iran-emrooz.net | Thu, 21.07.2011, 22:37
یک بیانیهی قابل تایید
ناصر کاخساز
|
اعلام موجودیت سازمان جمهوری خواهان ایران توسط گروهی از ورزیدگان جنبش روشنفکری کشورمان را باید به فال نیک گرفت. مواضع سیاسیِ این بیانیه، پخته و همهجانبهاند. چرا که از تجربههای مستقیم سیاسی در جامعهی ایران برخاستهاند. انتشار بیانیه در سالگرد سیام تیرماه، روزی که سلطنت در ایران در آستانهی سقوط قرار گرفت، به آن معنای ژرفتری داده است.
در «گذر از خیال» نوشتهام در سیام تیرماه مصدق میتوانست تولد جمهوری ایران را اعلام کند و به استقبال طغیان ملی علیه سنت سلطنت برود. شاید اگر چنین میشد هرگز یک جمهوری اسلامی در ایران بوقوع نمیپیوست.
تحلیل سیاسی بیانیه با دفاع روشن از جمهوری پارلمانی سکولار و غیردینی نیز از درک درست و ارزیابی دقیق نیازهای اجتماعی در کشور ما خبر میدهد و در همان حال و به اتکا به این زمینهی روشن امکان توافق های سیاسی را با نیروهای گوناگون جمهوری اسلامی بر سر انتخابات آزاد (بدون لطمه زدن به اتیک سیاسی) منتفی نمیکند.
بیانیه نشان میدهد که مشکل، حمایت کردن یا نکردن از یک برنامهی انتخاباتی نیست؛ مشکل، نداشتن برنامهی روشن و فقدان اخلاق سیاسی است و فرار از شناساندن صمیمانهی خود به همه و از جمله به مخالفان خویش است. بیانیه، حاوی انتقادی مضمونی به نیروهایی است که حمایت از جمهوری اسلامی و نیروهای گوناگون آن را به ثمن بخس میفروشند و حیثیت سیاسی خود را قربانی شیوههای بازیگرانه و تاکتیک پرستانه میکنند.
جای و هنگام آن بود که بیانیه، بخاطر همکاری طولانی با دستگاهی تهی از اخلاق سیاسی، با یک انتقاد از خودِ صمیمانه همراه میشد.
ناصر کاخساز
سی ام تیرماه ۱۳۹۰
http://nasserkakhsaz.blogspot.com/
نظر کاربران:
با سلام آقای کاخ ساز، من متاسفم که شما بدون اطلاع از آن چه در اتحاد جمهوری خواهان گذشته و می گذرد به جای دعوت از همه به اتحاد، بر جدائی طلبی مهر تائيد می گذاريد و اگر قرار باشد که شما در مقالات خود در باره مسائل جنبش از همين رويه سياسی کاری صرف و بدون انجام تحقيقات اظهار نظر کنيد چگونه بايد به نوشته های شما اعتماد کرد. پرسش من از شما اين است آيا شما در باره اين جدائی با چند نفر از اعضای اتحاد جمهوری خواهان نيز گفتگو کردهايد؟
*
راستی، پدیداری یک سازمان از دل سازمان دیگر چگونه میتواند مثبت باشد آنجا که پیوستن نیاز بی گمان و مبرم لحظه ست؟ تو گویی که این دوستان پیشبرد مبارزه سیاسی را نه در ژرفش گفتگوهای درون سازمانی و نشان دادن علمی بینش و روش های کاراتر، نه در پژوهشهای اندیشه پرور، نه در نمایش دوستانه کمبود نگرشها، که در ساختن سازمانی "مستقل" میبینند. سازمانی که چندی بعد شورایی از آن بیرون زند و از آن شورا دسته ای دیگر پدید آید و از آن دسته چند هسته که هیچ یک در کویر نازای پراکنش سیاسی کشورمان جوانه نخواهد داد... چندان دلخوش نمیتوان بود، که فرایند اتحاد نیز آنجا که هست (سازمان های فدایی) آنچنان کند و دردانگیز است که هشت سال گفتگو، در پهنه کردار که هیچ، حتی پس از کنگره ها نیز بر پهنه کاغذ نا نوشته میماند!
همراهان! بنیاد اندیشه ما از چه اینگونه کژ است که جداسری گرد هر گام است و همراهی در تاراج باد؟ بخود آییم! هنگام تکنوازیهای غم انگیز دیریست که بگذشته ست . اکنون زمان پردازش آهنگ های موزون است که گوش میهن خسته مان را نوازان باشد...
آرمان شیرازی
*
ناصر گرامی، سی و دو سال از نوشتن و گفتن و گردهمایی ها و سخنرانی ها و تحلیل و نقد و بررسی و همبستگی ها و جدایی ها جهت پیدا شدن راهکاری صحیح و منطقی برای مبارزه با حکومت وحشییان و تازیان قرن بیستم و بیست و یکم گذشت و البته ما بخوبی دریافتهایم که از سالها پیش قدرتهای استعماگر سناریو شوم استفاده از ملاتاریسم و طالبانیسم و القاعده و سایر گروه های تروریستی برای چنگ انداختن به منطقه خاور میانه و از طرفی قرار دادن انها را در مقابل گسترش کمونیسم و سوسیالیسم را نوشته و به اجرا گذاشته بودند و هنوز هم حاضر نیستند به تاریخ مصرف انها پایان بدهند اما طی این مدت هرگز بفکر بررسی کارنامه خود از لحاظ جذب بیشتر و همبستگی و اتحاد فرا گیر و حتی در یک بازگشت به حویشتن خویش در برخورد با سایر هموطنان در خارج از کشور افتاده ایم و یا شده از منیت و خودبینی بخاطر بیشتر دانستن از دیگران دوری کنیم و یا اگر در جمعی هموطنی دست صمیمیت بسوی شما دراز کرد از او دوری نکنید و یا به سفارش کسی بدون تحقیق اورا از خود نرانی ایا اگر کسی دارای تالیفاتی باشد و یا به سخنرانی دعوت میشود نشانه کامل برتری ایشان بر همگان است تا به دیگران به چشم حقارت نگاه کند.
جناب کاخساز اگر ما ادعا داریم حکومت اخوند ها بر همه داشته های ما خسارات جبران ناپذیری وارد کرده و باید سرنگون شود ما باید اپتدا به توان خود پس از ملایان نگاه کنیم اما وقتی در برخورد های اجتمایی توان تحمل یکدیگر را نداریم چگونه میخواهیم یک مملکت بلا زده را اباد کنیم امروز مشکل ما صدور بیانیه نیست بلکه عدم تفاهم و همبستگی و همدلی میباشد. دوست عزیز انچه در این مختصر نوشتم بصورت عینی با ان متاسفانه برخورد داشتهام و اینگونه عملکرد باعث میشود که سالها میگذرد و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم.
*
سلام آقای کاخساز! در مورد این بیانیه که اعلام موجودیت سازمان جمهوریخواهان ایران را اعلام کردهاند، مضمون بیانیهاشان نیست. بلکه برخورد آنها با اتحاد جمهوریخواهان از این طریق تبلیغ و ترویج فرهنگ جدائی و انشعاب در فرهنگ سیاسی ایرانی است. این آقان در اتحاد جمهورخواهان بودند، در آن اتحاد همه نوع اهرم برای بیان نظرات و گرفتن اکثریت فراهم بود. اما آنان بجای ماندن در اتحاد زود همه درها را بروی خودشان بستند و دست به انشعاب زندند. طوری که فرخ نگهدار بخاطر اینکه اینان انشعاب بکنند، در مهلتی که اینان تعیین کرده بودند از تمامی مسئولیتها در اتحاد استعفا داد. اما اینان برای اینکه انشعابشان را عملی کنند. حتی به تلفنها و امیلها نیز جواب نداده و قبل از موعود خود تعیین کرده دست به انشعاب زندند. این فرهنگ و برخورد میخواهید چه دستاورد و چه منبع الهامی برای اتحاد و کار سیاسی با اینان در جامعه روشنفکری ایران باز بکند. شما مطمئن باشید با ترکیبی که تشکل جدید اینان دارند، باز هم دست به انشعاب خواهند زد و باز هم فرهنگ انشعاب و فرهنگ بی اعتمادی را در میان روشنفکران ایران به هر نوع کار سیاسی متشکل خواهند زد.
رحمان