iran-emrooz.net | Wed, 01.02.2012, 7:25
شمارش معکوس برای حمله نظامی به ایران؟
حسین باقرزاده
|
سهشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۰ – 31 ژانویه 2012
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
به نظر میآید که شمارش معکوس برای حمله نظامی به ایران آغاز شده است. سلسله تحریمهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران که از چند سال پیش شروع شده بود به بالاترین حد خود نزدیک میشود. کشورهای غربی عموما تحریم نفت و نهادهای مالی و بانکی ایران را تصویب کردهاند و حد اکثر تا پنج ماه دیگر آن را عملی خواهند کرد. فشار اروپا و آمریکا بر مشتریان آسیایی نفت ایران و به خصوص ژاپن، هند و کره جنوبی برای همراهی با این موج تحریم ادامه دارد. پس از اعمال این سلسله از تحریمها، زمینه چندانی برای تحریمهای بیشتر علیه ایران باقی نمیماند، و اگر غرب بخواهد فشار قابل توجه بیشتری بر رژیم جمهوری اسلامی وارد کند ظاهرا گزینه چندانی جز کاربرد حمله نظامی نخواهد داشت. این گزینه همواره مد نظر سیاستمداران غربی بوده است، و با اظهارات اخیر وزیر دفاع آمریکا به نظر میرسد کاربرد آن در یک سال آینده به طور جدی مورد توجه قرار خواهد گرفت. آیا به این ترتیب، شمارش معکوس برای حمله نظامی به ایران آغاز شده است؟
کشمکش طولانی رژیم ایران با کشورهای غربی بر سر مسئله فعالیتهای هستهای ایران به مرحله حساسی نزدیک میشود. در جریان این کشمکش، کشورهای غربی برای اعمال فشار بر رژیم ایران از ابزارهای مختلف دیپلماتیک و تحریمهای سیاسی و اقتصادی کمک گرفتهاند و در عین حال همواره از حمله نظامی به عنوان یک گزینه ممکن یا نهایی یاد کردهاند. لبه تیز تحریمها در ابتدا متوجه سیاستمداران و شخصیتها و نهادهای سیاسی و اقتصادی مرتبط با فعالیتهای هستهای ایران بود و به تدریج دامنه آن گسترش یافت. امروزه سدها شخص و نهاد در فهرست تحریمهای سازمان ملل یا تحریمهای یک جانبه یا دوجانبه اروپا و آمریکا و برخی از کشورهای دیگر قرار گرفتهاند. اکنون و در آغاز سال میلادی جدید، آمریکا و اتحادیه اروپا یک سلسله تحریمهای جدید نفتی و مالی را علیه ایران به تصویب رساندهاند که تا آخر ماه ژوئن آینده به مرحله اجرا در میآیند.
شواهد حاکی از آن است که تحریمهای جدید ضربه شدیدی به درآمد مالی دولت و اقتصاد ایران خواهد زد و بر تمامی شئون زندگی مردم و حیات اقتصادی آنان تأثیر خواهد گذاشت. در واقع، آثار این تحریمها از هم اکنون آغاز شده است و علاوه بر اوج گرفتن روند افزایش قیمتها و اعتصابات کارگری، بازار ارز به یکی از شدیدترین تلاطمها در طول بیش از دو دهه دچار گردیده است. بخشی از نابسامانیهای اقتصادی اخیر به تحریمهای قبلی بر میگردد و یا از سوء سیاست اقتصادی دولت و به خصوص کاربرد سیاست ناپخته و تورمزای هدفمندی یارانهها ناشی شده است. ولی جهش بهای ارز و تورم ناگهانی بهای مسکن و سایر مایحتاج زندگی در یکی دو ماهه اخیر، بدون تردید به اعلام تحریمهای جدید مربوط بوده است و نشان میدهد که مردم تا چه حد از امکان اعمال این تحریمها نگران شدهاند.
مسئله این نیست که با تحریم نفت ایران از سوی غرب، رژیم ممکن است بخشی از درآمد خود را از دست بدهد (که خود بنفسه بسیار مهم است). مسئله این است که با فشار غرب بر سایر مشتریان نفت ایران و آمادگی عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای نفتخیز برای تأمین کمبود حاصل از قطع نفت ایران و تحریمهای مربوط به مؤسسات مالی و بانک مرکزی ایران، به نظر کارشناسان، تقریبا تمامی معاملات ایران با جهان خارج دچار مشکل خواهد شد و اقتصاد ایران با بحران بیسابقهای روبرو خواهد گردید. با قطع یا کاهش فروش نفت، شاهرگ حیاتی رژیم که درآمد نفت است به شدت مختل میشود، و رژیم هم در پرداخت یارانههای نقدی و هم در حیف و میل اموال عمومی در نهادهای امنیتی و نظامی و ایدئولوژیک/مذهبی خود و نیروهای وابسته به خویش در خارج از مرزهای ایران با کمبود زیادی مواجه خواهد شد. علاوه بر این، با تحریم نهادهای مالی، مبادلات تجاری ایران با خارج دچار اشکال میشود و ممکن است حتا بر ورود مواد اولیه و داروها و لوازم پزشکی نیز تأثیر بگذارد. هم اکنون به گزارش خبرگزاری رویترز، دستکم ۱۰ کشتی حامل نزدیک به ۴۰۰ هزار تن غلات برای نزدیک به سه هفته در محدوده بنادر ایران متوقف ماندهاند تا فروشندگان محمولههای آنها بتوانند اسناد اعتباری لازم را دریافت و بعد بار کشتیها را تخلیه کنند.
همزمان با اعلام تحریمها از قول آقای پانهتا وزیر دفاع آمریکا نقل شده است که جمهوری اسلامی طی ۱۲ ماه آینده به ساخت بمب اتمی قادر خواهد بود. این کوتاهترین زمان پیشبینی شده از سوی یک مقام برجسته آمریکایی از امکان دستیابی رژیم ایران به سلاح هستهای است. او در همین گفتگو با تأکید بر این که ساخت بمب اتمی از سوی ایران «خط قرمز آمریکا و اسراییل» است اضافه کرده که «اگر ایران در جهت ساخت بمب اتمی حرکت کند و ما از این موضوع آگاهی یابیم، به هر کار لازمی دست خواهیم زد تا جلوی آن را بگیریم.». این سخنان توضیح و تفصیل چندانی نمیخواهد. وزیر دفاع آمریکا از یک طرف مدعی است که رژیم ایران ظرف یک سال آینده توانایی ساخت بمب هستهای را پیدا خواهد کرد و از سوی دیگر بدون هیچ اما و اگر میگوید که برای جلوگیری از ساخت این بمب به وسیله رژیم ایران آمریکا به «هر کار لازمی» دست خواهد زد. با توجه به این که آمریکاییان همواره بر گزینه نظامی تأکید ورزیدهاند معنای «هر کار لازمی» روشن است.
خطر حمله نظامی آمریکا به ایران همواره در ده سال گذشته مطرح بوده است، ولی پس از تجربه فاجعهآمیز تجاوز آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ تا حدی این خطر کاهش یافت. از آن به بعد، اسراییلیان مرتبا مسئله «خطر قریب الوقوع» ایران اتمی را پیش میکشیدند و آمریکاییان سعی بر این داشتند که این خطر را درازمدتتر ببینند. گزارش سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در سال ۲۰۰۷ حاکی از این که جمهوری اسلامی از سال ۲۰۰۳ از فعالیت نظامی هستهای خود دست کشیده است همچون آب سردی بر روی آتش تند سیاستمداران اسراییلی و نومحافظهکاران آمریکا ریخته شد و خطر حمله نظامی علیه ایران را برای مدتی به عقب انداخت. با آمدن باراک اوباما به مقام ریاست جمهوری آمریکا و سیاست «آشتیجویانه» او در قبال ایران، گزینه نظامی عملا به کنار گذاشته شد، و وزیر دفاع او رابرت گیتس که در چند سال آخر ریاست جمهوری بوش به این مقام رسیده بود سعی داشت که کمتر از امکان کاربرد گزینه نظامی سخن بگوید.
اکنون و پس از «شکست» سیاست اوباما در قبال جمهوری اسلامی، و ارزیابیهای حاکی از این که رژیم ایران به توانایی ساخت سلاح هستهای نزدیک میشود، زنگهای خطر جنگ باز به صدا در آمده است. تجربه ناموفق تعامل و مذاکره غرب با حکومت ماجراجوی احمدینژاد که از حمایت کامل خامنهای برخوردار بوده است، غرب را به اعمال فزاینده تحریمهای سیاسی و اقتصادی کشاند، و عدم تأثیر این تحریمها در تغییر سیاست رژیم ایران، گزینه نظامی را محتملتر کرده است. اکنون همه امید غرب در این است که تحریمهای نفتی و مالی جدید رژیم ایران را به مذاکره و پذیرش خواستهای غرب وادارد، و اگر این تحریمها مؤثر نیفتد و غرب «خطر» ایران اتمی را نزدیک ببیند کاربرد گزینه نظامی از یک تهدید فراتر میرود و به عمل نزدیک میشود. با توجه به ارزیابی زمانی آقای پانهتا، میتوان گفت که شمارش معکوس برای حمله نظامی به ایران در ظرف ۱۲ ماه آینده تنظیم شده است.
اثرات محسوس تحریمهای اخیر و در حال اجرا بر روی اقتصاد و وضع مالی حکومت و کشور و اظهاراتی از قبیل آن چه که از سوی آقای پانهتا نقل شده، به وضوح مقامات کشور را نیز به نگرانی انداخته است. دعوت رژیم از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بازدید از تأسیسات هستهای ایران و اظهارات وزیر خارجه مبنی بر آمادگی کامل رژیم برای همکاری با آژانس به احتمال زیاد در واکنش به این نگرانیها صورت گرفته است. و حضور دو مقام برجسته آژانس در بین بازرسان نشان دهنده اهمیتی است که آژانس و غرب برای این دیدار قایل شدهاند و احتمالا برای این است که درجه آمادگی رژیم ایران برای همکاری با آژانس محک زده شود. در هر صورت، این دیدار ممکن است سرنوشتساز باشد: اگر رژیم ایران بتواند اطمینان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به عدم فعالیت نظامی خود به دست آورد ممکن است موفق شود تحریمهای جدید نفتی و مالی را از میان بردارد و خطر حمله نظامی به ایران را رفع کند؛ به جز این صورت، این دیدار میتواند کلید گاهشمار معکوس جنگ را بزند و در ظرف ۱۲ ماه آینده ایران را در معرض حمله نظامی غرب/اسراییل قرار دهد - و در این فاصله، ایران به احتمال زیاد دستخوش التهابهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی برآمده از تحریم نفت و ارتباطات مالی و خطر روزافزون جنگ خواهد بود. رژیم و مردم ایران بر سر یک دو راهی تاریخی و سرنوشتساز قرار گرفتهاند.