iran-emrooz.net | Wed, 19.10.2011, 22:02
تدوین اینترنتی پیشنویس قانون اساسی در ایران
شیوا فرهمند راد
در پی انتشار "بزرگترین و مردمیترین مجلس مؤسسان جهان" در ایران امروز، برخی از کاربران و خوانندگان در پای نوشته یا با فرستادن پیامهای جداگانه برای مترجم نظرها و پیشنهادهایی مطرح کردند. بسیاری از خوانندگان ابتکار دو جوان مراکشی و امکان شرکت مردم مراکش در اظهار نظر پیرامون اصلهای قانون اساسی تازهی کشورشان را "جالب" و "کاری زیبا" دانستند. برخی کسان آن را کاری بیهوده دانستند و معتقد بودند که تدوین قانون اساسی کاری بسیار کارشناسانه است و مردم عادی نمیتوانند و نباید در تدوین اصول آن دخالت داشتهباشند (گرچه در آن نوشته دو نمونه از تأثیر نظر مردم در قانون اساسی بر شمرده شدهبود).
همچنین برخی خوانندگان پیشنهاد کردند که حرکت مشابهی برای تهیهی پیشنویس قانون اساسی آیندهی ایران نیز صورت گیرد. جستوجو در اینترنت نشان میدهد که چند پیشنهاد طرح قانون اساسی از سوی افراد و گروههای سیاسی با گرایشهای گوناگون از سالها پیش وجود داشتهاست. و نیز خوانندهای از ایران خبر دادند که کاری مشابه آن دو جوان از دو سال پیش در داخل ایران در جریان بودهاست و تذکر دادند که "خوب است زیبایی کارهای خودمان هم دیدهشود". منظور ایشان وبلاگ "حقوقدانان جنبش سبز مردم ایران" است که از آبان ۱۳۸۸ "پیشنویس قانون اساسی نوین ایران" را به نظرخواهی گذاشته و یک مرحله نیز نظرها را در آن دخالت دادهاند.
اینجانب هیچ تخصصی در کار تدوین قانون اساسی ندارم، که سهل است، حتی مطالعهی ویژهای نیز در این زمینه ندارم. برگردان آن نوشته از یک نشریهی سوئدی تنها برای جالب دانستن آن و برای اطلاعرسانی صورت گرفت. نظر دادن دربارهی چند و چون تدوین قانون اساسی را به آگاهان وا میگذارم. اما به عنوان یک شهروند به خود حق میدهم که انتظاراتی از قانون اساسی آیندهی ایران داشتهباشم و خواستار آن هستم که بتوانم نظر خود را به گوش نمایندگان مجلس مؤسسان برسانم. برای نمونه، اگر نگاهی به همین پیشنویس حقوقدانان جنبش سبز مردم ایران بیاندازیم، به روشنی دیده میشود که نقطهی عزیمت آنان قانون اساسی کنونی جمهوری اسلامیست، و همین کافیست تا در میزان موفقیت آن تردید به وجود آید. من اینجا نظرم را تنها دربارهی یکی از اصول آن مینویسم:
اصل پنجم "پیشنویس قانون اساسی نوین ایران" تکرار اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی است، و تنها دو جمله به انتهای آن افزودهاند. متن آن چنین است: "زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد. استفاده از سایر زبانها و گویشها در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است و تصمیمگیری در این مورد با رأی عموم بر عهده مردم هر استان است. هر گونه تغییر در این اصل تنها با همهپرسی عمومی وفق موازین این قانون و سایر قوانین امکانپذیر است."
به نظر من، به عنوان یک شهروند، چنین اصلی در قانون اساسی آیندهی ایران جا ندارد و باید بهکلی زیر و رو شود. من خواستار آزادی سوادآموزی به زبان مادری، و آزادی تحصیل به زبان مادری هستم، و "در کنار آن" آموزش زبان و ادبیات فارسی به عنوان زبان دوم و زبان مشترک. این روشیست که بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش، از جمله در سوئد، توصیه میکنند و پژوهشهایشان نشان داده که زبان دوم را اشخاص با این ترتیب بسیار بهتر میآموزند. همچنین باید در قانون تصریح شود که دولت ضامن اجرای آموزش به زبان مادری است، وگرنه میبینیم که آن "آزادی تدریس ادبیات" سایر زبانها در مدارس، در جمهوری اسلامی اجرا نشده، زیرا ضمانت اجرایی نداشتهاست. گذشته از آن، "رسمی" نبودن زبانهای غیر فارسی، اگر هیچ نگوییم، بیعدالتی ایجاد میکند، زیرا مردم عادی غیر فارسیزبان از جمله در مراحل دادرسی با پروندههایی سر و کار مییابند که به زبان خودشان نیست، و در بازپرسیها و دادگاههایی شرکت میکنند که هیچ از زبان آن نمیفهمند. چرا این مردمان باید در این زمینه (و زمینههای دیگر کاربرد "زبان رسمی") با کسانی که زبان مادریشان فارسیست، تفاوت داشتهباشند؟
حال ببینیم آیا این نظر در پیشنویس حقوقدانان جنبش سبز مردم ایران بازتابی مییابد، یا نه.
"پیشنویس قانون اساسی نوین ایران" را در این نشانی مییابید:
http://greenlawyers.wordpress.com
بزرگترین و مردمیترین مجلس مؤسسان جهان:
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/31744
استکهلم، ۱۹ اکتبر ۲۰۱۱
نظر کاربران:
من به سهم خود کوشش کردهام که برای یک دوران گذار، نسخه ای پیرایش شده از قانون اساسی فعلی را ارائه دهم. امیدوارم که با همکاری تمامی خوانندگان این متن بتوانیم پروژه انتخاباتی مطرح شده بر مبنای قانون اساسی پیرایش شده پیش ببریم.
با درود حسن نایب هاشم (فرود سياوش پور)
http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=16243
*
سلام
اگر چه دلائل مفصلی وجود دارد که به لحاظ زبانشناسی، اجتماعی و سیاسی بر خلاف نظر شما است، و ما نیز بنابر همان آموزه ها، آرائی متفاوت با آراء شما داریم، اما بنا بر اصل امانت داری در تدوین پیش نویس پیشنهادی قانون اساسی که در سرلوحه کارمان قرار دارد، حتماً این پیشنهاد را به هنگام ارائه نسخه سوم در آینده در متن خواهیم آورد. مستدعی است من بعد نظرات خود را در وبلاگ ما نیز منعکس فرمائید تا مطمئن باشیم نظر شما دیده خواهد شد. این بار به طور اتفاقی متوجه وجود مرقومه شما در وبلاگتان شدیم.
با احترام
حقوقدانان جنبش سبز مردم ایران
*
باتشکراز آقای شیوافرهمندراد، بنظرمن این جمله خود شما "من خواستار آزادی سوادآموزی به زبان مادری، و آزادی تحصیل به زبان مادری هستم، و "در کنار آن" آموزش زبان و ادبیات فارسی به عنوان زبان دوم و زبان مشترک" نیز یک ایراد دارد و آن اینکه با مشترک نامیدن زبان فارسی، بعنوان زبان یک قوم/ملت تبعیض زبانی همچنان باقی خواهدماند! زبان مشترک سرتاسری فقط میتواند یک زبان بین المللی که زبان مادری هیچ قوم وملتی درایران نیست باشدوبس. اگرهدف رفع تبعیض ونابودی آپارتاید زبانی وفرهنگی هست. موفق باشید.