iran-emrooz.net | Tue, 20.03.2012, 6:30
زود پز بدون سوت هم منفجر میشود!
معروف عثمانی
سال ١٣٩٠ بە ساعات پایان خود نزدیک میشود. سالی کە شروع و پایانش برای مردم ایران چندان خوب نبود. مرگ جانگداز هالە سـحابی و هدا صـابر و تداوم اعدامهای نهان و آشکار دراین سال، پروندە قطور آیتاللە خامنەای و نظامش را بهعنوان ناقضان حقوق انسانی سنگینتر نمود.
سال ٩٠ برای فعالین سیاسی، کوشندگان حقوق بشر و روزنامەنگاران مملو از سرکوب و شقاوت بود. درب زندان دمی از چرخیدن برای بلعیدن تلاش انسانهای نیک سرشت نە ایستاد و برای رها کردن انسانها بسیار کم چرخید و اخرین بار برای رهائی مهدی خزعلی با هفتاد روز اعتصاب ترو خشک، بە قول همسر مصطفی تاجزادە: "دیکتاتور در مقابل استواریش دوام نیاوردند. آنقدر نشکست تا شکستشان داد." اجبارن چرخی زد.
سال ١٣٩٠ شاهد صدور دو گزارش آقای احمد شهید در مورد نقض گستردە حقوق بشر بوسیلە ج. ا. ایران بود. این گزارشات مقامات و سران حکومت را بشدت خشمگین، و فعالان حقوق بشر را بە خاطر پژواک صدایشان در جامعە جهانی خوشحال نمود. 'جدائی نادر ازسیمین' فیلم اصغر فرهادی با کسب جوایز گرانبهای بینالمللی و در صدر انها 'اسکار' موفقیت بزرگی در سال نود برای ایرانیان محسوب گشت، گرچە از طرف مقامات ایرانی هیچ واکنش مثبتی را در پی نداشت.
بر خلاف نظر آیتاللە خامنەای کە فکر میکرد، اگر شریک قدرت را از میان کنیزکان بر گمارد اختلافات خانوادگی نظام را مهار خواهد کرد، با یازدە روز خانەنشینی آقای احمدی نژاد، اختلافات درون نظام بە اوج رسید و بار دیگر باندهای قدرت را رودروی هم قرار داد. امری کە هرچند ظاهرن مهار گشتە اما با بجاگذاشتن پیامدهای منفی، قدرت سیاسی را بسیار آزار داد.
تحریمهای سختی کە علیە ایران از جانب شورای امنیت چند ماه پیش بە تصویب رسیدە و از ابتدای سال ٩١ میرود کە با وسعت بیشتری بە اجرا درآید بدون شک بر اقتصاد کشور و قدرت خرید مردم ضربات جبران ناپذیری وارد میکند. پروندە اختلاس سە هزار میلیارد تومانی، برخلاف امر ولی فقیە کە گفتند "کشش ندهید" هنوز در داخل و خارج کشور کشش میدهند و رسوائی دیگری را برای نظام رقم زد. در مجموع کارنامە اقتصادی دولت منصوب آیتاللە خامنەای هر چند تعریفی نداشت، اما توانست با استفادە از قیمت بالای نفت و تخلفات اقتصادی و سقوط نسبتن زیاد ارزش پول ملی، کشور را با قدی خمیدە، سرپا نگهدارد. اما با توجە بە اینکە تحریمهای نفتی جهانی، صادرات نفتی ایران را نشانە گرفتە و هر روز کشورهای بیشتری بە دایرە تحریم کنندەگان افزودە میشوند درآمدهای ارزی کشور را در سال جدید بشدت تهدید میکنند. علاوە بر این تحریم بانک مرکزی و دیگر بانکها، گرهی دیگر برمعضلات اقتصادی پیش روی کشور ، برای دادوستدهای جهانی محسوب میگردند و ظاهرن نظام ج.ا ایران برای حل آنها گزینەی اسانی پیش رو ندارد.
خطر وقوع جنگ خصوصن در سە ماه گذشتە، احتمالی واقعی بود کە بسیاری از فعالین سیاسی و اجتماعی را بە واکنش واداشت. گاهی چنان پررنگ میگشت کە همە صلح دوستان را در جهان از قریب الوقوع بودن برخورد نگران میکرد و در زمانی دیگر فتیلەها پائین کشیدە میشدند. اما با توجە بە اینکە شرکای غربی میگویند؛ همە گزینەها روی میز است و جمهوری اسلامی تنگە هرمز را در گروگان دارد، بعید نیست یک محاسبە یا اشتباهی زنگ فاجعە جنگ را در سال جدید بصدا درآورد.
براساس نظر کارشناسان نظام ج.ا.ایران برای حل معضلات پیش رو سە گزینە در اختیار دارد.
١- حکومت با اتخاذ تمهیداتی مانند انتخابات آزاد و سپردن سکان کشور بە دست نمایندگان واقعی مردم، بسوی آشتی ملی گام بردارد و از طریق کسب پشتیبانی داخلی بە نبرد یا حل بحرانهای خارجی بپردازد. گزینەای کە باتوجە بە توازن قوا در داخل و خصلت حکومت در سرکوب گروههای دگراندیش و عدم اعتقاد بە دخالت دادن مردم در حلقە تصمیم گیری، امری محال بنظر میرسد.
٢- در عرصە خارجی با شفاف کردن برنامەهای هستەای و جدی بودن در مذاکرات واعتماد سازی ، از استکاکات کشور باجامعە جهانی بکاهد و بحران را بە شیوەی مناسب مدیریت کند.اما بە دو دلیل این امر چندان محتمل بە نظرنمیرسد. - توهمات ایت اللە خامنەای و عدم اعتماد وی بە دول غربی. - حساس کردن افکار عمومی داخل کشوربا تبلیغات و مانورهای گذشتە رسانهای حکومت روی مذاکرات هستەای. بعید است کە حکومت تنش زدائی را مثبت ارزیابی کند و بە هیچ سازشی با گروه پنج بە علاوە یک تن دردهد. چنین ریسکی برای ایت اللە خامنەای کە بە موقع و بی موقع در کورە دشمنی با غرب دمیدەاند بە مثابە جام زهر نچندان گورایی خواهد بود.
٣- وجود جنبش اعتراضی در کشور امری ثابت شدە و واقعی است. اما این جنبش به علل متفاوت تاحال (بجز چند ماە بعد از انتخابات سال ٨٨) توان به چالشکشیدن قدرت سیاسی کشور را بصورت جدی نداشتە و نتوانستە است کە مردم خاموش و ناراضی را متحد و بە مقابلە با حکومت ترغیب کند. عدم وجود رسانە آزاد و مستقل، نبود تشکلها، عدم ارتباط ارگانیک میان معترضان و سرکوب شدید و سبعیت و بیرحمی حکومت از مهمترین علتهای آن است. اگر این معترضان خاموش، بهر دلیلی بە جنبش اعتراضی بپیوندند، با توجە بە سقوط شدید درآمدهای حکومت بخاطر تحریمهای جهانی کە برای سرکوب شدیدن نیازمند آنهاست، افقی جدید را در سال تازە خواهد گشود و صفحە بازی بە شیوەای جدید چیدە خواهد شد.
سال جدید (نود و یک) آبستن کدام واقعەهاست را تقریبن میتوان بررسی نمود اما نمیتوان پیشبینی کرد کە وقوع کدام اتفاقات در آن اجتناب ناپذیر است. هرچە باشد این افق متاسفانە نە روشن است و نە امیدوار کنندە... شاید بتوان گفت کە وضعیت نظام و امنیت کشور بە زودپزی شبیە است کە از تمام جوانب در حال گرم شدن و سوختن است. اما آیتاللە خامنەای و مقامات بالای نظام، هرازچند گاهی با نفی هرگونە بحران در کشور، بجای تدبیر برای فرو کاستن از دامنەی گرما و اتش، دست روی دریچەهای اطمینان زودپز گذاشتەاند، تا سوت نزند. ولی زود پز برای منفجر شدن محتاج سوت زدن نیست.
معروف عثمانی - اوپسالا
نظر کاربران:
■ با سپاس از حسن نظر اقای فرهاد گرامی!
انچە شما بیان کردەاید، من با ان مخالفتی ندارم. ولی باید توجە داشتە باشید کە در این نوشتە ، در مورد گزینەهای پیش روی حاکمیت در مقابلە با چالشهای با توجە بە سوابقی کە از حاکمان در دست است، گمانە زنی شدەاست. در گزینەی اول هم با سخن گفتن از 'اشتی ملی' بصورتی کلی از مصالحە یا سازش سخن رفتە است.
اما استنباط من اینست کە معترضان با شرایط فعلی قدرت تاثیر گذاری بر وقایع و چانە زنی با حاکمیت را ندارند. بە زبانی دیگر، حاکمیت برای انها وزن و بهائی قائل نیست تا بە سازشی احتمالی با انها تن در دهدو این واقع نخواهد شد مگر ناراضیان خاموش بە معترضان بپیوندند و در انصورت هم نتیجە، ضرورتن سازش نخواهد بود. انچە واقع میشوند، همیشە مصلحت نیستند. اکنون چە کسی است کە حسرت ماندگاری بختیار را نخورد ولی واقعیت چیز دیگری میگوید؛ انقلاب وجودش را در پاریس هم تحمل نکرد و تکە تکە اش کردند.
من در هیچ نوشتەای عمل اقای خاتمی را مذموم ندانستەام، و بە تعامل و گفتگو ی گروهها و احزاب برای رسیدن بە دمکراسی اعتقاد دارم و راهی هم شایستە تر از این نمی شناسم.
برای سازش یکی از این دو نکتە مطرح ست؛ ١- درک درست حکومت از واقعیتها و باور حاکمیت بە سازش و عدم انسداد مجاری اصلاحات. ٢- وجود توازون نسبی قوا.
هیچکدام از این شرایط برای سازش مهیا نیست.
■ مطلب آقای عثمانی وزین و خواندنی است اما دارای یک مشکل اساسی است که بسیاری از نویسندگان و کوشندگان سیاسی در ایران گرفتار آن هستند و آن نوع نگاههش به حکومت و امکان تاثیرگزاری بر آن است. در میان احتمالات موجود برای آینده ایران آقای عثمانی امکان مصالحه و سازش را بین حکومت و اپوزیسیون را امری غیرممکن می داند. همین نگاه مطلق بلای جان ما ایرانی ها بوده است.
آقای عثمانی مصالحه و سازش هیچگاه غیرممکن نیست. برای آن اما دو شرط اساسی نیاز است.
اولا اینکه شما سازشکار باشی، سازش را مذموم ندانی و حل اختلافات بین طبقات و گروه های اجتماعی و سیاسی را متمدنانه ترین و معقول ترین روش حل مسائل بدانی و دوم اینکه در انجام ساشز و متقاعد ساختن طرف دیگر تمام تلاش خود را بکار بگیری. ما ایرانی دعوا و مجادله را خوب بلدیم و با اولین بی مهری می رنجیم و راه خصم و مبارزه برای حذف را در پیش می گیریم. جنبش سبز با مطالبه محوری آغاز شد اما در روتد خود در دام قهر و ستیز افتاد.
طبیعی است که در میدان قهر و ستیز راه برای آشتی باز نمی شود. سازش با اپوزیسیون غیرممکن است برای اینکه همه ما موسوی و کروبی اهل مقاومت را می خواهیم و پشت این دو عزیز سنگر می گیریم ولی محمد خاتمی که راه تعامل و گفتگو را باز نگاه می دارد بی اراده و سست عنصر می دانیم. تا تکلیف خودمان را با خودمان روشن نکنیم نخواهیم توانست از طرف مقابل (حکومت) انتظار و توقع عقب نشینی داشته باشیم. ارادتمند فرهاد