اصولگرایان تندرو در مقابل اصولگرایان محافظه‌كار

«روزگار» انشعاب اصولگرایان را بررسی می‌كند
چه كسی تندروها را مهار خواهد كرد

روزگار / ثمینا رستگاری

روز گذشته هماوردی جبهه پایداری كه اصولگرایان تندرو زیر تابلوی آن جمع شده‌اند و كمیته ۷+۸ شكل تازه‌ای به خود گرفت. مواضع انتقادی اصولگرایان حامی مهدوی‌كنی شفاف‌تر شد و حامیان مصباح یك قدم عقب نشستند. پرده مجامله و تعارف كنار رفته و رسانه‌ها اندكی برای فهمیدن پشت‌پرده‌ها محرم شده‌اند. حالا برای هر دو گروه مسلم است كه نبرد انتخابات تنها میان آنها خواهد بود.

جبهه پایداری برای پایداری كردن در مقابل چیزی كه بر كسی معلوم نیست، توانسته در كمتر از یك ماه در مقابل اصولگرایان محافظه‌كار صف‌آرایی كند و با تبیین دقیق آنچه می‌خواهد راه را بر وحدت خودی‌ها سد كند. بخشی از این فرصت یكماهه به انكار اصل اتفاق انشعاب سپری شد. جبهه پایداری سفره خودش را طی یك اقدام ناگهانی و با یك اعلامیه دوپاراگرافی از بقیه جدا كرد و چند روزی اعضای آن با قیافه‌ای شادان بر وحدت میان اصولگرایان تاكید كردند و انشعاب خود را موازی‌كاری ندانستند.

یك روز بعد از صدور اعلامیه اعلام وجود جبهه پایداری، مهدوی‌كنی در همایش بزرگ جامعه روحانیت تهران صراحتاً گفت: «من به دوستان انقلابی‌مان از اینجا خطاب می‌كنم، چرا كه اعلامیه‌ای منتشر شد كه جمعیت دیگری مقابل این جمعیتی كه جامعتین جمع كردند تشكیل شده است، البته آنها اصولگرا و از برادران ما هستند. ولی من آنها را نهی می‌كنم زیرا كار ما مورد تایید اصولگرایان است. بنابراین جدا كردن صف همان چیزی است كه دشمن می‌خواهد و دیدیم بلافاصله سایتها و روزنامه‌های دشمن كه منتظر بروز انشقاق در اصولگرایان بودند خوشحال شدند. من تعجب می‌كنم در آن اعلامیه گفته شد كه دو تن از علمای بزرگوار كه مورد احترام همه ما هستند از آنها دعوت كرده‌اند و در جلسه‌ای به‌خلاف این مسیر تشكیل جلسه داده‌اند، بنابراین به آن عزیزان پیغام می‌دهم كه این كارها را نكنید خوب نیست. این كارها به‌خلاف مصلحت انقلاب است، زیرا با دعوای ما دشمنان برنده میدان خواهند شد.» (فارس، ۳۱ تیر)

همان روز رسایی (از موسسان جبهه پایداری) بی‌آنكه مواضع مهدوی‌كنی را مطالعه كرده باشد مصاحبه كرد و گفت: «جبهه پایداری معتقد به سازوكار علمایی چون حضرات آیات مهدوی‌كنی و یزدی برای وحدت اصولگرایان در انتخابات آینده است.» او در این مصاحبه هیچ توضیحی برای این سوال نداشت كه اگر چنین است چه حاجت به تشكیل جبهه پایداری بود؟

رسایی حتی از مهدوی‌كنی و یزدی خواست به همایش آنها بروند و سخنرانی كنند. این نوع برخوردهای رندانه، مهدوی‌كنی را ناامید نكرد. او تلاش كرد درهای كمیته را به روی آنها باز نگه دارد و آنها را زیر چتر خود جمع كند. پیش از آنكه همایش جبهه پایداری برگزار شود نمایندگانشان را به دفترش فراخواند و احتمالاً همان حرفهایی را كه در كنگره روحانیت مبارز گفته بود تكرار كرد اما مرتضی آقاتهرانی، روح‌الله حسینیان، غلامحسین الهام و صادق محصولی از دفتر ایشان كه بیرون آمدند گفتند: «با یادآوری نقل قول‌های مطرح شده از آیت‌الله مهدوی‌كنی در برخی از رسانه‌ها مبنی بر نارضایتی از اعلام موجودیت، فعالیت و برگزاری همایش جبهه پایداری، نظر ایشان را جویا شدیم. آیت‌الله مهدوی‌كنی با تكذیب این نقل قولها تاكید كرد: منظور من وحدت میان اصولگرایان بود و توصیه كردم كه این جبهه نیز با سایر اصولگرایان همكاری كند نه اینكه تشكیلات موازی ایجاد كند. در عین حال تمام جریانهای سیاسی نشست و همایش برگزار می‌كنند و سخنران دعوت می‌كنند كه در مورد جبهه پایداری نیز مانعی ندارد.»

این جلسه دوساعته به گفته این نمایندگان در فضایی صمیمی برگزار شده بود اما معلوم نشد چرا این صمیمیت منجر به شركت نمایندگان جبهه پایداری در جلسات كمیته وحدت نشد چرا كه در عمل اعضای جبهه پایداری دعوت مهدوی‌كنی را نپذیرفتند و برای رفتن به جلسات وی شرط گذاشتند. هر روزی كه گذشت اعضای جبهه پایداری بخشی از برنامه خود را عملیاتی كردند. بهانه آنها برای نرفتن به جلسات این بود كه چرا قالیباف و لاریجانی كه تشكلی ندارند در این كمیته نماینده دارند.

در واقع جبهه پایداری بنا به تعریف برای مقابله با این نوع از اصولگرایان تشكیل شده بنابراین منطقی بود كه از نشستن در كنار آنها حذر كنند چه رسد به وحدت با ایشان. روانبخش شاگرد آیت‌الله مصباح كه سعی دارد نقش تئوریسین این جبهه را در وبلاگ خود بازی كند در تاریخ ١١ مرداد فلسفه تشكیل جبهه پایداری را مقابله با جریان انحرافی و جریان ضددولت در مجلس هشتم عنوان كرد؛ جریان ضددولتی كه مخالفت با آن رسالتی بود كه رسایی دو سال بود بر دوش می‌كشید. اما به نظر می‌رسد برنامه‌ریزی كردن برای كرسی‌های مجلس تنها خصلت رسایی و دوستانش نیست، شاید آن روز كه مهدوی‌كنی با سختی و بیماری و در میان بهت همگان روی صندلی هاشمی نشست و به قول خودش از جانب هاشمی منصوب شد، خود را برای چنین روزی كه اصولگرایان تندرو قد علم می‌كنند آماده می‌كرد.

حامیان كنی روز به روز بیشتر شدند

۲۹۰ نماینده نامه نوشتند و از كنی حمایت كردند. حزب موتلفه كه علاقه عجیبی به میانه ایستادن دارد این بار یكسره به سمت كنی رفت و عكس حبیبی در حال بوسیدن دست مهدوی‌كنی در فارس منتشر شد. دیروز هم بادامچیان از موضع قدرت خطاب به اعضای جبهه پایداری درباره شروطی كه برای كمیته وحدت گذاشته‌اند، گفت: «جواب این حرف آنها این است كه این جبهه پایداری است كه می‌تواند بپذیرد در وحدت اصولگرایان باشند یا اینكه نپذیرد. به نظر ما اگر یك جریان هم از دایره وحدت اصولگرایان جدا شود، برای وحدت اصولگرایان خیلی مهم نیست بلكه بیشتر این خود آن جریان است كه ضرر خواهد كرد و از اجتماع و مردم جدا می‌شود. اكثریت جریان اصولگرایی كشور محوریت جامعتین تحت رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و كمیته ۷+۸ را پذیرفته‌اند؛ حال جبهه پایداری و اعضای آن خودشان می‌دانند كه در كنار دیگر اصولگرایان این را بپذیرند یا نپذیرند.»

وی در پاسخ به این سوال كه چرا برخی از اعضای جبهه پایداری اصرار دارند نماینده آقای لاریجانی در كمیته وحدت اصولگرایان حضور نداشته باشد، گفت: اینكه كسی بگوید فلانی اصولگرا هست یا نیست درست نیست، بلكه باید به این نكته توجه داشت كه شاخص ما برای شناخت اصول اصولگرایانه ولی فقیه و شاخص‌هایی است كه ایشان تعیین كرده‌اند و طبعاً هر كسی كه در این راستا باشد اصولگراست.

بادامچیان با اشاره به سخنان اخیر آیت‌الله مهدوی‌كنی كه خطاب به برخی از اصولگرایان گفته بود وحدت اصولگرایان را برهم نزده و به خاطر شاخه ریشه را نخشكانید، گفت: «طبعاً ایشان تشویق كردند كه همه اصولگرایان وحدت داشته باشند و البته این سخن ایشان تذكری همانند تذكر یك پدر مهربان به فرزندانش بود كه وحدت را نشكنید.»

در آخرین جلسهای هم كه میان مهدوی‌كنی و محمد یزدی در شامگاه ۲۵ مرداد برگزار شد، قرار شد «كمیته ۷+۸ فعالیت خود را با قدرت پیش ببرد چراكه حیات حركت اصولگرایانه در چارچوب وحدت است و در مقابل آن تلاش برای ایجاد تفرقه میان جامعه اصولگرایی مطرح است كه یك هشدار و بصیرت لازم را به ما انتقال می‌دهد و ضرورت وحدت را متذكر می‌شود.»

جبهه پایداری هنوزسعی در انكار دارد

با وجود تمام آنچه گذشت اعضای جبهه پایداری هنوز تمام برگه‌های خود را رو نكرده‌اند. آنها هنوز اصرار دارند كه منظور از موازی‌كاری جبهه پایداری در كلام اصولگرایان موازی‌كاری آنها نیست. اگر شما هم این جملات ولی اسماعیلی عضو جبهه پایداری را بخوانید همین تناقض را در آن می‌بینید. وی در پاسخ به این سوال كه ارزیابی شما از سخنرانی اخیر آیت‌الله مهدوی‌كنی كه خطاب به اصولگرایان گفته بود وحدت در میان اصولگرایان را خدشه‌دار نكرده و به خاطر شاخه ریشه‌ها را نخشكانید، چیست و چرا باید آیت‌الله مهدوی‌كنی چنین هشداری بدهد، گفت: فكر نمی‌كنم مشكل خاصی به وجود آمده باشد كه قابل حل نباشد تا بخواهند این هشدار را به گروه ۷+۸ بدهند.

بازی با دوحریف اصولگرا

حالا فارغ از تمام بازی‌هایی كه در سطح و عمق فضای سیاسی امروز ما در جریان است درك یك نكته آسان است. رقبای انتخابات آینده مشخص شده‌اند؛ اصولگرایان تندرو در مقابل اصولگرایان محافظه‌كار. در میان رقبا نامی از اصلاح‌طلبان نیست. آنها را از زمین بازی اخراج كرده‌اند و باید تا اطلاع ثانوی در رختكن به سر برند و حتی از تماشاچی بازی بودن هم محروم شده‌اند. اصلاح‌طلبان تواب - اصولگرایان كلمه معتدل را ترجیح می‌دهند- می‌توانند تماشاچی باشند و شور بازی را بیشتر كنند و اگر هم خیلی بی‌نام و نشان باشند می‌توانند تمام طول بازی روی صندلی ذخیره‌ها بنشینند.