iran-emrooz.net | Tue, 29.03.2011, 21:46
جمهوری خواهان ایران، جنبش سبز و قانون اساسی
مزدک لیماکشی
|
مقدمه
کودتای انتخاباتی ولی فقیه و طرفدارانش برای حذف جمهوریت نظام جمهوری اسلامی و بر گماری فردی، مورد اعتماد ولی فقیه در پست اجرایی نظام با نام رئیس جمهور بوده است. کودتا موفق به حذف جمهوریت نیم بند در نظام جمهوری اسلامی شد اما جنبش سبز با شعار رای من کجاست خواست جمهوریت مردم را در مقابل جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه به شعار روز مردم تبدیل کرد و طی دو سال اخیر خواست بر گذاری یک انتخابات آزاد بدون نظارت استصوابی به خواست مردم ایران تبدیل شده است. جمهوری خواهان ایران طی ۳۰ سال این خواست را مطرح و برای آن تبلیغ کردند. روشنگری در باره موضع جمهوری خواهان در قبال جنبش سبز و قانون اساسی جمهوری اسلامی از اهمیتی اساسی بر خوردار است.
ورود به بحث: تعریف جمهوری خواهی
برای ورود به این موضوع ضرورت دارد که تعریف نگارنده از جمهوری خواهی ارائه شود. به گمان من همه آن نیروهایی که به یک جمهوری عرفی پارلمانی اعتقاد دارند جمهوری خواه نامیده میشوند و انواع پس وندهای، دمکراتیک، دمکراتیک اسلامی، جمهوری اسلامی، جمهوری دمکراتیک خلق و جمهوری سوسیالیستی در این کاتاگوری نمیگنجند. این گروه بندیها هر چند خود را جمهوری خواه میدانند اما با پسوندهای مورد اشاره، حامل گرایشات ادیولژیکی هستند که قشرهای معینی از جامعه را نمایندگی میکنند و با یک جمهوری عرفی پارلمانی، چون آلمان، فرانسه و....، هم خوانی ندارد.
جمهوری خواهان در انقلاب بهمن
پس از انقلاب بهمن نیروهای شناخته شده جمهوری خواه ایران، جبهه ملی ایران، نهضت آزادی ایران و حزب ملت ایران همه تلاش خود را به کار گرفتند که در ایران یک جمهوری پارلمانی شکل بگیرد. نهضت آزادی ایران و جبهه ملی ایران که اولین دولت پس از انقلاب به نخست وزیری آقای بازرگان را تشکیل داده بودند، طرح پیش نویس قانون اساسی را تدوین نمودند که منطبق بر یک جمهوری عرفی پارلمانی بوده است. اما گروههای افراطی اسلام گرا هم با این پیش نویس مخالفت کردند و هم مانع تشکیل مجلس موئسسان شدند و مجلس خبرگان دست چین شدهای را سازمان داده، طرح قانون اساسی مبتنی بر یک جمهوری پارلمانی را به کناری زده و طرح قانون اساسی مبتنی بر رژیم ولایت فقیه را، بر ملت ایران تحمیل کردند. نتیجه قانون اساسی مبتنی بر ولایت فقیه ایجاد یک دیکتاتوری خشن و ضد مردمی شد که گریبان ملتی را گرفته و کشور ما را در خطر فروپاشی و نابودی قرار داده است. جمهوری خواهان هر چند در انقلاب بهمن شکست خوردند اما اکنون اکثر کادرهای برجسته جمهوری اسلامی یکی پس از دیگری به همان نتیجهای میرسند که جمهوری خواهان در طرح پیشنهادی خود برای قانون اساسی مطرح کرده بودند.
گرایش به جمهوری خواهی
سی سال تجربه لازم بود که گروههای دیگری نیز به صف جمهوری خواهان ایران بپیوندند و اکنون بیش از ۱۰ گروه کوچک و بزرگ جمهوری خواه داریم که رسما و عملا طرفدار یک جمهوری عرفی پارلمانی در ایران هستند. در واقع جمهوری خواهی گرایش عمده در مبارزات سیاسی مردم ایران برای دمکراسی تبدیل شده است. در پی کوس رسوایی جمهوری اسلامی پس از کودتای انتخاباتی ولی فقیه و همدستانش گرایش به جمهوری خواهی در بین نیروهایی که از رژیم ریزش کردند به گونه بیسابقهای افزایش یافته است. اکثریت قاطع گرایشات چپ در ایران نیز اکنون طرفدار یک جمهوری پارلمانی هستند. جمهوری خواهی به ایده آلترناتیو رژیم فقاهتی و شاهنشاهی تبدیل شده است.
جمهوری ایرانی
هر چند طرح شعار جمهوری ایرانی در مقابل جمهوری اسلامی از لحاظ تاکیتیکی اشکال اساسی دارد اما طرح این شعار در شرایط سرکوب زندان و کشتار، توسط جوانان نشان از علاقه جوانان به جمهوری خواهی دارد و این جوانان سازندگان ایران فردا هستند. من شخصا به دو جهت با طرح این شعار مخالف هستم هم از جهت تاکتیکی و هم از جهت گذاشتن جمهوری ایرانی در مقابل جمهوری اسلامی. ترم جمهوری ایرانی درست نیست به همان گونه که قرار دادن ایرانی در مقابل اسلامی درست نییست. اما وجه مشترک همه ما جمهوری خواهان بر قراری جمهوری ایران با رای مردم ایران و در یک انتخابات آزاد میباشد.
جمهوری خواهان و جنبش سبز
جمهوری خواهان ایران از پیشگامان ایجاد جنبشهای دمکراسی خواهی در ایران بوده و طی ۳۰ سال اخیر همواره بر حق رای مردم و انتخابات آزاد تاکید داشته و در انتخابات سال ۸۸ فعالانه وارد میدان شده و در تظاهراتهای ملیونی مردم شرکت نمودند.
بخش اعظم جمهوری خواهان ایران خود را در چهارچوب جنبش سبز تعریف میکنند و برخی نیز بدون قبول تعلق به این جنبش از آن حمایت به عمل میآورند. گرایشاتی از جنبش سبز که جناحی از حکومت جمهوری اسلامی بودهاند اکنون با ارائه منشور جنبش سبز مواضعی را نمایندگی میکنند که با جمهوری اسلامی عملا موجود سنخیتی ندارد. این گرایشات از اجرای بدون تنازل قانون اساسی از یک طرف و بر گزاری انتخابات آزاد بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان از طرف دیگر را مطرح میسازند و هم زمان اعلام میدارند که قانون اساسی وحی منزل نیست، مردم به این قانون رای دادند و همین مردم هم میتوانند در شرایطی آزاد، خواهان تغیر آن شوند و این گرایشات با چنین تصویری بیشتر و بیشتر به جمهوری خواهان عرفی نزدیکتر میشوند و هر چه که رژیم بیشتر سر کوب کند این ایده بیشتر در این بخش از جنبش سبز طرفدار پیدا میکند. جمهوری خواهان ایران جنبش سبز را در راستای اهداف خود میدانند و از آن حمایت به عمل میآورند و به هیچ وجه در مقابل آن نیستند. جنبش سبز جمهوریت را بر ولایت ترجیح داده و با شعار رای من کجاست تقلب انتخاباتی ولی فقیه به نفع احمدینژاد را محکوم کرده است.
جمهوری خواهان ایران و قانون اساسی جمهوری اسلامی
جمهوری خواهان ایران قانون اساسی جمهوری اسلامی را قبول ندارند، بخشی خواهان تغیرات ساختاری در آن و بر داشتن ولایت فقیه از آن هستند و بخشی دیگری خواهان بازگشت به قانون اساسی پیشنهادی دولت بازرگان بوده و بخش سومی هم خواهان قانون اساسی جدیدی هستند. در واقع این قانون اساسی مبتنی بر ولایت فقیه مورد قبول هیچ یک از گروههای جمهوری خواه عرفی و پارلمانی نیست. جمهوری خواهان ایران طرفدار مبارزه مسالمت آمیز هستند و برای پیشبرد اهدافشان از ظرفیتهای همین قانونی اساسی غیر دمکراتیک نیز سود میجویند. بین فعالیت در چها رچوب قانون اساسی موجود و قبول داشتن ولی فقیه رابطهای وجود ندارد. نهضت آزادی ایران همواره اعلام کرده که اصل ولایت فقیه را قبول ندارد اما به قوانین کشور برای انجام فعلیتهایش احترام میگذارد. اجرای بلامنازع قانون اساسی خواست هیچ یک از گروههای جمهوری خواه عرفی نیست و کسانی که اینگونه با قانون اساسی جمهوری اسلامی بر خورد میکنند تا هنوز رابطه خود را با ولی فقیه روشن نکردهاند جمهوری خواهان بیش از ۳۰ سال است که ولی فقیه را به رسمیت نشناختهاند و اکنون که دوران ولی فقیه رو به اتمام است طرح این شعار چه از جنبه تاکتیکی و چه از جنبه استراتژیکی نادرست میباشد.. هر چند مواضع آقایان موسوی، کروبی و خاتمی برای ما قابل فهم است اما افرادی که خود را جمهوری خواه میدانند و به جای اینکه از اصلاح طلبان بخواهند که طرد ولایت فقیه را در دستور بگذارند از ما میخواهند که پایبندی خود را به ولایت فقیه اعلام بداریم، دیگر یک جمهوری خواه عرفی و پارلمانی نیسند. اگر اصلاح طلبان با شتاب بیسابقه از ولی فقیه فاصله میگیرند این افراد به ظاهر جمهوری خواه با طرح چنین شعاری به نظریه ولایت فقیه نزدیک میشوند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در بهترین حالت با ید دچار تغیرات ساختاری شود و ولایت فقیه و نقش دستگاه دین از آن حذف گردد و در بدترین حالت اگر زمامدران حاضر به مصالحه نشوند و به مانند دیگر دیکتاتوریها ی خاورمیانه از حکومت ساقط شوند، قانون اساسی موجود جایی در آینده ایران نخواهد داشت.
نتیجه گیری
جمهوری خواهان عرفی و پارلمانی ضمن اینکه به قانون اساسی جمهوری اسلامی باور ندارند اما برای پیشرفت تحولات دمکراتیک در ایران حاضرند که با مبارزهای مسالمت آمیز با دیگر گرایشات جنبش سبز که به قانون اساسی با تعبیری دمکراتیک موافقت دارند وارد گفتگو و همکاری شوند و خواست مرکزی در این مرحله و در این همکاری بر گزاری یک انتخابات آزاد بدون نظارت استصوابی با شرکت همه گروههای ایرانی میباشند.
مزدک لیماکشی
.(JavaScript must be enabled to view this email address)