iran-emrooz.net | Mon, 09.04.2012, 13:11
سهم کودتاچیان به ازای نابودی اقتصاد کشور!
گفتگو با عزت دولتآبادی
|
صدها شرکت وابسته به سپاه به فعالیتهای پرسود در داخل و خارج کشور مشغول هستند و هیچ مرجع قانونی داخلی حتا اگر مایل باشد، قادر نیست بر فعالیتهای آن نظارت و کنترل داشته باشد. در این میان یکی از مهمترین عرصههای فعالیت سپاه پاسداران صنایع نفت، گاز و پتروشیمی است.
قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه با رویکرد جدید و با هدف (اعلام شدهی) حمایت از بخش خصوصی با این توجیه که پروژههای خاص عمرانی و اقتصادی کشور، بخصوص بخش خصوصی توان اجرای آن پروژهها را ندارد، مشارکت میکند. ازجمله این پروژهها از پروژهای فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی، اجرای خطوط انتقال گاز و ساخت مخازن ال-ان-جی که در عسلویه و با حضور در کنسرسیومی متشکل از شرکتهای کره جنوبی، میتوان نام برد.
عزت دولت آبادی یکی از فعالین سیاسی و سندیکایی است که از آغاز انقلاب در این عرصه فعالیت داشته است. او در ادامهی کار سندیکایی در زمان انحلال سندیکای فلزکار و مکانیک، توسط کمیته دستگیر و سپس آزاد شد، اما همچنان به فعالیتهای سیاسی مخفی ادامه داد.
عزت دولت آبادی با توجه به تخصصهای که در زمینه صنعت، نفت و گاز و پتروشیمی کسب کرده بود، توانست نقش اجرایی تعیینکنندهای در این عرصه ایفا کند.
او در فازهای یک، دو، سه، شش، هفت و هشت پارس جنوبی و طرح توسعهی سکوی فروزان و پتروشیمی نوری (برزویه) و سکوی اوذر نقشهای اجرایی و مدیریتی جدی بعهده داشته است.
وی در ادامهی فعالیتهای اجرایی خود، با باندبازی و «خودمانسازی» و «نظامیسازی» صنعت نفت و گاز و دیگر بخشهای صنعت و کشاورزی ایران که از سوی سپاه پاسداران بر اقتصاد ایران تحمیل شد آگاهی وسیعی دارد.
او نزدیک به دو سال است که در سوئد بسر میبرد و در این مدت نیز همچنان به فعالیتهای سیاسی خود را ادامه داده است.
در رابطه با تسلط نظامیان سپاه پاسداران بر اقتصاد کشور و مسایل اجرائی و چگونگی این روند با وی گفتگویی انجام دادهایم.
آقای دولتآبادی چرا، چگونه و چه وقت سپاه پاسداران در پروژههای اقتصادی راه پیدا کرد؟
در گرما گرم جنگ که نیروهای سیاسی را به عناوین مختلف سرکوب کردند، همزمان با دستیابی و مجهز شدن سپاه پاسداران به تجهیزات سنگین راهسازی و در اختیار گرفتن بسیاری از کارخانجات ساخت ادوات جنگی در طول جنگ سپاه را درقالب یک بنگاه تجاری در آورد. با پایان یافتن جنگ، از طرفی بخاطر استفاده از تجهیزات موجود سپاه و از طرفی بخاطر جذب بیشتر درآمدهای سرشار از "بازسازی ایران بعد از جنگ" و در نهایت بخاطر استفاده بیشتر از بودجه برای مصارف ساخت سلاحهای غیر متعارف و سرکوب اعتراضات مردمی که از بودجهی عمومی نظامی استفاده نکنند تا این امکان مانور را داشته باشند که میزان اصلی بودجهی نظامی را فاش نکرده و اینگونه وانمود شود که این بودجه افزایش چشمگیری ندارد. در این مورد میتوان به قطعیت از پروژه ساخت اتوبان تهران – ساوه، بعنوان یکی از اولین پروژههای اجرایی سپاه نام برد.
نظامی سازی و آنچه به "خودمانسازی" معروف شده است، چقدر در اقتصاد ایران نمایان هست؟
بعد از پایان جنگ، برای قدردانی از فرماندهان سپاه به آنان سهام کارخانجات را بصورت کلی واگزار میکردند. بطور مثال سهام شرکت مزدا را به سه نفر از فرماندهان ارشد سپاه، ریاست بنیاد مستضعفان را به یکی از فرماندهان و بسیاری از شرکتهای ریز و درشت را همینطور به دیگر فرماندهان که از حوصله این بحث خارج است، واگذار کردند. در جریان بازسازی ویرانیهای ناشی از جنگ، مجلس با مطرح کردن اصل ۴۴ قانون اساسی، شروع به خودمانسازی را کلید زد، ولی نمیتوانست با سرعت این کار را انجام دهد، دلیلش بیشتر ملاحضات سیاسی بود. ولی بعد از روی کار آمدن احمدینژاد این پرده کنار رفت و با گسترده شدن فعالیت سپاه، خودمانسازی با جدیت بیشتری انجام شد.
برای شروع هر پروژهای معمولاً شرکتهای مختلف که معمولاً باید خصوصی باشند، طی رقابتی بر اساس میزان توانایی، کیفیت کار، سابقهی حرفهای، قیمتمناسب، زمان پایان کار و از این دست، شرکت یا شرکتهایی مرتبط، برندهی انجام آن پروژه میشوند. رابطهی مناقصات بزرگ و سپاه پاسداران چیست؟ آیا رقیبی در این عرصه وجود دارد؟ یا انحصار در اختیار خود نظامیان است و به قول معروف خودشان هم میبرند و هم میدوزند؟
استراتژی سپاه بر این بود که با شروع تحریمها "بخش خصوصی" (منظور عرصههای فعالیتهای اقتصادی سپاه است) با سیاستهای اروپا و آمریکا همسو شوند و پروژههای استراتژیک روی زمین بماند، از این رو بود که با این سیاست بر کل پروژهها دست اندازی کنند و آنها را در انحصار خود بگیرد. از طرفی حمایت رهبری را پشت سر خود داشتند و از طرفی با انتصاب نمایندگان مجلس (منتخب شورای نگهبان) که بیشتر آنان یا مستقیماً از سپاه یا از منتصبین سپاه هستند، توانستند حمایت مجلس را نیز بدست بیاورند. عملاً سپاه با داشتن قرارگاه خاتم انبیا که از قدرت مالی بیحد و حصر برخوردار شده بود، موفق شد تمامی رقبای بخش خصوصی را از میدان بدر کند.
باز سئوال اینجاست که سپاه پاسداران چگونه بعنوان تنها برگزار کننده مناقصات اقدام میکند؟
اولاً سپاه با خریدن عمدهی سهام شرکتهای مجری پروژههای بزرگ که مدیریت آنان را بدست گرفت، این شرکتها را از کورس رقابت دور کرده و دوماً شرکتهای خارجی با تحریمهای غرب همسو شده و عملاً رقیبی از این سو هم وجود ندارد که بتواند عرض اندم کند! پس میماند سپاهپاسداران که خود تنها برگزار کننده منقصات میشود.
پیشتر، نظامیان خود، بنام سپاه پاسداران کمتر مطرح بودند و از نام شرکتهای زیرمجموعه استفاده میکردند. نقش سپاه در تشکیل شرکتهای زیر مجموعه تا کجا و چقدر پیشرفته است؟
سپاه موفق شد با تشکیل شرکتهای زیر مجموعهی، بخش خصوصی که پیشتر در زمان آقای رفسنجانی و آقای خاتمی داشت شکل و شمایل مستقل و منظمی بخود میگرفت و میرفت تا با پیشرفت فیزیکی و سیاسی بتواند در تصمیمگیریهای حکومتی نیز نقش خودش را ایفاء کند را از میدان بدر کند. سپاه در این عرصهی کاری هم کاملاً موفق عمل کرده است. به عبارت دیگر و بیان ساده، سپاه پاسداران بر روی هر شرکتی که سودآور قلمداد میشد، انگشت میگذاشت، میتوانست آن شرکت را تصاحب کند.
چگونه سپاه پاسداران شرکتهای خصوصی را از میدان بدر میکند؟
با شرکت ندادن بخش خصوصی در اجرای پروژههای بزرگ راهبردی و عدم توزیع امکانات اجرایی در بین این شرکتها و از طرفی حمایت، تأیید و برخاً دستور ولیفقیه، بسیاری از پروژههای راهبردی و امکانات بازرگانی و صنعتی در اختیار سپاه قرار گرفت. سودهای کلان عاید این نهاد نظامی-امنیتی شده است که قدرت مالی سپاه را چندین برابر بخش خصوصی کرده و توان رقابت را از بخش خصوصی کاملاً گرفته است.
در رابطه با تسلط یافتن سپاه پاسداران بر صنایع و اقتصاد ایران، نمونههای زیادی را میتوان نام برد. پیامدهای این امر برای بخشهای اقتصادی در داخل ایران چه بوده است؟
با نظامی شدن صنایع، علاقهی بخشخصوصی هم برای تولید و اجرای پروژههای بزرگ کمرنگ میشود و با این سیاست، روند واردات روز به روز پررنگتر شده و از طرفی، صنایع تعطیل و بیکاری کارگران بیشتر و بیشتر و فشار بر آنها و سایر اقشار مزدبگیر بیشتر میشود.
قرارگاه خاتمالانبیا سپاه سهامدار اصلی شرکت صدرا است، روند تسلط سپاه پاسداران بر این شرکت چگونه بوده؟
پس از کودتای سپاه که احمدینژاد را به قدرت رساند، بخش دیگر این کودتا آشکارتر شد، آنهم بیرون راندن مدیران اصلاحطلب از مدیریت کلیدی شرکتهای بزرگ اقتصادی بود. از این رو، مدیریت شرکت صدرا که از مدافعین اصلاحطلبی بود، مورد غضب سپاه و شخص احمدینژاد واقع شد. با واگذار نکردن پروژه به این شرکت ابتدا این شرکت را به بانکها بدهکار کردند و از طرفی هم با بدهکار شدن این شرکت، قیمت سهام این شرکت با کاهش شدید قیمت در بورس ایران روبرو شد. پس از سقوط قیمت بورس این شرکت، سپاه یکجا اکثر سهام این شرکت را خریداری کرد و بر مدیریت آن جلوس کرد.
اگر ممکن است درباره چگونگی تسلط یافتن سپاه پاسداران بر بخش کشتی سازی در ایران توضیح دهید.
شرکت صدرا Sadra یکی از شرکتهایی است که در سال ۱۳۴۷ توسط یک شرکت آمریکایی که کارگاه کشتیسازی کوچکی در بوشهر ساخته بود، تأسیس شد. این کارگاه پس از انقلاباسلامی، ملی شد. تا زمان تسلط یافتن سپاهپاسداران، این شرکت در مالکیت شرکت دولتی IDRO بود. شرکت صدرا مسئول توسعه صنایع در ایران بود و دارای چند کارخانهی کشتیسازی در بندرعباس، بوشهر، بندرعسلویه و ارومیه است. شرکت صدرا با بیش از هزار نفر پرسنل، یکی از شرکتهای بزرگ در این زمینه به حساب میآید. حجم فعالیت این کارخانههای کشتی سازی بسیار بزرگ بوده و آنها در زمینهی ساخت و تعمیر کشتی، پل و سکوهای دریایی مانند پیهای شناور برای حفاری چاههای نفت و از قبیل فعالیت میکنند. این شرکت با احداث کارخانهی تولید پوشش لولههای دریایی، تأسیسات حفاری شناور، پالایشگاهها و تأسیسات پتروشیمی، در توسعهی بخش نفت و گاز دستاندرکار است. در سالهای اخیر این شرکت با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه شد، تا حدی که طی سال ۱۳۸۶ حقوق پرسنل خود را به سختی توانست پرداخت کند. در سال ۱۳۸۸ قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء سپاه، ۵۱ درصد از سهام این شرکت را تنها به قیمت ۷۶ میلیون دلار خریداری کرد و بدین صورت بر آن تسلط یافته است. با توجه به اینکه قیمت واقعی این شرکت ۱۷۶ میلیون دلار بود، بدیهی است که اقتصاد کشور در نتیجه این معامله تقریباً ۱۰۰ میلیون دلار متضرر شد و سپاه این شرکت را به قیمت بسیار ارزانتری از قیمت واقعی آن خریداری کرد! سپاه پاسداران با خرید این شرکت جای پای قابل توجهی در دنیای کشتیرانی برای خود باز کرد، چراکه SADRA بزرگترین شرکت در این زمینه است که به IRISL و به شرکتهای کشتیرانی خارجی که کشتیهایشان در بنادر ایران لنگر میاندازند، خدمات تعمیراتی ارائه میدهد. تنها نهادی که از این معامله سود میبرد، سپاه پاسداران است که این شرکت را به قیمت بسیار ارزانتر از قیمت واقعی آن خریداری نموده و بر آن تسلط یافته است. درادامهی این معامله، ضرر وارده بر این شرکت بیشتر خواهد بود، برای اینکه شرکتهای کشتیرانی بینالمللی حالا از دریافت خدمات تعمیراتی از این شرکت بیم خواهند داشت و بنابر این برای دریافت خدمات به بنادر دیگری در خلیج فارس و به خصوص به بنادر پیشرفته و مجهز امارات متحدهی عربی مراجعه خواهند نمود. به وضوح میتوان دید که سپاه پاسداران تا چه حد نیازهای واقعی کشور و ملت را نادیده گرفته و صرفاً بفکر منافع و اهداف سلطهجویانه خود است. کشتیرانی، مانند سایر بخشهای فعالیتهای اقتصادی و صنعتی دارای اهمیت زیادی برای اقتصاد ایران است. تسلط بر این بخش به معنی تسلط بر یکی از مهمترین ارکان اقتصاد کشور است، بطوریکه سپاهپاسداران بر شکست یا موفقیت شرکتها و اصناف زیادی در ایران تاثیرگذار خواهد بود. تمامی شرکتهایی که در زمینه واردات و صادرات فعالیت دارند و همهی آنهایی که از کار در بخش کشتیرانی امرار معاش میکنند، از تسلط سپاه پاسداران بر این بخش از نظر مالی متضرر خواهد شد.
بد نیست اضافه کنم که در همان زمان، قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه با حمایت دولت احمدینژاد، بدون برگزاری و شرکت در مناقصه، برندهی طرح ۳۲۰ میلیون یورویی شرکت ملی گاز ایران برای احداث شاه لولهی گاز به طول ۲۸۳ کیلومتر شد.
قبل از آن نیز پروژهی ۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری احداث شاه لوله راهبردی انتقال گاز از عسلویه به ایرانشهر به طول ۹۰۰ کیلومتر نیز با تأیید رهبری و بدون انجام تشریفات قانونی به دست سپاه افتاده بود.
این منافع سرشار مالی و اقتصادی فقط با حضور دولت احمدینژاد در قدرت و در چارچوب ولایت فقیه تضمین شده باقی میماند و به همین دلیل شاهد مشارکت مستقیم سپاه پاسداران در کودتا و کشتار مردم بیدفاع و مسالمتجو بودیم.
در این رابطه موارد زیادی را میتوان برشمرد.
بله البته، بطور مثال با ورود سپاهپاسداران به عرصهی "صنایع آفشور" با رقیب دیگر خود شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی که مدیریت آنهم از مسئولین سپاهپاسداران بود، در یک ردیف قرار گرفت. سهام شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران را بعد از کودتای سپاه پاسداران به نیروی انتظامی ایران واگذار کردند.
در رابطه با قیمت سهام شرکت صدرا و زدو بندهایی که با انتصاب فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیا انجام شد، از آنجایی که شرکت صدرا که یکی از عمدهترین و بزرگترین مجتمعهای صنعتی ایران است، سهام داران چه عکسالعملی نشان دادند و سرنوشتشان چه شد؟
بسیاری از سهامداران با پیبردن به ورود سپاه به عرصهی مدیریت آن امیدوار شدند که پس از آن افت شدید قیمت سهام، مجدداً قیمت سهام افزایش پیدا خواهد کرد. اندکی هم از حضور سپاه در رهبری این شرکت ناراضی بودند که مجبور به فروش سهام خود به قیمت پایینتر از قیمت واقعی آن شدند.
شرکت صدرا که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا تحریم شده است، اساساً چگونه شرکتی است؟
این شرکت با توجه به پیشینهی آن در زمینههای نفت و گاز و پتروشیمی فعالیت میکند. که مدیریت آن بعهده سپاهپاسداران میباشد.
قبل از تسخیر کل سهام این شرکت توسط سپاهپاسداران، مدیریت این شرکت از چه طیف حکومتی بودند؟
آقای خبره که چندین سال پست مدیریت عالی این شرکت را بعهده داشت، از مدافعین اصلاحطلبی بود که اتفاقاً تمامی مدیران شرکتها هلدینگ و زیر مجموعههای این شرکت را یک جا از افراد اصلاح طلب منصوب کرده بود.
در آمدهای نفتی یا حاصل فروش نفت و گاز در کجا ذخیره میشود؟
طبق قانون میبایستی در حساب ذخیرهی ارزی، ذخیره میشد.
آیا درآمدهای نفتی آنجایی که در حساب ذخیرهی ارزی دخیره نشده، صرف سرمایهگذاری در زمینههای مشابه و صنایع نفت و گاز هزینه میشود؟
بخشی از این درآمدها میبایستی در سرمایه گذاری در تأسیس سکوها و پالایشگاهها و تأسیسات صادراتی هزینه بشود و بخشی هم برای تعمیر و نگهداری تأسیسات موجود هزینه شود. با سوء مدیریت اینچنین نشد و میبینیم که تأسیسات موجود از عمر کمتری برخودار هستند.
پس این در آمدها در کجا ذخیره یا هزینه شده؟
با حضور دولت کودتا بعد از مدت کوتاهی سر و صدای مجلسیان در آمد که چه نشستهاید که پولهایی که از فروش نفت بدست آمده معلوم نیست که چه شده است! که بعد از چندین روز با دخالت غیرمستقیم رهبری همگی سکوت کردند. این پولها در حساب هیجده نفر از معتمدین رژیم که اکثر آنها هم اتفاقاً از سپاهیان هستند در کشورهای مالزی، امارات، ترکیه و بعضی از کشورهای اروپایی ذخیره شده. درست چند ماه که از این ماجرا میگذشت یکی از این پولها از امارات به ترکیه منتقل شد که هر دو بازا امارات و ترکیه را تحت تاثیر قرار داد. و بعد از چند ماه آقای احمدی نژاد هم اعلام کرد که حتا اگر کشورهای دیگر هم در سرمایه گزاری پروژههای گازی ما شرکت نکنند، ما خودمان توان مالی برای اجرای این پروژهها را داریم.
پس این در آمدها در خارج از ایران ذخیره شده؟
بلی
این پولها توسط چه کسانی در خارج از ایران ذخیره شده؟
همانطور که گفتم در حساب شخصی افراد معتمد رژیم ذخیره شده.
با حضور فرماندهان سپاه و مسئولان قرارگاه خاتم الانبیا در دولت دهم بویژه وزارت نفت، بدهی ۷۰۰ میلیارد تومانی شرکت صدرا به سیستم بانکی، از طریق تقویت فعالیت این شرکت در پروژههای نفت، گاز و پتروشیمی به راحتی و بدون پرداخت بهره بدهیها «حل و فصل» شد. معنای این حل و فصل، بخشودگی بدهیها و عدم پرداخت آن از سوی سپاه پاسداران است. این روند و نوع محو کردن بدهیها چگونه توجیه شد؟
وقتی از سپاه پاسداران صحبت میکنیم، باید این تصور را (اگر داشتیم) که این سازمان تشکلی است برای دفاع از حقوق مردم و میهن را باید کاملاً فراموش کرد. سپاه در حال حاضر شرکتی است که نبض و شریان اقتصاد کشور را در دست دارد و از این رو میتوان به علت اصلی کودتای انتخاباتی و بعد از آن سرکوب و کشتار مردم بیدفاع و دستگیری و زندانی کردن هزاران نفر و مسایلی از قبیل انقلاب مخملین و توطئه بیگانان پی برد.
با چنین سهمخواهی و تقسیم پستهای کلیدی و حساس در میان فرماندهان سپاه و عوامل و عناصر وابسته به این نهاد نظامی-امنیتی، میتوان علت تمام تبلیغات و اقدامات فاجعهبار سپاهپاسداران از دستگیری و شکنجه و اعترافگیری فعالان بازداشت شده، تا طراحی کودتا و کشتار دهها انسان بیدفاع و آتش گشودن به قلب نداها و سهرابهای وطن را دید و تشخیص داد. تمام تلاش سپاه در سرکوب تودههای حق طلب مردم، تأمین منافع اقتصادی و مالی هنگفت یک قشر نظامی است!
با سپاس از شما
فروردين ۱۳۹۱