iran-emrooz.net | Fri, 30.12.2011, 16:43
بهار عربی میان بیم و امید
م رها
یک سال از آغاز جنبشهای آزادیخواهانه در کشورهای عربی میگذرد. تاکنون سه دیکتاتور از اریکه قدرت به زیر کشیده شدهاند و شماری دیگر در حال کناره گیری و یا در راه سقوطند. اما همان اندازه که آغاز ناگهانی بهار عربی و سقوط سریع بن علی در تونس و مبارک در مصر جهان را شگفت زده کرد، نتایج انتخابات در تونس و دو دوره رأی گیری در مصر نیز که با پیروزی چشم گیر احزاب اسلامی همراه بود، ناظران را غافلگیر ساخت. آیا سرنوشت کشورهای عربی همچون ایران چنین رقم خورده است که پس از انقلابی خونین در چنگال دیکتاتور تازهای گرفتار شوند؟
اسلام گرایان بازیگران اصلی
واقعیت در کشورهای عربی نشان میدهد که احزاب و گروههای اسلامی نقش برجستهای را در نتایج جنبش بهار عربی ایفا میکنند. در تونس حزب عدالت و توسعه ۴۰ درصد آرا را بدست آورد. در مصر حزب آزادی و عدالت که ائتلافی از هواداران اخوان الامسلمین و احزاب اسلامی کوچکتر است تاکنون در دو دوروه رأی گیری مجلس نمایندگان ۴۰ درصد آرا را بدست آورده است و حزب تندروی اسلامی نور (سلفیها) تاکنون حدود ۲۵ درصد آرا را از آن خود کرده است. در مراکش نیز پس از اصلاحاتی که از سوی پادشاه این کشور صورت گرفت حزب عدالت توسعه ۲۷ درصد کرسیهای مجلس نمایندگان را بدست آورد و مأمور تشکیل دولت گردید. در لیبی و یمن نیز پیش بینی میشود که احزاب اسلامی بیشترین آرا را بخود اختصاص دهند.
نشانههای امید بخش
آیا پیروزی احزاب اسلامی به معنی اجرای شریعت و قدرت گرفتن نظامهای استبدادی از نوع ایران و عربستان سعودی در کشورهای عربی است؟ نشانههای امید بخشی در دست است که تحقق این امر را با تردید روبرو میسازد:
- تمام احزاب اسلامی که تاکنون در کشورهای نامبرده بیشترین آرا را بدست آوردهاند خود را میانه رو خواندهاند. در این رابطه در تونس ائتلاف حزب نهضت با دو حزب سکولار دولت را تشکیل داده است.
- احزاب میانه رو اسلامی برخلاف احزاب و گروههای سلفی الویت خود را بهبود شرایط اقتصادی، مبارزه با بی کاری و فساد اعلان کرده و پرداختن به موضوعات اجتماعی از جمله اعمال تبعیضهای بیشتر علیه زنان، مانند برقراری حجاب اجباری، و ممنوع کردن مصرف مشروبات الکلی را از دستور کار خارج ساختهاند. در مصر حزب ازادی و توسعه برای تشکیل ائتلاف تلاشهایی را برای نزدیکی به گروههای لیبرال انجام داده است.
- یکی از منابع در آمد کشورهای غیر نفت خیز عرب (مانند مصر، تونس و مراکش) صنعت گردشگری است. احزاب میانهروی اسلامی در این کشورها بخوبی آگاهند که در صورت سخت گیریهای اجتماعی بویژه علیه زنان این صنعت ضربه جبران ناپذیری خواهد خورد و با تشدید بیکاری و گسترش فقر، محبوبیتشان در میان هواداران بشدت آسیب خواهد دید.
- هیچکدام از احزاب پیروز اسلامی دارای رهبر کاریزماتیک نیستند و این امر اجرای شریعت اسلامی را برخلاف آنچه که در ایران اتفاق افتاد، مشکلتر خواهد ساخت.
- برپایه یک نظر سنجی که در سال ۲۰۱۰ در هفت کشور اسلامی شامل لبنان، ترکیه، اندونزی، نیجریه، اردن، پاکستان و مصر در میان مسلمانان انجام شده است، بجز در پاکستان، بیش از ۵۰ درصد پرسش شوندگان در کشورهای دیگر دمکراسی را بر هر دولت دیگری ترجیح دادهاند.
- ظاهرا روند رویدادها در کشورهای تونس، مصر، مراکش، لیبی، یمن و سوریه به ترتیبی پیش میرود که به اعتراف برخی از مقامات جمهوری اسلامی خلاف ادعا و پیش بینی اولیه آنها است. در آغاز جنبشهای بهار عربی، سینه چاکان ولایت همچون احمد خاتمی این رویدادها را جنبشی اسلامی و دارای ماهیتی ضد غربی به شمار میآورد و شرط پیروزی آنان را رهبری ولی فقیه میدانست. ولی مطلقه فقیه نیز با ارائه هشت دستورالعمل در لباس "ولی امرمسلمین" در نماز جمعه ظاهر شد و حتی به روحانیون مصری دستور داد كه "نقش خود را كاملا ً برجسته كنند". اما بتازگی در جمع سفرا و مسئولان سیاست خارجی اعتراف کرده است که "حرکت عظیم ملتها، نشانه بیداری آنهاست و این بیداری به استناد واقعیات گسترده و تردید ناپذیر، صبغه اسلامی دارد البته این بیداری اسلامی به معنای آن نیست که همه آنها حکومت اسلامی میخواهند و یا مدل حکومت اسلامی ایران را قبول دارند." افزون برین روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گفته است که: "حکومت آینده آنها به اعتقاد من سکولار خواهد بود اما حتماً اسلام در این کشورها حاکمیت بیشتری پیدا میکند."
نشانههای هراس برانگیز
کشورهای اسلامی از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مرحله گوناگونی از رشد و توسعه قرار گرفتهاند در حالی که مردم لبنان و ترکیه به گفتمان مدرنیته گرایشهای بیشتری نشان میدهند و در تونس فرهنگ نیمه اروپایی ریشه استوارتری دارد، اما در برخی از کشورهای اسلامی از جمله مصر بسیاری از مردم در تاروپود اندیشههای محافظه کارانه دینی گرفتارند. این امر زمینه را برای تسلط احزاب تندرو اسلامی و اجرای قوانین قرون وسطایی فراهم میسازد:
- برپایه نظر سنجی در سال ۲۰۱۰ که از سوی موسسه پیو (Pew) انجام شده است تنها ۲۰ درصد مسلمانان مصری بسیار نگران رشد افراط گرایی در کشور بودهاند. این نسبت در لبنان ۸۰ درصد بوده است.
- در مصر تنها ۴۶ درصد مسلمانان با جداسازی جنسی در محیط کار مخالفت کردهاند. در لبنان این نسبت ۸۹ درصد بوده است.
- در مصر و پاکستان حدود ۸۰ درصد مسلمانان با سنگسار زنان موافقت نشان دادهاند. در مصر ۷۷ درصد با بریدن دست دزدان موافقند. این درحالی است که اکثر مسلمانان لبنان، ترکیه و اندونزی با این گونه تنبیههای وحشیانه مخالفاند.
- احزاب سلفی در کشورهای مورد بحث از کمکهای مالی گسترده عربستان سعودی برخوردارند. این موضوع به آنها امکان میدهد که با برپایی سازمانهای خیریه در میان اقشار کم درآمد نفوذ کنند و آنها را برای شرکت در پای صندوق رای بسیج کنند.
- احزاب سکولار و لیبرال بشدت پراکندهاند و از سازماندهی لازم برای رساندن صدایشان بگوش اقشار کم درآمد برخوردار نیستند.
چشم انداز
علت اصلی پیروزی احزاب اسلامی در کشورهای عربی بهغیر از پیشینه دراز تاریخی، امکانات تشکیلاتی و فعالیت در امور خیریه، رویارویی این احزاب با دیکتاتورهای فاسد سکولار و ترویج عدالت است که در اقشار کم درآمد و حاشیه نشین بیش از کلمه دمکراسی طنین انداز بوده است. شکی نیست که اسلام در آینده این کشورها نقش بیشتری ایفا خواهد کرد اما میتوان گفت که حتی اگر گروههای اسلامی تندرو در ربودن بهار عربی که با خون جوانان غیر ایده ئولوژیک آزادیخواه آب یاری شده است، کامیاب شوند و دستورهای شریعت و سنت را به اجرا گذارند، پس از مدت زمانی مردم این کشورها همچون ایران دریافت خواهند کرد که کلید حل مشکلات آنها همچون بیکاری، فساد مالی دولتمردان، شکاف طبقانی و استقلال و آزادی نه با اجرای قوانین دینی بلکه با تحقق دمکراسی و عدالت اجتماعی و احترام به حقوق بشر امکان پذیر خواهد بود. باید منتظر ماند تا توهم آن دسته از هواداران گروههای اسلامی تندرو که آگاهانه و یا از روی ناآگانی به معجزات ناشی از اجرای قوانین شریعت شامل تبعیض علیه زنان و اقلیتها امید بسته اند، زدوده شود.