شوند و از همه مهمتر و بدتر فساد بی امان سیاسی شریان های حیاتی سازمان دولت را مسدود کرده است آیا به خیابان فرستادن نیروهایی که ظاهرشان خبری از «مهرورزی» نمی دهد چاره این همه بی چارگی است؟
حکومت ایدئولوژیک هر از چندی باید حضورش را به شهروندان اعلام کند و چه راهی بهتر از دخالت در سلوک شخصی افراد، البته با مارک زیبای افزایش امنیت. اکنون که دولت آقا نیز به روی کار آمده است باید ثابت کنند که «کشتی بان را سیاستی دگر آمد» و راه خدمت رسانی را در خیابان برگزیدهاند. ما هم آرزو داریم که فساد از همه نوعش ریشه کن بشود، اما تا وقتی که افرادی در بالاترین سطوح حکومت حضور دارند که قدرت مطلقه و همه منابع اقتصادی کشور در ید قدرت آنهاست و هیچ ناظر مستقلی بر اعمال آنها نظارت نمی کند و «مگس پرانان شاهین ساز ملک جم» به جای انتقاد از آنان، انقیاد و سرسپردگی را رواج می دهند چنین امیدی عبث است و این نمایش های نخ نما شده نیز تنها سرگرمی مشتی پوسیده مغز را به کار می آید و برای پوشاندن بی عدالتی های کسانی خوب است که امروز پرچم عدالت به دست گرفتهاند و بر پیکره نیمه جان این ملت بخت برگشته چهار نعل می تازند.