iran-emrooz.net | Sat, 23.06.2012, 0:38
در مذاکرات هستهای پشت وجدان ملت پنهان نشوید!
م رها
مذاکرات مسکو در باره پرونده هستهای ایران به بنبست رسید و چنین به نظر میرسد که هر دو سوی مذاکره کننده برخواستههای خود همچنان پافشاری میکنند. اما نکته دارای اهمیت این است که هر اندازه مذاکرات به درازا میکشد اهداف واقعی جناح حاکم و تصمیمگیران اصلی پرونده هستهای ایران از پافشاری بر داشتن چرخه کامل سوخت هستهای آشکارتر میگردد. جمهوری اسلامی در مذاکرات بغداد و مسکو بجز به رسمیت شناختن حق ایران بر ادامه غنیسازی و لغو تحریمها همچنین خواستار بررسی مسایل منطقهای از جمله بحران سیاسی در بحرین، سوریه و یمن شده است. این امر برخلاف ادعاهای پیشین رهبران حاکم، خواستههای واقعی آنها را از ادامه هیاهوی هستهای نمایان میسازد.
ولی مطلقه فقیه یک سال پیش از آنکه تأسیسات مخفی هستهای ایران در نظنز و اصفهان در سال ۱۳۸۴ فاش گردد، در جمع دستاندرکاران جهاد دانشگاهی "استفاده از دانش هستهای" در مصارف غیرنظامی از جمله در تأمین سوخت هستهای نیروگاه بوشهر، خودکفایی و عدم وابستگی به خارج در تأمین نیازهای هستهای و پرهیز از مشکلات زیست محیطی در اثر مصرف سوختهای فسیلی را هدف این فعالیتها بیان کرده بود که درستی آنها، از آغاز با توجه به واقعیات موجود، شبهبرانگیز بوده است :
۱- براساس قرارداد تکمیل نیروگاه بوشهر که چندین سال پیش از سخنان ولی مطلقه به امضاء رسیده بود دولت روسیه متعهد میشد سوخت نیروگاه اتمی بوشهر را تأمین کند. افزون براین تا کنون حدود ۱۰ هزار سانتریفوژ در تأسیسات هستهای ایران نصب شده است و هزاران کیلوگرم اورانیوم غنی شده انبار گردیده بدون آنکه نیروگاه تازهای برای مصرف آن احداث شود.
۲- با توجه به ناچیزی دخایر اورانیوم در معادن ایران، کارشناسان مهندسی معدن دانشگاه بیرجند نیز به این نتیجه رسیدهاند که «که ما به هیچوجه دارای منابع قابل اعتنای اورانیوم که بتواند نیاز بلند مدّت ما را جهت برق هستهای تامین کنند نیستیم و تامین برق از نیروگاههای اتمی بدون تامین سوخت از خارج مقدور نیست و حتّی اگر غنیسازی را هم به حدّ کمال انجام دهیم چارهای بجز وارد کردن اورانیوم (منظور سنگ معدنی اورانیوم) از منابع خارجی که بطور عمده در کنترل کشورهای خاصّی هستند نداریم و اصولا بحث خود کفائی کشور در این مورد بنظر نمیرسد که بر مبنای اطلاعات صحیحی طرح شده باشد.»
۳- دلسوزی رهبر ایران برای محیط زیست با توجه به کارنامه فاجعهبار جمهوری اسلامی در نابودی جنگلها، آلودگی اسفناک هوای شهرهای بزرگ و خشک شدن بسیاری از تالابها و وضعیت غمانگیز دریاچه ارومیه و رودخانه کارون و زاینده رود و غیره بیشتر به لطیفه شبیه است تا برهانی عقلپذیر.
افزون براین کشور ایران از منابع بیانتهای انرژیهای پایدار همچون انرژی خورشیدی و بادی برخوردارست که بهره برداری از آنها راه حل بمراتب کارسازتر و امن تری برای حفظ محط زیست و تضمین کننده نیازهای نسلهای آینده است اما دولت ایران برای بهره برداری از آنها بجز اجرای طرحهای نمایشی اقدام مهمی انجام نداده است.
برپایه تحقیقات کارشناسان ، ایران برروی کمربند خورشیدی جهان قرار گرفته است و از فرصتهای شایانتوجهی برای بهرهگیری از این انرژی برخوردار است. «به طوری كه میزان تابش متوسط روزانه آفتاب به ۴ كیلووات ساعت بر متر مربع میرسد.» همچنین ایران از امکانات بسیار خوبی برای بهره برداری از انرژی بادی نیز در اختیار دارد. بطوری که «توان بالقوه انرژی باد در سایتهای مطالعه شده حدود ۶۵۰۰ مگا وات بوده و اكثر نقاط دارای پتانسیل، در مناطق شرقی كشور واقع شدهاند.»
جاهطلبیهای منطقهای، آرمانگرایی و نقض حقوق بشر
از آغاز تشکیل جمهوری اسلامی، رهبران ایران صدور انقلاب را یکی از هدفهای مهم خود قرار دادهاند. جنگ میان ایران و عراق با شعار «راه قدس از کربلا میگذرد» کشور را برای ۸ سال درگیر جنگی خانمانسور ساخت که جز صدها هزار کشته و صدها ملیارد دلار زیان مالی و زیر ساختی و تحکیم استبداد دینی نتیجه دیگری برای ملت ایران بدنبال نداشت. تشکیل سپاه برونمرزی قدس، کمکهای مالی و تسلیحاتی گسترده به اسلامگرایان افراطی و واپسگرا در لبنان وغزه، صدور پنهانی اسلحه به نیجریه، همکاری نظامی، اطلاعاتی و کمکهای گسترده مالی به بشار اسد قصاب سوریه و تلاش ولی مطلقه فقیه به ایفای نقش اولولامر مسلمین جهان و تلاش در هدایت جنبشهای آزادی خواهانه کشورهای عربی بسوی تشکیل حکومت اسلامی و غیره نمونههای شناخته شده از بلندپروازی حاکمان در ۳۲ سال گذشته بوده است که رهبر ایران نیز در گفتگو با دست اندرکاران جهاد دانشگاهی در سال ۱۳۸۳ چنین بدان اشاره نمود:
«آمریكاییها میدانند كه اگر ایران اسلامی و ملت ایران بر قله رفیع این فناوری بایستد سخن حق او كه دعوت به استقلال و عزت و سرافرازی است در افكار عمومی جهان به ویژه مسلمانان، نفوذ بیشتری خواهد یافت و دشمنان ملت از همین مساله ناراحت و نگرانند.»
نقض آشکار حقوق بشر و اعمال تبعیضهای گوناگون علیه زنان، اقلیتهای قومی و دینی، دگراندیشان و غیرخودیها به یکی از ویژگیهای نهادین جمهوری اسلامی تبدیل شده است. این رژیم دریافته است که بدون سرکوب آزادیهای سیاسی و مدنی و محروم کردن مردم ایران از حق تعیین سرنوشتشان پایدار نخواهد ماند. از اینروی در کنار سرکوب وحشیانه اعتراضها و پرکردن زندانها از مخالفان سیاسی، میکوشد از پرونده هستهای کشور به عنوان ابزاری برای در سایه قرار دادن اتهامات حقوق بشری و امنیتی کردن فضا بهره گیرد. بیسبب نیست که در گیرو دار التهاب مذاکرات هستهای نقض آشکار حقوق بشر با شتاب بیشتری ادامه یافت که میتوان از جمله به گسترش اذیت و آزار زنان به بهانه بدحجابی، محکومیت عبدالفتاح سلطانی به ۱۳ سال زندان در تبعید در شهر برازجان و اعدام بیسروصدای ۴ زندانی سیاسی عرب بدون آنکه توجه چشمگیر جهانیان را جلب کند، اشاره نمود.
بهرهگیری ابزاری از وجدان ملت ایران در مذاکرات
غنیسازی در ایران از جمله به ابزاری برای امتیازگیری از قدرتهای جهانی و بسط و گسترش نفوذ ولی مطلقه در منطقه درآمده است. احمد بخشایش، عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفته است «روش ایران آن است در صورتی غنیسازی ۲۰ درصد را متوقف میكند كه در مقابل آن امتیازاتی همچون لغو تحریمها و قطعنامههای صادر شده بگیرد و بعد از آن موضوع خاورمیانهای عاری از سلاح هستهای را دنبال كند و در نهایت با ورود در مسائل كشورهای بحرین و یمن، ایفاگر نقش بیشتری در خاورمیانه باشد». و روزنامه کیهان تاسیسات فردو را «برگ برنده» جمهوری اسلامی برای «رو کمکنی» در مذاکرات دانسته است.
درحالی که منافع ملی کشور با ادامه برنامه هستهای به شدت بخطر افتاده و سایه جنگ همچنان آینده ایران را تیره و تار ساخته است مسئول مذاکره کننده ایران برای به کرسی نشاندن خواستههایش و دفاع از این فعالیتها پشت وجدان ملت ایران پنهان شده است. وی در نشست خبری خود گفته است «ارایهی جامع دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران در واقع فرصتی را در اختیار آنها برای انتخاب مسیر صحیح قرار داد و آنها در معرض آزمون مهمی برای جلب اعتماد ملت ایران قرار گرفتند.» این در حالی است که مردم ایران نه تنها در تدوین برنامه هستهای ایران هیچگونه دخالتی نداشتهاند بلکه از بزرگترین بازندگان جاه طلبیهای هستهای جمهوری اسلامی بشمار آمده و از این فعالیتها جز گرانی، تورم، بیکاری، سرکوب و اختناق بهرهای نبردهاند. از اینروی بهره برداری از نام و وجدان آنان برای پیشبرد هدفهای ولی مطلقه نهایت بی اخلاقی است.
به چند نمونه از پیامدهای ادامه این برنامه و بیکفایتیهای حکومتگران اشاره میکنم. به گزارش روزنامه مردمسالاری در روز ۳۱ خرداد، قیمت نان و تخم مرغ از سال ۱۳۸۴ تاکنون ۶۰۰ درصد و قیمت گوشت گوسفند ۵۵۰ درصد افزایش یافته است. و به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی در همان روز تولید کنندگان داخلی با تورم ۳۴ درصدی دست و پنجه نرم میکنند. بهمین جهت فرار سرمایه از کشور تشدید شده است. رادیو فردا باستناد به منابع دولت ترکیه گزارش کرده است که تنها در سال ۲۰۱۰ ایرانیان ۴ میلیارد دلار در این کشور سرمایهگذاری کردهاند.
۳۱ خرداد ۱۳۹۱